جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای نکویی مقدم

محمود نکویی مقدم، سجاد دلاوری، مینا سلاجقه، محمد حسین قربانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از الزامات اداره امور بیمارستان‌ها، به‌عنوان سازمان‌های ﭘیچیده و ﭘر از تعارض، این است که مدیران ارشد و میانی آن شیوه‌های رهبری و استراتژی‌های مدیریت تعارض و میزان تناسب با آن را را به خوبی بشناسند و بر آن اساس یک شیوه صحیح مدیریتی را اعمال نمایند تا در افزایش کارایی و اثربخشی عملکرد در بیمارستان و ارایه خدمات با کیفیت، نقش فعالی ایفا کنند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نمره [1]LPC فیدلر (به‌عنوان مصداقی از سبک رهبری) و راهبردهای مدیریت تعارض (عدم مقابله، راه‌حل گرایی و کنترلی) است.

مواد و روش‌ها: در این پژوهش که به شکل میدانی انجام شده است، برای بررسی سبک رهبری از نمره  LPCفیدلر و برای بررسی راهبرد‌های مدیریت تعارض از پرسشنامه مدیریت تعارض استفاده گردید که پایایی پرسشنامه‌های مذکور با آزمون آلفاکرونباخ به ترتیب برابر با 90/0 و 88/0 به دست آمد. جامعه آماری شامل مدیران، روسا و مسئولین بخش‌ها و واحدهای بیمارستان‌های آموزشی شهر کرمان (81 نفر) تشکیل می‌دهد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، نمونه‌ای 67 نفری انتخاب شد و پرسشنامه در بین آن‌ها توزیع گردید. در نهایت برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های استنباطی کلموگروف اسمیرنف،‌ ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل ماتریس همبستگی استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از پژوهش بیان می‌کند که جامعه مورد بررسی از سبک رهبری رابطه مدار‌تر استفاده می‌کنند و راهبرد‌های مدیریت تعارض مورد استفاده به‌ترتیب عدم مقابله، راه حل گرایی و کنترلی می‌باشد. همچنین مشاهده گردید که بین نمره LPC و راهبردهای عدم مقابله و راه‌حل گرایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و ضریب همبستگی پیرسون به‌ترتیب برابر با 512/0 و 298/0 به‌دست آمد. اما بین نمره LPC و راهبرد کنترلی رابطه منفی ولی معناداری وجود دارد (474/0- =r).

نتیجه‌گیری: بر طبق یافته‌های تحقیق می‌توان بیان کرد که مدیران رابطه‌مدارتر ترجیح می‌دهند از راهبردهای مدیریت تعارض عدم مقابله و راه‌حل گرایی استفاده کنند ولی مدیران وظیفه‌مدار، راهبرد کنترلی را بیشتر ترجیح می‌دهند. با توجه به اینکه راهبرد مدیریت تعارض مورد استفاده، بیشتر عدم مقابله است، توصیه می‌شود که دلایل استفاده از این راهبرد مورد بررسی قرار گیرد و تلاش شود تا افراد دیدگاه‌های متضاد خود را بیان و آزادانه اظهار نظر کنند که منجر به بهبود عملکرد سازمان گردد. اما سبک رهبری رابطه‌مدار در تعاملات بلند مدت سبک مناسبی است که نگهداری و تداوم آن باید مورد توجه قرار گیرد.


محمود نکویی مقدم، آزاده تقوی راد، سعیده حکیمی پور، میلاد شفیعی، غلامرضا گودرزی،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : عصر ما عصر تغییرات و دگرگونی هاست و با توجه به اینکه سازمانها خرده سیستم هایی از نظام جامعه هستند و تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیرند، لذا لازمه همگام شدن با این تحولات محیطی، ایجاد بستر و محیطی مطلوب و مناسب برای بروز افکار تازه ،خلاقیت و نوآوری در سازمانها می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض و خلاقیت کارکنان اداری در بیمارستانهای آموزشی شهر کرمان می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی اطلاعات مورد نیاز با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد و معتبر مدیریت تعارض و خلاقیت از جامعه آماری مشتمل بر دو گروه مدیران اداری و کارکنان اداری و به روش سرشماری جمع آوری گردیده است . برای تجزیه و تحلیل داده‌ها، از نرم‌افزار آماری SPSSاستفاده شده است.
یافته‌ها: باتوجه به این مطالعه رابطه معنی دار و معکوسی بین سبک اجبار مدیران و خلاقیت کارکنان اداری(r=-0.187 , P<0.05) و نیز سبک مذاکره مدیران و خلاقیت کارکنان اداری r‏=-0.155 , P<0.05) (وجود دارد . همچنین رابطه معنی داری بین وضعیت تاهل و میزان تحصیلات با خلاقیت کارکنان اداری قابل مشاهده است . از سوی دیگر رابطه معنی دار بین جنسیت مدیران اداری و سبک اجتناب (04/0=P) بدست آمده، که در نتیجه آن مردان کمتر زنان از از این سبک اجتناب استفاده می کنند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که با کاهش استفاده از سبک اجبار و مذاکره از سوی مدیران در حل تعارضات در بیمارستان ،خلاقیت کارکنان افزایش می یابد.


محمود نکویی مقدم، فرانک بهزادی گودری، حسن کشاورز،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه وهدف: یکی از اهداف اصلی هر سازمانی، دستیابی به موفقیت است. موفقیت‌های چشمگیر دهه اخیر سازمان‌هایی با حداقل امکانات از یک سو و شکست سازمان‌هایی با بهترین توانایی‌های مادی از سوی دیگر، بیانگر نقش قابل توجه عوامل غیر مادی و معنوی در موفقیت آنها بوده است که در این میان فرهنگ سازمانی به عنوان عاملی موثر در عملکرد سازمان تلقی می‌گردد. پژوهش حاضر با هدف یافتن رابطه بین فرهنگ سازمانی و موفقیت سازمانی در بیمارستان های منتخب دولتی استان کرمان صورت گرفته است.
مواد وروش ها: تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بود که به صورت مقطعی در نیمه دوم سال 1388، در بیمارستان های دولتی شهرستان های کرمان، سیرجان و رفسنجان انجام گرفت. برای شناسایی فرهنگ سازمانی از مدل ریچارد دفت و برای تعیین موفقیت سازمانی از مولفه های ناطق استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای شامل 16 سوال در خصوص ابعاد فرهنگ سازمانی و 8 سوال در خصوص موفقیت سازمان بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت.نمونه گیری به روش تصادفی ساده و اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید.اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری شامل آماره های توصیفی(جداول و نمودارهای فراوانی) و آماره های استنباطی(آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن،آزمون کای دو، آزمون t ، آزمون Anova) و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است.
نتایج: از میان انواع فرهنگ های سازمانی حاکم بر جو سازمان ها فرهنگ بروکراتیک با نمره میانگین3/162، غالب ترین فرهنگ حاکم بر جو سازمان ها شناسایی شده و سایر فرهنگ ها به ترتیب نمره میانگین کسب کرده عبارتند از :فرهنگ مشارکتی:2/722، فرهنگ انعطاف پذیری:2/525 و فرهنگ ماموریتی:2/405.مقایسه میانگین شاخص های موفقیت سازمان نشان داد که مولفه انعطاف پذیری با نمره میانگین 2/96 بالاترین مولفه و سایر مولفه ها به ترتیب نمره میانگین کسب کرده عبارتند از: مولفه انسجام :2/885، مولفه سرعت:2/88 و مولفه نوآوری:2/725.در تفکیک داده های تحقیق به دو دسته 1-مراکز تحت پوشش دانشگاههای علوم پزشکی و وزارت بهداشت و2- مراکز تحت پوشش تامین اجتماعی نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی غالب بر بیمارستان های تحت پوشش وزارت بهداشت، فرهنگ بروکراتیک و فرهنگ غالب در بیمارستان های تحت پوشش تامین اجتماعی فرهنگ مشارکتی می باشد.. همچنین میانگین نمره موفقیت سازمانی در بیمارستان‌های تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی به صورت معنی‌داری بالاتر از میانگین نمره موفقیت سازمانی بیمارستان‌های تحت پوشش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود. از نظر ارتباط فرهنگ سازمانی با موفقیت سازمانی تنها فرهنگ مشارکتی همبستگی مثبت با موفقیت سازمانی داشت و در سایر فرهنگ‌ها یا فرض عدم وجود رابطه تایید شد و یا همبستگی منفی حاصل شد.
نتیجه گیری: بیمارستان ها اصلی ترین سازمان های ارائه دهنده خدمت در نظام سلامت و حوزه بهداشت و درمان کشور می باشند، پیاده سازی فرهنگ های مشارکتی و انعطاف پذیری، بیمارستان را در پاسخگویی به نیازهای مراجعین و بیماران افزایش داده و ضمن تامین رضایتمندی مشتریان، در راستای تحقق رسالت اصلی سازمان بیمارستان که ارائه خدمت می باشد، نقش انکار ناپذیری ایفا خواهد کرد.


مهتا محق، ابوالقاسم پوررضا، عباس رحیمی، علی اکبری ساری، محمود نکویی مقدم،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتارهای گروه های مختلف افراد در هنگام مواجهه با بیماری متفاوت است و عومل بسیاری از جمله سن، جنس، وضعیت اقتصادی و اجتماعی بر روی آن تاثیر گذارند. شناسایی الگوهای رفتاری افراد نقش تعیین کننده ای در ارائه خدمات به آنان دارند. این مطالعه سعی دارند الگوهای رفتاری درمان اقلیت مذهبی زرتشتی ساکن در شهرستان یزد که از تعداد بالایی در مقایسه با دیگر شهرستانها برخوردار است را مورد بررسی و شناسایی قرار دهد.
مواد و روش ها:
این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که شکل مقطعی انجام شده است. تعداد 196 نمونه که به شکل تصادفی ساده از محله های زرتشتی نشین انتخاب شده اند وارد پژوهش شدند. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری شد. داده ها با آزمون Chi Square و تست دقیق فیشر با استفاده از نرم افزار Spss.11 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد64.3% افراد مورد مطالعه زن هستند.15.58% افراد مجرد، 76.5% متاهل و 7.7% همسر فوت شده هستند. همچنین یافته ها نشان می دهد 4.1% افراد بی سواد، 17.3% دارای تحصیلات متوسطه، 51.3% دیپلمه و فوق دیپلم، 23.5% لیسانس و 3.6% دارای تحصیلات فوق لیسانی و بالاتر هستند. همچنین 43.4% افراد بیکار و 46.7% کاررمند هستند.همچنین 94.4افراد دارای بیمه درمانی هستند. در این پژوهش متغیر جنس با نوع اقدام به درمان در هنگام بیماری (0.04P = )، محل تولد با دلایل اهمیت ندادن به بیماری (0.03P= ) رابطه معنی دار دارد. همچنین وضعیت تاهل با نوع اقدام به درمان در هنگام بیماری (0.001P<)، میزان تحصیلات با سه متغیر نوع اقدام به درمان در هنگان بیماری(0.01P= )، مراجعه به درمانگر در مراحل مختلف بیماری(0.03P= ) و استفاده از مشاوره گروههای مختلف در هنگام بیماری(0.01P= )، وضعیت اشتغال ( که به دو دسته کارمند و بیکار تقسیم شده) با اولین محل جهت دریافت خدمات(0.001P = ) ، وضعیت اقتصادی فرد با دلایل اهمیت ندادن به بیماری (0.00P= )و تکمیل دوره درمان(0.01P= ) و بیمه درمانی با نوع اقدام به درمان در هنگام بیماری(0.03P=) و استفاده از مشاوره گروه‌های مختلف (0.02P= )رابطه معنی دار دارد.
نتیجه گیری: با توجه به آنکه میزان تحصیلات وضعیت اشتغال و بیمه درمانی با رفتار در جستجوی درمان رابطه معنی دار دارد، افزایش آگاهی و تحصیلات افراد و بهبود شرایط کاری آنان می تواند افراد را به انتخاب رفتار درمانی مناسب تری سوق دهد.


محمود موسی زاده، محمود نکویی مقدم، محمدرضا امیراسماعیلی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران بهانه و علت وجودی برای ایجاد بیمارستان ها هستند. لذا تامین نیازها و برآوردن توقعات آنها، یکی از مهمترین وظایف بیمارستانها می باشد، از این رورضایت بیمار به عنوان ابزاری قابل اعتماد برای بررسی کیفیت مراقبت های انجام شده در دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است. لذا در مقالۀ حاضرمستندات مرتبط با رضایت بیماران در ایران مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از متاآنالیز، میزان رضایت کلی آنها برآورد گردید.
روش کار: مقالات مرتبط با رضایت بیماران با جستجوی کلید واژه های مرتبط در بانک های اطلاعاتی مختلف شناسایی گردید و بعد از اعمال معیارهای ورود به مطالعه، 26مطالعه استخراج گردید. نتایج با استفاده از دستورات متاآنالیز به کمک نرم افزار Stata11 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 14058 بیمار در 26 مطالعه وارد شده به این متاآنالیز مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس مدل اثر تصادفی، درصد رضایت کلی بیماران 5/70 با فاصله اطمینان 6/77-3/63 ولی بر اساس مدل اثر ثابت، درصد رضایت کلی بیماران، 5/82 با فاصله اطمینان 1/83-9/81 برآورد می گردد.
نتیجه گیری: میزان رضایتمندی بیماران در ایران در مقایسه با سایر کشورها در سطح مطلوبی قرار دارد. علاوه بر این میزان رضایت کلی بیماران در سالهای اخیر روند افزایشی داشته است که می توان آن را به اقداماتی چون روش های مختلف بهبود کیفیت، مشتری مداری، تکریم ارباب رجوع قابل انتساب دانست.


محمود نکویی مقدم، آناهیتا بهزادی، خلیل کلوانی، زهرا نادرخواه،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

مقدمه: برندینگ و بازاریابی یکی‌ از نیازهای اساسی‌ هر سازمان برای بقا و بالا بردن کیفیت محصولات و خدمات ارائه ‌شده می‌باشد. امروزه حیطه کاربرد بازاریابی به سازمان‌های بهداشتی و درمانی نیز رسیده و یکی از الزامات مهم برای ارتقای کیفیت خدمات سلامت ارائه شده­ی بیمارستان‌ها می‌باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در بیمارستان‌ می باشد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی­­_تحلیلی بود. نمونه ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، 350 ﻧﻔﺮ از بیماران بیمارستان‌های خصوصی منتخب شهر تهران و کرمان در سال 1399 ﺑﻮد که با روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب ﺷﺪند. اطلاعات نمونه منتخب ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از پرﺳﺸﻨﺎﻣﻪ مطالعه‌ی چاهال و بالا که روایی و پایایی آن محاسبه شد جمع‌آوری ﮔﺮدیﺪ. ﺟﻬﺖ تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از ورژن 14 نرم‌افزار Stata استفاده ﺷﺪ.
نتایج: میانگین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در گروه زنان و نیز گروه تحصیلی کمتر از دیپلم و گروه جراحی بیشتر بود. همچنین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری از نظر جنسیت، نوع بیمه، علت بستری و میزان تحصیلات بین طبقات مختلف، اختلاف معناداری وجود داشت. ابعاد مختلف ارزش برند بیمارستان شامل کیفیت درک شده (در حد متوسط)، وفاداری بیمار (در حد متوسط)، تصویر برندینگ (در حد خوب) و ارزش برند خدمات (در حد خیلی خوب) ارزیابی شدند و میانگین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در حد بالایی قرار داشت.
نتیجه‌گیری: بیمارستان­ها با ارتقا خدمات ارائه شده‌ی خود از طریق ارتقا کیفیت و ارتقا تصویر برندینگ و ارزش برند خدمات، می‌توانند در جهت جذب و حفظ بیماران و نیز ایجاد مزیت رقابتی نسبت به بیمارستان‌های دیگر گام بردارند. نتایج این مطالعه نشان از تاثیر مثبت کیفیت درک شده، وفاداری بیمار، تصویر برند و ارزش برند خدمات بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری دارد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیمارستان می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb