جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای خون

یداله سلیمانی شایسته،
دوره 11، شماره 3 - ( 3-1377 )
چکیده

اکثر محققین و متخصصین رشته پریودنتولوژی معتقدند که در افراد دیابتیک که بیماری دیابت آنها بطور کامل تحت کنترل می باشد، نقش این بیماری به عنوان عامل تغییر دهنده و یا تشدید کننده عفونتهای دهانی تقریبا حذف می گردد. با توجه به تعداد زیاد افراد دیابتی در ایران که حدود 2 تا 3 میلیون نفر می باشد و با عنایت به این موضوع که کنترل بیماری دیابت و سایر عوارض آن و عفونتهای شایع در این بیماران از پیچیدگی خاصی برخوردار می باشد، بررسی و اتخاذ روشهای جدید کنترل دیابت و هیپرگلیسمی از اهداف مهم متخصصین و مراکز درمانی می باشد. در این رابطه و نیز با توجه به مشکلات استفاده از روشهای پاراکلینیکی و لابراتواری در تعیین کنترل و قند خون افراد دیابتیک، در این مقاله سعی بر معرفی و توصیه روش HbA1c - به عنوان آزمایشی که در تشخیص و کنترل افراد دیابتیک می تواند بسیار موثر واقع گردد - شده است. اساس آزمایش HbA1c بر اندازه گیری باند برگشت ناپذیر گلوکز خون با هموگلوبین (Hemoglobin Assay) می باشد.


وجیه‎السادات مرتضوی، محمد حسین فتحی، امیر احمد عجمی،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

بیان مسأله: آلودگی سطح عاج به خون در حین ترمیم دندانها می‌تواند استحکام اتصال مواد چسبنده به عاج را تحت تأثیر قرار دهد. روشهای مختلف پاکسازی خون نیز ممکن است تأثیر آلودگی را از بین ببرد و استحکام اتصال را افزایش دهد. هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تأثیر آلودگی خون بر استحکام باند برشی کامپوزیت و کامپومر به عاج با استفاده از ادهزیو
Promt L-Pop و مؤثر بودن اصلاح‌سازیهای مختلف سطح بر روی استحکام باند انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، سطح‌ عاج اکلوزالی 120 دندان مولر سالم انسان با سنبـاده grit600 سائیـده شد؛ نمونه‎ها به 5 گروه12 تایی (گروههای F1-F5) برای کامپومر و 5 گروه12تایی (گروههای Z1-Z5) برای‌ ‌کامپوزیت تقسیم شدند. پس از کاربرد ماده ادهزیو (3M -ESPE USA) Prompt L-Pop بر سطح عاجی تمام نمونه‎ها، سطح آماده شده، به جز در مورد گروههای F1 و Z1 (شاهد) به خون تازه انسانی آغشته شد؛ نمونه‌های گروههای F2 و Z2 تحت هیچ عملیاتی قرار نگرفتند. نمونه‌ها در گروههای F3 و Z3 با آب شسته شدند؛ در گروههای F4 و Z4 شستشو با آب انجام و از ادهزیو نیز استفاده شد؛ نمونه‌های گروههای F5 و Z5 با هیپوکلریت سدیم شسته شدند و برای آنها مجدداً از ادهزیو استفاده شد. با استفاده از قالبهای پلاستیکی، مواد ترمیمی کامپومر و کامپوزیت به ترتیب بر سطح عاجی آماده شده گروههای مختلف F و Z قرار داده و سخت شدند. پس از اعمال چرخه‎های حرارتی، استحکام اتصال، نوع شکست و مورفولوژی، فصل مشترک ماده ترمیمی و عاج مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس عاملی، تحلیل واریانس یک‌طرفه، دانکن، t-student و Chi-Square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. 05/0P به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‏ها:
ماده ترمیمی کامپومر به طور معنی‌داری استحکام باند بالاتری در مقایسه با کامپوزیت نشان داد (001/0P<). در گروههای کامپومر به جز تفاوت بین دو گروه F4 و F5 تفاوت بین تمام گروهها به طور دوبه دو معنی‏دار بود. در گروههای کامپوزیتی به جزتفاوت بین دوگروه Z1 وZ4 و همچنین بین‌دوگروه Z2 و Z3 تفاوت بین بقیه‌گروهها، به طور دوبه‌دو معنی‏دار بود. فروانی نوع شکست در گروه کامپومر 8/44% ادهزیو و 2/52% mixed و در کامپوزیت 60% ادهزیو و 40% mixed بود.
نتیجه‏گیری: یافته‌های مطالعه حاضر نشان داد که استحکام اتصال به عاج در ماده ترمیمی کامپومر به طور کلی و بخصوص بعد از شستشوی سطح با آب به طور مشخص بیش از کامپوزیت است. آلودگی سطح با خون باعث کاهش مشخص استحکام باند در هر دو ماده می‌گردد. شستن‎خون ‌با آب ‎و استفاده مجدد ادهزیو، استحکام باند کامپوزیت را به حد گروه شاهد و در کامپومر به طور مشخص به بیش از آن می‌رساند. شستن خون با هیپوکلریت سدیم و استفاده مجدد ادهزیو، استحکام باند هر دو ماده را به طور مشخص به بیش از گروه شاهد افزایش می‌دهد.


مهدی تبریزی‌زاده، فتح ا..  بوذرجمهری، محمد حسن اخوان کرباسی، فرزاد مازیار،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

ازمینه و هدف:سرب به عنوان یکی از خطرناک‌ترین سموم فلزی موجود در جهان شناخته شده و ورود آن به بدن می‌تواند منجر به بروز مسمومیتهای حاد و مزمن با طیف گسترده‌ای از علائم سیستمیک و دهانی گردد. مطالعه حاضر با هدف اندازه‌گیری میزان سرب خون در کارگران معدن سرب کوشک یزد و ارزیابی ارتباط آن با عوارض دهانی در این افراد، انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی، 70 نفر از کارگران معدن سرب کوشک یزد و 70 نفر از کارگران کارخانه نساجی یزدباف به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا برای تمامی افراد مورد بررسی، پرسشنامه‌ای حاوی اطلاعات دموگرافیک، سؤالات پزشکی و علائم دهانی تکمیل گردید؛ سپس از هر فرد نمونه خون تهیه و میزان سرب خون با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. اطلاعات با استفاده از آزمونهای ‌t، Chi-Square و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و 05/0P< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میانگین سرب خون در گروه مورد µg/dl06/7 و در گروه شاهد µg/dl97/4 بود که این تفاوت از لحاظ آماری معنی‌دار بود (039/0=P). سه نفر از افراد گروه مورد، دارای سرب خون بالای µg/dl20 بودند. بین دو گروه مورد و شاهد از لحاظ وجود علائمی مانند، عصبی بودن، خستگی مزمن، وجود خط سرب، پیگمانتاسیون مخاط، التهاب لثه، سوزش زبان، کاهش احساس چشایی و افزایش DMF اختلاف معنی دار آماری دیده شد (05/0P<).
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر و با توجه به این که سرب خون کارگران معدن در محدوده مجاز قرار داشت، علائم و عوارض مشاهده شده، ارتباطی با مسمومیت سیستمیک سرب نداشت. تماس مستقیم مخاط دهان با سرب از طریق هوای تنفسی و یا شرایط دشوار کار در معدن، می‌تواند به عنوان عامل این مشکلات محسوب شود. انجام بررسی بر روی کارگران معادن مشابه و ارزیابی علائم آنها، توصیه می‌شود.


محمد سعید شیخ‌رضایی، محمد حسین نکوفر، کاوه علومی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از خصوصیات منحصر بفرد MTA سازگاری آن با محیط‌های مرطوب می‌باشد. گفته شده است که به علت قابلیت سخت شدن MTA در حضور خون نیازی به خشک کردن محل پرفوریشن قبل از قراردادن ماده نیست. در مقابل بیان شده است که آلودگی MTA با خون می‌تواند قابلیت سخت شدن ماده و به دنبال آن ایجاد مهر و موم کافی را تحت تأثیر قرار دهد. ضمن اینکه آلودگی توسط خون ممکن است بر روی نحوه شکل‌گیری کریستال‌های ماده نیز تأثیرگذار باشد. ریزسختی یک ماده نشان‌گر فرایند سخت شدن (setting) آن، شاخصی از استحکام و مقاومت کلی ماده در برابر تغییر شکل و نیز نشان‌دهنده پایداری ساختار کریستالین آن می‌باشد. با توجه به این نکات هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه میزان ریزسختی MTA سفید و خاکستری به دنبال آلودگی با خون می‌باشد.

روش بررسی: دو نوع ماده MTA سفید (W) و خاکستری (G) در سه گروه بدون آلودگی (NC)، آلودگی سطح ماده با خون (BC) و اختلاط ماده با خون (MB) قرار گرفتند. در گروه بدون آلودگی مواد طبق دستور کارخانه سازنده آماده شدند. در گروه آلودگی سطحی بعد از آماده‌سازی مواد طبق دستور کارخانه، سطح آنها به مدت 4 روز در تماس با خون قرار گرفت. در گروه سوم مواد به جای اینکه با آب مقطر آماده شوند با خون مخلوط شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بیشترین میزان ریزسختی مربوط به گروه WNC (4/11±9/59) و کمترین ریزسختی مربوط به گروه GMB (8/7±45/18) بود. در نهایت نتایج حاصل توسط آزمون آماری post hoc Tamhane، one-way ANOVA و آزمون t-test آنالیز شد. در بررسی تأثیر آلودگی با خون بر روی ماده تفاوت بین سه گروه NC، BC و MB در مورد هر دو نوع MTA سفید و خاکستری از نظر آماری معنی‌دار بود (001/0>p). اختلاف دو نوع MTA سفید و خاکستری در گروه‌های بدون آلودگی (001/0>p) و گروه‌های آلودگی سطحی با خون (WBC و GBC) از نظر آماری معنی‌دار بود (043/0=p).

نتیجه‌گیری: در نهایت با توجه به نتایج این مطالعه توصیه می‌شود هنگام استفاده از هر دو نوع MTA سفید و خاکستری بهتر است از آلودگی ماده با خون جلوگیری شود.


نوشین شکوهی نژاد، حسن رزمی، مهرفام خوشخونژاد، پگاه فیروزمنش،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه میزان ریزسختی OrthoMTA و RetroMTA با ProRoot MTA در فواصل ۵/۰، ۲ و ۵/۳ میلی‌متری از سطوح در معرض خون، فسفات بافر سالین (PBS) و آب مقطر بود.
روش بررسی: ۱۳۵ قالب پلی متیل متاکریلات به شکل نیم استوانه در سه گروه ۴۵ تایی توسط OrthoMTA، RetroMTA و ProRoot MTA پر شدند. سطح تحتانی ۱۵ نمونه در هر ماده با PBS، ۱۵ نمونه با خون و ۱۵ نمونه با آب مقطر مواجه گردید. ریزسختی مواد در فواصل ۵/۰، ۲ و ۵/۳ میلی‌متری از سطوح در معرض خون، PBS یا آب مقطر اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از تست ANOVA یک طرفه و تست Tukey post hoc تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها: مجاورت با خون در مقایسه با PBS و آب مقطر سختی تمام مواد را در هر سه ناحیه کاهش داد (۰۰۱/۰P<). ریزسختی RertoMTA در معرض خون در هر سه ناحیه به طور معنی‌دار بیشتر از OrthoMTA بود. در فاصله ۵/۰ و ۲ میلی‌متری از خون، سختی OrthoMTA به طور معنی‌دار کمتر از سایر مواد بود. سختی OrthoMTA در فاصله ۵/۳ میلی‌متری از خون مشابه ProRoot MTA و هر دو به طور معنی‌دار سخت‌تر از RetroMTA بودند (۰۰۱/۰P<). سختی سه ماده ProRoot MTA، RetroMTA و OrthoMTA در معرض PBS یا آب مقطر تفاوت معنی‌داری در هیچیک از سه ناحیه با یکدیگر نداشتند (۰۱/۰P<).
نتیجه‌گیری: اکسپوژر با خون سبب کاهش ریزسختی در کل ضخامت هر سه ماده موررد مطالعه گردید.

سارا ولی زاده، لادن رنجبر عمرانی، زهره مرادی،
دوره 33، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: Enoxolone یک ماده طبیعی گرفته شده از گیاه شیرین بیان است که از لحاظ ساختار بسیار شبیه کورتیزون می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه بالینی دوسویه کور که به شکل کارآزمایی بالینی انجام شد، ارزیابی اثر خمیردندان آرترودنت حاوی 1% Enoxolone بر روی شاخص‌های پلاک دندانی، التهاب و خونریزی لثه‌ای مورد بود.
روش بررسی: از 40 بیمار دارای ژنزیویت درخواست شد که دوبار در روز به مدت 3 دقیقه دندان‌های خود را به روش آموزش داده شده (Modified Stilman)، مسواک بزنند و لثه‌های خود را با خمیردندان به مدت 1 دقیقه ماساژ دهند و سپس دهان خود را بشویند. بیماران به دو گروه تقسیم شده بودند: تست، که خمیردندان آرترودنت حاوی Enoxolone و گروه کنترل که خمیردندان کرست فاقد این ماده را دریافت کرده بودند. در ابتدای مطالعه و 21 روز بعد از استفاده از خمیردندان‌ها، شاخص‌های پلاک دندانی، التهاب و خونریزی لثه‌ای اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری Paired T Test و آنالیز نان پارامتریک Wilcoxon و Mann-Whitney مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: در هر دو گروه، سه شاخص مورد مطالعه به صورت قابل ملاحظه‌ای نسبت به ابتدای ارزیابی کاهش یافته بود و در مقایسه بین دو گروه مشخص شد که شاخص‌های لثه‌ای و خونریزی از لثه در گروهی که از خمیردندان آرترودنت استفاده کرده بودند، نسبت به گروهی که خمیردندان کرست به آن‌ها داده شده بود، کاهش معنی‌داری یافته بود در حالی که ایندکس پلاک تفاوت قابل ملاحظه‌ای نشان نداد (143/0P=).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه بالینی و محدودیت‌های آن مشخص شد که Enoxolone دارای اثرات ضد التهابی بر روی لثه بود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb