۱۲ نتیجه برای موسوی
فیروز جمالی، میرستار صدر موسوی، مهدی اشلقی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: بیمارستان به عنوان بازوی مهم ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و اوّلین سطح ارجاع خدمات درمانی، با قلمرو و مسئولیت های مشخص، مهمترین موسسه بهداشتی و درمانی در هر کشوری به شمار می آید. به عبارتی دیگر، محلّ اصلی هرگونه ایجاد هزینه برای بخش درمان اعم از پژوهش، بستری کردن و درمان، بیمارستان ها می باشند. برنامه ریزی و ساخت بیمارستان ها ، مسائل پیچیده ای را مطرح می کند. یکی از آنها مشکل برنامه ریزی هماهنگ با نظام بهداشتی است، که عواملی مثل: الویت دادن به انواع دیگر سرمایه گذاری های سودآورتر، عدم تعادل های منطقه ای، عدم تطابق عرضه خدمات بیمارستانی در رابطه با تقاضا، مشکل سنجش تحول مصرف، ناکافی بودن کنترل در زمینه ایجاد کلینیک ها و هزینه های دارویی و بالاخره عدم توازن میان فعالیت های گوناگون در این زمینه دخالت دارند. مقاله حاضر بر آن است تا با نگاهی کوتاه، اهم مواردی را که در مکانیابی و طراحی بیمارستان ها در سطوح شهری، منطقه ای و کشوری باید رعایت گردد، به صورت نظری بیان نموده و در خاتمه پیشنهاداتی در جهت مکانیابی بهینه بیمارستان ها برای هر چه بهتر شدن کارآیی آنها ارائه می نماید.
منابع اطلاعاتی و روش های انتخاب منابع : در این مطالعه مروری از روش کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی استفاده شده و برای انجام جستجو، بانک های اطلاعاتی فارسی مورد استفاده قرار گرفته است.
ترکیب مطالب و نتایج: لازمه استفاده بهینه از فضا، استقرار پدیده ها در فضا با نظم است تا در مجموع فضا نظام داشته و به صورت هماهنگ و با حداکثر ظرفیت و کارآیی اقتصادی باشد. ایجاد نظام فضایی، خود قابلیت های جدیدی را به وجود می آورد، قابلیت های فضا، علاوه بر قابلیت های درونی (ناشی از توان عناصر متشکله درون فضا و عملکرد آنها)، قابلیت های برونی (ناشی از توان های فضاهای مجاور و اثرات آنها بر یکدیگر) را نیز شامل می شود.
مژگان عسگری، محمد عرب، عباس رحیمی فروشانی، فربد عبادی فرد آذر، سید محمد هادی موسوی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: ترک بیمارستان با مسئولیت شخصی فرآیندی است که طی آن بیمار بدون تکمیل دوره درمان، با میل خود بیمارستان را ترک می کند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر بر ترک بیمارستان با مسئولیت شخصی در واحد اورژانس یک بیمارستان مرجع می باشد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه مورد شاهدی می باشد. تعداد ۲۸۰ نمونه در دو گروه ۱۴۰ نفری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سنجش میزان رضایت بیماران - همراهان در واحد اورژانس، معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی تهران استفاده شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیرهای مستقل و نوع ترخیص بیماران از آزمون کای دو و همچنین جهت بررسی اثر متغیرهای مستقل معنی دار بر شانس یا احتمال ترک بیمارستان با مسئولیت شخصی از رگرسیون لجستیک استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد، متغیرهای سن، دارا بودن بیمه مکمل، محل سکونت، میزان درآمد، شیفت مراجعه، روز مراجعه، میزان رضایت از پزشکان، میزان رضایت از محیط فیزیکی و تسهیلات رفاهی، میزان رضایت خود بیمار، ، مدت زمان انتظار ، میزان رضایت از آموزش های ارایه شده توسط کادر پرستاری و پزشکی و میزان رضایت کل، دارای رابطه ی معنی دار با نوع ترخیص بوده اند (۰۵/۰> p
نتیجه گیری:
موضوع ترک بیمارستان با مسئولیت شخصی یک پدیده چند بعدی می باشد و تابع عوامل مرتبط با بیمار ، عوامل ساختاری و عوامل درمانی و مراقبتی می باشد، لذا پیش آگهی از میزان و عوامل تعیین کننده آن ، می تواند نقش موثری در کنترل آن داشته باشد.
دکتر محمد موسوی جد، دکتر سیروس قنبری، خلیل زندی، بیتا رفیعی زاد، حامد سیف پناهی، مریم نورالدینی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده: زمینه و هدف: بر اساس گزارشات، پرستاران بهطور مکرر و مستقیم با مرگ و میرها، رنجها، جراحتها، فشارهای روانی و جسمانی زیادی روبرو هستند. بهمنظور غلبه بر چنین شرایطی، یک راهکار اصلی پیشِروی مدیران، توانمندسازی کارکنان است. با این رویکرد هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش رهبری اخلاقی در ارتقای توانمندسازی روانشناختی پرستاران بود. مواد و روشها: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها توصیفی - تحلیلی بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر سنندج (۴۱۰ نفر) بود که با استفاده از شیوه نمونهگیری تصادفی ساده، ۱۴۸ آزمودنی به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامهی رهبری اخلاقی (صالحنیا، ۱۳۹۱) و نسخه دوازده سؤالی پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (وتن و کمرون، ۱۹۸۸) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی ۱۶ و آزمونهای آماری تحلیل عاملی تأییدی، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که گویههای پرسشنامههای پژوهش قابل تقلیل به مؤلفههای زیربنایی بودند. نتایج همچنین نشان داد که بین رهبری اخلاقی و مؤلفههای آن با توانمندسازی و ابعادش رابطه معنیداری وجود داشت. نهایتاً نیز مشخص شد که دو مؤلفهی الگو بودن و عملگرایی میتوانند بهطور مناسبی پیشبینی کننده توانمندسازی روانشناختی باشند. نتیجهگیری: بر مبنای یافتههای پژوهش، مدیران در بیمارستانها میتوانند با نمایش رفتارهای اخلاقی مناسب و تلاش در جهت تقویت روابط بین فردی و ترویج اینگونه رفتارها در میان پیروان، زمینههای ارتقای توانمندسازی روانشناختی پرستاران را فراهم آورند.
دل ارام یونسی، افشین قاسمی، محمد موسوی جد،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه وهدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تعادل بین زندگی کاری و غیرکاری بر کیفیت زندگی در بیمارستانهای سطح شهر سنندج است. ابعاد تعادل بین زندگی کاری و غیرکاری شامل تعادل در خانواده، کار، اوقات فراغت و رشد شخصی است. همچنین به منظور سنجش کیفیت زندگی از ابعاد سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و محیطی استفاده شده است.
مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه پرسنل بیمارستانهای سطح شهر سنندج (اعم از پزشکان، پرستاران، کارمندان بخش اداری و متصدیان و نگهبانان) هستند که به روش نمونهگیری خوشهای و با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای ۱۵۰ نفری از آنها انتخاب شده است. دادههای به دست آمده با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS۱۸ و SPSS ۲۰ تحلیل شده است.
نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که فرضیه اصلی پژوهش (تعادل بین زندگی کاری و غیرکاری پرسنل بیمارستانهای مورد بررسی) به اندازه ۰,۷۰ بر کیفیت زندگی کاری آنها تأثیر داشته است. این در حالی است که فرضیه فرعی اول تحت عنوان تأثیر تعادل در خانواده بر کیفیت زندگی به دلیل قرار داشتن مقدار بحرانی آن در دامنه رد فرضیات، رد شده است.
نتیجه گیری: تأثیر هر سه بعد غیرکاری بر کیفیت زندگی پرسنل بیمارستانها تأیید شده است که این امر میتواند به دلیل شرایط و محدودیتهای اقتصادی موجود در شهر سنندج باشد.
دکتر سید مسعود موسوی نزاد، دکتر امید عادلی، طاهره حریری، ندا ولی پور، زهرا مشکانی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از بیمارستانهای کشور از ظرفیت های درمانی خود در زمینه جذب گردشگران پزشکی استفاده نموده و باعث درآمد زایی و افزایش کارایی بیمارستانهای تحت پوشش خود شده اند. این موضوع منافع بسیاری برای بیمارستان و گردشگران در بردارد. هدف مطالعه حاضر تعیین قابلیت یکی از بیمارستانهای نیروهای مسلح در زمینه جذب گردشگران پزشکی بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مطالعات توصیفی – تحلیلی بوده و از داده های ثانویه جهت تحلیل موضوع بهره گرفته شد.اطلاعات مورد نیاز از دفتر بهبود کیفیت،امور مالی –حسابداری و واحدهای حقوق گیرندگان خدمت و مدیریت اطلاعات سلامت از ابتدای سال ۹۳ تا سه ماهه نخست سال ۹۴ اخذ شد. به منظور تحلیل فرصت ها و نقاط قوت، سند برنامه استراتژیک بیمارستان مورد مطالعه قرار گرفت.
نتایج: میانگین شاخص های عملکردی بیمارستان مورد مطالعه ضریب اشغال تخت ۴/۶۸ درصد، متوسط مدت اقامت ۳/۳روز، وقفه تخت ۵/۱روز، نسبت پذیرش به تخت ۶/۶، مرگ و میر و زخم بستر ۵/۲ درصد ، عفونت بیمارستانی۱ درصد ، خطای دارویی ۶۹ درصد ، حقوق بیمار ۹/۷۴ درصد و رضایتمندی بیماران ۷۰ درصد بود.تخصص های متنوع، تجهیزات به روز و حداقل زمان انتظار از جمله نقاط قوت بیمارستان مورد مطالعه بود.
نتیجه گیری: بیمارستان مورد مطالعه به دلیل داشتن منابع انسانی و فیزیکی و خصوصا داشتن تجهیزات به روز، نیاز به سرمایه گذاری های کلان در زمینه جذب گردشگران پزشکی نخواهد داشت. این موضوع باعث افزایش تعداد پذیرش ها، بهره وری، رضایتمندی مراجعین و پرسنل خواهد شد.
دکتر محمد عرب، سید مسعود موسوی، دکتر آیدین آرین خصال، دکتر علی اکبری ساری،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: در راستای نیل به هدف بهبود کیفیت، استانداردهای اعتبار بخشی متمرکز بر خدمات بالینی و غیر بالینی به اجرا گذاشته شده است. تأثیر یک مداخلهی کشوری مانند اعتباربخشی میتواند بر سنجههایی که میتواند نقش تعیینکننده در ارائه خدمات با کیفیت دارند، تأثیرگذار باشد و به عنوان عاملی مؤثر در سیاست گذاری کلان در حوزه سلامت مطرح شود. هدف اصلی این مطالعه تعیین تأثیر اجرای فرآیند اعتباربخشی در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بر شاخص های کلیدی عملکردی بیمارستان بود.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی – تحلیلی و نیمه تجربی بود که به صورت طولی و به روش تحلیل سری های زمانی منقطع (Interrupted Time Series Analysis) انجام شد. داده های مربوط به شاخص های کلیدی عملکرد شامل(شاخص های متوسط مدت اقامت بیماران، درصد سزارین، فاصله چرخش تخت، درصد رضایت بیماران، درصد اشغال تخت،ترخیص با میل شخصی از اورژانس و درصد مرگ و میر خالص) دربازه زمانی سال ۹۱-۹۳ است که از طریق مراجعه به بیمارستان ها جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار STATA نسخه ۱۲استفاده شد.
نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد در نتیجه اجرای طرح اعتباربخشی شاخص های متوسط مدت اقامت بیماران، درصد سزارین و فاصله چرخش تخت کاهش و شاخصهای درصد رضایت بیماران و درصد اشغال تخت افزایش یافتهاند. همچنین شاخصهای ترخیص با میل شخصی از اورژانس و درصد مرگ و میر خالص هیچ تغییر معناداری نداشته اند.
نتیجه گیری: به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که نظام سلامت تا حدودی به قسمتی از اهداف خود یعنی ارتقاء شاخص های کلیدی عملکرد بیمارستان ها در نتیجه اجرای طرح اعتباربخشی در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران دست یافته است. جهت بررسی دقیقتر چگونگی و نحوه اثرگذاری این طرحها، بررسی جنبههای مختلف شاخصهای عملکردی بیمارستانها و چگونگی تغییر آنها در زمان طولانیتر ضروری به نظر میرسد.
دکتر زهرا میدانی، غلامعباس موسوی، دکتر یاسر حمیدیان، دکتر مهرداد فرزندی پور، دکتر اکبر علی اصغرزاده، زهرا ناظمی بیدگلی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت کنترل هزینههای مراقبت بهداشتی، ضرورت توزیع مناسب منابع و تجهیزات حوزه سلامت و بهرهبرداری مناسب از منابع بیمارستانی از طریق کاهش خدمات غیرضروری در بیمارستانها، مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان ضروری بودن سیتی اسکنهای مغز انجام شده در بیمارستان شهید بهشتی دانشگاه علوم پزشکی کاشان بر اساس معیارهای کالج رادیولوژیستهای آمریکا (ACR) انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به شیوهی مقطعی-گذشته نگر و با هدف تعیین میزان ضروریبودن سیتی اسکن مغز بیماران بخشهای تریاژ جراحی و داخلی بیمارستان آموزشی در شهر کاشان انجام شد. پرونده پزشکی ۳۶۱ بیمار توسط پزشک عمومی و بوسیله چک لیست مبتنی بر معیارهای ACR بررسی شد و در سه حیطه ضروری، احتمالا ضروری و غیرضروری طبقهبندی شد. دادهها با استفاده از شاخصهای مرکزی و پراکندگی و کای اسکوئر در نرم افزار SPSS تحلیل شد.
نتایج: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد سیتی اسکنهای مغز انجام شده در۳۱۰ مورد(۹/۸۵%) ضروری، ۳۸ مورد(۵/۱۰%) احتمالا ضروری و ۱۳مورد(۶/۳ %) غیرضروری بودهاند. بیشترین سیتی اسکنهای مغز غیرضروری (۴/۱۷ %) در بیماران با تشخیص آتاکسی و کمترین میزان (صفر %) در بیماران با تشخیص سردرد بود.
نتیجه گیری: براساس معیارهای ACR سیتی اسکنهای مغز بصورت مناسب و مقتضی مورد استفاده قرار نمی گیرند. برای ترسیم وضعیت بهرهبرداری اقدامات رادیولوژی در سطح کشور ضروری است راهنما های بالینی ملی در این زمینه تدوین شود. سپس برای شناسایی عوامل موثر بر میزان بررسی بهرهبرداری از اقدامات رادیولوژی و اجرای مداخلات هدفمند، انجام مطالعات وسیعتری در انواع بیمارستانها و گروههای تشخیصی و مدالیتههای رادیولوژیکی مختلف ضروری بنظر میرسد.
مینو افشانی، دکتر حجت وحدتی، دکتر محمد حکاک، دکتر سید نجم الدین موسوی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: افشاگری به عنوان ابزاری کنترلی در جهت جلوگیری از فعالیت ها و تخلفات غیرقانونی و غیراخلاقی سازمان که در نهایت به ضرر جامعه خواهد بود ، لازم است در سازمان تشویق شود. ویژگی های شخصیتی افراد عاملی اثرگذار در قصد افشاگری تخلفات می باشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین چهار ویژگی شخصیتی افراد ( کانون کنترل درونی، هویت اخلاقی، برون گرایی و مسئولیت پذیری) و قصد افشاگری کارکنان، در دانشگاه علوم پزشکی مشهد می پردازد.
مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه ی مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی است. این مطالعه بر روی ۲۵۱ نفر ازکارکنان سازمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای اطلاعات پیشین در مورد پژوهش استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس( Smart PLS ) به منظور مدل یابی به روش حداقل مربعات جزئی، تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نظر به اینکه مقدار ضریب استاندارد شده میان متغیرهای مستقل یعنی کانون کنترل درونی، هویت اخلاقی، برونگرایی و مسئولیت پذیری و قصد افشاگری به عنوان متغیر وابسته به لحاظ آماری معنادار (P< ۰,۰۰۵) می باشد، تمامی متغیرهای مستقل دارای تاثیر مثبت و معناداری بر قصد کارکنان برای افشاگری تخلفات سازمانی هستند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه افراد با کانون کنترل درونی، برونگرا و مسئولیت پذیر و پایبند به ارزش های اخلاقی در مقابل مشاهده تخلفات سازمانی نمی توانند سکوت اختیار کنند، بهتر است سازمان ها برای جلوگیری از تخلفات احتمالی در سازمان و جلوگیری از لطمه به بقاء سازمان و آسیب به جامعه، از کارکنانی که دارای این ویژگی های اخلاقی هستند در پست های حساس تر و یا در جایگاه هایی که احتمال تخلفات سازمانی در آن بالاست استفاده کنند.
سید هادی حسینی، سید محمد هادی موسوی، مصطفی اسماعیلی،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: بیمارستانها به دلیل ماهیت پیچیده محل تعارضات بوده و الزام به داشتن هوش هیجانی برای مدیریت اثربخش آن مطرح میباشد؛ یافتههای متناقضی در همبستگی ویژگیهای فردی با هوش هیجانی و مدیریت تعارض وجود دارد، لذا این مطالعه با هدف بررسی دقیق همبستگی این موارد در بین مدیران ردههای مختلف بیمارستانی به انجام رسید.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در سال ۱۳۹۸ در میان ۱۰۰ نفر از مدیران ارشد و میانی ۸ بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران با پرسشنامه سهقسمتی: ویژگیهای فردی، هوش هیجانی و راهبردهای مدیریت تعارض به انجام رسید. جهت تحلیل نتایج از ۲۰SPSS و آزمونهای پیرسون، t و آنالیز واریانس استفاده گردید.
نتایج: میان حیطههای هوش هیجانی با حیطه راهبرد راهحل گرایی مدیریت تعارض رابطه معنادار مستقیم مشاهده شد (۰۰۱/۰ P <). همچنین همبستگی معنادار مستقیم میان: سن، وضعیت تا هل، رشته تحصیلی، پست سازمانی، سابقه کار و سابقه کار در پست مدیریتی با هوش هیجانی مشاهده گردید و میان راهبردهای عدم مقابله و راهحل گرایی به ترتیب با سن و سابقه کار روابط مستقیم و معنادار برقرار بود. (۰۵ /۰ P <)
نتیجهگیری: لازم است برای ارتقای هوش هیجانی و بهبود مدیریت تعارض در بیمارستانها اقدام مقتضی صورت پذیرد و با توجه به روابط معنادار و مستقیم مشاهده شده میتوان به ویژگیهای فردی مرتبط با هوش هیجانی و مدیریت تعارض برای گزینش مدیران مربوطه توجه نمود.
سید مسعود موسوی، سجاد بهاری نیا، آیسا مردانی، نجمه باقیان،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: تعهد سازمانی پرستاران به عنوان یکی از مهمترین جنبههای کارکنان بیمارستان تحت تأثیر عوامل زیادی از جمله دلبستگی شغلی است که باعث ایجاد احساس انگیزه و تعهد در آنها و افزایش کیفیت خدمات میشود. در این پژوهش به بررسی ارتباط بین تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی در پرستاران شاغل در بیمارستانهای آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال ۱۴۰۱ پرداخته شده است.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی و تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان شهید صدوقی یزد بود که بر اساس فرمول کوکران ۲۹۸ نفر مورد بررسی قرار گرفتند. گردآوری دادهها با پرسشنامههای شغلی ادواردز و کیلپاتریک (۱۹۸۴) و تعهد سازمانی آلن و مییر (۱۹۹۰) انجام شد. دادهها با استفاده از آزمون مجذور کای و با نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و همچنین نرم افزار معادلات ساختاری لیزرل تجزیهوتحلیل شدند.
نتایج: %۱۷/۴۳ پرستاران از شغل خود راضی بودند و %۱۷/۴۰ دارای تعهد سازمانی بودند. یافتهها نشان داد بین دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی ارتباط معنیداری وجود داشت (P<۰,۰۰۱). میانگین نمره بعد عاطفی (۷۶/۰ ± ۷۵/۳)، بعد مستمر (۲۶/۰ ±۹۷/۳)، بعد تکلیفی (۳۶/۰ ± ۶۵/۳) و دلبستگی شغلی (۹۳/۰ ± ۷۴/۳) به دست آمده است.
نتیجهگیری: با در نظر گرفتن رابطه معنیداری مستقیم رضایت شغلی پرستاران با فعالیت سازمانی و ارتباط مستقیم بین آنها، مدیران باید به عوامل مؤثر بر رضایت شغلی توجه داشته باشند زیرا رضایت شغلی مسئولیتپذیری کارکنان را افزایش میدهد.
خاطره خانجانخانی، تینا صیرفی، سجاد بهاری نیا، عاطفه ابراهیمی، سید مسعود موسوی،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: اشتباهات دارویی که احتمال رخداد آنان توسط کادر پرستاری بیشتر از سایر کارکنان بیمارستان است، میتواند عوارض جبرانناپذیری را برای بیماران ایجاد نماید. هدف از این مطالعه، بررسی عوامل مؤثر بر بروز خطاهای دارویی پرستاران در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی یزد بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال ۱۴۰۱ انجام پذیرفت. ۳۰۲ پرستار از ۴ بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی یزد انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد بود که خطاهای دارویی را در سه حیطه عوامل مدیریتی، انسانی و محیطی مورد بررسی قرار میداد. دادهها با استفاده از آزمونهای t، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون با بهرهگیری از نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد.
نتایج: عوامل مدیریتی مهمترین عامل تأثیرگذار در وقوع خطای دارویی شناخته شد. مهمترین علت خطای دارویی در سه حیطه عوامل مدیریتی، انسانی و محیطی به ترتیب شامل کمبود تعداد پرستار نسبت به تعداد بیمار (۴۴/۲±۳۴/۴)، خستگی ناشی از بارکاری (۹۸/۰±۱۷/۴) و تراکم زیاد کار در یک شیفت کاری (۶-۱۲ ساعت) بوده است. تنها بین عوامل محیطی مرتبط با بروز خطاهای دارویی با جنسیت (۰۰۸/۰=p) رابطه آماری معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: بکارگیری راهکارهای کاهش خستگی ناشی از بارکاری نظیر برقراری تعادل در شیفت کاری پرستاران و همچنین افزایش نیروی کار به منظور ارتقای سطح توانمندی پرستاران پیشنهاد میگردد. از طرفی دیگر تدوین پروتکلهای استاندارد، نظارت مستمر بر تجویز داروها به همراه ترویج فرهنگ کار تیمی، نقش مهمی در کاهش خطاها ایفا میکند.
مرتضی قادری آذرخوارانی، محمدرضا خواجه امینیان، میلاد احمدی مرزاله، محمدحسین یارمحمدیان، سید مسعود موسوی، حسن نوری ساری،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: مرکز هدایت عملیات اضطراری، مکانی برای تمرکز بخشیدن به فعالیتهای مدیریت بلایا است و در تمامی مراحل چرخه مدیریت بلایا مورداستفاده قرار میگیرد. این مراکز نقشی حیاتی در هماهنگی اطلاعات و منابع برای پاسخهای کارآمد و مؤثر دارند. هدف از این مطالعه تأکید بر ایجاد چارچوبی استاندارد برای مراکز هدایت عملیات اضطراری در دانشگاههای علوم پزشکی ایران و بررسی ابعاد آن میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه یک مقاله تفسیری است که بر اساس جمعآوری اطلاعات مقالات منتشر شده پیرامون چارچوب مراکز هدایت عملیات اضطراری و با تمرکز بر دو چارچوب شناخته شده در جهان شامل چارچوب مرکز هدایت عملیات اضطراری بهداشت عمومی سازمان بهداشت جهانی و راهنمای مراکز هدایت عملیات اضطراری آژانس مدیریت اضطراری فدرال آمریکا، بر اهمیت ایجاد چارچوب استانداردی برای مراکز هدایت عملیات اضطراری در دانشگاههای علوم پزشکی ایران تأکید نموده است.
نتایج: ازآنجاکه مراکز هدایت عملیات اضطراری در مأموریتها، اختیارات و منابع متفاوت هستند، بنابراین چارچوبهای مورداستفاده برای این مراکز در کشورهای مختلف دارای طراحی کاملاً مشابهی نیستند و تا حد زیادی به الزامات حاکمیتی کشورها بستگی دارند.
نتیجهگیری: وجود یک چارچوب استاندارد و منطبق با شرایط و نیازهای کشور برای مراکز هدایت عملیات اضطراری دانشگاههای علوم پزشکی ایران ضروری است و میتواند موجب ارتقا قابلیتهای پاسخ این مراکز در زمان وقوع حوادث و بلایا شود.