جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای محمدخانی

فاطمه وحدتی، محمدرضا محمدخانی، امید خسروی زاده، رعنا سهیلی راد، سوگل ساریخانی، بهمن احدی نژاد،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیمارستان‌های آموزشی علاوه‌ بر فراهم کردن خدمات اثربخش و عادلانه برای گروه‌های کم‌درآمد، برای اینکه عملکرد عملیاتی متوازن و مثبتی داشته باشند، باید سهم قابل ملاحظه‌ای از تقاضای گروه‌های پردرآمد را بدست آورند. این مطالعه با هدف بررسی میزان بازارگرایی مراکز آموزشی-درمانی قزوین انجام شده است.
مواد و روش‌ها: این پژوهش مطالعه‌ای توصیفی-تحلیلی است که در سال 1399 در مراکز آموزشی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بصورت مقطعی و داده‌ها در بازه یک ماهه، از طریق پیمایش پرسشنامه‌ای گردآوری شد. جامعه موردمطالعه، کل کارکنان شاغل در 6 بیمارستان این دانشگاه بود که از روش نمونه‌گیری سهمی-تصادفی انتخاب گردید. اطلاعات موردنیاز با جمع‌آوری 411 پرسشنامه سنجش بازارگرایی، بدست آمده و در فضای نرم‌افزار SPSS 16 آنالیز شدند. برای مقایسه میانگین‌ها از آنالیز واریانس یک‌طرفه با فاصله اطمینان 95 درصد، استفاده شد.
نتایج: میزان بازارگرایی کل بیمارستان‌ها 88/2 از 5 بدست آمد. بعد توجه به مشتری بیشترین میانگین (32/3 از 5) و بعد توجه به رقیب کمترین میانگین (80/2 از 5) را داشتند. میانگین بعد هماهنگی بین وظایف نیز 86/2 از 5 بود. به ‌غیر از بعد توجه به رقیب، ازنظر میزان بازارگرایی، توجه به مشتری و هماهنگی بین وظایف، تفاوت معنادار آماری دیده شد (05/0>p).
نتیجه‌گیری: این بیمارستان‌ها از نظر میزان بازارگرایی، مشتری‌گرایی و توجه به رقیب به ترتیب در وضعیت متوسط، بالاتر و کمتر از متوسط هستند. برای بدست آوردن بازار خدمات پرسود، بیمارستان‌ها باید برنامه راهبردی در مقابل رقبا پیاده و وظایف کارکنان را در جهت تقویت بازارگرایی هدایت کنند.

سوگل ساریخانی، امید خسروی زاده، بهمن احدی نژاد، محمدرضا محمدخانی، فاطمه وحدتی، رعنا سهیلی راد،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند بر عملکرد سازمانی مانند بیمارستان تأثیر بگذارد. بنابراین بررسی سبک مدیریت به کار گرفته در بیمارستان‌ها می‌تواند راه گشای بسیاری از مسائل بیمارستان باشد. در این مطالعه سبک‌های مدیریتی به‌کارگرفته شده در مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بررسی و تعیین شده است.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، نمونه‌ای 411 نفری با استفاده از روش نمونه‌گیری سهمی تصادفی از جامعه 2265 نفری کارکنان شاغل در بیمارستان‌های دانشگاهی شهر قزوین انتخاب شد. داده‌های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه معتبر سبک مدیریت کلارک و از طریق پیمایش ادراک کارکنان در سال 1399 گردآوری شدند. در نهایت اطلاعات به دست آمده در فضای نرم‌افزارهای استتا 15 و اس پی اس اس 16 مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: سبک دستوری بیشترین میانگین کل (22/3) و سبک واگذارکننده کمترین میانگین کل (87/2) را به دست آوردند. افراد، بیشترین فراوانی (42 درصد) را برای گویه‌های مربوط به سبک دستوری و کمترین فراوانی (25 درصد) را برای گویه‌های سبک واگذارکننده گزارش کردند. به‌ غیر از سبک دستوری، از نظر میزان به‌کارگیری سبک‌های مشارکتی و واگذارکننده، بین بیمارستان‌ها تفاوت معنادار وجود داشت.(05/0>p).
نتیجه‌گیری: در تمام بیمارستان‌های موردمطالعه مدیران بیشتر از سبک دستوری استفاده می‌کردند. پیشنهاد می‌شود از طریق برگزاری کارگاه‌های دوره‌ای، مدیران بیمارستان‌ها با تکنیک‌ها و مزایای سبک‌های مشارکتی و واگذارکننده آشنا شوند.
فاطمه محمدخانی غیاثوند، معصومه عباس آبادی عرب، حبیب الله طاهرپور کلانتری، حسین علیپور،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بروز انواع خطاها و اشتباهات هزینه‌های زیادی را بر بیمارستان و جامعه تحمیل می‌نماید. سوت زنی و گزارش خطا، نقش مهمی در جلوگیری و کاهش خطاها دارد اما میزان گزارش دهی خطا در بیمارستان‌ها پایین است. این پژوهش به‌منظور بررسی تأثیر عوامل فردی منتخب بر سوت زنی کارکنان بیمارستان انجام گردید.
مواد و روش­ها: پژوهش به‌صورت مطالعه توصیفی همبستگی انجام گردید. تعداد 229 نفر از کارکنان پرستاری و پاراکلینیک یک بیمارستان در شهر تهران به‌صورت نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه‌ای استاندارد با 69 گویه از پرسشنامه‌های معتبر عوامل منتخب شامل تعهد سازمانی، منبع کنترل، قضاوت اخلاقی، نوع‌دوستی، نگرش فرد به سوت زنی و قصد سوت زنی گردآوری و روایی و پایایی آن تأیید گردید. روش تحلیل داده‌ها تحلیل عاملی تأییدی و نرم‌افزارهای مورداستفاده SPSS و Amos بود.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد متغیرهای تعهد سازمانی، نوع‌دوستی و نگرش فرد به سوت زنی بر قصد سوت زنی تأثیر دارند و قضاوت اخلاقی و منبع کنترل بر قصد سوت زنی تأثیری ندارند. همچنین متغیرهای فردی مانند سن، جنسیت و سابقه کار تأثیر معناداری بر قصد سوت زنی نداشتند.
نتیجه‌گیری: تقویت تعهد سازمانی، نوع‌دوستی کارکنان و نگرش مثبت فرد به سوت زنی، نقش مهمی در ارتقاء گزارش دهی خطاها دارد. شیوه مدیریت بیمارستان می‌توانند باعث تقویت و یا تضعیف این عوامل شود. سبک مدیریت مشارکتی، توانمندسازی شغلی، حمایت و ایجاد محیط امن برای گزارش دهی، ارتقاء اصول اخلاقی و حرفه‌ای کارکنان، انجام اقدامات اصلاحی برای پیشگیری از وقوع مجدد خطاها و ملموس نمودن نتایج گزارش‌ها از اقدامات مؤثر در ارتقاء سوت زنی می‌باشد.
علیرضا براتی، مجید میرمحمدخانی، سمانه قدس، اسماعیل مشیری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر به بررسی مولفه های اصلی که باید برای پیاده سازی نظام ارجاع در شهرستان بجنورد مد نظر قرار بگیرد، پرداخته است.
روش ها: در این مطالعه ترکیبی (کمی-کیفی) روش جمع آوری مولفه های اصلی به صورت مصاحبه با خبرگان بود که در نهایت اهمیت تمام مولفه های استخراج شده به صورت یک پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین برای بررسی دسته بندی مولفه ها در مجموعه های اصلی، از روش تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم‌افزار SPSS  انجام شد.
نتایج: مولفه های پرکاربرد توسط خبرگان شامل "توانمندسازی (دانشی، مهارتی، روانشناختی) منابع انسانی دخیل در نظام ارجاع "، " توجه به انگیزش منابع انسانی دخیل در نظام ارجاع" و "تدوین فرایندهای مناسب نظام ارجاع و بازمهندسی فرایندها به فراخور شرایط" بودند. همچنین در نهایت تمام مولفه ها در سه گروه از الزامات اصلی در نظام ارجاع شهرستان بجنورد به سه دسته تقسیم بندی شدند که شامل الزامات سازمانی و مدیریتی، نیروی انسانی و فناوری اطلاعات بودند.
نتیجه گیری: به طور خلاصه مولفه های فراوانی می توانند در ارتقا نظام ارجاع کمک کنند که این مولفه ها می توانند در مجموعه الزامات سازمانی و مدیریتی، نیروی انسانی و فناوری دسته بندی شوند. برنامه ریزی دقیق جهت دستیابی به مولفه های تعریف شده در نظام ارجاع می تواند به بهبود نظام سلامت منتهی شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیمارستان می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb