32 نتیجه برای رحیمی
محمد عرب، زهرا اسکندری، عباس رحیمی، ابوالقاسم پوررضا، حسین درگاهی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
سابقه و هدف: بیمارستانها با افزایش تقاضا ، کمبود امکانات و هزینه های رو به تزاید روبه رو هستند ، مراجعات مجدد بیماران به بیمارستانها که به دلایل مختلف صورت گرفته و منجر به بستری مجدد بیماران می شود سبب اشغال تخت های بیمارستانی شده و هزینه های بیمارستانی را برای بیمارستانها و بیماران افزایش می دهد. بررسی علل مراجعات مجدد منجر به بستری و یافتن راهکارهای کاهش این مراجعات می تواند سبب کاهش هزینه های بیمارستانی برای بیمارستان و بیمار شده و بهره وری منابع بیمارستانی را افزایش دهد و با ارائه خدمات با کیفیت مطلوب و استاندارد و استقرار فرایندهای مناسب در بیمارستان می توان رضایت بیماران را جلب نموده و از درد و رنج آنان کاست .
مواد و روش ها : در این بررسی مقطعی 250 بیمار که سابقه مراجعه مجدد داشتند از 9 بیمارستان مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از رایانه و دفاتر پذیرش وکارت اندکس در پرسش نامه ثبت شد و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی ، میانگین و انحراف معیار وبا استفاده از آزمون کایسکوئر و آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها : 8/17% بیماران مورد مطا لعه 2بارو 6/80% بیش از 2 بار در بیمارستان بستری شده اند . بیشترین افرادی که برای بار دوم و بیشتر در بیمارستان بستری شده اند در گروه سنی بیش از 60 سال قراردارند ( 8/32% ). آزمون کایسکوئر ارتباط معنی داری را بین افزایش سن مراجعین در نوبت دوم و سوم و علل مراجعه آنان ( عوارض بیماری و جراحی ) و عفونت نشان می دهد ..در گروه بندی بیماریها به عنوان علت مراجعه مجدد اکثر بیماران ( 1/23% در نوبت دوم و 2/20% در نوبت سوم ) به علت بیماریهای سیستم گردش خون مجددا در بیمارستان بستری شده اند . میانگین هزینه اقامت بیمارانی که به این علت در نوبت دوم و سوم در بیمارستان بستری شده اند 3241532 تومان و 1576593 تومان می باشد . از نظر علت مراجعه ،پیگیری یکی از شایعترین عللی است که باعث مراجعه مجدد بیماران و بستری انان می شود . رابطه بین علت مراجعه مجدد و طول اقامت در هردو نوبت معنی دار بوده است . پیگیری درمان با 101 مورد و میانگین هزینه 1802757 تومان در نوبت دوم و 84 مورد و میانگین هزینه 1205283 تومان در نوبت سوم جزو بالاترین هزینه های علل بستری مجدد می باشد ضمن اینکه بیشترین میانگین مدت اقامت در نوبت دوم و سوم پس از بخش پوست مربوط به بخش جراحی ( با 67/10 روز و 98/9 روز ) است و بیشترین میانگین هزینه بیماران مربوط به بخش جراحی با 3854 354 تومان و 168 3911 تومان برای نوبت های دوم و سوم است.
نتیجه گیری : بیشترین مراجعات مجدد در گروههای سنی بالای 60 سال انجام میشود و از مهمترین علل مراجعات مجدد در نوبت های دوم و سوم پیگیری درمان ، عوارض بیماری و عود بیماری است که می تواند حاکی از درمان ناقص در مراجعات قبلی و عدم رعایت پروتکل های درمانی و استاندارد نبودن ابزار و امکانات بیمارستانی باشد . نتایج نشان می دهد مراجعات مجدد باعث افزایش اقامت بیماران شده و هزینه های اضافی را به بیماران ، بیمارستانها و سازمانهای بیمه گر تحمیل می نماید لذا می توان با اصلاح و رعایت دقیق پروتکل های درمانی و استاندارد نمودن فرآیند ها و ابزار های بیمارستانی و اموزش کارکنان و استفاده از روشهای نوین تشخیص و درمان از بروز این هزینه ها جلوگیری و رضایت بیماران را افزایش داد.
یلدا سلیمان اختیاری، فرشته مجلسی، محسن شمس، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مراکز بهداشتی درمانی محیط مناسبی برای شناسایی و مدیریت موارد خشونت خانگی می باشند. هدف از این پژوهش، بررسی دیدگاه ها و نظرات کارکنان زن مراکز بهداشتی درمانی در زمینه برنامه های غربالگری و مدیریت خشونت خانگی، منافع و موانع این برنامه ها و ارائه راهکارهایی در زمینه رفع موانع احتمالی است
. مواد و روش ها: این مطالعه کیفی با شرکت 56 نفر کارمند زن شامل کارشناسان مسئول واحدهای ستادی و کارکنان واحدهای بهداشت خانواده شبکه بهداشت و درمان جنوب تهران، ری و اسلامشهر انجام شد. با کمک شش جلسه بحث گروهی متمرکز و سه مورد مصاحبه عمیق، دیدگاه ها و نظرات شرکت کنندگان درباره برنامه غربالگری و مدیریت مراجعه خشونت خانگی استخراج، جمع آوری و تحلیل شد.
نتایج: شرکت کنندگان به اهمیت شناسایی و مدیریت خشونت خانگی در ارتقای سلامت زنان و نقش حیاتی خود برای انجام این وظیفه اعتقادداشتند. نبود وقت کافی و مکان مناسب برای ارتباط با خشونت دیده، نیروی انسانی واجد آگاهی و مهارت های لازم و مراکز ارجاع ، به عنوان مهمترین موانع شناسایی و مدیریت خشونت خانگی معرفی شدند.
نتیجه گیری: با وجودی که کارکنان ارائه دهنده خدمات سلامت خانواده به اهمیت شناسایی و مدیریت خشونت خانگی به عنوان یک مشکل سلامت جامعه واقفند، فقط از طریق رفع موانع بر سر راه اجرای برنامه غربالگری و مدیریت این موارد در نظام ارائه خدمات و طراحی نظام مناسب ارجاع برای موارد شناسایی شده، می توان به کاهش بروز موارد خشونت خانگی در ایران امیدوار بود.
محمد حسین زیلوچی، ابوالقاسم پور رضا، فیض ا... اکبری، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه ریزی برای تأمین نیازهای سلامت جمعیت رو به تزاید سالمندان، ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی الگوی مصرف خدمات بستری سالمندان در بیمارستانهای آموزشی دا نشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، 2067 نمونه از بین بیماران 60 ساله و بالاتر که طی دوره یکساله منتهی به مهرماه 1389 در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان بستری شده بودند، به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. داده های مربوط به مصرف خدمات بستری نمونه ها از پرونده های آنان گردآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: میانگین مدت اقامت سالمندان مورد مطالعه 4.67 روز بود. بیشترین سهم از مجموع روز - بستری 75 سال، از نظر بخش، به بخش داخلی و از نظر بیماری، به - های سالمندان، از نظر سن به گروه سنی 79 بیماریهای دستگاه گردش خون تعلق داشت. مدت اقامت سالمندان در بیمارستان با نوع بخش، نوع بیماری، و تعداد بیماریهای همزمان آنان رابطه معنی داری نشان داد. سالمندان متوفی نسبت به سایر سالمندان بستری بطور معنی داری مدت بیشتری را در بیمارستان اقامت داشتند.
نتیجه گیری: توجه خاص به بخشها و بیماریهایی که بیشترین بار بستری سالمندان به آنها مربوط می شود، ضروری است. در این راستا لازم است ضمن تأکید بر برنامه های پیشگی ری از بیماریهای قلبی عروقی، پروتکل های درمانی بسمت ارائه مراقبت در منزل و یا مراکز ارائه خدمات طولانی مدت سوق یابند.
آذر طل، فرشته مجلسی، عباس رحیمی، داود شجاعی زاده، بهرام محبی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: هرسازمان به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت و مرغوبیت فعالیتهای خود بالاخص در محیطهای پیچیده و پویا نیاز مبرم به نظام ارزشیابی دارد. از سوی دیگر فقدان نظام ارزشیابی و کنترل در یک سیستم به معنای ارتباط نداشتن با محیط درون وبرون سازمان تلقی می گردد که پیامد آن کهولت و مرگ سازمان است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که در مورد بخش زنان وزایمان انجام شده است. ابزار گردآوری دادهها شامل مطالعات کتابخانهای، پرسشنامه ها، مطالعات میدانی و استفاده از نظر متخصصین بود. ترسیم درختواره شاخصها با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام و برای روایی تحقیق از تکنیک دلفی استفاده شده است.
نتایج: در فرایند ترسیم درختواره شاخصهای ارزشیابی عملکرد انجام چند مرحله لازم است. 1. تدوین شاخصهای عملکردی 2. گروهبندی شاخصها و ترسیم درختواره 3. وزندهی شاخصها
نتیجه گیری: ارزشیابی عملکرد بخشهای مختلف بیمارستان باید در مقاطع زمانی مشخص و با استفاده از یک مدل نظام مند انجام گیرد. برای این کار تدوین شاخصهای عملکردی مخصوص هر بخش الزامی است؛ یافتههای این تحقیق نشان داد که مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی می تواند یک الگوی مناسب برای این کار باشد.
زهرا کاوسی، فاطمه ستوده زاده، عرفان خوارزمی، رقیه خبیری، رامین روانگرد، حامد رحیمی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه برون سپاری یکی از مداخلاتی است که جهت اصلاح نظام مالی سلامت مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته است. مدافعان این استراتژی معتقدند که برون سپاری با ایجاد رقابت در بین تأمین کنندگان و ایجاد محرک های اقتصادی، باعث بهبود عملکرد ارائه ی خدمات و ارتقای اهداف نظام سلامت می گردد. در مطالعه ی حاضر، با استفاده از ماتریس تصمیم گیری، سطح تمایل مدیران به برون سپاری خدمات به صورت استاندارد تعیین شده و الگویی برای تصمیم گیری در مورد برون سپاری ارائه گردیده است.
مواد و روش ها: این مطالعه ی مقطعی در بین مدیران بیمارستان ها و کارکنان واحدهای تغذیه، پرستاری، رادیولوژی و آزمایشگاه در بیمارستان های علی اصغر(ع)، شوشتری، فقیهی، حافظ، دستغیب و چمران شیراز انجام شده است. واحدها منتخب به جز واحد پرستاری در این بیمارستان ها به بخش خصوصی واگذار شده است. داده ها به دو شیوه پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. 96 پرسشنامه سنجش تمایل مدیران به برون سپاری (با آلفای کرونباخ 85/.) به صورت سرشماری و80 پرسشنامه تعیین ویژگی خدمات (با آلفای کرونباخ 7/.) بین کارکنان واحدهای مختلف به صورت تصادفی توزیع گردید و با استفاده از آمار توصیفی، ماتریس تصمیم گیری برای هر خدمت ترسیم شد.
نتایج: در بیمارستان های مورد مطالعه بیشترین تمایل به برون سپاری مربوط به خدمت تغذیه (87%)، وکمترین تمایل به برون سپاری مربوط به خدمت پرستاری بود(43/4%). رسم ماتریس تصمیم گیری نشان داد که باید به طور استاندارد تمایل به برون سپاری خدمات پرستاری، رادیولوژی و آزمایشگاه کم، و تمایل به برون سپاری خدمت تغذیه زیاد باشد. مقایسه ها نشان داد که بین نتایج حاصل از ماتریس تصمیم گیری خدمات رادیولوژی و آزمایشگاه و تمایل به برون سپاری خدمات از نظر مدیران تفاوت وجود دارد.
نتیجه گیری: یکی از دلایل وجود تفاوت بین نتایج حاصل از ماتریس تصمیم گیری خدمات رادیولوژی و آزمایشگاه و تمایل به برون سپاری خدمات از نظر مدیران، عدم توجه کافی مدیران به ویژگی های واحدهای مختلف بیمارستانی در حین تصمیم گیری جهت واگذاری این خدمات می باشد. به عبارت دیگر در غالب اوقات مدیران بدون توجه به ویژگی های خدمات، با توجیه کاهش هزینه ها، اقدام به برون سپاری خدمات می نمایند. بنابراین بهتر است برون سپاری واحدهای بیمارستانی بر اساس اصول علمی صورت گیرد.
جواد مقری، امین قنبری نژاد، محبوبه مقری، عباس رحیمی فروشانی، علی اکبری ساری، محمد عرب،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمنی بیمار یکی از مهمترین اجزای کیفیت مراقبت سلامت می باشد. با توجه به اینکه ارزیابی فرهنگ موجود ایمنی نخستین گام در ارتقای سطح ایمنی بیمار است، بر آن شدیم تا با ترجمه و معتبرسازی یکی از پرکاربردترین ابزارهای سنجش فرهنگ مربوطه (پرسشنامه Hospital Survey On Patient Safety culture یا به اختصار HSOPS) برای نخستین بار در ایران، گامی در جهت بهبود کیفیت مراقبت سلامت در بیمارستان های کشورمان برداریم.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش مقطعی و در میان 4 بیمارستان عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران که به شکل هدفمند انتخاب شده بودند، انجام گرفت. پرسشنامه ها به شکل تصادفی در میان 420 نفر از اعضای جامعه پژوهش توزیع، و پس از تکمیل جمع آوری گردید. یافته ها با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی درونی و همبستگی بینابینی مورد تحلیل قرار گرفت.
مهتا محق، ابوالقاسم پوررضا، عباس رحیمی، علی اکبری ساری، محمود نکویی مقدم،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتارهای گروه های مختلف افراد در هنگام مواجهه با بیماری متفاوت است و عومل بسیاری از جمله سن، جنس، وضعیت اقتصادی و اجتماعی بر روی آن تاثیر گذارند. شناسایی الگوهای رفتاری افراد نقش تعیین کننده ای در ارائه خدمات به آنان دارند. این مطالعه سعی دارند الگوهای رفتاری درمان اقلیت مذهبی زرتشتی ساکن در شهرستان یزد که از تعداد بالایی در مقایسه با دیگر شهرستانها برخوردار است را مورد بررسی و شناسایی قرار دهد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که شکل مقطعی انجام شده است. تعداد 196 نمونه که به شکل تصادفی ساده از محله های زرتشتی نشین انتخاب شده اند وارد پژوهش شدند. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری شد. داده ها با آزمون Chi Square و تست دقیق فیشر با استفاده از نرم افزار Spss.11 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد64.3% افراد مورد مطالعه زن هستند.15.58% افراد مجرد، 76.5% متاهل و 7.7% همسر فوت شده هستند. همچنین یافته ها نشان می دهد 4.1% افراد بی سواد، 17.3% دارای تحصیلات متوسطه، 51.3% دیپلمه و فوق دیپلم، 23.5% لیسانس و 3.6% دارای تحصیلات فوق لیسانی و بالاتر هستند. همچنین 43.4% افراد بیکار و 46.7% کاررمند هستند.همچنین 94.4افراد دارای بیمه درمانی هستند. در این پژوهش متغیر جنس با نوع اقدام به درمان در هنگام بیماری (0.04P = )، محل تولد با دلایل اهمیت ندادن به بیماری (0.03P= ) رابطه معنی دار دارد. همچنین وضعیت تاهل با نوع اقدام به درمان در هنگام بیماری (0.001P<)، میزان تحصیلات با سه متغیر نوع اقدام به درمان در هنگان بیماری(0.01P= )، مراجعه به درمانگر در مراحل مختلف بیماری(0.03P= ) و استفاده از مشاوره گروههای مختلف در هنگام بیماری(0.01P= )، وضعیت اشتغال ( که به دو دسته کارمند و بیکار تقسیم شده) با اولین محل جهت دریافت خدمات(0.001P = ) ، وضعیت اقتصادی فرد با دلایل اهمیت ندادن به بیماری (0.00P= )و تکمیل دوره درمان(0.01P= ) و بیمه درمانی با نوع اقدام به درمان در هنگام بیماری(0.03P=) و استفاده از مشاوره گروههای مختلف (0.02P= )رابطه معنی دار دارد.
نتیجه گیری: با توجه به آنکه میزان تحصیلات وضعیت اشتغال و بیمه درمانی با رفتار در جستجوی درمان رابطه معنی دار دارد، افزایش آگاهی و تحصیلات افراد و بهبود شرایط کاری آنان می تواند افراد را به انتخاب رفتار درمانی مناسب تری سوق دهد.
آذر طل، ابوالقاسم پوررضا، الهه توسلی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سواد سلامت، ظرفیت هر فرد برای کسب، تفسیر و درک اطلاعات اولیه و خدمات سلامتی در راستای تصمیم گیری مناسب تعریف می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت آگاهی و سواد سلامت زنان دیابتی نوع 2 و بررسی ارتباط بین سواد سلامت و آگاهی 2 در آنان انجام گردید.
مواد و روشها: نوع این مطالعه مقطعی بود و روی 160 بیمار زن دیابتی نوع 2 با روش نمونه گیری مستمر و مداوم با استفاده از پرسشنامه استاندارد سواد سلامت STOHFLA اندازه گیری شد. سنجش آگاهی بیماران از دیابت نیز با استفاده از پرسشنامه خودساخته انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS16 و آزمون های آماری کای اسکویر و همبستگی پیرسون استفاده گردید.
نتایج: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 8/56± 52/73 سال بود، میانگین سواد سلامت و آگاهی به ترتیب 15/87 ± 57/40 و 2/94±21/52 بود . سواد سلامت با شغل(0/001> p)، سطح تحصیلات(0/001> p) و سابقه خانوادگی بیماری (0/001> p)ارتباط معنی دار داشت. متغیر آگاهی با شغل(0/001> p)، سطح تحصیلات(0/001> p)، میزان درآمد(0/02 P=) و سابقه خانوادگی(0/001> p) ارتباط معنی دار داشت. مدت بیماری با سواد سلامت(0/04 P= ،0/14 - r=) و آگاهی(0/05 P= ،0/23 - r=) ارتباط معکوس و معنادار مشاهده شد. سن شرکت کنندگان با سواد سلامت (0/001> p ،0/29- r=) و آگاهی (0/001> p ،-/40 - r=) ارتباط معکوس و معنادار مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که زنان دیابتی شرکت کننده در مطالعه آگاهی کافی نداشتند و دارای سواد سلامت متوسط بودند که مؤید نیاز به آموزش مبتنی بر تئوری به منظور بهبود و ارتقاء آگاهی و سواد سلامت می باشد.
زهرا آقارحیمی، مرضیه مستوفی، محترم جعفری، احمد رضا رئیسی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: درک ارایه دهندگان خدمات سلامت،ایمنی بیمار وکیفیت خدمات درمانی را تحت تاثیر قرار می دهد وسبب افزایش اثربخشی مراقبت،کنترل هزینه و کاهش شکایت قانونی می گردد.این پژوهش با هدف بررسی نگرش ارایه دهندگان خدمات سلامت درباره فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستان نور وعلی اصغراصفهان انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضرازنوع توصیفی-مقطعی بود و در نیمسال اول سال 1390 انجام شد. حجم نمونه بر اساس فرمول از بین تمام کارکنان بخش های درمانی و تشخیصی106نفر محاسبه گردید.اطلاعات از طریق پرسشنامه ایمنی بیمار برگرفته از سازمان ارتقا کیفیت امریکا(AHRQ) جمع آوری شد و پایایی آن بر اساس آزمون آلفاکرونباخ79% سنجش شد.به منظور تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS 16 استفاده شد.
نتایج: میزان پاسخ دهی به پرسشنامه 89 درصد بود. نتایج نشان داد که 53/7درصد کارکنان در 12 ماه گدشته هیچ رخدادی را گزارش نکرده اند. نگرش ارایه دهندگان خدمات سلامت در خصوص فرهنگ ایمنی بیمار بطور کلی برابر با 5/28±64 بود. بالاترین نمره نگرش مربوط به بعد انتظارات مدیران و انجام اقدام جهت ارتقا ایمنی(15/8±72/8)وکمترین نمره مربوط به بعد نقل و انتقالات در بیمارستان(14/8±56/4)بود.
نتیجه گیری: با توجه به نمره نگرش ابعاد فرهنگ ایمنی وتاثیر آن در کیفیت خدمات،به منظور ارتقای فرهنگ ایمنی، مهندسی مجدد محیط کاری وانجام اقدام ایمنی بیمار همچون مشارکت ذینفعان، بحث آزاد درباره اشتباهات، تدوین برنامه های آموزشی و طراحی سیستم گزارش حوادث پیشنهاد می شود.
محمد عرب، حسین شعبانی نژاد، آرش رشیدیان، عباس رحیمی، کیمیا پورکتابی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی کیفیت زندگی کاری پزشکان متخصص بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.
مواد و روشها: نمونه پژوهش حاضر را 400 نفر از پزشکان متخصص تشکیل می دهند که از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی شده استفاده شده است. جهت جمع آوری داده ها، از پرسش نامه کیفیت زندگی کاری ون لار استفاده شد. داده های پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS از طریق آزمون های آماری T-test و Anova تجزیه تحلیل شد. همچنین اثر همزمان متغیرهای مستقل تعریف شده مطالعه با استفاده از روش Backward در مدل رگرسیون بررسی شد.
یافته ها: میانگین کیفیت زندگی کاری کل پزشکان متخصص بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران (WRQOL) 75/48 درصد می باشد. کیفیت زندگی کاری پزشکان متخصص مرد از زن بیشتر است و کیفیت زندگی کاری کل پزشکان متخصصی که ساکن تهران هستند بالاتر از پزشکان متخصصی است که ساکن تهران نیستند که این تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. کیفیت زندگی کاری پزشکان متخصصی که از امکانات موجود در محل خدمت خود رضایت دارند درتمام حیطه ها بالاتر می باشد و این تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار می باشد. همچنین با افزایش سابقه کاری پزشکان متخصص کیفیت زندگی کاری آنها کاهش پیدا کرده است.
نتیجه گیری: کیفیت زندگی کاری پزشکان در وضعیت خوبی قرار ندارد، و مسئولین ذیربط وزارت بهداشت و مدیران بیمارستاهای مورد مطالعه باید در جهت ارتقا کیفیت زندگی کاری آنان برنامه ها و راهکارهایی را مدنظر قرار دهند.
آذر طل، فرشته مجلسی، بهرام محبی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: برقرای ارتباط موثر بین افراد حرفه ای گروه سلامت با بیماران مبتلا به دیابت از موارد مهم درزندگی با دیابت به شمار می آید. این مطالعه به منظور بررسی برقراری ارتباط کارکنان سلامتی به عنوان یک مانع در زندگی با دیابت دربیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران طراحی و اجرا شد.
مواد و روش ها: این مطالعه ازنوع مقطعی( توصیفی- تحلیلی) بود که در سال 1391 بر روی600 بیمار به طور تصادفی ساده انجام شد. ابزار مطالعه شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با سلامت و بیماری و شاخص کنترل دیابت (HbA1C ) با 10 سوال و ابزار زندگی با دیابت در بعد ارتباط با کارکنان سلامتی با 18 سوال بود که توسط مقیاس لایکرت از کاملا موافقم(5) تا کاملا مخالفم (1) اندازه گیری گردید.روایی و پایایی ابزار اندازه گرفته شد. روش جمع آوری اطلاعات، تکمیل پرسشنامه با استفاده از مصاحبه بود. برای تجزیه وتحلیل داده ازنرم افزارآماریSPSS نسخه5/11وآزمونهای آماری توصیفی( میانگین و انحراف معیار ) و استنباطی(کای دو و مدل رگرسیون لجستیک) استفاده شد.سطح معنی داری در این مطالعه کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار مانع برقراری ارتباط با کارکنان سلامتی 17/7±78/56 بود. نتایج مطالعه نشان داد که جنسیت(001/0 > p)، سالهای ابتلا به بیماری دیابت (001/0 > p)،سطح تحصیلات (001/0 > p)، نوع درمان(001/0 > p)،وضعیت شغلی(001/0 > p)، گروههای سنی(001/0 > p)، وضعیت درآمد(001/0 = p) ، وضعیت تاهل (001/0 > p)و HbA1C(001/0 > p) با مانع ارتباط با کارکنان سلامتی ارتباط آماری معنی داری داشتند. نتایج مدل رگرسیون لجستیک نیز نشان داد شانس شدید بودن مانع ارتباط با کارکنان سلامتی در گروه با سالهای ابتلا به دیابت 10-5 سال 38/0 برابر، در افراد با سالهای ابتلا به دیابت بیش از 10 سال، 32/1 برابر گروه با سالهای ابتلا زیر 5 سال بود. این نسبت شانس در گروه با سابقه 10-5 سال معنی دار بوده (004/0 p=)و در شدید بودن مانع ارتباط با کارکنان سلامتی تاثیر معنی داری داشت.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاکی از این است که عوامل متعددی در ارتباط کارکنان سلامتی و بیماران ارتباط دارد وعامل سالهای ابتلا به دیابت با شانس شدید بودن مانع ارتباط دارد که این امر می تواند در برنامه ریزی مداخلات ارتقاء سلامت کمک کننده باشد.
مژگان عسگری، محمد عرب، عباس رحیمی فروشانی، فربد عبادی فرد آذر، سید محمد هادی موسوی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ترک بیمارستان با مسئولیت شخصی فرآیندی است که طی آن بیمار بدون تکمیل دوره درمان، با میل خود بیمارستان را ترک می کند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر بر ترک بیمارستان با مسئولیت شخصی در واحد اورژانس یک بیمارستان مرجع می باشد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه مورد شاهدی می باشد. تعداد 280 نمونه در دو گروه 140 نفری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سنجش میزان رضایت بیماران - همراهان در واحد اورژانس، معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی تهران استفاده شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیرهای مستقل و نوع ترخیص بیماران از آزمون کای دو و همچنین جهت بررسی اثر متغیرهای مستقل معنی دار بر شانس یا احتمال ترک بیمارستان با مسئولیت شخصی از رگرسیون لجستیک استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد، متغیرهای سن، دارا بودن بیمه مکمل، محل سکونت، میزان درآمد، شیفت مراجعه، روز مراجعه، میزان رضایت از پزشکان، میزان رضایت از محیط فیزیکی و تسهیلات رفاهی، میزان رضایت خود بیمار، ، مدت زمان انتظار ، میزان رضایت از آموزش های ارایه شده توسط کادر پرستاری و پزشکی و میزان رضایت کل، دارای رابطه ی معنی دار با نوع ترخیص بوده اند (05/0> p
نتیجه گیری:
موضوع ترک بیمارستان با مسئولیت شخصی یک پدیده چند بعدی می باشد و تابع عوامل مرتبط با بیمار ، عوامل ساختاری و عوامل درمانی و مراقبتی می باشد، لذا پیش آگهی از میزان و عوامل تعیین کننده آن ، می تواند نقش موثری در کنترل آن داشته باشد.
نصراله جباری، کاوه هومن، بهلول رحیمی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از مواد حاجب داخل وریدی برای افتراق تصاویر بین بافتها در بخشهای رادیولوژی کاربرد فراوانی دارد. از طرفی به کار گیری روشها و پروتکلهای ایمنی در استفاده از مواد حاجب به منظور جلوگیری از واکنشهای خطرساز ضرورتی انکارناپذیر به نظر می رسد. لذا در این مطالعه بر آن شدیم تا میزان رعایت موارد ایمنی در تزریق مواد حاجب داخل وریدی در بخشهای رادیولوژی مراکز آموزشی- درمانی ارومیه را مورد ارزیابی قرار دهیم. موا د و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی–مقطعی بود. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامههایی بودند که با بهره گیری از مقالات مرتبط و راهنماهای استاندارد جهانی همچون ESUR و RCR در سه حوزه، شامل: داروها ، پروتکلها و تجهیزات طراحی گردیدند. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که میزان رعایت ایمنی از لحاظ پروتکلها، تجهیزات و داروها به ترتیب 91.3%، 69.4% و 100% بود. در مجموع میزان رعایت موارد ایمنی 80.9% بود. نتایج وجود نواقصی در تجهیزات همچون پالس اکسیمتر و ECG را نشان داد. علاوه بر این، مشخص گردید که دستورالعمل واحدی درتزریق مواد حاجب داخل وریدی بین بخشهای مورد بررسی وجود ندارد. نتیجهگیری: با عنایت به اهمیت موضوع می بایست عواملی که میزان رعایت ایمنی بیماران را در مراکز آموزشی-درمانی تحت تاثیر قرار می دهد، از طریق ابلاغ دستورالعمل واحد در خصوص به کارگیری مواد حاجب تزریقی و مهیا نمودن تمامی تجهیزات مورد نیاز، فرایند ایمنی بیمار را بهبود بخشیده و نظارت کامل از سوی مراجع ذیربط از قبیل مراکز نظارتی داخل-خارج سازمانی اجرا گردد.
سید حامد رحیمی، سید معصوم معصوم پور، عرفان خوارزمی، زهرا کاوسی،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: جایگاه اورژانس در بیمارستان و نظام بهداشتی درمانی به دلیل لزوم انجام سریع، باکیفیت و مؤثر فرآیندهای متعدد و پیچیده درآن، جایگاهی حساس و استثنایی است. گسترش عملکرد کیفیت یکی از موثرترین ابزارهای طراحی و بهبود کیفیت است که به منظور تامین نیازهای مشتری وافزایش رضایت وی از خدمت مورد نظر به کار برده می شود.
مواد و روش ها: گام های اصلی مطالعه عبارت بودند از؛ تعیین مهمترین نیازها و انتظارات مشتری از طریق مصاحبه (n=80)، تعیین عناصر خدمت از طریق مصاحبه(n=15)، تعیین ارتباط میان انتظارات بیمار و عناصر خدمت، تعیین ارتباط میان عناصر خدمت، طراحی الگوی کیفیت خدمات براساس تحلیل خانه کیفیت.
نتایج: با مشخص شدن 13 نیاز و انتظار مشتری و 20 عنصر خدمت در نهایت 9 عنصر خدمت به عنوان اجزاء الگوی کیفیت خدمات در سه سطح بهبود بدین شرح اولویت بندی شدند: 1- فضای فیزیکی اتاق پزشک 2- بهبود پرسنل پرستاری، تسهیلات هتلینگ، اتاق بستری، پزشک، و فضای تریاژ 3- بهبود سیستم های راهنما، ایجاد تسهیلات رفاهی همراه بیمار، بهبود سالن انتظار.
نتیجه گیری: الگوی کیفیت حاصل از مطالعه حاضر، می تواند یک راهنمای کلی برای بهبود کیفیت خدمات بخش اورژانس و سهولت اجرا محسوب شود. از محدودیت های استفاده از روش گسترش عملکرد کیفیت(QFD) ظاهر پیچیده و زمان بر بودن آن است.
کلمات کلیدی: روش گسترش عملکرد کیفیت، خانه کیفیت، خدمات بخش اورژانس
ابوالقاسم پوررضا، رقیه خبیری، عباس رحیمی فروشانی، الهام موحدکر،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه کمبود نیروی دانش آموخته پزشکی به دلایل متعدد کماکان وجود دارد. هدف این مطالعه «تعیین عوامل مرتبط با گرایشهای شغلی و آموزشی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و ایران» است.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی مقطعی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و ایران بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده متناسب به حجم طبقه حجم نمونه 510 نفر محاسبه شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ساختار یافته ای بود که پایائی و روائی آن در حد قابل قبول بود. از روشهای آماری توصیفی برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
نتایج: منزلت اجتماعی پزشکان، انگیزه خدمت به مردم و علاقه به علم پزشکی بر انتخاب رشته پزشکی موثر است. وجود دانشکده های پزشکی، بالابردن سطح اطلاعات در مراکز درمانی و نیاز مناطق به خدمات درمانی بر انتخاب محل خدمت موثر است. فعالیت همزمان در بخش خصوصی و دولتی، پریشانی امور در موسسات دولتی و فراهمی تجهیزات در بخش خصوصی بر انتخاب بخش فعالیت موثر است. فاصله گرفتن از آرمانگرائی، فقدان حمایت کافی دانشجویان و عدم مطابقت محیط تحصیلی با علائق دانشجویان بر تغییر گرایشهای شغلی و آموزشی موثر است.
نتیجه گیری: اقداماتی نظیر تعدیل ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی، بهبود کیفیت دروس، تعدیل نیروی انسانی، آشنایی بهتر دانش آموزان با رشته پزشکی هنگام انتخاب رشته دانشگاهی و حمایت مالی پزشکان جوان در این زمینه می تواند مفید واقع شود.
محمد پناهی توسنلو، ابوالقاسم پوررضا، فیض اله اکبری حقیقی، عباس رحیمی فروشانی، زیبا خلیلی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در محیط بیمارستان بدلیل تعاملات مکرر و پیچیده بین پرستاران و پزشکان و دیگر افراد گروه درمانی و نیز تنوع نقش هایی که آن ها ایفا می کنند، پتانسیل بروز تعارض بطور قابل توجهی بالا می باشد. با توجه به اینکه وجود تعارض مخرب بین پزشک و پرستار می تواند تاثیر منفی بر روی کیفیت مراقبت از بیمار داشته باشد، این مطالعه به بررسی منابع ایجاد تعارض بین پزشکان و پرستاران پرداخته است.
مواد و روشها: جامعه پژوهش پزشکان و کادر پرستاری بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بود. نمونه گیری به دو روش سرشماری و تصادفی ساده صورت گرفت(260n=). ابزار گردآوری داد ه ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های آماری من ویتنی و کروسکال- والیس استفاده شد.
نتایج: نابرابری در توزیع امتیازات غیرمادی بین پزشک و پرستار و نابرابری منزلت اجتماعی دو حرفه در نزد بیمار و همراهان بیمار (23/3mean=) مهم ترین و عدم حضور به موقع پرستار بر سر بالین بیمار (15/2mean=) کم اهمیت ترین منابع در ایجاد تعارض بین پزشک و پرستار شناخته شدند. پست سازمانی با نظام اقتصادی_ اجتماعی کلان(001/0 p<)، نظام سلامت(013/0 p=)، نظام بیمارستان(001/0 p<) و روابط بین فردی(001/0 p<) رابطه آماری معنی دار داشت.
نتیجه گیری: ایجاد بسترهای فرهنگی و اجتماعی مناسب جهت بالا بردن منزلت اجتماعی پرستاران، بهسازی سازمان و مدیریت آن می تواند گام مفیدی در جهت پیشگیری و یا حداقل تخفیف تعارض بین پزشک و پرستار باشد.
مینا کشاورز، علی اکبری ساری، عباس رحیمی فروشانی، محمد عرب،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتباربخشی برنامه ارزیابی سازمان های مراقبت از سلامت می باشد که با توجه به استانداردهای از قبل تعیین شده ساختار و فرایند را مورد اندازه گیری قرار می دهند. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت ایمنی و کیفیت مراقبت در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران بر اساس استانداردهای JCI (Joint Commission International) و تعیین نقاط ضعف و قوت آنها انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی_تحلیلی می باشد که به صورت مقطعی در5 بیمارستان انجام شده است و ابزار مورد استفاده چک لیست ترجمه شده استانداردهای کمیسیون مشترک بین الملل با 14 استاندارد می باشد، ورود اطلاعات و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 13 انجام شد و برای مقایسه بیمارستان ها از آزمون آماری K Independent Samples tests استفاده شده است.
نتایج: بالاترین امتیاز کیفیت و ایمنی مراقبت مربوط به بیمارستان B (84درصد) و بعد از آن به ترتیب مربوط به بیمارستان های C (83درصد)، A (72.75درصد)، E (72درصد) و D (70.5درصد) می باشد و بر اساس نتایج آزمون های آماری بیمارستان های مورد مطالعه در استانداردهای حقوق بیمار و خانواده، پیشگیری و کنترل عفونت و بهبود کیفیت و ایمنی بیمار با یکدیگر متفاوت هستند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که بیمارستان های مورد مطالعه در وضعیت نسبتا" خوبی از نظر کیفیت و ایمنی مراقبت قرار دارند اما در بعضی موارد فاصله زیادی بین استانداردهای کمیسیون مشترک بین الملل و وضعیت فعلی آنها دیده شده است و بیمارستان های مورد مطالعه نیازمند تعیین خط مشی های مرتبط، طرحریزی و اجرای برنامه هایی برای بهبود وضعیت خود می باشند.
سیما رفیعی، ابوالقاسم پوررضا، عباس رحیمی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نقش مدیریت منابع انسانی در سازمانها بسیار حیاتی است و فرهنگ سازمانی حاکم بر سازمانها جلوهای از عملکرد مدیریت منابع انسانی است. یکی از ابعاد فرهنگ سازمانی اختلاف قدرت (Power Distance) میباشد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه نگرش کارکنان بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در خصوص فاصله قدرت موجود در سازمان و بررسی آثار آن انجام پذیرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی و از نوع مقطعی میباشد که در آن نمونه 306 نفری از مدیران (سرپرستان) و کارکنان بیمارستانهای تحت مطالعه شرکت داده شده اند. برای هر گروه از آنها پرسشنامه جداگانهای که توسط فرانسسکو و چن (2000) طراحی شده بود جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. دادهها از طریق نرم افزار SPSS 16 مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: در سطح اطمینان 95% میان نگرش کارکنان از فاصله قدرت موجود در سازمان با متغیرهای رضایت شغلی، تعهد سازمانی، ادراک از تبعیض آمیز بودن روابط سازمانی و آمادگی آنها به پذیرش مسئولیت های کاری ارتباط معنادار آماری وجود دارد (P value<0.05). همچنین میان نگرش مدیران نسبت به فاصله قدرت با متغیرهای برخورد با کارکنان، توجه به صلاحیت و شایستگی آنها، دادن آزادی عمل و استقلال کاری به آنان و نیز اعمال و پشتیبانی های لازم از آنها ارتباط معنادار آماری مشاهده گردید.
نتیجه گیری: اشاعه فرهنگ فاصله قدرت کم در سازمان سبب می شود تا کارکنان از سازمان تحت فعالیت خود احساس عدالت و برابری داشته و به شیوه ای موثر در سازمان و در راستای اهداف سازمانی مشغول به فعالیت گردند، بدین نحو رضایت شغلی آنان بیشتر شده و وفاداری و تعهد به سازمان نیز ارتقا می یابد.
فیض الله اکبری حقیقی، زهره کوهی رستمکلائی، ابوالقاسم پوررضا، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 13، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که بیانگر میزان وفاداری افراد به سازمان می باشد. هدف از این مطالعه تعیین میزان تعهد سازمانی پرستاران شاغل در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1390 بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، واحدهای پژوهش، 363 پرستار کارشناس و کارشناس ارشد شاغل در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که به شیوه تصادفی انتخاب و ابزار جمع آوری اطلاعات را که شامل پرسشنامه دو قسمتی اطلاعات فردی و تعهد سازمانی بود تکمیل نمودند. از آمار توصیفی و آزمونهای آماری تی مستقل، آنالیزواریانس یکطرفه، کروسکال والیس و من ویتنی جهت تجزیه تحلیل داده ها استفاده شد. سطح معنی داری در این مطالعه 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: نتایج نشان داد که تعهد سازمانی پرستاران (15/32±87/65)و کلیه ابعاد آن (عاطفی، مستمر و تکلیفی ) در سطح متوسط قرار داشت. یافته ها بیانگر ارتباط بین سمت (001/0>P) بخش محل خدمت(001/0>P)، سنوات خدمت (03/0=P) و بیمارستان محل خدمت(004/0=P) با تعهد سازمانی پرستاران بود. هیچ یک از مشخصات فردی با تعهد سازمانی ارتباط معنادار نداشتند(05/0
محمد عرب، فاروق محمدیان، عبدالرسول رحمانی، عباس رحیمی، لیلا امیدی، پروین عباسی بروجنی، مهدی اصغری،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اتاق عمل به عنوان یکی از واحدهای اصلی در بیمارستان، مهمترین مرحله ارائه خدمات درمانی به بیمار را بر عهده دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین نگرش ایمنی کارکنان اتاق عمل شاغل در بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.
مواد و روش ها:در این مطالعه توصیفی و تحلیلی 230 نفر از پرسنل اتاق عمل شاغل در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سه بخشی نگرش ایمنی(آلفای کرونباخ 854/0) استفاده شد. بخش اول مربوط به اطلاعات دموگرافیک(11سوال)، قسمت دوم مربوط به کیفیت ارتباط و همکاری با دیگر پرسنل(14سوال) و قسمت سوم مربوط به نگرش ایمنی (58سوال) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 18 و از آزمون های آماری کای ، ضریب همبستگی پیرسون، تی تست و آنالیز واریانس استفاده شد.
نتایج:9/90% افراد دارای نگرش ایمنی متوسط بودند و میانگین نمره نگرش ایمنی در افراد مورد بررسی4/22±2/119بود. همبستگی معنادار و مستقیمی بین نمره نگرش ایمنی با سن، سابقه کار و سابقه کار در بیمارستان(141/0±=, r046/0=p) بدست آمد. بین میانگین نمره نگرش ایمنی مردان و زنان(047/0=p) و افرادی که در رابطه با ایمنی آموزش دیده و افراد آموزش ندیده(004/0=p) اختلاف معناداری بدست آمد.
نتیجه گیری: نگرش ایمنی در میان پرسنل اتاق عمل ایده ال به نظر نمی رسد. بنابراین انجام برنامه های مداخلاتی موثر در جهت ارتقای نگرش ایمنی در میان کارکنان اتاق عمل ضروری است.