جستجو در مقالات منتشر شده


24 نتیجه برای سلامت دهان

جلال پورهاشمی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده

بیان مسأله: دستیابی به سلامت دهان و دندان یکی از مهمترین اهداف پیشگیری در دندانپزشکی است و تحقق این امر در گرو ارتقای آگاهی و نگرش مردم است. از جمله افرادی که نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کنند، کارکنان بهداشتی شاغل در نظام شبکه‌های بهداشتی، درمانی کشور می‌‌باشند و آگاهی و نگرش آنان می‌تواند تأثیر مستقیمی بر جامعه تحت پوشش خود داشته باشد.

هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی و نگرش کارکنان بهداشتی استان قم درباره سلامت دهان و دندان انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و مقطعی، آگاهی و نگرش همه کارکنان شاغل در مراکز بهداشتی، درمانی، خانه‌های بهداشت و پایگاههای بهداشتی استان قم (187 نفر) مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه با استفاده از پرسشنامه‌ای انجام شد که شامل 10 سؤال در مورد آگاهی و 10 سؤال در مورد نگرش بود که توسط افراد مورد مطالعه تکمیل گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمونهای ANOVA و مقایسه چندگانه Tukey و همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: در این بررسی، میزان آگاهی زنان نسبت به مردان بالاتر بود و آزمون آماری این اختلاف را معنی‌دار نشان داد (05/0P<)؛ بین میزان آگاهی افراد با میزان تحصیلات آنان نیز ارتباط معنی‌داری وجود داشت و کارکنان با تحصیلات بالاتر آگاهی بهتری داشتند
(05/0P<)؛ بین آگاهی افراد، سن و سابقه خدمت آنان ارتباط معنی‌داری وجود داشت (05/0P<)؛ در مجموع میزان آگاهی و نگرش کارکنان بهداشتی استان قم درباره سلامت دهان و دندان در حد قابل قبولی تلقی گردید.

نتیجه‌گیری: میزان آگاهی و نگرش کارکنان بهداشتی در حد قابل قبولی بود ولی در حد مطلوب نبود و استمرار دوره‌های آموزشی و بازآموزی کاملاً ضروری به نظر می‌رسد.


افسانه پاکدامن، پریسا عارف،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه کشوری وزارت بهداشت حاکی از آن‌ است که پوسیدگی در کودکان پیش‌دبستانی شیوع بالایی دارد. به دلیل اهمیت گروه‌های پرخطر، هدف از این مطالعه ارزیابی برنامه ارتقاء سلامت دهان و دندان جهت کودکان پیش‌دبستانی شیرخوارگاه آمنه بود.

روش بررسی: دو مرکز مراقبت از کودکان پیش‌دبستانی انتخاب و بر‌اساس دسترسی، به گروه مداخله (شیرخوارگاه آمنه) و مقایسه (شیرخوارگاه شبیر) تقسیم شد. معاینه دندانی بر روی صندلی و با استفاده از آینه و پروب یکبار مصرف با استفاده از نور چراغ قوه دستی صورت گرفت و شاخص dmfs ثبت گردید. برنامه ارتقاء سلامت دهان و دندان شامل استفاده از فلوراید موضعی پس از درمان پوسیدگی‌های موجود، همچنین ارایه برنامه آموزشی جهت مربیان شیرخوارگاه در گروه مداخله ارایه گردید. در گروه مقایسه پس از معاینه اولیه فقط درمان معمول دندانپزشکی ارایه شد. مقایسه شاخص کلینیکی dmfs بین دو گروه در ابتدا و پس از سه ماه صورت گرفت. آنالیز یافته‌ها با استفاده از آزمون آماری Mann-Whitney و رگرسیون انجام شد.

یافته‌ها: 79 کودک در گروه مداخله و 51 کودک در گروه کنترل در مطالعه ارزیابی شدند. میانگین سنی کودکان در گروه مداخله برحسب سال (6/1SD=) 7/4 و در گروه مقایسه (2/1SD=) 6/4 بود. شاخص پوسیدگی در بررسی اولیه در گروه مداخله 23/10±86/6 و در گروه مقایسه 42/12±75/8 بود. میانگین شاخص dmfs بعد از مداخله در گروه مداخله 21/11±93/7 و در گروه کنترل 51/12±88/9 بوده است که با آزمون من‌ویتنی تفاوت معنی‌دار نشان نمی‌دهد. مقایسه در زیر گروه‌ها نشان داد که میانگین شاخص dmfs در گروهی که خدمات درمانی دندانپزشکی به همراه وارنیش فلوراید دریافت کرده بودند نسبت به گروه مشابه در شیرخوارگاه کنترل به طور معنی‌دار کمتر بوده است )05/0(Mann-Whitney U test, P<. کنترل اثر سایر متغیرها از جمله میزان پوسیدگی پایه و سن بر شاخص dmfs با آنالیز رگرسیون نشان داد که مقایسه دو گروه باید با کنترل اثر میزان پوسیدگی پایه ارزیابی شود.

نتیجه‌گیری: برنامه ارتقاء سلامت دهان و دندان شامل کاربرد فلوراید موضعی می‌تواند در گروه‌های پرخطر منجر به بهبود وضعیت شاخص‌های سلامت گردد.


سیمین‌زهرا محبی، صدیقه شیخ‌زاده، مسعود بیان‌زاده، عزیزالله باطبی،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تاثیر وضعیت دهان بر فعالیت روزانه، یکی از شاخص‌های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان است که عواقب فیزیکی، اجتماعی و روانی ناشی از وضعیت سلامت دهان را مورد سنجش قرار می‌دهد. هدف این مطالعه، بررسی این شاخص در بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.

روش بررسی: 499 بیمار مراجعه کننده به کلینیک درمانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در بهار سال 1390 در این مطالعه شرکت کردند و برای پاسخ به سوالات مربوط به شاخص ارزیابی اثرات وضعیت دهان بر فعالیت روزانه و ویژگی‌های دموگرافیک شامل جنس، سن و وضعیت تحصیلات قبل از دریافت هرگونه درمانی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. آنالیز داده‌ها با روش آماری رگرسیون خطی انجام شد.

