جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای تنش

اکبر فاضل، فریده گرامی پناه، سیمین دخت زراتی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

حفظ سلامتی ناحیه حد فاصل استخوان فیکسچر (Fixture) برای بقای ایمپلنت حیاتی است؛ مواردی وجود دارد که ابعاد استخوان باقیمانده به حدی است که طول تاج کلینیکی نسبت به طول فیکسچر افزایش پیدا می کند؛ در چنین شرایطی آگاهی از وضعیت تنشهایی که بر استخوان اطراف ایمپلنت وارد می آید، می تواند در پیش آگهی درمان، با اهمیت تلقی گردد. هدف از این مطالعه مقایسه توزیع تنش در ایمپلنت و بافتهای اطراف با سه نسبت متفاوت طول تاج به فیکسچر تحت نیروهای طرفی می باشد؛ بدین منظور سه طرح متفاوت از نظر نسبت طول تاج به طول فیکسچر در یک اپمپلنت و در قسمت قدامی ماگزیلا، در نظر گرفته شدند. مدل اول با نسبت 1 به 1؛ مدل دوم با نسبت 1.5 به 1 و مدل سوم با نسبت 2 به 1 طراحی شد و با روش اجزای محدود سه بعدی تفاوت تنشهای ایجاد شده تحت دو نیروی افقی 70 و 100 نیوتنی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. تنشهای مورد بررسی در این مطالعه تنشهای نرمال اصلی و تنشهای Vonmises بودند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تمرکز تنش در همه موارد در کرست (Crest) استخوان بود و مقدار تنش در مدل سوم بیشتر از همه و تقریبا دو برابر مدل اول بود.


فریده گرامی پناه، محمد حق پناهی،
دوره 13، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده

نتایج مطالعات قبلی نشان داده است که فرول و طول آن در مقاومت دندانهای روت کانال شده اثر دارد؛ اما در این مطالعات به ضخامت نسج باقیمانده اشاره نشده است. هدف از این تحقیق مقایسه توزیع تنش در دندانهای روت کانال شده با نسوج باقیمانده متفاوت در تاج است. جهت بررسی توزیع تنش، دو مدل از دندان سانترال بالا بازسازی شد. در یک مدل نسبت ضخامت نسج باقیمانده در تاج به ارتفاع آن یک روی یک و در مدل دیگر این نسبت ½ در نظر گرفته شد. مدلها به 619 المان تقسیم شدند. نیروی 135 نیوتن به زاویه 135 درجه بر مدلهای دندانی اعمال گردید. برای بررسی تنش از نرم افزار Nissa II استفاده شد. نتایج نشان داد که حداکثر تنش Vonmises در سمت باکال بین یک سوم میانی و اکلوزالی پست وارد گردید. مقدار این تنش در نسج باقیمانده تاجی در مدلی با نسبت ارتفاع/ضخامت=یک روی یک (9.38 مگاپاسکال) بیشتر از مدل دیگر با نسبت ارتفاع/ضخامت=½ (6.99 مگاپاسکال) بود. این مطالعه با توجه به اعمال بار استاتیک نشان می دهد که حفظ هر چه بیشتر ارتفاع نسج تاجی (علیرغم کمتر شدن ضخامت آن) در کاهش تنشهای وارده نقش بسزایی دارند.


