زمینه و هدف: انجام کار موفق دندانپزشکی برای کودکان نه تنها به مهارتهای دندانپزشک بستگی دارد بلکه نیازمند برقراری ارتباط با کودک و نیز حفظ همکاری وی میباشد. تصحیح عملکرد دندانپزشکان در زمینه روشهای هدایت رفتاری، بر نظرات والدین تأثیر گذاشته و کیفیت خدمات دندانپزشکی را افزایش میدهد. هدف از انجام این پژوهش بررسی نگرش دندانپزشکان عمومی شهر اصفهان در ارتباط با روشهای هدایت رفتاری کودکان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی است. به منظور انجام این پژوهش 100 نفر از دندانپزشکان عمومی شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب گردید و از آنها خواسته شد تا به پرسشنامه (حاوی نگرش در رابطه با چهار روش هدایت رفتاری) پاسخ دهند. سؤالات مناسب درمورد هریک از روشها توسط نویسندگان مقاله طرح شد و به همراه ویژگیهای دموگرافیک شامل جنس، سن، دانشگاه محل تحصیل، سال فارغ التحصیلی، سابقه کار، متوسط تعداد بیماران اطفال مراجعهکننده در یک ماه در قالب یک پرسشنامه تهیه گردید. به منظور بررسی میزان نمره نگرش دندانپزشکان به تفکیک نوع پرسش به هر گزینه نمرهای از 1 تا 5 تعلق گرفته و مجموع آنها درنظر گرفته شد. نمره بالاتر نشاندهنده نگرش مثبتتر دندانپزشک میباشد. دادههای حاصله توسط آزمونهای آماری T-test ، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یکطرفه مورد بررسی قرار گرفت (05/0 P < ).
یافتهها: میانگین نمره نگرش دندانپزشکان برای روشهای کنترل رفتاری در کودکان به ترتیب تقویت مثبت (7/2 ± 2/4)، بیهوشی عمومی (4/4 ± 5/3)، آرام بخشی با نیتروس اکساید (4/4 ± 4/3) و درنهایت آرام بخشی دارویی (7/2 ± 2/3) بود. میانگین نمره نگرش دندانپزشکان با سن، جنس، تجربه کاری و تعداد بیمار کودک ارتباط آماری معنیداری نشان نداد (05/0 P> ).
نتیجهگیری: نگرش دندانپزشکان عمومی نسبت به روشهای مختلف کنترل رفتاری با جنس، سن، تجربه کاری و تعداد بیماران اطفال ارتباط داشت. تمایل دندانپزشکان عمومی نسبت به روشهای کنترل غیردارویی رفتاری مانند تقویت مثبت بیشتر بود.