زمینه و هدف: سواد سلامت، ظرفیت هر فرد برای کسب، تفسیر و درک اطلاعات اولیه و خدمات سلامتی در راستای تصمیم گیری مناسب تعریف می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت آگاهی و سواد سلامت زنان دیابتی نوع 2 و بررسی ارتباط بین سواد سلامت و آگاهی 2 در آنان انجام گردید.
مواد و روشها: نوع این مطالعه مقطعی بود و روی 160 بیمار زن دیابتی نوع 2 با روش نمونه گیری مستمر و مداوم با استفاده از پرسشنامه استاندارد سواد سلامت STOHFLA اندازه گیری شد. سنجش آگاهی بیماران از دیابت نیز با استفاده از پرسشنامه خودساخته انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS16 و آزمون های آماری کای اسکویر و همبستگی پیرسون استفاده گردید.
نتایج: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 8/56± 52/73 سال بود، میانگین سواد سلامت و آگاهی به ترتیب 15/87 ± 57/40 و 2/94±21/52 بود . سواد سلامت با شغل(0/001> p)، سطح تحصیلات(0/001> p) و سابقه خانوادگی بیماری (0/001> p)ارتباط معنی دار داشت. متغیر آگاهی با شغل(0/001> p)، سطح تحصیلات(0/001> p)، میزان درآمد(0/02 P=) و سابقه خانوادگی(0/001> p) ارتباط معنی دار داشت. مدت بیماری با سواد سلامت(0/04 P= ،0/14 - r=) و آگاهی(0/05 P= ،0/23 - r=) ارتباط معکوس و معنادار مشاهده شد. سن شرکت کنندگان با سواد سلامت (0/001> p ،0/29- r=) و آگاهی (0/001> p ،-/40 - r=) ارتباط معکوس و معنادار مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که زنان دیابتی شرکت کننده در مطالعه آگاهی کافی نداشتند و دارای سواد سلامت متوسط بودند که مؤید نیاز به آموزش مبتنی بر تئوری به منظور بهبود و ارتقاء آگاهی و سواد سلامت می باشد.