جستجو در مقالات منتشر شده


44 نتیجه برای نشت

امیر قاسمی، حسن تراب زاده، مجید نصیری، سمانه مهویدی‌زاده،
دوره 24، شماره 4 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی کیفیت یک نوع اسید HF تجربی جدید در آماده‌سازی پرسلن و مقایسه آن با دو نوع تجاری موجود در بازار ایران بود.

روش بررسی: الف- بررسی الگوی اچ اسید تجربی توسط تصاویر میکروسکوپ الکترونی (SEM): 6 عدد دیسک ساخته شده از پرسلن فلدسپاتیک به 3 گروه تقسیم شدند. هر گروه توسط یک اسید (یک عدد تجربی و دو عدد تجاری اولترادنت و کیمیا) به مدت یک دقیقه اچ شدند. تصاویر SEM آنها با 3 بزرگنمایی ثبت شدند. ب- آزمون استحکام باند ریزبرشی: 18 دیسک پرسلنی برای هر گروه اسیدی تعیین شد. سطح نمونه‌ها توسط اسید مرتبط با واسطه یک باند مینایی (مارجین باند) به کامپوزیت باند شدند. نمونه‌ها تحت تست Micro Shear قرارگرفتند. ج- تست ریزنشت: 54 دیسک به سه گروه 18 تایی تقسیم شدند و سطح هر نمونه توسط اسید مربوطه اچ و سپس به کامپوزیت باند شدند و در نهایت زیر Stereomicroscope بررسی گردیدند. سپس داده‌ها توسط ANOVA یک طرفه آنالیز شدند.

یافته‌ها: مقایسه تصاویر SEM نمونه‌های مختلف در بزرگنمایی‌های مختلف تفاوتی را نشان نداد. مقادیر استحکام باند به دست آمده برای سه گروه اسیدی به این شرح بود: تجربی: MPa 92/4 ± 53/28، کیمیا: MPa 61/6 ± 21/28 و اولترادنت: MPa 61/7 ± 14/26 که با توجه به سطح معنی‌داری 05/0>P دارای اختلاف معنی‌دار نبودند. از نظر مقادیر ریزنشت نیز تفاوت معنی‌داری در گروه‌ها دیده نشد (05/0

نتیجه‌گیری: کیفیت ژل HF تجربی در ایجاد الگوی اچ و استحکام باند و ریزنشت حد فاصل کامپوزیت- پرسلن مشابه دو گونه تجاری بوده و تفاوت معنی‌داری ندارد.


عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، موسی ابوعلی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

 

زمینه و هدف: استرس ناشی از پلیمریزه شدن کامپوزیت تمایل به ایجاد فضاهایی در سطح بین دندان و ترمیم دارد. این امکان وجود دارد که Surface sealantها مشکلات مربوط به ریزنشت در نواحی مارجینال را کاهش و یا از ایجاد آنها جلوگیری کنند. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر دو نوع Surface sealant (Fortify and Optiguard) بر ریزنشت ترمیم های کلاس V کامپوزیتی بود.

روش بررسی: 23 دندان مولر سالم جمع‌آوری و در سطوح باکال و لینگوال دندان‌ها 45 حفره کلاس V ایجاد شد،  به گونه‌ایی که مارجین های اکلوزال در مینا و مارجین‌های سرویکال در سمان قرار گرفتند. نمونه‌ها به طور تصادفی به سه گروه 15تایی تقسیم و با رزین کامپوزیت ترمیم شدند. بعد از مراحل Finishing and Polishing، ترمیم‌ها به جز گروه کنترل با یک Surface sealant سیل شدند. پس از تحمل شوک حرارتی، نمونه‌ها به مدت 4 ساعت در محلول نیترات نقره 50%  قرار گرفتند. سپس نمونه‌ها به صورت طولی و در جهت باکولینگوال برش داده و توسط استریومیکروسکوپ چشمی به صورت Blind آنالیز شدند. ریزنشت لبه‌ای در لبه‌های اکلوزال و سرویکال مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور مقایسه ریزنشت در سه گروه از آزمون کروسکال والیس و برای مقایسه دو به دو از آزمون من ویتنی استفاده شد.

یافته‌ها: در تمام گروه‌ها، در لبه اکلوزال و سرویکال درجاتی از ریزنشت مشاهده شد. در لبه سرویکال به طور معنی‌داری ریزنشت بیشتر از لبه اکلوزال بود (005/0P=). همچنین در لبه اکلوزال، گروه‌های مورد مطالعه اختلاف معنی‌داری با هم نداشتند (66/0=P). فقط در لبه سرویکال، Fortify به طور معنی‌داری کمترین میزان ریزنشت را نشان داد (003/0=P).

نتیجهگیری: سیلانت‌های ارزیابی شده تاثیرات مختلفی نشان دادند و  Fortifyبه طور معنی‌داری ریزنشت لبه‌ای را کاهش داد.


علیرضا حیدری، مهدی شهرابی، سارا قدیمی، شهرام مشرفیان، حسین انصاری، زهره رفیعی،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: به خاطر زمان‌بر بودن ترمیم محافظه کارانه رزین ادهزیو برای ترمیم دندان‌های دایمی جوان، استفاده از این روش در کودکان، خصوصاً در موارد غیرهمکار منجر به مشکلات عدیده‌ای می‌شود. هدف از این مطالعه، مقایسه ریزنشت ترمیم محافظه کارانه تحت کیورینگ جداگانه و هم‌زمان بود.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 120 شیار در 120 دندان پرمولر غیر پوسیده آماده‌سازی گردید، دندان‌ها به چهار گروه 30 تایی تقسیم شدند: گروه 1: کیورینگ جداگانه باندینگ، کامپوزیت و سیلانت؛ گروه 2: کیورینگ همزمان همه مواد به مدت 60 ثانیه؛ گروه 3: کیورینگ همزمان همه مواد به مدت 40 ثانیه و گروه 4: کیورینگ همزمان همه مواد به مدت 20ثانیه. تمامی نمونه‌‌ها ترموسایکل شدند و در محلول بازی فوشین غوطه‌ور گردیدند. دندان‌ها به طور عرضی برش خوردند و نفوذ رنگ با استفاده از استریومیکروسکوپ ارزیابی شـد. داده‌ها تحت آنالیز One-Way ANOVA و Scheffe قرار گرفتند.