یافته‌ها: 6/85% بیماران اظهار داشتند که در طی 6 ماه اخیر حداقل یک اثر وضعیت دهان بر فعالیت روزانه را تجربه کردند. بیشترین فعالیت مختل شده غذا خوردن (1/50%)، لبخند زدن و نشان دادن دندان‌ها بدون خجالت (8/12%) بوده است. میانگین امتیاز OIDP برای جمعیت مورد بررسی 6/5 و دامنه تغییرات آن بین 0 و 36 بود. مدل رگرسیون خطی که تاثیر متغیرهای جنس، سن و سال‌های تحصیل را بررسی می‌کرد نشان داد که افراد مسن و کسانی که تحصیلات کمتری داشتند، امتیاز OIDP بالاتری را کسب کردند.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه اثرات وضعیت دهان بر فعالیت روزانه آشکار بود. ارتباط بین سن، تحصیلات کم و افزایش تاثیر وضعیت دهان بر فعالیت‌های روزمره بر لزوم ارایه مراقبت‌های دهان و دندان پیشگیرانه جامع‌تر در بالغین، به ویژه در افرادی که از سطح تحصیلات کمتری برخوردارند، دلالت دارد.


ایمانه عسگری، آرزو ابن‌احمدی، محمدحسین خوشنویسان، فائزه اسلامی‌پور،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: از دیدگاه سلامت‌نگر، روش‌های حرفه‌ای تعیین نیاز به درمان با وجود ارزش و استفاده زیاد دارای نقایصی بوده و باید با روش‌های بیمار- محور جایگزین یا ادغام شود. هدف از انجام این مطالعه مقایسه و بررسی استفاده از شاخص کیفیت زندگی بر پایه پرسشنامهChild Oral Health Impact Profile (COHIP) و شاخص Aesthetic Component-Index of Orthodontic Treatment Need (AC) به عنوان دو روش سنجش بیمار- محور، با تعیین نیاز به درمان‌های ارتودنسی با استفاده از Dental Health Component-IOTN به عنوان روش سنجش حرفه‌ای نیاز بود.

روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی- تحلیلی در 597 نفر از دانش‌آموزان راهنمایی و دبیرستان شهر اصفهان با طیف سنی 13 تا 18 سال انجام شد. پس از تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی، جزء دندانی IOTN توسط دو معاینه‌گر آموزش دیده و کالیبره (ضریب توافق 9/0) اندازه‌گیری شد. همچنین دانش‌آموزان با استفاده از تصاویر دهگانه جزء زیبایی، وضعیت خود را نمره‌دهی کردند. آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمون‌های قدرت تشخیصی تست‌ها شامل حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی جهت مقایسه شاخص‌ها استفاده شد.

یافته‌ها: از 568 دانش‌آموز مورد مطالعه 7/16% براساس شاخص حرفه‌ای و 1/2% براساس ارزیابی خود، نیاز به درمان ارتودنسی داشتند. تنها 10% این افراد دو مشخصه ناهنجاری شدید و تأثیر بد بر کیفیت زندگی را به طور همزمان داشتند. با اینکه رابطه معنی‌داری میان درجه مال اکلوژن و کیفیت زندگی دیده شد، ارتباط شاخص COHIP با جزء دندانی ضعیف )16/0(r= و با جزء زیبایی درحد متوسط )37/0(r= بود (001/0P=). حساسیت AC بسیار ضعیف ولی دارای ویژگی بالایی بود و دو شاخص دیگر از حساسیت و ویژگی متوسطی برخوردار بودند.

نتیجه‌گیری: شاخص‌های بیمار- محور مورد مطالعه، قابلیت تعیین نیاز به درمان ارتودنسی را به تنهایی دارا نیستند، اما می‌توان از آن به عنوان ابزاری ضروری در کنار روش‌های حرفه‌ای در جهت تشخیص افراد اولویت‌دار در دریافت خدمات استفاده کرد.


عیسی محمدی زیدی، امیر پاکپور حاجی آقا، اصغر کاربرد، بنفشه محمدی زیدی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: ارتباط مستمر بیماران با دندانپزشکان، توانایی تشخیص عوارض اولیه مصرف تنباکو بر سلامت دهان و سلامت عمومی بدن، کلینیک‌های دندانپزشکی را تبدیل به بستری مناسب برای ارایه مشاوره‌های ترک سیگار کرده است. هدف از این مطالعه تعیین کارآیی مداخله آموزشی بر ترک سیگار در بیماران مراجعه کننده به کلینیک‌های دندانپزشکی با کاربرد مدل مراحل تغییر بود.

  روش‌ بررسی : مطالعه حاضر یک پژوهش شبه تجربی بود که در سال 1392 انجام شد. 40 بیمار سیگاری در درمانگاه‌های تخصصی در هر یک از گروه‌های مداخله و مقایسه پرسشنامه خود ایفای شامل سؤالات عمومی و دموگرافیک، مراحل تغییر، فرآیندهای تغییر، خودکارآمدی، توازن تصمیم‌گیری قبل و بعد از 6 ماه آموزش را تکمیل کردند. گروه مداخله 2 جلسه آموزشی به شیوه بحث گروهی به مدت 60 دقیقه را دریافت کرد. داده‌ها با آزمون‌های آماری کای اسکوئر، تی زوجی و مستقل، من ویتنی و ویلکاکسون آنالیز شدند.

  یافته‌ها: از حیث توزیع بیماران در مراحل تغییر (پیش تفکر، تفکر و آمادگی) بین گروه‌های مداخله (5/42، 35 و 5/22 %) و مقایسه (5/37، 35 و 5/27%) قبل از آموزش اختلاف معنی‌داری وجود نداشت (55/0= P ). پس از آموزش در گروه مداخله به ترتیب 20 و 10 درصد بیماران مراحل اجرا و نگهداشت ترک سیگار را گزارش کردند (001/0> P ). بعد از آموزش شاهد افزایش میانگین سازه فرایندهای تجربی، فرایندهای رفتاری، منافع و خودکارآمدی و کاهش میانگین سازه هزینه‌ها در گروه مداخله بودیم (001/0> P ) .

