12 نتیجه برای حبیبی
ابوالقاسم پور رضا، محمد رضا منظم، مرضیه عباسی نیا، مهدی اصغری، حسین صفری، محمد سورانی، فرهاد حبیبی نوده،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: فرسودگی شغلی یکی از عوامل اساسی در کاهش بازدهی،ایجاد عوارض جسمانی و روانی به خصوص در مشاغل مرتبط با خدمات انسانی واز دست دادن نیروی انسانی کارآمد می باشد هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین سلامت روان و سندروم فرسودگی شغلی در بین کادر پرستاری بیمارستان های آموزشی استان قم بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد،که بر روی 200 نفر از پرسنل پرستاری شاغل در استان قم که به صورت چند مرحله ای احتمالی انتخاب شدند،صورت گرفت.برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، سلامت عمومی و پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک استفاده شد که روایی و پایایی این ابزار در مطالعات قبلی تأیید شده است.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از18 SPSS و آمار توصیفی ، آمار استنباطی و همچنین از آزمون من - ویتنی استفاده شد.
محمد عرب، میلاد شفیعی ، مریم ایری، حسین صفری، فرهاد حبیبی، علی اکبری ساری، رقیه خبیری،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: طرح پزشک خانواده شکلی از نظام ارائه مراقبت هاست که اجرای صحیح آن، ارتقاء سلامت را به دنبال دارد. آگاهی از نگرش پزشکان خانواده نسبت به شغل خود، نقش مهمی در اجرای بهتر طرح ایفا می نماید. مطالعه حاضر با هدف تبیین نگرش پزشکان خانواده شاغل در مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به شغل خود انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه از نوع کیفی و در سال 90 انجام شد. به منظور رسیدن به اشباع اطلاعاتی از کلیه پزشکان خانواده در مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران که 33 نفر بودند، در قالب دو مصاحبه انفرادی و چهار جلسه بحث گروهی متمرکز، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. در نهایت، با استفاده از روش چارچوب مفهومی، تحلیل دادهها انجام شد.
نتایج: در تحلیل داده ها، 3 موضوع کلی با عنوان عوامل ترغیب پزشکان به انتخاب پزشک خانواده و ادامه خدمت (شامل2 زیرموضوع عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و محیطی و شرایط کاری) ، چالش های طرح (شامل2زیرموضوع زمینه سازی برای اجرای طرح، شرایط کاری و محدودیت های حرفه ای)، و اصلاحات موردنیاز برای اجرای صحیح برنامه (در سطح سیاستگزاری و در سطح اجرایی) شناسایی شد.
نتیجه گیری: از آنجایی که عوامل اقتصادی، فرهنگی و عوامل محیطی و شرایط کاری در ترغیب پزشکان خانواده نقش اصلی را دارند، لذا بیشترین چالش های طرح نیز مربوط به آنها بوده و نیازمند اصلاحاتی در سطوح کلان و خرد می باشد. همچنین فراهم نمودن زمینه های لازم از طریق فرهنگ سازی در جامعه نیز می تواند در اجرای بهتر این طرح تاثیر گذار باشد.
دکتر محمد عرب، فرهاد حبیبی نوده، دکتر عباس رحیمی فروشانی، دکتر علی اکبری ساری،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: پسماندهای بیمارستانی به علت دارا بودن عوامل خطرناک سمی و بیماری زا از جمله زائدات پاتولوژیک، عفونی، داروئی، شیمیایی و رادیواکتیو از حساسیت خاصی برخوردارهستند. این مطالعه با هدف بررسی میزان رعایت اقدامات ایمنی توسط کارکنان مسئول جمع آوری پسماند های بیمارستانی در بیمارستان های دولتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی در سال 1391، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. بر اساس توزیع فراوانی، نمره کل ایمنی افراد به سه گروه ضعیف(نمره کمتر از 26)، متوسط(نمره بین 26 تا 30) و خوب( نمره بیشتر از 30) تقسیمبندی و با استفاده از نرم افزارآماری Spss18 و آزمونهای آماریT-Test و آنالیز واریانس یکطرفه و رگرسیون مورد تحلیل قرارگرفت.
نتایج: در بین بیمارستان های مورد مطالعه 3/33 درصد آنها دارای وضعیت ایمنی خوب و 5/55 درصد آنها دارای وضعیت ایمنی متوسط و 2/11 درصد آنها دارای وضعیت ایمنی ضعیف بودند. ارتباط آماری معناداری بین میزان تحصیلات خدمه، سن، سابقه کار و آموزش به خدمه با میانگین نمره وضعیت ایمنی آنها وجود داشت.
نتیجه گیری: اجرای استانداردها و قوانین ملی جاری و رفع کمبودها، برنامه ریزی صحیح، استفاده ار کارکنان جوان در کنار کارکنان باسابقه تر، دوره های آموزشی بیشتر، اهمیت و احترام قائل شدن برای خدمه و مورد توجه قرار دادن آنها می تواند به بهتر شدن ایمنی در جمع آوری پسماندهای بیمارستانی کمک کند
حجت حبیبی، علیرضا موغلی، فروزان حبیبی، مهرداد احمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه خصوصیسازی، در بیمارستانها روبه افزایش است، انجام پژوهشهایی در مورد مقایسه بیمارستانهای خصوصی و دولتی بهشدت احساس میشود. از اینرو پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین رضایت شغلی و فرسودگی پرستاران بیمارستانهای خصوصی و دولتی شهر شیراز انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع رابطهای- مقایسهای بود. جامعه آماری شامل پرستاران بیمارستانهای دولتی و خصوصی شهر شیراز در سال 1391 می باشد. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران،320 نفر تعیین گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتور و پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ استفادهگردید. مکان انجام پژوهش در دو بیمارستان خصوصی و دو بیمارستان دولتی منتخب شهر شیراز بود که با مراجعه به بیمارستانها و توزیع پرسشنامهها در میان پرستاران، به صورت تصادفی ساده، دادههای پژوهش جمعآوری شد. به منظور تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی مانند میانگین و انحرافمعیار و درآمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس، مانوایتکگروهی و آزمون تیتست استفاده شد.
نتایج: بین رضایت شغلی با هرسه بعد فرسودگی شغلی در هردو بخش خصوصی و دولتی رابطهی منفی و معنیدار وجود دارد(01/0p<). به علاوه، نتایج حاصل از مقایسه میانگینها نشان داد که بین نمرات فرسودگی عاطفی و تهیشدن از ویژگیشخصی در دو بخش خصوصی و دولتی تفاوت معنیداری وجود دارد(05/0p<)، اما بین میانگینهای رضایت شغلی و کاهش بازده عملکرد دو بخش تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج با افزایش رضایت شغلی پرستاران بهویژه در بخش دولتی، میتوان از اثرات نامطلوب فرسودگی شغلی جلوگیری کرد.
دکتر محمد عرب، سراج الدین گری، پژمان حموزاده، فرهاد حبیبی،
دوره 16، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف معتبرسازی پرسشنامه نگرش کارکنان نسبت به استفاده از اجبار در درمان بیماران روانی برای کار در ایران و ارزیابی نگرش آنها در بیمارستان های منتخب روانپزشکی دولتی شهر تهران انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که در سال 94 در سه بیمارستان از بیمارستان های دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران و علوم بهزیستی و توانبخشی انجام شد. پرسشنامه مورد نظر در بین افراد مورد مطالعه توزیع گردید که در نهایت 273 پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه تحلیل پرسشنامه مورد استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. همچنین به منظور بررسی نگرش افراد در مورد استفاده از اجبار از آزمون های تی-تست و ANOVA استفاده شد.
نتایج: 61 درصد افراد شرکت کننده در مطالعه را پرستاران و تنها 11 درصد آنها را پزشکان تشکیل دادند. یافته های این مطالعه نشان داد سه عامل نهایی بدست آمده، 93/61 درصد واریانس کل جامعه را توضیح میدهند که این میزان از واریانس نشاندهنده انتخاب مناسب و بهینه سؤالات مورد استفاده میباشد. بین وضعیت تاهل با بعد توهین، بین متغیرهای شغل و مدرک تحصیلی با ابعاد توهین و مراقبت و محافظت تفاوت آماری معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: پرسشنامه بررسی نگرش کارکنان در باره بکارگیری اجبار در ایران از ساختار و روایی مناسب برخوردار است. نگرش جامعه مورد مطالعه تا حدی به سمت استفاده از اجبار متمایل می باشد و لازم می نماید که گام هایی در جهت تغییر نگرش ارائه کنندگان سلامت برای کاهش استفاده از اجبار برداشته شود.
سعید محمودی، زینب غلام پور نقندر، فرهاد حبیبی نوده، حسین صفری، پروین عباسی بروجنی،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: طول مدت اقامت یکی از مهمترین و کاربردی ترین شاخصهای بیمارستانی است که امروزه به طور گستردهای در تحلیل عملکرد بیمارستانها بکار گرفته می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت بیمار انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بود که در سال 1393 انجام شد. جامعهی پژوهش شامل 40 نفر از مدیران پرستاری و سوپروایزرهای 13 بیمارستان منتخب آموزشی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامهی مقایسات زوجی بود که روایی آن با نظر کارشناسان و اساتید و با استفاده از تکنیک لاوشه و پایایی آن بر اساس نرخ ناسازگاری 01/0 مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها نیز به کمک نرم افزار Expert Choice11 انجام گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد به طور کلی در بیمارستانهای مورد مطالعه، عامل «روش های تشخیص، معالجه و مراقبت (کارایی درمان)» با میانگین 214/0 بالاترین اولویت و «پذیرش و ترخیص در روزهای پایانی هفته و ایام تعطیل» با میانگین 036/0 پایین ترین اولویت را نسبت به سایر عوامل اثرگذار بر طول مدت اقامت بیمار کسب کرده اند.
نتیجه گیری: کارایی درمانهای ارائه شده و استفاده از امکانات و روشهای مناسب تشخیصی و درمانی و همچنین عوامل مرتبط با نیروی انسانی بیمارستانها، هم از نظر کمی و هم از بعد کیفی بر طول اقامت بیماران تاثیرگذار بودند و نیازمند برنامه ریزی و توجه بیشتر توسط مسؤولین بیمارستانها میباشند.
سراج الدین گری، ابوالفضل روزبه، بهمن خسروی، فرهاد حبیبی نوده، آرزو رهبری، حسین صفری،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تخلفات اداری کارمندان در محیط کار منجر به ایجاد تضاد بین اهداف فردی و سازمانی میشود. با توجه به طولانی بودن روند رسیدگی به تخلفات اداری، این مطالعه با هدف شناسایی و ارائه راهکارهای کاهش زمان رسیدگی به این تخلفات در حوزه سلامت انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول با استفاده از روش پژوهش کیفی (مصاحبه) علل تأخیر در رسیدگی به تخلفات و راهکار کاهش آنها استخراج گردید. در مرحله دوم، جهت بررسی میزان توافق خبرگان بر روی راهکارهای ارائهشده از تکنیک دلفی استفاده شد و در مرحله سوم، راهکارهای کاربردی شناساییشده در نتیجه تکنیک دلفی، با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی اولویتبندی شدند.
نتایج: با استفاده از مصاحبه، 39 راهکار حاصل شد که پس از مشاوره و نظرسنجی از خبرگان در دور اول دلفی، در نهایت 23 راهکار مورد تأیید قرار گرفت. راهکارهای حاصل شده با استفاده از پرسشنامه خودساخته در اختیار 15 نفر از خبرگان مربوطه قرار گرفت و در نهایت 18 راهکار مورد تأیید نهایی قرار گرفت. راهکارها، به 6 گروه راهکارهای انگیزشی، تشکیلاتی، اداری، سازمانی، فرآیندی و راهکارهای مربوط به گروه تحقیق تقسیم شدند.
نتیجهگیری: آموزش به عنوان کلید اصلی جلوگیری از تأخیر میتواند در تمامی سطوح و فرآیند ارائه خدمات مؤثر واقع شود. استفاده از مدیران با آگاهی و دانش بالا در سطوح مختلف و همچنین بهکارگیری گروه تحقیق باتجربه و بادانش در زمینه تخلفات اداری میتواند موجب افزایش سرعت رسیدگی به پروندهها شود.
دکتر فرهاد حبیبی نوده، ابوالفضل روزبه، سراج الدین گری، قاسم رجبی واسوکلایی، محمد پناهی توسنلو، بهمن خسروی،
دوره 17، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تخلفات اداری، یک رفتار فرد محور می باشد که هنجارهای سازمانی را نقض نموده و در نتیجه می تواند سلامت سازمان را تهدید نماید. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف شناسایی علل طولانی شدن زمان رسیدگی به تخلفات اداری در کارکنان مراکز تحت پوشش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کیفی و از نوع آنالیز محتوا انجام گرفت. برای انتخاب افراد از روش نمونه گیری در دسترس، هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. حجم نمونه تا به اشباع رسیدن اطلاعات مصاحبه با هر گروه از افراد ادامه یافت. جمعآوری داده ها با کمک سوالات باز و با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام گرفت و در نهایت تمامی مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: پس از پیاده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها، علل مربوط به افزایش زمان رسیدگی به تخلفات اداری در هیات های بدوی و تجدید نظر، به پنج دسته اصلی شامل «ویژگی های اعضا»؛ «جریان واقعی رسیدگی»؛ «عوامل اجتناب ناپذیر»؛ «عوامل قانونی» و «عوامل سازمانی» تقسیم شد.
نتیجه گیری: بر اساس بررسی ها و نظرات خبرگان ، در فرآیند رسیدگی به تخلفات اداری بیشترین مشکلات مربوط به زمان تاخیر مربوطه در مراحل ابلاغ اتهام و تحقیق و کارشناسی می باشد. آموزش اعضا، کار تیمی و بکارگیری اعضا با تخصص های مختلف می توانند از در فرآیند رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان جلوگیری کنند.
سید مصطفی کوهستانی، دکتر حجت رحمانی، دکتر شیدا نوربخش، دکتر فرهاد حبیبی، قاسم رجبی واسوکلایی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی به عنوان شایعترین عارضه مراقبتهای بهداشتی درمانی شناخته میشود که ایمنی بیمار را در نظام سلامت هر کشوری در سراسر جهان و با هر سطح توسعهیافتگی، مورد تهدید قرار میدهد. این مطالعه با هدف اپیدمیولوژی و تعیین عوامل ایجاد کننده عفونت های بیمارستانی یک بیمارستان آموزشی در شهر تهران طراحی و پیاده سازی شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی، به صورت مقطعی در سال 1398 در یک بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران طراحی شد. از دادههای مربوط به سامانه ثبت عفونتهای بیمارستانی در سالهای 1396 و 1397 بهره گرفته شد. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها، از نرمافزار SPSS و آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، فراوانی و درصد فراوانی) و آزمون تحلیلی (ANOVA) استفاده شد.
نتایج: شایعترین عفونتهای بیمارستانی به ترتیب شامل دستگاه ادراری (76/39%)، مرتبط با ونتیلاتور (92/20%)، جریان خون (71/20%) میباشند و عفونت پوست و بافت نرم (7/0%) کمترین میزان شیوع را به خود اختصاص داده است. بالاترین بروز عفونت بیمارستانی مربوط به بخش مراقبت ویژه (ICU) با 200 بیمار و پایینترین بروز نیز مربوط به بخش گوش، حلق و بینی با 1/23 بیمار و بروز کلی عفونت بیمارستانی 9/84 بیمار در ده هزار بیمار-روز بود.
نتیجهگیری: طراحی اقدامات و مداخلات اصلاحی کنترل عفونت، حساس سازی در مدیران و کارکنان بیمارستان، برگزاری برنامههای آموزشی تخصصی، توجه به طراحی اصولی ساختار فیزیکی بخشهای بیمارستانی، ایجاد سازوکارهای انگیزشی و نگرشی از مؤثرترین راههای مقابله با عفونتهای بیمارستانی است.
علی اکبری ساری، فرهاد حبیبی، بهمن خسروی، پژمان حموزاده، مانی یوسف وند،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی عملکرد و ارزشیابی کیفیت خدمات ارائهشده موجب تحقق اهداف سازمانی و ارتقاء سطح توانایی کارکنان میشود. این مطالعه به منظور تدوین پرسشنامه جامع ارزیابی عملکرد اورژانسهای بیمارستانی به انجام رسید.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مطالعات کاربردی است که در پنج مرحله شامل شناسایی استانداردها و شاخصهای کلیدی ارزشیابی اورژانسها؛ تهیه نسخه پیشنویس پرسشنامه؛ اجماع خبرگان و تهیه نسخه نهایی پرسشنامه؛ سازگاری درونی پرسشنامه و تکرارپذیری پرسشنامه انجام شد. جهت بررسی روایی، سازگاری درونی و تکرارپذیری پرسشنامه، به ترتیب از روشهای روایی محتوایی، ضریب آلفای کرونباخ و باز آزمون استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار Excel و SPSS تجزیهوتحلیل گردید.
نتایج: پرسشنامه نهایی با 105 سؤال و در 8 حیطه؛ شامل مدیریت و رهبری (15)؛ منابع انسانی (22)؛ فضا و تسهیلات فیزیکی (18)؛ دارو و تجهیزات پزشکی (6)؛ دستورالعملها و خطمشیها (17)؛ بیمار محوری (10)؛ ثبت مستندات در پرونده بیمار (5) و شاخصهای زمانی در اورژانس (12) تدوین شد. نتایج نشان داد که پرسشنامه نهایی پایا (89/0) و تکرارپذیر (98/0=ICC) میباشد.
نتیجهگیری: پرسشنامه ارزیابی عملکرد اورژانسهای بیمارستانی، ابزاری روا و پایا است و میتواند برای ارزیابی عملکرد اورژانسهای بیمارستانی کشور مورد استفاده قرار گیرد.
ابراهیم جعفری پویان، ریاض علائی کلجاهی، فرهاد حبیبی، شیوا طلوعی رخشان،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه: تنوع موجود در واژگان به کار رفته جهت معرفی واحد های عملی رشته مدیریت خدمات بهداشتی درمانی منجر به ایجاد چندگانگی در نحوه اجرای واحد های عملی این رشته شده است. توجه کافی به تفاوت ها، اشتراکات موجود بین واژگان مختلف موجود در ادبیات علمی همچنین الزامات هر کدام می تواند دید بهتری به اساتید و سیاستگذران جهت آموزش بهتر دانشجویان این رشته بیانجامد. بدین منظور، مروری بر عناوین واحد های عملی رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی در دانشگاه های معتبر دنیا انجام گرفت.
روش کار: دانشگاه های مختلفی در اقصی نقاط جهان مورد بررسی قرار گرفتند. از بین 50 دانشگاه بررسی شده در نقاط مختلف جهان در زمینه دوره های عملی رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی (سلامت) با تنوع گسترده ای از اصطلاحات و واژگان مربوط به این لغات مواجه شدیم. از این رو، سعی شد تا دسته بندی مناسبی ارائه گردد تا دانشجویان و متخصصین این رشته، دید خوبی نسبت به این نامگذاری ها پیدا کند.
یافته ها: عناوین “Practicum”،“Capstone”، “Residency”، “Internship” رایج ترین اصطلاحات به کار رفته برای نامگذاری دوره های عملی این رشته بودند. همچنین، اصطلاحاتی چون " Field training "، " Assistanceship "و" Field practicum" نیز در بین ادبیات موضوع در برخی از موارد دیده شد.
نتیجه گیری: در نهایت، تناسب دوره با شرایط حاکم نظام آموزشی- سلامتی کشور، تعیین دقیق اهداف دوره، وظایف هر کدام از طرفین (دانشجو، ناظر میدانی، ناظر دانشگاهی)، استاندارد های رفتاری، معیارهای شفاف ارزشیابی، درگیر کردن دانشجو با نیاز های واقعی بایستی در حین طراحی دوره به خوبی مورد توجه قرار گیرند.
فرهاد حبیبی، دکتر مسلم شریفی، بهمن خسروی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
سردبیر محترم
امروزه رشد و توسعه بهداشت و درمان هم از بعد کمی و هم از بعد کیفی از یکسو و کمبود منابع اولیه از سویی دیگر، موجب افزایش رقابت بین سازمانهای موجود در این صنعت شده است. در این راستا، سازمانهای بهداشتی و درمانی برای موفقیت بیشتر در محیط رقابتی خود، توجه بیشتری را به فرایندهای هدفمند معطوف نموده و برنامه های استراتژیک و عملیاتی خود را تدوین کرده اند[1]. هر چند یک پیششرط برای موفقیت استراتژی، از پیش تعیین نمودن آن میباشد اما برای موفقیت استراتژیهای توجه دقیق هم به مقوله تدوین استراتژی[1] و هم اجرای استراتژی[2] ضروری می باشد. در این راستا میبایست بیان نمود که بیش از 90 درصد از استراتژیها با شکست مواجه میشوند و از دستیابی به اهداف اساسی خود باز میمانند. علاوه بر این، 95 درصد از کارکنان یا از استراتژیهای سازمان آگاهی ندارند و یا آن را درک نمیکنند. جانسون
[3] نیز معتقد است که 66 درصد از استراتژیهای شرکت اصلاً به اجرا در نمیآید. در بسیاری از موارد علت این امر ضعیف بودن استراتژی و ایدههای نهفته در آن نیست بلکه استراتژیهای ارزشمند بیشماری در مرحله پیادهسازی با مشکل و شکست روبرو میشوند. اصولاً چالشهای اساسی مدیریت استراتژیک هم در مرحله تدوین و هم در مرحله اجرای استراتژیها نهفته است
[2]. اگر استراتژی ها به درستی و متناسب با محیط سازمان تعیین شوند، در اجرا نیز مشکلات کمتری خواهند داشت. اجرای استراتژی مرحله تبدیل حرف به عمل است و این امر به لحاظ گستردگی ابعاد کار و تعدد عوامل بازدارنده، از پیچیدهترین و ارزشمندترین قابلیتهای سازمانی به شمار میآید. در صورت عدم وجود چنین مهارتی، فرآیندهای متنوع و جذاب برنامهریزی استراتژیک در حد یک بازی فکری تنزل خواهد یافت، چرا که استراتژی بدون اجرا قادر به تغییر وضع سازمان نیست. مطالعات زیادی، به علل شکست استراتژیها پرداخته اند و علل متعددی نیز برای آن ذکر شده است[3]. از دیدگاه سیستمی یکی از مهمترین دلایل برای این مسئله شکاف و فاصله بین لایه استراتژیک و لایه عملیاتی در سازمانهاست. این عامل باعث می شود فعالیت های عملی و تصمیمگیریهای سازمان از جهتگیری استراتژیک آن جدا شده و در مسیر متفاوتی (و بعضاً متضادی) جریان یابد. شکاف میان طراحی و اجرای برنامهها اگر چه در همه بخشها وجود داشته و یک چالش عمده به حساب میآید اما در بخشهایی همچون سلامت که مسئولیت ارائه خدمات حیاتی و پایه به شهروندان را به عهده دارند، از اهمیت دو چندانی برخوردار است[4]. فعالیتهای کلیدی برای اجرای موفقیتآمیز یک استراتژی عبارتاند از:
- توسعه یک طرح: یک برنامه اجرایی ماهرانه برای هدایت فعالیتهای کلیدی، نقش مهمی در اجرای موفقیتآمیز استراتژی دارد چرا که اکثر شکستها ناشی از بیتوجهی به اهمیت سازماندهی اجرا است.
- توسعه چشمانداز: سازمان و یا سیستم باید یک چشمانداز شفاف را به اشتراک گذاشته باشد به نحوی که کل سیستم در مورد آن چشمانداز توافق داشته باشند.
- تدوین استراتژی: یکی از فعالیتهای کلیدی تدوین استراتژی است که باید با مهارت انجام شود زیرا در معرض خطر ابتلا به تفسیرهای اشتباه خواهد بود؛ بنابراین وضوح در تعبیر و محتوای سیاست لازم است. وضوح استراتژی راهنمای روشنی برای مجریان ارائه خواهد داد.
- ساختار و پرسنل: ثبات ساختار و صلاحیت کارکنانی که باید استراتژی را اجرا نمایند یکی از ارکان اجرای موفق آن است. یک سازمان اداری ناپایدار و نیروی انسانی ناکارآمد ظرفیت پیادهسازی استراتژی را به شدت کاهش خواهد داد.
- رهبری سازمان اداری: وجود یک فرد و یا نهاد که جهتدهی اجرا را مشخص نماید بسیار مهم است. البته گاهی شناسایی یک رهبر خاص، دشوار است که در این مواقع توصیه میشود در قالب یک شورای راهبری این موضوع سازماندهی شود.
- برنامهریزی اجرا و توان اجرایی: برنامه و توان اجرایی سازمان به علاقه و جدیت سازمان برای سازماندهی اجرای سیاست و یا به بیان دیگر ظرفیت عمومی یک سازمان برای دستیابی به اهداف برنامه اشاره دارد[5].
در این راستا، یکی از چالشهای اساسی در بیمارستانهای ایران نیز، عدم اجرای مناسب استراتژیها و برنامههای اجرایی تدوینشده است که در نهایت به شکل عدم تحقق اهداف پیشبینیشده خودنمایی میکند[6]. همانگونه که بیان شد مهمترین اصل در موفقیت یک راهبرد یا استراتژی، سازگار شدن آن با شرایط زمینهای و جلب همکاری و حمایت مجریان آن هم در مرحله تدوین و هم در مرحله اجرا است. فرایند برنامهریزی باید هم بر چگونگی اجرای تصمیم توجه داشته باشد و هم برای بالا بردن شانس اجرا به خوبی طراحی شده باشد. برای کسب موفقیت در اجرای هر برنامه نکته اصلی جلب حمایت و بالاتر از آن تعهد مجریان برای اجراست. در این راستا به نظر می رسد برنامه هایی که برای بیمارستان ها تدوین می شود این شرایط را در نظر نگرفته اند و بیشتر به صورت تئوریکی مطرح می شوند و با اجرا فاصله زیادی دارند. از طرفی دیگر فرایند تدوین و اجرای استراتژی باید از نگاه ارائهدهندگان خدمات دیده شود و بر این اساس سه دسته اقدام شامل ایجاد فرصت بحث و گفتگوی همه افراد درگیر پیرامون استراتژی، تقویت حمایت اجتماعی از اجرای استراتژی، توسعه مدیریت و برنامهریزی در جهت تقویت اعتماد کارکنان پیشنهاد میگردد که این شرایط نیز در برنامه های استراتژیک و عملیاتی بیمارستان ها درنظر گرفته نمی شوند. موضوع مهم دیگر در عدم موفقیت و سرسبزی و پویایی برنامه های استراتژیک و عملیاتی بیمارستان ها مربوط به نحوه تهیه این برنامه ها می باشد. بیمارستان ها اغلب به منظور تهیه این برنامه ها از افراد و شرکت هایی بهره می گیرند که این افراد و یا شرکت ها به لحاظ نگارش برنامه به صورت تئوریک بسیار سرآمد می باشند ولیکن چون تجربه زیادی در سطح اجرا به ویژه در مراکز بهداشتی و درمانی ندارند، برنامه را براساس سلیقه و دیدگاه خود تدوین نموده و ذینفعان برنامه با توجه به اینکه ابتدا در تهیه آن نقشی نداشته اند و دوم به دلیل کاربردی نبودن برنامه ها تمایل چندانی به اجرای آن ندارند. به نظر می رسد به منظور موفقیت در اجرای این برنامه ها دو عامل مشارکت ذینفعان و تهیه برنامه توسط افراد و یا شرکت هایی با سابقه کار اجرایی در مراکز بهداشتی و درمانی می تواند به اثربخش بودن و استقبال بیمارستان ها و کارکنان و مدیران ارشد آنها در اجرای برنامه ها بسیار موثر باشد. از طرفی دیگر نظام آموزشی باید بتواند افرادی را پرورش دهد که قابلیت های لازم برای کار در عرصه برنامه ریزی و مدیریت اجرای استراتژی ها را کسب کنند. افرادی باید انتقال این دانش را به عهده بگیرند که علاوه بر دانش لازم، تجربه عملی در تدوین و اجرای استراتژی ها را نیز داشته باشند که این افراد در محیط های علمی انگشت شمارند.
[2] strategy Implementation