حسین روانمهر، سید مصطفی سید جوادین،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: تحلیل خارجی آپیکال ریشه یک پیامد رایج در درمان ارتودنسی است. در زمینه تغییرات طول ریشه در دوران بعد از درمان تناقضاتی وجود دارد. اگرچه تعداد زیادی از محققان اعتقاد دارند که بعد از توقف حرکت فعال دندان وضعیت تحلیل ثابت خواهد بود؛ ولی اطلاعات کمّی، نادر است. هدف از این مطالعه ارزیابی کمّی تغییرات طول ریشه‌های ثنایای بالا در دوران بعد از درمان ارتودنسی ثابت بود؛ همچنین تأثیر جنس و بعضی عوامل مرتبط با درمان فعال بر روی آن مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه case cross over بر روی 80 بیمار (52 دختر و 28 پسر) 13- 22 ساله انجام شد. تمام بیماران در مرحله دباندینگ و شروع فاز ریتنشن بودند. ریتینرهای مورد استفاده بیماران در فک بالا از نوع Hawley بود. 3 و 7 ماه بعد از دباندینگ رادیوگرافی‌های پری‌آپیکال با تکنیک استاندارد موازی تهیه شد؛ سپس با استفاده از نرم‌افزار کامپیوتری طول تاج و ریشه دندانهای قدامی فک بالا اندازه‌گیری شد. تغییرات طول ریشه‌ها با در نظر گرفتن ضرایب تصحیح اندازه تصاویر، تعیین گردید؛ همچنین ارتباط بین موارد زیر با تغییرات طول ریشه انسیزورهای بالا در دوران ریتنشن ارتودنسی بررسی شد:
1- جنس بیمار
2- نوع طرح درمان (non-extraction/extraction)
3- نوع تکنیک (مکانوتراپی) انجام شده (standard edgewise/straight-wire edgewise)
4- طول مدت درمان فعال (از زمان شروع درمان فعال در فک بالا تا زمان دباندینگ به صورت کمتر از 2 سال/2سال و بیشتر)
آنالیز آماری به کار رفته آزمون t و 4-way ANOVA بود و در تمامی موارد 05/0P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: تحلیل آپیکال ریشه سانترال های بالا در دوران پس از درمان با افزایش زمان پیگیری ارتباط معنی داری نداشت. تحلیل آپیکال ریشه لترال های بالا در دوران بعد از درمان با افزایش زمان پیگیری ارتباط معنی داری داشت. تغییرات طول ریشه انسیزورهای بالا در دوران بعد از درمان با جنس، نوع طرح درمان، نوع تکنیک درمان و طول مدت درمان فعال ارتباط معنی داری نداشت (05/0P>).
نتیجه‌گیری: با توجه به کاهش بیشتر طول ریشه دندان‌های لترال بالا در دوران بعد از درمان، بهتر است اقدامات پیشگیرانه در این رابطه برقرار یا تشدید شوند.


فرزین سرکارات، بهنام بهلولی، شیرین انصاری، هاله شهابی،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه به دلیل عوارض ناشی از ثابت نمودن (Fixation) بوسیله پیچ و پلاک‌های تیتانیومی در جراحی BSSRO (Bilateral Sagittal Split Ramus Osteotomy) استفاده از پلیمرهای قابل جذب به عنوان جایگزینی مناسب مطرح شده است. از آنجایی که تحقیقاتی که تا کنون انجام شده در این زمینه کافی نیست، انجام این مطالعه به روش (Finite Element Analysis) FEA مفید بنظر می‌رسد.

  روش بررسی: این مطالعه به روش تجربی برروی مدل‌ بازسازی شده از فک پایین انسان در محیط نرم‌افزار Catia و Ansys انجام شد. خط استئوتومی در جراحی BSSRO بر روی مدل ساخته شده اعمال گردید. سپس بارگذاری هم جهت با نیروی اکلوژن و تحت نیرو‌های 75 نیوتن، 135 نیوتن و 600 نیوتن صورت گرفت. الگوی توزیع تنش در ثابت نمودن توسط یک پیچ قابل جذب، دو پیچ قابل جذب به صورت عمودی، دو پیچ قابل جذب به صورت افقی، سه پیچ قابل جذب به روش L و سه پیچ قابل جذب به روش Backward L معکوس توسط نرم‌افزار Ansys مورد مقایسه و آنالیز غیر خطی مکانیکی قرارگرفت.

  یافته‌ها: در بین روش‌های مدل‌سازی شده، روش سه پیچ قابل جذب به فرم L ،‌ حداکثر استحکام اولیه را دارا می‌باشد. اما از آنجاییکه وارد کردن حداقل تروما و هزینه به بیمار از اهداف جراحی BSSRO است روش دو پیچ عمودی می‌تواند ضمن تأمین استحکام کافی، ‌تروما و هزینه کمتری را هم به بیمار وارد سازد. روش یک پیچ قابل جذب در N 600 یعنی حداکثر اکلوژن فرد سالم نمی‌تواند استحکام مورد نیاز را فراهم سازد.

  نتیجه‌گیری: پیچ‌های قابل جذب با ترکیب پلیمری پلی‌گلایکولیک اسید و L/D پلی‌لاکتید می‌توانند استحکام و ثبات اولیه قابل قبولی را در جراحی BSSRO تأمین نمایند.


روشنک بقایی نایینی، سعید نوکار، سیده هستی برقعی،
دوره 23، شماره 2 - ( 8-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: طرح All-on-4 با ویژگی‌های منحصر بفرد خود برای بازسازی فک پایین بی‌دندان مناسب به نظر می‌رسد. مسلماً بررسی چگونگی توزیع تنش و کرنش این طرح، می‌تواند در کنار مطالعات کلینیکی قدمی در جهت انتخاب طرح درمان مناسب باشد. هدف از این مطالعه تحلیل اجزای محدود، تعیین توزیع تنش و کرنش استخوان اطراف ایمپلنت در طرح All-on-4 در مندبیل بی‌دندان بود.

روش بررسی: مدل سه بعدی فک پایین با استفاده از داده‌های حاصل از CT-Scan تهیه شد. ایمپلنت 5/13×4 میلی‌متر Nobel Biocare نیز مدل‌ سازی شد. ایمپلنت‌های خلفی با زاویه 45 درجه و قدامی‌ها به صورت عمودی و موازی در فک پایین بی‌دندان جایگذاری شدند. ایمپلنت‌ها با بارتیتانیومی و آکریل اسپلینت شدند. نیرو در دو حالت N 178 در قدام و N 300 در اولین مولر سمت چپ اعمال گردید. پس از مش‌بندی، تعریف خصوصیات مواد و شرایط مرزی، تحلیل توسط نرم‌افزار ABAQUS انجام گرفت.

یافته‌ها: میزان تنش Von-Mises و کرنش در استخوان اطراف ایمپلنت‌ها تعیین شد. به هنگام بارگذاری قدامی، حداکثر تنش (MPa 9/38) در اطراف ایمپلنت‌های قدامی و به هنگام بارگذاری خلفی، حداکثر تنش (MPa 3/77) در اطراف ایمپلنت‌های خلفی نزدیک به محل اعمال نیرو متمرکز بود. حداکثر کرنش در بارگذاری خلفی، اطراف ایمپلنت نزدیک محل اعمال نیرو و هنگام بارگذاری قدامی اطراف ایمپلنت‌های خلفی دیده شد.

نتیجه‌گیری: در هنگام بارگذاری خلفی، مقدار قابل توجه کرنش در استخوان اطراف ایمپلنت‌های خلفی زاویه‌دار مشاهده شد. در نتیجه در این ناحیه احتمال تحلیل استخوان وجود دارد. این در حالی است که به هنگام بارگذاری قدامی، مقادیر تنش و کرنش بدست آمده مطلوب بود.


حمیدرضا رجعتی حقی، سکینه نیکزاد، عباس آذری، جمال کاشانی،
دوره 23، شماره 2 - ( 8-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در بی‌دندانی‌ها بریج با ساپورت ایمپلنت انتخاب اول است. اما محدودیت‌های آناتومیک و سایر موارد احتمالا شرایطی را ایجاب می‌کند که ترکیب ایمپلنت و دندان استفاده شود. عدم تشابه جابه جایی (mobility) دندان و ایمپلنت باعث ایجاد اهرم یک طرفه می‌شود که احتمال شکست یا شل شدن قطعات ایمپلنت را دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی تنش اطراف ایمپلنت و دندان در یک بریج سه واحدی فک پایین با دو نوع اتصال دهنده سخت و غیر سخت  در پروتز سمان شونده با استفاده از مدل‌سازی سه بعدی به روش اجزاء محدود بود.

روش بررسی: دراین مطالعه با استفاده از روش اجزاء محدود و نرم افزار Solid works چهار مدل سه بعدی در رایانه شبیه‌سازی شد. مدل‌ها به شرح زیر می‌باشد: 1- اتصال سخت بین دندان و ایمپلنت (RCCP) 2- اتصال غیر سخت در مزیال ایمپلنت (NRCCP1) 3- اتصال غیر سخت دیستال دندان پرمولر دوم (NRCCP2) 4- اتصال غیر سخت وسط پونتیک (NRCCP3). پس از اتمام شبیه سازی نمونه‌ها تحت نیروی N150 عمودی در مرکز سطح اکلوزال روکش‌ها قرار گرفت.

یافته‌ها: در تمامی مدل‌ها تنش در ناحیه کرستال ایمپلنت متمرکز بود و الگوی توزیع تنش اطراف دندان متعادل‌تر از ایمپلنت بود به جز مدل NRCCP2. توزیع تنش در اتصال غیرسخت نامتعادل بود بخصوص مدل NRCCP1. وجود اتصال غیرسخت در طراحی بریج تنش در سوپراستراکچر را افزایش می‌دهد و به ساختارهای مجاور منتقل می‌کند.

نتیجه‌گیری: بریج ایمپلنت/دندان بعنوان یک انتخاب ارزشمند مطرح است. در این بریج‌ها اتصال سخت ارجح است چون پروتز و ایمپلنت دارای انعطاف‌پذیری ذاتی هستند که اختلاف جابجایی دندان و ایمپلنت را جبران می‌کند.


محمدرضا خلیلی، بابک ضیائی، محمود کاظمی،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: ایمپلنت‌های دندانی در طی سال‌ها مورد مطالعه قرار گرفته‌اند تا جایگزین دندان‌های از بین رفته شوند. یکی از شرایط موفقیت ایمپلنت‌ها پایداری و مقاومت آن‌ها تحت نیروهای وارده و کمینه بودن تنش در استخوان اطراف آن می‌باشند . هدف از این تحقیق تحلیل عددی و سه بعدی فک دارای ایمپلنت، تحت بارگذاری حرارتی بود.

  روش بررسی: استخوان فک در نرم‌افزار سالیدورکس (Solidworks) مدل شده و جهت دستیابی به مدل هرچه دقیق‌تر، استخوان فک به صورت یک ماده ایزوتروپیک خطی درنظر گرفته شد. همچنین مجموعه ایمپلنت ITI ، شامل ایمپلنت (Implant) ، اباتمنت (Abutment) ، فریم‌ورک (Framework) و پرسلن سطح آن (Crown) یا روکش توسط نرم‌افزار مدل‌سازی سالیدورکس مدل شده و در استخوان کاشت گردید. بعد از وارد کردن (Import) مدل‌های طراحی شده در نرم‌افزار تحلیلی آباکوس (Abaqus) ، خواص و شرایط مرزی و نیرویی تعیین گشته و درنهایت پس از مش‌بندی، مدل تحلیل گردید. در این تحلیل المان محدود، بار در دو مرحله به مدل اعمال گردید. در مرحله اول اباتمنت توسط گشتاور سفت‌کنندگی به مقدار N.cm 35 در داخل ایمپلنت محکم شد، که سبب ایجاد تنش‌های مکانیکی در پیچ اباتمنت ‌شد. در مرحله دوم بار حرارتی ناشی از نوشیدن مایعات سرد و گرم به صورت شار حرارتی بر واحد سطح، به کل سطح پوشش سرامیکی اعمال گردید.

  یافته‌ها: در نتایج تحلیل حرارتی، دمای استخوان فک، حدوداً 5/5 درجه سانتی‌گراد در حالت نوشیدن مایعات سرد کاهش و 9/4 درجه سانتی‌گراد در حالت نوشیدن مایعات گرم افزایش یافت. بیشترین تغییرات دمایی در کل مجموعه ایمپلنت و استخوان در حالت نوشیدن مایعات سرد بود، که دمای سطح پوشش سرامیکی حدود 14 درجه سرد ‌شد.

  نتیجه‌گیری: با مشاهده نتایج تنش‌های حرارتی می‌توان دریافت که تنش‌های حرارتی مقادیر کمی دارند و آن نیز به دلیل تغییرات دمایی ناچیز در مجموعه می‌باشد. بیشترین تنش مربوط به اباتمنت می‌باشد که آن نیز در اثر گشتاور سفت‌کنندگی ایجاد می‌شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb