جستجو در مقالات منتشر شده



مرجان قاسمی نژاد، صدیقه السادات طوافیان، علیرضا حیدر نیا،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

زمینه و هدف :کمردرد از مشکلات شایع در پرستاران است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر برنامه آموزش مرتبط با سلامت فیزیکی بر کیفیت زندگی کارکنان پرستاری مبتلا به کمردرد مزمن بود.

مواد و روشها :دراین پژوهش نیمه تجربی 119 نفر از کارکنان پرستاری  مبتلا به کمردرد مزمن شاغل در بیمارستانهای منتخب یزد در دو گروه مداخله (60 نفر ) و شاهد (59 نفر ) شرکت نمودند . گروه مداخله در یک برنامه آموزشی شامل یک جلسه با میانگین مدت زمان 180 دقیقه در گروه های 8-7 نفره شرکت کردند. کیفیت زندگی کلیه آزمودنی ها ، قبل و 3 ماه بعد از مداخله آموزشی بوسیله پرسشنامه 36 سئوالی کیفیت زندگی ارزیابی شد و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در سطح معناداری05/0 تجزیه و تحلیل شد.

نتایج : علیرغم همسان بودن دو گروه در بدو مطالعه میانگین ابعاد عملکرد جسمانی 32/72 ، محدودیت نقش بعلت مشکلات جسمانی 18/58 ، درد جسمانی 96/59 و سلامت عمومی 1/69 در گروه مداخله در مقایسه با میانگین های همین ابعاد در 3 ماه بعد از مداخله  با میزانهای 50/60 ، 88/47 ، 05/38 ، 27/51  در گروه شاهد دارای تفاوت چشمگیر بود  ( 0001/0 >PV  ) . ابعاد روانی کیفیت زندگی در گروه مداخله تغییر فاحشی نسبت به قبل از مداخله نداشت ( 855/0=PV ).

نتیجه گیری :برنامه آموزشی مبتنی بر سلامت فیزیکی توانست بر ابعاد عملکرد جسمانی ، محدودیت نقش بدنبال مشکلات جسمانی ، درد جسمانی و سلامت عمومی موثر باشد.


شیما نادری، محمد امیری، لیلا ریاحی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : بیمارستان­ها بهترین بستر ارایه خدمات ارتقای سلامت و پیشگیری در کنار خدمات درمانی هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر استقرار استاندارد­های بیمارستان­های ارتقا­ دهنده سلامت بر شاخص‌های بیمارستانی در بیمارستان فاطمیه شاهرود انجام شد.

مواد و روش­ها: مطالعه حاضر از نوع مقایسه­ای است که در دو بیمارستان فاطمیه(مورد) و خاتم­الانبیاء(شاهد)در سال1392 انجام شد. استاندارد­های بیمارستان­های ارتقا­­دهنده سلامت به عنوان متغیر مستقل در بیمارستان فاطمیه استقرار یافت. داده­های مرتبط با شاخص­های ترک بیمارستان با رضایت شخصی، احیای قلبی­ریوی و مرگ­و میر نوزادان در دو بیمارستان در دو بازه زمانی شش ماه دوم 1391 و شش ماه اول 1392 جمع­آوری و با نرم­افزار SPSS نسخه 16 و آزمون­های کای­دو و فیشر تحلیل گردید. نتایج بصورت جداول مقایسه­ای نمایش داده شد.

نتایج: میزان مرگ­و میر نوزادان قبل و بعد از مداخله در بیمارستان مورد به ترتیب28/7و 03/14 و در بیمارستان شاهد به ترتیب26/5 و 83/10 بود. درصد ترک با رضایت شخصی در بیمارستان مورد قبل و بعد از اجرا به ترتیب43/3% و93/2% و موفقیت احیا به ترتیب1/56% و3/61% بود. بین استقرار استاندارد­های بیمارستان­های ارتقا­دهنده سلامت و شاخص مرگ و میر نوزادی و ترک بیمارستان با رضایت شخصی در بیمارستان فاطمیه رابطه معناداری مشاهده نگردید.اما رابطه معنی­داری بین موفقیت شاخص احیای قلبی­ ریوی با استقرار استاندارد­های مذکور در بیمارستان فاطمیه مشاهده گردید)001/0 p=).

نتیجه­ گیری: نتایج اولیه حاکی از تاثیر مثبت استقرار استاندارهای بیمارستان­های ارتقا­دهنده سلامت در بیمارستان فاطمیه بوده که منجر به بهبود تعدادی از شاخص­ها گردیده است.


ندا اسدی، زهرا رویانی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف :افسردگی یکی از اختلالات شایع در بیماران تحت درمان با همودیالیز است که روند افزایشی دارد. لذا مطالعه حاضر به منظور تعیین همبستگی حمایت اجتماعی با افسردگی  در بیماران تحت درمان با همودیالیز شهر کرمان،  انجام شد.

مواد و روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی بود .182 بیمار تحت درمان با همودیالیز مراجعه کننده به مراکز آموزشی درمانی کرمان با روش سرشماری انتخاب گردید. داده ها با استفاده از  پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک ، پرسشنامه استاندارد سنجش افسردگی بک(BDI)   و پرسشنامه حمایت اجتماعی (Enriched Social Support Instrument) ESSI  جمع آوری و در محیط نرم افزار SPSS   نسخه 17با  استفاده از آمار توصیفی ( میانگین و انحراف معیار ) و  آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

 نتایج: 1/68%  از افراد مورد پژوهش دارای درجاتی از افسردگی بودند. 83%  از افراد نیز  از حمایت اجتماعی خوبی برخوردار بودند . همچنین، در بررسی ارتباط افسردگی و حمایت اجتماعی، مشخص گردید که  ارتباط  معکوس معناداری بین افسردگی و حمایت اجتماعی وجود دارد(005/0P=) به طوریکه با افزایش حمایت اجتماعی ، میزان افسردگی کاهش می یافت. 

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که افسردگی در این بیماران شیوع بالایی دارد. به نظر می رسد در بخش های دیالیز به مسائل روانشناختی این بیماران باید توجه ویژه مبذول نمود. پرستاران می توانند  با شناسایی افراد پرخطر از نظر دریافت حمایت اجتماعی  از بروز افسردگی در این بیماران پیشگیری نمایند.


معصومه سعیدیان، محمدمهدی سپهری، حسن آقاجانی، توکتم خطیبی،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

زمینه و هدف:  انفارکتوس قلبی شایعترین علت مرگومیر در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه است . طبق پیش‏بینی سازمان بهداشت جهانی تا سال 2020 علت اصلی مرگ در کل دنیا خواهد بود. هدف اصلی از درمان انفارکتوس حاد برقراری مجدد جریان خون است که در درمان آن دو رویکرد درمانی وجود دارد که این دو رویکرد گرچه برای درمان یک عارضه به کار بسته می‌شوند ولی از نظر کیفیت درمان و هزینه باهم متفاوت هستند؛ از آنجا که هزینههای بهداشتی درمانی در حال افزایش است، هدف این تحقیق یافتن مشخصات هزینهای تاثیرگذار در درمان بیماران انفارکتوس حاد قلبی بود تا چارچوبی برای مقایسه دو روش درمانی ارائه گردد.

مواد و روشها: مدل ارائهشده در تحقیق حاضر، برای انتخاب مشخصات هزینهای تمایزگذار از پیوند الگوریتم ژنتیک و درخت تصمیم به عنوان رویکردی جدید استفاده نموده و با مقایسه نتایج آن با روش تصادفی اعتبارسنجی صورت گرفت.

نتایج: نتایج مطالعه روش استفاده شده نشاندهنده کاهش خطای دستهبندی بود و به کاهش خطای تقریبی 2/0 نسبت به روش تصادفی دست یافتیم. سپس با توجه به مشخصههای انتخابی، چارچوبی برای مقایسه دو روش درمانی ارائه گردید. همچنین در مورد هزینهها روش آنژیوپلاستی اولیه در اکثر هزینههای مستقیم و همچنین جمع کلی این هزینهها، هزینه کمتری داشت اما در هزینههای غیرمستقیم همچون در برخی موارد همچون نارسایی کلیوی به نتایجی خلاف آنچه مورد انتظار پزشکان بود رسیدیم.

نتیجهگیری: رویکرد پیشنهادی در این تحقیق می‌تواند راهنمایی برای پزشکان و موسسات بیمه در سیاستگذاریهای درمان انفارکتوس حاد باشد. 


زهره کلانی، زهرا پورموحد، علی اکبر واعظی، سیده فلور وزیری،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از ورید ها بوسیله کاتتر عروق محیطی یکی از راه های مهم جهت رساندن آب ، الکترولیت ها، داروها و مواد مغذی به بیماران در بیمارستان ها و سایر مراکز درمانی است. فلبیت یک عارضه مهم  ناشی از استفاده از آنژیوکت است. لذا این مطالعه با هدف تعیین میزان بروز فلبیت ناشی از آنژیوکت و عوامل موثر بر آن، انجام گردید.

مواد و روش ها: این مطالعه تحلیلی آینده نگر در بخش های داخلی و جراحی بزرگسالان بیمارستان شهید صدوقی یزد انجام شد. تعداد 297 آنژیوکت مربوط به 297 بیمار در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. فلبیت بر اساس وجود حداقل دو علامت از علائم فلبیت شامل درد، قرمزی، تورم، گرمی و سفتی تشخیص داده شد.

نتایج: میانگین سنی بیماران در این مطالعه 48/19± 82/40 (12 تا 91 سال)  بود . میزان بروز فلبیت  1/14 درصد بود. اعتیاد به سیگار (07/0 P=) و ابتلا به دیابت (001/0(P=  با بروز فلبیت ارتباط مستقیم و معنی داری داشت. Odds Ratio برای اعتیاد به سیگار 107/3) 372 /7-310/1 =CI 95%) و برای ابتلا به دیابت 736/3(039/8-736/1 = CI 95%) بود.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان بروز فلبیت در  بیماران مورد مطالعه در مقایسه با مطالعات مشابه نسبتاً پایین است. نتایج این مطالعه مبنی بر میزان بروز بالای فلبیت در سیگاری ها، بیماران دیابتی و بیماران کهنسال  نشان می دهد که می توان با در نظر داشتن این عوامل  بیش از پیش از بروز این عارضه در بیماران بستری پیشگیری نمود. 


فرامرز پوراصغر، جعفرصادق تبریزی، نسا کواکبی، احد بناگذار محمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اعزام بین بیمارستانی بیماران مستلزم دامنه وسیعی از عملکردهایی از قبیل همکاری، برقراری ارتباطات مناسب و هماهنگی میان افراد، بیمارستانها و ستاد هدایت و اطلاع رسانی و رسیدگی به امور درمان دانشگاه است. مطالعه ی حاضر با هدف تعیین عوامل تاثیرگذار بر روند هماهنگی اعزام بیمار و تبیین جایگاه ستاد هدایت و اطلاع رسانی و رسیدگی به امور درمان درهماهنگی فرآیند اعزام انجام شد.

مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع پدیده شناسی (فنومنولوژیک) بود که با استفاده از سه جلسه بحث گروهی متمرکز و مصاحبه با 30 نفر از دست اندرکاران فرآیند اعزام بیمار در یک بیمارستان اعزام کننده، شش بیمارستان پذیرش دهنده و همچنین ستاد هدایت و اطلاع رسانی و رسیدگی به امور درمان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شد.روش انتخاب شرکت کنندگان به صورت مبتنی برهدف و از نوع نمونه گیری با حداکثر تنوع بوده و اطلاعات به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

نتایج: عوامل تاثیر گذار بر روند هماهنگی فرآیند اعزام بیمار در4 موضوع کلی شامل ضعف در تبادل اطلاعات بالینی،محدودیت اطلاعات، ضعف در حمایت های قانونی و اجرای دستورالعمل ها و فقدان توانمندی بالینی لازم درمدیریت بیمار و 18زیر موضوع شناسایی شدندکه زیر موضوعات ضعف در حمایت های قانونی و اجرای دستورالعمل ها در ستاد هدایت درمان نشان دهنده ی ضعف آن واحد بعنوان جایگاه هماهنگ کننده ی اعزام بیمار می باشند.

نتیجه گیری: مشکلاتی که در هماهنگی اعزام بیماران وجود دارد ناشی از عدم پیروی از یک روندمشخص برای اخذ پذیرش و تعاملات و تبادل اطلاعات غیر اثربخش می باشد. برای دسترسی به استمرار فرآیند درمان باید هماهنگی اعزام بیمار ارتقا یافته و ستاد هدایت و اطلاع رسانی و رسیدگی به امور درمان بعنوان تشکیلات نظارت کننده در فرآیند اعزام،جایگاه اصلی خود را باز یابد.


فرناز خاتمی، مجتبی صداقت سیاهکل،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین طول مدت بستری در بخش مراقبتهای ویژه (آی­سی­یو) و عوامل مؤثر بر آن، بعنوان گامی در جهت کمک به بازنگری سیاستهای بیمارستانی، استفاده مناسب تر از منابع و بهبود کارایی در سیستم سلامت شکل گرفت.

مواد و روش ها: این پژوهش بصورت مقطعی و در 9 بخش آی سی یو جنرال از بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران و بر روی 246 بیمار انجام گردید. متغیرهایی مثل سن، نوع بیماری، وجود عفونت بیمارستانی، APACHE II score (Acute Physiology and Chronic Health Evaluation II)، و غیره مورد بررسی قرار گرفتند. از نرم­ افزار  SPSS جهت انجام آزمونهای غیر پارامتریک Mann Witney U و رگرسیون استفاده گردید.

نتایج: میانگین طول مدت بستری بیماران 19.2±8.6 و میانه آن (7-1) 2 روز بود. مرگ و میر بیماران 19.9% (49 بیمار) بود. میانگین سن 22.07±52.7 بود که با افزایش سن طول مدت بستری افزایش یافت (0.35=r، 0.001< p). میانگینAPACHE II score بیماران 6±14.2 بود و ملاحظه گردید که با افزایش امتیاز طول مدت بستری افزایش می یافت (0.19=r ، 0.01=p). در بیماران با تشخیصهای جراحی، میانگین طول مدت بستری 6.71 روز کمتر بود. از جمله عوامل مؤثر دیگر عفونت بیمارستانی (0.001p<)، نیاز به تهویه مکانیکی در 24 ساعت اول بستری (0.001p<) و سابقه بیماری قبلی (0.012=p) بودند که بصورت معنی داری باعث افزایش طول مدت بستری شدند.

نتیجه گیری:از جمله مهمترین عوامل تأثیر گذار بر طول مدت بستری در این مطالعه نوع بیماری، عفونت بیمارستانی و سن بیماران بودند. لذا اجرای مداخلات اثربخش تر در حفظ ایمنی و سلامت بیماران از جمله اقدامات پیشنهادی می باشد. با توجه به اینکه نیمی از بیماران کمتر از دو روز بستری بودند،گذاشتن پروتکلهایی برای استفاده بهتر از منابع آی­سی­یو برای بیمارانی که واقعاً نیازمند هستند امری ضروری می­باشد.


جعفر صادق تبریزی، یگانه پرتوی، امیر بهرامی، محمد اصغری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت نوع دو از بیماری های مزمن است که با توجه به سبک زندگی ناسالم در عصر حاضر شیوع بالاو صعودی دارد. با توجه به انیکه مراقبت ارائه شده با استاندارد های مراقبت بیماران مبتلا به دیابت فاصله زیادی دارد، شکاف فوق هزینه های زیادی به سیستم سلامت کشور تحمیل کرده است. به منظور از بین بردن این شکاف مطالعه ای با هدف اندازه گیری کیفیت فنی در مراقبت های ارائه شده به بیماران مبتلا به دیابت نوع دو طراحی و اجرا گردید.

مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بوده که با شرکت 180نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو و به صورت در دسترس از میان بیماران دارای پرونده ی پزشکی صورت گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه 3 قسمتی شامل وضعیت بیمار، اطلاعات دموگرافیک، سوالات کیفیت فنی بود که روایی و پایایی آن تایید شده بود. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار     SPSS نسخه 13 استفاده شد.

نتایج:در مطالعه حاضر کیفیت فنی کل با امتیاز 9/2 نسبت به عدد ملاک 5 پایین بود. مؤلفه های اصلی کنترل بیماری دیابت(HbA1c ، فشارخون، چربی خون با دانسیته پایین) طبق راهنمای کشوری مراقبت از بیماران دیابتی در ایران از استاندارد قابل قبولی برخوردار بوده و به خوبی کنترل شده اند.

نتیجه گیری: با توجه به شکاف موجود بین استاندارد های از پیش تعریف شده و مراقبت های دریافت شده توسط بیماران فرصت مناسبی برای بهبود کیفیت خدمات مهیا می باشد. 


دکتر علی اصغر آیت اللهی، رضا کاظمی درسنکی، ابوالفضل امینی، سمیه رحیمی، دکتر محمد علی وکیلی، سارا حسین زاده،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت‌های بیمارستانی به دلیل مرگ و میر و هزینه اقتصادی، یکی از مهم‌ترین چالش‌های قرن حاضر به حساب می‌آیند. باسیل‏های گرم منفی عامل عفونت‏های اکتسابی از بیمارستان‌ها هستند و محیط بیمارستان یکی از مهم‌ترین جایگاه‌های اقامت و انتشار این نوع باکتری‌ها است. هدف این مطالعه تعیین فراوانی باسیل‌های گرم منفی در محیط و تجهیزات بیمارستان‌های غرب استان گلستان در سال 1394 بود.

 مواد و روش  ها: طی این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 1210 نمونه به صورت سرشماری و با سوآب استریل از محیط و تجهیزات مورد استفاده در بخش‌های مختلف 7 بیمارستان آموزشی و درمانی غرب استان گلستان جمع‌آوری شد. پس از شناسایی نمونه‌ها با تست‌های بیوشیمیایی استاندارد، نتایج با استفاده از نرم افزار   SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: از نمونه‌های جدا شده، 352 نمونه (1/29%) دارای آلودگی با باسیل‌های گرم منفی بودند که بیشترین آلودگی مربوط به انتروباکتر (7/10%) بود. در بین بخش‌های بیمارستان بالاترین آلودگی در (32/19%) ICU مشاهده شد و در بین تجهیزات و سطوح مورد بررسی نیز بیشترین آلودگی مربوط به لارنگوسکوپ و تیغه آن (51/10%)، گوشی تلفن (10/7%) و دستگاه ECG سنسور و رابط مانیتورینگ آن (25/6%) بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان آلودگی باسیل‌های گرم منفی در بیمارستان‌های غرب استان گلستان قابل توجه است. ارزیابی‌های دوره‌ای می‌تواند در پیشگری از عفونت‌های بیمارستانی مؤثر باشد.


دکتر روح الله عسکری، نعیمه کی قبادی، فاطمه جعفری ندوشن، دکتر سیما رفیعی،
دوره 16، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از اصول اساسی در مراقبت کل نگر در پرستاری توجه به معنویت و مراقبت معنوی از بیماران می­باشد که به عنوان عامل مهمی در موفقیت فرایندهای مراقبتی مطرح شده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین نگرش پرستاران نسبت به معنویت و مراقبت معنوی در بیمارستان­های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال 1395 بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی بوده که به صورت مقطعی در سال 1395 بر روی 133 نفر از پرستاران شاغل در سه بیمارستان آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام پذیرفت. جمع­آوری داده­ها در این مطالعه با استفاده از پرسشنامه استاندارد SSCRS (The Spirituality and Spiritual Care Rating Scale ) انجام گرفت که دارای دو بخش معنویت شامل 15 سؤال و مراقبت معنوی شامل 8 سؤال بود. داده های بدست آمده از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS  نسخه 22 در سطح معناداری کمتر از 05/0 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
نتایج: میانگین نمره نگرش پرستاران نسبت به معنویت و مراقبت معنوی به ترتیب 89/7+15/31 و 5/5 ± 05/21  بدست آمد. میان نگرش پرستاران نسبت به معنویت و مراقبت معنوی و عواملی چون رده شغلی(03/0 p=) و جنسیت(01/0=p) تفاوت معنا­دار آماری مشاهده شد. در حالیکه میان نگرش آنان با سایر ابعاد سن، تحصیلات، وضعیت استخدامی و وضعیت تأهل رابطه معنا­داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته­های بدست آمده از مطالعه، نگرش پرستاران نسبت به معنویت در مقایسه با مراقبت معنوی وضعیت مطلوب­تری داشت. بنابراین با وجود نگرش مثبت پرستاران نسبت به معنویات، آموزش و اطلاع­رسانی بیشتر در این خصوص به آنان می­تواند تاثیرات بالقوه موثری بر مراقبت­های بالینی و کیفیت درمان گذارد.
 
