دکتر علیرضا قلعه ای، دکتر بهناز مهاجران، علی عباس میرآقایی،
دوره 17، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه ساختاری سرمایه فکری، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی با عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران در قالب یک مدل علی بود.
مواد و روشها: روش این تحقیق از نوع همبستگی بود. برای گردآوری داده ها از چهار مقیاس معتبر شامل مقیاس سرمایه فکری بنیتس، مقیاس توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، مقیاس یادگیری سازمانی نیفه، و مقیاس عملکرد هرسی و گلداسمیت استفاده شد. نمونه ای به حجم 450 نفر از جامعه فوق با استفاده از روش طبقه ای متناسب به منظور آزمون فرضیه ها و برازش مدل پیشنهادی تحقیق انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS24 و Smart PLS استفاده شد.
نتایج: تحلیل ها نشان داد که مدل اندازه گیری، مدل ساختاری، و مدل کلی از برازش مناسبی برخوردار هستند. میزان تاثیر مستقیم سرمایه فکری، توانمندسازی روان شناختی، یادگیری سازمانی بر عملکرد به ترتیب برابر با 22/0، 30/0، و 45/0 و میزان تاثیر غیرمستقیم سرمایه فکری و توانمندسازی روان شناختی بر عملکرد برابر با 27/0 و 26/0 بود.
نتیجه گیری: سرمایه فکری، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی به صورت مستقیم بر عملکرد کارکنان تاثیر دارند. همچنین سرمایه فکری و توانمندسازی روان شناختی بر عملکرد سازمانی تاثیر غیر مستقیم نیز دارند. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود برنامه ها و سازوکارهای اندیشیده شود که به ارتقاء وضعیت سرمایه فکری، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی کارکنان منجر شوند