۱۷ نتیجه برای Out
ژاله محمودیان، علی کوثری، بهناز اسماعیلی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۰ )
چکیده
با توجه به اولویت امر پیشگیری در دندانپزشکی و با توجه به اثرات موثر فلوراید در این مورد و نیاز جامعه به استفاده از محصولات تولید داخل، این تحقیق طراحی و برای اولین بار در ایران انجام شد. هدف از این بررسی ارزیابی میزان برداشت فلوراید (Fluoride Uptake) به وسیله مینای سالم پس از کاربرد دو نوع دهان شویه سدیم فلوراید ۰,۲% و یک نوع ژل APF ۱.۲۳% تجاری تولید شده در داخل و مقایسه آنها با انواع مشابه استاندارد خارجی می باشد. در این مطالعه ۶۰ دندان پرمولر کشیده شده (به منظور درمان ارتودنتیک) مورد استفاده قرار گرفتند. هر دندان به دو نیمه باکالی و لینگوالی تقسیم شد. یک نیمه در گروه آزمایش و نیمه دیگر در گروه کنترل قرار گرفت. با کاربرد روش Enamel Biopsy دو مرحله ای اچینگ با اسیدپرکلریک، غلظت کلسیم و فلوراید هر نمونه تعیین شد. جهت مقایسه اطلاعات و تخمین میزان فلوراید، عمقهای به دست آمده با استفاده از آنالیز رگرسیون خطی به دو عمق ۵۰ و ۲۵ میکرومتر استاندارد شدند. نتایج نشان داد که در محلول شماره ۱ (ایرانی) در هر دو لایه اول و دوم در دو گروه کنترل و آزمایش رابطه خطی معنی داری بین غلظت فلوراید بر پایه عمق مینا وجود دارد؛ در حالی که در سایر گروهها این رابطه تنها در لایه اول (لایه سطحی مینا) مشاهده شد. بیشترین جذب فلوراید در بین سه محلول سدیم فلوراید در محلول شماره ۲ ایرانی و کمترین در محلول شماره ۳ خارجی دیده شد. در دو گروه ژل ۱ و ۲ بیشترین جذب در ژل شماره ۱ (ایرانی) مشاهده گردید. نتیجه این مطالعه نشان داد که هر سه ماده به کار رفته ایرانی باعث افزایش محتوای فلوراید در مینا می شود؛ در ضمن میزان جذب فلوراید با کاربرد محصولات ایرانی در مقایسه با انواع خارجی افزایش بیشتری را نشان داد.
زهرا عطایی، حمید عبدالهی، مهدی سالارزاده،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۴ )
چکیده
زمینه و هدف:کلرهگزیدین دهانشویهای است که اثر ضد باکتریایی آن ثابت شده است؛ ولی اثر ضد قارچ آن در حال بررسی میباشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات ضد قارچی دهانشویههای نیستاتین وکلرهگزیدین تولید داخل بر سوش استاندارد و نمونه ایزوله بومی قارچ کاندیدا البیکنس و مقایسه آن با دهانشویههای خارجی مشابه انجام شد.
روش بررسی: در این بررسی آزمایشگاهی از سوشهای کاندیدا البیکنس که شامل یک سوش استاندارد) ۵۰۲۷ (PTCC و ۱۰ نمونه بومی ایزوله شده بود، استفاده شد. نمونهها از بیماران مراجعه کننده به درمانگاههای مختلف دندانپزشکی در شهر کرمان، تهیه شد. نمونهها از ناحیه لثه و کام بیماران با سوابهای استریل تهیه شدند و در محیط انتقالی استوارت قرار گرفتند؛ سپس ظرف مدت یک ساعت به آزمایشگاه منتقل و بر روی محیط SDA کشت داده شدند. کلنی های ایجاد شده، مشخصات ویژه کاندیدا را در محیط کشت آشکار کردند و آزمونهای متداول افتراقی شامل تشکیل لوله زایا برای تأیید تشخیص کاندیدا البیکنس انجام شد؛ سپس یک سوسپانسیون سلول میکروبی با غلظت ۵/۰ مک فارلند تهیه گردید. هر سوسپانسیون سلولی بر سطح یک پلیت حاوی SDA تلقیح و چهار چاهک به قطر ۵ میلیمتر با استفاده از چوب پنبه سوراخ کن استریل ایجاد شد. دهانشویههایی که قبلاً شمارهگذاری شده بودند، به صورت کور (blind) در چاهک خاص خود وارد و پس از ۲۴-۴۸ ساعت قطر هاله عدم رشد توسط خطکش اندازهگیری شد. حداقل غلظت باز دارنده (MIC) مربوط به هر کدام از دهانشویهها برای هر کاندیدا البیکنس با استفاده از روش رقت لولهای تعیین گردید. دادههای تحقیق با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی و t مورد تحلیل قرار گرفتند. ۰۵/۰P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج مربوط به روش انتشار چاهک اختلاف معنی داری را بین اثرات ضد میکروبی چهار دهانشویه استفاده شده نشان داد. به عبارت دیگر دهانشویه نیستاتین ایرانی بیشترین اثر را داشت و متوسط هاله عدم رشد از بیشترین به کمترین به ترتیب مربوط به نیستاتین ایرانی، نیستاتین خارجی، کلرهگزیدین ایرانی و گلرهگزیدین خارجی بود. بررسی MIC نشان داد که نیستاتین از کلرهگزیدین تأثیر بیشتری داشته و هیچ گونه اختلاف معنی داری بین نیستاتین ایرانی و خارجی یا کلرهگزیدین ایرانی و خارجی مشاهده نشد (۰۵/۰P>).
