جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای نانوهیبرید

سیده فاطمه بصری، رفعت باقری، مریم السادات توانگر،
دوره 31، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین علل عدم موفقیت ترمیم‌های کامپوزیتی شکستن و تغییر رنگ این ترمیم‌ها می‌باشد. لذا هدف از این مطالعه بررسی میزان نیروی چقرمگی شکست و تغییر رنگ 3 کامپوزیت نانوهیبرید در محیط خشک و مرطوب به مدت 60 روز بود.
روش بررسی: سه نوع کامپوزیت رزینی انتخاب شد. برای هر ماده ۳۶ نمونه مستطیلی آماده شد و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و در دمای ۳۷ درجه سانتی‌گراد در محیط خشک یا درون آب مقطر قرارداده شدند. در هر گروه نمونه‌ها بر اساس مدت زمان نگهداری (۱، ۷ و ۶۰ روز) به سه زیرگروه کوچک‌تر تقسیم شدند (۶n=). پس از هر دوره زمانی به منظور انجام آزمایش نیروی چقرمگی شکست، نمونه‌ها در دستگاه تست فشار قرار داده شدند و با سرعت 5/0 میلی‌متر در دقیقه تحت نیروی فشاری قرار گرفتند. رنگ اولیه و نهایی نمونه‌ها نیز توسط دستگاه اسپکتروفتومتر ثبت شد. داده‌های به دست آمده با آزمون‌های آماری ANOVA و Kruskal-Wallis ارزیابی شد.
یافته‌ها: میانگین نیروی چقرمگی شکست همه مواد در بازه زمانی 60 روز در محیط مرطوب کمتر از محیط خشک بود. اما بجز در مورد aura Bulkfil  (001/0P=). برای بقیه تفاوت معنی دار نبود. تغییر رنگ برای    Tetric Evoceram Bulkfilو حتی به میزان بیشتری برای aura Bulkfil در محیط مرطوب و خشک به طور معنی‌داری متفاوت بود (004/0P=). بالاترین ثبات رنگ درaura  وکمترین در Tetric Evoceram دیده شد.
نتیجه‌گیری: نگهداری نمونه‌ها در محیط مرطوب نسبت به محیط خشک، میزان استحکام به شکست کمتر و تغییر رنگ بیشتری را نشان دادند.
 

عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، مهسان ششمانی، هاله کرمی، الهام مطلبی،
دوره 32، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مواد بلیچینگ می‌توانند موجب تغییر رنگ و ترنسلوسنسی کامپوزیت‌ها شوند. با توجه به استفاده روز افزون ازکامپوزیت‌های دارای ذرات نانو و بابیس سایلوران، هدف از این مطالعه بررسی تغییرات رنگی و ترنسلوسنسی این مواد بعد از کاربرد مواد بلیچینگ بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی تعداد 198 دیسک به سه گروه 66 تایی شامل کامپوزیت میکروهیبرید Z250، کامپوزیت نانوهیبریدZ350 و کامپوزیت با بیس سایلوران P90 تقسیم شدند. روی نیمی از نمونه‌ها در هر گروه بعد از اچینگ، ریباندینگ انجام شد. سپس ارزیابی رنگ و ترنسلوسنسی پایه نمونه‌‌‌‌ها با دستگاه اسپکتروفتومتر انعکاسی با سیستم CIELAB، اندازه‌گیری شد. هر گروه کامپوزیتی به سه زیر گروه بلیچینگ هیدروژن پراکساید 40% و بلیچینگ کاربامید پراکساید 20% و کنترل تقسیم شدند. سپس ارزیابی نهایی رنگ و ترنسلوسنسی نمونه‌ها بر اساس سیستم CIE l*a*b* با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر انعکاسی (II-X Rite, USA) انجام و تغییرات آن‌ها محاسبه گردید. آنالیز داده‌ها با استفاده از تست‌های آماری Mann-Whitney و Kruskal Wallis انجام شد.
یافته‌‌‌‌ها: اثر نوع کامپوزیت و ماده بلیچینگ و استفاده از ماده باندینگ، بر سطح نمونه‌‌‌‌ها معنی‌دار بود (001/0P<). تغییرات رنگی در کامپوزیت میکروهیبرید از نانوهیبرید و سایلوران بیشتر بود (001/0P<). همچنین تغییرات رنگی در گروه بلیچینگ کاربامید پراکساید 20% به صورت معنی‌داری از گروه هیدروژن پراکساید %40 و کنترل بیشتر بود (001/0P<) (3/3E>). نتایج تغییر ترنسلوسنسی و تغییرات رنگ همسو بودند.
نتیجه‌گیری: بر اساس این مطالعه بیشترین تغییرات رنگ و ترنسلوسنسی در کامپوزیت میکروهیبرید بعد از اعمال کاربامید پراکساید 20% ایجاد شد. نمونه‌‌‌‌های ریباند شده کمتر تحت تأثیر بلیچینگ قرار گرفتند. کمترین نتایج تغییر رنگ و نسلوسنسی مربوط به کامپوزیت نانوهیبرید بود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb