جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای ارزیابی

سیدجلال پورهاشمی،
دوره 13، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده

طی 20 سال اخیر تلاشهای گسترده ای در زمینه پیش بینی بروز پوسیدگی در کودکان به به عمل آمده است که منجر به ارائه روشی جدید با عنوان RA) Caries Risk Assessment) شده است. این روش طی مراحل سه گانه زیر صورت می گیرد: الف) تعیین و ارزیابی ریسک فاکتورهای پوسیدگی. ب) تعیین گروههای در معرض خطر بالای پوسیدگی (High Risk)، افراد دارای استعداد متوسط (Moderate Risk) و افراد مقاوم در برابر پوسیدگی (Low Risk). ج) ارائه برنامه های پیشگیری مناسب جهت گروههای سه گانه فوق با توجه به عوامل خطرزا. نظر به اهمیت حفظ سلامت دندانها در کودکان، این روش بویژه در کودکان پیش دبستانی که در معرض خطر بالای پوسیدگی می باشند، از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. پس از شناسایی افراد High Risk، برنامه های پیشگیری برای آنها تنظیم می شود که ضمن صرفه جویی در هزینه ها موجب کاهش شدید پوسیدگی می گردد.


سیداصغر میرعمادی، امیررضا رکن، نیک بخت،
دوره 15، شماره 4 - ( 11-1381 )
چکیده

در دو دهه گذشته، جایگزینی دندانهای از دست رفته با استفاده از پروتزهای حمایت شونده به وسیله ایمپلنت های دندانی به روشی تبدیل شده که توسط جامعه علمی جهت درمان بیماران با بی دندانی کامل و پارسیل پذیرفته شده است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی گذشته نگر کاربرد 502 ایمپلنت دندانی ITI در درمان بیماران با بی دندانی کامل و پارسیل در دو مرکز خصوصی با استفاده از متغیرهای کلینیکی و رادیوگرافی می باشد. به همین منظور تعداد صد و چهل بیمار با 502 ایمپلنت دندانی ITI بین سالهای 1373 تا 1379 در دو مرکز خصوصی تحت بررسی و درمان قرار گرفتند. ضمنا بیمارانی انتخاب شدند که حداقل یکسال و حداکثر شش سال از زمان قرارگیری پروتز بر روی ایمپلنت های دندانی آنها گذشته و همکاری لازم را دارا بودند. در تحلیل نتایج بین نوع ایمپلنت و میزان تخریب استخوان و نیز بین وجود یا عدم وجود BOP و میزان تخریب استخوان رابطه معنی داری ملاحظه شد. از مجموع 502 ایمپلنت قرار گرفته تعداد شش ایمپلنت (2.8%) در فک بالا و چهار ایمپلنت (1.4%) در فک پایین از دست رفتند. میزان موفقیت جمعی برابر با 98% بود. این میزان در فک بالا با 212 ایمپلنت برابر 97.2% و در فک پایین با دویست و نود ایمپلنت برابر 98.6% محاسبه گردید. میانگین تخریب استخوان در طی شش سال برای 492 ایمپلنت باقیمانده به میزان 0.39±0.93 میلی متر و متوسط عمق پاکت در اطراف ایمپلنت ها برابر با 1.99 میلی متر تعیین گردید. نتایج حاصل نشان داد که ایمپلنت های دندانی ITI با میزان موفقیت بیش از 97% می توانند به عنوان یک روش درمانی مطلوب در بیماران با بی دندانی کامل و پارسیل مورد استفاده قرار گیرند.


رزا حقگو، فاطمه ملا اسدالله، فرید عباسی،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: داروهای مختلفی در درمان پالپوتومی ‌مولارهای شیری به کار می‌رود که معمول‌ترین آنها فرموکرزول می‌باشد. با توجه به احتمال وجود عوارض جانبی این ماده جایگزینی آن با داروی دیگری ضروری به نظر می‌رسد. هدف از این مطالعه ارزیابی موفقیت کلینیکی و رادیوگرافیک پالپوتومی‌مولارهای شیری با MTA Root و فرموکرزول می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی، 70 دندان مولار شیری در کودکان4 تا 7 ساله که به دلیل پوسیدگی نیاز به پالپوتومی ‌داشتند با MTA ایرانی و فرموکرزول درمان شدند. بیماران بعد از 6 و 12 ماه توسط دندانپزشک دیگری که از گروه‌های مذکور اطلاعی نداشت، تحت بررسی قرار گرفتند. نهایتا داده‌ها با استفاده از آزمون دقیق فیشر آنالیز شد.

یافته‌ها: در پایان دوره 12 ماهه در گروه فرموکرزول در 2 دندان فیستول و حساسیت به ضربه و از نظر رادیوگرافیک در 1 دندان تحلیل داخلی و در 2 دندان رادیو لوسنسی فورکا دیده شد. در گروه MTA Root هیچ مورد شکست بالینی و رادیوگرافیک دیده نشد.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می‌توان در پالپوتومی ‌مولارهای شیری از MTA Root (ایرانی) استفاده نمود.


حکیمه سیادت، رحاب قویزی، علی میر فضائلیان، قاسم امتی شبستری، مرضیه علی خاصی،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه کلینیکی، بررسی تاثیر بارگذاری تدریجی بر ارتفاع استخوان کرستال و تراکم استخوان اطراف ایمپلنت‌های ماگزیلا، توسط تکنیک رادیوگرافی می‌باشد.

روش بررسی: 11 ایمپلنت Micro Thread - Osseo Speed در 11 بیمارقرار داده شد و بعد از دوره ترمیم شش هفته‌ای، مرحله دوم جراحی، انجام شد. بعد از هشت هفته ایمپلنت‌ها تحت پروتکل بارگذاری تدریجی قرار گرفتند. بارگذاری تدریجی با افزایش ارتفاع سطح اکلوزال توسط کراون‌های اکریلی اعمال شد. در 2 ماه اول، اولین کراون اکریلی 2 میلی‌متر کوتاه‌تر از اکلوژن، دومین کراون اکریلی در 2 ماه دوم با تماس اکلوزالی مختصر و سومین کراون اکریلی در 2 ماه سوم با تماس اکلوزالی کامل قرار گرفت. در 2 ماه چهارم، کراون متال سرامیک جایگزین سومین کراون اکریلی با همان تماس اکلوزالی گردید. رادیوگرافی‌های دیجیتالی در زمان‌های تعویض کراون و 12 ماه بعد از جراحی گرفته شد. آنالیزهای تصاویر دیجیتالی به منظور ارزیابی ارتفاع تحلیل استخوان کرستال و تراکم استخوان اطراف ایمپلنت‌ها انجام گرفت.

یافته‌ها: میانگین میزان تحلیل استخوان کرستال بعد از 12 ماه بارگذاری تدریجی، 19/0±11/0 میلی‌متر بود. هنگامی‌که از آزمون Friedman در زمان‌های مختلف استفاده گردید، این میزان اختلاف از نظر آماری معنی‌دار )05/0(p> نبود. میانگین میزان تراکم استخوان کرستال، میانی و اپیکال در زمان‌های مختلف هنگامیکه از آزمون Repeated Measure ANOVA استفاده گردید، اختلاف آماری معنی‌داری نشان داد به گونه‌ای که این افزایش میانگین تراکم استخوان کرستال، میانی و اپیکال در ماه‌های چهارم، ششم، هشتم و دوازدهم در مقایسه با ماه دوم از نظر آماری معنی‌دار (05/0p<) بود.

نتیجه‌گیری: بارگذاری تدریجی سبب تحلیل استخوان کرستال در اطراف ایمپلنت‌های تک واحدی خلف ماگزیلا در زمان‌های پس از بارگذاری نشد. اندازه‌گیری تراکم استخوان در اطراف این ایمپلنت‌ها نیز یک افزایش مداوم تراکم در نواحی کرستال، میانی و اپیکال اطراف ایمپلنت‌ها را در فواصل زمانی ارزیابی شده بدنبال داشت.


افسانه پاکدامن، یداله سلیمانی شایسته، محمد جواد خرازی فرد، رقیه کابوسی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزشیابی یک فرآیند مستمر می‌باشد که به منظور ارتقاﺀ یادگیری دانشجویان و برنامه ریزی تغییرات لازم برای دستیابی به اهداف آموزشی ضروری می‌باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی میزان دستیابی به اهداف آموزشی دو گروه آموزشی سلامت دهان و پریودنتیکس بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی با استفاده از پرسشنامه بر اساس الگوی ارزشیابی سیپ (CIPP) انجام شد و در چهار حیطه (محتوا، درون داد، فرآیند و برون داد) در مورد دو گروه آموزشی سلامت دهان و پریودنتیکس در دانشجویان دو سال آخر در دانشکده دندانپزشکی علوم پزشکی تهران صورت گرفت. مقایسه دو گروه آموزشی با آزمون غیر پارامتریک من ویتنی با استفاده از نرم‌افزارSPSS انجام شد.
یافته‌ها: میزان درصد پاسخ دهی دانشجویان سال ششم، 7/67% و دانشجویان سال پنجم، 5/87 % بود. در حیطه محتوا دانشجویان از درس پریودنتولوژی نسبت به درس سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی رضایت بیشتری ابراز نمودند. در حیطه درون داد دانشجویان انگیزه و مهارت مدرسین واحد پریودنتولوژی را کافی ندانستند. در حیطه فرآیند در مجموع 67% دانشجویان در رابطه با تدریس مدرسین گروه پریودنتیکس کاملاً یا تاحدودی دچار مشکل شده بودند. از نظر حیطه محتوا 018/0P= و فرآیند 04/0P= بین دو گروه آموزشی تفاوت آماری معنی دار مشاهده شد. در حیطه برون داد دانشجویان توانایی تئوری و عملی مرتبط با آموزش گروه پریودنتولوژی را در مورد عناوینی مانند اسپلینت، ایمپلنت، کنترل ژنژیویت حاد و الکتروسرجری "ضعیف" و در مورد سایرعناوین، "خوب" ارزیابی کردند. در درس سلامت دهان اغلب دانشجویان آگاهی خود در زمینه سرفصل "دندانپزشکی مبتنی بر شواهد" و توانایی عملی کاربرد آن جهت پاسخگویی به مسائل کلینیکی را در حد "متوسط" ارزیابی نمودند.
نتیجه‌گیری: ارزیابی میزان دستیابی به اهداف آموزشی دو گروه سلامت دهان و پریودنتولوژی با استفاده از الگوی سیپ نشان داد که در دو حیطه محتوا و فرآیند بین دو گروه آموزشی تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. بازنگری عناوین فرعی در حیطه‌های مذکور که میزان دستیابی به آنها ضعیف بوده است در ارتقا برنامه آموزشی توصیه می‌شود.


هادی قاسمی، آرزو ابن احمدی، مریم معزی‌زاده، مسعود گرامی‌پور،
دوره 28، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی از طرف دانشجویان برای ارتقای عملکرد دانشکده دندانپزشکی بسیار مهم است. برای این منظور نیاز به ابزار روا و پایا وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر تهیه و رواسازی پرسشنامه‌ ارزیابی هیأت علمی توسط دانشجویان بود.

روش بررسی: در مرحله اول ویژگی‌های استاد ایده‌آل بر اساس دیدگاه‌های گروهی پانزده نفره از استادان دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی با استفاده از روش گروه اسمی (Nominal group technique) به دست آمد. از مجموع این ویژگی‌ها و پرسش‌نامه‌های به کارگرفته شده در مقالات مشابه و معتبر و حذف موارد مشترک، پرسش‌نامه‌ای تهیه شد که در مراحل بعدی با محاسبه شاخص اعتبار محتوا Content Validity Index (CVI)، نسبت اعتبار محتواContent Validity Ratio (CVR) و ضریب آلفا کرونباخ مورد سنجش روایی و پایایی قرار گرفت.

یافته‌ها: پرسشنامه ابتدایی شامل 94 ویژگی و چهار درون‌مایه به شرح زیر بود: درون‌مایه اخلاق، درون‌مایه توانایی علمی، درون‌مایه توانایی عملی و درون‌مایه مدیریت. در مرحله تعیین CVR تعداد 23 ویژگی که 33/0CVR< داشتند و در مرحله تعیین CVI، تعداد بیست ویژگی دیگر که 79/0CVI< داشتند، حذف شدند. پایایی کلی این پرسشنامه حاوی 54 ویژگی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ معادل 96/0 به دست آمد.

نتیجه‌گیری: با توجه به آشنایی گروه متخصص طراح پرسشنامه به جنبه‌های مختلف عملکرد آموزشی هیأت علمی، به کارگیری روش‌های مختلف تأیید روایی و پایایی و همچنین توجه به فرهنگ بومی، این ابزار را می‌توان برای انجام مطالعات در بسترهای مشابه در ایران مورد استفاده قرار داد.


آرش منصوریان، شیوا شیرازیان، محمد جلیلی، مهدی وطن پور، لیلا پور مومن اعرابی،
دوره 29، شماره 3 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه طراحی چک لیست و تعیین میزان رضایتمندی اعضاء هیأت علمی و دانشجویان از این روش، در مقایسه با روش معمولی global rating برای ارزیابی مهارت‌های بالینی دانشجویان ترم 7 دندانپزشکی در درس بیماری‌های دهان و صورت عملی بوده است.

روش بررسی: ابتدا چک لیست، در جلسات بحث گروهی متخصصان طراحی شد. سپس روایی و پایایی آن به وسیله ضریب CVI و بازآزمایی ارزیابی شد. دانشجویان (66 نفر) در دو گروه، با یکی از دو روش چک لیست و روش معمول global rating ارزیابی شدند. در پایان دوره میزان رضایتمندی ارزیابان و دانشجویان با آزمون ویلکاکسون و من ویتنی و میانگین نمرات دانشجویان با آزمون Paired T test تحلیل گردید.

یافته‌ها: روایی محتوایی کل چک لیست براساس ضریب CVI 88/0 و ضریب پایایی ان 9/0 بود. میزان رضایتمندی ارزیابان از دو روش مورد مطالعه تفاوت معنی‌داری نداشت (Wilcoxon P=0.06). علیرغم فقدان اختلاف معنی‌دار در میزان رضایتمندی دانشجویان، روش چک لیست بیشتر مورد پذیرش آن‌ها بود. میانگین نمرات دانشجویان در روش چک لیست برابر 61/9±69/89 و در روش global rating برابر 85/10±27/86 بود ولی این اختلاف معنی‌دار نبود (06/0P).

نتیجه‌گیری: باتوجه به رضایت بالاتر دانشجویان از روش چک لیست و توجه بیشتر به اجزای مورد ارزیابی و عینی‌تر بودن این روش و همچنین با توجه به عدم اختلاف معنی‌دار نمرات در دو روش به نظر می‌رسد که روش چک لیست روش مناسبی برای ارزیابی عملکرد دانشجویان می‌باشد.


افسانه پاکدامن، شعله غبرایی، محمد جواد خرازی فرد، علی سعادت پور مقدم،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تقویت رویکرد پیشگیرانه در آموزش دندانپزشکان آینده حائز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر بررسی مقایسه‌ای دانش، نگرش و عملکرد دانشجویان سال آخر دندانپزشکی در رابطه با رویکرد پیشگیرانه و ارزیابی خطر پوسیدگی بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1398 به روش تمام شماری با استفاده از پرسشنامه خود اظهار روا و پایا انجام شد. آگاهی، نگرش و عملکرد خود اظهار دانشجویان سال آخر در مورد دو بیمار کاغذی و ارائه عملکرد پیشگیرانه ارزیابی شد. به منظور آنالیز داده‌ها از نرم افزار SPSS20 استفاده و آماره‌های توصیفی و تحلیلی گزارش شد.
یافته‌ها: مجموعاً 86 نفر (درصد پاسخ گویی 91%) دانشجوی سال آخردندانپزشکی در مطالعه شرکت کردند. در بخش آگاهی، بیش از نیمی از پاسخ دهندگان سابقه پوسیدگی در یک سال گذشته، مصرف کربو هیدرات‌های قابل تخمیر، خشکی دهان و وضعیت اجتماعی- اقتصادی ضعیف را به عنوان فاکتور ارزیابی خطر پوسیدگی گزارش کردند. حدود 90% پاسخ دهندگان نسبت به ارزیابی خطر پوسیدگی در کودکان نگرش مثبت داشتند. بیش از 50% دانشجویان تمایل به ترمیم ضایعات در حد مینا در سناریو بیمار پرخطر داشتند. رابطه معنی‌دار آماری بین بهبود اندکس دبری و ارائه آموزش بهداشت (04/0P<) در کلینیک درمان جامع که پیشگیری به صورت ادغام یافته ارائه می‌شد مشاهده گردید ( دانشگاه علوم پزشکی تهران)گزارش شد. آنالیز رگرسیون خطی ارتباط معنی‌دار بین عوامل دموگرافیک و دانشگاه محل تحصیل و سابقه دوره آموزشی با میزان آگاهی و نگرش نشان نداد.
نتیجه‌ گیری: دانشجویان سال آخر دندانپزشکی دانش کافی و نگرش مثبت نسبت به ارزیابی خطر پوسیدگی داشتند ولی تمایل به مدیریت تهاجمی ضایعات محدود به مینا و DEJ گزارش شد. ارائه پیشگیری به صورت ادغام یافته در کلینیک درمان جامع به منظور بهبود وضعیت بهداشت بیماران پیشنهاد می‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb