زمینه و هدف: درمان معمول هیپرپلازی فیبروز آماسی یا اپولیس فیشوراتوم، هنگامی که برای مدت زمانی باقی مانده باشد و در بافت هیپرپلاستیک، فیبروز مشاهده شود، قطع ساده توسط تیغ جراحی و نزدیک کردن بافت باقیمانده توسط بخیه منقطع یا ممتد میباشد. پس از ورود لیزر به عنوان پدیدهای نوین در عرصه پزشکی، لیزر دیاکسیدکربن نیز به عنوان جایگزینی برای تیغ جراحی، در جراحیهای نسوج نرم مطرح گردید. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تیغ جراحی و لیزر دیاکسیدکربن در جراحی اپولیس فیشوراتوم و نیز ارزیابی ویژگیهای استفاده از لیزر دیاکسیدکربن انجام شد.
روش بررسی: در این تحقیق که به صورت کارآزمایی بالینی انجام پذیرفت، 12 بیمار دارای ضایعه اپولیس فیشوراتوم نسبتاً قرینه در قسمت قدام فکین انتخاب شدند. ضایعه از خط وسط به دو قسمت، تقسیم گردید. در هر بیمار یک قسمت که به صورت تصادفی انتخاب شده بود، توسط لیزر دیاکسیدکربن و قسمت دیگر توسط تیغ جراحی، مورد درمان قرار گرفتند. قسمت جراحیشده توسط تیغ جراحی، به صورت ممتد بخیه زده شد. در مورد متغیرهای کمّی از آزمون Paired Sample t و در مورد متغیر رتبهای از آزمون غیرپارامتری Wilcoxon- Sign استفاده شد. زمان انجام جراحی در هر قسمت و نیز میزان بهبود در روز هفتم و چهاردهم تعیین گردید؛ در روز چهاردهم، علاوه بر این کار، عمق وستیبول در هر قسمت محاسبه شد. 05/0P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: زخم ناشی از لیزر دیاکسیدکربن در جراحی حذف اپولیس فیشوراتوم، در روز هفتم و چهاردهم پس از جراحی، بهبود بهتری نسبت به زخم ناشی از تیغ جراحی نشان داد؛ به طوری که در روز هفتم در 11 مورد و در روز چهاردهم در 10 مورد، زخم ناشی از لیزر دیاکسیدکربن، بهبود بهتری را نشان داد؛ اما در هیچ یک از نمونهها تشکیل اپیتلیوم به صورت کامل مشاهده نشد. عمق وستیبول در دو قسمت نسبت به هم دارای اختلاف آماری معنیداری بود (05/0P<). زمان انجام جراحی نیز در دو قسمت، دارای اختلاف آماری معنیداری بود (05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به کاهش شدید عمق وستیبول هنگام استفاده از تیغ جراحی و همچنین زمان کمتر جراحی با لیزر دیاکسیدکربن، و نیز میزان ترمیم زخم، استفاده از لیزر دیاکسیدکربن برای جراحی اپولیس فیشوراتوم، نسبت به تیغ جراحی دارای مزیتهای بیشتری میباشد.