95 نتیجه برای حسین
اصغر مصباحی، صفدر زارع حسین آبادی، محمود الله وردی،
دوره 3، شماره 12 - ( 12-1381 )
چکیده
سید حسین صابری، محمد مهدی فداکار داورانی،
دوره 5، شماره 7 - ( 7-1383 )
چکیده
اکثر کشورهای جهان بویژه کشورهای در حال توسعه با مشکل جمع آوری و دفع زبالههای شهری و روستایی مواجه هستند. در بسیاری از مناطق کشور زبالههای بیمارستانی، صنعتی و خانگی بصورت درهم و غیر بهداشتی حمل و انباشته می شود که این روش سبب آلودگی محیط زیست می گردد. عدم کنترل زباله های بیمارستانی و بی توجهی به جمع آوری و رفع صحیح آن مشکلات خاصی را بوجود می آورد. در نتیجه سلامت و محیط زیست را با خطر جدی مواجه می کند. قسمتی از اینگونه مواد در طبقه بندی مواد زائد جامد بعنوان مواد خطرناک نامیده می شود که دارای قوانین خاص خود است و باید با مراقبت ویژه ای جمع آوری و دفع گردند. در این پژوهش بصورت توصیفی نحوه جمع آوری زباله در بخشها، نحوه انتقال به جایگاه موقت، وضعیت جایگاه موقت، نحوه انتقال به محل دفع زباله و شرایط حمل و دفن نهایی مورد بررسی قرار گرفته است. وسیله جمع آوری اطلاعات مشاهده مسقتیم و مذاکره با متصدیان مربوطه در بیمارستان ها بوده است. یافته های این پژوهش نشان داد که مدیریت زباله در بیمارستانهای مورد مطالعه از وضعیت مناسب برخوردار نیست، بگونهای که فقط 2 بیمارستان از بیمارستانهای تحت مطالعه دارای زباله سوز هستند. ظروف جمعآوری زباله غالباً شستشو و ضد عفونی نمی شوند. زباله های عفونی از غیر عفونی تفکیک نمی شود و جایگاههای موقت غالباً روباز است. زبالهها بصورت تفکیک نشده به محل دفن منتقل می شود. و محل دفن از وضعیت بهداشتی مناسبی برخوردار نیست. نتیجه گیری می شود که وضعیت دفع زبالههای بیمارستانی در جامعه مورد پژوهش نیاز به بازنگری دارد.
امیرحسین فرهادفر،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده
بخش تغذیه از مهمترین بخشهای بیمارستان برای تامین روند بهبود و میزان رضایتمندی بیماران را به مقدار زیادی تحت تاثیر قرار داده و نظام HACCP1 ابزاری است برای ایجاد اطمینان از سلامت غذا که به وسیله آزمودن همه مراحل فرآیند تولید مواد غذایی صورت می گیرد. این پژوهش به منظور بررسی بخش تغذیه بیمارستانهای تامین اجتماعی اصفهان بر اساس پیش نیازهای HACCP در سال 1383 انجام پذیرفت. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی، مقطعی است و جامعه آماری، شامل بخش تغذیه 3 مورد از بیمارستانهای تامین اجتماعی اصفهان است. دادهها با استفاده از چکلیستی که توسط پژوهشگران طراحی شد، جمعآوری گردید. یافتهها مشخص کردند که بخش تغذیه بیمارستان فاطمه زهرا نجف آباد و بیمارستان دکتر غرضی به ترتیب با دارا بودن 4/76% و 6/66% پیشنیازهای HACCP، در شرایط قابل قبولی قرار گرفتهاند؛ ولی بخش تغذیه بیمارستان دکتر شریعتی با دارا بودن 45% پیشنیازهای HACCP، دارای شرایط متوسی است؛ لذا در بیمارستانهای فاطمه زهرا و دکتر غرضی، نظام HACCP قابل استقرار است و بیمارستان دکتر شریعتی نیاز به اصلاحات بیشتری در بخش تغذیه خود دارد. هر سه بیمارستان در پارامترهای تسهیلات، حمل و نقل و آموزش فاقد شرایط قابل قبول بودند. در نتیجه چون برای استقرار نظام HACCP، پیش-نیازها باید بطور مطلوبی اجرا شده باشند، بنابراین در جهت دستیابی به این منظور، بخش تغذیه این بیمارستانها باید در زمینههای مختلف به ویژه تسهیلات، حمل و نقل و آموزش فعالیت بیشتری داشته و با برآورده کردن پیشنیازهای لازم، تشکیل کلاس-های آموزشی HACCP و استقرار این نظام، ایمنی مواد غذایی بیماران خود را تضمین نمایند.
فیض الله اکبری حقیقی، مصطفی حسینی، ابوالقاسم پور رضا، محسن مردعلی،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1387 )
چکیده
فرانک بهزادی گودری، سودابه وطن خواه، ساناز زرگر، فاطمه حسینی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: تجهیزات پزشکی نقش اساسی در روند تشخیص و درمان بیماران و یا به عبارتی سلامت جامعه بر عهده دارند، از طرف دیگر رشد روز افزون تکنولوژی و افزایش فزاینده قیمت های تجهیزات موجب گردیده که همه روزه بخش عظیمی از سرمایه کلان کشور به منظور خرید این نوع تجهیزات به صورت ارز از کشور خارج شود. نظر به اینکه در سطح کنونی از پیشرفت و توسعه اقتصادی ، توان تولید انواع گوناگونی از تجهیزات پزشکی و اقلام دارویی و ...در کشور بالا بوده و با در نظر گرفتن اهمیت ارز آوری برای کشور و نیز با عنایت به مشکلات سیاسی و اقتصادی موجود در منطقه و وجود رقبا، زمانی که توان تولید کالا و ارائه خدمات در کشور بالا بوده و بتوان بازار داخلی را تحت پوشش قرار داد، نه تنها می توان از واردات بی رویه جلوگیری کرد، بلکه می توان در بسیاری موارد،اقدام به صادرات کرد.هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی توسعه کمی صادرات تجهیزات پزشکی با تاکید بر ماده 87 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود که بر طبق آن وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بایستی 30% از مصارف ارزی خود را از محل صادرت کالا و خدمات سلامت تامین نماید.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی کاربردی است که به روش کمی انجام گرفت.داده ها از طریق چک لیست هایی که از طریق مصاحبه با کارشناسان تکمیل گردیده است و مراجعه با سازمان های ذیربط و مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی و بررسی سوابق تحقیقاتی موجود گردآوری شده است.چک لیست ذکر شده شامل آیتم هایی از قبیل میزان واردات و صادرات (به میلیون دلار)،تعداد گواهینامه های بین المللی CE,FDA.ISO، تعداد شرکت های تولیدی صادر کننده،تعداد شرکت هایی که در نمایشگاه های بین المللی و خارجی حضور داشته اند، در سالهای قبل (1382و1383)و بعد از قانون برنامه چهارم توسعه(1384،1385و1386)می باشد.اطلاعات گرد آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی شامل جداول مقایسه ای و تطبیقی، نمودارها و شاخص های درصد و نسبت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: صادرات تجهیزات پزشکی کشور از 08/1 درصد واردات قبل از قانون برنامه چهارم توسعه و اجرای ماده 87، به 77/1 درصد واردات، بعد از قانون افزایش یافته است که نشان می دهد، میزان صادرات تجهیزات پزشکی کشور از درصد رشدی معادل 88/63 درصد برخوردار بوده است. نسبت تعداد گواهینامه های بین المللی به تعداد شرکت های تولیدی صادرکننده از 14/1 به 12/2 بعد از قانون برنامه چهارم افزایش پیدا کرده است. این نسبت از رشدی معادل 96/85 درصد برخوردار بوده است.تعداد شرکت های تجهیزات پزشکی حاضر در نمایشگاههای بینالمللی نیز، از 13 شرکت به 71 شرکت، بعد از قانون برنامه چهارم افزایش یافته است.
نتیجه گیری:در بحث توسعه کمی، میزان رشد محقق شده در رقم صادرات حوزه تجهیزات پزشکی (با وجود افزایش مستمر واردات این حوزه!) در دو سال آغازین قانون برنامه، به عنوان تنها یکی از حوزه های چند گانه ارز آور وزارت بهداشت، تا حدودی چشم گیر بوده است.در بحث توسعه کیفی، به موازات افزایش تعداد شرکت های تولیدی صادر کننده بعد از قانون برنامه چهارم، تعداد گواهینامه های بین المللی که امکان صادرات به سایر کشورها و بازارهای بین المللی بیشتری را نسبت به قبل فراهم می آورد نیز افزایش یافته است که در نهایت منجر به افزایش رشد کمی حاصله در این زمینه نیز می شود.افزایش تعداد شرکت های حاضر در نمایشگاههای بین المللی موید این نکته است که کیفیت تجهیزات پزشکی تولید داخل کشور نیز روند صعودی را دنبال کرده است که این امر نیز در معرفی صنعت تجهیزات پزشکی کشور به بازار جهانی نقش موثری را ایفا نموده است.
شیوا حسینی فولادی، محمد حسین یار محمدیان، سیما عجمی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که بیمارستان نقش بسزایی در بازگشت سلامتی مردم بر عهده دارد، لذا نوع فرهنگ سازمانی و میزان بلوغ سازمانی موجود در این مراکز از اهمیت بالایی برخوردار است و با توجه به اهمیت موضوع ، این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین فرهنگ سازمانی ، بلوغ سازمانی کارکنان بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 86 - 1387 صورت گرفته است
مواد و روشها : این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بیمارستانهای دانشگاهی شهر اصفهان (11 بیمارستان) می باشد که طبق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند .داده ها با استفاده از 2 پرسشنامه ( فرهنگ سازمانی و بلوغ سازمانی ) جمع آوری شد ( اعتبار بدست آمده از پرسشنامههای فرهنگ سازمانی و بلوغ سازمانی به ترتیب برابر با 86/0 و 93/0 بود ) و پس از آنکه روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد سنجش قرار گرفت بین جامعه پژوهش اجرا شد . دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت .
یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر آن بود که 5 بیمارستان دارای فرهنگ میانه (5/45 %) و 6 بیمارستان دیگر دارای فرهنگ ضعیف (5/54 %) بودند. بیمارستانی که دارای فرهنگ سازمانی قوی باشد مشاهده نشد و سطح بلوغ سازمانی بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز متوسط می باشد .
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده ، مدیران بیمارستانها بایستی با ایجاد تغییراتی در فرهنگ سازمانی در افزایش میزان بلوغ سازمانی تلاش نمایند و بدینوسیله در راه ارتقای میزان کارایی و بهره وری بیمارستان گام بردارند .
حسین ابراهیمی پور، سمانه حیدری، لیلا دشمن گیر، حمید اسمعیل زاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده
سابقه و هدف: تعیین اولویتهای پژوهشی امری لازم و حیاتی است و این فرایند باید به منظور تسهیل در استفاده مکرر از یافتهها بر اساس اصول صحیح و منطقی، فرایندهای علمی و مکانیزمهای درون ساخته صورت گیرد. بررسی شیوههای مختلف اولویتگذاری و به کارگیری هریک با توجه به شرایط و وضعیت خاص هر کشور گامی کلیدی در این امر میباشد.
منابع اطلاعاتی و روش های انتخاب منابع: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری است که برای گردآوری دادههای آن از روش کتابخانهای شامل جستجوی مقالات در اینترنت، بانکهای اطلاعاتی Google Scholar، Medline ،Iranmedex ، SIDوIrandoc و کتب مرتبط استفاده شده است.
ترکیب مطالب و نتایج: برای اولویتگذاری روشهای استاندارد شده متعددی وجود دارد که عبارتاند از: روش پژوهش در ضرورتهای سلامت ملی توسط کمیسیون پژوهشهای سلامت برای توسعه ، فرایند 5 مرحلهای کمیته تخصصی پژوهش سلامت، نمایه دیداری اطلاعات سلامت که توسط کمیته مشورتی تحقیقات سلامت ارایه شده است و روش ترکیبی ارایه شده در نشست جهانی تحقیقات سلامت. هر یک از این روشها دارای ویژگیهای منحصر به خود است. البته با وجود متفاوت بودن ابعاد و چگونگی فرایند تعیین اولویتها از کشوری به کشور دیگر، تاثیر نهایی این فرایند در تمامی کشورها تقریباً یکسان و مشابه است.
نتیجه گیری: آگاهی از روشهای مختلف اولویتگذاری و بهرهگیری از نقاط ضعف و قوت هر یک جهت انجام اولویتگذاری به روشی نظام مند و قابل اجرا در سطح ملی هر کشور بسیار سودمند است. یافتههای حاصل از مطالعات حاکی از آن است که از میان روشهای استانداردشده اولویتگذاری، روش ترکیبی به دلیل ترکیب خصوصیات خوب روشهای دیگر و رفع معایب آنها نسبت به سایر روشها برتری دارد.
عذرا رمضانخانی، نادر مرکزی مقدم، عباس حاجی فتحعلی، حسین جعفری، مهدی حیدری منفرد، مونا محمدنیا،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: بهره وری اتاقهای عمل عامل اصلی در تعیین هزینه های بیمارستان می باشداز طرفی لغو اعمال جراحی در آخرین لحظات یکی از مهمترین علل در عدم کارآئی و اتلاف منابع بیمارستان می باشد. این مطالعه به منظور تعیین میزان لغو اعمال جراحی و علل لغو آنها و شناسائی حوزه های قابل بهبود در یکی از بیمارستانهای آموزشی تهران انجام گردید.
مواد و روشها : در یک بررسی گذشته نگر، کلیه اعمال جراحی لغو شده در روز عمل و علت لغو آنها که توسط کارکنان اتاق عمل ثبت شده بود طی 9 ماه متوالی جمع آوری گردید و سایر اطلاعات مورد نیاز مانند تعداد اعمال جراحی انجام شده از واحد آمار بیمارستان دریافت گردید. جهت آنالیز داده ها از آمار توصیفی مانند فراوانی، درصد، فاصله اطمینان استفاده شد. اطلاعات توسط برنامه SPSS و Excel Microsoft office آنالیز گردید.
نتایج: در این بررسی در مجموع طی 9 ماه از 3381 عمل ثبت شده در لیست اتاق عمل 2/18% در روز عمل لغو گردید که 1/32% آنها مربوط به سرویس جراحی عروق و سپس به ترتیب مربوط به سرویس ارتوپدی ( 18.7%) ، جراحی عمومی ( 15.5%) ، و گوش و حلق و بینی ( 13.7%) بود. بیشترین علت لغو اعمال جراحی مربوط به: کمبود وقت برای عمل، مشکلات بالینی بیمار، عدم وجود نتایج آزمایشات پاراکلینیک و مشاوره بیمار، عدم وجود رزروخون و وسایل و داروی مورد نیاز عمل بود.
نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که درصد بالائی از موارد کنسل شدن مربوط به بیمارستان و تیم جراحی می باشد که بیشتر آنها قابل پیشگیری می باشد. در این مطالعه پیشنهاداتی به منظور کاهش میزان لغو اعمال جراحی مانند تأمین و آماده سازی تجهیزات و وسایل مورد نیاز و افزایش ارتباطات بین واحدها داده شد.
حسین جودکی، آرش رشیدیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1388 )
چکیده
سیاستگذاران، برنامه ریزان و کسانی که به نظام های سلامت کمک مالی می کنند علاقه دارند تاثیر فساد بر دسترسی به خدمات و پیامدهای سلامت را بدانند. تلاش هایی که برای فهم خطر سوء استفاده از قدرت در جهت منافع شخصی -یا همان فساد- انجام شده است، ارتباط بین فساد و عوامل مختلف مدیریتی، مالی و حاکمیتی را نشان داده اند. دانشمندان علوم رفتاری و انسان شناس ها نیز به عوامل فردی و اجتماعی اشاره کرده اند که بر رفتار کارکنان دولت و مشتریان آنها تاثیر می گذارد. این مقاله چهارچوبی جامع برای جمع بندی نتیجه این تلاش ها ارایه می کند و در آن روش هایی گفته می شود که با استفاده از آنها زمینهها، فشارها و دلایلی که موجب فساد در نظام سلامت می شوند تشریح و اندازه گیری می شوند. مقاله، کاربرد مداخلات مرتبط را با بیان مثال هایی در نظام سلامت بحث نموده و نشان می دهد چگونه تئوری به عنوان مبنایی برای پژوهش و عمل قرار می گیرد. همچنین چالش های اجرای استراتژی های ضد فساد در شرایط خاص محلی و جهت گیری مطالعات مورد نیاز در آینده مورد توجه قرار گرفته است.
فرزانه سادات حسینی، محمدرضا عباسی، میرزا حسن حسینی،
دوره 8، شماره 5 - ( 1-1388 )
چکیده
مهدی یوسفی، سمیه فضایلی، حسین شعبانی نژاد،
دوره 8، شماره 5 - ( 1-1388 )
چکیده
ناهید نصیری راد، آرش رشیدیان، حسین جودکی، فیض اله اکبری حقیقی، محمد عرب،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین انواع رابطه و مشکل های موجود بین بیمارستآن های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران و سازمان های بیمه گر پایه و ارایه راه حل ها و پیشنهادهایی در این زمینه انجام شده است
. روش مطالعه: مطالعه از نوع کیفی است و در سال 1389 انجام شد. جامعه مورد پژوهش 9 نفر از مسئولان درآمد و 9 نفر از نمایندگان مقیم سازمان های بیمه گر در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که از آنها در خصوص انواع رابطه، مشکل و راه حل های موجود بین بیمارستان و سازمان های بیمه گر سوال هایی توسط مصاحبه نیمه ساختاریافته پرسیده شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل چارچوبی داده های کیفی انجام شد.
یافته ها: شش موضوع ماهیت(نوع) ارتباط بین بیمه و بیمارستان، وظایف نظارتی بیمه ها در بیمارستان، عوامل زمینه ساز برای ایجاد کسور(تفاوت ریالی میان آنچه که درقبال ارایه خدمت براساس تعرفه های مصوب باید وصول شود و آنچه که در عمل وصول می شود که مبنای تعرفه، آخرین چاپ کتاب کالیفرنیا و تعرفه های ابلاغی سالانه می باشد.) راه حل های کسور، مشکل بیمارستان ها با سازمان های بیمه گر و همچنین مشکل های نمایندگان بیمه با بیمارستان ها، شناسایی شد.
نتیجه گیری: بیمارستان ها و سازمان های بیمه گر باید جهت حل مشکل هایشان سعی در برقراری ارتباطات موثر و کارآمد کنند که حاصل این ارتباط علاوه بر برطرف کردن مسایل و مشکل های خودشان، به بیماران نیز کمک موثری می کند، چراکه در ارتباط نامناسب بین بیمارستان و سازمان های بیمه گر بیشتر مشکل های آنها به بیمار تحمیل می شود.
رضا صفدری، حسین درگاهی، لیلا شاهمرادی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
سابقه و هدف: ارزیابی یک سیستم اطلاعات، بدون تحلیل درک کاربران آن سیستم غیر ممکن است. رضایت کاربر به عنوان ضمانت اجرای موفق یک سیستم اطلاعات محسوب می شود. توجه به زمینه استفاده از سیستم اطلاعاتی (کاربر، وظیفه، تجهیزات و محیط)، نوع کاربر و تجربه کامپیوتری کاربر در ارزیابی کیفیت ارگونومیک سیستم های نرم افزاری ضروری است. به همین منظور در این پژوهش کیفیت ارگونومیک نرم افزارHIS ایران با سه نرم افزار دیگر مقایسه می شود
. مواد و روشها: مطالعه از نوع مقایسه ای بوده و در 1389 انجام شد. ابتدا سیستم های اطلاعات بیمارستانی ایران با استفاده از ابزار استانداردی به نام ایزومتریک 9241 ارزیابی شد. سپس نتایج ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی ایران با سه نرم افزار کشورهای دیگر مقایسه شد. این نرم افزارها شامل نرم افزار IS-H*med (ارزیابی انجام شده توسط هامبورگ و همکاران در 2004)، نرم افزار SAP-HR (مطالعه انجام شده توسط گروبر در سال 2000) و نرم افزار مایکروسافت واژه پرداز برای ویندوزها (پژوهش انجام شده توسط گدیگا و همکاران در سال 1999) است. در این پژوهش از آزمون t-test یک نمونه ای[1] و میانگین جهت مقایسه معیارهای مورد نظر در نرم افزارهای مختلف استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS و Excel تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه IS-H*med و HIS نشان داد HIS نسبت به IS-H*med از نظر همه معیارهای ایزومتریک به طور معنی دارای دارای قابلیت استفاده بیشتری است. از نظر کاربران نرم افزار HIS نسبت به SAP-HR از نظر معیارهای "مناسب برای انجام وظیفه"، "تحمل خطا" و "قابلیت یادگیری" به طور معنی داری دارای قابلیت استفاده بیشتری بود ولی از نظر معیارهای قابلیت خود توصیفی، تطابق با انتظارات کاربر و قابلیت شخصی سازی اختلاف معنی دار نبود. HIS در مقایسه با نرم افزار واژه پرداز مایکروسافت به طور معنی داری از قابلیت استفاده کمتری برخوردار بود.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد سیستم اطلاعات بیمارستانی ایران نسبت به سه نرم افزار دیگر از نظر ارگونومیکی دارای کیفیت متوسط است. پیشنهاد می شود هنگام طراحی و توسعه سیستم های اطلاعاتی به انتظارات کاربران از سیستم توجه بیشتری شود.
محمد عرب، زهرا اسکندری، عباس رحیمی، ابوالقاسم پوررضا، حسین درگاهی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
سابقه و هدف: بیمارستانها با افزایش تقاضا ، کمبود امکانات و هزینه های رو به تزاید روبه رو هستند ، مراجعات مجدد بیماران به بیمارستانها که به دلایل مختلف صورت گرفته و منجر به بستری مجدد بیماران می شود سبب اشغال تخت های بیمارستانی شده و هزینه های بیمارستانی را برای بیمارستانها و بیماران افزایش می دهد. بررسی علل مراجعات مجدد منجر به بستری و یافتن راهکارهای کاهش این مراجعات می تواند سبب کاهش هزینه های بیمارستانی برای بیمارستان و بیمار شده و بهره وری منابع بیمارستانی را افزایش دهد و با ارائه خدمات با کیفیت مطلوب و استاندارد و استقرار فرایندهای مناسب در بیمارستان می توان رضایت بیماران را جلب نموده و از درد و رنج آنان کاست .
مواد و روش ها : در این بررسی مقطعی 250 بیمار که سابقه مراجعه مجدد داشتند از 9 بیمارستان مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از رایانه و دفاتر پذیرش وکارت اندکس در پرسش نامه ثبت شد و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی ، میانگین و انحراف معیار وبا استفاده از آزمون کایسکوئر و آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها : 8/17% بیماران مورد مطا لعه 2بارو 6/80% بیش از 2 بار در بیمارستان بستری شده اند . بیشترین افرادی که برای بار دوم و بیشتر در بیمارستان بستری شده اند در گروه سنی بیش از 60 سال قراردارند ( 8/32% ). آزمون کایسکوئر ارتباط معنی داری را بین افزایش سن مراجعین در نوبت دوم و سوم و علل مراجعه آنان ( عوارض بیماری و جراحی ) و عفونت نشان می دهد ..در گروه بندی بیماریها به عنوان علت مراجعه مجدد اکثر بیماران ( 1/23% در نوبت دوم و 2/20% در نوبت سوم ) به علت بیماریهای سیستم گردش خون مجددا در بیمارستان بستری شده اند . میانگین هزینه اقامت بیمارانی که به این علت در نوبت دوم و سوم در بیمارستان بستری شده اند 3241532 تومان و 1576593 تومان می باشد . از نظر علت مراجعه ،پیگیری یکی از شایعترین عللی است که باعث مراجعه مجدد بیماران و بستری انان می شود . رابطه بین علت مراجعه مجدد و طول اقامت در هردو نوبت معنی دار بوده است . پیگیری درمان با 101 مورد و میانگین هزینه 1802757 تومان در نوبت دوم و 84 مورد و میانگین هزینه 1205283 تومان در نوبت سوم جزو بالاترین هزینه های علل بستری مجدد می باشد ضمن اینکه بیشترین میانگین مدت اقامت در نوبت دوم و سوم پس از بخش پوست مربوط به بخش جراحی ( با 67/10 روز و 98/9 روز ) است و بیشترین میانگین هزینه بیماران مربوط به بخش جراحی با 3854 354 تومان و 168 3911 تومان برای نوبت های دوم و سوم است.
نتیجه گیری : بیشترین مراجعات مجدد در گروههای سنی بالای 60 سال انجام میشود و از مهمترین علل مراجعات مجدد در نوبت های دوم و سوم پیگیری درمان ، عوارض بیماری و عود بیماری است که می تواند حاکی از درمان ناقص در مراجعات قبلی و عدم رعایت پروتکل های درمانی و استاندارد نبودن ابزار و امکانات بیمارستانی باشد . نتایج نشان می دهد مراجعات مجدد باعث افزایش اقامت بیماران شده و هزینه های اضافی را به بیماران ، بیمارستانها و سازمانهای بیمه گر تحمیل می نماید لذا می توان با اصلاح و رعایت دقیق پروتکل های درمانی و استاندارد نمودن فرآیند ها و ابزار های بیمارستانی و اموزش کارکنان و استفاده از روشهای نوین تشخیص و درمان از بروز این هزینه ها جلوگیری و رضایت بیماران را افزایش داد.
محمود نکویی مقدم، سجاد دلاوری، مینا سلاجقه، محمد حسین قربانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از الزامات اداره امور بیمارستانها، بهعنوان سازمانهای ﭘیچیده و ﭘر از تعارض، این است که مدیران ارشد و میانی آن شیوههای رهبری و استراتژیهای مدیریت تعارض و میزان تناسب با آن را را به خوبی بشناسند و بر آن اساس یک شیوه صحیح مدیریتی را اعمال نمایند تا در افزایش کارایی و اثربخشی عملکرد در بیمارستان و ارایه خدمات با کیفیت، نقش فعالی ایفا کنند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نمره
[1]LPC فیدلر (بهعنوان مصداقی از سبک رهبری) و راهبردهای مدیریت تعارض (عدم مقابله، راهحل گرایی و کنترلی) است.
مواد و روشها: در این پژوهش که به شکل میدانی انجام شده است، برای بررسی سبک رهبری از نمره LPCفیدلر و برای بررسی راهبردهای مدیریت تعارض از پرسشنامه مدیریت تعارض استفاده گردید که پایایی پرسشنامههای مذکور با آزمون آلفاکرونباخ به ترتیب برابر با 90/0 و 88/0 به دست آمد. جامعه آماری شامل مدیران، روسا و مسئولین بخشها و واحدهای بیمارستانهای آموزشی شهر کرمان (81 نفر) تشکیل میدهد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، نمونهای 67 نفری انتخاب شد و پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید. در نهایت برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای استنباطی کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل ماتریس همبستگی استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش بیان میکند که جامعه مورد بررسی از سبک رهبری رابطه مدارتر استفاده میکنند و راهبردهای مدیریت تعارض مورد استفاده بهترتیب عدم مقابله، راه حل گرایی و کنترلی میباشد. همچنین مشاهده گردید که بین نمره LPC و راهبردهای عدم مقابله و راهحل گرایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و ضریب همبستگی پیرسون بهترتیب برابر با 512/0 و 298/0 بهدست آمد. اما بین نمره LPC و راهبرد کنترلی رابطه منفی ولی معناداری وجود دارد (474/0- =r).
نتیجهگیری: بر طبق یافتههای تحقیق میتوان بیان کرد که مدیران رابطهمدارتر ترجیح میدهند از راهبردهای مدیریت تعارض عدم مقابله و راهحل گرایی استفاده کنند ولی مدیران وظیفهمدار، راهبرد کنترلی را بیشتر ترجیح میدهند. با توجه به اینکه راهبرد مدیریت تعارض مورد استفاده، بیشتر عدم مقابله است، توصیه میشود که دلایل استفاده از این راهبرد مورد بررسی قرار گیرد و تلاش شود تا افراد دیدگاههای متضاد خود را بیان و آزادانه اظهار نظر کنند که منجر به بهبود عملکرد سازمان گردد. اما سبک رهبری رابطهمدار در تعاملات بلند مدت سبک مناسبی است که نگهداری و تداوم آن باید مورد توجه قرار گیرد.
محمد عرب، مصطفی حسینی، محمد رنجبر عزت آبادی، آرش رشیدیان، ابوالقاسم پوررضا، مهدی ورمقانی، مریم تاجور،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از بخشهای جمعیتی در حال رشد جامعه ما جمعیت افراد سالمند است. هدف از انجام این پژوهش سنجش میزان رضایتمندی و عوامل مؤثر بر رضایتمندی سالمندان از خدمات ارائه شده به آنها در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی با نتایج کاربردی است که به روش مقطعی(cross-sectional) انجام شده است.جامعه پژوهش شامل کلیه افراد سالمند دارای 65 سال سن و بالاتر در هر 2 جنس می باشند که از خدمات بستری بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران استفاده نموده اند. نمونه پژوهش شامل 360 نفر از سالمندان می باشد به منظور جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه سه قسمتی استفاده شد که روایی آن از طریق سنجش محتوا و پایایی آن از طریق روش آزمون باز آزمون (84/0r =) بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری کای دو و تست دقیق فیشر و همچنین تست فیشر تعمیم یافته استفاده شد.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد که در مجموع 6/25 % بیماران از نحوه مدیریت،9/41% از امکانات و تسهیلات، 2/17% از رفتار و نحوه برخورد پرسنل و 3/35%از خدمات عمومی اظهار نارضایتی کردند.از بین 12 متغیر مورد پژوهش، متغیر مهم شامل جنس، گروه سنی، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، نوع بیمه، نوع ارجاع، نوع وسیله نقلیه، مواجهه با کمبود تخت خالی، محل سکونت دائمی، سابقه بستری قبلی، نوع زندگی و وضعیت اشتغال 5 متغیر میزان تحصیلات ، نوع ارجاع، مواجهه با کمبود تخت خالی، وضعیت اشتغال و جنس ارتباط آماری معنی داری با رضایتمندی بیماران سالمند دارند که پس از انجام رگرسیون لجستیک گام به گام ، مشخص گردید که متغیر میزان تحصیلات تاثیر قویتری بر رضایت بیماران سالمند دارد.
نتیجه گیری: میزان رضایت سالمندان از خدمات ارائه شده به آنان در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران خوب و قابل قبول می باشد. بکارگیری این نتایج قدمی موثر در افزایش بهره وری در ارائه خدمات بوده که البته ارزیابی مجدد در برآورد تاثیر شیوه های کاربردی بر سطح رضایتمندی سالمندان لازم است.
سوسن پارسای، کامبیز عباچی زاده، محمد علی حیدر نیا، مریم رسولی، حسین جعفری، مریم محسنی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم تغییر دیدگاه فراگیری که در بسیاری از کشورها نسبت به نقش و قابلیت های بیمارستانها جهت تبدیل شدن به ساختارهای ارتقا دهنده سلامت رخ داده، درکشور ما هیچ ساختار و الگوی تعریف شده ای برای ارائه خدمات پیشگیری و ارتقاء سلامت در بیمارستانها وجود ندارد. هدف این مطالعه طراحی الگویی است که بر اساس آن بتوان گامهای هماهنگی در زمینه ارائه خدمات پیشگیری و مدیریت موثر بیماریها و عوامل خطر در سطوح بیمارستانی برداشت.
مواد وروشها: در این مطالعه کاربردی ابتدا به منظور تعیین اجزا و ابعاد الگو از روش کیفی استفاده شد، در این مرحله 20 مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام پذیرفت و داده ها به روش تحلیل محتوا آنالیز شد، سپسبر اساس مفاهیم استخراج شده از مصاحبه ها، پرسش نامه ای طراحی شد و برای 70 نفر از صاحبنظران ارسال گردید. در مرحله بعد با استفاده از مؤلفه ها و شاخص های حاصل از مرحله دوم پژوهش و تلفیق آنها با تجربیات تعدادی از بیمارستانهای ارائه دهنده خدمات پیشگیری و ارتقاء سلامت در کشورهای منتخب الگوی اولیه طراحی شد و طی دو مرحله دلفی، الگوی مذکور نهایی شد
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش، استخراج مولفه ها و شاخص هایی نظیر جایگاه خدمات پیشگیری بالینی در بیمارستان، نیروی انسانی، منابع اطلاعاتی، نظام پرداخت و تعرفه، نحوه هماهنگی بین بخش ی، پذیر ش و پیگیری بیماران بود. مقبولیت علمی الگوی طراحی شده بر اساس نظر صاحبنظران در حد "بسیار زیاد" و قابلیت اجرای آن در حد "متوسط" برآورد شد
نتیجه گیری: ارائه خدمات پیشگیری بالینی دورنمای بیمارستانهای آینده می باشد. مهمترین الزامات پیاده سازی این خدمات در کشور ما، تعریف بسته های خدمتی، طراحی ساختار لازم و تربیت نیروی انسانی آموزش دیده در این حیطه می باشد.
مهتاب علیزاده، مارک متیوس، سیده زکیا حسین،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه به بررسی تاثیر ابعاد مختلف سلامت جسمانی بر میزان استفاده از مراقبتهای پزشکی و خدمات و مراقبتهای سالمندی در بین سالمندان ایرانی مهاجر مقیم استرالیا می پردازد. یافته های این تحقیق میتواند در پر کردن خلائ اطلاعات طب سالمندی و نیز میزان استفاده از خدمات و مراقبتهای سالمندی کمک نماید.
مواد و روشها: در این بررسی توصیفی - تحلیلی تعداد 302 نفر سالمند ایرانی مهاجر 65 سال و بیشتر به روش 2007 انتخاب گردیدند. روش جمع آوری داده - تصادفی ساده از بین کل جمعیت 1209 نفر در سالهای 2005 ها از طریق مصاحبه تلفنی و چهره به چهره، تکمیل پرسشنامه و ارسال از طریق پست بود. ابزار گرد آوری داده ها شامل سوالاتی بر اساس مطالعه وزارت بهداشت ایالت نیوسات ویلز استرالیا بود. در این مطالعه سلامت جسمانی و ابزار سنجش توانایی در انجام امور روزمره زندگی با ،( SF- شامل عملکرد فیزیکی با 10 سوال فرم کوتاه شده ( 36 5 سوال ، استفاده از خدمات و مراقبت های سالمندی شامل خدمات اساسی و پایه با 3 سوال و خدمات حمایتی نسخه 15 و آزمون spss سالمندان با 5 سوال مورد پرسش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار و مدل های رگرسیون خطی و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. t, ANOVA های آماری تحلیلی
نتایج : یافته ها نشان داد که سالمندان مورد مطالعه دچار محدودیت در عملکرد فیزیکی بودند و نیاز بیشتری به کمک در انجام فعالیت های روزانه را داشتند. آنهایی که وضعیت بهتری از نظر دو شاخص جسمانی فوق داشتند به میزان کمتری از خدمات و مراقبت های اساسی سالمندی (کمک در انجام کارهای منزل ، مراقبت و بهداشت فردی، خرید و پخت و پز غذا) در یک هفته گذشته و نیز خدمات و مراقبت های حمایتی (سرویس ایاب وذها ب ، (Respite services) مراکز نگهداری موقت ، (Day care) مراکز نگهداری روزانه سالمندان ، (Special transportation) در طی یک ماه قبل از زمان پرسشگری استفاده کرده بودند. اکثریت سالمندان مورد (Home care) پرستاری در منزل مطالعه ( 96 %) استفاده از خدمات و مراقبتهای پزشکی را در طی یک سال قبل از بررسی اعلام داشتند.
نتیجه گیری: سالمندان ایرانی مهاجری که انگلیسی در منزل صحبت نمی کردند محدودیت بیشتری درعملکرد فیزیکی داشتند و سالمندانی که زبان انگلیسی بهتری داشتند و بالطبع قادر به ب رقراری ارتباط بهتری بودند نیاز کمتری به کمک و استفاده از انواع خدمات و مراقبت های حمایتی سالمندی جهت انجام فعالیت های روزمره زندگی خود داشتند. بعلاوه دسترسی به خدمات و مراقبتهای پزشکی در این گروه از سالمندان نیز بیشتر بود.
محمد حسین زیلوچی، ابوالقاسم پور رضا، فیض ا... اکبری، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه ریزی برای تأمین نیازهای سلامت جمعیت رو به تزاید سالمندان، ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی الگوی مصرف خدمات بستری سالمندان در بیمارستانهای آموزشی دا نشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، 2067 نمونه از بین بیماران 60 ساله و بالاتر که طی دوره یکساله منتهی به مهرماه 1389 در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان بستری شده بودند، به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. داده های مربوط به مصرف خدمات بستری نمونه ها از پرونده های آنان گردآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: میانگین مدت اقامت سالمندان مورد مطالعه 4.67 روز بود. بیشترین سهم از مجموع روز - بستری 75 سال، از نظر بخش، به بخش داخلی و از نظر بیماری، به - های سالمندان، از نظر سن به گروه سنی 79 بیماریهای دستگاه گردش خون تعلق داشت. مدت اقامت سالمندان در بیمارستان با نوع بخش، نوع بیماری، و تعداد بیماریهای همزمان آنان رابطه معنی داری نشان داد. سالمندان متوفی نسبت به سایر سالمندان بستری بطور معنی داری مدت بیشتری را در بیمارستان اقامت داشتند.
نتیجه گیری: توجه خاص به بخشها و بیماریهایی که بیشترین بار بستری سالمندان به آنها مربوط می شود، ضروری است. در این راستا لازم است ضمن تأکید بر برنامه های پیشگی ری از بیماریهای قلبی عروقی، پروتکل های درمانی بسمت ارائه مراقبت در منزل و یا مراکز ارائه خدمات طولانی مدت سوق یابند.
ندا زینعلی نیا، محمدرضا پورمند، مسعود قانع، پرویز افروغ، مصطفی حسینی، زهرا عبدالصمدی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: کارکنان بخشهای درمانی بیمارستانها بدلیل ارتباط نزدیک با بیماران همواره در معرض خطر آلودگی و انتقال عفونت به سایر بیماران می باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی آلودگی کارکنان بخشهای درمانی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران به باکتری استافیلوکوکوس اورئوس می باشد.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه شریعتی) 261 نمونه جمع آوری شد. سپس همه این نمونه ها برای بررسی میکروبی بر روی محیطهای تشخیصی میکروب شناسی کشت داده شدند. در ادامه حساسیت ایزوله های استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به آنتی بیوتیک های متی سیلین و موپیروسین با استفاده از روش آنتی بیوگرام بررسی شد. از (CI 21-37 %95 % یافته ها: از میان 261 نمونه جمع آوری شده، مشخص شد که 70 نف ر( 27 کارکنان بخشهای درمانی حامل باکتری استافیلوکوکوس اورئوس می باشند و از این تعداد 29 باکتری جدا شده مقاوم به آنتی بیوتیک متی سیلین و 8 باکتری مقاوم به آنتی بیوتیک موپیروسین بودند.
نتیجه گیری: کارکنان بخشهای درمانی که آلوده به پاتوژن خطرناکی مانند استافیلوکوکوس اورئوس می باشند،می توانند به عنوان حلقه ایی از زنجیره ارتباطی بین بیماران به حساب آیند.بر این اساس غربالگری ناقلین درمیان جمعیت های پر خطر برای کنترل عفونتهای بیمارستانی ضروری میباشد.