15 نتیجه برای خسروی
محمد عرب، مسلم شریفی، محمود محمودی، بهمن خسروی، روزبه هژبری، علی اکبری ساری، بتول احمدی، فرخ افتخار،
دوره 13، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:در سالهای اخیر حاکمیت بالینی به عنوان مدلی برای تبیین اصول بهبود مستمر کیفیت در خدمات سلامت معرفی شده است.این بررسی در نظر دارد با استفاده از ابزار سنجش جو سازمانی حاکمیت بالینی میزان آمادگی بیمارستانهای مورد مطالعه را برای اجرای برنامه های حاکمیت بالینی مورد بررسی قرار دهد.
مواد و روش ها: این بررسی در 14 بیمارستان دولتی و غیر دولتی واقع در شهر تهران برای ارزیابی وضعیت آمادگی این بیمارستانها برای اجرای حاکمیت بالینی انجام شد.بدین منظور 800 نفر از پزشکان و پرستاران شاغل در این بیمارستانها مورد پرسش قرار گرفته اند.داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 17و با استفاده از آزمون های همبستگی و مقایسه میانگین ها و همچنین آماره های توصیفی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: یافته ها نشان دهنده آمادگی هر دو نوع بیمارستان دولتی و غیر دولتی برای اجرای برنامه حاکمیت بالینی بود. یافته های حاصل از بررسی میدانی نشان داد که میانگین امتیاز جو سازمانی حاکمیت بالینی در بیمارستانهای مورد بررسی (14/3) بالاتر از حد متوسط(5/2) است.
نتیجه گیری:این بررسینشان داد که آمادگی لازم برای اجرای برنامه های حاکمیت بالینی در بیمارستانها در حد قابل قبولیوجود دارد.با این حال با اجرای حاکمیت بالینی تلاش می شود استراتژی واحد و جامعی برای بهبود مستمر کیفیت در خدمات بالینی به کار گرفته شود.
مسلم شریفی، بهمن خسروی، سارا فروتن، روزبه هژبری، امر الله روزبهی، میلاد شریفی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمارستانهای امروز، در یک محیط متغیر و رقابتی فعالیت می کنند . برای حضور موفق در این محیط، نیاز به شناخت نقاط قوت و ضعف خود داشته تا بر اساس آن راهبردهای مناسب را طراحی کنند. در این مطالعه تلاش می شود با استفاده از مدل وایزبورد محیط داخلی یک بیمارستان ارزیابی شده و سپس رابطه آن با مولفه های موفقیت سازمانی تحلیل شود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی- تحلیلی و کاربردی بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ترکیبی مشتمل بر سه بخش اطلاعات فردی، پرسشنامه مدل وایزبورد و ارزیابی مولفه های موفقیت سازمانی بود. نمونه ای به حجم 150 نفر از کارکنان شاغل در بیمارستان صنعت نفت گچساران انتخاب گردید که از این میان 124 نفر با تکمیل پرسشنامه در مطالعه شرکت نمودند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید.
نتایج: بیمارستان مورد مطالعه در ابعاد هدف گذاری (62/3 امتیاز) و رهبری (65/3 امتیاز) داری قوت نسبی و در ابعاد پاداش ها (67/4 امتیاز) و ارتباطات(11/4 امتیاز) دارای ضعف نسبی بود. از نظر مولفه های موفقیت در ابعاد سرعت (28/3 امتیاز) و انعطاف(83/3 امتیاز) وضعیت بهتری نسبت به نوآوری (12/4 امتیاز) و انسجام(05/4 امتیاز) داشت. ماتریس همبستگی بین متغیر های محیط داخلی با شاخصهای موفقیت نشاندهنده رابطه مثبت و معنادار بین کلیه مولفه ها بود. به طورکلی موفقیت بیمارستان قویترین رابطه را بعد ارتباطات با ضریب همبستگی 521/0 داشت.
نتیجه گیری: بیمارستانها می توانند با شناخت دقیق نقاط ضعف و قوت خود و تلاش برای اصلاح نقاط ضعف خود برای کسب موفقیت سازمانی در عرصه های رقابت، اقدام نمایند. سپس با اجرای برنامه های بهبود در جهت بهینه سازی شرایط در همه ابعاد قدم بردارند.
دکتر حجت رحمانی، قاسم رجبی واسوکلایی، دکتر جلال سعیدپور، دکتر مهدی رضایی، دکتر سمیه نیکان، بهمن خسروی،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش کلیدی مدیریت منابع انسانی در سازمان های بهداشتی و درمانی، بررسی و آسیب شناسی منابع انسانی ضروری است. بنابراین، این مطالعه با هدف آسیب شناسی منابع انسانی در مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی در سال 1395 انجام شد. در این پژوهش، تعداد 342 نفر از کارکنان مجتمع بیمارستانی امام خمینی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد مدل سه شاخگی جمع آوری، سپس با استفاده از رو شهای آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: یافته های مطالعه نشان داد بیشترین میانگین و انحراف معیار مربوط به بعد انگیزش و رضایت شغلی (02/1±51/3) و کمترین میانگین و انحراف معیار مربوط به بعد بهبود روش ها (84/0±81/2) است. از بین مولفه های مورد مطالعه؛ مولفه رفتاری بیشترین امتیاز(29/3) و مولفه زمینه ای کمترین امتیاز(91/2) را به خود اختصاص داده اند. همبستگی بین عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه ای با مشخصات دموگرافیک نشان داد که رابطه این عوامل فقط با متغیر جنسیت از نظر آماری معنادار بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، مدیران منابع انسانی باید به تمامی عوامل موثر در شناخت آسیب های سازمانی به ویژه فرهنگ سازمانی، انگیزش و رضایت شغلی، آموزش کارکنان، امنیت شغلی و مشتری گرایی با توجه به اهمیت و نقشی که در ارائه خدمات مطلوب دارند، توجه ویژه ای داشته باشند.
سراج الدین گری، ابوالفضل روزبه، بهمن خسروی، فرهاد حبیبی نوده، آرزو رهبری، حسین صفری،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تخلفات اداری کارمندان در محیط کار منجر به ایجاد تضاد بین اهداف فردی و سازمانی میشود. با توجه به طولانی بودن روند رسیدگی به تخلفات اداری، این مطالعه با هدف شناسایی و ارائه راهکارهای کاهش زمان رسیدگی به این تخلفات در حوزه سلامت انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول با استفاده از روش پژوهش کیفی (مصاحبه) علل تأخیر در رسیدگی به تخلفات و راهکار کاهش آنها استخراج گردید. در مرحله دوم، جهت بررسی میزان توافق خبرگان بر روی راهکارهای ارائهشده از تکنیک دلفی استفاده شد و در مرحله سوم، راهکارهای کاربردی شناساییشده در نتیجه تکنیک دلفی، با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی اولویتبندی شدند.
نتایج: با استفاده از مصاحبه، 39 راهکار حاصل شد که پس از مشاوره و نظرسنجی از خبرگان در دور اول دلفی، در نهایت 23 راهکار مورد تأیید قرار گرفت. راهکارهای حاصل شده با استفاده از پرسشنامه خودساخته در اختیار 15 نفر از خبرگان مربوطه قرار گرفت و در نهایت 18 راهکار مورد تأیید نهایی قرار گرفت. راهکارها، به 6 گروه راهکارهای انگیزشی، تشکیلاتی، اداری، سازمانی، فرآیندی و راهکارهای مربوط به گروه تحقیق تقسیم شدند.
نتیجهگیری: آموزش به عنوان کلید اصلی جلوگیری از تأخیر میتواند در تمامی سطوح و فرآیند ارائه خدمات مؤثر واقع شود. استفاده از مدیران با آگاهی و دانش بالا در سطوح مختلف و همچنین بهکارگیری گروه تحقیق باتجربه و بادانش در زمینه تخلفات اداری میتواند موجب افزایش سرعت رسیدگی به پروندهها شود.
سودابه خسروی، دکتر سید ابوالفضل ذاکریان، دکتر خدیجه ادبی باویل علیایی، دکتر کمال اعظم، ابوالفضل علیاری،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی قابلیت اطمینان انسان شامل استفاده از روش های کمی و کیفی جهت پیش بینی سهم انسان در بروز خطا می باشدلذا بکارگیری تکنیک های ارزیابی قابلیت اطمینان در محیط های کاری حساس جهت پیشگیری و محدود ساختن پیامدهای ناشی از خطاها لازم است. بهداشت و درمان یکی از حوزه های با ریسک بالا محسوب می شود. باتوجه به بالا بودن آمار انجام عمل سزارین در کشور، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی قابلیت اطمینان انسان در طول این عمل انجام گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع کیفی بودهکه به صورت مقطعی با استفاده از تکنیک EMEA انجام شد.در این مطالعه ابتدا با روش تحلیل سلسله مراتبی وظایف، فرآیند عمل به وظایف و زیر وظایف تقسیم شد.سپس براساس دستورالعمل EMEA برگه کار برای تمامی پرسنل اتاق عمل تکمیل گردید.
نتایج:در مجموع 126 خطا،شامل 40 خطا(31.75%) مربوط به فعالیت های پرستار سیار،34 خطا(26.98%)مربوط به فعالیت بیهوشی و 33 خطا(26.19%) مربوط به فعالیت های پرستار دست شسته و19 خطا (15.08%)مربوط به فعالیت های جراح،شناسایی شدند.به طور کلی خطاهای مبتنی بر مهارت ،بیشترین میزان(51.59%)و خطاهای مبتنی بر قضاوت،کمترین میزان(1.59%)را تشکیل می دادند.
نتیجه گیری:با توجه به نتایج بدست آمده،برای وظایف سه گروه شغلی پرستار سیار،پرستار دست شسته و کارشناس بیهوشی،خطاهای مبتنی بر مهارت(با بیشترین درصد فراوانی)و برای وظایف شغلی جراح،خطاهای مبتنی بر دانش (بیشترین درصد فراوانی) باید در اولویت کنترل خطاها قرار بگیرند.
دکتر فرهاد حبیبی نوده، ابوالفضل روزبه، سراج الدین گری، قاسم رجبی واسوکلایی، محمد پناهی توسنلو، بهمن خسروی،
دوره 17، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تخلفات اداری، یک رفتار فرد محور می باشد که هنجارهای سازمانی را نقض نموده و در نتیجه می تواند سلامت سازمان را تهدید نماید. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف شناسایی علل طولانی شدن زمان رسیدگی به تخلفات اداری در کارکنان مراکز تحت پوشش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کیفی و از نوع آنالیز محتوا انجام گرفت. برای انتخاب افراد از روش نمونه گیری در دسترس، هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. حجم نمونه تا به اشباع رسیدن اطلاعات مصاحبه با هر گروه از افراد ادامه یافت. جمعآوری داده ها با کمک سوالات باز و با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام گرفت و در نهایت تمامی مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: پس از پیاده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها، علل مربوط به افزایش زمان رسیدگی به تخلفات اداری در هیات های بدوی و تجدید نظر، به پنج دسته اصلی شامل «ویژگی های اعضا»؛ «جریان واقعی رسیدگی»؛ «عوامل اجتناب ناپذیر»؛ «عوامل قانونی» و «عوامل سازمانی» تقسیم شد.
نتیجه گیری: بر اساس بررسی ها و نظرات خبرگان ، در فرآیند رسیدگی به تخلفات اداری بیشترین مشکلات مربوط به زمان تاخیر مربوطه در مراحل ابلاغ اتهام و تحقیق و کارشناسی می باشد. آموزش اعضا، کار تیمی و بکارگیری اعضا با تخصص های مختلف می توانند از در فرآیند رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان جلوگیری کنند.
علی اکبری ساری، فرهاد حبیبی، بهمن خسروی، پژمان حموزاده، مانی یوسف وند،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی عملکرد و ارزشیابی کیفیت خدمات ارائهشده موجب تحقق اهداف سازمانی و ارتقاء سطح توانایی کارکنان میشود. این مطالعه به منظور تدوین پرسشنامه جامع ارزیابی عملکرد اورژانسهای بیمارستانی به انجام رسید.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مطالعات کاربردی است که در پنج مرحله شامل شناسایی استانداردها و شاخصهای کلیدی ارزشیابی اورژانسها؛ تهیه نسخه پیشنویس پرسشنامه؛ اجماع خبرگان و تهیه نسخه نهایی پرسشنامه؛ سازگاری درونی پرسشنامه و تکرارپذیری پرسشنامه انجام شد. جهت بررسی روایی، سازگاری درونی و تکرارپذیری پرسشنامه، به ترتیب از روشهای روایی محتوایی، ضریب آلفای کرونباخ و باز آزمون استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار Excel و SPSS تجزیهوتحلیل گردید.
نتایج: پرسشنامه نهایی با 105 سؤال و در 8 حیطه؛ شامل مدیریت و رهبری (15)؛ منابع انسانی (22)؛ فضا و تسهیلات فیزیکی (18)؛ دارو و تجهیزات پزشکی (6)؛ دستورالعملها و خطمشیها (17)؛ بیمار محوری (10)؛ ثبت مستندات در پرونده بیمار (5) و شاخصهای زمانی در اورژانس (12) تدوین شد. نتایج نشان داد که پرسشنامه نهایی پایا (89/0) و تکرارپذیر (98/0=ICC) میباشد.
نتیجهگیری: پرسشنامه ارزیابی عملکرد اورژانسهای بیمارستانی، ابزاری روا و پایا است و میتواند برای ارزیابی عملکرد اورژانسهای بیمارستانی کشور مورد استفاده قرار گیرد.
زیبا خلیلی، محمد پناهی توسنلو، بهمن خسروی، ناصر ایروانی منش، رضوان کاظمی دستجرده ئی، لقمان آزموده، رامین احمدزاده، ابولقاسم پوررضا،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تعارض بین کارکنان سلامت مشکلی مهم در واحدهای مراقبت بهداشتی در سراسر دنیاست. مطالعه حاضر با هدف شناسایی علل تعارض بین کارکنان پرستاری با سایر گروههای شغلی در بیمارستان انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی–تحلیلی در سال 1397 انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. این پرسشنامه در دو قسمت مشخصات دموگرافیک و علل تعارض بین کارکنان پرستاری با سایر گروههای شغلی در مقیاس لیکرت 5 گزینهای طراحی شد. پرسشنامه در اختیار 120 نفر از کارکنان پرستاری بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی اردبیل که بهصورت تصادفی متناسب انتخاب شده بودند، قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و تحلیلی در نرمافزار 15SPSS استفاده شد.
نتایج: بیشترین میزان تعارض گزارش شده توسط پرستاران مربوط به تعارض با گروه مدیران (94/0±17/4) و کمترین میزان با کارکنان اداری، مالی و پشتیبانی (13/1±55/3) بود. مهمترین علت ایجاد تعارض بین کارکنان پرستاری با گروههای مختلف به ترتیب عبارت بود از: تحمیل نقشهای غیرتخصصی (مثل تکمیل مستندات پروندهای پزشکان)؛ احساس نابرابری در حجم و فشار کاری؛ درک ناکافی از شرایط کاری حوزه پرستاری؛ اختلاف نامتعارف درآمد و مزایای دریافتی و عدم توزیع عادلانه نیروی انسانی. همچنین بین سطح تعارض با وضعیت تأهل، تجربه کاری و گروه سنی همبستگی معنادار آماری وجود داشت (p<0.05).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نقش تعدادی از عوامل ایجادکننده تعارض بین کارکنان پرستاری با سایر گروههای شغلی را نشان داد. این یافتهها میتواند راهنمای عملی برای مدیران ارشد بیمارستانها در جهت اخذ تصمیمات و راهکارهای کاربردی در راستای مدیریت تعارضهای محیط کار باشد.
مانی یوسف وند، علیرضا زالی، سید سجاد رضوی، حجت رحمانی، سعید معنوی، نورالدین شریفی، الهام صالحیان، قاسم رجبی واسوکلایی، بهمن خسروی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از گزینههای جایگزین بازنگری کتاب ارزش نسبی فعلی اجرای کتاب اصلی 2018 امریکا است. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات درآمدی ناشی از اجرای این کتاب در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش، به صورت مقطعی و بر اساس اطلاعات گذشتهنگر سال 1398در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. دادههای مربوط به این مطالعه از پرونده بیماران با استفاده از سیستم اطلاعات بیمارستانی و سامانه مدیریت هوشمند بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی جمعآوری شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از میانگین ریالی به ازای هر خدمت به تفکیک هر بیمارستان و نوع پذیرش استفاده شد.
نتایج: با اجرای کتاب ارزش نسبی 2018، درآمد کل بیمارستانهای موردمطالعه، 67/10 درصد رشد خواهد داشت. در بخش بستری موقت، سهم ارزش نسبی 68 درصد خواهد بود که از این میزان سهم جزء حرفهای 26 درصد، جزء فنی 41 درصد و بیهوشی 1 درصد میباشد، در بخش بستری نیز سهم ارزش نسبی 38 درصد از کل است که از این میزان سهم جزء حرفهای 19 درصد، جزء فنی 16 درصد و بیهوشی 3 درصد میباشد و در مجموع بستری و بستری موقت سهم ارزش نسبی 41 درصد از کل است که از این میزان سهم جزء حرفهای 20 درصد، جزء فنی 19 درصد و بیهوشی 4/2 درصد میباشد.
نتیجهگیری: رویکرد کتاب 2018 بیشتر به خدمات بستری موقت بوده و ارائهدهندگان را به عدم بستری بیماران برای دریافت خدمات تشویق میکند. همچنین در این کتاب رشد مناسب جزء فنی خدمات اتفاق خواهد افتاد که به عبارتی نشان از رویکرد و تشویق سرمایهگذاری در بخش بیمارستان داری میباشد
فاطمه وحدتی، محمدرضا محمدخانی، امید خسروی زاده، رعنا سهیلی راد، سوگل ساریخانی، بهمن احدی نژاد،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمارستانهای آموزشی علاوه بر فراهم کردن خدمات اثربخش و عادلانه برای گروههای کمدرآمد، برای اینکه عملکرد عملیاتی متوازن و مثبتی داشته باشند، باید سهم قابل ملاحظهای از تقاضای گروههای پردرآمد را بدست آورند. این مطالعه با هدف بررسی میزان بازارگرایی مراکز آموزشی-درمانی قزوین انجام شده است.
مواد و روشها: این پژوهش مطالعهای توصیفی-تحلیلی است که در سال 1399 در مراکز آموزشی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بصورت مقطعی و دادهها در بازه یک ماهه، از طریق پیمایش پرسشنامهای گردآوری شد. جامعه موردمطالعه، کل کارکنان شاغل در 6 بیمارستان این دانشگاه بود که از روش نمونهگیری سهمی-تصادفی انتخاب گردید. اطلاعات موردنیاز با جمعآوری 411 پرسشنامه سنجش بازارگرایی، بدست آمده و در فضای نرمافزار SPSS 16 آنالیز شدند. برای مقایسه میانگینها از آنالیز واریانس یکطرفه با فاصله اطمینان 95 درصد، استفاده شد.
نتایج: میزان بازارگرایی کل بیمارستانها 88/2 از 5 بدست آمد. بعد توجه به مشتری بیشترین میانگین (32/3 از 5) و بعد توجه به رقیب کمترین میانگین (80/2 از 5) را داشتند. میانگین بعد هماهنگی بین وظایف نیز 86/2 از 5 بود. به غیر از بعد توجه به رقیب، ازنظر میزان بازارگرایی، توجه به مشتری و هماهنگی بین وظایف، تفاوت معنادار آماری دیده شد (05/0>p).
نتیجهگیری: این بیمارستانها از نظر میزان بازارگرایی، مشتریگرایی و توجه به رقیب به ترتیب در وضعیت متوسط، بالاتر و کمتر از متوسط هستند. برای بدست آوردن بازار خدمات پرسود، بیمارستانها باید برنامه راهبردی در مقابل رقبا پیاده و وظایف کارکنان را در جهت تقویت بازارگرایی هدایت کنند.
فرهاد حبیبی، دکتر مسلم شریفی، بهمن خسروی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
سردبیر محترم
امروزه رشد و توسعه بهداشت و درمان هم از بعد کمی و هم از بعد کیفی از یکسو و کمبود منابع اولیه از سویی دیگر، موجب افزایش رقابت بین سازمانهای موجود در این صنعت شده است. در این راستا، سازمانهای بهداشتی و درمانی برای موفقیت بیشتر در محیط رقابتی خود، توجه بیشتری را به فرایندهای هدفمند معطوف نموده و برنامه های استراتژیک و عملیاتی خود را تدوین کرده اند[1]. هر چند یک پیششرط برای موفقیت استراتژی، از پیش تعیین نمودن آن میباشد اما برای موفقیت استراتژیهای توجه دقیق هم به مقوله تدوین استراتژی[1] و هم اجرای استراتژی[2] ضروری می باشد. در این راستا میبایست بیان نمود که بیش از 90 درصد از استراتژیها با شکست مواجه میشوند و از دستیابی به اهداف اساسی خود باز میمانند. علاوه بر این، 95 درصد از کارکنان یا از استراتژیهای سازمان آگاهی ندارند و یا آن را درک نمیکنند. جانسون
[3] نیز معتقد است که 66 درصد از استراتژیهای شرکت اصلاً به اجرا در نمیآید. در بسیاری از موارد علت این امر ضعیف بودن استراتژی و ایدههای نهفته در آن نیست بلکه استراتژیهای ارزشمند بیشماری در مرحله پیادهسازی با مشکل و شکست روبرو میشوند. اصولاً چالشهای اساسی مدیریت استراتژیک هم در مرحله تدوین و هم در مرحله اجرای استراتژیها نهفته است
[2]. اگر استراتژی ها به درستی و متناسب با محیط سازمان تعیین شوند، در اجرا نیز مشکلات کمتری خواهند داشت. اجرای استراتژی مرحله تبدیل حرف به عمل است و این امر به لحاظ گستردگی ابعاد کار و تعدد عوامل بازدارنده، از پیچیدهترین و ارزشمندترین قابلیتهای سازمانی به شمار میآید. در صورت عدم وجود چنین مهارتی، فرآیندهای متنوع و جذاب برنامهریزی استراتژیک در حد یک بازی فکری تنزل خواهد یافت، چرا که استراتژی بدون اجرا قادر به تغییر وضع سازمان نیست. مطالعات زیادی، به علل شکست استراتژیها پرداخته اند و علل متعددی نیز برای آن ذکر شده است[3]. از دیدگاه سیستمی یکی از مهمترین دلایل برای این مسئله شکاف و فاصله بین لایه استراتژیک و لایه عملیاتی در سازمانهاست. این عامل باعث می شود فعالیت های عملی و تصمیمگیریهای سازمان از جهتگیری استراتژیک آن جدا شده و در مسیر متفاوتی (و بعضاً متضادی) جریان یابد. شکاف میان طراحی و اجرای برنامهها اگر چه در همه بخشها وجود داشته و یک چالش عمده به حساب میآید اما در بخشهایی همچون سلامت که مسئولیت ارائه خدمات حیاتی و پایه به شهروندان را به عهده دارند، از اهمیت دو چندانی برخوردار است[4]. فعالیتهای کلیدی برای اجرای موفقیتآمیز یک استراتژی عبارتاند از:
- توسعه یک طرح: یک برنامه اجرایی ماهرانه برای هدایت فعالیتهای کلیدی، نقش مهمی در اجرای موفقیتآمیز استراتژی دارد چرا که اکثر شکستها ناشی از بیتوجهی به اهمیت سازماندهی اجرا است.
- توسعه چشمانداز: سازمان و یا سیستم باید یک چشمانداز شفاف را به اشتراک گذاشته باشد به نحوی که کل سیستم در مورد آن چشمانداز توافق داشته باشند.
- تدوین استراتژی: یکی از فعالیتهای کلیدی تدوین استراتژی است که باید با مهارت انجام شود زیرا در معرض خطر ابتلا به تفسیرهای اشتباه خواهد بود؛ بنابراین وضوح در تعبیر و محتوای سیاست لازم است. وضوح استراتژی راهنمای روشنی برای مجریان ارائه خواهد داد.
- ساختار و پرسنل: ثبات ساختار و صلاحیت کارکنانی که باید استراتژی را اجرا نمایند یکی از ارکان اجرای موفق آن است. یک سازمان اداری ناپایدار و نیروی انسانی ناکارآمد ظرفیت پیادهسازی استراتژی را به شدت کاهش خواهد داد.
- رهبری سازمان اداری: وجود یک فرد و یا نهاد که جهتدهی اجرا را مشخص نماید بسیار مهم است. البته گاهی شناسایی یک رهبر خاص، دشوار است که در این مواقع توصیه میشود در قالب یک شورای راهبری این موضوع سازماندهی شود.
- برنامهریزی اجرا و توان اجرایی: برنامه و توان اجرایی سازمان به علاقه و جدیت سازمان برای سازماندهی اجرای سیاست و یا به بیان دیگر ظرفیت عمومی یک سازمان برای دستیابی به اهداف برنامه اشاره دارد[5].
در این راستا، یکی از چالشهای اساسی در بیمارستانهای ایران نیز، عدم اجرای مناسب استراتژیها و برنامههای اجرایی تدوینشده است که در نهایت به شکل عدم تحقق اهداف پیشبینیشده خودنمایی میکند[6]. همانگونه که بیان شد مهمترین اصل در موفقیت یک راهبرد یا استراتژی، سازگار شدن آن با شرایط زمینهای و جلب همکاری و حمایت مجریان آن هم در مرحله تدوین و هم در مرحله اجرا است. فرایند برنامهریزی باید هم بر چگونگی اجرای تصمیم توجه داشته باشد و هم برای بالا بردن شانس اجرا به خوبی طراحی شده باشد. برای کسب موفقیت در اجرای هر برنامه نکته اصلی جلب حمایت و بالاتر از آن تعهد مجریان برای اجراست. در این راستا به نظر می رسد برنامه هایی که برای بیمارستان ها تدوین می شود این شرایط را در نظر نگرفته اند و بیشتر به صورت تئوریکی مطرح می شوند و با اجرا فاصله زیادی دارند. از طرفی دیگر فرایند تدوین و اجرای استراتژی باید از نگاه ارائهدهندگان خدمات دیده شود و بر این اساس سه دسته اقدام شامل ایجاد فرصت بحث و گفتگوی همه افراد درگیر پیرامون استراتژی، تقویت حمایت اجتماعی از اجرای استراتژی، توسعه مدیریت و برنامهریزی در جهت تقویت اعتماد کارکنان پیشنهاد میگردد که این شرایط نیز در برنامه های استراتژیک و عملیاتی بیمارستان ها درنظر گرفته نمی شوند. موضوع مهم دیگر در عدم موفقیت و سرسبزی و پویایی برنامه های استراتژیک و عملیاتی بیمارستان ها مربوط به نحوه تهیه این برنامه ها می باشد. بیمارستان ها اغلب به منظور تهیه این برنامه ها از افراد و شرکت هایی بهره می گیرند که این افراد و یا شرکت ها به لحاظ نگارش برنامه به صورت تئوریک بسیار سرآمد می باشند ولیکن چون تجربه زیادی در سطح اجرا به ویژه در مراکز بهداشتی و درمانی ندارند، برنامه را براساس سلیقه و دیدگاه خود تدوین نموده و ذینفعان برنامه با توجه به اینکه ابتدا در تهیه آن نقشی نداشته اند و دوم به دلیل کاربردی نبودن برنامه ها تمایل چندانی به اجرای آن ندارند. به نظر می رسد به منظور موفقیت در اجرای این برنامه ها دو عامل مشارکت ذینفعان و تهیه برنامه توسط افراد و یا شرکت هایی با سابقه کار اجرایی در مراکز بهداشتی و درمانی می تواند به اثربخش بودن و استقبال بیمارستان ها و کارکنان و مدیران ارشد آنها در اجرای برنامه ها بسیار موثر باشد. از طرفی دیگر نظام آموزشی باید بتواند افرادی را پرورش دهد که قابلیت های لازم برای کار در عرصه برنامه ریزی و مدیریت اجرای استراتژی ها را کسب کنند. افرادی باید انتقال این دانش را به عهده بگیرند که علاوه بر دانش لازم، تجربه عملی در تدوین و اجرای استراتژی ها را نیز داشته باشند که این افراد در محیط های علمی انگشت شمارند.
[2] strategy Implementation
سوگل ساریخانی، امید خسروی زاده، بهمن احدی نژاد، محمدرضا محمدخانی، فاطمه وحدتی، رعنا سهیلی راد،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت از مهمترین عواملی است که میتواند بر عملکرد سازمانی مانند بیمارستان تأثیر بگذارد. بنابراین بررسی سبک مدیریت به کار گرفته در بیمارستانها میتواند راه گشای بسیاری از مسائل بیمارستان باشد. در این مطالعه سبکهای مدیریتی بهکارگرفته شده در مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بررسی و تعیین شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی – تحلیلی، نمونهای 411 نفری با استفاده از روش نمونهگیری سهمی تصادفی از جامعه 2265 نفری کارکنان شاغل در بیمارستانهای دانشگاهی شهر قزوین انتخاب شد. دادههای موردنیاز با استفاده از پرسشنامه معتبر سبک مدیریت کلارک و از طریق پیمایش ادراک کارکنان در سال 1399 گردآوری شدند. در نهایت اطلاعات به دست آمده در فضای نرمافزارهای استتا 15 و اس پی اس اس 16 مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: سبک دستوری بیشترین میانگین کل (22/3) و سبک واگذارکننده کمترین میانگین کل (87/2) را به دست آوردند. افراد، بیشترین فراوانی (42 درصد) را برای گویههای مربوط به سبک دستوری و کمترین فراوانی (25 درصد) را برای گویههای سبک واگذارکننده گزارش کردند. به غیر از سبک دستوری، از نظر میزان بهکارگیری سبکهای مشارکتی و واگذارکننده، بین بیمارستانها تفاوت معنادار وجود داشت.(05/0>p).
نتیجهگیری: در تمام بیمارستانهای موردمطالعه مدیران بیشتر از سبک دستوری استفاده میکردند. پیشنهاد میشود از طریق برگزاری کارگاههای دورهای، مدیران بیمارستانها با تکنیکها و مزایای سبکهای مشارکتی و واگذارکننده آشنا شوند.
شیما خسروی، ملیکه بهشتی فر، امین نیک پور،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هد ف: تغییر و نوآوری برای کسب مزیت رقابتی در نظام سلامت منجر به تداوم و استمرار فعالیت سازمانها در حوزه بهداشت و درمان خواهد شد؛ بنابراین جهتگیری کارآفرینانه مدیران برای پیشبرد اهداف سازمانی در صنعت متلاطم بهداشت و درمان از الزامات اهداف اجرایی مدیران سرمایه انسانی است.
مواد و روشها: در این مطالعه با مصاحبههای نیمه ساختاریافته به شناسایی پیش برندهها و مداخلهگرها در عامل کارآفرینی سازمانی جهت طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی کارآفرینانه پرداخته و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. جامعه پژوهش را مدیران پایه و میانی در حوزه سلامت تشکیل میدهند که از این میان 20 نفر با روش نمونهگیری گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که سازمانها در حوزه بهداشت و درمان با تأثیرپذیری از سوی سه عامل مدیران، کارکنان و محیط سازمان، متغیر کارآفرینی سازمانی را در مدیریت سرمایه انسانی تحتالشعاع قرار میدهند. در خصوص مداخلهگرها یا موانع، عامل کارکنان و در خصوص پیش برندهها عامل مدیران، بیشترین تعداد کدها (واحد معنا) را به لحاظ فراوانی به خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری: مدیران سرمایه انسانی در حوزه سلامت با ایجاد زمینه لازم در تقویت عوامل پیش برنده و فائق آمدن بر عوامل مداخلهگر کارآفرینی سازمانی در جزءبهجزء فرآیندها و راهبردهای مدیریتی خود، عملکرد مطلوب کارکنان صف و ستاد را قوام بخشیده و بهتبع آن نقش بسزایی در تأمین سلامت آحاد جامعه ایفا مینمایند.
الهه عیشی، امید خسروی زاده، آیسا ملکی، بهمن احدی نژاد،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه: مدیریت هزینهها مهمترین عامل مؤثر بر عملکرد اقتصادی بیمارستان است. مدیریت خوب هزینهها در کوتاهمدت باعث ثبات و تعادل تراز عملیاتی بیمارستان شده و بیمارستان را از نظر نقدینگی ایمن میکند. همچنین مدیریت خوب هزینهها در بلندمدت باعث میشود که بیمارستان از نظر مالی باثبات باشد. با توجه به موارد ذکر شده و افزایش روزافزون هزینههای بیمارستانی مطالعه حاضر با هدف شناخت و بررسی عوامل، پیشرانها و موانع بهبود مدیریت هزینه انجام شده است.
مواد و روشها: این مرور نظاممند در سال 2020 انجام شده است. دادهها با جستجوی کلیدواژهها در پایگاههای دادهای Google scholar, PubMed, Scopus, Web of Science, Science direct, Magiran, SID و Irandoc از 2007 تا 2020 جمعآوری شده است. دستهبندی نتایج مطالعات با بحث و بررسی پژوهشگران انجام گرفت.
نتایج: همه مؤلفههای شناسایی شده و استخراج شده از مقالات برای بهبود مدیریت هزینههای بیمارستانی در چهار بُعد (عوامل افزایش دهنده، پیشنیازها، موانع و راهکارها) تقسیمبندی شدند.
نتیجهگیری: مرور نتایج هر یک از مطالعات بیانگر اهمیت هر یک از مؤلفهها در مدیریت، بهبود و کنترل هزینههای بیمارستانی بود. در این خصوص سیاستگذاران در سطح تصمیمگیری و مدیران در سطح اجرایی باید به مؤلفهها و ابعاد تأثیرگذار بر کنترل و بهبود هزینههای بیمارستانی با توجه به ساختار، فرآیند و پیامدهای مورد انتظار، توجه کرده و سپس در خصوص اجرایی شدن آنها تصمیم لازم را بگیرند.
مسلم شریفی، جلال سعیدپور، محمدجواد کبیر، عبدالله پورصمد، مهدی ابراهیمی، بهمن خسروی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با استقرار یک سامانه جامع اطلاعات سلامت (سامانه سیب) در بخش بهداشت نظام سلامت ایران، یکی از برنامههای مهم این کشور برای بهبود مراقبتهای سلامت از طریق یکپارچهسازی اطلاعات سلامت کلید خورد. این مطالعه به تحلیل عملکرد این برنامه از دیدگاه کاربران نهایی سامانه در مراکز بهداشتی شهرستان بویراحمد پرداخته است.
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش کیفی بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و جلسات گروه کانونی با کاربران سامانه، مسئولین پشتیبانی و کارشناسان ستادی در سطوح مختلف، مرور مستندات مرتبط و همچنین مشاهده عملکرد کاربران، انجام شد. روش نمونهگیری گلوله برفی و به صورت هدفمند و شبکهای انجام شد. از تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. برای ثبت، سازماندهی و مدیریت دادههای مطالعه پس از جمعآوری، از نرمافزار MAXQDA10 استفاده شد.
نتایج: یافتههای این مطالعه نشان داد که استقرار این سامانه از دیدگاه کاربران حاوی نکات مثبت و منفی بسیاری است که در پنج محور کلی، سیستم مدیریت دادهها، عملکرد مراقبین، مدیریت مراقبتها، کیفیت مراقبت و زیرساختها قابل دستهبندی است. مهمترین چالشهای سامانه شامل نارساییهای فنی، نارساییهای عملیاتی، چالش آمار و گزارش دهی و زیرساختهای فنی و اجتماعی و مهمترین مزایای آن بهبود کیفیت مراقبت، قابلیت پیگیری و گزارش دهی، تسهیل فرایند مراقبت و بهبود عملکرد مراقبین بود.
نتیجهگیری: از دیدگاه کاربران، سامانه سیب به عنوان یک تجربه مثبت در ارتقاء کیفیت مراقبتهای سلامت قابلتأمل است اما به دلیل وجود چالشهای متعدد با اهداف نهایی خود فاصله بسیار دارد.