14 نتیجه برای جراحی
امیررضا رکن، ایمان طباطبایی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1378 )
چکیده
این مطالعه به منظور تعیین دوز مناسب تتراسیکلین سیستمیک برای درمان پریودنتیتهای پیشرفته انجام شد؛ به همین منظور چهار گروه بیمار با عنوان گروه شاهد (بدون مصرف دارو)، گروه اول با مصرف (یک گرم در روز) تتراسیکلین به مدت 2 هفته، گروه دوم به مدت 3 هفته و گروه سوم به مدت 4 هفته انتخاب شدند. همراه مصرف دارو برای بیماران، جرمگیری، (Root Planing (RP و جراحی انجام شد و شاخصهای PPD و CAL و BI و GI و PI اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شدند. نتیجه حاصل از این مطالعه حاکی از این است که استفاده از تتراسیکلین در درمان بیماران مبتلا به پریودنتیت پیشرفته به همراهی جراحی پریودنتال موثر می باشد و مهمترین نتیجه کلینیکی هنگامی به دست می آید که بیماران به مدت چهار هفته و روزانه 1 گرم از دارو استفاده نمایند.
یوشیا هو رفوآ، سعید جلایر،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
در مطالعات متعددی به کاهش دامنه حرکات فک پایین پس از جراحیهای ارتوگناتیک اشاره شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی این مساله که کدام یک از روشهای متداول جراحی ارتوگناتیک اثر کمتری بر روی حرکات فک پایین دارند، انجام شد. در این مطالعه 60 بیمار براساس روش جراحی ارتوگناتیک به سه گروه تقسیم شدند و در هر گروه 20 بیمار مورد عمل جراحی قرار گرفتند. در گروه اول استئوتومی به روش Sagital، در گروه دوم استئوتومی به روش Vertical خارج دهان جهت عقب بردن فک پایین و در گروه سوم استئوتومی های همزمان Bimax فک بالا و پایین انجام شد. روش جراحی فک بالا استئوتومی Lefort I جهت جلو آوردن فک بالا و روش جراحی فک پایین Vertical خارج دهانی بود. میزان باز کردن دهان در ناحیه دندانهای سانترال و میزان حرکات طرفی راست و چپ و حرکات پیشگرایی در هر سه گروه قبل و سه ماه پس از جراحی اندازه گیری و ارزیابی شد. بیشترین میزان تغییرات و کاهش این حرکات، در روش استئوتومی Sagital (گروه اول) و کمترین میزان در روش Vertical خارج دهانی (گروه دوم) مشاهده شد.
محمدحسین انصاری،
دوره 15، شماره 4 - ( 11-1381 )
چکیده
سرطان به عنوان یکی از معضلات بشری محسوب می گردد، بخصوص سرطانهای ناحیه گردن و صورت که دارای عوارض نامطلوبی می باشند و گاه حیات فرد را به مخاطره می اندازد. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی تومورهای بدخیم در طی 13 سال (1376-1364) در همدان انجام شد. در این بررسی 386 برگ بیوپسی تائید شده، از طریق مراجعه به بایگانی شخصی پزشکان، هفت مرکز آسیب شناسی خصوصی و دولتی همدان، مراکز آموزشی و درمانی و دیگر مراکز تحقیقاتی انتخاب شدند و پس از بازبینی نمونه ها توسط متخصص آسیب شناسی دهان به عنوان نمونه و جامعه آماری اساس این مطالعه گذشته نگر را تشکیل دادند. بیشترین موارد بیوپسی در دهه های سنی شش (42.7%)، هفت (39.6%) و سه (10.6%) انجام شده بود. میانگین سن ابتلا 43.5 سال و در مردان دو سال بیشتر از زنان بود. نسبت مرد به زن 1.52/1 بود. پیرترین بیماری مرد 91 ساله با ملانوم بدخیم و جوانترین آنها دختری سه ساله با لنفوم بورکیت بود. بیشترین محل بیوپسی در ناحیه بینی (17.3%) و کمترین آن در مثلث قدامی در قسمت گردن (2.3%) بود. شایعترین تومور، کارسینوم بازوسلولر پوست (41.4%) و کمیابترین آنها فیبروس هیستیوسیتومای بدخیم (0.2%) بود. دو کارسینوم بازوسلولر و اپیدرموئید در زمره رایجترین سرطانها در این بررسی بودند و سپس لنفوم ها و سرطانهای بزاقی قرار داشته اند. نتایج این مطالعه نشان داد که لب پایین و زبان مانند تحقیقات مشابه در داخل و خارج از کشور در ردیف شایعترین محلهای ابتلا به سرطان دهان محسوب می شوند.
محمد ضرابیان، نصرت اله برفه ای،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
بیان مساله: برای انجام جراحیهای اندودنتیکس استفاده از مواد مختلفی پیشنهاد شده است. یکی از خصوصیات این مواد سازگاری نسجی آنها می باشد. هدف: این مطالعه با هدف بررسی سازگاری چهار ماده پرکننده انتهای ریشه انجام شد.
روش بررسی: در این بررسی تعداد 20 خوکچه هندی نر از نژاد Short Hair انگلیسی با وزنی بین 600 تا 700 گرم انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول آمالگام و کامپوزیت و در گروه دوم MTA و گلاس آینومر مورد آزمایش قرار گرفتند. مواد آزمون به صورت استوانه هایی به قطر 1 و ارتفاع 1.5 میلیمتر درآمدند؛ بعد از بیهوش کردن حیوانات روی سمفیز آنها در دو طرف خط وسط 2 سوراخ به قطر 1 و عمق 2 میلیمتر ایجاد شد؛ سپس مواد از پیش آماده شده در داخل این حفره ها قرار گرفتند و در نهایت فلپ بخیه شد. بعد از گذشت 80 روز حیوانات کشته شدند و قطعات استخوانی همراه با مواد آزمون داخل آنها از نظر هیستولوژیک بررسی شدند. جهت تحلیل نتایج از آزمونهای Kruskal Wallis و X² استفاده شد.
یافته ها: یافته های هیستولوژیک هیچ گونه اختلاف معنی داری را بین گروههای مختلف از نظر درجه التهاب و نوع سلولهای التهابی مجاور ماده مورد آزمایش نشان نداد؛ پاسخ نسجی بافت استخوان فک خوکچه هندی در مدت 80 روز نسبت به این چهار ماده تقریبا یکسان بود.
نتیجه گیری: استفاده از آمالگام، کامپوزیت، MTA و گلاس آینومر در جراحیهای اندودنتیکس از نظر زیست سازگاری با یکدیگر تفاوتی ندارند.
ملک ابراهیم دانشور،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1382 )
چکیده
بیان مسأله: کنترل درد در دندانپزشکی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهرهگیری از داروهای آرامبخش (دیازپام) به عنوان داروی ضد اضطراب و بالابرنده آستانه درد، میتواند تجربه ذهنی و واکنش فرد نسبت به درد را تحت تأثیر قرار داده، آن را کاهش دهد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان تأثیر دیازپام در کاهش درد بعد از عمل جراحی دندان عقل نهفته فک پایین انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مداخلهای که در بخش جراحی دهان و فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، بیماران به دو گروه 30 نفری (مورد، شاهد) تقسیم شدند. برای افراد گروه شاهد طبق معمول آنتیبیوتیک و مسکن و برای بیماران گروه مورد، علاوه بر داروهای فوق، دیازپام 5 میلیگرمی به میزان 3 نوبت در روز در طول 3 روز پس از عمل جراحی تجویز شد. میزان باز شدن دهان بیماران به عنوان یک علامت کمکی بعد از یک هفته اندازه گیری شد. بیماران بعد از یک هفته مورد ارزیابی قرار گرفتند و اطلاعات حاصل از دو گروه با استفاده از آزمون c2 با یکدیگر مقایسه گردید.
یافتهها: 60% از افراد گروه مورد (دریافت دارو) و 8/13% از افراد گروه شاهد اظهار نمودند که درد خیلی کمی داشتهاند. احساس درد در دو گروه از نظر آماری دارای اختلاف معنیداری بود (001/0P<). احساس درد شدید در گروه شاهد و مورد به ترتیب 5/34% و 10% حاصل شد.
نتیجهگیری: میتوان اظهار نمود که داروی دیازپام در کاهش درد بعد از عمل جراحی دندان عقل مؤثر است؛ این دارو همچنین بر تریسموس موقت بعد از عمل که احتمالاً به علت ترومای عضلانی و یا در اثر درد، دهان بیمار کمتر باز میشود, تأثیر نسبی دارد.
علی اکبر خوشخونژاد، افشین خورسند، فهیمه رستگار،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده
بیان مسأله: معمولاً برای کنترل درد پس از جراحیهای پریودنتال در بیشتر موارد از مسکنهای سیستمیک استفاده میشود که از جمله معایب این درمان دیر اثر بودن آنها و خطر عوارض جانبی میباشد. دهانشویه بنزیدامین هیدروکلراید، داروی ضدالتهاب غیراستروئیدی با اثر بیحسکنندگی موضعی میباشد. عوارض جانبی آن نادر و شامل کرختی و سوزش مخاط میباشد. بنزیدامین اثرات دارویی خود را بسیار سریع بروز میدهد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه بنزیدامین و استامینوفن کدئین در کاهش درد پس از جراحیهای پریودنتال انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه که به روش کارآزمایی بالینی انجام شد, 18 بیمار از مراجعهکنندگان به بخش پریودنتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. این بیماران مبتلا به پریودنتیت مزمن اولیه یا متوسط بودند و حداقل در دو ناحیه از دهان نیاز به جراحی داشتند. ضایعات در دو ناحیه تا حد امکان با هم مشابه بودند. برای بیماران پس از مرحله اول جراحی, دهانشویه بنزیدامین هیدروکلرید و پس از مرحله دوم جراحی (ناحیه بعدی) استامینوفن کدئین تجویز شد. میزان کاهش درد با استفاده از نمودارVisual Analog Scale (VAS) سنجیده شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری غیرپارامتری Wilcoxon-Signed,Mann Whitney انجام شد.
یافتهها: بین اثر ضددرد بنزیدامین هیدروکلراید و استامینوفن کدئین پس از جراحیهای پریودنتال اختلاف معنیداری وجود داشت؛ به عبارت دیگر میزان درد به دنبال مصرف استامینوفن کدئین کمتر از موقعی بود که بنزیدامین استفاده شده بود (008/0P=). بین اثر ضددرد بنزیدامین هیدروکلراید و استامینوفنکدئین پسازجراحی در بیماران مبتلا به پریودنتیت مزمن اولیه (1/0P=) و در بیمارانی که استئوپلاستی برای آنها انجام شد (31/0P= و یا در مواردی که تصحیح استخوان انجامنشد (18/0P=), اختلاف معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: در بیمارانی که احتمال درد کمی پس از جراحی در آنها وجود دارد, مثل بیماران مبتلا به پریودنتیت اولیه، بیمارانی که برای آنها استئوپلاستی انجام شده و یا بیمارانی که تصحیح استخوان برای آنها انجام نشده است, میتوان بنزیدامین را به عنوان مسکن تجویز نمود؛ در سایر موارد جراحی, بهتر است به منظور کاهش در مصرف مسکن سیستمیک، دهانشویه بنزیدامین هیدروکلراید را به همراه استامینوفن کدئین تجویز نمود.
زینب کدخدا، ساحل سنجابی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده
بیان مساله: حذف باکتری Porphyromonas Gingivalis (P.g) از محیط زیر لثه جهت دستیابی به نتایج موفقیتآمیز درمان در بیماران مبتلا به Aggressive Periodontitis (AP) امری ضروری به نظر میرسد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی قدرت تأثیر درمان غیر جراحی در کاهش باکتری از پاکتهای عمیق این بیماران انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه Clinical Trial, 49 بیمار از بین مراجعهکنندگان به بخش تخصصی پریودنتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به طور تصادفی انتخاب شدند. این افراد پس از تشخیص بالینی Aggressive Periodontitis و اثبات وجود p.g پس از نمونهبرداری از حداقل یک پاکت با عمق بیش از 5 میلیمتر از هر کوادرانت از دهان بیمار وارد مطالعه شدند. در مرحله اول درمان غیر جراحی، پس از آموزش کامل و دقیق OHI به بیماران، درمان جرمگیری و صافکردن سطح ریشه (SRP) به همراه شستشوی داخل پاکت توسط کلرهگزیدین انجام شد. در مرحله دوم بلافاصله یک هفته بعد، درمان آنتیبیوتیکی شامل آموکسیسیلین 500 میلیگرمی به همراه مترونیدازول 250 میلیگرمی به مدت 10 روز (روزی سه بار) برای بیماران آغاز گردید. در روز اول مطالعه، هفته اول، هفته ششم و ماه سوم پس از آغاز درمان کشت میکروبیولوژیکی P.g به همراه سه شاخص کلینیکی
Bleeding on Probing (Bop), Plakue Index (PI) Probing Pocket depth (PPD) هر بیمار ثبت گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمونهای آماری t و Wilcoxon تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج اختلاف معنیداری را بین کلونی باکتریایی پس از هر دو مرحله درمان (هفته اول و ششم) در مقایسه با Base Line نشان داد؛ اما در ماه سوم مجدداً تعداد کلونیها افزایش یافت که البته در مقایسه با زمان Base Line بسیار کمتر بود؛ اما اختلاف معنیداری از نظر آماری وجود نداشت. در هر سه گروه سنی عمده کاهش کلونی پس از مرحله اول مشاهده شد. این کاهش به دنبال مرحله دوم درمان همچنان ادامه یافت؛ اما در گروه سنی 23-18 سال مشخصتر از گروه 35-30 سال بود. شاخصهای کلینیکی BOP، PI، PPD نیز در هفته اول و ششم پس از درمان نسبت به زمان شروع مطالعه بهبود نشان دادند و از نظر آماری دارای اختلاف معنیداری بودند؛ اما در ماه سوم پس از درمان شاخص BOP بر خلاف دو شاخص PI، PPD اختلاف معنیداری را با Base Line نشان نداد.
نتیجهگیری: کارایی درمان غیر جراحی مکانیکی به همراه مترونیدازول و آموکسیسیلین در حذف P.g از عمق پاکتهای پریودنتال بیماران A.p رضایتبخش بود؛ اما ممکن است پس از سه ماه حتی با وجود بهداشت مناسب (شاخص پلاک پایین) احتمال عود بیماری در برخی از بیماران وجود داشته باشد که لزوم درمان مجدد را مشخص میسازد. مسلماً مطالعات کلینیکی با زمان پیگیری طولانیتر و گروههای مورد درمان متنوعتر جهت تأیید این نتایج ضروری به نظر میرسد.
یداله سلیمانیشایسته، سید حسین محسنیصالحیمنفرد، سولماز اسکندریون،
دوره 19، شماره 3 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای درمانی رژنریتیو یکی از راههای درمانی ضایعات پریودنتال میباشند که سعی در بازسازی کامل انساج ازدست رفته در اثر بیماریهای پریودنتال را دارند. استفاده از فرآوردههای ماتریکس مینا (Emdogain) امروزه به واسطه تواناییهای خاص این ماده، در بین روشهای رژنریتیو از توجه خاصی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر فرآوردههای ماتریکس مینا و دبریدمان ساده در درمان ضایعات استخوانی دو و سه دیواره پریودنتال انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی (Clinical Trial)، 24 ضایعه استخوانی دو و سه دیواره پریودنتال مشابه با عمق پاکت 5 میلیمتر یا بیشتر و حد چسبندگی کلینیکی 6 میلیمتر یا بیشتر و عمق ضایعه استخوانی 3 میلیمتر یا بیشتر، مورد بررسی قرار گرفت. ضایعات به صورت تصادفی به دو گروه تست و کنترل تقسیم شدند. قبل از درمان، بیماران گروه تست و کنترل از لحاظ Plaque Index، Gingival Index و متغیرهای عمق پاکت، حد چسبندگی کلینیکی و بازسازی استخوانی (Bone level) تفاوت معنیداری نشان ندادند. در گروه کنترل ضایعات با روش دبریدمان ساده و در گروه تست با استفاده از EDTA و فرآوردههای ماتریکس مینا (Emdogain) درمان شدند. یافتههای به دست آمده از اندازهگیریهای متغیرها قبل و بعد از درمان در دو گروه با استفاده از آزمون آماری Greenhouse-Geisser از گروه General Linear Model ارزیابی و میزان تأثیر دو روش با هم مقایسه گردید. 05/0P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: متوسط تغیرات حاصل در سه متغیر، عمق پاکت (Probing Pocket Depth)، سطح چسبندگی کلینیکی (Clinical Attachment Level) و بازسازی استخوان (Bone Level) در ارزیابیهای 3 و 6 ماه پس از جراحی در گروه تست به صورت معنیداری از گروه کنترل مطلوبتر بود.
نتیجهگیری: استفاده از فرآوردههای ماتریکس مینا به عنوان یک روش مطلوب در درمان ضایعات استخوانی دو و سه دیواره پریودنتال پیشنهاد میشود.
عبداله قربانزاده، بهنام بوالهری، پوریا مطهری، علیرضا شریفی، هما کاشانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: درصد قابل توجهی از موارد شکست درمانهای اندودانتیک مربوط به دندانهای مولر ماگزیلا میباشد که یکی از علل اصلی آن عدم کشف و دستیابی به کانال دوم ریشه مزیو باکال (MB
2) است. روشهای مختلفی برای کشف و دستیابی به این کانال وجود دارد. هدف از این مطالعه آن بود که مقایسهای بین سه روش مختلف دید مستقیم، لوپهای فایبراپتیک و میکروسکوپ جراحی جهت یافتن کانال مزیوباکال دوم پس از troughing با اولتراسونیک انجام و بهترین روش معرفی گردد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی تعداد 90 دندان مولرماگزیلا (45 عدد مولر اول و 45 عدد مولر دوم) که پس از تهیه حفره دسترسی، کانال MB2 در آنها با چشم غیر مسلح و سوند کشف نشده بود، انتخاب و به 3 گروه 30 تایی تقسیم شدند. سپس در تمام نمونهها بر آمدگی عاجی بین کانالهای مزیوباکال و پالاتال به کمک قلم اولتراسونیک اندودونتیک حذف شد (troughing). گروه اول با دید مستقیم و سوند، گروه دوم با Loup و نور فایبراپتیک و گروه سوم با میکروسکوپ جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. برای آنالیز دادهها ازروش تحلیل حساسیت و ویژگی استفاده شد.
یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد که کانال مزیوباکال دوم بعد از عمل troughing در حدود 21% موارد با دید مستقیم، 61% با لوپ و نور فایبراپتیک و 92% با میکروسکوپ جراحی کشف شد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه میکروسکوپ جراحی و سپس لوپ بانور فایبر اپتیک روشهای برتری برای یافتن کانال مزیوباکال دوم هستند و troughing با اولتراسونیک به عنوان یک وسیله کمکی در کشف کانال مزیوباکال دوم در تمامی متدها میتواند به کار برده شود.
سکینه نیکزاد، عباس آذری،
دوره 23، شماره 1 - ( 4-1389 )
چکیده
بسیاری از مشکلاتی که در حین جراحی و تهیه پروتز در ایمپلنتولوژی بوجود میآیند غالباً ناشی از تشخیص غلط، طرح درمان نادرست و قرار دادن نامناسب ایمپلنت میباشند. با توجه به اینکه این قبیل مشکلات همواره مورد بحث محافل علمی بوده و هست، در این مقاله سعی بر آنست که از طریق روش CAD/CAM ویژهای که به آن Rapid prototyping اطلاق میشود و با استفاده از ابزار آلات پیشرفته و نرمافزارهای مدرن، روش نوینی در معالجات ایمپلنت به همگان معرفی گردد. در این روش با کمک روشهای سه بعدی گرافیکی و شبیه سازی دقیق نحوه قرار دادن ایمپلنت، یکسری راهنمای جراحی بسیار دقیق به دست میآید که در آن بهترین مسیر قرارگیری ایمپلنت بر حسب میزان درجه تراکم و دانسیتی استخوان از یک طرف و بهترین محل از نقطه نظر اکلوژن فعلی از طرف دیگر به دقت مشخص شده و به سادگی در دهان بیمار پیاده میشود. در این مقاله تا حد امکان مفاهیم، قابلیتها و کارآیی یکی از پیشرفتهترین روشهای مزبور از جهات مختلف مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
رحاب قویزی، قاسم امتی شبستری، علی میرفضائلیان، روزبه صدری منش، امیر منگلی،
دوره 23، شماره 1 - ( 4-1389 )
چکیده
این مقاله مراحل ساخت استنت جراحی جهت قرار دادن ایمپلنتهای ماگزیلوفیشیال برای پروتز گوش را توضیح میدهد. قالب از ناحیه ضایعه گرفته شد و مدل مومی گوش از دست رفته، کامل و روی صورت بیمار مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل مومی با آکریل شفاف پخته شد. همچنین رکورد اکلوزالی آکریلی ساخته شد و به کمک بار آکریلی خارج دهانی به گوش آکریلی متصل گردید. استنت جراحی مادامی که به قوس فک بالا متصل باشد موقعیت مناسبی را برای گوش آکریلی فراهم میکند. این استنت جراحی برای ارزیابی رادیوگرافی نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
فهیمه سادات طباطبایی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
علم دندانپزشکی تاکنون بر اصلاح و بهبود خصوصیات مواد مصنوعی استوار بوده است. اما ظهور مهندسی بافت دندان، منجر به تغییر چارچوب محصولات اصلی، مانند مواد ترمیمی و ایمپلنتها خواهد شد. بدون شک، علم زیست مواد با پذیرش این تکنولوژی جدید، در مرحلهای بزرگ از گذار تاریخی خود قرار دارد. هدف از این مقاله بررسی کاربردهای مهندسی بافت در شاخههای مختلف دندانپزشکی میباشد. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از کلید واژههای dental stem cells، teeth tissue engineering، regenerative dentistry، oral surgery، periodontal regeneration و regenerative endodontics مروری بر مقالات موجود در پایگاه مدلاین انجام شد. محدوده جستجوی مقالات، عمدتاً از سال 2000 به بعد بود. براساس این مطالعه مروری میتوان پیشبینی نمود که هرچند مشکلات عمدهای بر سر راه مهندسی بافتهای دندانی وجود دارد، اما به زودی این تکنیک، کاربردهای فراوانی در دندانپزشکی خواهد یافت.
سیاوش ولی زاده، امید فتاحی ولیلایی، محمود هوشمند، زهرا واثق، علیرضا ولی زاده،
دوره 31، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین حوزههای دندانپزشکی، جراحی ایمپلنتهای دندانی است. در این حوزه، دندانپزشکی در استفاده از تجهیزات دیجیتال و نرم افزارها در مقایسه با سایر حوزههای پزشکی در سالهای اخیر توسعه قابل ملاحظهای پیدا کرده است. راهنمای جراحی به جراح کمک میکند تا جراحی کاشت ایمپلنت را دقیقتر، مطمئنتر، سادهتر و در زمان کوتاهتری انجام دهد. فرایند تولید این راهنماها کاملاً دیجیتال و به دلیل استفاده از تعداد زیادی از نرم افزارها، تجهیزات و پروتکلها، تا حدی پیچیده است. برای کارایی بیشتر، تمامی مشارکت کنندهها در گردش کار باید از تمامی مراحل و الزامات جهت تولید راهنمای جراحی آگاهی داشته باشند. ااین مقاله با هدف بررسی فرایند تولید راهنمای جراحی به طور جامع انجام گرفت.
روش بررسی: این مقاله مروری با استناد به مقالات موجود در پایگاه اطلاعاتی Google Scholer و PupMed با جست و جوی کلید واژههای Surgical Guide, Guided surgery, digital dentistry, dental CAD/CAM, Additive manufacturing, انجام شد. بیش از 90 درصد از منابع مورد استفاده بعد از سال 2010 میلادی انتشار یافته و به زبان انگلیسی هستند.
نتیجه گیری: امروزه دندانپزشکی از راهکارهای دیجیتال زیادی برای انجام گردش کارهای روزمره استفاده مینماید که اکثر این راهکارها توسط مهندسان در حوزههای مختلف توسعه داده شدهاند. بنابراین اطلاع از آنها برای دندانپزشکان، جراحان، کلینیکها، تکنسینهای لابراتواری و سایر ذینفعان جهت مشارکت و تعامل بهتر، ضروری است. در این میان پیشرفتها در جراحی ایمپلنت دندانی قابل ملاحظه بوده است و بیماران از درمان بهتر که ناراحتی های کمتری خواهد داشت سود می برند. علاوه بر این، دندانپزشکان نیز به دلیل اطلاع از تمامی شرایط، قبل از انجام جراحی، با جراحی دقیقتر و سادهتری مواجه خواهند بود. بنابراین آگاهی از تمامی مراحل فرایند تولید لازم و ضروری است.
شاهین شمس، علیرضا شریفی نژاد، علی صالح، پدرام محمودی، ابوالفضل محمدبیگی، محمد مهدی زاده،
دوره 36، شماره 0 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت درد و التهاب بعد از جراحی مولر سوم یکی از چالشهای مهم این درمان میباشد. داروهای متعددی به منظور کنترل درد پس از جراحی بهکار گرفته شده است. مقایسه اثر بخشی انواع داروهای مورد استفاده در این زمینه، میتواند به تصمیم بالینی دندانپزشکان کمک نماید. هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه اثر کتورولاک و ژلوفن در کاهش درد بیماران بعد از جراحی مولر سوم بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور پس از اخذ کد اخلاق روی 140 نفر از بیماران که به دو گروه 70 نفری تقسیم شدند، انجام شد. برای گروه اول 400 میلیگرم کپسول ژلوفن و برای گروه دوم 30 میلیگرم آمپول کتورولاک هر کدام به مدت 1 هفته تجویز شد. سپس با استفاده از نمودار Visual Analogue Scale (VAS) میزان درد بیمار به مدت 48 ساعت، 1 هفته و 2 هفته پس از جراحی ثبت گردید. تحلیل دادهها با نرم افزار SPSS20 و با استفاده از آمار توصیفی انجام شد. همچنین از آزمونهای کای اسکوئر، T-test و آنالیز واریانس استفاده شد.
یافتهها: میزان درد طی 48 ساعت، 1 هفته و 2 هفته پس از جراحی در گروه کتورولاک به طور معنیداری کمتر از گروه ژلوفن ارزیابی شد (01/0P<). اثر ضد دردی کتورولاک با متغیرهای جنسیت، سن و نوع دندان مورد جراحی از لحاظ آماری بیارتباط نشان داده شد.
نتیجه گیری: نتایح این مطالعه نشان داد که کتورولاک در کاهش درد پس از جراحی مولر سوم تأثیر بیشتری نسبت به ژلوفن دارد.