۳۳ نتیجه برای کاظمی
حمید بخشی، نرگس السادات میرجلیلی، زینب کاظمی زاده، فواد ایرانمنش، رئیسی استبرق،
دوره ۳۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: پیشرفت تحصیلی دانشجویان دندانپزشکی، به رغم استعداد ذاتی و دستاوردهای تحصیلی قابل توجه، تحت الشعاع انگیزش یادگیری قرار میگیرد. این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر انگیزش یادگیری از دیدگاه دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان طراحی و اجرا شده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی ۱۲۰ نفر از دانشجویان دندانپزشکی پرسشنامه انگیزش یادگیری را تکمیل نمودند. این ابزار دارای ۳۳ سؤال در دو گروه انگیرش درونی و بیرونی و خرده مقیاسهای آنها بود. متغیرهای پیشرفت تحصیلی، جنس، وضعیت سکونت و تأهل نیز بررسی شد. دادهها در نرمافزار آماری SPSS۱۷ ثبت شدند و سپس با استفاده از آزمونهای توصیفی و تحلیلی t-test و ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نمره انگیزش درونی و بیرونی دانشجویان از کل نمره ۵، ۳۲/۰±۹۸/۲ بود. نمرهی انگیزش درونی (۴۸/۰±۱۶/۳) و انگیزش بیرونی
(۴۴/۰±۸۲/۲) تفاوت آماری مشخصی را نشان میدهند (۰۵/۰>P). همبستگی بین پیشرفت تحصیلی و ابعاد انگیزش یادگیری (درونی، بیرونی) و خرده مقیاسهای انگیزش بیرونی بسیار ضعیف بود و معنیدار نبود (۶۲/۰=P). نمره کل انگیزش درونی و بیرونی در دانشجویان مذکر و غیر بومی بیشتر بود.
نتیجهگیری: انگیزه تحصیلی دانشجویان دندانپزشکی رفسنجان در سطح متوسط بود. انگیزههای درونی برای یادگیری در دانشجویان پسر بیشتر از انگیزههای بیرونی بود.
راهله السادات میرسیفی نژاد نائینی، علیرضا دانش کاظمی، فهیمه شفیعی،
دوره ۳۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش حساسیت دندانی یکی از مشکلات شایع در دندانپزشکی است. یکی از مکانیسمهای درمان آن مسدود کردن توبولهای عاجی است. هدف از این مطالعه مقایسه میانگین میزان بسته شدن توبولهای عاجی تحت تأثیر دو خمیردندان حاوی هیدروکسی آپاتیت کربناته نانو ساختار و حاوی فلوراید با استفاده از SEM (scanning electron microscope) بود.
روش بررسی: مینای جینجیوالی قسمت باکالی تاج ۴۲ دندان سالم پرمولر ماگزیلا حذف و از عاج اکسپوز شده قطعه ۳×۳ میلیمتری تهیه گردید. نمونهها پس از اچ، با آب مقطر شسته و به صورت تصادفی به ۶ گروه تقسیم شدند. ۳ گروه با خمیردندان هیدروکسی آپاتیت کربناته نانو ساختار و ۳ گروه دیگر با خمیردندان Colgate، به مدت ۳، ۷ و ۱۴ روز مورد مداخله قرارگرفتند. نمونهها با SEM به منظور بررسی وضعیت توبولهای عاجی طبق شاخص Hulsmann توسط دو محقق بررسی شدند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS۲۳ و آزمون آماری kruskal-wallis بررسی گردید. حد معنیداری معادل ۰۵/۰ در نظرگرفته شد.
یافتهها: میزان مسدود شدن توبولهای عاجی در درمان با دو خمیردندان تفاوت معنیداری نشان داد، به طوری که این میزان در خمیردندان هیدروکسی آپاتیت بیشتر از فلوریده بود که به ترتیب (۰۰۰/۰، ۰۰۴/۰، ۰۲۴/۰P=) میباشد. بین درمان ۳، ۷ و ۱۴ روزه خمیردندان هیدروکسی آپاتیت تفاوت معنیدار وجود نداشت (۵۳۷/۰، ۰۶۹/۰، ۲۳۰/۰P=).
نتیجهگیری: توان مسدود کردن توبولهای عاجی در خمیردندان هیدروکسی آپاتیت کربناته نانو ساختار در مدت زمان کوتاه بیش از خمیر دندان Colgate است.
عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، فرناز فراهت، فاطمه کوهستانی،
دوره ۳۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم افزایش تقاضای ترمیمهای هم رنگ دندان مانند کامپوزیت، ایجاد باند با ثبات کامپوزیت با عاج همچنان چالشی در دندانپزشکی میباشد. فعال شدن پروتئازهای عاجی از دلایل از دست رفتن باند میباشد. هدف این مطالعه تعیین بهترین ماده پیش درمانی عاج پس از اسید اچ جهت مهار آنزیمهای ماتریکس متالوپروتئیناز جهت افزایش ثبات باند رزین عاج بود.
روشبررسی: پس از جمع آوری ۲۴ مولر سوم بدون پوسیدگی، از عاج زیر DEJ استفاده شد. پس از اسید اچ دو نوع ماده شامل کلرهگزیدین ۲% (CHX)، کربودی ایمید ۳/۰ مول(EDC) به مدت ۶۰ ثانیه و آب (گروه کنترل) به کار رفت. سپس در تمام نمونهها از باندینگ Single bondاستفاده و با کامپوزیت XT Filtek Z۲۵۰ ترمیم شدند. تعداد ۴۸ نمونه برش عاجی از دندانها حاصل و نمونهها به سه گروه CHX و EDCو کنترل که هر گروه به دو زیر گروه ۸n= (جمعاً ۶ گروه) تقسیم شدند. نیمی از نمونهها فوراً و نیمی پس از ۶ ماه، تحت تست استحکام باند ریزکششی قرار گرفتند. سپس نمونهها زیر استریومیکروسکوپ و میکروسکوپ الکترونی ارزیابی شدند. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS۲۳ و آزمونهای تحلیل واریانس دو طرفه و مقایسههای چندگانه توکی و T زوجی انجام شد و ۰۵/۰>P به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین استحکام باند کششی فوری گروهها (CHX-EDC - کنترل) تفاوت آماری معنیداری نداشت (۹۷/۰P=). میانگین استحکام باند کششی پس از ۶ ماه CHX و EDCتفاوت معنیداری با کنترل داشتند (۰/۰۰۱P≤). در مقایسه استحکام باند فوری و پس از ۶ ماه تنها در گروه EDC استحکام باند فوری و پس از ۶ ماه تفاوت معنیداری نداشت (۰/۶۴P=).
نتیجهگیری: محلولهای CHX و EDC تآثیری بر استحکام باند فوری نداشتند. در CHX پس از ۶ ماه کاهش استحکام باند مشاهده شد. اما EDC باعث ثبات استحکام باند پس از ۶ ماه شد.
عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، مهسان ششمانی، هاله کرمی، الهام مطلبی،
دوره ۳۲، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: مواد بلیچینگ میتوانند موجب تغییر رنگ و ترنسلوسنسی کامپوزیتها شوند. با توجه به استفاده روز افزون ازکامپوزیتهای دارای ذرات نانو و بابیس سایلوران، هدف از این مطالعه بررسی تغییرات رنگی و ترنسلوسنسی این مواد بعد از کاربرد مواد بلیچینگ بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی تعداد ۱۹۸ دیسک به سه گروه ۶۶ تایی شامل کامپوزیت میکروهیبرید Z۲۵۰، کامپوزیت نانوهیبریدZ۳۵۰ و کامپوزیت با بیس سایلوران P۹۰ تقسیم شدند. روی نیمی از نمونهها در هر گروه بعد از اچینگ، ریباندینگ انجام شد. سپس ارزیابی رنگ و ترنسلوسنسی پایه نمونهها با دستگاه اسپکتروفتومتر انعکاسی با سیستم CIELAB، اندازهگیری شد. هر گروه کامپوزیتی به سه زیر گروه بلیچینگ هیدروژن پراکساید ۴۰% و بلیچینگ کاربامید پراکساید ۲۰% و کنترل تقسیم شدند. سپس ارزیابی نهایی رنگ و ترنسلوسنسی نمونهها بر اساس سیستم CIE l*a*b* با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر انعکاسی (II-X Rite, USA) انجام و تغییرات آنها محاسبه گردید. آنالیز دادهها با استفاده از تستهای آماری Mann-Whitney و Kruskal Wallis انجام شد.
یافتهها: اثر نوع کامپوزیت و ماده بلیچینگ و استفاده از ماده باندینگ، بر سطح نمونهها معنیدار بود (۰۰۱/۰P<). تغییرات رنگی در کامپوزیت میکروهیبرید از نانوهیبرید و سایلوران بیشتر بود (۰۰۱/۰P<). همچنین تغییرات رنگی در گروه بلیچینگ کاربامید پراکساید ۲۰% به صورت معنیداری از گروه هیدروژن پراکساید %۴۰ و کنترل بیشتر بود (۰۰۱/۰P<) (۳/۳E>∆). نتایج تغییر ترنسلوسنسی و تغییرات رنگ همسو بودند.
نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه بیشترین تغییرات رنگ و ترنسلوسنسی در کامپوزیت میکروهیبرید بعد از اعمال کاربامید پراکساید ۲۰% ایجاد شد. نمونههای ریباند شده کمتر تحت تأثیر بلیچینگ قرار گرفتند. کمترین نتایج تغییر رنگ و نسلوسنسی مربوط به کامپوزیت نانوهیبرید بود.
علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، مطهره امیری، فاطمه میرحسینی،
دوره ۳۳، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: اروژن به حل شدن شیمیایی دندان به واسطه اسید بدون دخالت باکتری گفته میشود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر رزین اینفیلترنت (Icon) وMI past plus و لیزر Nd:YAG بر میکروهاردنس مینا بود.
روش بررسی: ۴۰ نمونه مینایی از دندان مولر سوم تهیه شد. میکروهاردنس ابتدایی در همه نمونهها اندازهگیری شد. با استفاده از اسید هیدورکلریک اروژن مصنوعی ایجاد شد. میکروهاردنس نمونهها اندازهگیری شد. نمونهها به طور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول: MI paste plus، گروه دوم: +MI paste plus لیزرNd:YA ، گروه سوم: رزین اینفیلترنت بدون اچ، گروه چهارم: رزین اینفیلترنت با اچ، با استفاده از اسید هیدروکلریک مجدداً اروژن ایجاد شد و سپس تحت ترموسیکل قرار گرفتند. در نهایت میکروهاردنس نمونهها اندازهگیری شد. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS۲۳ و آزمونهای تحلیل واریانس یک طرفه و مقایسههای چندگانه توکی و T زوجی انجام شد و ۰۵/۰>P به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: میکروهاردنس در مرحله سوم نسبت به مرحله دوم در همه گروهها افزایش معنیداری یافته بود (۰۰۰/۰P<) همچنین مقایسه مقدار افزایش میکروهاردنس بین گروهها به جز گروه دوم با گروه چهارم از نظر آماری معنیدار بود.
نتیجهگیری: همه مواد به کار گرفته دراین مطالعه به طور معنیداری باعث افزایش میکروهاردنس مینای اروژن یافته شدند.
مژگان کاظمیان، صالح دادمهر،
دوره ۳۳، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی دندان عقل نهفته یکی از شایعترین جراحیهای ناحیه دهان محسوب میشود. از جمله عوارض ناشی از این جراحی میتوان به عفونت، اریتم، تریسموس، درد اشاره کرد. تجویز آنتیبیوتیکها برای پیشگیری از عفونتهای بعد از جراحی در شرایط خاص قابل قبول است. در این مطالعه بر آن شدیم میزان عفونت در بیمارانی که آنتیبیوتیک دریافت نکردهاند و بیماران مصرف کننده دو نوع آنتیبیوتیک پس از جراحی دندان مولر سوم نهفته مندیبل را بررسی کنیم.
روش بررسی: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور انجام شد. در این مطالعه ۹۰ بیمار ۱۸ تا ۳۴ سال به صورت تصادفی در سه گروه قرارگرفتند (گروه ۱: تجویزپلاسبو روز اول ۲ عدد سپس روزانه یک عدد به مدت ۴ روز، گروه ۲: تجویز آموکسیسیلین۵۰۰ میلی گرم هر ۸ ساعت به مدت ۵ روز، گروه ۳: تجویز آزیترومایسین۲۵۰ میلی گرم برای روز اول ۲ عدد سپس روزانه یک عدد به مدت ۴ روز). تمامی بیماران توسط یک جراح واحد، یک پروتوکل، یک تکنیک جراحی، یک نوع فلپ و میزان برابر استئوتومی انجام شدند. برای هر سه گروه بیماران بعد جراحی علاوه بر داروهای مورد بررسی، CHX و ژلوفن ۴۰۰ میلی گرم نیز تجویز شد. بیماران پس از ۷ روز فالو شدند و از نظر عفونت (تریسموس، اریتم و هالیتوزیس) ارزیابی شدند. تحلیل نتایج بر اساس آزمون کای اسکوئر و مقایسه سه گروه با استفاده از آزمون کروسکال والیس انجام شد.
یافتهها: بیماران از نظر سه علامت عفونت (تریسموس، اریتم و هالیتوزیس) مورد مقایسه قرار گرفتند. علائم هالیتوزیس و اریتم در گروه اول بیش از دو گروه دیگر مشاهده شد ولی پس از انجام آنالیزهای آماری بین بیماران سه گروه از نظر هالیتوزیس و اریتم تفاوت معنیداری دیده نشد (۱۴۹/۰P=، ۰۷۲/۰P=). تریسموس شدید در هیچکدام از سه گروه گزارش نشد اما بیشترین میزان تریسموس متوسط در گروه ۲ و تریسموس ضعیف در گروه اول گزارش شد و در گروه سوم هیچگونه تریسموس مشاهده نشد. به طور کلی توزیع وجود تریسموس در هر سه گروه از نظر آماری معنیدار بودند (۰۰۴/۰P=).
نتیجهگیری: مقایسه علائم عفونت از نظر آماری بین سه گروه مورد مطالعه نشان داد فقط میزان تریسموس بین سه گروه تفاوت معنیدار داشت (۰۰۴/۰P=. نتایج حاصل حاکی از عدم تأثیرگذاری معنیدار آنتیبیوتیکها در کاهش میزان اکثر عوارض بعد از جراحی خصوصاً عفونت بود.
دکتر علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، زهرا یوسفی، نیلوفر فلاح، سولماز قنبرنژاد، پدرام دانش کاظمی،
دوره ۳۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: افزودن نانو ذرات به رزین کامپوزیتهای دندانی سبب کاهش چسبندگی باکتریها و پوسیدگی ثانویه میشود. ترموسایکلینگ میتواند شرایط آزمایش را به محیط دهان نزدیک کند. هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر ترموسایکلینگ بر میزان ریزنشت مخلوط نانو ذره اکسید مس و کامپوزیت فلو بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی ۸۸ دندان پرمولر برحسب کاربرد نانو ذره اکسید مس با غلظتهای ۱/۰% و ۳/۰% وزنی و ترموسایکلینگ به تعداد ۰، ۱۰۰۰، ۵۰۰۰ و ۱۵۰۰۰ بار، به هشت گروه تقسیم شدند. شیارهای اکلوزالی دندانها به وسیله مخلوط کامپوزیت فلو و محتوای نانو ذره اکسیدمس سیل و سپس دندانها ترموسایکل شد. در ادامه دندانها به مدت ۲۴ ساعت در متیلن بلوی ۲% غوطهور و سپس مورد برش قرار گرفتند. ریزنشت توسط استریومیکروسکوپ (hp/USA) بررسی شد. دادهها با آزمونهای آماری کروسکال والیس و من ویتنی آنالیز و حد معنیداری ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافتهها: در گروههای محتوای نانو ذرات اکسید مس با غلظت ۱/۰%، با افزایش تعداد دورهای ترموسایکل، ریزنشت به میزان معنیداری افزایش یافت (۰۳۲/۰=P). اختلاف میزان ریزنشت بین گروههای در معرض ۰ و ۱۵۰۰۰ ترموسایکل معنیدار بود (۰۱۹/۰=P). در گروههای با غلظت ۳/%۰، ترموسایکل بر ریزنشت اثر معنیداری نداشت (۷۸۰/۰=P). نمونههای در معرض ۰ و ۱۰۰۰ و ۵۰۰۰ و ۱۵۰۰۰ترموسایکل در دو غلظت نانو ذره اکسید مس اختلاف معنیداری در ریزنشت نشان ندادند.
نتیجهگیری: در گروههای حاوی نانو ذرات اکسید مس با غلظت ۱/۰%، میزان ریزنشت با افزایش تعداد ترموسایکلینگ به ۱۵۰۰۰ دور ترموسایکل نسبت به گروه کنترل افزایش یافت و در غلظت ۳/۰% ترموسایکلینگ تغییر معنیداری ایجاد نکرد.
علیرضا عمرانی، پدرام دانش کاظمی، امیر منصور شیرانی، محمد امین حبیبی،
دوره ۳۴، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات گیجگاهی- فکی از علل شایع مراجعه بیمار به مراکز دندانپزشکی است و با توجه به نقش عوامل مرتبط در ایجاد آن، هدف از مطالعه حاضر، بررسی فراوانی نسبی فاکتورهای مرتبط با اختلالات گیجگاهی- فکی در مراجعین ۲۰ تا ۵۰ سال به درمانگاههای دندانپزشکی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۷بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، ۳۲۴ بیمار مراجعه کننده به درمانگاههای شهر اصفهان در سال ۱۳۹۷ به صورت تصادفی انتخاب شدند. فاکتورهای مرتبط با اختلال مفصل گیجگاهی- فکی و فاکتورهای دموگرافیک بیماران با معاینه کلینیکی توسط یک دندانپزشک آموزش دیده و خود اظهاری بیماران در فرم جمع آوری اطلاعات ثبت گردید و فراوانی و ارتباط آنها به وسیله نرم افزار آماری SPSS ۲۲ و آزمونهای chi-square و Fisher و logistic regression سنجیده شد.
یافتهها: حداقل یکی از علائم اختلال مفصل گیجگاهی- فکی در ۷/۴۰% از افراد مطالعه وجود داشت که بیشترین فراوانی مربوط به دندانهای خلفی از دست رفته (۷/۴۹%) بود. سابقه در رفتگی فک در مردها (۰۱۴/۰=P) و فراوانی بیدندانی خلفی در زنها بیشتر بود (۰۰۳/۰=P). با افزایش سن، فراوانی بیدندانی خلفی (۰۰۰/۰=P) و گوش درد (۰۰۹/۰=P) افزایش یافت. فراوانی دندانهای خلفی از دست رفته در افراد خانهدار (۰۰۰/۰=P) و فراوانی گوش درد در کارمندان (۰۰۵/۰=P) و سابقه در رفتگی فک در افراد دارای شغل آزاد (۰۴۷/۰=P) به طور معنیداری بیشتر از سایرین بود.
نتیجه گیری: شیوع بالای اختلالات مفصل گیجگاهی- فکی و عوامل مرتبط با آن مثل سابقه در رفتگی فک، بیدندانی خلفی، گوش درد و دندان قروچه، نیاز به توجه جهت شناسایی و درمان این مشکلات را میطلبد.
فاطمه کاظمی بید هندی، مهشید محمدی بصیر، محمد باقر رضوانی، علی خدابخش، حسین لباف، محمد امین فهیمی،
دوره ۳۵، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: اتمام و پرداخت کامپوزیتها یک مرحله مهم و تأثیر گذار در موفقیت کلینیکی ترمیمها میباشد. هدف ازاین مطالعه بررسی تأثیر و مقایسه دوام دو نوع پالیش مایع بر روی دو نوع کامپوزیت بود.
روش بررسی: ۸۰ نمونه استاندارد دیسکی شکل (mm ۲×۴) از دو نوع نانو کامپوزیت (هر کامپوزیت ۴۰ عدد) شامل یک کامپوزیت نانوفیل (Filtek Z۳۵۰ XT-۳M ESPE) و یک کامپوزیت نانو هیبرید (Aelite Aesthetic Enamel-Bisco, Inc. Schaumburg, USA) تهیه شد. نمونهها بر اساس روش اتمام و پرداخت به صورت تصادفی به ۴ زیرگروه (۱۰n=) تقسیم شدند، M : به عنوان گروه کنترل نمونهها با پلیمریزاسیون زیر نوار سلولوئیدی (Mylar). S: اتمام و پرداخت توسط توالی دیسکهای Sof-Lex (۳M ESPE, USA)، SP: اتمام و پرداخت با دیسکهای Sof-Lex و استفاده از پالیش مایع Permaseal (Ultradent products, Inc. USA)، SB: اتمام و پرداخت با دیسکهای Sof-Lex و استفاده از پالیش مایع Bis cover (Bisco, Inc. Schaumburg, USA). نمونهها تحتpH cycling و Brusihing machine قرار گرفتند و سپس میانگین خشونت سطحی نمونهها (Ra) و میانگین تغییرات پروفایل در طول ناحیه مورد نظر (Rz) توسط دستگاه پروفیلومتر اندازه گیری شد، برای مقایسه میانگین خشونت سطحی در گروههای مورد بررسی از آنالیز واریانس دو طرفه و یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. سپس از آزمون Tukey برای شناسایی گروههای مسئول تفاوت و از آزمون T-test برای مقایسه میانگین خشونت سطحی استفاده شد.
یافتهها: نوع کامپوزیت و روش پرداخت تأثیری بر روی میانگین Ra نداشت (۷۳۳/۰=P) اما بر روی فاکتور Rz۱ دارای تأثیر معنیدار بود (۰۲۵/۰=P).
نتیجه گیری: استفاده از پالیش مایع پس از کاربرد دیسکهای پرداخت، تأثیری بر روی دوام پرداخت نانو کامپوزیتها ندارد.
الیا رعنایی، فاطمه رحمتزاده یوسفآبادی، صابر بابازاده، علی کاظمیان،
دوره ۳۵، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه سنجش باورهای شبه علمی و نا معتبر ایرانیان درباره سلامت دهان بود.
روش بررسی: فهرست ۱۶۹ باور شبه علمی و نا معتبر ایرانیان در مورد سلامت دهان که در فاز قبلی مطالعه جمعآوری شده بود به یک نمونه هدفمند شامل ۱۳ نفر از اساتید دانشکده دندانپزشکی مشهد ارسال شد. ۳۴ گزاره شبه علمی که در بین ایرانیان شایعتر دانسته میشد، استخراج شد. سپس با دریافت نظرات یک نمونه ۲۱ نفره اساتید دندانپزشکی در مورد نامعتبر و شبه علمی بودن گزارهها و بازبینی نگارشی آنها، فهرستی شامل ۲۱ باور شبه علمی برای تهیه پرسشنامه نهایی به دست آمد. نهایتاً پرسشنامه را ۴۴ نفر جهت سنجش راحتی و واضح بودن متن و محاسبه آلفای کرونباخ و سنجه Kuder Richardson به عنوان شاخص پایایی همگنی و ۱۵ شرکت کننده با فاصله زمانی یک ماه جهت ارزیابی آزمون باز آزمون و پایایی ثبات تکمیل کردند.
یافتهها: پرسشنامه شامل ۲۱ باور با طیف لیکرت سه، یا چهار گزینهای یا سنجه دو حالتی طراحی شد. آلفای کرونباخ استانداردشده معادل ۶۴۱/۰ و سنجه Kuder Richardson معادل ۵۱۴/۰ به دست آمد که نشانه پایایی همگنی متوسط تا خوب پرسشنامه است. شاخص Interclass Correlation Coefficient (ICC) معادل ۸۶۳/۰ بهدست آمد که نشاندهنده پایایی ثبات خیلی خوب پرسشنامه بود. همچنین ضریب کاپای هر ۲۱ گزاره با صفر اختلاف معنیدار داشت (۰۵/۰P<) و از ۶۰۵/۰ تا ۱ را شامل میشد.
نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاضر پرسشنامهای است جهت سنجش میزان باورمندی مردم ایران به گزارههای شبه علمی و نا معتبر درباره سلامت دهان. این پرسشنامه، جامعه متخصصان سلامت دهان و دندانپزشکی را یاری خواهد رساند تا سطح آگاهی مردم ایران درباره سلامت دهان را ارتقاء بخشند.
بهاره طحانی، زهرا کاظمی زهرانی،
دوره ۳۵، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: با رشد جمعیت سالمند، توجه به وضعیت سلامت دهان آنان از اهمیت روز افزونی برخوردار شده است. اکثر مطالعات موجود در جمعیت سالمندان وابسته صورت گرفته است که دارای سطح سلامت دهان و نیازهای درمانی متفاوت از سالمندان مستقل هستند، به همین منظور هدف از مطالعه حاضر تعیین وضعیت سلامت دهان سالمندان مستقل مراجعه کننده در سطوح پارکها و مکانهای عمومی تحت پوشش شهرداری شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر، مطالعهای توصیفی- تحلیلی مقطعی است که بر روی ۱۹۵ سالمند مراجعه کننده به مراکز شهرداری شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ انجام شده است. وضعیت سلامت دهان و کیفیت زندگی سالمندان با استفاده از شاخص ارزیابی سلامت دهان سالمندان (GOHAI) و معاینات بالینی بررسی شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آمارههای توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، همبستگی، آزمون تی مستقل، مجذورکای و ANOVA در SPSS۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (α=۰/۰۵).
یافتهها: ۶۹ درصد از معاینه شوندگان (۱۳۳ نفر) مرد بودند و میانگین سنی شرکت کنندگان ۵/۳± ۹/۶۸ بود. در حدود ۲۰ درصد (۳۹ نفر) از سالمندان هیچ یک از دندانهای طبیعی خود را نداشتند. ۶۳ درصد (۱۲۳ نفر) حداقل دو بیماری مزمن و ۵/۳۸ درصد افراد (۷۵ نفر) اکلوژن فانکشنال داشتند. میانگین نمره کیفیت زندگی سالمندان و میانگین DMFT به ترتیب ۴/۶±۷/۵۱ و ۳/۶±۵/۲۰ بود. ارتباط معنیدار و معکوسی بین میانگین DMFT و GOHAI دیده شد (۰۰۱/۰P< و ۳۶/۰-r=). کیفیت زند گی به طور معنیداری در افراد بدون دنچر بالاتر از افراد دارای دنچر بود (۰۰۱/۰P<). ارتباط معنیداری بین تعداد دفعات مسواک زدن و میانگین DMFT مشاهده شد (۰۰۱/۰P<). در افرادی که اذعان داشتند مسواک نمیزنند نمره DMFT بالاتر از افرادی بود که حداقل یک بار در روز یا بعضی اوقات در هفته مسواک میزدند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که وضعیت سلامت دهانی سالمندان مناسب نیست و این
بیان کننده نیاز به توجه بیشتر برای انجام اقدامات بیشتر هم در پیشگیری از مشکلات دهانی و هم ارتقاء سلامت دهانی است.
محمد فاضلی، معصومه احمدی، پریسا اسداللهی، حسین صیدخانی، الهه کریمی، لیلا قیطانی، ناهید مهدیان، دکتر حسین کاظمیان،
دوره ۳۶، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: شکست درمان کانال ریشه اغلب به حذف ناقص باکتریها، به ویژه انتروکوکوس فکالیس نسبت داده میشود. اگرچه کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم گزینههای معمول درمان ریشه هستند، اما امروزه طب گیاهی به دلیل ماهیت ایمن آن به عنوان جایگزینی برای داروهای مصنوعی مورد توجه قرار گرفته است. لذا هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر عصاره گیاه تشنه داری با کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم بر حذف انتروکوکوس فکالیس از کانال ریشه دندان بود.
روش بررسی: در این مطالعه ۶۰ دندان کشیده شده مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از اینکه کانالهای دندانی به باکتری انتروکوکوس فکالیس آلوده شدند، تلقیح مواد مورد آزمایش طی ۳ گروه به کانالهای دندانی انجام شد: ۱- کلرهگزیدین ۲% (۱۸ دندان)، ۲- هیپوکلریت سدیم ۵/۲% (۱۸ دندان)، ۳- عصاره تشنه داری (کمترین غلظت مهار کنندگی معادل۲۰%؛ ۱۸ دندان). گروههای کنترل مثبت و منفی نیز بررسی شدند (هر گروه شامل ۳ دندان). نمونهها سپس برروی بایل اسکولین آگار کشت داده شدند. پس از ۷۲ ساعت، کلنیهای سیاه رنگ بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل نتایج از آزمون کای دو استفاده شد.
یافتهها: انتروکوکوس فکالیس از بین ۱۸ دندان در هر یک از سه گروه هیپوکلریت سدیم، کلرهگزیدین و عصاره تشنه داری به ترتیب در ۶، ۸ و ۱۷ دندان رشد کرد. بدین ترتیب، درصد کشندگی مواد هیپوکلریت سدیم، کلرهگزیدین و عصاره تشنه داری به ترتیب ۶/۶۶، ۵/۵۵ و ۵۵/۵ درصد بود.
نتیجهگیری: اثر ضد باکتریایی عصاره تشنه داری به طور قابل توجهی کمتر از کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم بر روی انتروکوکوس فکالیس در کانال دندانی بود و نمیتوان آن را جایگزین مناسبی برای شویندههای درمانی مصنوعی در حال استفاده در نظر گرفت.
بهاره سادات پزشکی، علی کاظمیان، بهاره طحانی،
دوره ۳۷، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشهای متعدد و قابل توجهی در حوزه دندانپزشکی اجتماعی تا کنون در کشور انجام شده است و بنابراین، هدف این مطالعه بررسی پراکندگی مطالعات انجام شده در این حوزه از نظر کمیت و میزان پوشش موضوعات مختلف بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سال ۱۴۰۲ در ۴ فاز (مرحله) انجام شد. فاز آغازین یا مطالعه تطبیقی برای استخراج حیطهها و زیر حیطههای مطالعاتی مطرح در حوزه دندانپزشکی اجتماعی مدلهای نشر پژوهشها و استخراج لیست محققین این حوزه بود. فاز دوم شامل برگزاری جلسات دلفی مجازی با محققین دندانپزشکی جامعه نگر برای نهایی سازی فرمهای جمع آوری اطلاعات و حیطهها و زیر حیطههای پیشنهادی بود. چک لیست پیشنهادی در گروه مجازی متشکل از ۱۴۰ نفر از محققین حوزه قرار داده شد و از محققین درخواست شد پیشنهادات اصلاحی در خصوص حیطههای و زیر حیطهها را مشخص نمایند و اصلاحات تا زمان رسیدن به اجماع ادامه یافت. در فاز سوم دادهها جمع آوری و در فرمها وارد شد. منبع اصلی برای جمع آوری دادهها google scholar profile بود. فاز نهایی شامل طراحی سیستم در برنامه اکسس برای بایگانی و طبقه بندی اطلاعات با قابلیت جستجو و گزارش گیری بود. پس از ورود دادهها به برنامه بانک اطلاعاتی اکسس، فراوانی مطلق و فراوانی نسبی عنوانهای تحقیقاتی بر اساس موضوع و دانشگاه انجام دهنده تحقیق دسته بندی و در قالب نمودار و جدول ارایه شد.
یافتهها: بر اساس فاز اول و دوم طرح، چک لیست جمع آوری دادهها دارای ۶ حیطه و ۱۱ زیر حیطه بود. اپیدمیولوژی با بیشترین سهم (۳۵%) در رتبه اول و نظام سلامت (۳۰%) و ارتقاء سلامت (۱۹%) به ترتیب در رتبه دوم و سوم قرار میگیرند. اخلاق (۱%) در پایینترین رتبه میباشد. دانشگاههای تهران (۳۳%)، اصفهان (۲۵%) و شهید بهشتی (۲۲%) بیشترین انتشارات را در حوزه تحقیقات دندانپزشکی اجتماعی داشتهاند. در حیطه اپیدمیولوژی، سهم پیمایشهای سلامت دهان با ۲۰۴ مقاله (%۷۴) و عوامل خطر سلامت دهان با ۶۹ مقاله (۲۶%) بیشترین مقالات بود.
نتیجه گیری: برخی از زیر حیطههای حوزه سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی با کمیت بالا پوشش داده نشدهاند و میتواند منجر به ایجاد محدودیدت در بکارگیری نتایج تحقیقات در جهت بهبود وضعیت سلامت دهان درکشور شود.