جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای بلیچینگ

مریم قوام، زهرا سادات هاشمی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

بیان مسأله: موادی که برای سفیدکردن دندانها به‌کار می‌روند, قابلیت ایجاد تغییرات در محتوای آلی و یا معدنی دندان را دارند. متعاقب این تغییرات، مورفولوژی سطح دندان نیز عوض می‌شود. با توجه به این که معمولاً سفیدکردن دندان، با هدف تأمین زیبایی دندانها انجام می‌شود, آگاهی از اثرات احتمالی این مواد روی نسج دندان ضروری است؛ زیرا ممکن است بعدها سبب تخریب نسج شود و یا حتی بر درمانهای ترمیمی تأثیر بگذارد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر دو ماده سفیدکننده «کیمیا و اولترادنت» حاوی ژل هیدروژن پراکساید 35%، بر نسج مینا، با استفاده از میکروسکوپ الکترونی (Scanning Electron Microscope: SEM) انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی- مداخله‌ای, پنج دندان قدامی کشیده‌شده سالم از طول برش داده شدند و به سه قسمت مزیالی, میانی و دیستالی تقسیم شدند و هر قسمت به طور تصادفی در یکی از سه گروه زیر قرار گرفت:
- گروه اول: نمونه‌ها در این گروه به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند و تحت تأثیر هیچ ماده سفیدکننده‌ای قرار نگرفتند.
- گروه دوم: نمونه‌ها در این گروه تحت تأثیر ماده هیدروژن پرکساید 35% از شرکت کیمیا قرار گرفتند.
- گروه سوم: نمونه‌ها در این گروه تحت تأثیر هیدروژن پرکساید 35% از شرکت اولترادنت قرار گرفتند.
به این ترتیب هر دندان به عنوان شاهد گروههای آزمون خود بود؛ سپس نمونه‌ها با استفاده از SEM, با بزرگنمایی 250 و 500 برابر مورد مشاهده قرار گرفتند.
یافته‌ها:
در گروه شاهد، مختصری خراش سطحی و ذرات سفید مشاهده شد که ناشی از عمل مضغ و باقیمانده ذرات پامیس بود؛ در دو گروه دیگر تغییرات مورفولوژیک از قبیل: افزایش خشونت سطحی، عمیق شدن ترکها، مشخص‌شدن و اچ‌شدن بعضی از منشورهای مینایی و ایجاد ترکهای جدید ملاحظه شد که در گروههای اول و دوم از این نظر تفاوتی وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که سفید کردن دندان (Bleaching) با هیدروژن پراکساید هر دو شرکت تجارتی اثرات تخریبی محدودی روی سطح مینا دارد ولی این امر به حدی نیست که از نظر کلینیکی اهمیتی داشته باشد.


پرنیان علیزاده اسکویی، سیاوش سوادی اسکویی، زهرا برنا،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: محصولات بلیچینگ با مکانیسم اکسید کنندگی به عنوان یک ماده شیمیایی می‌توانند اثرات جانبی بر روی بافت‌های نرم و سخت و مواد ترمیمی موجود در حفره دهان داشته باشند. هدف از مطالعه حاضرارزیابی اثر دو نوع ژل بلیچینگ با غلظت‌های 15% و 35% به ترتیب به عنوانhome و
in office bleaching بر روی ریز سختی و توپوگرافی سطح کامپوزیت رزین می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، 75 نمونه از کامپوزیت (3M) Z100 به شکل دیسک به ضخامت 2 میلی‌متر و قطر 5 میلی‌متر تهیه شد. نمونه‌ها به طور تصادفی در سه گروه باروش‌های آماده‌سازی به شرح زیر قرار گرفتند: گروه1 آب مقطر، گروه2 کارباماید پراکساید 15% به مدت 6 ساعت در روز طی سه هفته و گروه3 کارباماید پراکساید 35% به مدت 30 دقیقه در هفته طی سه هفته. پس از آن ریز‌سختی نمونه‌ها در مقیاس Vickers در سه نقطه از هر نمونه اندازه‌گیری و ثبت گردید. از هر گروه 8 نمونه نیز به طور تصادفی، جهت ارزیابی تغییرات مورفولوژی سطح توسط میکروسکوپ الکترونی انتخاب شد. پس از جمع‌آوری داده‌ها، جهت آنالیز آماری از آزمون‌های One Way ANOVA و Duncan با 05/0> P به عنوان سطح معنی‌داری استفاده شد.
یافته‌ها: بیشترین میزان ریز سختی در گروه کارباماید پراکساید15% (87/1 ± 43/84) و کمترین میزان در گروه کارباماید پراکساید35% (77/1 ± 14/76( حاصل شد. تفاوت بین میانگین ریز سختی گروه‌های home bleaching و کنترل (1و2) معنی‌دار نبود (24/0 =P). ولی بین سایر گروه‌ها (1و3) و (2و3) تفاوت معنی‌دار وجود داشت (002/0>P). در بررسی میکروسکوپ الکترونی تغییری در توپوگرافی سطح از نظر وجود ترک و شکاف پس از درمان بلیچینگ مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر in-office bleachingباعث کاهش ریز سختی سطح کامپوزیت می‌شود.


عبدالرحیم داوری، مریم کشفی، ابراهیم عطایی، علیرضا دانش کاظمی،
دوره 26، شماره 3 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: مواد بلیچینگ علاوه بر تأثیر روی ساختمان دندان، روی خصوصیات ترمیم‌ها و مواد ترمیمی نیز مؤثر هستند. هدف از این مطالعه in vitro ارزیابی اثر رژیم‌های بلیچینگ مختلف روی سختی سطحی چهار ماده ترمیمی هم‌رنگ دندان بود.

  روش بررسی: تعداد 80 نمونه از 4 ماده ترمیمی کامپوزیت رزین میکروهیبرید Z250 (3M, ESPE) ، نانوهیبرید Z350 (3M, ESPE) ، پک‌شونده P60 (3M, ESPE) و یک گلاس‌آینومر اصلاح شده با رزین Vitremer (3M, ESPE) ساخته شده و بعد از 24 ساعت با دیسک‌های پالیش (3M, ESPE) Soflex پالیش شدند. سپس نمو ن ه‌ها در دو گروه Office bleach و Home bleach قرار داده شدند: در گروه Office bleach تعداد 40 نمونه (10 نمونه از هر ماده) با هیدروژن پراکساید 5/37% به مدت 30 دقیقه در دو جلسه با فاصله 7 روز بلیچ شد. در گروه Home bleach تعداد 40 نمونه (10 نمونه از هر ماده) با کاربامید پراکساید 22% به مدت 6 ساعت در روز برای 2 هفته بلیچ شدند. تست سختی سنجی ویکرز قبل از شروع بلیچینگ (Baseline) و پس از آن بر روی نمونه‌ها انجام شد و داده‌ها توسط آنالیزهای آماری واریانس بررسی شد.

  یافته‌ها: دو رژیم بلیچ تست شده به طور معنی‌داری سختی سطحی چهار ماده ترمیمی را کاهش دادند که در کامپوزیت Z250 در گروه Office bleach عدد سختی قبل و بعد از بلیچ به ترتیب 30/95 و 67/92 کیلوگرم بر میلی‌متر مربع (011/0 P= ) و در گروه Home bleach ، 38/95 و 39/92 کیلوگرم بر میلی‌متر مربع (001/0 P< ) بود. در کامپوزیت Z350 در گروه Office bleach عدد سختی قبل و بعد از بلیچ به ترتیب 29/98 و 41/92 کیلوگرم بر میلی‌متر مربع (001/0 P< ) و در گروه home bleach ، 35/97 و 44/93 کیلوگرم بر میلی‌متر مربع (001/0 P< ) بود. در کامپوزیت P60 در گروه Office bleach عدد سختی قبل و بعد از بلیچ به ترتیب 10/103 و 19/96 کیلوگرم بر میلی‌متر مربع (045/0 P= ) و در گروه Home bleach ، 61/102 و 16/98 کیلوگرم بر میلی‌متر مربع (001/0 P= ) بود. در گلاس‌آینومر نوری Vitremer در گروه Office bleach عدد سختی قبل و بعد از بلیچ به ترتیب 79/56 و 41/49 کیلوگرم بر میلی‌متر مربع (004/0 P= ) در گروه Home bleach ، 17/54 و 50/46 کیلوگرم بر میلی‌متر مربع (001/0 P< ) بود. تفاوتی بین دو ماده بلیچ مشاهده نشد ( 365/0 P= ) .

  نتیجه‌گیری: عوامل سفیدکننده دندان می‌توانند باعث کاهش سختی سطحی مواد ترمیمی هم‌رنگ دندان شوند.


عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، مهسان ششمانی، هاله کرمی، الهام مطلبی،
دوره 32، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مواد بلیچینگ می‌توانند موجب تغییر رنگ و ترنسلوسنسی کامپوزیت‌ها شوند. با توجه به استفاده روز افزون ازکامپوزیت‌های دارای ذرات نانو و بابیس سایلوران، هدف از این مطالعه بررسی تغییرات رنگی و ترنسلوسنسی این مواد بعد از کاربرد مواد بلیچینگ بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی تعداد 198 دیسک به سه گروه 66 تایی شامل کامپوزیت میکروهیبرید Z250، کامپوزیت نانوهیبریدZ350 و کامپوزیت با بیس سایلوران P90 تقسیم شدند. روی نیمی از نمونه‌ها در هر گروه بعد از اچینگ، ریباندینگ انجام شد. سپس ارزیابی رنگ و ترنسلوسنسی پایه نمونه‌‌‌‌ها با دستگاه اسپکتروفتومتر انعکاسی با سیستم CIELAB، اندازه‌گیری شد. هر گروه کامپوزیتی به سه زیر گروه بلیچینگ هیدروژن پراکساید 40% و بلیچینگ کاربامید پراکساید 20% و کنترل تقسیم شدند. سپس ارزیابی نهایی رنگ و ترنسلوسنسی نمونه‌ها بر اساس سیستم CIE l*a*b* با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر انعکاسی (II-X Rite, USA) انجام و تغییرات آن‌ها محاسبه گردید. آنالیز داده‌ها با استفاده از تست‌های آماری Mann-Whitney و Kruskal Wallis انجام شد.
یافته‌‌‌‌ها: اثر نوع کامپوزیت و ماده بلیچینگ و استفاده از ماده باندینگ، بر سطح نمونه‌‌‌‌ها معنی‌دار بود (001/0P<). تغییرات رنگی در کامپوزیت میکروهیبرید از نانوهیبرید و سایلوران بیشتر بود (001/0P<). همچنین تغییرات رنگی در گروه بلیچینگ کاربامید پراکساید 20% به صورت معنی‌داری از گروه هیدروژن پراکساید %40 و کنترل بیشتر بود (001/0P<) (3/3E>). نتایج تغییر ترنسلوسنسی و تغییرات رنگ همسو بودند.
نتیجه‌گیری: بر اساس این مطالعه بیشترین تغییرات رنگ و ترنسلوسنسی در کامپوزیت میکروهیبرید بعد از اعمال کاربامید پراکساید 20% ایجاد شد. نمونه‌‌‌‌های ریباند شده کمتر تحت تأثیر بلیچینگ قرار گرفتند. کمترین نتایج تغییر رنگ و نسلوسنسی مربوط به کامپوزیت نانوهیبرید بود.
 
منصوره امامی ارجمند، سیده سحر معصومی، ‌هاله حشمت، زهرا نورعلی زاده،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به کاربرد پیشگیرانه و درمانی اینفیلترانت رزین و ناشناخته بودن اثرات بلیچینگ بر مینای درمان شده با اینفیلترانت‌های رزینی هدف از این مطالعه آزمایشگاهی بررسی اثر بلیچینگ برثبات رنگ ضایعات مینایی درمان شده با اینفیلترانت رزینی می‌‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی از30 عدد دندان مولر سوم کشیده شده انسان که فاقد پوسیدگی، ترک و یا نقایص مینایی بودند، نمونه‌های مینا- عاج در ابعاد 3×5×5 میلی متر از سطح باکال و لینگوال توسط دستگاه میکروتوم قطع گردید. نمونه‌ها به 3 گروه 10 تایی 1- مینای سالم 2- مینای دمینرالیزه 3- مینای دمینرالیزه + اینفیلترانت رزینی تقسیم شدند. ضایعات لکه سفید به صورت مصنوعی با قرار دادن نمونه‌ها به مدت 4 روز در ژل دمینرالیزه هیدروکسی اتیل سلولز اسیدی با 5/4pH= ایجاد شدند و سپس نمونه‌ها در گروه 3 تحت درمان ICON RI قرار گرفتند. رنگ اولیه با استفاده از اسپکتروفتومتر ارزیابی و سپس ژل هیدروژن پراکساید 35% در سه سیکل و هر بازه زمانی 10 دقیقه روی نمونه‌ها قرار گرفت. پس از پایان آخرین سیکل نمونه‌ها به مدت 1 دقیقه کاملاً شستشو شده و پس از رنگ سنجی یافته‌ها با استفاده از آزمون  One way ANOVAمورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: بیشترین میزان تغییر رنگ در گروه دمینرالیزه به میزان 003/2±3/6ΔE= بود، در حالی که کمترین میزان تغییر رنگ در گروه ضایعات مینایی درمان شده با اینفیلترانت‌های رزینی به میزان 98/0±54/3ΔE= و در گروه مینای سالم 14/1±13/4ΔE= بود. بین گروه دمینرالیزه و ضایعات مینایی درمان شده با رزین انفیلترانت اختلاف معنی‌دار وجود دارد (005/0P=)، در حالی که بین گروه کنترل و گروه با ضایعات مینایی درمان شده با رزین اینفیلترانت اختلاف معنی‌دار دیده نشد (54/0P=).
نتیجه گیری: بلیچینگ باعث تغییر رنگ کمتری در ضایعات اینفیلتره در مقایسه با گروه دندان‌های دمینرالیزه می‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb