آمالگام دندانی یکی از قدیمی ترین مواد ترمیمی در دندانپزشکی است که از زمان معرفی تاکنون تغییرات زیادی در ترکیبات آن به منظور بهبود کیفیت انجام شده است. یکی از عناصر اصلی آمالگام، مس می باشد. طبقه بندی امروزی آمالگامها نیز براساس همین عنصر انجام شده است. آمالگامها به دو گروه با مس بالا و با مس پایین تقسیم بندی شده اند. ادعا شده است آمالگام سینالوکس (محصول شرکت شهید فقیهی) جزو آمالگامهای کروی با مس بالا و فاقد عنصر روی و فاز گامادو می باشد. هدف از این تحقیق پی بردن به نوع و درصد اجزای تشکیل دهنده آن و آنالیز، توسط راکتور هسته ای بود. محصولات کارخانه در دو زمان مختلف از نظر اجزای ترکیبی با هم و با درصدهای داده شده از طرف کارخانه و دو نوع آمالگام استاندارد سیبرالوی (Sybralloy) و تایتن (Tytin) مورد مقایسه قرار گرفتند. در این بررسی سه کپسول یکسان آمالگام سینالوکس، تولید شده در تاریخهای متفاوت، انتخاب شدند و سپس پودر داخل کپسول خارج و در بسته های پلاستیکی آب بندی گردید. سه بسته داخل راکتور مینیاتوری قرار گرفتند و به مدت 10 روز به آنها پرتوهای رادیواکتیو تابانده شد. بعد از این زمان عناصر موجود در آمالگام فعال (Active) و به رادیوایزوتوپهای همان عنصر تبدیل شدند و از خود پرتو ساطع کردند؛ سپس سیستم اسپکترومتر گاما این پرتوها را جمع آوری و به نرم آفزار Span منتقل کرد. این نرم افزار به کمک استانداردهای مرجع و شدت و طول موج اشعه دریافتی، نوع و درصد عناصر موجود در آمالگام را مشخص می کند. نتایج نشان داد که آمالگام سینالوکس از نظر درصد و نوع عناصر تشکیل دهنده با یکدیگر و با درصدهای داده شده از طرف کارخانه یکسان است و در این خصوص تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ همچنین آمالگام سینالوکس از نظر درصد عناصر تشکیل دهنده با آمالگام استاندارد سیبرالوی تفاوت معنی داری را نشان نداد؛ اما در مقایسه با آمالگام استاندارد تایتن، بین این دو آمالگام در دو عنصر تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
بیان و مساله: ریزنشت، مهمترین علت عدم موفقیت ترمیم ها در محیط دهان می باشد که منجر به حساسیت پس از ترمیم، تحریک پالپی و پوسیدگیهای ثانویه می شود. هدف: این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر دو نوع سیستم چسبنده عاجی نسل پنجم و Copalite بر کاهش ریزنشت در ترمیم آمالگام در دندانهای شیری انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه In-vitro، صد حفره کلاس 5 در سطح باکال یا لینگوال دندانهای شیری (مولر و کانین) تراشیده شد. نمونه ها به صورت تصادفی در چهار گروه 25 عددی قرار گرفتند. گروه اول بدون Liner بود؛ در گروه دوم از وارنیش، در گروه سوم از ماده چسبنده عاجی Syntac و در گروه چهارم از ماده چسبنده عاجی Single Bond استفاده شد؛ در مرحله بعد، نمونه ها در محلول فوشین 5% به مدت 24 ساعت نگهداری شدند و در جهت باکولینگوال برش داده شدند و برای بررسی ریزنشت، در زیر استریومیکروسکوپ مورد استفاده قرار گرفتند. جهت مقایسه ریزنشت بین گروهها از آزمون Kruskal-Wallis استفاده شد.
یافته ها: تحلیل نتایج اختلاف آماری معنی داری را بین چهار گروه نشان داد (P<0.001). گروههای syntac و Single Bond نسبت به دو گروه دیگر به طور معنی داری ریزنشت کمتری را نشان دادند و گروههای اول و چهارم به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان ریزنشت بودند.
نتیجه گیری: نتیجه این مطالعه حاکی از آن است که استفاده از سیستم های جدید چسبنده عاجی موجب کاهش ریزنشت در ترمیم آمالگام دندانهای شیری می گردد.
زمینه و هدف: هدف از درمان اندودانتیک ایجاد مهر و موم مناسب در طول پرکردگی کانال ریشه میباشد. در برخی موارد نتیجه قابل قبول از طریق درمان غیر جراحی حاصل نمیشود که در این صورت به جراحی نیاز است. هدف از انجام درمان جراحی رتروگرید که یکی از معمولترین جراحیهای اندودانتیک میباشد، جلوگیری از ریزنشت آپیکال با استفاده از موادی است که قابلیت مهر و موم کنندگی خوبی دارند. علاوه بر خصوصیات مواد پر کننده انتهای ریشه، مطالعات مختلف نشان دادهاند که میزان زاویه قطع ریشه نیز در میزان ریزنشت مؤثر است، به طوری که با افزایش زاویه، میزان ریزنشت نیز افزایش مییابد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی توانایی مهر و موم کنندگی آمالگام به عنوان یک ماده رایج پر کننده انتهای ریشه و MTA انجام گرفت و همچنین اثر زاویه قطع ریشه بر میزان ریز نشت نیز با استفاده از روش نفوذ رنگ، مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، آزمایشگاهی 148 دندان تک کاناله خارج شده انسان انتخاب شد. پس از آماده سازی کانالها و پر کردن آنها به روش تراکم جانبی با گوتاپرکا و سیلر، دندانها به دو گروه تقسیم و 3 میلیمتر انتهای ریشهها با دو زاویه صفر و 45 درجه قطع شد. با استفاده از دستگاه اولتراسونیک حفرات انتهای ریشه تهیه گردید؛ سپس هر گروه به دو زیر گروه تقسیم و با آمالگام یا
pro root MTA پر شد. پس از 72 ساعت انکوباسیون، کلیه سطوح دندانها به جز 3 میلیمتر آپیکال با دو لایه لاک ناخن پوشانیده شد، همچنین بخش تاجی دندانها توسط گلاس آینومر ترمیم گردید؛ سپس نمونهها به مدت 48 ساعت در متیلن بلوی 2% با PH=7 قرار گرفت. پس از شستشوی دندانها با آب، به وسیله دیسک الماس و هندپیس، از جهت مزیودیستال اقدام به مقطعگیری دندانها گردید. مقاطع زیر استریو میکروسکوپ با بزرگنمایی 50 برابر خوانده شد. دادههای مطالعه با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس دو طرفه و Tukey مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 05/0p< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که نوع ماده پر کننده انتهای ریشه به طور معنیدار در ریز نشت تأثیر داشت؛ به طوری که ریز نشت MTA نسبت به آمالگام کمتر بود، ولی میزان زاویه قطع ریشه اثر معنیداری بر ریز نشت نداشت.
نتیجهگیری:طبق نتایج مطالعه حاضر به نظر میرسد، استفاده از MTA به جای آمالگام، درصد موفقیت درمان جراحی را به علت توانایی برتر در مهر و موم ناحیه اپیکال، بالا میبرد؛ در حالی که زاویه قطع ریشه بسته به نظر جراح و محل مورد نظر میتواند افزایش یا کاهش یابد.
زمینه و هدف: دندانپزشکان به دلیل مواجهه شغلی با آمالگام دندانی در معرض استنشاق بخار جیوه هستند که در صورت تجمع بیش از حد مجاز جیوه در بدن، سلامتی آنها به مخاطره خواهد افتاد. اندازهگیری جیوه ادرار روشی قابل اعتماد برای ارزیابی میزان مواجهه با جیوه ناشی از آمالگام میباشد. مطالعه حاضر با هدف اندازهگیری جیوه ادرار دندانپزشکان شهر تهران و تعیین تأثیر برخی عوامل شخصی و محیطی بر روی آن انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 211 دندانپزشک از همه نقاط تهران (مرکز، شمال، جنوب، شرق و غرب) به صورت تصادفی در فاصله زمانی 1381-1383مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه ادرار در روز مورد نظر گرفته شد و پرسشنامهای محتوی سؤالات درباره مشخصات فردی مانند سن و سابقه کار، طرز کار با آمالگام، مشخصات محیط کار و وضعیت سلامت، تکمیل گردید. نمونههای ادرار با استفاده از روش اسپکتروفوتومتری جذب اتمی بدون شعله آنالیز شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ناپارامتریک کروسکال والیس، من ویتنی و Kendall's استفاده و 05/0p< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین جیوه ادرار دندانپزشکان 95/3 ± 1/3 میکروگرم بر لیتر بود. بین ساعات کار در روز و جیوه ادرار و بین ساعات کار در هفته و جیوه ادرار همبستگی مثبت معنیداری وجود داشت (006/0P=). بین سن دندانپزشکان عمومی و میزان جیوه ادرار، ارتباط معنیدار بود (008/0P=). بین جیوه ادرار و تعداد پرکردگیها و تعویضها در متخصصان ترمیمی همبستگی معنیداری وجود داشت (039/0P=). بین جیوه ادرار و سابقه کار دندانپزشکان عمومی، ارتباط معنیدار بود (034/0P=). از نظر جیوه ادرار دندانپزشکان عمومی، بین کسانی که تعداد ترمیمهای آمالگام موجود در دهان آنها کمتر یا مساوی با پنج عدد بود با کسانی که تعداد بیشتر از پنج عدد داشتند، تفاوت معنیداری وجود داشت (027/0P=). بین میزان جیوه ادرار و نوع آمالگام مصرفی (کپسولی یا فلهای) ارتباط معنیداری وجود داشت (001/0P=). بین میزان جیوه ادرار و سایر عوامل مورد مطالعه مانند نحوه خارج کردن جیوه اضافی، نگهداری آمالگام سفت شده، نگهداری آمالگام خام، وجود و عدم وجود تهویه ارتباط معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه میانگین جیوه ادرار دندانپزشکان شهر تهران از حد مجاز استانداردهای بینالمللی (WHO-OSHA) کمتر بود که استفاده ازآمالگامهای کپسولی و رعایت دقیق بهداشت جیوه در این مسأله تأثیر مستقیم دارد. با توجه به این که افراد مورد مطالعه در این تحقیق بیشتر دندانپزشکان شاغل در درمانگاههای دولتی و نیمه دولتی بودند، سطح بهداشت کلی و به تبع آن بهداشت جیوه در این مراکز در حد قابل قبولی قرار داشت.
زمینه و هدف: آمالگام دندانی به عنوان مادهْ ترمیمی برای دندانهای خلفی مورد استفادهْ دندانپزشکان است. هنگام کارکردن با آمالگام به دلیل وجود جیوه در ترکیب این ماده، ممکن است، مقداری بخار جیوه در فضای کار منتشر شود که اگر تراکم آن از اندازههای استاندارد تجاوز کند، مشکلاتی در سلامتی کارکنان دندانی ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان مواجههْ دندانپزشکان شهر تهران با جیوهْ ناشی از آمالگام دندانی از طریق اندازهگیری تراکم بخار جیوهْ موجود در فضای کار آنها انجام شد.
روش بررسی: تعداد 211 کلینیک دندانپزشکی در این مطالعهْ توصیفی- تحلیلی شرکت داده شدند. این کلینیکها از نقاط مختلف شهر تهران (شمال، مرکز، شرق، غرب و جنوب) به صورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. دندانپزشکان در روز نمونهگیری از محل کار، پرسشنامهای که شامل سؤالاتی دربارهْ شخصات فردی مانند سن و سابقهْ کار، طرز کار با آمالگام و مشخصات محیط کار بود، تکمیل کردند. سنجش تراکم بخار جیوهْ هوای محل کار دندانپزشکان با استفاده از لولهْ جاذب جیوه (Hydrar) و پمپهای نمونهبرداری (SKC,222-3) طبق متد شمارهْ 6009 نایوش (NIOSH=National Institute Of Occupational Safety and Health) انجام و نمونههای ادرار دندانپزشکان در همان روز گرفته شد. بررسی نمونههای جمعآوری شده به روش آنالیز آزمایشگاهی جذب اتمی بدون شعله انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ناپارامتریک کروسکال والیس، من ویتنی و کندال استفاده و 05/0p< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین جیوه هوای محیط کار و جیوه ادرار دندانپزشکان شهر تهران به ترتیب (68/9±) 39/8 و (95/3±) 107/3 میکروگرم بر متر مکعب به دست آمد. بین جیوه هوای محیط کار و جیوه ادرار دندانپزشکان همبستگی معنیداری وجود نداشت (05/0P> ،07/0=r). از بین متغیرهای مورد مطالعه نوع آمالگام مورد استفاده در میزان تراکم بخار جیوه محل کار تأثیر معنیداری داشت، بدین معنی که افرادی که آمالگام نوع فلهای استفاده کردند، میزان بخار جیوه فضای محل کارشان بیشتر از افرادی بود که آمالگام کپسولی استفاده کردند (034/0=P)، همچنین بین مساحت اتاق کار دندانپزشک و میزان بخار جیوه موجود در آن همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشت (009/0=P). بین عوامل دیگر مورد مطالعه مثل ساعات کار در روز، ساعات کار در هفته، تعداد پرکردگیها و تعویضها، نحوهْ خارج کردن جیوهْ اضافی، طرز نگهداری آمالگام سفت شده، نحوهْ نگهداری آمالگام خام، وجود و عدم وجود تهویه در اتاق و بقیهْ متغیرها با میزان تراکم بخار جیوهْ محل کار دندانپزشکان ارتباط آماری معنیداری به دست نیامد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه تراکم بخار جیوهْ هوای محل کار دندانپزشکان در شهر تهران از حد استانداردهای بین المللی (25 میکروگرم بر متر مکعب) کمتر بود. در عین حال بهتر است دندانپزشکان در انتخاب نوع آمالگام مورد استفاده خود دقت بیشتری به عمل آورند.
زمینه و هدف: امروزه استفاده از ترمیمهای ترکیبی آمالگام- کامپوزیت در دندانهای خلفی به منظور کاهش مشکلات ترمیمهای آمالگام یا کامپوزیت به تنهایی توصیه میشود. نظر به این که در ترمیمهای ترکیبی ریزنشت بین دو ماده از اهمیت بالایی برخوردار است، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی اثر یک سمان چسبنده جدید به نام Rely-X ARC بر میزان ریزنشت فصل مشترک دو ماده مزبور انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 دندان پرهمولر سالم ماگزیلا که به تازگی کشیده شده بودند، انتخاب شدند. پس از انجام تراشهای مزیالی و دیستالی و متراکم کردن آمالگام تا 2 میلیمتری سرویکالی حفرات، دندانها به طور تصادفی در 4 گروه 12 تایی به صورت زیر قرار داده شدند. در گروه اول بلافاصله کامپوزیت رزین قرار گرفت. در گروه دوم پس از کاربرد سمانARC Rely-X، کامپوزیت رزین قرار داده و کیور شد. در گروههای 3 و 4، 24 ساعت پس از متراکم کردن آمالگام به ترتیب بدون کاربرد سمان و با کاربرد آن کامپوزیت رزین قرارداده و کیور شد. پس از انجام عملیات سیکل حرارتی، نمونهها برای بررسی میزان ریزنشت با تکنیک نفوذ رنگ (dye penetration) آماده شدند. سپس درجات نفوذ رنگ تعیین و با استفاده از آزمون آماری کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته و 05/0p< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: فراوانی درجات نفوذ رنگ از بیشترین به کمترین به ترتیب در گروههای 3، 2، 1 و4 به دست آمد. بررسی نتایج حاصل از رتبهبندی نفوذ رنگ اختلاف معنیداری در میزان ریزنشت بین گروهها نشان نداد (05/0P>).
نتیجهگیری: هیچکدام از شرایط مورد آزمایش به طور کامل از ریزنشت بین دو ماده آمالگام و کامپوزیت جلوگیری نکردند که این مسئله ممکن است به عوامل مختلفی مانند نوع سمان رزینی به کار رفته و عدم توانایی اتصال کافی بین دو ماده آمالگام و کامپوزیت ارتباط داشته باشد.
زمینه و هدف: استفاده از وارنیش و عوامل باندینگ عاجی در زیر ترمیمهای آمالگام، در کاهش ریزنشت موثر هستند. ریباندینگ هم ممکن است در ریزنشت و عوارض حاصل از آن نقش داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر لاینر/ ادهزیو بر ریزنشت ترمیمهای آمالگام کلاس پنج، با و بدون ریباندینگ، بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی برروی پره مولرهای ماگزیلاری سالم انسانی شصت حفره کلاس پنج 1 میلیمتر زیر CEJ تراشیده شد. دندانها به شش گروه دهتایی تقسیم گردیدند. حفرات تهیه شده در گروههای اول و دوم به ترتیب با Copalite و Scotchbond Multi-Purpose پوشش یافتند. در گروه سوم (کنترل) هیچگونه لاینری بکار نرفت. نمونهها در گروههای چهار، پنج و شش به ترتیب با روشهای مذکور آمادهسازی شدند. همه دندانها با آمالگام اسفریکال ترمیم شدند. سپس در گروههای 4 تا 6 مارجین ترمیم و دندان با اسید فسفریک 37% اچ شده، شستشو داده و خشک شد. رزین ادهزیو Scotchbond Multi-Purpose برروی لبههای دندان و آمالگام بکار رفت و پلی مریزه گردید (ریباندینگ). نمونهها ترموسایکل، رنگ آمیزی و برش داده شدند. ریزنشت با استرئومیکروسکوپ در بزرگنمایی 40 X ارزیابی گردید. دادهها با آزمونهای آماری کروسکال والیس، من ویتنی و زوجی ویلکاکسون با05/0 p< بعنوان سطح معنیداری آنالیز شدند.
یافتهها: گروههای دارای ادهزیو Scotchbond Multi-Purpose به طور معنیداری حداقل ریزنشت و گروههای بدون لاینر بیشترین ریزنشت را نشان دادند (001/0 p= ). تفاوت معنیداری در میانگین رتبهای ریزنشت در لبههای مینایی و عاجی مشاهده شد (048/0 p= ). در گروههای رزین ریباندینگ میزان ریزنشت کمتری وجود داشت، اما تفاوت معنیدار نبود ) 05/0 .(p>
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر سیستم ادهزیو توتال اچ تأثیر بسزایی در جلوگیری از ریزنشت لبهای ترمیمهای آمالگام کلاس پنج بخصوص در مارجین سرویکالی داشت. ریباندینگ تاثیر معنیداری بر ریزنشت ایجاد نکرد.
زمینه و هدف: مواد مختلفی به عنوان پرکننده انتهای ریشه، پوشش پالپ یا ترمیم پرفوراسیونها معرفی شدهاند.اثرات بیولوژیک این مواد بر روی سلولها و بافتهای زنده روشن نیست. هدف از این مطالعهin vitro ارزیابی عملکرد سلولهای فیبروبلاست لیگامان پریودونتال انسانی (HPDLF) در مجاورت چهار ماده مورد مصرف در درمانهای اندو شامل Pro Root MTA، Root MTA، سیمان پرتلند و آمالگام بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی دندانهای عقل نهفته یا نیمه نهفته سالم در شرایط آسپسی خارج شده و در محیط کشتDMEM غنی شده قرار گرفتند و برای کشت سلولهای HPDLF از نسوج اطراف ریشه آنها استفاده شد. پس از کشت وتکثیر، سلولهابه تعداد 40000 در هر چاهک در chamber slide کاشته شدند و در مجاورت عصاره مواد مختلف قرار گرفتند. رنگآمیزی در زمانهای 24 ساعت، 48 ساعت و یک هفته انجام شد و هرآزمایش سه بار تکرار گردید (هر چاهک تحت تاثیر یک نوع ماده در یک زمان خاص قرار گرفت). متغیر های بررسی شده شامل میزان بیان کلاژن نوعI ، فیبرونکتین و TGF-ßبود که توسط روش ایمونوسیتوشیمی به همراه نرم افزارOlysia Bioreport بررسی گردید. نتایج با روش آنالیز واریانس یک طرفه و تست Tukey توسط نرمافزار SPSS 11تحت بررسی آماری قرار گرفت. 05/0> p به عنوان سطح معنیداری درنظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیان کلاژن نوعI در مدت زمان 24 ساعت در گروه Pro Root MTA به صورت معنیداری بیشتر از بقیه مواد بودوپس از 48 ساعت بیشترین بیان کلاژن نوعI در گروه سیمان پرتلند و بعد از آن در گروه کنترل مثبت مشاهده گردید و پس از یک هفته نیز گروه سیمان پرتلند بیشترین میزان بیان کلاژن را نشان داد. پس از 24 ساعت بیان فیبرونکتین بین گروههای مختلف تفاوت آماری معنیداری با یکدیگر نداشت ولی پس از 48 ساعت بیشترین میزان بیان فیبرونکتین درگروه Pro Root MTA مشاهده شد. پس از یک هفته نیز بیشترین میزان بیان فیبرونکتین در گروههای سیمان پرتلند، Root MTA و Pro Root MTA مشاهده گردید. بیان TGF-ß پس از 24 ساعت در گروههای آمالگام، Root MTA و Pro Root MTA بیشتر بود (05/0>p) و پس از 48 ساعت این میزان در گروه MTA Pro Root بیشتر از بقیه گروهها بود. پس از یک هفته گروههای سیمان پرتلند، کنترل مثبت و MTA Pro root بیشترین میزان بیان TGF-ß را نشان دادند.
نتیجهگیری: با توجه به بررسیهای به عمل آمده میتوان نتیجه گرفت که Root MTA وسیمان پرتلند از نظر اثر برروی سلولهای HPDLF قابل مقایسه با Pro Root MTAبوده و همچنین در بسیاری شرایط برتر از آمالگام بودند.
روش بررسی: در این مطالعه in vitro 40 دندان مولر و پرمولر سالم انسانی و فاقد هرگونه پوسیدگی انتخاب شده به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند. حفرات کلاس II آمالگام در سطح مزیال یا دیستال دندانها تعبیه شدند در سه گروه، از سه نوع ماده چسبنده به عاج از سه نسل مختلف به نامهایScotch Bond Multi Purpose، Single Bond،iBond استفاده شد و در گروه چهارم هیچ مادهای بکار نرفت. سپس حفرات توسط آمالگام high copper اسفریکال، ترمیم شدند. پس از ترموسایکلینگ و قرار گرفتن در معرض فوشین بازی 5/0% به مدت 24 ساعت، دو برش مزیودیستالی عمود برسطح اکلوزال دندان در Box تهیه شده، توسط دیسک الماسی داده شد. مقاطع آماده شده در زیر Stereomicroscope با بزرگنمایی 25X جهت میزان نفوذ رنگ مورد بررسی قرار گرفتند. دادههای این مطالعه با استفاده از آزمونKruskal-Wallis و مقایسه چندگانه Scheffe مورد بررسی قرار گرفتند و 05/0>p به عنوان سطح معنیدار درنظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج مطالعات به طور مقایسهای نشان داد که گروه شاهد کمترین میزان ریزنشت را بطور معناداری از لحاظ آماری (05/0>p) و سپس گروه iBond و بعد از آن Scotch Bond MP و سپس Single Bond نشت کمتری را در زیر ترمیم آمالگام نشان دادند.
نتیجهگیری: در بین سه نسل مواد چسبنده به عاج iBond نقش مؤثرتری را در کاهش ریزنشت نشان داد.استفاده ازمواد چسبنده به عاج نقش مؤثری را درکاهش ریزنشت درترمیمهای آمالگام ایفا نکردند.
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی آزمایشگاهی استحکام باند برشی آمالگام به عاج با استفاده از 4 سیستم چسبنده عاجی بود.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 100 عدد دندان مولر انتخاب و پس از حذف مینا قرصی از عاج به ضخامت 3 میلیمتر به دست آمد. هشتاد مورد از این قطعات با استفاده از آمالگام و 4 سیستم چسبنده (20=n) به ترتیب: گروه 1: Scotch Bond Multi-Purpose؛ گروه 2: One Coat Bond؛ گروه 3: PQ1 و
گروه 4: Panavia-F و 20 مورد با استفاده از آمالگام و وارنیش ترمیم شدند. سپس نمونهها پس از ترمیم به مدت 24 ساعت در انکوباتور 37 درجه سانتیگراد قرار گرفتند و درنهایت استحکام باند برشی به روش Push out اندازهگیری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمونهای One Way ANOVA و Duncan مورد آنالیز قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین استحکام باند برشی در گروه 1 معادل 9/8±03/21، در گروه 2 معادل 9±47/23، در گروه 3 معادل 8/8±16/13، در گروه 4 معادل 9/8±07/20 و در گروه 5 معادل 7/8±15/14 مگاپاسکال به دست آمد. نتایج آزمون آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که بین گروههای تحت مطالعه تفاوت معنیدار آماری وجود داشت که براساس آزمون Duncan این تفاوت بین گروههای 1 و 3 (008/0P=)، گروههای 1 و 5 (019/0P=)، گروههای 2 و 5 (0008/0P=)، گروههای 4 و 3 (018/0P=) و گروههای 4 و 5 (042/0P=) از نظر آماری معنیدار بود.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استحکام باند برشی در دندانهایی که توسط مواد ترمیمی و One Coat Bond به عنوان سیستم چسبنده ترمیم شدهاند بیشتر از سایر سیستمهای چسبنده بوده است.
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق آزمایشگاهی، بررسی مقاومت در مقابل شکستگی ترمیمهای آمالگام با پوشش کاسپی تاج دندانهای درمان ریشه شده در مقایسه با سایر روشهای ترمیمی مستقیم بود.
روش بررسی: در این تحقیق از 40 دندان پریمولار اول ماگزیلای سالم در 4 گروه آزمایشی استفاده شد (10 دندان در هر گروه). بدین ترتیب که پس از درمان ریشه حفرههای MOD تراش داده شده و فقط در گروه چهارم کوتاه کردن کاسپها در هر دو کاسپ انجام شد. گروه 1 (S) : شامل دندانهای سالم (شاهد). گروه 2 (Co) : شامل ترمیم حفرههای MOD توسط باندینگ و کامپوزیت. گروه 3 (Am-B) : شامل ترمیم حفرههای MOD توسط باندینگ و آمالگام و گروه4 (Am-CC) : ترمیم دندانها با آمالگام و پوشش کاسپی بود. پس از ترمیم دندانها به مدت 100 روز در آب معمولی و دمای محیط نگهداری شده، سپس Thermocycling به تعداد 500 طسیکل بین دو دمای (1 ± 5/5) و (1 ± 55) انجام شد. سپس نمونهها در دستگاه سنجش خواص مکانیکی مواد
(Instron, 1195 UK) با اعمال تنش فشاری با سرعت 5/0 میلیمتر در دقیقه و در محدوده نیروی N 2000 نیوتن، تحت آزمایش سنجش مقاومت در مقابل شکستگی قرار گرفتند. طرح شکستگی در 4 گروه مورد بررسی توسط استریوسکوپ بررسی شد. پس از انجام آزمون توزیع نرمال میانگین انحراف معیار و ضریب تغییرات برای تمامی گروهها محاسبه شده و آزمون آنالیز آماری واریانس یک طرفه و سپس آزمون مقایسه چندگانه دادهها (Scheffe) انجام شد.
یافتهها: بیشترین مقاومت در مقابل شکستگی در گروه 4 (Am-cc) N) 27/23 ± 976) مشاهده شد که با دندان سالم تفاوت معنیداری نداشت (05/0 P> ). کمترین مقاومت در مقابل شکستگی در گروه 2 (Co) N) 40/137 ± 384) مشاهده شد که با گروه 3 (Am-B) تفاوت معنیداری نداشت (05/0 P> ) میزان مقاومت در مقابل شکستگی در گروه آمالگام با پوشش کاسپی به صورت معنیداری از گروههای 2 و 3 بالاتر بود (05/0 P< ). طرح شکستگی در گروه 1 (s) به صورت cohesive در دندان، در گروه 2 (Co) به صورت adhesive و cohesive ، در گروه 3 (Am-B) به صورت adhesive و cohesive ، در گروه 4 (Am-cc) به صورت cohesive در ماده ترمیمی مشاهده شد.
نتیجهگیری: بیشترین مقاومت در مقابل شکستگی در دندانهای ترمیم شده با آمالگام به فرم پوشش کاسپی مشاهده شد.
صفحه 1 از 1 |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی میباشد.
طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق
© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0
Designed & Developed by: Yektaweb