یافته‌ها: میانگین میزان نفوذ رنگ در گروه 1، 2، 3 و 4 به ترتیب6/0±53/1، 6/0±06/2، 7/0±5/2 و 6/0±53/3 بود. تفاوت آماری معنی‌داری بین گروه 1 و دیگر گروه‌ها وجود داشت (0001/0P=).

نتیجه‌گیری: به علت مشکلات ناشی از ریزنشت در ترمیم‌‌های رزین ادهزیو پیشگرانه نباید از پروتکل کیورینگ همزمان استفاده کرد و در صورت استفاده از روش کیورینگ همزمان، زمان 60 ثانیه جهت اطمینان از کفایت پلیمریزاسیون پیشنهاد می‌شود.


آزیتا کاویانی، فاطمه عصاره،
دوره 25، شماره 3 - ( 4-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: با وجود مزایای ترمیم‌های کامپوزیتی، استفاده از آنها با مشکلات کلینیکی همراه است. مشخص‌ترین علت مشکلات ذکر شده، ریزنشت است. هدف از این تحقیق مقایسه اثر Rebonding بر ریزنشت ترمیم‌های کلاس V کامپوزیت با استفاده از دو رزین با ویسکوزیته پایین بود.

  روش بررسی: روش تحقیق به صورت تجربی و تکنیک آن مشاهده بود. 60 ترمیم کلاس V کامپوزیت در سمت باکال و لینگوال پره‌مولرهای کشیده شده انسان به گونه‌ای قرار گرفتند که لبه اکلوزال در مینا و لبه جینجیوال در عاج و سمان باشد. نمونه‌ها به 3 گروه تقسیم شدند: I ) ترمیم‌هایی که عمل Rebonding بر آنها انجام نشد. II ) لبه‌های ترمیم توسط ماده اتصال یابنده به مینا (Margin Bond) Rebond شدند و III ) لبه‌های ترمیم به وسیله یک رزین Unfilled و اختصاصی شده به این منظور Rebond شدند. بعد از عمل ترموسایکلینگ و استفاده از نفوذ رنگ با مغروق کردن در فوشین 5/0% ‌دندان‌ها برش داده شدند و ریزنشت توسط استریومیکروسکوپ بررسی شد. آنالیز نتایج با تست‌های آماری Kruskal-Wallis ، Wilcoxon و Mann-Whitney با سطح معنی‌داری 05/0 > P انجام گرفت.

  یافته‌ها: در لبه‌های مینایی اختلاف در میزان ریزنشت معنی‌دار نبود (148/0 P= ) ولی اختلاف در لبه‌های لثه‌ای چشم‌گیر بود (001/0 > P ). ریزنشت در قسمت لثه‌ای گروه III به صورت قابل ملاحظه‌ای کمتر از گروه II و در گروه I بیشترین مقدار بود.

  نتیجه‌گیری: Rebonding توسط رزین با ویسکوزیته پایین ریزنشت را در لبه جینجیوال ترمیم کلاس V کامپوزیت کاهش می‌دهد ولی بر لبه اکلوزال تاثیر قابل ملاحظه‌ای ندارد.


بهناز اسماعیلی، آیناز بزازی، علی بیژنی،
دوره 25، شماره 3 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: کامپوزیت‌های قابل تراکم ویسکوزیته بالایی دارند و ممکن است با سطوح داخلی و نواحی سرویکالی به خوبی تطابق نیابند. در مطالعه حاضر ریزنشت روش‌های مختلف ترمیم کامپوزیت خلفی کلاس II بررسی شد.
روش بررسی: 90 حفره پروگزیمالی در 45 دندان پرمولر سالم کشیده شده بدین ترتیب ترمیم شدند: گروه 1- کامپوزیت متراکم شونده به تنهایی (Filtek P60)؛ گروه 2- کامپوزیت هیبرید (Z250)+کامپوزیت P60؛ گروه 3: لاینر گلاس یونومر اصلاح شده بارزین (Vitremer)+کامپوزیت P60. بعد از غوطه‌وری در محلول فوشین 5/0%، نمونه‌ها برش داده شده و ریزنشت در کف جینجیوال درجه‌بندی گردید. یافته‌های حاصله با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS و به کمک آزمون‌های آنالیز واریانس و آزمون Paried T-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در حفرات دیستالی، تفاوتی معنی‌دار بین گروه‌های 1 و 3 (01/0=P) و همچنین بین گروه‌های 2 و 3 مشاهده شد (03/0=P). تفاوت ریزنشت حفرات مزیال و دیستال در گروه‌های 1 (003/0) و 2 (005/0) نیز معنی‌دار بود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که کاربرد کامپوزیت Z250 تاثیری در کاهش ریزنشت ترمیم‌های خلفی کلاس II ندارد. درحالیکه استفاده از Vitremer در مارجین‌های جینجیوالی عاجی موجب کاهش ریزنشت می‌گردد.


محمدسعید شیخ‌رضایی، پگاه صراف، محمدحسین نکوفر، علیرضا محمدی،
دوره 25، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی توانایی مهروموم‌کنندگی آپیکال ضخامت‌های مختلف MTA به صورت ارتوگرید (دسترسی مستقیم) در مقایسه با 5 میلی‌متر گوتاپرکا بود.
روش بررسی: در این مطالعه از 50 دندان تک کانال کشیده شده انسانی استفاده شد. پس از آماده‌سازی کانال‌ها، دندان‌ها به صورت تصادفی به 4 گروه آزمایشی 10 تایی و 2 گروه 5 تایی کنترل تقسیم شدند. در گروه 1، ناحیه آپیکال کانال با گوتاپرکا و سیلر AH26 و به روش تراکم جانبی به گونه‌ای مهروموم گردید که پلاگی با ضخامت 5 میلی‌متر به دست آید. در 3 گروه دیگر ، پلاگ MTA به ضخامت 2، 3 و 4 میلی‌متر از طزیق دسترسی تاجی در ناحیه آپیکال قرار گرفت. به قسمت کرونال کانال تمام نمونه‌ها محلول میکروبی حاوی استرپتوکوک سنگوئیس اضافه شد و نوک ریشه‌ها در محلول لاکتوز قرمز
(Phenol red lactose) قرار گرفت. تغییر رنگ محلول به مدت 60 روز مشاهده شد. اطلاعات جمع‌آوری شده با روش Fisher exact test ارزیابی شد.
یافته‌‌ها: میزان نشت مشاهده شده در گروه گوتاپرکا پس از 60 روز 100% و در گروه‌های 2، 3 و 4 میلی‌متری MTA به ترتیب 7/72%، 8/30% و 50% بود. اختلاف مشاهده شده بین گوتاپرکا و گروه 3 میلی‌متر MTA از نظر آماری معنی‌داری بود (02/0P=).
نتیجه‌گیری: براساس این مطالعه، به نظر می‌رسد که ضخامت 3 میلی‌متری MTA آپیکال، مهروموم بهتری نسبت به سایر ضخامت‌ها و همچنین 5 میلی‌متر گوتاپرکا ایجاد می‌نماید.
 


حمید کرمانشاه، اسماعیل یاسینی، راضیه حسینی‌فر،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ایجاد تطابق لبه‌ای در حفره‌های کلاس V و انتخاب بهترین ماده ترمیمی برای کاهش میزان ریزنشت، یکی از چالش‌های مهم در دندانپزشکی ترمیمی است. هدف این مطالعه بررسی اثر سیکل مکانیکی بر ریزنشت کامپوزیت‌های با انقباض کم در مقایسه با کامپوزیت‌های با بیس متاکریلات با درصد انقباض پایین در حفرات کلاس V و ارزیابی تطابق لبه‌ای آنها توسط میکروسکوپ الکترونی (SEM) بود.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی حفره‌های Cl V در سطح باکال و لینگوال 48 دندان پرمولر و مولر انسانی تراشیده شد (96 حفره). دندان‌ها به 4 گروه 12 تایی (24حفره) تقسیم شدند: گروه یک: کامپوزیت Kalore-GC+G-Bond، گروه دو: کامپوزیت Grandio+Futurabond NR، گروه سه: کامپوزیت Aelite LS Posterior+All Bond SE و گروه چهار: کامپوزیت LS System Adhesive Primer&Bond +Filtek P90. همه دندان‌ها تحت 2000 سیکل حرارتی قرار گرفتند. نیمی از ترمیم‌های هر گروه (12n=) تحت 200000 سیکل مکانیکی با نیروی 80 نیوتن قرار گرفتند. رپلیکای اپوکسی رزین 32  نمونه (4 ترمیم از هر زیرگروه) تحت SEM بررسی و درصد درزهای بینابینی محاسبه شد. درنهایت دندان‌ها در فوشین بازی 5/0% به مدت 24 ساعت و در دمای 37 درجه سانتی‌گراد قرار گرفتند و سپس دندان‌ها، برش داده شده و تحت استریومیکروسکوپ مشاهده شدند. آنالیز آماری با استفاده از تست‌های Kruskal-Wallis و Mann-Whitney انجام شد و ریزنشت اکلوزال و جینجیوال با تست Wilcoxon مقایسه شد.

یافته‌ها: میزان ریزنشت اکلوزالی بین 4 گروه (در حالت با و بدون سیکل مکانیکی) معنی‌دار نبود (05/0

P). در هیچیک از گروه‌ها اعمال سیکل مکانیکی منجر به افزایش میزان ریزنشت در اکلوزال یا جینجیوال نشده بود (05/0

نتیجه‌گیری: سیلوران عملکرد بهتری نسبت به کامپوزیت‌های با بیس متاکریلات با انقباض کم در مطالعه حاضر نداشته است (به جز Aelite) و همچنین اعمال سیکل مکانیکی موجب افزایش ریزنشت نشد.


عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، مریم مدبر، محمد مالک‌زاده،
دوره 27، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: مؤثرترین راه‌های پیشگیری از پوسیدگی دندانی استفاده از ترکیبات فلوراید است. بعضی مطالعات بیان کرده‌اند که، ژل APF باعث تغییر خواص فیزیکی سطحی مواد کامپوزیتی می‌شوند. لذا هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ژل APF قبل و بعد از ترمیم‌های کامپوزیت بر ریزنشت لبه‌ای بود.