دکتر عبدالرضا شقاقی، حسن محمودی، حسین شهریاری،
دوره 17، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: طرح بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت به تغییر رویکرد بیمارستانهای سنتی در ارائه خدمات تاکید دارد. هدف این مطالعه ایجاد مستندات علمی مورد نیاز برای اجرای استانداردهای طرح بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت در مراکز آموزشی و درمانی کشور بود.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در ده مرکز آموزشی و درمانی وابسته به  دانشگاه علوم پزشکی تبریز در میان300 نفر از متخصصان سلامت شاغل طی سال 1395مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و رگرسیون لجستیک به روش Enter در SPSS نسخه 22 انجام شد. سطح معناداری 05/0>P در نظر گرفته شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار نمره کل شاخص قابل اجرا بودن استانداردهای بیمارستان ارتقاء دهنده سلامت 51/17±06/66 بود. متغیرهای جنس (40/8-33/1= CI 95% و 19/3=OR)، نوع شغل (70/0-65/0= CI 95% و 50/1=OR)، نوع فعالیت بیمارستان (61/2-97/1= CI 95% و 59/1=OR)، تعداد تخت های بیمارستان (42/9-53/1= CI 95% و 84/3=OR) و برخورداری از دانش قبلی در مورد طرح بیمارستانهای های ارتقاء دهنده سلامت (80/4-31/1= CI 95% و 81/2=OR) پیش گویی کننده های قوی تری برای داشتن نظر مساعد در خصوص قابل اجرا بودن استانداردهای ارتقاء دهنده سلامت بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج ، مراکز آموزشی و درمانی مورد بررسی از آمادگی لازم برای اجرای استانداردهای بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت برخوردار نمی باشند. آماده سازی کارکنان ارائه دهنده خدمات سلامت کشور از بعد روانی و عاطفی به منظور همگامی با برنامه بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت می تواند مورد توجه برنامه ریزان بخش سلامت قرار گیرد.
 
سارا بیگدلی، دکتر مریم تاجور، دکتر محمد عرب،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلالات بینایی در سالمندی می تواند یکی از مهم ترین عوامل موثر بر کاهش کیفیت زندگی سالمندان باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی مرتبط با بینایی سالمندان شهر تهران و بررسی عوامل مرتبط با آن انجام شد.
مواد و روش ها : این مطالعه یک مطالعه کمی و مقطعی بود که بصورت جامعه محور بر روی 566 سالمند بالای 60 سال ساکن در شهر تهران با مراجعه به درب منازل آنها انجام شد. روش نمونه گیری، خوشه ای و سیستماتیک چند لایه بود و مناطق شهر تهران بعنوان خوشه های نمونه گیری بودند. جهت ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با بینایی، از پرسشنامه NEI VFQ-25 استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آنالیز رگرسیون خطی چند سطحی چند گانه استفاده گردید.
نتایج: میانگین نمره کلی کیفیت زندگی مرتبط با بینایی سالمندان 80 از حداکثر 100 تعیین شد. حیطه های «دید رنگ» ، «عملکرد اجتماعی» و «دید محیطی» با کسب نمرات 8/96، 7/96 و 95 به ترتیب بیشترین و ابعاد «رانندگی» و  «وابستگی» با کسب نمرات 6/42 و 3/50 به ترتیب کمترین امتیازها را در بین ابعاد 12 گانه پرسشنامه کسب نمودند. زنان، افراد مسن تر و با تحصیلات کمتر بطور معنی داری نمره کیفیت زندگی بینایی پایینتری نسبت به سایر سالمندان داشتند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر شواهد مفیدی را برای سیاستگزاران سلامت در راستای اولویت بندی خدمات سلامت چشم با توجه به ابعاد ضعیف تر عملکرد بینایی  وهمچنین در سالمندان در معرض خطر فراهم می نماید.
 
شیما تشرعی، دکتر علی جهان، دکتر کامران قدس،
دوره 18، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مهمترین بخش مراقبتهای ویژه بخش جراحی قلب باز است که بهدلیل آسیبپذیربودن بیماران آن، کوچکترین اشتباهی در جریان فرایند انتقال و نگهداری و ترخیص آن‌ها ممکن است صدمات جبرانناپذیری درپی داشته باشد. هدف از این پژوهش شناسایی ریسک‌های بالقوه در این بخش و پیشنهاد روشهایی برای حذف یا کاهش آن‌هاست.
 
مواد و روشها: در این پژوهش برای اولویتبندی عوامل خطر، روش FMEA بهکار گرفته شده که یکی از روشهای پرکاربرد در ارزیابی و مدیریت ریسک است؛ اما باتوجهبه محدودیتهایی که متوجه این روش است و برای رفع آن‌ها و رسیدن به نتایجی دقیقتر، از روشهای FMEA فازی و TOPSIS فازی نیز استفاده شده و نتایج به‌دستآمده از این سه روش با یکدیگر مقایسه شدهاند.
 
نتایج: رویکرد پیشنهادی، در بخش قلب باز ICU-OH بیمارستان کوثر سمنان اجرایی شد و در نهایت 19 عامل بهعنوان اصلیترین عوامل خطر شناسایی شدند؛ ضمناً برای تمامی عوامل خطر شناساییشده راهکارهایی نیز تعیین شد که لازم است باتوجه به اولویتهای تعیینشده پیگیری شوند.
 
نتیجهگیری: عوامل نبود پایش علائم همودینامیک، کم توجهی به ایمنی و امنیت بیمار و ناتوانی در تفسیر اختلالات پنل گازهای خونی شریانی، در رتبههای اول تا سوم حالات شکست قرار می‌گیرند و از اهمیت بالاتری نسبت به سایر عوامل خطر برخوردارند. بهطورکلی با ارائۀ آموزش و نظارت بیشتر بر روند کار پرستاران میتوان عوارض ناشی از این عوامل را کاهش داد
فاطمه خزاعی، حسن میرزاحسینی، مصطفی نوکنی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

مقدمه: همودیالیز یکی از درمان های موثر جایگزینی عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه است، بهره‌مندی از این روش، در کنار افزایش طول عمر؛ می‌تواند کیفیت زندگی دریافت‌کنندگان این نوع خدمت را تهدید نماید. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی انجام شد.
 مواد و روش‌ها: مطالعه کنونی کاربردی و نیمه آزمایشی بوده و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل طراحی و پیاده‌سازی گردید. کلیه بیماران سرپایی تحت درمان با دستگاه دیالیز در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، در سال 97-1398 جامعه آماری مطالعه را تشکیل می‌دادند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با بیماران کلیوی بود، پس از اجرای پروتکل درمانی توسط تیم پژوهش طی هشت جلسه 90 دقیقه‌ای در گروه مداخله، تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار spss نسخه 24 صورت پذیرفت.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد پروتکل درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر تمامی ابعاد کیفیت زندگی تأثیر داشته و منجر به افزایش نمره میانگین نسبت به پیش‌آزمون شده است. همچنین؛ تفاوت معناداری بین گروه‌ها، هم در بعد عمومی و هم در بعد اختصاصی کیفیت زندگی بیماران دیالیزی وجود دارد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش می‌توان بیان کرد که روش طرحواره درمانی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی مؤثر بوده و می‌توان به‌عنوان یک مداخله مؤثر در بهبود کیفیت زندگی بیماران به کار گرفته شود
فریبا صلاحی، نسترن فرج پور،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه شاهد پیشرفت­های شگرف در زمینه داده­کاوی داده­های پزشکی هستیم. داده­هایی که با تجزیه و تحلیل و کشف روابط بین آنها می­توان به الگوریتم­هایی رسید که در پیشگیری و یا درمان بسیاری از بیماری­ها به ما کمک می­کنند. در این بین بیماری­های ژنتیکی بخش اعظمی از توجه دنیای پزشکی را به خود اختصاص داده­اند زیرا تولد کودکان مبتلا به ناهنجاری­های ژنتیکی بار مالی، روانی و عاطفی زیادی به جامعه تحمیل می­کند. بنابراین هدف این مطالعه ارائه الگوریتمی به عنوان یک آزمایش غربالگری  ثانویه قبل از انجام تست­های سلولی و مولکولی است.
مواد و روش­ها :در این تحقیق 1000 پرونده مربوط به زنان بارداری که بعد از آزمایشات غربالگری در گروه ریسک متوسط یا بالا قرار داشتند مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات بالینی آنها ذخیره گردید، پاکسازی و حذف داده­های و یکپارچه­سازی رکوردها صورت گرفت سپس با استفاده از نرم­افزار spss modeler، داده­کاوی و کشف روابط بین داده­ها صورت گرفت و در انتها الگوریتم مناسب برای شناسایی بیماری­های ژنتیکی مشخص گردید.
نتایج: با اعمال پنج الگوریتم، شبکه­های عصبی، ماشین بردار پشتیبانی، درخت تصمیم دودویی، درخت تصمیم چندتایی و رگرسیون لجستیک بر روی داده­ها، مشخص گردید الگوریتم شبکه­های عصبی با دقت 97.522% بیشترین میزان موفقیت را در تشخیص بیماری­های ژنتیکی کروموزومی قبل از تولد را دارا می­باشد.
نتیجه­گیری:استفاده از الگوریتم شبکه های عصبی به عنوان یک آزمایش غربالگری سبب می­گردد که تعداد افراد کمتری کاندید انجام تست­های پر­هزینه و خطرناک سلولی و مولکولی قرار گیرند و می­تواند به عنوان ابزاری در راستای کمک به کشف بیماری­ها در دنیای پزشکی مورد استفاده قرار گیرد.
مریم دنیایی، الناز یزدان پرست، آزاده آراسته،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اضطراب حالت ناخوشایندی است که در اکثریت افراد قبل از اعمال جراحی بروز می‌کند و می‌تواند باعث خونریزی و عوارض بعد از عمل جراحی شود و بر القای بیهوشی و بازگشت از آن نیز تأثیر بگذارد و امروزه با توجه به عوارض داروها، درمان‌های غیر دارویی و غیرتهاجمی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دو عامل طب فشاری و اذکار مستحبی بر میزان اضطراب بیماران قبل از اعمال جراحی می‌باشد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه‌یک پژوهش کار آزمایی بالینی دوسوکور بود که بر روی 150 بیمار کاندید عمل جراحی انجام شد. نمونه‌گیری به صورت در دسترس انجام شد و نمونه‌های پژوهش طور تصادفی برای یکی از سه گروه طب فشاری، اذکار مستحبی و کنترل انتخاب شدند. جهت اعمال طب فشاری نقطه چشم سوم (Yintang) به مدت 10 دقیقه تحت‌فشار قرار گرفت و در گروه اذکار مستحبی بیماران چندین مرتبه سوره حمد و ذکر لاحول و لاقوه الابالله را با استفاده از منبع صوتی و هدفون گوش دادند. در گروه شاهد نیز اعمال فشار به مدت 10 دقیقه در نقطه دروغین صورت گرفت. با استفاده از پرسشنامه VAS قبل، بلافاصله بعد و 30 دقیقه پس از انجام مداخلات، میزان اضطراب سنجیده شد. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی، استنباطی و از طریق نرم‌افزار 19 SPSS انجام شد.
نتایج: میانگین نمره اضطراب در گروه اذکار مستحبی در سه زمان با یکدیگر اختلاف معناداری داشت (001/0>p) و در این گروه میانگین نمره اضطراب بعد از مداخله به طور معناداری کمتر از بلافاصله و 30 دقیقه بعد از مداخله بود (001/0>p)، اما میانگین اضطراب در گروه طب فشاری (06/0=p) و گروه کنترل (10/0=p) در سه زمان با یکدیگر تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری: اذکار مستحبی می‌تواند موجب کاهش میزان اضطراب قبل از اعمال جراحی شوند و می‌توان به عنوان یک روش غیر دارویی، مطمئن و ارزان جهت کاهش اضطراب قبل از اعمال جراحی استفاده شود.
الهه امیراحمدی، مهدی رضایی، فاطمه مشکینی، محمد حسینی کسنویه،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: داشتن ضعف و بی‌حالی و احساس نیاز به خدمات اورژانس بیمارستانی یکی از مهم‌ترین علل مراجعه بیماران به اورژانس بیمارستان‌ها می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین میزان ابتلا و مرگ‌ومیر بیماری‌ها با ضعف و بی‌حالی مراجعه‌کنندگان انجام شد.
مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر به صورت مشاهده‌ای و آینده‌نگر در بخش اورژانس بیمارستان‌های رسول اکرم و فیروزگر انجام گرفت. بیماران توسط تیم ارزیابی‌کننده در واحد تریاژ اورژانس توسط ابزار معتبر بین‌المللی تریاژ "شاخص شدت اورژانس (ESI) " به 5 گروه تقسیم شدند. بیماران به مدت 2 ماه پس از زمان ترخیص پیگیری شدند و وضعیت بیمار از لحاظ بیماری، سلامت یا مرگ مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: در بین سطوح 1 و 2 (بیمار با شرایط سطح حدت بالا) و 3 (نیاز بیمار به دو یا بیشتر از تسهیلات اورژانس در صورت عدم اختلال در علائم حیاتی)، سطح 3 بیشترین فراوانی مراجعه را داشت (9/61 درصد). 7/90 درصد بیماری زمینه‌ای داشتند و 1/66 درصد از بیماران در زمان مراجعه دارو مصرف می‌کردند. در همان مراجعه اول 11 درصد از بیماران فوت کرده‌اند. در پیگیری اولیه 7/23 درصد افراد همچنان بیمار بودند، 7/40 درصد بهبودی پیدا کرده بودند و 8/17 درصد آنان فوت کرده بودند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد در پیگیری نهایی 3/9 درصد افراد همچنان بیمار بودند؛ میزان بیماران بهبود یافته در پیگیری نهایی 1/44 درصد بود و درصد فراوانی فوتی‌ها در پیگیری نهایی 6/24 درصد بود. درصد مرگ‌ومیر بالا نشان از این دارد که نگرانی بیماران نه به خاطر داشتن ضعف و بی‌حالی، به خاطر بیماری زمینه‌ای خطرناک بوده است که آن‌ها را مجاب به مراجعه به بیمارستان کرده است.
سید محمدمهدی باکی هاشمی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: انتقال بین بیمارستانی به جابه جایی بیماران جهت دریافت خدمات تشخیصی، درمانی و پاراکلینیک که می­تواند مانع آسیب­های بیشتر و یا درمان موثرتر گردد اطلاق می­شود. مطالعه حاضر با هدف جمع­آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط با بیماران اعزام شده و شناسایی عوامل مسبب انتقال بیماران، طراحی گردید.
مواد و روش­ها: داده­های این مطالعه به صورت مقطعی و ثانویه از روی 11362 فرم درخواست اعزام بیماران در دانشگاه علوم پزشکی گیلان ثبت شده بود، اجرا گردید. داده­ها توسط نرم‌افزار آماری Spss نسخه 22 و آزمون­ آماری Chisquer  تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: میزان درخواست انتقال بیماران در سال 1401 نسبت به سال 1400، معادل 9% درصد افزایش داشته است.  بین تقاضای انتقال بیماران با توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص، فقدان سازوکارهای بازخوردی تقاضا، برنامه­ریزی غیر اثربخش کشیک­های آنکالی و مقیمی پزشکان در بیمارستان مبدأ، مدیریت ناکارآمد منابع و تجهیزات، کمبود امکانات تشخیصی، پزشکی و دارویی و همچنین با فصول سال رابطه معنادار وجود دارد (0/05>p). بین عدم پذیرش بیماران با فقدان یا کمبود تخت مورد نیاز بیمار در بیمارستان مقصد رابطه معنادار وجود دارد (0/05>p).
نتیجه­گیری: توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص با توجه به نیاز منطقه، برنامه­ریزی غیر اثربخش کشیک­های آنکالی و مقیمی، مدیریت ناکارآمد منابع در سطح بیمارستان و دانشگاه به عنوان دلایل اصلی تقاضا برای انتقال بیماران شناسایی شده است. تشکیل کارگروه ویژه جهت شناسایی، ارزیابی، برنامه­ریزی و نظارت بر رفع موانع به صورت متمرکز و تشکیل حلقه­های بهبود کیفیت می­تواند راهگشا باشد.
الهه ترابی، رضا میرزایی، محسن نجم الدینی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: محیط کالبدی بیمارستان، شامل عناصر و مؤلفه‌هایی است که ارتقاء آن‌ها، موجب بهبود کیفیت محیط‌های درمانی و هم‌چنین کاهش استرس بیماران می‌شود. لذا، این تحقیق با هدف ارتقاء کیفیت محیطی فضاهای درمانی با رویکرد کاهش استرس بیماران است.
مواد و روش‌ها: بر اساس رویکرد پژوهش، توصیفی_تحلیلی انجام شده است. انتخاب نمونه پژوهش بخش جراحی عمومی (بیمارستان امام رضا بیرجند) مد نظر است. برای جمع‌آوری اطلاعات از یک پرسشنامه (بیمار، همراه بیمار، پزشک و پرسنل) برای اولویت‌بندی متغیرها استفاده شده است. روایی پرسشنامه به وسیله نرم‌افزار Smart PLS مورد بررسی قرار گرفت و پایایی نیز با آلفای کرونباخ سنجیده شده است. سپس اطلاعات گردآوری شده در نرم‌افزار 26 SPSS تحلیل گردید.
نتایج: نتایج تحقیق نشان می‌دهد اولویت‌بندی معیارهای مختلف از عوامل کالبدی محیط داخلی فضاهای درمانی شامل: راحتی، انعطاف‌پذیری، طبیعت، نور، رنگ، هوای تازه، صدا، بافت، چیدمان مبلمان، آثار هنری و رایحه (بو) دارای تفاوت معناداری است. بر اساس آزمون کروسکال والیس، بیشترین تفاوت معنادار در اولویت کاهش استرس بیمار معیارهای رنگ، مصالح و بافت، هوای تازه، رایحه (بو) است. طبق آزمون یومان-ویتنی، جنسیت در متغیرهای رایحه (بو)، رنگ و هوای تازه دارای تفاوت معناداری می‌باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج تحقیقات نشان می‌دهد انعطاف‌پذیری، راحتی و آسایش، طبیعت با توجه به آمار توصیفی بیشترین تأثیرگذاری را در کاهش استرس بیماران از نگاه سه گروه مورد مطالعه دارا می‌باشند. راهکارهای طراحی با رویکرد کاهش استرس بیمار در مراکز درمانی بر اساس معنادار بودن بیشترین متغیرها ارائه شده است.
احمد عربخانی، حسین درگاهی، راهب قربانی، اسرافیل رشدی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: توسعه نظام سلامت موجب افزایش سطح سلامتی افراد جامعه می­گردد. مطالعـه حاضر بـا هـدف طراحـی و روان‌سنجی "مقیاس توسعه­یافتگی نظام سلامت " انجام شد.
مواد و روش‌ها: روش پژوهـش حاضـر از نـوع ترکیبی (کیفی کمی) می‌باشد. در بخـش کیفـی، مصاحبـه نیمـه سـاختاریافته بـا 11 تـن از خبرگان به صورت هدفمند با حداکثر تنوع انجـام و نتایج به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه‌وتحلیل گردید. در بخـش کمـی، ابتدا روایـی صـوری پرسشنامه از طریق مصاحبه با 10 تـن از خبرگان انجام شد. در نهایت روایـی سـازه بـا نظر 220 تـن از متخصصین امر بـه روش تحلیـل عاملـی اکتشـافی (با مقیاس کایزر-مایر-الکین) و تأییدی (به صورت روایی واگرا، همگرا و شاخص‌های برازش) بـا اسـتفاده از نرم‌افزارهای SPSS و لیـزرل انجام شـد. پایایی نیز بـا محاسـبه ضریـب آلفـا کرونبـاخ و پایایی ترکیبی اندازه‌گیری شـد.
نتایج: "مقیاس توسعه­یافتگی نظام سلامت " بـا 40 عبارت حاصل از یافته‌های مطالعه کیفی طراحی شـد. در بخـش کمـی نسبت روایـی صـوری و محتوایی ابعاد پرسشنامه به صورت کیفی تائید شد (بــرای تمام عبــارات بین 80/0 تا 0/1). روایـی سـازه بـه روش تحلیـل عاملـی اکتشـافی و تأییدی انجام گردید و روایی همگرا بیـن 53/0 تـا 75/ 0 و روایی واگرا بین 54/0 تا 1، به دست آمـد. سازگاری درونی ابزار با ضریـب آلفـا کرونبـاخ بیـن 75/0 تـا 86/0 و ضریب پایایی ترکیبی بین 72/0 تا 80/0 به دست آمد.
نتیجه­گیری: روایی و پایایی "مقیـاس توسعه­یافتگی در نظام سلامت " در این مطالعه تائید شـد. در نتیجه اسـتفاده از آن جهت سـنجش میـزان توسعه­یافتگی در نظام سلامت توسط پژوهشگران این حوزه پیشنهاد می‌گردد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیمارستان می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb