بیان مسأله: چینی دندانی یکی از بهترین موادی است که تاکنون در دندانپزشکی مورد استفاده قرار گرفته است. سازگاری عالی با نسج، زیبایی، حلالیت بسیار کم در محیط دهان، استحکام فشاری بالا و کمترین تجمع پلاک میکروبی روی چینی گلیزشده, از مزایای این ماده نسبت به سایر مواد دندانی است. شکنندگی چینی به علت پایین بودن استحکام کششی، ضربهای و همچنین سایش مینای دندان طبیعی مقابل آن از معایب چینیهای دندانی میباشد و از مهمترین خواص مکانیکی آن، استحکام خمشی است که در واقع توانایی مقابله پرسلن در برابر شکستن متعاقب نیرویی است که از بالا اعمال میشود. یکی از روشهایی که برای رفع شکنندگی و تقویت استحکام خمشی چینی پیشنهاد شده, پخت چینی روی فلز میباشد که بیش از سایر روشها مورد استفاده واقع شده است.
هدف: با توجه به این که ترمیم و جایگزینی دندانها با استفاده از ترمیمهای Porcelain Fused to Metal (PFM) هنوز کاربرد فراوانی دارد, مطالعه حاضر با هدف بررسی استحکام خمشی چینی D4 Dentin از نوع باندشونده به فلز و مقایسه با چینی Dentin Vita انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی, برای اندازهگیری استحکام خمشی چینی Dentin، طبق استاندارد ISO 6872: 1995 (E), قالبی از فولاد زنگنزن به ابعاد 2*5*25 میلیمتر ساخته شد؛ این قالبها با خمیر Dentin (VMK 68N) Vita و Dentin D4 پر شدند و پس از پخت در کوره Vita, از هر یک 10 بلوک تهیه گردید و استحکام خمشی نمونهها تعیین شد. نمونهها توسط مبدل مخصوص روی دستگاه تست خمشی سهنقطهای قرار گرفتند و نیرو به قسمت وسط وارد گردید و استحکام خمشی نمونهها تعیین شد. به منظور تحلیل آماری از آزمونهای t-student و آنالیز کواریانس استفاده شد.
یافتهها: میانگین استحکام خمشی بلوک چینی D4 Dentin 35/1±40/53 مگاپاسکال و Vita Dentin38/7 ±86/53 مگاپاسکال حاصل گردید. بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه با توجه به استاندارد ISO 6872: 1995 (E) ، نشان داد که استحکام خمشی تمام نمونههای
D4 Dentin بالای 50 مگاپاسکال و مطابق استاندارد مزبور میباشد.
بیان مسأله: با وجود پیشرفتهای صورت گرفته در زمینه کامپوزیتهای دندانی، هنوز مقاومت، استحکام و پایداری این مواد برای استفاده در نقاط پرتنش نیاز به بررسی بیشتر دارد. تحقیق و نوآوری در زمینه فیلرها یکی از راههای بهینهسازی کامپوزیتهای دندانی است.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر نوع فیلر بر خواص مکانیکی کامپوزیتهای دندانی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی برای بررسی اثر نوع فیلر بر کامپوزیتهای دندانی، کامپوزیتهای آزمایشی تهیه شدند. رزین مورد استفاده در تمام گروههای آزمایشی یکسان و شامل 70% وزنی Bis-GMA و 30% وزنی TEGDMA بود. برای بررسی نوع فیلر، فیلرهای شیشه، لوسیت و لیتیوم دی سیلیکات تهیه و پس از آغشته شدن به سایلن به روش دستی با رزین مخلوط شدند تا کامپوزیتها ساخته شوند. برای تمامی گروههای آزمایشی 6 نمونه برای هر آزمون مکانیکی در نظر گرفته شد. آزمونهای مکانیکی شامل آزمون DTS و استحکام خمشی (flexural strength) بود که به روش استاندارد انجام شد. مدول خمشی (flexural modulus) نمونهها نیز پس از آزمون خمش به دست آمد. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمون One-way ANOVA مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. 05/0P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: نوع فیلر بر استحکام خمشی کامپوزیت مؤثر بود و فیلرهایی با استحکام بیشتر سبب افزایش استحکام خمشی کامپوزیت شد (05/0P<) ولی بر DTS اثر قابل ملاحظهای نداشت. نوع فیلر بر مدول خمشی نیز تأثیر داشت. با افزایش استحکام فیلر (فیلرهای نوع high lucite و lithium disilicate) مدول خمشی بالاتر شد.
نتیجهگیری: استحکام خمشی از خصوصیات مهم ماده ترمیمی است که از طریق کاربرد فیلرهای سرامیکی در ساختمان کامپوزیت دندانی افزایش مییابد و نتایج این مطالعه میتواند کمکی در جهت تولید کامپوزیتهای مقاومتر باشد تا استفاده از آنها در همه شرایط امکانپذیر شود.
بیان مسأله: از مواد سرامیکی به طور وسیعی در دندانپزشکی استفاده میشود. این مواد از نظر زیبایی، بهترین جایگزین برای دندان طبیعی هستند. اشکال عمده این مواد، ماهیت شکننده آنها است؛ بنابراین برای تقویت پرسلن از روشهای مختلفی مانند زیرساختار فلزی، تقویت پرسلن با کورههای سرامیکی با استحکام بالا و همین طور مکانیسمهای تقویت سطحی مانند گلیز، work hardening و تبادل یونی استفاده میشود.
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر پالیش بر استحکام flexural پرسلن فلدسپاتیک و مقایسه آن با اورگلیز و اتوگلیز انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ماده مورد مصرف پرسلن فلدسپاتیک Colorlogic ساخت کارخانه سرامکو بود. تعداد 40 نمونه به ابعاد 3×6×25 میلیمتر طبق استاندارد ISO 6872 و ADA No.69 به شکل بار ساخته شد. نمونهها به 4 گروه 10تایی تقسیم شدند. گروههای اتوگلیز و اورگلیز بر اساس دستور کارخانه و گروه پالیش استاندارد با کاغذ سمباده با gritهای مشابه طبق توصیه آکادمی دندانپزشکی زیبایی آمریکا آماده شد (P360، P400 و P1200) و درمرحله آخر این نمونهها، با استفاده از کیت پالیش پرسلن ویتا (Vita Zahnfabrik Bad Sackingen) پالیش نهایی شدند؛ به طوری که یک سطح کاملاً براق و زنده روی پرسلن ایجاد شود. گروه پالیش کلینیک بر اساس آنچه در بعضی کلینیکهای دندانپزشکی متداول است، آماده شد؛ سپس آزمون استحکام خمشی tree point bending انجام شد (Universal testing machine, Zwick1494, Germany). برای مقایسه گروهها از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون Post-hoc از نوع Scheffe با سطح معنیداری 05/0P استفاده شد.
یافتهها: آزمون ANOVA اختلاف آماری معنیداری را بین گروهها نشان داد (001/0P<). نتایج آزمون Post-hoc نشان داد که استحکام گروه اورگلیز و پالیش استاندارد به طور معنیداری بالاتر از دو گروه اتوگلیز و پالیش کلینیک بود (001/0P<). اما در مقایسه بین دو گروه اورگلیز و پالیش استاندارد، اختلاف معنیداری حاصل نگردید. دو گروه اتوگلیز و پالیش کلینیک نیز اختلاف معنیداری نداشتند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این تحقیق میتوان نتیجهگیری کرد که پالیش استاندارد میتواند استحکام خمشی پرسلن فلدسپاتیک را به اندازه اورگلیز بالا ببرد؛همچنین انجام یک پالیش نرم (استاندارد و بر اساس آنچه که در این مطالعه انجام شد) میتواند جایگزین مناسبی برای روش متداول اتوگلیز باشد.
زمینه و هدف: استفاده از رستوریشنهای موقت، یکی از فازهای مهم درمانی در بیماران نیازمند پروتز ثابت میباشد. موادی که جهت ساخت این گونه رستوریشنها مورد استفاده قرار میگیرند، باید دارای خصوصیات فیزیکی مطلوبی باشند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی برخی خواص فیزیکی رزینهای Tempron، Trim، Duralay (آریادنت) و Acropars TRII از نظر استحکام خمشی (TS)، زمان سخت شدن (ST)، میزان انقباض در هنگام پلیمریزیشن (PS) و تغییرات دما در حین پلیمریزیشن (TR) انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از چهار آزمون استفاده گردید. در آزمون بررسی TS، از هر گروه از رزینها، 5 نمونه هم اندازه مکعب مستطیل شکل تهیه شد. نمونههای مذکور در دستگاه اینسترون تحت اِعمال نیرو قرار گرفتند. پس از اِعمال نیرو توسط دستگاه اینتسترون بر نمونههای مزبور و وقوع شکستگی در آنها، میزان TS محاسبه گردید. در آزمون بررسی ST (در هر گروه 5 نمونه)، توسط دستگاه Gilmore needle، میزان ST محاسبه گردید. در آزمون بررسی PS، از هر گروه از رزینها، 11 نمونه استوانهای شکل تهیه و در مدت 24 ساعت میزان انقباض ناشی از پلیمریزیشن توسط میکرومتر دیجیتالی محاسبه شد. در آزمون بررسی افزایش دمای ناشی از پلیمریزیشن TR، پس از مخلوط نمودن پودر و مایع رزین (در هر گروه 8 نمونه)، توسط ترمومتر دیجیتالی به فاصله هر 10 ثانیه و به مدت 15 دقیقه، افزایش دما ثبت گردید. از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون Tukey HSD جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده و 05/0p به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: در آزمون بررسی TS، نمونههای رزین Trim صرفاً خم شده و دچار یک دفورمیشن پلاستیک شدند، ولی شکستگی در آنها ایجاد نگردید. در این آزمون، دو گروه Tempron و Duralay (آریادنت) اختلاف آماری معنیداری نداشتند (5/0P=)، ولی Acropars TRII با دو رزین دیگر اختلاف معنیدار داشت و TS آن به طور قابل توجهی کمتر بود (01/0P<). در آزمون بررسی ST، اختلاف بین همه گروهها معنیدار بود (01/0P<). کمترین ST مربوط به Acropars TRII (7 دقیقه) و بیشترین مربوط به Tempron (53/9 دقیقه) بود. در آزمون بررسی PS خطی، فقط اختلاف بین Trim و Acropars TRII معنیدار بود (01/0P<)، ولی بین بقیه گروهها اختلاف معنیدار نبود (05/0P<). پس از 120 دقیقه، روند انقباض در Trim و Tempron تقریباً متوقف شده بود، ولی این روند در دو رزین دیگر به میزان کم ادامه داشت. در آزمون بررسی افزایش دما حین پلیمریزیشن، اختلاف بین رزینها معنیدار بود (05/0P<). متوسط بیشترین افزایش دما مربوط به Duralay و کمترین دما مربوط به Trim بود.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، در مجموع رزین Trim بر بقیه رزینها برتری داشت. Acropars TRII از نظر استحکام خمشی، ضعیفتر از بقیه بود و Duralay و Tempron به ترتیب بیشترین افزایش دما در هنگام پلیمریزیشن را نشان دادند.
زمینه و هدف: با توجه به استحکام خمشی کامپوزیت تقویت شده با فایبر (FRC) و نیز نقش حفرههای محافظهکارانه در حفظ نسج سالم دندانهای پایه، این مطالعه با هدف ارزیابی میزان مقاومت به شکست بریجهای قدامی بالا و خلفی پایین در شرایطin vitro انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش به روش تجربی در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. از 44 دندان تازه و سالم کشیده شده انسان برای ساخت 22 اینله بریج ثابت، شامل 11 اینله بریج سه واحدی قدامی بالا با مدل کلینیکی جایگزینی سانترال و 11 اینله بریج خلفی پایین با مدل کلینیکی جایگزینی مولر اول استفاده شد. نمونههای فوق از کامپوزیت تقویت شده با فایبر تهیه شدند. بریجهای ثابت قدامی و خلفی مذکور به همراه PDL مصنوعی در آکریل خود پخت مانت شدند، سپس توسط دستگاه شبیهسازی دهان مصنوعی load cycle گردیدند و بعـد در دستگـاه Instron با سرعت mm/min1 تحت نیروی نهایی قرار گرفتند، تا شکست در تمام نمونههای قدامی بالا و خلفی پائین روی داد و منحنی اعمال نیرو ثبت گردید. آنالیز آماری اعداد بدسـت آمده توسط آزمـونهای
Kolmogorov- Smirnov و Independent Sample T و Kaplan - Meier انجام و05/0P< به عنوان سطح معنیداری درنظر گرفته شد.
یافتهها: با توجه به آزمون آماری، اعداد به دست آمده از شکست بریجهای قدامی بالا و خلفی پائین از توزیع نرمال تبعیت میکردند. حدود اطمینان 95% میانگین مقاومت به شکست برای بریجهای قدامـی بالاN450-N562 و برای بریجهای خلفی پائین N1473-N1761 بود. مقاومت به شکست در نمونههای هر دو گروه (قدامی و خلفی) در برابر نیروهای جویدن بالا بود همچنین شکستگی در هر دو گروه در پوشش سطحی کامپوزیت، بدون آسیب به فریم ورک صورت گرفت. بیشترین درصد شکستگی در نمونههای خلفی از میانه پونتیک به سمت کانکتور دیستالی و در نمونههای قدامی در کانکتور لترالی (بین پونتیک سانترال و اباتمنت لترال) مشاهده شد. بین دو گروه بریجهای قدامی بالا و خلفی پائین، اختلاف آماری معنیداری دیده شد(001/0>(P. بدین صورت که مقاومت به شکست در نمونههای قدامی کمتر از نمونههای خلفی بود.
نتیجهگیری: با در نظر گرفتن نتایج مطالعه حاضر، مبنی بر بالا بودن مقاومت به شکست نمونههای قدامی ( N500) و نمونههای خلفی ( N1600) در برابر نیروهای جویدن در هر دو ناحیه، میتوان به کارگیری اینله بریجهای FRC قدامی بالا و خلفی پایین را به صورت کلینیکال توصیه نمود. تردیدی نیست که مطالعات بیشتر تجربی و کلینیکی در این مورد ضروری است.
صفحه 1 از 1 |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی میباشد.
طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق
© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0
Designed & Developed by: Yektaweb