  روش بررسی: در سطوح باکال 45 دندان مولر، حفره‌های کلاس V طوری ایجاد شد که مارژین اکلوزالی در مینا و مارژین سرویکالی در سمان قرار گرفت. در گروه اول ابتدا فلورایدتراپی، سپس تهیه حفره و ترمیم توسط رزین کامپوزیت انجام شد. در گروه دوم ابتدا حفرات تهیه و ترمیم شده، سپس فلورایدتراپی انجام گرفت. در گروه سوم حفرات تراشیده و ترمیم شدند و فلورایدتراپی انجام نگرفت. میزان نفوذ رنگ در لبه‌های اکلوزال و سرویکال توسط استریومیکروسکوپ چشمی مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌ها توسط آزمون کروسکال والیس و آزمون من ویتنی مورد آنالیز آماری قرار گرفت.

  یافته‌ها: بین سه گروه از نظر آماری اختلاف معنی‌داری وجود نداشت (975/0= P).

  نتیجه‌گیری: فلوراید تراپی با ژل APF قبل و بعد از ترمیم‌های کامپوزیت کلاس V تأثیر معنی‌داری بر ریزنشت لبه‌های عاجی و مینایی نداشت.


بهاران رنجبر امیدی، لادن مدنی، آیدا میرنژاد جویباری، انسیه رشوند، سونیا اویسی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: ریزنشت یک مشکل با اهمیت در ترمیم‌های مستقیم می‌باشد و فهم عوامل مرتبط با آن، اهمیت بسیار دارد. هدف این مطالعه بررسی اثر سیکل مکانیکی بر ریزنشت سه نوع ماده گلاس آینومر ترمیمی در حفرات CLV بود.

  روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی سی دندان پره مولر انسان با ایجاد حفره‌های CLV در ناحیه باکال و پالاتال استفاده شد (شصت حفره). دندان‌ها به سه گروه ده تایی (بیست حفره) به صورت زیر تقسیم شدند: گروه یک Fuji IX (HV GI)/ G coat plus ، گروه دوم : گلاس آینومر با ویسکوزیته بالا
Ionofil molar (HVGI)/ G coat plus و گروه سوم: Fuji II LC (RMGI)/ G coat plus . همه ترمیم‌ها فورا پالیش شدند و دندان‌ها تحت دو هزار
(50-5 درجه سانتی‌گراد) سیکل حرارتی قرار داده شدند. در هر گروه نیمی از دندان‌ها تحت سیکل مکانیکی (پنجاه هزار سیکل) قرار گرفتند. در نهایت دندان‌ها در فوشین بازی 5/0% به مدت 24 ساعت و در دمای اتاق قرار داده، برش داده و تحت استریو میکرسکوپ مشاهده گردیدند. آنالیز آماری با استفاده از آزمون‌های Man-Whiteney, Kruskal-Wallis انجام گردید و ریزنشت انسیزال و ژنژیوال با تست Wilcoxon مقایسه شد.

  یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در همه گروه‌ها سیکل مکانیکی و نوع ماده ترمیمی بر روی ریزنشت انسیزال و ژنژیوال اثر معنی‌داری نداشت (05/0 P< ).

  نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می‌توان این گونه نتیجه گیری کرد که ریزنشت گلاس آینومر II LC Fuji معادل گلاس آینومرهای با ویسکوزیته بالا (Ionofil molar, Fuji IX) بود و اعمال سیکل مکانیکی به دندان‌ها موجب افزایش میزان ریزنشت نگردید.


فاطمه مختاری، مرضیه میرزایی،
دوره 28، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده

زمینه و هدف مهر و موم ناکافی کانال ریشه، مهم‌ترین فاکتور شکست درمان ریشه عنوان شده است. از طرف دیگر، متداول‌ترین روش ارزیابی ریزنشت، روش نفوذ رنگ می‌باشد. با توجه به احتمال اثر جهت برش در ارزیابی ریزنشت، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان نفوذ رنگ در دو جهت متفاوت برش ریشه دندان انجام شد.

روش بررسی꞉ در این مطالعه آزمایشگاهی از 40 دندان تک کانال انسان استفاده شد. بر روی نمونه‌ها درمان ریشه انجام شد و پس از رنگ‌آمیزی با محلول 2% متیلن بلو نمونه‌ها به دو گروه تقسیم شدند. نمونه‌های گروه اول به صورت باکولینگوالی و گروه دوم به صورت مزیودیستالی جهت ارزیابی میزان ریزنشت برش داده شدند. میزان نفوذ رنگ در زیر استریومیکروسکوپ با درشت نمایی 40% اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده نرم‌افزار آماری SPSS17، آزمون‌های Kolmogorov-Smirnov (K.S) و Mann-Whitney مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها꞉ میانگین میزان ریزنشت در بعد باکولینگوال 08/2±78/3 و در بعد مزیودیستال 55/1±43/2 میلی‌متر بود. میان میانگین ریزنشت در دو بعد تفاوت آماری معنی‌دار وجود داشت (03/0=P).

نتیجه‌گیری꞉ میزان ریزنشت در بعد باکولینگوال و بعد مزیودیستال متفاوت بود، لذا جهت برش می‌تواند نتیجه ارزیابی ریزنشت را تحت تأثیر قرار دهد.


منصوره میرزایی، اسماعیل یاسینی، لادن رنجبر عمرانی، مرتضی رکنی، حجت درویش‌پور،
دوره 28، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ریزنشت به عنوان معیاری جهت ارزیابی موفقیت هر ماده ترمیمی مطرح بوده و دستیابی به سیل مناسب نیز در مارجین‌ها مشکلات خاص خود را دارد، به ویژه در مارجین‌های عاجی بسیار مشکل‌تر از مینای دندان می‌باشد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه‌ ریزنشت در مارجین‌های مینایی و عاجی حفره‌های کلاس V در دو نوع GI با استفاده از دو نوع باندینگ مختلف Self etch انجام شد.

روش بررسی: در سطوح باکال و لینگوال 40 دندان‌ مولر، حفره‌های کلاس V تهیه شد؛ طوری که مارجین اکلوزالی حفرات در مینا و مارجین ژنژیوالی آن‌ها
1 میلی‌متر پایین‌تر از CEJ قرار بگیرد. دندان‌ها به 4 گروه تقسیم شدند:گروه 1:Fuji IX ، G bond گروه 2: Fuji IX، SE bond گروه 3: GCP Glass fill،
G bond گروه 4: GCP glass fill، SE bond. نمونه‌ها تحت چرخه‌های حرارتی قرار گرفتند؛ میزان ریز نشت اندازه‌گیری شد. جهت مقایسه‌ ریزنشت از آزمون Kruskal-Wallis و برای مقایسه‌ دو به دوی آن‌ها از تصحیح Bonferroni استفاده شد (05/0P≤).

یافته‌ها: رتبه‌های ریزنشت در دیواره‌ اکلوزال و ژنژیوال تمام گروه‌های آزمایشی برابر بوده است. در دیواره‌ ژنژیوال، کمترین رتبه‌های ریزنشت مربوط به گروه Fuji IX+SE bond بوده و تفاوت آن با گروه‌های Fuji IX+G bond و Nanoglass+G bond معنی‌دار بود (05/0P≤). در دیواره‌ی اکلوزال؛ کمترین ریزنشت در گروه Fuji IX+SE bond دیده شد که با هر 3 گروه دیگر تفاوت معنی‌داری داشته است (05/0P≤).

نتیجه‌گیری: استفاده از SE bond در مقایسه با G bond در کاهش میزان ریزنشت انواع سمان‌های گلاس‌آینومر fuji IX) و (GCP glass Fill مؤثر بوده است.


سعید نعمتی انارکی، حامد کرکه آبادی، نازنین زینب گرشاسب‌زاده،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از متداول‌ترین مشکلات در سیستم‌های باندینگ ریزنشت می‌باشد. ریزنشت مشکلات کلینیکی مختلفی مانند حساسیت پس از ترمیم، رنگ گرفتگی حاشیه‌ای و نکروز پالپ را شامل می‌شود که می‌توان این مشکلات را با سیستم‌های مختلف باندینگ به حداقل رساند. لذا در این تحقیق میزان ریزنشت سه نوع باندینگ سلف اچ نسل 6 و 7 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.

روش بررسی: تحقیق به صورت تجربی (Experimental Study) و بر روی 30 دندان پره‌مولر انسان که در طی مراحل ارتودنسی خارج شده بودند انجام شد. حفرات CI V با ابعاد 2×3×2 میلی‌متر تهیه شدند، مارژین اکلوزالی در مینا و مارژین سرویکالی در سمان قرار داده شد. نمونه‌ها به 3 گروه 10 تایی تقسیم شدند و از باندینگ‌های Clearfil SE bond (سلف اچ نسل 6)، G bond ( سلف اچ نسل 7) و Opti bond solo plus (سلف اچ نسل 6) استفاده گردید و نمونه‌ها با کامپوزیت Z100 (3M ESPE, USA) ترمیم گردیدند. نمونه‌ها برای 24 ساعت در نیترات نقره قرار گرفتند. پس از این مرحله، نمونه‌ها به صورت باکولینگوالی برش داده شد و میزان ریزنشت توسط استریومیکروسکوپ با بزرگ‌نمایی 20 برابر مورد بررسی و امتیازدهی قرار گرفت و با تست Kruskal-walis ارزیابی شد.

یافته‌ها: این مطالعه نشان داد که در ناحیه اکلوزال با استفاده از Opti bond solo plus در 80% موارد درجه ریزنشت 1 (نفوذ رنگ تا 3/1 دیواره حفره)، در 10% موارد درجه ریزنشت 4) نفوذ ماده رنگی در طول دیواره آگزیال) وجود دارد. درمورد Clearfil SE bond در 50% موارد درجه ریزنشت صفر (بدون ریزنشت)، در 40% موارد درجه ریزنشت 1 و در 10% موارد درجه ریزنشت 2 ( نفوذ تا 3/2 دیواره حفره) می‌باشد. درمورد G bond در 80% موارد ریزنشت صفر و 20% ریزنشت 2 مشاهده شد ولی در ناحیه ژنژیوال بین سه گروه اختلاف معنی‌داری وجود ندارد (P>0.05).

نتیجه‌گیری: میزان ریزنشت در ناحیه ژنژیوال حفره در هیچ کدام از سه گروه تفاوت معنی‌داری نداشت. ولی بین Opti bond solo plus و دو گروه G bond و Clearfil SE bond در ناحیه اکلوزال تفاوت معنی‌دار بود به صورتی که برتری با دو گروه اخیر بود.


محمدعلی کشواد، تبسم هوشمند،
دوره 29، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

ترمیم‌های کامپوزیتی سهم بزرگی از درمان‌های دندانپزشکی دارند. زیبایی آن‌ها باعث شده که انتخاب نخست بیماران به خصوص در مناطق در دید باشند. یکی از معایب این ترمیم‌ها نشت لبه‌ای بوده که می‌تواند باعث پوسیدگی ثانویه و حساسیت پس از ترمیم شود. هدف از این مقاله مروری بررسی برخی راهکارهای نظری و بالینی موجود ارایه شده در مقالات برای مقابله با این مشکل بود. در حدود 50 مقاله ثبت شده که از موتورهای جستوجوگر Pubmed, SCOPUS و Google Scholar استخراج شدند مورد بررسی قرار گرفته و هرکدام از این مقالات با توجه به کلید واژه‌هایشان و راهکارهای ارایه کرده در یکی از طبقات نوع ماده ترمیمی مورد استفاده، تکنیک پرکردن حفره، استفاده از لاینر و استفاده از مواد ضد باکتریال و ضد حساسیت به عنوان آماده کننده‌های سطوح  قرار گرفتند. تمامی مقالات مورد بحث در این مقاله مروری تأکید کردند که هیچ راهی برای رساندن میکرولیکیج به صفر وجود ندارد ولی با این حال می‌توان با کمک راهکارهایی این میزان میکرولیکیج را تقلیل داد که باتوجه به طبیعت چند فاکتوری و عدم تشابه شرایط دهان با محیط آزمایشگاه عملاً نمی‌توان با قاطعیت درمورد یک گزینه خاص نظر قطعی داد. همچنان بر انجام مطالعات بیشتری برای بررسی ارتباط عوامل کلینیکی و غیر کلینیکی تأثیرگذار در این زمینه می‌باشد.


اسماعیل یاسینی، منصوره میرزایی، بهار صفایی یزدی، زهره مرادی،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از بزرگ‌ترین معایب استفاده از رزین‌های کامپوزیتی، تغییرات ابعادی و انقباض ناشی از پلیمریزاسیون می‌باشد. این انقباض سبب ایجاد میکرولیکیج در ترمیم و منجر به شکست ترمیم و آسیب رساندن به پالپ دندان می‌شود. هدف از این مطالعه، مقایسه تأثیر استفاده از دو نوع دستگاه لایت کیور با متدهای مختلف بر میزان میکرولیکیج ترمیم‌های کلاس II کامپوزیتی بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۳۰ دندان کشیده شده مولر انسانی تهیه به صورت تصادفی به سه گروه ده تایی تقسیم شدند. در مزیال و دیستال هر دندان باکس پروگزیمالی ایجاد شد.پس از اچ کردن و قرار دادن باندینگ، در گروه  :AدستگاهLED standard mode، گروه :B لامپ کوارتز‌هالوژن تنگستن (QTH) و گروهLED pulse curing mode :C  جهت کیورینگ باندینگ استفاده شد. سپس کامپوزیت Z۲۵۰ در سه لایه در داخل حفره قرار گرفت و هر لایه با استفاده از دستگاه‌های ذکر شده به مدت ۲۰ ثانیه کیور شد. پس از انجام ترموسایکلینگ و قرارگیری نمونه‌ها به مدت ۲۴ ساعت در محلول ۲% متیلن بلو و برش مزیودیستالی، به کمک دستگاه استریومیکروسکوپ نفوذ متیلن بلو به دیواره‌های حد فاصل ترمیم و دندان از لحاظ کمی مورد بررسی قرار گرفت. برای آنالیز داده‌ها از آزمون‌های One Way ANOVA و Kolmogorov-Smirnov با سطح معنیداری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج آزمون‌های کمی نشان داد که هیچ تفاوت معنی‌داری در میزان میکرولیکیج بین گروه‌های آزمایشی در نیمه باکالی و لینگوالی وجود نداشته است (۰۵/۰P>).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده تفاوتی در میزان میکرولیکیج ترمیم‌های کلاس II کامپوزیتی با مدهای مختلف دستگاه لایت کیور LED و لامپ کوارتزهالوژن تنگستن وجود ندارد.

فاطمه مختاری، کاظم کوپایی، جلیل مدرسی، حمیدرضا همتی، هنگامه زندی،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مطالعه بررسی توانایی قدرت سیل کنندگی MTA و سرامیک سرد به روش نفوذ باکتری بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، تعداد 50 عدد دندان تک ریشه مستقیم کشیده شده انسان انتخاب شدند. در گروه اول، 20 دندان با MTA پر شدند. در گروه دوم، 20 دندان با سرامیک سرد پر شدند. از 5 دندان به عنوان کنترل مثبت (کانال با گوتاپرکای منفرد و بدون سیلر پر شد) و 5 دندان به عنوان کنترل منفی (کانال با گوتاپرکا و سیلر پر و با دو لایه لاک ناخن پوشانده شدند) استفاده شد. یک مدل میکرو لیکیج باکتری از باکتری های خانواده نشت باکتری از باکتری انتروکوکوس فکالیس جهت ارزیابی قدرت سیل‌ کنندگی مورد استفاده قرار گرفت. دندان‌ها در لوله‌های آزمایش قرار داده شدند به طوری که دو محفظه فوقانی و تحتانی تشکیل دادند. باکتری‌های کشت شده در محفظه فوقانی و در تماس با ناحیه کرونالی دندان قرار گرفتند و انتهای ریشه در محفظه تحتانی که حاوی یک محیط کشت استریل بود قرار گرفتند. در این حالت تنها مسیر ارتباطی بین محفظه فوقانی و تحتانی، پرکردگی کانال ریشه بود. در این روش در صورت مشاهده کدورت در محفظه تحتانی، مشخص می‌شد که باکتری‌ها توانسته‌اند از سد موجود عبور کنند و به محیط کشت برسند و با این روش نشت اندازه‌گیری شد. داده‌های به دست آمده با استفاده از تستChi-Square  آنالیز شدند.
یافته‌ها: در گروه اول (MTA) 7 نمونه و در گروه دوم (سرامیک سرد) 4 نمونه نشت داشتند. از نظر نشت، تفاوت آماری معنی‌داری بین MTA و سرامیک سرد وجود نداشت (288/0P=).
نتیجه‌گیری: توانایی سیل کنندگی سرامیک سرد و MTA به عنوان مواد پرکننده ریشه مشابه است.
 

عباسعلی خادمی، سید امیر موسوی، عزیزاله مرادی طلب، شیرین شاه ناصری، صابر خزاعی، ریحانه تجلی،
دوره 31، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: میکروارگانیسم‌ها مهم‌ترین علت التهاب پالپ دندانی و نواحی پری اپتیکال هستند که ناشی از عدم سیل مناسب و کافی کانال‌‌ها و نواحی انتهایی آن‌ها و در نتیجه میکرولیکیج و نفوذ میکروارگانیسم‌ها می‌باشد. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی میزان سیل شدن کانال‌ها ددان توسط ProRoot MTA و Bio MTA با تکنیک Fluid infiltration بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی از 46 دندان تک کانال پره مولر فک پایین انسان استفاده شد. پس از آماده سازی و ضد عفونی دندان‌ها‌ توسط محلول 3% هیپوکلریت سدیم، تاج آن‌ها از ناحیه سرویکال قطع شد. سپس دندان‌ها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم گردیدند: گروه 1Bio MTA  (20n=)، گروه 2  MTA ProRoot(20n=) و گروه‌های کنترل منفی و مثبت که هر کدام شامل 3 دندان بودند. آماده سازی کانال دندان‌ها توسط روش  step back انجام شد. سپس دندان‌های پر شده، توسط روش فیلتراسیون مایع مورد ارزیابی توانایی سیل و جلوگیری از لیکیج قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با کمک آنالیز من ویتنی و آزمون توکی تحلیل آماری شدند (05/0α=).
یافته‌ها: نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که اختلاف معنیداری بین میزان قدرت سیل کنندگی ماده MTA ProRoot و ماده Bio MTA وجود نداشت (05/0P>). ریزنشت کمتر اما غیر معنیدار در گروه Bio MTA نسبت به گروه ProRoot MTA بود.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که از MTA ProRoot و Bio MTA می‌توان به عنوان ماده سیل کننده کامل کانال استفاده کرد.
 

آزاده ذاکر زاده، عبدالرحیم داوری، ‌‌هاله کرمی،
دوره 33، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: کامپوزیت‌های خود باند شونده جهت کاهش زمان و خطا‌های حین کار معرفی شدند. این کامپوزیت‌ها می‌توانند بدون نیاز به استفاده از ادهزیو مجزا، با ساختار دندانی اتصال میکرو‌مکانیکی برقرار کنند. با توجه به اطلاعات محدود در مورد کیفیت این اتصال، هدف از این مطالعه بررسی ریزنشت مینایی و عاجی آن‌ها در مقایسه با سیستم‌‌های ادهزیوی مرسوم بود.
روش بررسی: 30 دندان پره مولر سالم، انتخاب و در سطوح باکال و لینگوال آن‌ها، حفرات کلاس V استاندارد با لبه اکلوزالی در مینا و لبه جینجیوالی در عاج ایجاد شد. سپس بر اساس مواد مورد استفاده، نمونه‌‌ها به طور تصادفی به ۳ گروه شامل: 1) Vertise flow, 2) SE bond + ValuxTM Plus 3) Single bond + ValuxTM Plus تقسیم شدند. بعد از پرداخت نهایی ترمیم‌‌ها، نمونه‌‌ها تحت ۱۰۰۰ سیکل حرارتی با دمای ۲±۵۵ و ۲±۵ درجه سانتی‌گراد قرار گرفتند. در نهایت و پس از برش، میزان نفوذ رنگ به وسیله استریومیکروسکوپ ارزیابی شد. آنالیز آماری داده‌‌های حاصل، با استفاده از آزمون کروسکال والیس و من- ویتنی انجام شد.
یافته‌‌ها: کمترین میزان ریزنشت اکلوزال، مربوط به گروه ۲ بود (005/0P<) و تفاوت معنی‌داری بین گروه‌های ۱ و ۳ مشاهده نشد (58/0=P). همچنین تفاوت معنی‌داری در ریزنشت در لبه عاجی سه گروه مورد مطالعه وجود نداشت (23/0=P). از سوی دیگر، در هر گروه، ریزنشت جینجیوالی به طور معنی‌داری از ریزنشت اکلوزالی بیشتر بود (005/0P<).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج، قابلیت سیل کنندگی کامپوزیت خود باند شونده قابل مقایسه با ادهزیو‌های مرسوم بود.

دکتر علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، زهرا یوسفی، نیلوفر فلاح، سولماز قنبرنژاد، پدرام دانش کاظمی،
دوره 33، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: افزودن نانو ذرات به رزین کامپوزیت‌های دندانی سبب کاهش چسبندگی باکتری‌ها و پوسیدگی ثانویه می‌شود. ترموسایکلینگ می‌تواند شرایط آزمایش را به محیط دهان نزدیک کند. هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر ترموسایکلینگ بر میزان ریزنشت مخلوط نانو ذره اکسید مس و کامپوزیت فلو بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی 88 دندان پرمولر برحسب کاربرد نانو ذره اکسید مس با غلظت‌های 1/0% و 3/0% وزنی و ترموسایکلینگ به تعداد 0، 1000، 5000 و 15000 بار، به هشت گروه تقسیم شدند. شیارهای اکلوزالی دندان‌ها به وسیله مخلوط کامپوزیت فلو و محتوای نانو ذره اکسیدمس سیل و سپس دندان‌ها ترموسایکل شد. در ادامه دندان‌ها به مدت 24 ساعت در متیلن بلوی 2% غوطه‌ور و سپس مورد برش قرار گرفتند. ریزنشت توسط استریومیکروسکوپ (hp/USA) بررسی شد. داده‌ها با آزمون‌های آماری کروسکال والیس و من ویتنی آنالیز و حد معنی‌داری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در گروه‌های محتوای نانو ذرات اکسید مس با غلظت 1/0%، با افزایش تعداد دورهای ترموسایکل، ریزنشت به میزان معنی‌داری افزایش یافت (032/0=P). اختلاف میزان ریزنشت بین گروه‌های در معرض 0 و 15000 ترموسایکل معنی‌دار بود (019/0=P). در گروه‌های با غلظت 3/%0، ترموسایکل بر ریزنشت اثر معنی‌داری نداشت (780/0=P). نمونه‌های در معرض 0 و 1000 و 5000 و 15000ترموسایکل در دو غلظت نانو ذره اکسید مس اختلاف معنی‌داری در ریزنشت نشان ندادند.
نتیجه‌گیری: در گروه‌های حاوی نانو ذرات اکسید مس با غلظت 1/0%، میزان ریزنشت با افزایش تعداد ترموسایکلینگ به 15000 دور ترموسایکل نسبت به گروه کنترل افزایش یافت و در غلظت 3/0% ترموسایکلینگ تغییر معنی‌داری ایجاد نکرد.

فاطمه مختاری، جلیل مدرسی، هنگامه زندی، ایمان رمضانیان نیک،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: لزوم استفاده از مواد سیل کننده با اثر بخشی بالا به منظور ایجاد یک سیل کامل در سراسر کانال جهت درمان اصولی ریشه دندان ضروری است. به همین دلیل هدف این مطالعه بررسی قدرت
سیل کنندگی سرامیک سرد و گوتاپرکا همراه با سیلر از طریق روش نفوذ باکتری و هدایت الکتریکی بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی 50 دندان تک ریشه‌ انسانی انتخاب و تاج آن‌ها از ناحیه‌ سرویکال قطع شد. کانال‌ها آماده ‌سازی و با EDTA %17 شستشو داده شدند. سپس دندان‌ها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم گردیدند: گروه 1 گوتاپرکا به همراه سیلر (Dentsply Detrey, Germany) AH26 (20=n)، گروه 2 سرامیک سرد (یزد، ایران) (20=n) و گروه‌های کنترل منفی و مثبت که هرکدام شامل 5 دندان بودند. نمونه‌ها به مدت 48 ساعت در انکوباتور با دمای 37 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. دو لایه لاک ناخن برای پوشش ریشه به جزء 2 میلی ‌متر انتهایی زده شده و ریزنشت در پر کردگی‌ها با روش‌های نفوذ باکتری و الکتروشیمیایی اندازه‌ گیری شد. ریزنشت دو گروه در روش الکتروشیمیایی با آزمون T Student و در روش نفوذ باکتری با آزمون دقیق فیشر مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: در روش ریزنشت باکتری در گروه اول (گوتاپرکا) 7 نمونه (35‍%) و در گروه دوم (سرامیک سرد)
3 نمونه (15‍%) نشت داشتند، اما تفاوت معنی‌داری ازاین‌جهت بین دو گروه در روزهای مختلف دیده نشد. میانگین ریزنشت بر اساس آزمون هدایت الکتریکی در گوتاپرکا به طور معنی‌داری بیشتر از سرامیک سرد بود (0001/0=P).
نتیجه‌گیری: با توجه ‌به بروز ریزنشت کمتر در کاربرد سرامیک سرد در مقایسه با گوتاپرکا، می‌توان از این ماده برای پر کردن کانال‌های ریشه باهدف کاهش موارد ریزنشت استفاده کرد، هرچند ضرورت دارد بررسی‌های بیشتری در این زمینه انجام شود.

گلاره ابلاغیان، علیرضا ریحانی محمدی، مریم کلانتری نژاد،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه ایمپلنت‌های دندانی، طرح درمان انتخابی جهت جایگزینی دندان‌های از دست رفته محسوب می‌شوند. با این حال، شواهدی از شکست درمان‌های ایمپلنت وجود دارد. یکی از عواملی که نقش مهمی در شکست ناشی از عوامل بیولوژیک ایفا می‌کند، میکرولیکیج باکتریایی است. هدف این مطالعه مقایسه‌ میکرولیکیج باکتریایی بین دو گروه ایمپلنت است.
روش بررسی: در مطالعه‌ مداخله‌ای حاضر، به صورت دو طرفه کاشت ایمپلنت‌های SPI و Dentis در ناحیه‌ پره‌مولر- مولر فک ‌پایین بیماران انجام شد. یک و 14 روز پس از تحویل ‌روکش، نمونه ‌گیری با کن ‌کاغذی استریل از 4 ناحیه‌ انجام شد. یک روز پس از کشت نمونه‌ها، تعداد کلنی‌ها شمارش شد. داده‌ها با آزمون‌های آماری t دو ‌نمونه‌ای مستقل و t زوجی با سطح‌ معنی‌داری 05/0 در نرم ‌افزار SPSS23 بررسی شدند.
یافته‌ها: میزان باکتری‌ها درسالکوس ایمپلنت دو گروه با همدیگر تفاوت ‌معنی‌دار داشتند (03/0P=)، پس از چهارده روز میزان باکتری‌های سالکوس ایمپلنت گروه SPI کاهش بیشتری نسبت به گروه Dentis داشت (001/0=P). در سایر نواحی نیز پس از 14 روز کاهش تعداد باکتری‌ها مشاهده شد که از لحاظ آماری بین دو نوع سیستم ایمپلنت اختلاف معنی‌دار مشاهده نشد (05/0<P).
نتیجه‌ گیری: بین دو گروه SPI و Dentis از لحاظ برقراری سیل و کاهش لیکیج ‌باکتریایی، تفاوتی وجود نداشت.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb