زمینه و هدف: اگرچه امروزه درمان ایمپلنت به عنوان یک درمان معمول دندانپزشکی در سراسر جهان شناخته شده است اما به علت تحلیل استخوانی که در اطرف ایمپلنتها رخ میدهد دستیابی به موفقیت همواره تضمین شده نیست. همچنین فاکتورهای متعددی بر میزان تحلیل استخوان اطراف ایمپلنتها مؤثر میباشند که از جمله آنها روش جراحی برای گذاشتن ایمپلنت میباشد. هدف از این مطالعه، مقایسه میزان تحلیل استخوان مارژینال اطراف ایمپلنتهای Replace میباشد که با دو روش مختلف Submerge و Non-submerge به کار رفتهاند.
روش بررسی: در این مطالعه 11 بیمار با 34 ایمپلنت Replace مورد بررسی قرار گرفتند که در هر بیمار (یک طرفه یا دو طرفه مندیبل) یکی از پایهها به صورت Submerge و پایه دیگر Non-submerge به کار رفت. سپس در طی دوره 3 ماهه از یک پروتز پارسیل موقت استفاده شد که روی ایمپلنتها قرار میگرفت. بعد از 3 ماه پایه Submerge اکسپوز شد و قالبگیری انجام و پروتز ثابت ساخته شد. میزان تحلیل استخوان کرستال اطراف ایمپلنتها توسط رادیوگرافیهای دیجیتالی گرفته شده در زمان جراحی، 3 ماه بعد و 6 ماه بعد از گذاشتن پروتز ثابت با روش Digital subtraction با هم مقایسه شدند. نتایج توسط آنالیز Wilcoxon Signed Ranks مقایسه شد.
یافتهها: میانگین تحلیل استخوان کرستال بعد از 3 ماه در گروه Submerge، 71/0±65/0 میلیمتر میباشد و این مقدار در گروه Non-submerge، 53/0±41/0 میلیمتر می باشد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار میباشد (p=0.02). همچنین میانگین تحلیل استخوان کرستال بعد از 6 ماه در گروه Submerge، 40/0±21/0 میلیمتر میباشد و این مقدار در گروه Non-submerge، 49/0±29/0 میلیمتر میباشد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار نمیباشد
(p> 0.05).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین میزان تحلیل استخوان کرستال بعد از 6 ماه در دو روش جراحی وجود ندارد.