نتیجهگیری: باوجود اثرات ضد قارچی کلرهگزیدین، قبل از آنکه مصرف بالینی آن به عنوان یک دهانشویه ضدکاندیدا توصیه شود، مطالعات بیشتر در مورد اثر آن بر روی سویههای مختلف کاندیدا البیکنس در نقاط مختلف دنیا توصیه میشود.
مریم سقازاده، علی اوسط نویدی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه مسواک زدن هنوز مؤثرترین روش در کاهش پلاک دندانی میباشد، ولی به تنهایی برای حذف پلاک کافی نیست. با در نظر گرفتن محدویتهای کارآیی مسواک زدن در حذف پلاک، کمک گرفتن از روشهای شیمیایی پیشنهاد شده است. استفاده از بعضی از دهان شویهها قبل از مسواک زدن دندانها، به منظور افزایش میزان برداشت پلاک میکروبی توسط مسواک، مطرح گردیده که در این راستا دهان شویههای مختلفی به بازار عرضه شده است. بررسی و مقایسه نتایج حاصل از استفاده از این نوع دهان شویهها میتواند دندانپزشکان را در زمینه توصیه به استفاده از آنها راهنمایی نماید. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه کارآیی دو دهان شویه پلاکس و ایرشا در کاهش پلاک میکروبی، به صورت استفاده قبل از مسواک زدن صورت گرفت.
روش بررسی: مطالعه به صورت مداخلهای و سه سویه کور و با استفاده از طرح بلوکهای کامل تصادفی صورت گرفت. برای ۵۰ نفر داوطلب سالم با میانگین سنی ۱۸-۴۰ سال برگه پرسشنامه تکمیل و معاینه اولیه انجام شد. در نهایت براساس شرایط قبول/ رد، تعداد ۳۰ نفر انتخاب شدند. در مورد هر داوطلب در صورت نیاز به جرمگیری و پالیشینگ حداقل ۲ هفته قبل از شروع برنامه در این مورد اقدام گردید و در طی برنامه هر داوطلب در چهار دوره متوالی (یک دوره مسواک زدن بدون استفاده از دهان شویه و سه دوره مسواک زدن پس از استفاده از دهان شویه) شرکت نمود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و کاربرد آزمونهای آنالیز فاکتوریال، واریانس و آزمون مقایسات چندگانه توکی صورت گرفت و ۰۵/۰p< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: مسواک زدن بدون استفاه از دهانشویه مقدار پلاک میکروبی را به صورت معنیداری کاهش داد (۰۰۰۱/۰P<). استفاده از دهانشویه بدون مسواک زدن مقدار پلاک میکروبی را به صورت معنیداری کاهش داد (۰۰۱/۰P<). میزان پلاک باقیمانده پس از مصرف دهانشویههای مختلف (ایرشا، پلاکس، دارونما)، تفاوت آماری معنیداری نداشت (۷۶۱/۰P=). استفاده از دهانشویه قبل از مسواک زدن، در نتیجه نهایی پس از مسواک زدن فاقد تأثیر معنیدار آماری بود (۳۵۱/۰P=).
نتیجهگیری: براساس تحقیق حاضر اگرچه استفاده از دهانشویه، صرف نظر از نوع آن، باعث کاهش مقدار پلاک میکروبی دندان میشود، ولی یک بار استفاده از دهان شویه قبل از مسواک زدن تأثیر معنیداری بر نتیجه عمل مسواک زدن ندارد.
ابراهیم امین صالحی، صفورا امامی اردستانی،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۶ )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از پستهای تقویت شده با فایبر در دندانهای درمان ریشه شده به واسطه خواص مطلوب آنها افزایش یافته است. اما مسأله مهم گیر این پستها در داخل ریشه میباشد که با بررسی اثر استفاده از مواد و روشهای مختلف در کیفیت باند میتوان بهترین راه حل را پیشنهاد نمود. هدف این تحقیق ارزیابی تأثیر باندینگهای light-cure و dual-cure بر میزان استحکام باند یک نوع فایبرپست کامپوزیتی در بخشهای مختلف ریشه به روش push-out به صورت آزمایشگاهی میباشد.روش بررسی: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، ۲۰ دندان اندو شده به صورت تصادفی به ۲ گروه ۱۰تایی تقسیم شدند. در گروه اول باندینگ dual-cure، Scotchbond Multi-Purpose Plus (SBMP) (۳M ESPE/USA) و در گروه دوم باندینگ light-cure، Single Bond (SB) (۳M-ESPE/USA) طبق دستور کـارخانه سازنده به کار برده شد. از سیمان رزینی Rely X ARC (۳M ESPE/USA) داخل کانالها استفاده و پست Glassix (Harald.Nordin SA/Switzerland) جایگذاری شد. ۸ میلیمتر کرونالی هر پست سیمان شده در کانال ریشه به وسیله دیسک الماسی به قطر ۱/۰ میلیمتر به ۳ قسمت مساوی تقسیم شد و قطعات توسط کاغذ سمباده نرم خیس پرداخت شدند و به ضخامت ۲ میلیمتر رسیدند. سپس نیرو در دستگاه Zwick از سمت اپیکال با سرعت mm/min۱ تــا زمـان تغییر مکان پست وارد شد. برای آنالیز دادهها از آزمونهای آماری one-sample Kolmogorov-Smirnov، ANOVA و T-test استفاده و ۰۵/۰ P<به عنوان سطح معنیداری درنظر گرفته شد.
یافتهها: اختلاف معنیدار بین دو باندینگ در ناحیه میانی مشاهده شد که در گروه SBMP میزان استحکام باند بیشتر بود )۰۲/۰(P=. در گروه SB میزان استحکام باند در ناحیه تاجی بیشتر از نواحی میانی و انتهایی بود )۰۵/۰(P<، در حالیکه دو ناحیه اخیر با هم اختلاف معنیداری نداشتند )۰۵/۰(P>. در گروه SBMP نیز میزان استحکام باند در سه ناحیه مختلف ریشه با هم تفاوت معنیداری نداشتند) ۱۱۷/۰(P=.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه در مطالعه حاضر میزان استحکام باند در نواحی مختلف ریشه در صورت استفاده از باندینگ dual-cure یکنواختتر و در نواحی میانی و انتهایی بیشتر از باندینگ light-cure بود میتوان استفاده از باندینگ dual-cure جهت سیمان کردن پستهای کامپوزیتی در داخل کانال ریشه را توصیه نمود.
حکیمه سیادت، علی میرفضائلیان، مرضیه علی خاصی، محسن محمد علیزاده،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۶ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از فاکتورهای مهم در موفقیت ایمپلنتهای دندانی تطابق لبهای casting و اباتمنت در ایمپلنتهای سمان شونده میباشد. overhang و gap در مارجین ایمپلنت میتواند سبب لقی، تحلیل استخوان کرستال، peri-implantitis و از دست رفتن اسئواینتگریشن شود. علیرغم دقت در مراحل واکس آپ، سیلندرگذاری و ریختگی، عدم تطابق لبهای اجتناب ناپذیر است. هدف از این تحقیق تعیین میزان gap و overhang در ناحیه finish line کوپینگهای فلزی میباشد که با سه روش casting با دو نوع آلیاژ بر روی ایمپلنتهای ITI تهیه شدهاند.روش بررسی: در این بررسی تجربی آزمایشگاهی چهل و هشت آنالوگ اباتمنت به صورت تصادفی به شش گروه تقسیم شدند. گروه اول: burn-out cap که با آلیاژ قیمتی بگوستار ریخته شد. گروه دوم: impression cap که با آلیاژ قیمتی بگوستار ریخته شد. گروه سوم: wax-up مستقیم بر روی آنالوگ اباتمنت که با آلیاژ قیمتی بگوستار ریخته شد. گروه چهارم: burn-out cap که با آلیاژ غیرقیمتی Verabond ۲ ریخته شد. گروه پنجم: impression cap که با آلیاژ غیرقیمتیVerabond ۲ ریخته شد. گروه ششم: wax-up مستقیم بر روی آنالوگ اباتمنت که با آلیاژ غیرقیمتی Verabond ۲ ریخته شد. جهت یکسانسازی نمونهها واکس آپ به ضخامت ۷/۰ میلیمتر انجام شد، سپس یک ایندکس پوتی تهیه گردید. از ریمر جهت تصحیح finish line تمام گروهها استفاده شد. کلیه فریمها بر روی آنالوگ اباتمنت قرار داده شدند. سپس نمونهها در آکریل شفاف قرار داده و توسط دستگاه ایزومت برش داده شدند. کلیه گروهها توسط دستگاه پالیش پرداخت و با اولتراسونیک تمیز شدند. سپس نمونهها در حدفاصل casting وanalogue در مارجین مزیالی و دیستالی نمونههای برش خورده توسط SEM از نظر اندازه گپ و Overhang با بزرگنمایی ۲۰۰ مورد ارزیابی قرار گرفتند. متوسط میزان gap و overhang مارجینها برای هر گروه محاسبه شد. داده ها توسط تست آماری Multivariate و تست post-hoc Bonferroni با α=۰,۰۵ آنالیز شد.
یافتهها: میزان gap در سه روش کستینگ burn out cap و impression cap وwax up و با دو نوع آلیاژ (BegoStar, Verabond ۲) با هم اختلاف آماری معنیداری نداشتند (۰۵۶/۰p=). میزان gap در سه روش کستینگ burn out cap و impression cap وwax up صرف نظر از نوع آلیاژ با هم اختلاف آماری معنیداری نداشتند (۰۹۲/۰p=). میزان gap در نمونههای ساخته شده از آلیاژ طلا به طور معنیداری کمتر از نمونههای ساخته شده با آلیاژ بیس متال بود )۰۰۱/۰(p<. میزان overhang در سه روش کستینگ و با دو نوع آلیاژ با هم اختلاف آماری معنیداری نداشتند (۰۹۳/۰p>). میزان overhang گروههای ساخته شده با آلیاژ بیس متال به طور معنیداری کمتر از نمونههای ساخته شده با آلیاژ طلا بود (۰۰۱/۰p<). میزان overhang در نمونههای basemetal که با روش impression cap ریخته شده بودند بیش از دو روش کستینگ دیگر بود (۰۰۱/۰p<).
نتیجهگیری: با توجه به محدودیتهای این مطالعه میزان gap در نمونههای ریخته شده با آلیاژ طلا کمتر از نمونههای ساخته شده با آلیاژ بیس متال بود. میزان overhang گروههای ساخته شده با آلیاژ بیس متال کمتر از نمونههای ساخته شده از آلیاژ طلا بود. میزان overhang در نمونههایی که با روش ایمپرشن کپ ریخته شدهاند بیش از دو روش casting دیگر بود.
پرویز دیهیمی، مهدی نیکبخت دستجردی، فرشته مرسلی، شادی کاظمی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
زمینه وهدف: پلیمورفیسم تک نوکلیوتیدی در کدون ۷۲ ژنp۵۳، ساختار پروتیینp۵۳ را تغییر و فعالیت آن را تحت تاثیر قرار میدهد .با توجه به اینکه پلیمورفیسم مزبور وابسته به موقعیت جغرافیایی و نژادی است و فراوانی برخی از سرطانهای انسانی را با آن مرتبط دانستهاند، هدف از مطالعه حاضر ارزیابی این پلیمورفیسم در نمونههای SCC دهان ومقایسه آن با افراد سالم در شهر اصفهان بود.
روش بررسی: در این مطالعه case -control ۲۰ بلوک پارافینی با تشخیص SCCغیر متاستاتیک با تمایز خوب حفره دهان از آرشیو بخش آسیب شناسی دهان دانشکده دندانپزشکی در بین سالهای ۱۳۸۰-۱۳۸۴ و نیز ۲۰ نمونه خون افراد سالم به عنوان شاهد ،با تکنیک PCR ،مورد مطالعه قرار گرفت. پس از استخراج DNA، با استفاده از پرایمرهای اختصاصی آرژینین و پرولین و نیز الکتروفورز، ژل آگارز پلیمورفیسم کدون ۷۲ ژن p۵۳ مشخص گردید. اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. برای مقایسه توزیع فراوانی سه ژنوتیپ کدون ۷۲ از آزمون دقیق فیشر با سطح معنیداری ۰۵/۰ >pاستفاده شد.
یافتهها: شیوع ژنوتیپ آرژینین/ آرژینین، آرژینین/ پرولین و پرولین / پرولین در بیماران به ترتیب ۴۵%، ۴۵% و ۱۰% و در گروه کنترل ۴۵%،۵۰% و ۵% بود که اختلاف آماری معنیداری را نشان نداد.
نتیجهگیری: ارتباط بین پلیمورفیسم کدون ۷۲ ژن p۵۳ و بعضی سرطانها در مناطق مختلف مشاهده شده است. با این وجود بر اساس نتایج مطالعه حاضر، این پلیمورفیسم را نمیتوان به عنوان عامل مستعد کننده ژنتیکی در ابتلاء به SCC دهان در شهر اصفهان منظور نمود.
محمد حامد حسینی، غلامرضا شریف زاده، طیبه خزاعی،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: فرسودگی شغلی سندرمی روانشناختی است که در اثر تنشهای مداوم با عوارضی چون غیبت، تضاد و تغییر شغل و غیره مشاهده میشود. علیرغم بهبود شرایط کاری، دندانپزشکان از آن رنج میبرند. هدف این مطالعه تعیین فرسودگی شغلی دندانپزشکان بیرجند و ارائه راهکار بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی با روش سرشماری است، ۳۸ دندانپزشک باپرسشنامه مازلاک بررسی شدند. مقایسه میانگینها با آزمون مجذور کای دو و بین گروهها با آزمون توکی با نرمافزار SPSS و درسطح معنیداری ۰۵/۰P≤ انجام شد.
یافتهها: ۴/۶۸% مرد و ۶/۳۱% زن با میانگین سنی ۶/۷±۹/۳۷ سال و سابقه کار ۳/۷±۵/۱۲ سال، ۸/۱۵% مجرد و ۲/۸۴% متأهل بودند. ۱/۲۱% خستگی عاطفی متوسط، ۶/۸۱% مسخ شخصیت شدید و ۱۰۰% احساس عدم موفقیت فردی شدید داشتند. ارتباط ابعاد فرسودگی شغلی باجنس، ورزش، تأهل و ساعات کار روزانه معنیدار نبود (۰۵/۰P>).
نتیجهگیری: حمایت و ارائه برنامههای آموزشی و تنوع کاری برای بهبود محیط کار دندانپزشکان ضروری است. پیشنهاد میشود مطالعات آینده با نمونه بیشتر انجام و تأثیر عوامل مشخص شود.
الهام زاجکانی، حبیب ضیغمی، علیرضا ضعیف جو،
دوره ۳۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: پوسیدگی دندانها نوعی بیماری عفونی قابل انتقال با عوامل متعدد در دهان و یکی از شایعترین بیماریهای مزمن در جهان بوده که هزینههای درمانی فراوانی میطلبد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر دهانشویه فلوراید ۲/۰% و فوکس (ترکیبی زایلیتول و فلوراید ppm ۹۲۰) بر رشد باکتری استرپتوکوک موتانس و لاکتوباسیل بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، جهت بررسی اثر مهارکنندگی دهانشویهها ابتدا از روش چاهک و سپس از روش MIC (حداقل غلظت مهارکنندگی) استفاده شد. همچنین جهت آنالیز دادهها از نرم افزار Excel ۲۰۱۶ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر در روش MIC، بیانگر اثر مهاری هر دو دهانشویه در غلظتهای خالص (۱۲۸ میکروگرم) بود، بدین صورت که دهانشویه فلوراید در غلظتهای بالاتر از ۳۲ میکروگرم بر استرپتوکوک موتانس و بالاتر از ۲ میکروگرم بر لاکتوباسیل اسیدفیلوس مؤثر بود و فوکس بر هر دو باکتری تا غلظتهای بالاتر از ۶۴ میکروگرم تأثیر داشته و پایینتر از آن بیتأثیر بود. در تست چاهک، هاله عدم رشد دهانشویه فلوراید در غلظت خالص بر روی باکتری استرپتوکوک موتانس mm۱۷ و بر روی لاکتوباسیل اسیدوفیلوسmm ۲۴ به دست آمد و در دهانشویه فوکس صفر بود که بیانگر تأثیر فلوراید بر روی باکتریها و عدم تأثیر فوکس بود.
نتیجهگیری: فلوراید به دلیل اثر مهاری خوب در غلظتهای مختلف، بر روی استرپتوکوک موتانس و لاکتوباسیل اسید فیلوس در هر دو روش، در مقایسه با دهانشویه فوکس مؤثرتر بود.
علی اسکندری زاده، شهرام فرزین ابراهیمی، نیلوفر شادمان، سعید رحمنی،
دوره ۳۰، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: تأخیر در نور دهی میتواند سبب بهبود ساختار پلیمری، خواص مکانیکی و توزیع یکنواختتر استرسها در سمان رزینی گردد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر روشهای تابش نور فوری، تأخیری ۵ و ۱۰ دقیقه در دو نوع سمان رزینی بر استحکام باند push-out یک نوع فایبر پست در مناطق مختلف کانال ریشه انجام گردید.
روش بررسی: در ۶۰ ریشه دندان کشیده و اندو شده تک کانال، فایبر پست FRC Postec Plus توسط دو سمان رزینی Panavia F۲,۰ و Nexus۳ و به سه روش نور دهی فوری و تأخیری ۵ و ۱۰ دقیقه چسبانده و بعد از ۲۴ ساعت قرارگیری در تاریکی، تست push-out توسط دستگاه Universal testing در قطعات کرونال، میانی و آپیکال انجام شد. طرح شکست زیر استریومیکروسکوپ مشاهده و دادهها با تستهای ANOVA و Tukey post hoc بررسی گردید. ۰۵/۰P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: در Nexus۳ استحکام باند فوری (۳۲/۴±۱۸/۱۱) به طور معنیداری بالاتر از روشهای تأخیری بود (۰۰۱/۰P=). در Panavia F۲,۰ روش تأخیری ۵ دقیقه به طور معنیداری نسبت به سایر روشها بالاترین استحکام باند (۶۲/۴±۳۴/۱۳) را داشت (۰۵/۰P<). استحکام باند روشهای مختلف نور دهی با ناحیه ریشه ارتباط معنیدار آماری نداشت. در Nexus۳ استحکام باند ناحیه کرونال (۷/۳±۸۳/۱۱) از میانی (۱/۳±۱۲/۹) (۰۱۵/۰P=) و اپیکال (۷۷/۲±۶۵/۵) به طور معنیداری بالاتر بود (۰۰۰/۰P=) و نیز استحکام باند در ناحیه میانی از اپیکال (۰۰۲/۰P=). در Panavia F۲.۰ استحکام باند در مقایسه دو به دو نواحی، تفاوت معنیداری نداشت (۰۵/۰P>).
نتیجهگیری: تأخیر در تابش نور، اثرات متفاوتی در استحکام باندpush-out انواع سمانهای رزینی دوال کیور دارد.
لادن رنجبر عمرانی، معصومه حسنی طباطبایی، سوما فریدی، الهام احمدی،
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر دو نوع دهانشویه حاوی فلوراید بر تغییر رنگ دو نوع کامپوزیت متفاوت میباشد.
روش بررسی: ۲۷ نمونه (۲×۴×۵) از ۲ نوع کامپوزیت میکروفیلد (Gradia,GC) و نانوهیبرید (Grandio) برای این مطالعه ساخته شدند. نمونهها با استفاده از دیسکهای سافلکس(Soflex) fine و superfine پرداخت شده و در بزاق مصنوعی در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۲۴ ساعت نگهداری شدند. رنگ اولیه (L, a, b) با استفاده از یک اسپکتروفوتومترEasyshade و سیستم CIELab اندازهگیری شد. نمونهها در ۲۰ میلی لیتر از هر دهانشویه قرار داده شد و در دمای۳۷ درجه سانتیگراد برای مدت ۱۲ ساعت انکوبه شدند و رنگ نمونهها مجدداً اندازهگیری شد و تغییرات رنگ نمونهها (ΔE) به دست آمد. دادهها با آزمون آماری آنالیز واریانس دو طرفه در سطح معنیداری ۰۵/۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: هیچ یک از دهانشویهها باعث تغییر رنگ قابل درک کلینیکی در نمونهها نشدند. تفاوتی بین ۲ نوع کامپوزیت از نظر رنگپذیری وجود نداشت (۳۳۰/۰=P). هیچ تفاوت معنیداری در اثر متقابل بین دهانشویه و نوع ماده ترمیمی وجود نداشت (۰۵/۰<P).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه دهانشویههای حاوی فلوراید باعث تغییر رنگ در رزین کامپوزیتها نشد.
ماندانا خطیبی، آرش عزیزی، عباس کمالی، سهیلا محمدیان،
دوره ۳۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری لیکن پلان دهانی در اشکال اروزیو و اولسراتیو ایجاد درد و سوزش کرده، بر تغذیه و کیفیت زیستی بیمار تأثیر میگذارد. با توجه به شیوع بالای بیماری، عوارض درمانهای متداول، مقاومت به درمان دارویی کلاسیک، هدف از این مقایسه مطالعه اثر لیزر کم توان مادون قرمز و تریامسینولون استوناید به شکل دهانشویه بر درمان ضایعات لیکن پلان دهانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سویه کور تعداد ۲۴ بیمار بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده، به دو گروه ۱۲ نفری به صورت sequentional randomized تقسیم شدند. پیش از شروع مطالعه شاخصهای درد و سوزش در دهان (VAS)، شکل و score ظاهری ضایعه و اندازه ضایعه، در بیماران ثبت شد. گروه اول تحت درمان لیزر کم توان مادون قرمز با طول موج ۸۱۰ نانومتر به صورت دو بار در هفته با دوز تابشی j/cm۲۵-۲/۰ و پاور دانسیته mW/cm۲ ۳۰۰ تا حداکثر ۱۰ جلسه قرار گرفتند و گروه دوم داروی ۲/۰% Triamcinolone acetonideبه صورت دهانشویه ۴ بار در روز به همراه داروی ضد قارچ به مدت یک ماه دریافت کردند. سپس شاخصهای مطالعه پس از تکمیل درمان در هر بیمار ثبت گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری دادهها از آزمون Repeated measure ANOVA برای مقایسه تغییرات کمی در گذر زمان و از آزمون Mann-Whitney U برای مقایسه متغیرهای رتبهای بین دو گروه در هر زمان و در هر گروه بین زمانهای مختلف از friedman testاستفاده گردید.
یافتهها: تفاوت معنیداری از نظر شدت درد و سوزش (۲۵۵/۰P=) و اندازه ضایعه (۱۸۶/۰=P) و شکل و score ضایعه (۱۷۸/۰=P) بین گروهها مشاهده نشد. هر چند دو گروه در هر سه شاخص کاهش معنیداری را نشان دادند.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه در هر دو گروه در هر سه شاخص بهبود داشتیم و این بهبودی مشابه هم بود، به نظر میرسد در درمان بیماران مبتلا به OLP (Oral Lichen Planus)لیزر درمانی میتواند درمانی مؤثر و کارآمد بوده و در مواردی که ممنوعیت مصرف داروی کورتیکواسترویید یا عدم پاسخ درمانی مناسب و مقاومت به درمان وجود دارد، به عنوان درمانی جایگزین به کار رود.
سید امیرحسین میرهاشمی، سحر جهانگیری، مینا مهدوی مقدم، راشین بهرامی،
دوره ۳۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: تمام اجزای فلزی دستگاه های ارتودنسی به دلیل برخی از تغییرات شیمیایی، مکانیکی، حرارتی، میکروبیولوژیکی و آنزیمی تا حدودی در محیط دهان دچار خوردگی شده و موجبات تسهیل آزاد سازی یون را فراهم میکنند . آزاد سازی یونی میتواند منجر به تغییر رنگ بافت نرم مجاور یا ایجاد واکنشهای آلرژیک در بیماران حساس و یا حتی باعث درد موضعی در ناحیه شود. به طور کلی یونها میتوانند در صورت رسیدن به مقادیر آستانه، منجر به عوارض جانبی سمی و بیولوژیکی شوند از این رو میزان آزاد سازی یونها از اجزای فلزی دستگاههای ارتودنسی برای ما اهمیت دارد. هدف از این مطالعه مروری، بررسی میزان آزاد سازی یونهای مختلف از اجزاء اپلاینسهای فلزی ارتودنسی در محلولهای متفاوت میباشد.
روش بررسی: یک بررسی مروری درباره میزان آزاد سازی یونهای متفاوت از جمله نیکل، کروم، روی و تیتانیوم از دستگاههای ارتودنسی دارای اجزای فلزی در محلولهای متفاوت با استفاده از منابع اطلاعاتی PubMed و Google scholar از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۸ با کلید واژه Saliva Titanium/ Normal Saline / Ion release/ Orthodontic appliance/ Mouth wash/ Nickel/ Chromium صورت گرفت. در نهایت بر طبق معیارهای ورود و خروج مطالعه، ۲۵ مقاله به دست آمد و مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: به دلیل مغایرت نتایج مطالعات و برای دستیابی به نتایج بهتر و مقایسه اصولی، به همگام سازی روشهای اندازهگیری و هم چنین استفاده از محیط بزاق مصنوعی با نرمال به عنوان گروه شاهد نیاز است.
نتیجهگیری: در تمامی مطالعات اثر pH اسیدی بر افزایش آزاد سازی یونها قابل مشاهده بود، علاوه بر این اجزاء آلیاژ SS (Stainless steel) کمترین میزان زیست سازگاری را در بین انواع آلیاژها از خود نشان دادند.
پگاه پالیزبان، ندا کارگهی، فروز کشانی،
دوره ۳۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: ضایعات پیش سرطانی مخاط دهان به عنوان یک ناهنجاری مهم نیاز به دانش کافی دندانپزشکان دارد. تحقیق حاضر با هدف تعیین میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی اصفهان در ارتباط با ضایعات پیش سرطانی حفره دهان طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش مقطعی از نوع پرسشنامهای در سال ۱۳۹۸ انجام گرفت و میزان آگاهی ۱۱۵ دندانپزشک عمومی شهر اصفهان بر حسب جنس و سال فراغت از تحصیل مورد بررسی قرار گرفت و بعد از نمره دهی میانگین نمرات که بین ۰ تا ۱۴ بود مورد استفاده قرار گرفت. دادههای به دست آمده در Microsoft Excel Microsoft وارد و سپس با نرم افزار SPSS۲۱ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقایسه متغیرهای کمی با استفاده از آزمونهای t مستقل و آزمون One-Way ANOVA و Mann-Whitney انجام شدند. ۰۵/۰ P<به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین سن±انحراف معیار شرکتکنندگان در گروه کمتر از پنج سال فارغ التحصیل ۹/۴±۶/۲۸، در گروه بین ۵ تا ۱۰ سال فارغ التحصیل ۰/۴±۶/۳۰ و در گروه بالاتر از ۱۰ سال فارغ التحصیل ۰/۱۰±۹/۴۷ بود. نمره آگاهی در کل جمعیت مورد مطالعه با میانگین ± انحراف معیار ۷۹/۲±۹۷/۵ بود. بین متوسط نمره آگاهی در زنان ۹۹/۲±۹۶/۵ و مردان ۶۱/۲±۹۸/۵ تفاوت معنیداری وجود نداشت (۵۸/۰P=). میانگین ± انحراف معیار نمره آگاهی شرکت کنندگان در گروه کمتر از پنج سال فارغ التحصیل ۲/۲±۸/۷، در گروه بین ۵ تا ۱۰ سال فارغ التحصیل ۹/۲±۸/۵ و در گروه بالاتر از ۱۰ سال فارغ التحصیل ۱/۲±۴/۴ بود (۰۵/۰P=).
نتیجهگیری: دندانپزشکان عمومی شهر اصفهان جهت تشخیص زودرس ضایعات پیش سرطانی حفره دهان، نیاز به دورههای بازآموزی آسیب شناسی دارند.
محمد علی روزگار، محمد نبی صالحی، پریسا صالحی، خدیجه ابدال،
دوره ۳۴، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: در زندگی همه افرادی که دارای شغل هستند فرسودگی شغلی و استرس وجود دارد و به گونههای مختلف بر آنها فشار روانی وارد میکند و فرد را دچار هیجانات منفی، آشفتگی، نگرانی و اضطراب مینماید. لذا تنظیم شناختی هیجان میتواند نقش مهمی در مقابله با فرسودگی شغلی و سازگاری با وقایع استرسزای زندگی ایفا کند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی و فرسودگی شغلی در دندانپزشکان شهر ایلام انجام گرفت.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دندانپزشکان شهر ایلام در سال ۱۳۹۸ بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد ۸۱ نفر از دندانپزشکان شهر ایلام به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ-P) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (MBI) بود. دادهها به وسیله نرم افزار SPSS۲۲ در سطح آمار توصیفی توسط شاخصهای میانگین و انحراف استاندارد، و در سطح استنباطی توسط آزمون ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی سازگارانه و فرسودگی شغلی در دندانپزشکان رابطه منفی و معکوس معنیداری وجود دارد (۰۰۰/۰, P<۸۶۲/۰-r=). همچنین بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی ناسازگارانه و فرسودگی شغلی در دندانپزشکان رابطه مثبت و مستقیم معنیداری وجود دارد (۰۰۰/۰, P<۸۲۹/۰r=).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، به نظر میرسد دندانپزشکان به منظور پیشگیری و کاهش فرسودگی شغلی، باید بیشتر به مؤلفههای تنظیم هیجانی و هیجانات اهمیت بدهند.
شیما گلبان، هاجر شکرچی زاده، سیمین زهرا محبی،
دوره ۳۶، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به مشکلات ناشی از استرسهای شغلی و نیز فرسودگی ناشی از این استرس، هدف از مطالعه حاضر تعیین فرسودگی تحصیلی و استرس محیط دندانپزشکی و نیز ارتباط آنها در دانشجویان دندانپزشکی شهر اصفهان بود.
روش بررسی: مطالعه تحلیلی- مقطعی حاضر در سال۱۴۰۰ و با شیوه نمونه گیری در دسترس انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه ۱۲ سؤالی BCSQ-۱۲-SS (Burnout Clinical Subtype Questionnaire) و پرسشنامه ۳۲ سؤالی DES (Dental Environment Stress) از دانشجویان دندانپزشکی عمومی شهر اصفهان از دانشگاههای علوم پزشکی اصفهان و آزاد اصفهان جمع آوری شد. دانشجویان داوطلب به صورت آنلاین از طریق شبکههای اجتماعی تلگرام و واتس آپ به پرسشنامهها پاسخ دادند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS۲۶ و آزمونهای من ویتنی یو، کروسکال والیس، ضریب همبستگی اسپیرمن و نیز رگرسیون خطی (سطح معنیداری ۰۵/۰>P) تحلیل شدند.
یافتهها: از بین ۳۰۰ شرکتکننده (نرخ پاسخگویی=۶۴%)، میانگین سنی ۷۲/۲±۲۵/۲۴ بود و ۷/۵۴% زن بودند. میانگین نمره فرسودگی تحصیلی ۶۶/۰±۶۱/۲ از حداکثر نمره ۵ گزارش شد. بیشترین بعد تأثیر گذار بر فرسودگی بعد بار اضافی (overload) بود. میانگین نمره DES، ۵۱/۰±۸۰/۲ از حداکثر نمره ۴ گزارش شد و بیشترین بعد تأثیر گذار بر DES، بعد آموزش بالینی بود. همبستگی مستقیمی بین استرس محیط دندانپزشکی و فرسودگی تحصیلی مشاهده شد (۰۰۱/۰>P، ۳۳/۰=r).
نتیجه گیری: فرسودگی تحصیلی در بین دانشجویان دندانپزشکی شهر اصفهان متوسط و استرس محیط دندانپزشکی بالا بود. با توجه به ارتباط مستقیم بین استرس و فرسودگی باید تلاش بیشتری برای کاهش استرس محیط دندانپزشکی به ویژه در حیطه آموزش بالینی صورت گیرد.
فرشته ناصر علوی، اشکان سالاری، مریم توانگر، رضا طائفه دولو، فریده دارابی، زهرا فرضی،
دوره ۳۶، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: سفیدی دندانها از عوامل مهم در زیبایی لبخند محسوب میشود و محصولات سفید کننده گوناگونی مانند دهانشویههای سفید کننده در پاسخ به تقاضای زیاد مردم به دندانهای روشنتر تولید شدهاند. هدف این مطالعه بررسی کارایی سه نوع دهانشویه سفیدکننده بر سفیدی مینا دندانها بود.
روش بررسی: در مطالعه آزمایشگاهی حاضر، از ۳۲ دندان اینسایزور گاوی استفاده شد. دندانها براساس نوع دهانشویه به ۴ گروه تقسیم شدند (۸n=). C: کنترل (آب مقطر)، ZSW: زنون اسمارت وایت (حاوی پیروفسفات و تری فسفات)، SWN: سیگنال وایت ناو (حاوی بلوکووارین)، PCW: پاستا دل کاپیتانو (حاوی پلاسدون). اندازه گیری رنگ با یک اسپکتروفوتومتر در مقاطع ابتدا ۲، ۴، ۸ و ۱۲ هفته پس از درمان با دهانشویهها انجام شد. آنالیز دادهها با پارامترهای CIELab و تستهای آماری ANOVA، RM two way ANOVA و Tukey انجام شد (۰۵/۰α=).
یافتهها: سفیدی ایجاد شده با دهانشویه SWN در محدوده بارز کلینیکی (۳/۳ΔE>) بود. از نظر آماری عملکرد همه دهانشویهها با هم مشابه بود و تفاوتی با کنترل نداشتند (۰۵/۰P>).
نتیجهگیری: اگرچه دهانشویه حاوی بلوکووارین تا حدی در سفید کردن مینا دندان مؤثر بود ولی هیچ کدام از دهانشویهها کارایی معنی داری را در مقایسه با آب مقطر نداشتند.
سید جواد کیا، محمد سمامی، نگین شیخ لری، فرشته نجار کریمی،
دوره ۳۶، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش تنظیم کنندگی ویتامین D۳ در سیستم ایمنی، ممکن است این ویتامین امکان جلوگیری از ایجاد بیماریهای خود ایمنی را از طریق تعدیل سیستم ایمنی داشته باشد، لذا این مطالعه با هدف مقایسه سطح سرمی ویتامین D۳ در بیماران مبتلا به لیکن پلان دهانی و افراد سالم انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی، سطح ویتامین D۳ سرمی۸۰ نفر شامل۴۰ بیمار مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی گیلان که مبتلا به لیکنپلان دهانی بودند و ۴۰ فرد سالم مراجعه کننده به آزمایشگاه جهت چکاپ روتین، پس از همسان سازی سن و جنسیت، مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز نتایج به دست آمده بر اساس نوع متغیر، با استفاده از آزمونهای t- مستقل (Independent t-test)، من ویتنی
(Mann Whitney test)، آزمون کایاسکوئر (Chi-square test) و آزمون دقیق فیشر (Fisher exact test) و از طریق نرم افزار SPSS۲۶ در سطح معنیداری ۰۵/۰ انجام پذیرفت.
یافتهها: در مطالعه ۸۰ نفر، شامل ۲۹ زن (۵/۷۲%) و ۱۱ مرد (۵/۲۷%) در هر یک از دو گروه بیماران با میانگین سنی ۱۲/۱۲ ± ۱۷/۵۲ سال و افراد سالم با میانگین سنی ۲۳/۱۲ ± ۱۰/۵۲ سال شرکت نمودند. میانگین سطح سرمی ویتامین D۳ در افراد گروه شاهد به طور معنیداری بیشتر از افراد گروه مورد بود (۰۰۶/۰P=). سطح سرمی ویتامین D۳ با انواع مختلف لیکن پلان دهانی، جنسیت، مدت زمان ابتلا و سن ارتباط آماری معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به کمتر بودن معنیدار میانگین سطح سرمی ویتامین D۳ در افراد مبتلا به لیکن پلان دهانی، ممکن است ویتامین D۳ بهعنوان مکمل در روند بهبود ضایعات بیماران مؤثر باشد.