1- استادیارگروه مدیریت آموزشی ، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاداسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری ، تهران ، ایران
2- دانشجوی دوره MPH، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران، (* نویسنده مسوول )، :soodabeh_tayeri@yahoo.com
چکیده: (6766 مشاهده)
سلامت زنان مفهوم وسیعی داشته و عوامل مختلف زیستی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی بر آن مؤثرند(1). شواهد تجربی مانند امید به زندگی بالاتر در زنان نظریه زیستشناختی راتایید میکند. از سوی دیگر، مدل زیست روانی- اجتماعی، سلامت زنان را نتیجه تجارب انها در طی دورههای مختلف زندگی و تحت تأثیر عوامل فرهنگی، روانشناختی و اجتماعی میداند(2). نظریههای رفتاری سبک زندگی را بهعنوان متغیر اصلی و تعیینکننده در تفاوت سلامت بین زن و مرد میدانند. برخی نظریههای رفتاری معتقدند زنان توان کمتری برای مقابله با استرس و موقعیتهای تنشزا دارند و به همین دلیل بیشتر در معرض بیماریهای روانی نظیر افسردگی قرار میگیرند. تفاوت در زمینه نوع و میزان مشارکت در فعالیتهای اجتماعی نیز بهعنوان یک عامل رفتاری روی وضعیت سلامتی زنان مؤثر است. فعالیتهای زنان بیشتر در خانه بوده و از پیوندهای اجتماعی کمتری برخوردارند و بیشتر در معرض آسیبهای روانی و نیز مشکلات جسمانی ناشی از این آسیبها قرار میگیرند(3). در تبیین ذهنی یا فرهنگی سلامت، معنای بیماری یا سلامتی، از ارزشها و هنجارهای حاکم بر جامعه، انتظارات و وظایفی که جامعه از او دارد، تأثیر میگیرد و افراد بر آن اساس خود را سالم یا بیمار میدانند(3). نظر به اهمیت سلامت زنان و تاثیر آن بر سلامت افراد جامعه، این مطالعه با هدف اولویتبندی عوامل مؤثر ور اهکارهای ارتقای سلامت زنان، ارائه مدل تصمیمگیری و انتخاب بهترین گزینه برای سیاستگذاران، تصمیم گیران و برنامه ریزان نظام سلامت جهت دستیابی به هدف ارتقاء سلامت زنان صورت گرفت.
نوع مطالعه:
مقاله ی اصیل |
موضوع مقاله:
سایر دریافت: 1397/6/25 | پذیرش: 1397/12/14 | انتشار: 1397/12/21