23 نتیجه برای پانورامیک
فرزانه کاویانی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1380 )
چکیده
به هنگام استفاده از هرگونه تابش یونیزان، اثرات مضر آن نیز باید مدنظر باشد. بطور کلی اطلاعات سودمند تشخیصی و درمانی حاصله از تکنیکهای مختلف رادیوگرافی از جمله پرتونگاریهای مورد نیاز ایمپلنت های دندانی، باید در مقابل خطر و معایب آنها مورد ارزیابی قرار گیرد. اندازه گیری مقادیر دوز جذبی بافتهای بحرانی می تواند به عنوان یک راهنما برای تعیین چنین خطری استفاده گردد که یکی از اهداف این تحقیق می باشد؛ همچنین هدف دیگر این تحقیق مقایسه دوز جذبی نواحی آناتومیک مختلف در حین پرتونگاریهای مورد نیاز ایمپلنت های دندانی می باشد. در این بررسی که روی فانتوم نیم تنه انسانی Rando با استفاده از دوزیمترهای ترمولومینسانس لیتیوم فلوراید انجام شد، این نتیجه به دست آمد که دوز جذبی بافتهای بحرانی به واسطه سی تی اسکن بیشتر از توموگرافی خطی و دوز جذبی ناشی از این دو تکنیک بیشتر از پانورامیک می باشد. ارگانهای بحرانی در این تحقیق عبارتند از: چشم، غده تیروئید، غدد بزاقی، مغز، مغز استخوان و پوست. سایر نتایج به قرار زیر است: - میزان جذب اشعه در غده تیروئید در حین انجام سی تی اسکن از فک پایین نسبتا بالا بود و این امر استفاده از حفاظ تیروئید را ضرروی می سازد. - در مورد غدد بزاقی، پاروتید بیشتر از دو غده دیگر جاذب اشعه بود و در مورد سی تی ماگزیلاری، توموگرافی خطی قدامی و خلفی و پانورامیک بیشترین دوز جذبی را در بین ارگانهای بحرانی فوق تشکیل می دهد. بیشترین مقدار دوز جذبی اشعه این غده در مورد سی تی فک بالا بود (27930 میکروگری) که در مقایسه با مقدار 10 گری که سبب ایجاد التهاب حاد در این غده می گردد ناچیز است. - در مورد پوست بیشترین دوز جذبی مربوط به تکنیک سی تی فک پایین بود که زیر حد ایجاد اریتم و سرطان زایی می باشد. - حداکثر میزان جذب اشعه در مغز استخوان در مورد سی تی فک پایین بود (لوسمی جزو بیماریهای غیر آستانه ای است).
مسعود بیانزاده، حسن شکری،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1382 )
چکیده
بیان مسأله: پروتزهای متحرک از جمله درمانهایی است که در مراحل معاینه، تشخیص و طرح درمان آن نیاز به انجام رادیوگرافی کاملاً محسوس میباشد؛ چرا که برخی از بیماران که متقاضی دریافت درمانهای پروتزهای متحرک میباشند، دارای ریشههای باقیمانده، دندانهای نهفته، کیست و یا تومور هستند که گاهی فقط در رادیوگرافی مشخص میشوند.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان و درصد ریشههای باقیمانده، دندانهای نهفته و موارد مشکوک به پاتولوژی، در رادیوگرافیهای پانورامیک بیماران مراجعهکننده به بخش پروتزهای متحرک چهار مرکز دانشگاهی و پنج مرکز درمانی عمومی انجام شد.
روش بررسی: با استفاده از روش بررسی بیماران Case Series پرونده مراجعهکنندگان به چهار دانشکده دندانپزشکی و پنج مرکز درمانی عمومی بررسی شدند و در این میان 1232 رادیوگرافی پانورامیک از نظر وجود ریشههای باقیمانده, دندانهای نهفته و حالات پاتولوژیک مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از 850 رادیوگرافی پانورامیک مربوط به بیماران متقاضی دریافت درمان پروتز کامل 3/1% دارای دندانهای نهفته، 5/9% دارای ریشههای باقیمانده و 4/0% دارای ضایعات پاتولوژیک بودند. از 382 رادیوگرافی پانورامیک بیماران متقاضی درمان پروتز پارسیل متحرک، 9/2% دندان نهفته، 11% ریشه باقیمانده و 1/0% ضایعات پاتولوژیک داشتند.
نتیجهگیری: پس با توجه به معنیدار و محسوس بودن درصد مشکلات در ریجهای باقیمانده که به این موارد باید وضعیتهای پاتولوژیک مربوط به ساختمانهای دندانهای باقیمانده و انساج نگهدارنده آنها که باید پایه پروتز پارسیل قرار گیرند را نیز افزود. مجدداً بر ضرورت تجویز رادیوگرافی پانورامیک در بیماران بیدندان و نیمهبیدندان تأکید میگردد.
محمد تقی چیت سازی، فرزانه کاویانی، جواد یزدانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1383 )
چکیده
بیان مسأله: با وجود محدودیتهای رادیوگرافی، تشخیص مناسب ضایعات پریودنتال بدون در اختیار داشتن رادیوگرافیهای دقیق امکانپذیر نمیباشد؛ زیرا رادیوگرافی، تصویر قابل مشاهدهای از استخوان پشتیبان را در اختیار قرار میدهد و به عنوان معیار ثابتی از مقدار استخوان پشتیبان در طی مطالعه عمل مینماید.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه دقت سه نوع رادیوگرافی پریاپیکال، بایتوینگ و پانورامیک در تعیین فاصله کرست استخوان آلوئول تا محل (Cementoenamel Junction) CEJ دندانها انجام شد.
روش بررسی: در این تحقیق مقطعی، 120سطح اینترپروگزیمالی دندانها به هنگام جراحی توسط پروب پریودنتال اندازهگیری و با عنوان اندازه واقعی ثبت گردید. قبل از جراحی 40 سطح تحت رادیوگرافی بایتوینگ، 40 سطح تحت رادیوگرافی پریاپیکال و 40 سطح تحت رادیوگرافی پانورامیک قرار گرفته بودند و فاصله CEJ تا کرست استخوان آلوئول بر روی نگاره رادیوگرافی توسط پروب پریودنتال اندازهگیری و ثبت شده بود. هر روش در گروهی جداگانه مورد تحلیل آماری قرار گرفت و ضریب همبستگی Pearson برای دادهها مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: هنگامی که ضخامت استخوان باقیمانده برای جراح در حد میلیمتر هم حائز اهمیت باشد، رادیوگرافی بایتوینگ از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ ولی هنگامی که تحلیل استخوان در حد متوسطی است، رادیوگرافی پانورامیک به دلیل این که در 89% موارد، تغییرات استخوانی را نزدیک به میزان واقعی نشان میدهد، میتواند مورد قبول باشد. همچنین بین میزان واقعی فاصله CEJ تا کرست استخوان و این فاصله در رادیوگرافی پریاپیکال همبستگی زیادی وجود داشت (94/0r= و 000/0P<). همبستگی Pearson در رادیوگرافی بایتوینگ و میزان واقعی نیز بسیار زیاد بود )98/0r= و 000/0P<). این همبستگی در بین رادیوگرافی پانورامیک و میزان واقعی نسبت به روشهای رادیوگرافی بایتوینگ و پریاپیکال کمتر بود (72/0r = و 000/0P<). از طرفی در نواحی قدامی برای اندازهگیری تغییرات استخوان، روش رادیوگرافی پریاپیکال با ضریب همبستگی93/0 نسبت به روش رادیوگرافی پانورامیک با ضریب همبستگی72/0 برتری دارد و پیشنهاد میگردد برای یررسی تغییرات استخوانی در این نواحی از رادیوگرافی پریاپیکال استفاده شود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد، در مواردی که تغییرات استخوانی در حد شدید یا متوسط باشد، رادیوگرافی بایتوینگ از اهمیت ویژهای در تعیین تشخیص برخوردار است؛ اما در مواردی که تحلیل استخوان اندکی وجود داشته باشد، میتوان از رادیوگرافی پانورامیک استفاده نمود تا بیمار در معرض تشعشع بیشتری قرار نگیرد.
داریوش گودرزی پور، حوریه باشیزاده، احمد رضا طلایی پور، عباس نجفی مطلق،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از درمانهای دندانپزشکی بهبود بهداشت دهان، حفظ دندانها و به حداقل رساندن احتمال بروز بیماری است. هر چند اطلاعات حاصل از رادیوگرافی دارای فواید مشخصی برای بیمار است ولی بیمار را با خطرات احتمالی پرتوگیری روبرو میسازد. در اواسط دهه هشتاد میلادی FDA دستورالعمل خاصی برای تهیه رادیوگرافی تدوین نموده است. هدف از این مطالعه، تعیین دلایل تجویز کلیشههای پانورامیک و میزان تطابق آن با دستورالعملهای پیشنهادی توسط FDA در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 1384-1385 بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی میباشد که برروی 250 بیمار ارجاع داده شده از بخشهای مختلف دانشکده به بخش رادیولوژی جهت تهیه رادیوگرافی پانورامیک انجام شده است. شکایت اصلی بیمار و علائم بالینی در چک لیست تهیه شده ثبت و در پایان، یافتهها بر اساس تطبیق با دستورالعمل FDA طبقهبندی گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که تجویز رادیوگرافی پانورامیک در 2/97% درصد موارد منطبق بر دستورالعملهای FDA بوده است.
نتیجه گیری:روند تجویز رادیوگرافی پانورامیک در دانشکده مطلوب بوده و با استاندارد مورد نظر تطابق دارد؛ این امر میتواند به دلیل آموزشی بودن محل انجام این تحقیق باشد.
حوریه باشیزاده فخار، فرید ابوالحسنی، طاهره محتویپور،
دوره 21، شماره 1 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازهگیری دقیق استخوان برای تعیین ابعاد ایمپلنت ضروری است. جراح بایستی برای نیل به موفقیت از دقت روشهای مختلف تصویربرداری آگاهی کافی داشته باشد. هدف از این مطالعه مقایسه دقت توموگرافی خطی و رادیوگرافی پانورامیک در تعیین فواصل عمودی و همچنین دقت توموگرافی خطی در تعیین ضخامت استخوان فک پایین بود.
روش بررسی: در این مطالعه که از نوع بررسی روشها بود، فواصل عمودی بین نشانههای فلزی در راس کرست و دیواره فوقانی کانال مندیبولار بر روی مقاطع توموگرافی و رادیوگرافی پانورامیک در 23 محل از چهار مندیبل خشک اندازهگیری شد. عرض مندیبل نیز در همان مقاطع توموگرافیک تعیین گردید. سپس استخوانها از محلهای نشانهگذاری شده بوسیله اره برقی برش داده شدند. اندازههای به دست آمده از تصاویر با واقعیت مقایسه شدند.
یافتهها: ضرایب بزرگنمایی عمودی دستگاه برای توموگرافی و رادیوگرافی پانورامیک به ترتیب 79/1 (17/0=SD) و 69/1 (23/0=SD) و برای بزرگنمایی افقی در توموگرافی 47/1 (17/0=SD) تعیین گردید. ضریب همبستگی پیرسون بین توموگرافی خطی و واقعیت در ابعاد عمودی (968/0r= ,001/0p<) و ضخامت (813/0r= ,001/0p<) معنیدار بود. این ضریب برای رادیوگرافی پانورامیک ضمن معنیداری (795/0r= ,001/0p<) کوچکتر از موارد دیگر بود. با احتساب ضریب بزرگنمایی پیشنهاد شده توسط کارخانه سازنده، میانگین مطلق اختلافات بین اندازههای عمودی در توموگرافی خطی و رادیوگرافی پانورامیک به ترتیب 5/2 میلیمتر (4/3=SD) و 8/3 میلیمتر (65/1=SD) محاسبه شد. میانگین مقادیر مطلق خطا برای اندازهگیری ضخامت بوسیله توموگرافی خطی نیز 3/0 میلیمتر (13/1=SD) بود. فقط 3/4% از اندازههای عمودی و 5/56% از اندازهگیریهای ضخامت در توموگرافی و 3/4% اندازهها در رادیوگرافی پانورامیک در محدوده خطای قابل قبول یعنی 1 میلیمتر قرار داشتند. با کاربرد معادله رگرسیون خطی 87% اندازه ها در توموگرافی خطی برای محاسبه ارتفاع و 8/51% اندازهها در رادیوگرافی پانورامیک در محدوده 1 میلیمتر قرار گرفتند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر توموگرافی خطی در اندازهگیری ارتفاع مندیبل دقیقتر از رادیوگرافی پانورامیک بود. دقت توموگرافی خطی در تعیین ضخامت استخوان در حد قابل قبول قرار داشت.
علیرضا شیرازی، احمدرضا طلاییپور، یاسر نوروزپور، حوریه باشی زاده فخار، علی قاسمزاده، ناصر شاکری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: تغییرات ابعادی ناهمگن (بدشکلی) یکی از مشکلات عمده در رادیوگرافی پانورامیک است. تعیین دقیق میزان تغییرات ابعادی در هر منطقه از تصویر میتواند در کاربرد کلینیکی بهتر تصاویر پانورامیک موثر باشد. هدف از این مطالعه تعیین ضرایب تصحیح عمودی و افقی برای مناطق مختلف تصاویر پانورامیک تهیه شده بوسیله دستگاه cc Proline پلن مکا میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه که از نوع بررسی روشها است فانتومی نامتقارن از فک پایین از جنس پلکسی گلاس و آلومینیوم بعنوان معادلهای نسج نرم و سخت طراحی شد. طول نیم فک راست از نیم فک چپ کمتر بود و هر نیم فک به عنوان نمونهای جداگانه در نظر گرفته شد. به منظور اندازهگیری فواصل عمودی و افقی نشانگرهای استیل به کار رفت. طول و فواصل مارکرها با میکرومتر دیجیتال میتوتویو با دقت 05/0± میلیمتر اندازهگیری شد. سپس از هر نیم فک فانتوم به وسیله دستگاه PM 2002 cc Proline (پلن مکا، فنلاند) 8 بار رادیوگرافی پانورامیک بعمل آمد. اندازههای مشابه در تصاویر دیجیتایز شده بوسیله نرمافزار سیگنوس با دقت 01/0 میلیمتر به دست آمد. میانگین 8 بار اندازهگیری به عنوان اندازه نهایی در نظر گرفته شد و با ابعاد واقعی مقایسه گردید. میانگین ضرایب تصحیح برای فواصل افقی و عمودی در هر ناحیه محاسبه شد.
یافتهها: میانگین ضریب تصحیح عمودی برای نیم فک راست 02/0±77/0 (دامنه 75/0-80/0) و برای نیم فک چپ 05/0±77/0 (دامنه 75/0- 85/0) محاسبه گردید. میانگین ضریب تصحیح افقی برای نیم فک راست 15/0±98/0 (دامنه 76/0-18/1) و برای نیم فک چپ 14/0±02/1(دامنه 90/0-25/1) تعیین شد.
نتیجهگیری: تغییرات ضرایب تصحیح افقی و عمودی در دو نیم فک و همچنین در نواحی مختلف یک فک نسبتاً زیاد است به طوری که به خصوص در مورد فواصل افقی استفاده از یک ضریب تصحیح ثابت برای نواحی گوناگون عملی به نظر نمیرسد. در مقایسه با ضرایب تصحیح افقی تغییرات ضرایب تصحیح عمودی در دو نیم فک و همچنین بین نواحی مختلف یک نیم فک کمتر است.
مهرداد پنجنوش، زهرا غنچه، امیر صرافزاده،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روشهای مشاهده واضحتر تغییرات جزیی استخوانی استفاده از تکنیک Digital Subtraction Radiography (DSR) میباشد. باوجود تحقیقات بسیار در زمینه کاربرد DSR در دندانپزشکی مطالعات زیادی درباره استفاده از این روش برای بررسی تغییرات استخوانی سرکندیل مفصل گیجگاهی فکی انجام نشده است. هدف از این مطالعه مقایسه رادیوگرافی پانورامیک و رادیوگرافی Panoramic Digital Subtraction در تشخیص ضایعات شبیهسازی شده کندیل مندیبل بود.
روش بررسی: این یک مطالعه بررسی فرآیند است که در آن دو عدد اسکال خشک انسان بدون هیچگونه ضایعه مشخص انتخاب شدند. دو نوع تغییرات افزایش و کاهش دانسیته استخوانی در سرکندیل این جمجمهها مورد بررسی قرار گرفتند. افزایش دانسیته با اضافه کردن سه عدد Bone chip با سه سایز متفاوت (5/1- 1- 5/0 میلیمتر) در دو موقعیت Antromedial و Superolateral سرکندیل و کاهش دانسیته استخوانی با ایجاد دو عدد Hole (سوراخ) 1 و 2 میلیمتری در Antrocenral و Lateral pole کندیل انجام شد. رادیوگرافیهای پانورامیک با و بدون حضور ضایعه تهیه شدند سپس دیجیتال شده و Digital subtraction بر روی آنها انجام گردید. 8 مشاهدهگر 155 شکل بدست آمده از دو تکنیک را بررسی کرده و نظرات خود را در پرسشنامه تهیه شده وارد نمودند. اینمطالعهاز نوع بررسی فرآیند Process research میباشد. حساسیت، ویژگی، تکرارپذیری و توافق پاسخها توسط آزمون کاپا و جداول تقاطعی مناسب و بررسی ارتباط بین متغیرهای کیفی بوسیله آزمونهای مجذور کای و یا آزمون دقیق فیشر انجام شد.
یافتهها: ویژگی دو روش پانورامیک و DSR برای تشخیص عدم وجود ضایعه به ترتیب 4/15% و 7/66 % بود و حساسیت در تشخیص ضایعات استیوفیتیک در دو روش پانورامیک و DSR به ترتیب 1/61% و 6/80% و در تشخیص ضایعات استیولیتیک 5/37% و 3/83% بود. بطور کلی در روش پانورامیک 9/41% و در روش DSR 6/82% تصاویر بطور صحیح تشخیص داده شدند که اختلاف بین دو روش بطور قابلملاحظهای معنیدار بود (0001/0>p). آزمون دقیق فیشر نشان داد که اختلاف دو روش در تشخیص ضایعات 1 و 2 میلیمتری معنیدار (به ترتیب 023/0=p و 002/0=p) و در ضایعات 5/0 و 5/1 میلیمتری معنیدار نبود. برتری روش DSR نسبت به روش پانورامیک در تشخیص درست وجود ضایعه در محلهای lateral، central و medial معنیدار بود. متوسط مقدار Kappa در میان مشاهدهگرها در روش پانورامیک برابر با 177/0 و در روش DSR برابر 693/0 بود. میزان توافق پاسخهای مرحله اول و دوم مشاهده برای هر مشاهدهگر در روش پانورامیک برابر 45/0 و در روش DSR برابر 94/0 بدست آمد.
بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر، Digital Subtraction Radiography بصورت معنیداری دارای قدرت تشخیصی بالاتری نسبت به رادیوگرافی پانورامیک در تعیین تغییرات استخوانی شبیهسازی شده سرکندیل (استیولیتیک و استیوفیتیک) میباشد.
فاطمه عزالدینی اردکانی، زاهد محمدی، زهرا هاشمیان، سید محمود صدر بافقی، عاطفه السادات هدایتی، محمد جعفر رحمانی باغملک،
دوره 22، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: کلسیفیکاسیون پالپ دندان ممکن است پاتوژنز مشابه تودههای عروقی کلسیفیه داشته باشد. سنــگ های پالپی تـــوده های کلــسیفیهای هستند که در رادیوگرافیهای رایج دندان یافت می شوند. هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین سنگ های پالپی و بیماریهای ایسکمیک قلبی- عروقی بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع تحلیلی- توصیفی است و به روش مقطعی انجام شده است. بیمارانی که بین 55-20سال سن و حداقل دارای 8 دندان طبیعی بودند و جهت بررسی بیماری آترواسکلروزیس عروق کرونر به بخش قلب بیمارستان افشار مراجعه نمودند جامعه آماری مورد بررسی را تشکیل میدادند. در این افراد ارتباط بین گرفتگی عروق وسنگهای پالپی بررسی گردید.
یافتهها: جمعاً 61 بیمار که تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته بودند شرکت داشتند. بیماران شامل 32 مرد (5/52%) و 29 زن (5/47%) بودند. در نتایج آنژیوگرافی، 38 نفر دارای حداقل یک رگ گرفته (از یک تا 3 رگ) بودند و بقیه افراد (7/37%) نتیجه آنژیوگرافی نرمال داشتند. افرادی که سنگ پالپ در دندانهایشان داشتند. در 8/73% (31 مورد) دچار گرفتگی عروق کرونر بودند در حالی که این نسبت در افرادی که سنگ پالپی نداشتهاند 8/36% (7 مورد) بودند. بیشترین دندانهایی که سنگ پالپی داشتند مولرهای اول ودوم بودند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها شاید بتوان بیان نمود که وجود سنگهای پالپی در رادیو گرافی دندانی، درغربالگری بیماریهای CVDکمک کننده است.
داریوش گودرزیپور، آکام سعیدی، نغمه بهرامی،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: کانینهای فک بالا بعد از دندانهای مولر سوم بیشترین شیوع نهفتگی را داشته و شیوع آن برحسب جامعه مورد مطالعه از 1% تا 3% گزارش شده است. تعیین موقعیت قرارگیری باکالی یا پالاتالی دندانهای کانین در استخوان فک میتواند طرح درمان را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو تکنیکهای متعددی برای تعیین موقعیت دندان کانین نهفته فک بالا معرفی شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین دقت تکنیک رادیوگرافی پانورامیک، تکنیک tube shift و رادیوگرافی پانورامیک به همراه لمس ناحیه در تعیین موقعیت دندان کانین نهفته فک بالا انجام شد.
روش بررسی: 47 بیمار (20 زن و 27 مرد با میانگین سنی 4/25 سال) با سن بیشتر از 12 سال که به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه نموده و حداقل یک دندان کانین نهفته داشتند وارد مطالعه شدند. یک متخصص رادیولوژی فک و صورت در ابتدا با استفاده از پانورامیک و سپس توسط تکنیک تیوب شیفت موقعیت کانین را تشخیص داد. سپس یک جراح فک و صورت توسط پانورامیک و لمس ناحیه بدون اطلاع از نتایج رادیوگرافی، دندان کانین را تعیین موقعیت نمود. نتایج حاصل از تشخیص دو متخصص با نتیجه بدست از آمده از مشاهد دندان کانین حین جراحی مقایسه شد. آنالیز آماری توسط محاسبه حساسیت و ویژگی انجام گردید.
یافتهها: براساس نتایج به دست آمده از جراحی دندانها (استاندارد طلایی)، 11 دندان از 47 دندان کانین نهفته فک بالا (4/23%) دارای موقعیت باکالی و 36 مورد (6/76%) نیز دارای موقعیت پالاتالی بودند. نتایج مطالعه بیانگر حساسیت (توانایی تکنیک در تعیین نهفتگی با موقعیت پالاتال) برابر سه روش (100%) و ویژگی (توانایی در تعیین نهفتگی با موقعیت باکال) بیشتر tube shift (100%) نسبت به تکنیکهای دیگر (0%) است.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد تکنیک tube shift بیشترین دقت تشخیصی را در تعیین موقعیت نهفتگی کانینها داشته است. میتوان گفت رادیوگرافی پانورامیک و پانورامیک به همراه لمس ناحیه نمیتوانند به عنوان تکنیک قابل قبول در شناسایی موقعیت نهفتگی کانینهای فک بالا مورد استفاده قرار گیرند و استفاده از آنها باید به عنوان یک روش کمکی در کنار روشهای معتبر دیگر محدود شود.
داریوش گودرزی پور، نعیم بریجانی،
دوره 23، شماره 1 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از معایب دستگاههای رادیوگرافی پانورامیک همپوشانی سطوح پروگزیمال در تصاویر رادیوگرافیک دندانهای خلفی است. برای غلبه بر این مشکل، اخیراً گزینهایی تحت عنوان Improved interproximal mode در دستگاه Planemeca Promax ایجاد شده که با ایجاد زاویه افقی کمتر با ناحیه تماس دندانی حین حرکت دستگاه میزان همپوشانی تصاویر رادیوگرافی پانورامیک از دندانهای خلفی به ویژه دندانهای پرمولر را کاهش میدهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان همپوشانی دندانهای خلفی در دو تکنیک Improved interproximal panoramic program و Standard panoramic انجام شد.
روش بررسی: یک مطالعه تشخیصی بر روی 32 بیمار نیازمند رادیوگرافی پانورامیک در دندانهای خلفی در مسیر روتین درمان و تشخیص خود با میانگین سنی 3/27 سال انجام شد. هیچ یک از بیماران در دندانهای خلفی خود Crowding نداشته و تمامی دندانهای خلفی آنان موجود و بدون هرگونه ترمیم بودند. رادیوگرافی پانورامیک نمونهها به صورت تصادفی با استفاده از تکنیک Improved interproximal panoramic و Standard panoramic با دستگاه Planmeca Promax انجام و همپوشانی نواحی پروگزیمال در تصاویر رادیوگرافی به دست آمده به صورت Blind انجام شد. وجود همپوشانی در تصاویر دو گروه با فراوانی نسبی و مطلق گزارش شد. مقایسه دو گروه با آزمون Chi-square و برآورد نسبت شانس همپوشانی در دو گروه نسبت به یکدیگر با آزمون رگرسیون تعیین شد.
یافتهها: در مجموع میزان همپوشانی در تکنیک استاندارد برابر 5/38% (148 ناحیه از 384 ناحیه تماس) و در تکنیک Improved interproximal برابر 8/18% (72 ناحیه از 384 ناحیه تماس) برآورد شد، که تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه به دست آمد (0001/0P>). همپوشانی ناحیه تماس دندانهای 5-4 در تکنیک استاندارد، 4/66% و در تکنیک اصلاح شده، 1/39% بود. همچنین این میزان در دو تکنیک به ترتیب در ناحیه تماس دندانهای 6-5 برابر 1/39% و 5/12% و در ناحیه تماس دندانهای 7-6 برابر 2/10% و 7/4% به دست آمد. شانس همپوشانی در تکنیک استاندارد نسبت به تکنیک Improved، 72/2 برابر و در نواحی تماس دندانی 5-4 و 6-5 نسبت به ناحیه تماس دندانهای 7-6 به ترتیب 40/16 و 61/4 برابر بیشتر برآورد گردید (001/0P<، در تمامی موارد). با این حال، تفاوتی در میزان همپوشانی تصاویر برحسب نوع فک و سمت دهان بیماران دیده نشد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد استفاده از تکنیک Improved interproximal panoramic در مقایسه با تکنیک استاندارد پانورامیک موجب کاهش آشکاری در میزان همپوشانی سطوح پروگزیمال در تصاویر پانورامیک دندانهای خلفی بیماران شده است. بنابراین استفاده از این تکنیک برای افزایش دقت تشخیصی رادیوگرافی پانورامیک در تشخیص پوسیدگیهای پروگزیمالی توصیه میشود. شایان ذکر است که تأثیر این گزینه در سایر قسمتهای تصویر پانورامیک میبایست مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
سید محمد هاشم حسینی، جواد چلیپا، سید مصطفی فاطمی، فاطمه حیدری،
دوره 23، شماره 2 - ( 8-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از اهداف اصلی در درمان ارتودنسی نرمال کردن موقعیت دندانها در هر سه پلن فضایی است که شامل تمایل محوری صحیح مزیودیستال نیز میباشد. جهت شناخت میزان صحیح این تمایل، در این مطالعه، تمایل محوری مزیودیستال دندانهای خلفی در هر چهار نیم فک، در کلاس II اسکلتودنتال بررسی و تغییرات حاصله با افراد کلاس I مقایسه شد.
روش بررسی: در این پژوهش، تعداد 78 عدد کلیشه رادیوگرافی پانورامیک متعلق به بایگانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران از افراد دارای اکلوژن کلاس I اسکلتی در محدوده سنی 12-24 سال و 78 عدد کلیشه رادیوگرافی پانورامیک در افراد دارای مال اکلوژن کلاس II اسکلتی در محدوده سنی 12-19 سال انتخاب شد. نمونههای انتخاب شده همه در دوران دندانهای دائمی و فاقد Missing، نهفتگی، دندان کشیده شده و کرادینگ خلفی بودند. پس از تعیین رفرنس برای فک بالا (خط واصل تحتانیترین نقطه ریم اربیت دو طرف) و فک پایین (خط واصل مرکز فورامن منتال چپ و راست)، محور طولی دندانها تعیین و رسم شد: (در دندان تک ریشه: تصویر کانال ریشه در بلندترین ناحیه، در پره مولرهای بالا: میانگین کانال باکال و پالاتال، درمولرهای پایین: میانگین تصویر کانال مزیال و دیستال و در مولرهای بالا: تصویر کانال پالاتال). میانگینهای به دست آمده کلاس I و کلاس II اسکلودنتال با استفاده از آزمون T-test مقایسه شدند.
یافتهها: آنالیز آماری مقایسه بین دو گروه اسکلتی کلاس I و کلاس II نشان داد که تفاوت معنیداری (05/0P<) در زاویه قرارگیری دندانها از بعد مزیودیستالی بین دندانهای 15، 16، 17، 25، 26 و 27 در فک بالا در نمونههای کلاس II در مقایسه با همین دندانها در کلاس I وجود داشت و این زوایا در افراد کلاس II مزیالیتر بود. همچنین در فک پایین زوایای دندانهای 36 و 46و 47 نیز در کلاس II اسکلتودنتال نسبت به کلاس I اسکلتودنتال مزیالیتر شدند. دندانهای دیگر در مقایسه تفاوت آماری معنیداری را بین دو کلاس فکی نشان ندادند (05/0P>).
نتیجهگیری: دندانهای پرمولر دوم به بعد در فک بالا در افراد کلاس I نسبت به کلاس I تمایل مزیالی بیشتری دارند. در فک پایین این تمایل تنها در مولرها دیده میشود.
داریوش گودرزیپور، سحرناز نجات، اکبر فتوحی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: در اکثر مراکز رادیولوژی کشور ما تبدیل سیستمهای تصویربرداری به سیستم دیجیتال با بهرهمندی از تکنولوژی Computed Radiology (CR) در حال انجام است. در صورتی که قابلیت پانورامیک دیجیتال برای بررسی ضایعات کوچک دندان به اثبات برسد، در مواردی که تهیه کلیشههای داخل دهانی مشکل است با اطمینان بیشتری میتوان از سیستم پانورامیک به روش CR استفاده کرد. هدف از این تحقیق بررسی حساسیت و ویژگی رادیوگرافی پانورامیک دیجیتال در تشخیص پوسیدگیهای پروگزیمال در مقایسه با رادیولوژی بایت وینگ بود.
روش بررسی: در این مطالعه 100 بیمار مراجعه کننده به یکی از مرکز خصوصی رادیولوژی دهان و فک و صورت که برای آنها هر دو تکنیک بایت وینگ و پانورامیک تجویز شده بود، وارد مطالعه شدند. ابتدا کلیشه پانورامیک و سپس بایت وینگ توسط متخصص رادیولوژی دهان، فک و صورت بر روی نگاتوسکوپ مشاهده شده و پوسیدگیهای بین دندانهای خلفی به تفکیک محل پوسیدگی ثبت گردید. حساسیت و ویژگی پانورامیک دیجیتال با یافتههای حاصل از مشاهده بایت وینگ به عنوان استاندارد طلایی سنجیده شد. همچنین برای حساسیت و ویژگی به دست آمده حدود اطمینان 95% محاسبه شد.
یافتهها: در این تحقیق حساسیت و ویژگی روش پانورامیک در کل دهان به ترتیب 7/62% (حدود اطمینان 95% برابر 5/67% -7/57%) و 0/91% (حدود اطمینان 95% برابر 5/92% -2/89%) به دست آمد.
نتیجهگیری: در این مطالعه مشخص شد روش پانورامیک نسبت به روش بایت وینگ حتی علیرغم استفاده از مزایای دستکاری دیجیتال آن قبل از پرینت فیلم از حساسیت کمتری برخوردار است. از این رو تکنیک بایت وینگ به منظور مشاهده پوسیدگیهای بین دندانی برتر است.
سینا حقانیفر، ولیالله آرش، فرهاد ثبوتی، نسیم جعفری،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوارض جانبی استفاده از دستگاه ثابت ارتودنسی در درمان ناهنجاریهای دندانی یا Camouflage تحلیل ریشه است که در دندانهای مختلف دیده میشود. اگر تحلیل در انتهای اپیکالی ریشه باشد قابل ترمیم نیست، لذا بنا به اهمیت این موضوع در درمانهای ارتودنسی و پیشگیری از کاهش و تحلیل پیش رونده طول ریشه، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تحلیل ریشه در بیماران درمان شده با دستگاه Slot 018 Standard Edgewise انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه کلیشههای پانورامیک استاندارد قبل و بعد از درمان 63 بیمار نیازمند درمان ثابت ارتودنسی فکین بررسی شدند. 24 دندان از هر بیمار شامل دندانهای مولر اول یک سمت تا مولر اول سمت مقابل هر دو فک مورد بررسی قرار گرفتند. درجه تحلیل ریشه به صورت 3 درجه (درجه 0: بدون تحلیل، درجه 1: تحلیل مختصر به همراه ریشههایی با نوک گرد شده تا تحلیل حداکثر 4/1 طول ریشه، درجه 2: تحلیل متوسط تا شدید در حد بیشتر از 2/1 تا 4/1 طول ریشه) بیان شد. رابطه میزان تحلیل ریشه با جنس توسط تست Mann-Whitney و رابطه میزان تحلیل ریشه با طول درمان توسط ضریب همبستگی اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: از 1542 دندان بررسی شده، 345 دندان دارای تحلیل درجه 1 بودند و موردی از تحلیل درجه 2 یافت نشد. بیشترین میزان تحلیل ریشه
درجه 1 در دندان لترال فک پایین مشاهده شد. میزان تحلیل ریشه چه در جنس مونث و چه در جنس مذکر در فک پایین به طور معنیداری بیشتر از فک بالا بوده است، همچنین میزان تحلیل ریشه دردندانهای جنس مذکر به طور معنیداری بیشتر از دندانهای جنس مونث بوده است (05/0>P). رابطه معنیداری نیز با طول مدت درمان و همچنین دندانهای سمت راست و چپ فکین یافت نشد (05/0P>).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای حاصل از این مطالعه، هیچگونه ارتباطی بین طول مدت درمان و سمت فکی با میزان تحلیل ریشه وجود ندارد، اما تحلیل ریشه در فک پایین و در جنس مذکر بیشتر رخ میدهد.
حوریه باشیزاده فخار، ندا مولایی، علی تیمورینژاد،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: رادیوگرافی پانورامیک یکی از تکنیکهای معمول در تصویربرداری از ایمپلنت است. با وجود برخی محدودیتهای این تکنیک، رادیوگرافی پانورامیک، همچنان رادیوگرافی انتخابی جهت بررسی اولیه در درمان ایمپلنت میباشد. از معایب این رادیوگرافی میتوان به عدم وجود دقت ابعادی آن اشاره کرد. مطالعات زیادی برای تعیین میزان بزرگنمایی تصاویر پانورامیک انجام گرفته است که عمده آنها بر روی فانتوم یا اسکال خشک بوده است. اخیراً در این مطالعات از CT یا CBCT (Cone Beam CT) به عنوان استاندارد طلایی استفاده میشود. هدف از این مطالعه تعیین بزرگنمایی عمودی تصاویر پانورامیک در نواحی قدام و خلف با استفاده از مقاطع کراس سکشنال بازسازی شده در CT بود.
روش بررسی: تعداد 30 کلیشه پانورامیک تهیه شده با دستگاههای Planmeca EC or CC Proline از پرونده بیماران بخش ایمپلنت انتخاب شد و لندمارکهای خاص روی آنها مشخص شد. ابعاد عمودی لندمارکها روی رادیوگرافی پانورامیک و تصاویر بازسازی شده کراس سکشنال CT توسط کالیپر اندازهگیری و بزرگنمایی عمودی تصاویر پانورامیک به صورت نسبت ابعاد تصویر به ابعاد واقعی محاسبه شد. آنالیز آماری دادهها با استفاده از آزمون آماری Generalized Estimation Equation با Exchangeable correlation matrix و مدل Linear انجام شد.
یافتهها: میانگین بزرگنمایی عمودی تصاویر پانورامیک در نواحی قدامی فک بالا 02/0±22/1، در نواحی خلفی فک بالا 02/0±16/1، در نواحی قدام فک پایین 02/0 ± 20/1 و در نواحی خلفی فک پایین 02/0±13/1 بود. اختلاف بزرگنمایی بین ماگزیلا و مندیبل معنیدار بود (001/0>P). اختلاف بزرگنمایی بین نواحی قدام و خلف در فک بالا و فک پایین معنیدار نبود (11/0=P).
نتیجهگیری: بزرگنمایی عمودی تصاویر پانورامیک (دستگاه Planmeca EC or CC Proline) در نواحی مختلف دو فک بین 13/1 تا 22/1 درصد متفاوت است.
محمد ابراهیمی ساروی، یوشیاهو رفوآ، یونس نظری داشلی برون، رضا شریفی،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: دندان مولر سوم نهفته، سطح استخوان را در سطح دیستال دندان مولر دوم کاهش میدهد و گاهی اوقات میتواند منجر به تحلیل ریشه دندان مجاور نیز بشود. هدف از این تحقیق تعیین میزان این تحلیل با استفاده از رادیوگرافی پریآپیکال و پانورامیک بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی- توصیفی 54 بیمار (28 مرد، 26 زن) بزرگتر از 15 سال با میانگین سنی 22 سال از بخش جراحی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران حضور داشتند. از هر بیمار رادیوگرافی پانورامیک و پریآپیکال دندان مولر سوم (به دلیل روتین بودن آنها و بررسی دقت پانورامیک نسبت به پریآپیکال) تهیه گردید و تحلیل ریشه دندان مولر دوم توسط دو نفر مشاهده و یادداشت گردید، برای آنالیز دادهها از تست آماری Fisher استفاده شد.
یافتهها: شیوع تحلیل ریشه دندان مولر دوم مجاور با مولر سوم نهفته در رادیوگرافی پانورامیک و پریآپیکال بیماران مورد بررسی به ترتیب 3/46 و 5/31 درصد بود (05/0 P> ). بیشتر این تحلیلها در یک سوم سرویکالی دندان مولر دوم که دندان مولر سوم نهفته با موقعیت مزیالی یا افقی مشاهده گردید.
نتیجهگیری: با توجه به درصد نسبتاً بالای تحلیل کشیدن دندان مولر سوم نهفته به ویژه با موقعیت مزیالی یا افقی برای جلوگیری از عوارض بعدی توصیه میگردد.
حوریه باشیزاده فخار، هانیه کاویانی، مهرداد پنج نوش، احمدرضا شمشیری،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی از ارتباط دندانهای خلفی با سینوس ماگزیلاری در پروسههای جراحی مانند کشیدن دندانهای خلفی بالا وکاشت ایمپلنت یا در حرکات ارتودنتیک دندانهای خلفی بالا نظیر اینتروژن بسیار مهم است. در موارد پروتروژن ریشه دندانها به سینوس ریسک پنوماتیزیشن بعد از کشیدن دندان وجود دارد که باعث کاهش استخوان در دسترس جهت ایمپلنت یا دنچر فک بالا میشود. هدف از این مطالعه بررسی دقت رادیوگرافی پانورامیک در تعیین رابطه ریشه دندانهای خلفی بالا با کف سینوس ماگزیلاری به کمک Cone Beam CT بود.
روش بررسی: مطالعه بر روی 117 نمونه پانورامیک و CBCT گرفته شده از بیماران مراجعهکننده به کلینیک خصوصی رادیولوژی انجام شد. ارتباط بین 452 ریشه دندانهای خلفی ماگزیلاری شامل پرمولار دوم، مولار اول و دوم با کف سینوس کلاسبندی شد. از CBCT به عنوان روش Gold Standard استفاده شد و همخوانی نتایج پانورامیک نسبت به CBCT با استفاده از آزمون آماری Chi-square و Multiple logistic regression مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: تشابه نتایج پانورامیک و CBCT در 7/57% نمونهها مشاهده شد. در مواردی که نوک ریشه با کف سینوس تماس نداشت (کلاس صفر) همخوانی بالا (5/89%) بین دو روش دیده شد. در کلاس یک 8/58% همخوانی و در موارد پروتروژن ریشه به داخل سینوس (کلاس سه و چهار) 50% همخوانی دیده شد (001/0 > P ) . در36% مواردی که دارای پروتروژن به داخل سینوس نبودند (کلاس صفر-1-2)، درپانورامیک پروتروژن نشان داده شد. همخوانی نتایج در دندان پره مولار دوم به طور معنیداری بالاتر از دندانهای مولار به دست آمد (001/0 P< ).
نتیجهگیری: تعداد قابل توجهی از ریشههایی که پروتروژن به داخل سینوس در پانورامیک را نشان دادند، در CBCT این پروتروژن مشاهده نشد. بنابراین برای تعیین ارتباط دقیق ریشه با کف سینوس در صورت مشاهده پروتروژن ریشه به داخل سینوس بررسی های دقیقتر توسط CBCT توصیه میگردد.
داریوش گودرزیپور، احمد سوداگر، الهام رموزی، حسام میکاییلی خیاوی، بهزاد شیخ فعال،
دوره 27، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : خطای فاصله بین زبان و کام در رادیوگرافی پانورامیک در صورتی ایجاد میشود که بیمار نتواند زبان را به طول کامل به سقف دهان بچسباند. در صورت بروز این خطا، تفسیر رادیوگرافیک ناحیه به سختی انجام شده و رادیوگرافی ممکن است از ارزش تشخیصی هم برخوردار نباشد. تحقیق حاضر با هدف تعیین ارتباط خطای فاصله بین زبان و کام در رادیوگرافیهای پانورامیک با نوع رابطه اسکلتال فکی انجام شد.
روش بررسی: در یک تحقیق توصیفی- مقطعی، 494 رادیوگرافی پانورامیک از بایگانی بخش ارتودنسی دانشکده دندانپزشکی تهران انتخاب و وجود یا عدم وجود خطای فاصله بین زبان و کام در آنها تعیین گردید. ارتباط وجود خطا و جنس، گروه سنی و نوع مالاکلوژن بیماران با استفاده از آزمون Chi-square از نظر آماری بررسی شد .
یافتهها : از کل تصاویر؛ 346 مورد (0/70%) دارای خطای فاصله میان زبان و کام و 148 مورد (0/30%) فاقد این خطا بودهاند. 1/74% رادیوگرافیهای بیماران مذکر و 9/66% تصاویر رادیوگرافی افراد مؤنث دارای خطای فاصله بین زبان و کام بودهاند. در افراد واجد مالاکلوژنهای Cl I (3≥ ANB ˂1)؛ Cl II و Cl III به ترتیب 6/65%، 1/73% و 4/67% نمونهها دارای خطا بودند. همچنین، فراوانی خطای فاصله بین زبان و کام در گروه سنی 14-5 سال و 15 سال یا بالاتر هم برابر 2/72% و 8/58% بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق، تفاوتهای معنیداری از نظر وجود خطای فاصله بین زبان و کام برحسب جنس و نوع مالاکلوژن دیده نشد ولی با افزایش سن بیماران؛ موارد خطای فاصله بین زبان و کام در رادیوگرافیهای پانورامیک به صورت معنیداری کاهش پیدا کرده بود.
سیده طاهره محتویپور، سمیه نعمتی، عالیه سادات جوادزاده حقیقت، سیده سعیده محتویپور، مینا سادات میرخانی،
دوره 28، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: طویل شدگی زایده استایلویید ممکن است منجر به بروز سندرم ایگل و علایم مرتبط شود. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی زایده استایلویید طویل شده و ارزیابی ارتباط شیوع آن با جنسیت و سن انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه از رادیوگرافی های پانورامیک دیجیتال مربوط به بیماران مراجعه کننده به بخش رادیولوژی دهان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه گیلان استفاده گردید. طول زایده استایلویید اندازه گیری شد و به انواع طویل شده، سودوآرتیکولار و قطعهای طبقهبندی شد. الگوهای کلسیفیکاسیون A، B، C و D تعیین گردید. طول مساوی یا بیش از 30 میلیمتر به عنوان زایده استایلویید طویل شده در نظر گرفته شد. دادهها توسط SPSS و با استفاده از آزمونهای استفاده از آزمونهای t-test، chi-square،Pearson و Spearman تجزیه و تحلیل شد (05/0>P).
یافتهها: تصاویر رادیوگرافی 505 بیمار شامل 227 مرد (45%) و 278 زن (55%) از 10 تا 72 سال (9/12±1/40) مورد بررسی قرار گرفت. زایده استایلویید طویل شده در 230 نفر (5/45%) مشاهده شد. تفاوت شیوع ESP بین مردها (09/46%) و زنها (91/53%) معنیدار نبود (63/0=P). از میان انواع ESP، تایپ I و الگوی کلسیفیکاسیون B در مقایسه با سایر موارد فراوانی بیشتری نشان دادند.
نتیجهگیری: مطابق با یافتههای این مطالعه، زایده استایلویید طویل شده در جمعیت مورد بررسی شایع بود و با سن ارتباط قابل توجهی داشت.
محسن شیرازی، آرمینا ملت، بهزاد سالاری،
دوره 29، شماره 3 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: برای ارایه کاملترین طرح درمان در حیطه ارتودنسی، نیاز به بررسی مجموعه اسکلتودنتال در تمامی ابعاد میباشد. هدف این مطالعه بررسی توانایی پارامترهای خطی و زاویهای قابل اندازهگیری در تصاویر پانورامیک به منظور ایجاد ارتباط بین بعد ساژیتال و عرضی در افراد اسکلتال کلاس III بود.
روش بررسی: 62 بیمار 14-8 ساله (32 بیمار اسکتال کلاسIII و 30 بیمار کلاس I) که کاندید درمان ارتودنسی بودند انتخاب شدند. از آنها تحت شرایط کنترل شده گرافی پانورامیک و لترال سفالومتری تهیه شد. لند مارکهای مختلف بعد عرضی روی آنها تریس شده و بر اساس آنها پارامترهای فاصلهای و زاویهای اندازهگیری شدند. به منظور مقایسه پارامترها بین افراد کلاس I و III، دادههای به دست آمده توسط آزمون مقایسه میانگینها (t-test) آنالیز شدند. آستانه معنیداری در این مطالعه 05/0 درنظر گرفته شد.
یافتهها: پارامترهای خطی Co-Co، Go-Go و PTM-PTM در بیماران کلاس III به صورت معنیداری کمتر از افراد کلاس I بودند (P-value به ترتیب 04/0، 04/0، 02/0). اندازه عرض راموس در افراد کلاس III در مقایسه با افراد کلاس I کوتاه تر بود (001/0P<). زوایای Me˄ و N˄ نیز در افراد کلا س III به صورت معنیداری کوچکتر از افراد کلاس I بودند اما زاوایای Go˄ در افراد کلاس III بزرگتر بود (P-value به ترتیب 007/0، 002/0).
نتیجهگیری: شاخصها و پارامترهای به دست آمد که در رادیوگرافی پانورامیک قابل تریس کردن و اندازهگیری بودند. این شاخص امکان مرتبط ساختن بعد عرضی و ساژیتال را در افراد کلاس III امکان پذیر کرده بودند.
زهرا تفاخری، غزاله مصطفیزاده، محمود شیخ فتح الهی،
دوره 29، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین آناتومی مندیبل با سن و جنسیت در رادیوگرافی پانورامیک بیماران بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، رادیوگرافی پانورامیک ۳۲۲ فرد 55-25 ساله مورد بررسی قرار گرفت. افراد به 3 گروه سنی 34-25، 44-35 و 55-45 سال تقسیم شدند و شاخصهای رادیومورفومتریک(Gonial angle, Antegonial angle, Mental foramen, Mandibular canal, Mandibular foramen) در رادیوگرافی پانورامیک بیماران اندازهگیری شد. در پایان، اطلاعات جمعآوری شده توسط نرمافزار آماری SPSS نسخه ۱۸ و با استفاده از آزمون t دو نمونه مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین شاخصهای رادیومورفومتریک در گروههای سنی مختلف تفاوتهایی را نشان داد که از نظر آماری معنیدار نبودند (05/0P>). میانگین تمامی زوایای مورد اندازهگیری در زنان بزرگتر از مردان و سایر شاخصهای مورد اندازهگیری در مردان بزرگتر از زنان بود. همچنین Mandibular foramen نیز با افزایش سن به طرف قدام حرکت میکرد.
نتیجهگیری: بر اساس مطالعه انجام شده در این نمونه محدود، شاید بتوان به این نتیجه رسید که شاخصهای رادیومورفومتریک مورد ارزیابی در این مطالعه دقت بالایی در پیش بینی سن و جنسیت ندارند.