  نتیجه‌گیری : یافته‌ها نشانگر اثربخشی آموزش با استفاده از مدل مراحل تغییر در افزایش موارد ترک سیگار بیماران بود. لذا آشنایی دندانپزشکان با آموزش در قالب مدل مراحل تغییر به منظور ترک سیگار توصیه می‌شود.


مریم ربیعی،
دوره 29، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

سالخوردگی فرآیندی است که امروزه با رشد بسیار بالایی همراه است. با افزایش سن تغییرات بیولوژیک و فیزیولوژیک در ارگان‌های مختلف بروز می‌کند. تغییر در شرایط اجتماعی و اقتصادی، همراه شدن بیماری‌های سیستمیک و ناتوانی، تغییرات در وضعیت دهان و دندان همگی می‌توانند بر کیفیت زندگی افراد تأثیر بگذارند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات فرآیند سالمندی به طور کلی و به طور کلی خاص در دهان بود.

این مطالعه برگرفته از مقالات موجود در پایگاهای اطلاعاتی Pub Med, Google scholar و مقالات ایرانی از 1384-1395 می‌باشد. کلید واژه‌های مورد بررسی عبارت بودند از:Geriatrics Dentistry, oral health, oral medicine, risk factors . تغییرات دهانی سالمندان هماهنگ با وضعیت سیستمیک افراد یا به صورت جداگانه بروز می‌کند. این تغییرات در بافت سخت و بافت نرم اتفاق می‌افتد. پیامد هر یک از این تغییرات آسیب‌هایی است که بدلیل شرایط افراد، گاه امکان ترمیم و بازسازی را دشوار می‌گرداند.

با توجه به اینکه رشد جمعیت سالخورده در دنیا و ایران رو به افزایش است تدابیر لازم جهت مقابله با مشکلات دهان و دندان برای این دسته افراد باید در نظر گرفته شود. مهم‌ترین آن‌ها ویزیت‌های دوره‌ای به سبب کاستن از ریسک برخی بیماری‌ها از جمله سرطان‌های دهانی است. همچنین حفظ شرایط مناسب دندان‌ها و پریودنشیم نه تنها به طور خاص در سلامت دهان بلکه به طور گسترده‌تری بربرخی بیماری‌های سیستمیک از جمله بیماری‌های قلبی، ریوی، دیابت و غیره تأثیرگذار می‌باشد.


سیمین زهرا محبی، کتایون سرگران، طاهره السادات هجرتی،
دوره 30، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: افراد توانخواه با مشکلات پیچیده دهان و دندان مواجه می‌باشند. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان دانش و دیدگاه دندانپزشکان در رابطه با ارتقاء سلامت دهان در افراد توانخواه بود.
روش بررسی: در این بررسی از دندانپزشکان شرکت کننده در پنجاه و چهارمین کنگره بین‌المللی انجمن دندانپزشکی ایران در تهران سال 1392 دعوت شد پرسشنامه‌ای روا و پایا را شامل اطلاعات سن، جنس، شهر محل طبابت، تجربه درمان فرد توانخواه، 13 سؤال در حیطه دانش و یک سؤال در رابطه با اهمیت دریافت آموزش درزمینه ارتقاء سلامت دهان در افراد توانخواه پاسخ دهند. یافته‌ها با نرم‌افزار SPSS18 و توسط روش آماری رگرسیون خطی آنالیز گردید (05/0P˂).
یافته‌ها: 177 پرسشنامه جمع آوری شد. میانگین سنی افراد (1/10) 5/35 سال بود و 54% مرد بودند. میانگین نمره دانش دندانپزشکان 5/6 (انحراف معیار 5/2) از حداکثر قابل کسب 13 بود. 60% دندانپزشکان اظهار کردند که دریافت آموزش در رابطه با ارتقاء سلامت افراد توانخواه اهمیت دارد. دندانپزشکانی که سن کمتری داشتند و یا دارای تجربه کار قبلی بر روی بیماران توانخواه بودن نمره دانش بالاتری کسب کردند. دندانپزشکانی که سابقه درمان افراد توانخواه را داشتند اهمیت بیشتری جهت دریافت آموزش‌های مرتبط قائل بودند.
نتیجه‌گیری: نتاج حاصل نشان داد که دندانپزشکان در زمینه دانش مربوط به ارتقاء سلامت دهان در افراد توانخواه ضعیف هستند. اذعان بر اهمیت داشتن این آموزش توسط اکثریت دندانپزشکان، بر نیاز به بازنگری برنامه آموزشی (کوریکولوم) در این زمینه دلالت دارد.
 

سمیه شیخی، هاجر شکرچی زاده، زهرا سید معلمی،
دوره 31، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سواد سلامت دهان مراقبین کودک می‌تواند بر افزایش آگاهی و بهبود رفتارهای مرتبط با سلامت دهان کودکانشان مؤثر باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت دهان مادران با وضعیت سلامت دهان کودکان انجام شد.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای بر روی 202 زوج از کودکان پیش دبستانی 6 ساله شهر سمیرم و مادران آن‌ها انجام گرفت. سواد سلامت دهان مادران به وسیله پرسشنامه سواد سلامت دهان بزرگسالان و وضعیت دهان کودکان به وسیله معاینه و ثبت شاخص‌های dmft و pufa جمع‌آوری شد. داده‌ها توسط ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون T مستقل و آنالیز رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: از بین 202 کودک، 49% (99 نفر) دختر و بقیه پسر بودند. میانگین نمره سواد سلامت دهان مادران 2/63 (حداکثر قابل کسب=100) با انحراف معیار 9/18 بود. کودکان مادران با سواد سلامت دهان بالاتر، دندان‌های از دست رفته (mt) کمتر و دندان‌های پرشده (ft) بیشتری داشتند (05/0P<) اما بین سواد سلامت دهان مادران با تعداد دندان‌های پوسیده (dt)، dmft و pufa کودکان رابطه معنادار مشاهده نشد. dmft و pufa کودکان رابطه‌ مستقیم با سن مادر و رابطه معکوس با سطح تحصیلات و رفتارهای بهداشتی آن‌ها شامل استفاده روزانه از نخ دندان و مسواک داشت (05/0P<).
نتیجه‌گیری: بین سواد سلامت دهان مادران و وضعیت سلامت دهان کودکانشان از نظر تعداد دندان‌های پرشده و کشیده شده ارتباط معنیداری وجود داشت. بنابراین برنامه‌ریزی جهت بالا بردن سواد سلامت دهان مادران جهت بهبود سلامت دهان کودکان ضروری به نظر می‌رسد.

سحر بلانیان، مسعود میرزایی، سارا جام بر سنگ، سید عباس سادات حسینی،
دوره 32، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای پوسیدگی و بیماری‌های دهان و دندان به خصوص در سالمندان و توجه روز افزون مردم به استفاده از مفهوم کیفیت زندگی، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سلامت دهان و دندان بر کیفیت زندگی سالمندان شهر یزد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه علمی پژوهشی، با استفاده از داده‌های مطالعه سلامت مردم یزد (یاس) با حجم نمونه 9293 نفر در سال 94-1393 انجام شد. کلیه اطلاعات مورد نیاز از 1907 نفر از سالمندان 60 تا 70 سال از جمله کیفیت زندگی و شاخص‌های دهان و دندان از داده‌های پرسشنامه جامع مطالعه یاس استخراج گردید. داده‌ها با آزمون t مستقل و ضریب همبستگی اسپیرمن به وسیله نرم افزار SPSS16 تحلیل شد.
یافته‌ها: ارتباط معنیداری بین کیفیت زندگی و سلامت دهان و دندان مشاهده شد (01/0P<). همینطور نمره کیفیت زندگی و سلامت دهان و دندان با تحصیلات به طور معنی‌داری مرتبط بود (01/0P<).
نتیجه‌گیری: این مطالعه ارتباط مثبتی بین سلامت دهان و دندان و کیفیت زندگی نشان داد به طوری که سالمندان با سلامت دهان و دندان پایین‌تر از سطح کیفیت زندگی پایین‌تری برخور بودند.
 

آرزو خبازیان، فاطمه آذرنوش، سید محسن صادقی،
دوره 33، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های پریودنتال شایع بوده و نه تنها تهدیدی برای سلامت دهان و دندان بیماران و جامعه به حساب می‌آیند بلکه بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان و دندان نیز تأثیر می‌گذارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه تأثیر درمان غیر جراحی پریودنتال بر کیفیت زندگی مرتبط با بهداشت دهان و دندان در بیماران مبتلا به دو گروه عمده بیماری‌های پریودنتال (پریودنتیت و ژنژیویت) انجام شد.
روش بررسی: 47 بیمار مبتلا به ژنژیویت و پریودنتیت مراجعه کننده به بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی یزد در سال 98 مورد مطالعه قرار گرفتند.
 به منظور ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان، از پرسشنامه 14 سؤالی تأثیر سلامت دهان (OHIP-14) استفاده شد. در ابتدای مطالعه هر دو گروه بیماران پرسشنامه را تکمیل نمودند. سپس برای گروه پریودنتیت جرم‌گیری و تسطیح سطح ریشه و برای گروه ژنژیویت جرم‌گیری انجام شد. 12-9 هفته بعد از درمان پریودنتال بیماران مجدداً پرسشنامه را تکمیل نمودند. داده‌ها توسط نرم افزار  SPSS22 و آزمون‌های آماری T مستقل، مجذور کای، من ویتنی و ویلکاکسون تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ژنژیویت که قبل از درمان 68/18±11/19 بود، بعد از درمان به 41/11±26/13 رسید و میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پریودنتیت که قبل از درمان 80/9±29/23 بود، بعد از درمان به 68/9±95/13 رسید، که به طور معنی‌داری کمتر (بهتر) شده بود (05/0>P). بین میانگین نمره کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان در بیماران مورد بررسی بر حسب سن و جنس تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نشد (05/0 نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه درمان بیماری‌های پریودنتال باعث بهبود کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان در مبتلایان به بیماری‌های ژنژیویت و پریودنتیت می‌گردد.
 

یوسف احمدپور، سیمین زهرا محبی، سمانه رازقی،
دوره 33، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: ترس و اضطراب دندانپزشکی می‌تواند مانعی برای مراقبت‌های دندانپزشکی و در نتیجه سلامت ناکافی دهان و دندان در افراد باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین میزان اضطراب و ترس از دندانپزشکی در بالغین مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دانشکده‌ دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با وضعیت پوسیدگی‌های دندانی و عواقب بالینی پوسیدگی‌های درمان نشده بود.
روش بررسی: تحقیق به صورت مقطعی و توصیفی- تحلیلی روی مراجعین بالای 18 سال در سال 1398-1397 انجام شد. برای تعیین میزان ترس و اضطراب دندانپزشکی به ترتیب از دو پرسشنامه‌ استاندارد شامل شاخص ارزیابی ترس از دندانپزشکی (Dental Fear Scale) و شاخص اندازه گیری اضطراب دندانپزشکی اصلاح شده (Modified Dental Anxiety Scale) استفاده شد. متغیرهای دموگرافیک بیماران ثبت گردید و وضعیت پوسیدگی‌های دندانی و عواقب بالینی پوسیدگی‌های درمان نشده، به ترتیب با شاخص‌های DMFT (Decayed, Missing, and Filled Teeth) و PUFA (Pulpal involvement, Ulceration caused by dislocated tooth fragments, Fistula and Abscess) ندازه‌ گیری شدند. به منظور آنالیز آماری داده‌ها از آزمون همبستگی Pearson و مدل رگرسیون خطی چند گانه با روش Backward استفاده شد.
یافته‌ها: در مجموع 283 فرد بالغ با میانگین سنی 8/11±6/38 سال در این تحقیق ارزیابی شدند. میانگین نمرات اضطراب و ترس دندانپزشکی افراد به ترتیب برابر 49/4±04/12 و 87/33±16/41 بود. میزان تحصیلات به صورت معکوس (03/0=P، 14/0-=β) و وضعیت تأهل به صورت مستقیم (01/0=P، 17/0=β) رابطه معنی‌داری با میزان اضطراب داشتند. همچنین تأهل در میزان ترس از دندانپزشکی اثر معنی‌دار داشت (001/0>P، 25/0=β). همبستگی مستقیم و معنی‌داری بین اضطراب دندانپزشکی و اجزای D (001/0>P، 36/0=r) و M (02/0=P، 14/0=r) از شاخص DMFT دیده شد و ارتباط اضطراب دندانپزشکی و جزء U از شاخص PUFA معکوس و معنی‌دار (045/0=P،  12/0-=r) بود. ارتباط بین ترس دندانپزشکی با اجزای D (001/0>P، 36/0=r) و M (001/0>P، 23/0=r) از شاخص DMFT معنی‌دار و مستقیم بود.
نتیجه‌گیری: اضطراب دندانپزشکی در حد متوسط بود، اما ترس از دندانپزشکی چندان شایع نبود. اضطراب و ترس با وضعیت پوسیدگی دندان‌ها ارتباط داشت. با افزایش نمرات اضطراب و ترس، شاخص‌های پوسیدگی دندانی در نمونه‌ها افزایش می‌یافت.

سحر محمدی، برهان مرادویسی، محمد عزیز رسولی، فرانک شفیعی،
دوره 33، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات خونی مزمن بر جنبه‌های مختلف زندگی بیماران اثر منفی دارد. هدف از این مطالعه، ارزیابی سلامت دهان و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور و هموفیلی بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی درسال 1398 بر 56 بیمار هموفیلی و 35 نفر از بیماران تالاسمی ماژور بالای 15 سال انجام شد. پس از معاینه بالینی، شاخص‌های DMFT و CPITN اندازه گیری و سپس پرسشنامه‌های OHIP-14، خشکی دهان و SF36 توسط آن‌ها تکمیل شد. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های
Chi-square، T- test و ANOVA و توسط نرم افزار Stata14 آنالیز شد.
یافته‌ها: میانگین سن بیماران هموفیلی و بتا- تالاسمی به ترتیب معادل 3/32 و 2/26، شاخص DMFT 75/8 و 6/7 ( با برتری دندان‌های پوسیده) و شاخص CPITN نیز 26/2 و 02/2 بود. بر اساس شاخص CPITN، 6/19% و 20% از بیماران هموفیلی و تالاسمی به ترتیب لثه سالم داشتند. میانگین نمره کل کیفیت زندگی در مبتلایان به هموفیلی و تالاسمی به ترتیب 11/62 و 07/58 بود. همبستگی منفی و معنی‌داری بین نمره کل کیفیت زندگی و DMFT در هر دو گروه مشاهده شد (05/0>P). در بیماران تالاسمی بین حیطه‌های مختلف کیفیت زندگی و CPITN و OHIP-14 ارتباط معنی‌داری وجود داشت (05/0>P). بیماران دارای خشکی دهان، کیفیت زندگی پایین‌تری داشتند.
نتیجه‌گیری: بیماران هموفیلی و تالاسمی سلامت دهان نامطلوبی را نشان دادند. توسعه استراتژی‌های چند بعدی در جنبه‌های مختلف بیماری برای ارتقاء کیفیت زندگی در هر دو گروه بیماران ضروری است.

پدرام عابدی، میثم میرزایی، صهبا امینی، محمد مهدی نقیبی سیستانی،
دوره 33، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استخراج اطلاعات در مورد وضعیت مال‌ اکلوژن و سلامت دهان در کودکان نابینا به منظور برنامه ‌ریزی ارائه آموزش‌های ویژه در مراکز آموزشی بسیار حائز اهمیت است. از این رو هدف از این مطالعه بررسی وضعیت مال ‌اکلوژن و سلامت دهان را در کودکان و نوجوانان نابینا در استان مازندران بود.
روش بررسی: جامعه مورد مطالعه حاضر شامل 150 نفر از کودکان و نوجوانان نابینا 10 تا 18 سال بود که در سال 1398 به منظور شرکت در این مطالعه به مراکز دولتی (شامل بهزیستی) و خصوصی شهرستان‌های ساری، بابل، فریدون کنار و بابلسر استان مازندران مراجعه کرده بودند. اطلاعات مربوط به وضعیت ‌اکلوژن فک، شاخص‌ بهداشت دهان (OHI-S) و شاخص DMFT افراد از طریق معاینه بالینی استخراج شد. از آزمون‌های ANOVA و Chi-square جهت نحلیل دادها در نرم افزار SPSS23 استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین (انحراف معیار) DMFT نابینایان (67/4±) 25/10 بود. وضعیت بهداشت دهان  (OHI_S)%16 شرکت کنندگان خوب، 82% متوسط و %2 ضعیف بود. میان دختران و پسران از نظر وضعیت بهداشت دهان تفاوت معنی داری وجود نداشت (5/0=P). همچنین در ارتباط با وضعیت اکلوژن، 8/35% مال ‌اکلوژن کلاس I، 8/29% مال ‌اکلوژن کلاس II و 6/14% مال ‌اکلوژن کلاس III داشتند. مال اکلوژن کلاس II در دختران و کلاس I در پسران شایع‌تر بود (01/0P=).
نتیجه‌گیری: کودکان و نوجوانان نابینای ساکن استان مازندران پوسیدگی دندانی و همچنین میزان ناهنجاری‌های اکلوزالی فراوانی داشتند. رسیدگی به نیازهای دهان و دندان نابینایان می بایست در اولویت سیاست گذاران سلامت در استان قرار گیرد.

زهرا پورعسکری، حسین حصاری، رضا یزدانی،
دوره 33، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بارداری دوره‌ای است با تغییرات هورمونی و روانی، که می‌تواند بر سلامت دهان و دندان زنان تأثیر بگذارد. هدف از این مطالعه مروری، ارزیابی، تشریح و طبقه ‌بندی عوامل مؤثر بر وضعیت سلامت دهان و دندان زنان باردار بود.
روش بررسی: جستجوی اطلاعات با استفاده از کلید واژه‌های Pregnancy، “Pregnant women”، “Pregnant mothers”، Expectant mothers” و Dentistry، “Oral health”، “Dental health” در بانک‌های اطلاعاتی PubMed و Scopus در محدوده زمانی 2009 تا 2019 انجام گرفت. نتیجه جستجوی اولیه شامل 1435 مطالعه بود که 467 مطالعه به دلیل تکراری بودن حذف شدند. در نهایت 30 مقاله با متن کامل وارد مطالعه شدند. پیامد‌های سلامت دهان گروه‌بندی شده و روابط معنی دار با تعیین کننده‌ها و عوامل خطر گزارش شدند.
یافته‌ها: اکثر (70%) مطالعات به صورت مقطعی انجام شده بودند. در بین پیامدهای مورد بررسی، ویزیت دندانپزشکی، بیماری‌های پریودنتال و پوسیدگی دندانی بیشترین فراوانی را داشتند. بیشترین متغیرهای مستقل مورد بررسی، عوامل اقتصادی- اجتماعی و عوامل دموگرافیک بودند و بعد از آن عوامل رفتاری و عوامل توانمند کننده در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند. کمترین فراوانی مربوط به عوامل سیستمیک بود. تحصیلات و سن مادران، بیش از سایر متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار گرفته بودند و تقریباً در 40% مطالعات رابطه معنی‌دار با پیامد داشتند. مشاوره دندانپزشکی تنها در 3 مطالعه، بررسی شده و در هر سه مطالعه رابطه معنی‌دار با پیامد داشت.
نتیجه‌گیری: عوامل اقتصادی- اجتماعی، دموگرافیک و توانمند کننده بر سلامت دهان و دندان زنان باردار مؤثر است.

علیرضا عمرانی، پدرام دانش کاظمی، امیر منصور شیرانی، محمد امین حبیبی،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات گیجگاهی- ‌فکی ‌از ‌علل ‌شایع ‌مراجعه ‌بیمار ‌به مراکز ‌دندانپزشکی‌ است و با توجه به نقش عوامل مرتبط در ایجاد آن، هدف از ‌مطالعه حاضر، بررسی فراوانی نسبی فاکتورهای مرتبط با اختلالات گیجگاهی- فکی در مراجعین 20 تا 50 سال به درمانگاه‌های دندانپزشکی شهر اصفهان در سال 1397بود.
روش بررسی: ‌در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، ‌‌324 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه‌های شهر اصفهان در سال 1397 به صورت ‌تصادفی‌ انتخاب ‌شدند. فاکتورهای مرتبط با اختلال ‌مفصل ‌گیجگاهی- فکی و فاکتورهای دموگرافیک بیماران با معاینه کلینیکی توسط یک دندانپزشک آموزش دیده و خود اظهاری بیماران در فرم جمع آوری اطلاعات ثبت ‌گردید ‌و فراوانی و‌ ارتباط ‌آن‌ها ‌به وسیله ‌نرم ‌افزار ‌آماری SPSS 22 و ‌آزمون‌های chi-square ‌و Fisher و logistic regression سنجیده‌ شد.
یافته‌ها: حداقل یکی از علائم اختلال ‌مفصل ‌گیجگاهی- فکی در 7/40% از افراد مطالعه وجود داشت که بیشترین ‌فراوانی ‌مربوط ‌به دندان‌های خلفی از دست رفته (7/49%)‌ بود.‌ سابقه ‌در رفتگی ‌فک ‌در ‌مردها (014/0=P) ‌و ‌فراوانی‌ بی‌دندانی خلفی در ‌زن‌ها ‌بیشتر‌ بود (003/0=P). با ‌افزایش‌ سن‌، فراوانی بی‌دندانی خلفی (000/0=P) ‌و‌ گوش ‌درد‌ (009/0=P) افزایش ‌یافت.‌ فراوانی ‌دندان‌های خلفی از ‌دست‌ رفته ‌در‌ افراد ‌خانه‌‌دار (000/0=P) و فراوانی ‌گوش‌ درد ‌در ‌کارمندان (005/0=P) ‌و سابقه در رفتگی فک در افراد دارای شغل آزاد (047/0=P) ‌به ‌طور‌ معنی‌داری ‌بیشتر‌ از سایرین بود.
نتیجه‌ گیری: ‌شیوع بالای اختلالات مفصل گیجگاهی- فکی و عوامل مرتبط با آن مثل سابقه ‌در ‌رفتگی ‌فک، بی‌دندانی خلفی، ‌گوش ‌درد و دندان قروچه، نیاز به‌ توجه جهت شناسایی و درمان این ‌مشکلات‌ را می‌طلبد.

کتایون سرگران، سیمین زهرا محبی، افسانه تاجیک،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش امید به زندگی و کاهش میزان تولد باعث افزایش جمعیت سالمندان در جوامع مختلف شده و تقاضا از سیستم سلامت برای تأمین نیازهای درمانی افزایش یافته است. برای برآورده کردن این نیازها، ضرورت ارتقاء آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان پیشنهاد شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی در مورد سلامت دهان سالمندان انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی مقطعی، 150 دندانپزشک عمومی شرکت کننده در کنگره‌ سالیانه انجمن دندانپزشکان ایران در سال 1397 در تهران انتخاب شده و پرسشنامه‌ای خود ایفا روا و پایا را تکمیل کردند. این پرسشنامه دارای 5 بخش مربوط به آگاهی، نگرش و عملکرد در خصوص دوران سالمندی و سلامت دهان سالمندان بود. برای آنالیز داده‌ها از نرم ‌افزار SPSS23 و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سنی دندانپزشکان 3/34 سال (انحراف معیار: 1/9) بود. تعداد 92 نفر از شرکت کنندگان (3/%61) زن بودند. میانگین امتیازات دانش در خصوص دوران سالمندی 67/16 (از حداکثر 26، انحراف معیار: 31/4) و میانگین دانش مرتبط با سلامت دهان سالمندان 01/11 (از حداکثر 18، انحراف معیار: 81/2) بود. میانگین نگرش عمومی به سالمندان 1/19 (از حداکثر 30، انحراف معیار: 26/4)، میانگین نگرش مرتبط با سلامت دهان سالمندان 09/13 (از حداکثر 20، انحراف معیار: 65/2) و عملکرد مرتبط با سلامت دهان سالمندان 5/6 (از حداکثر 10، انحراف معیار: 96/2) بود. سن رابطه‌ معنی‌داری با دانش درباره‌ دوران سالمندی داشت (034/0P<) به طوری که با افزایش سن، امتیازات کمتری در دانش کسب شدند.
نتیجه‌گیری: دندانپزشکان عمومی شرکت کننده در کنگره انجمن دندانپزشکان ایران از سطح آگاهی، نگرش و عملکرد متوسطی درباره‌ سلامت دهان سالمندان برخوردار بودند. برنامه‌های آموزشی مناسب برای ارتقاء دانش، نگرش و عملکرد دانشجویان دندانپزشکی در خصوص سلامت دهان سالمندان باید در دانشکده‌های دندانپزشکی برنامه ریزی شود.

بیتا حیدر زاده، بهاره طحانی، ایمانه عسگری،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: معلمان مدارس ابتدایی نقش کلیدی در فراهم کردن اطلاعات پایه‌ای در خصوص سلامت برای دانش آموزانشان دارند و آگاهی، نگرش و عملکرد آنان بر سلامت دهان و شکل گیری رفتارهای بهداشتی دانش آموزان مؤثر است. هدف این مطالعه ارزیابی تأثیر مداخله آموزشی بر آگاهی، نگرش و عملکرد آموزگاران در خصوص سلامت دهان و دندان در قالب طرح مدارس دوست‌دار سلامت دهان بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی قبل و بعد، در سال 1398 در 5 مدرسه طرح دوست‌دار سلامت دهان شهر اصفهان انجام شد. پرسشنامه‌ سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد معلمان در 4 قسمت دموگرافیک، آگاهی، عملکرد و نگرش بر اساس پرسشنامه پایا و روای قبلی شامل 24 سؤال آگاهی، 9 سؤال نگرش و 5 سؤال عملکرد تهیه شد. اطلاعات از 63 نفر از معلمان در 5 دبستان گروه مداخله قبل و دو ماه بعد از برگزاری دو کارگاه آموزشی- نگرشی جمع آوری شد. پس از تکمیل، اطلاعات با آزمون‌های ویلکاکسون برای مقایسه قبل و بعد و کراسکال- والیس برای ارتباط با عوامل زمینه ای در نرم افزار SPSS21 آنالیز گردید (05/0=α).
یافته‌ها: بعد از اجرای مداخله آموزشی، نمره آگاهی از 8/3±1/14 به 7/3±5/18 افزایش یافت (001/۰>P). در حدود 34 درصد از معلمان در ابتدای مطالعه دانش بالای حد تسلط داشتند که در نهایت به 76% ارتقاء یافت. نگرش معلمان از 5±6/34 به 6/4±4/31 کاهش معنی‌داری یافت (001/۰>P). در ابتدای مطالعه %89 از آنان دارای نگرش مثبتی به برنامه‌های سلامت دهان بودند که در پایان طرح به 84% کاهش یافت. در قسمت عملکرد 5/63% از معلمان به فلوراید موجود در خمیردندان خود دقت می‌کردند که پس از برگزاری کارگاه به 3/87% رسید و نمره عملکردی معلمان بعد از مداخله از 07/3 به 39/3 افزایش یافت (012/۰>P).
نتیجه ‌گیری: بسته مداخله‌ای آموزشی معلمان در مدارس دوست‌دار سلامت دهان باعث بهبود سطح دانش و عملکرد شد، ولی سطح نگرش را به میزان اندکی کاهش داد. با این وجود، به دلیل اهمیت تغییر نگرش در معلمان و وجود موانع ساختاری و برنامه‌ای در ادغام مسائل بهداشتی در آموزش مدارس، مدل‌های دیگری نیز باید ارزیابی و مقایسه شود.

پرستو صفانیا، رها برهمند، امیر محمد صفانیا،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع ویروس کرونا و محدودیت در دسترسی به خدمات درمانی در اجتماع، به وضوح نگرانی‌های عدیده‌ای به وجود آمده است و زندگی افراد به ویژه سالمندان را با مشکلاتی مواجه ساخته است. سالمندان بیشتر از گروه‌های سنی دیگر در خطر ابتلا به این ویروس هستند. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت خدمات دندانپزشکی سالمندان در دوران شیوع کرونا و ارائه راهکارهای مرتبط با بهداشت دهان و دندان سالمندان در پاندمی کرونا است.
روش بررسی: مطالعه حاضر با روش مروری انجام گرفت. کلیدواژه‌ها عبارت بودند از: ویروس کرونا و دندانپزشکی، دندانپزشکی و سالمندان، کرونا و سالمندان. مقالات براساس یافته‌ها و متون مرتبط انتخاب شدند. مقالات انگلیسی زبان با استفاده از موتورهای جستجو Google Scholar،Science direct ،PubMed  و Research Gate انتخاب شدند. منابع در بازه زمانی دی ماه 98 تا مهر ماه 99 مورد بررسی قرار گرفتند.
بر اساس معیارهای ورود و خروج 15 مقاله بررسی شد.

یافته‌ها: یافته‌های تحقیقات نشان دادند که اغلب پژوهش‌ها به اهمیت دندان پزشکی سیار و دندان پزشکی از راه دور اشاره داشته‌اند. در پاندمی کرونا، تشخیص صحیح مشکل بیمار و تعیین بهترین روش درمانی برای فرد سالمند بسیار مهم است و باید از ورود غیر ضروری سالمندان به دندانپزشکی جلوگیری شود.
نتیجه گیری: بسیاری از سالمندان از پیگیری درمان بیماری‌های دهان و دندان در دوران کرونا، به دلیل ترس از ابتلا به کرونا، هزینه‌های زیاد دندانپزشکی، عدم دسترسی به خدمات مناسب، ممانعت می‌کنند و این امر موجب مشکلات جبران ناپذیری در سلامت آن‌ها خواهد شد. از این رو ارائه راهکارهایی کاربردی جهت سهولت درمان این گروه سنی، پیشنهاد می‌گردد.

مصطفی مطلبی، مریم صادقی پور، نیکا مهرنیا، محمد بهناز، ناهید محمدنیا،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه اضطراب آزمون یکی از مهم‌ترین مشکلات دانش آموزان سال آخر دبیرستان می‌باشد. اضطراب علاوه بر تأثیرات سیستمیک، می‌تواند با ایجاد اخلال در رفتارهای بهداشتی دهان و دندان، بر روی سطح سلامت دهان و دندان تأثیرگذار باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط اضطراب با متغیرهای مرتبط با سلامت دهان در دانش آموزان سال آخر دبیرستان پیش از آزمون کنکور بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، سطح اضطراب و متغیرهای مرتبط با سلامت دهان در 180 دانش آموز سال آخر دبیرستان، در سه مقطع زمانی در طول سال تحصیلی 1398-1397 در شهر تهران، توسط پرسشنامه و یک بار معاینه بالینی اندازه گیری شد. دو پرسشنامه اضطراب آزمون فریدمن و پرسشنامه استاندارد شده رفتارها و عادات سلامت دهان و دندان توسط آزمون‌های Friedman Bonferroni و Generalized estimating Equations با نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته‌ها: با نزدیک شدن به کنکور، برخی متغیرهای مرتبط با سلامت دهان مانند: الگوی استفاده از مسواک، خواب روزانه، دفعات مصرف غذای فوری (فست فود) و مصرف میان وعده‌های شیرین تغییر می‌کنند (05/0>P) تغییرات خواب روزانه با تغییرات اضطراب ارتباط معنی‌دار دارد (022/0=P). با توجه به نتایج تحلیل اندازه‎های تکرار شونده (Repeated Measures Analysis)، تغییرات معنی‌داری بین میانگین نمره جنبه خطای شناختی سه زمان مشاهده شد (001/0>P)، همچنینن با توجه به نتایج آزمون بنفرونی (Bonferroni Test) این تغییرات معنی‌دار مربوط به تفاوت میانگین نمره خطای شناختی 6 ماه قبل از کنکور و 3 ماه قبل از کنکور (001/0>P))، 6 ماه قبل از کنکور و 1 ماه قبل از کنکور (001/0>P) و 3 ماه قبل از کنکور و 1 ماه قبل از کنکور (001/0>P) می‎باشد که در هر سه حالت با نزدیک شدن به زمان کنکور نمره خطای شناخت به طور معنی‌داری کاهش یافته است و با توجه به اینکه نمره پایین‌تر در این شاخص نشان دهنده سطح اضطراب آزمون بالاتر است، هرچه به کنکور نزدیک‌تر شویم سطح اضطراب آزمون در بعد خطای شناختی بیشتر می‌شود.
نتیجه گیری: اضطراب تحصیلی کنکور سراسری می‌تواند بر روی برخی از متغیر‌های سلامت دهان مانند خواب روزانه تأثیر گذار باشد، اما با سایر متغیر‌ها ارتباط ندارد.

الیا رعنایی، فاطمه رحمت‌زاده یوسف‌آبادی، صابر بابازاده، علی کاظمیان،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه سنجش باورهای شبه‌ علمی و نا معتبر ایرانیان درباره سلامت دهان بود.
روش بررسی: فهرست 169 باور شبه‌ علمی و نا معتبر ایرانیان در مورد سلامت دهان که در فاز قبلی مطالعه جمع‌آوری شده بود به یک نمونه هدفمند شامل 13 نفر از اساتید دانشکده دندانپزشکی مشهد ارسال شد. 34 گزاره شبه ‌علمی که در بین ایرانیان شایع‌تر دانسته می‌شد، استخراج شد. سپس با دریافت نظرات یک نمونه 21 نفره اساتید دندانپزشکی در مورد نامعتبر و شبه‌ علمی بودن گزاره‌ها و بازبینی نگارشی آن‌ها، فهرستی شامل 21 باور شبه‌ علمی برای تهیه پرسشنامه نهایی به‌ دست آمد. نهایتاً پرسشنامه را 44 نفر جهت سنجش راحتی و واضح بودن متن و محاسبه آلفای کرونباخ و سنجه Kuder Richardson به عنوان شاخص پایایی همگنی و 15 شرکت کننده با فاصله زمانی یک ماه جهت ارزیابی آزمون باز آزمون و پایایی ثبات تکمیل کردند.
یافته‌ها: پرسشنامه شامل 21 باور با طیف لیکرت سه، یا چهار گزینه‌ای یا سنجه دو حالتی طراحی شد. آلفای کرونباخ استاندارد‌شده معادل 641/0 و سنجه Kuder Richardson معادل 514/0 به ‌دست آمد که نشانه پایایی همگنی متوسط تا خوب پرسشنامه است. شاخص Interclass Correlation Coefficient (ICC) معادل 863/0 به‌دست آمد که نشان‌دهنده پایایی ثبات خیلی خوب پرسشنامه بود. همچنین ضریب کاپای هر 21 گزاره با صفر اختلاف معنی‌دار داشت (05/0P<) و از 605/0 تا 1 را شامل می‌شد.
نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاضر پرسشنامه‌ای است جهت سنجش میزان باورمندی مردم ایران به گزاره‌های شبه‌ علمی و نا معتبر درباره سلامت دهان. این پرسشنامه، جامعه متخصصان سلامت دهان و دندانپزشکی را یاری خواهد رساند تا سطح آگاهی مردم ایران درباره سلامت دهان را ارتقاء بخشند.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb