47 نتیجه برای نوع مطالعه: سایر
محمد بافقی زاده، زهرا نجارزاده، مهرداد ایمان زاده،
دوره 13، شماره 0 - ( 1-1393 )
چکیده
زهرا زندش،
دوره 13، شماره 0 - ( 1-1393 )
چکیده
آرزو طاهری، مریم شیرانی، محمد ظهوری،
دوره 13، شماره 0 - ( 1-1393 )
چکیده
سودابه وطن خواه، سجاد فلاح، وحیده واعظی، پریسا اسماعیل بیگی، حمیدرضا رضائیان زاده، محمود بیگلر،
دوره 13، شماره 0 - ( 1-1393 )
چکیده
سيد امید خلیلی فر، بایرام نجاتی زرنقی، محمد بختیاری علی آباد، آمنه ولدخانی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه: امروزه یکی از روش های موثر ارایه خدمات، عقد قرارداد با خارج از سازمان و برونسپاری است.
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر برون سپاری بر عملکرد واحد تغذیه در بیمارستان های مورد مطالعه است.
روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در سال 1392، در دو بیمارستان غیر نظامی و دو بیمارستان نظامی انجام گرفت. 602 بیمار و 930 پرسنل بوسیله نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. گرد آوری داده ها بوسیله پرسشنامه رضایت بیمار و پرسنل از وضعیت تغذیه، چک لیست وضعیت بهداشت آشپزخانه و چک لیست بررسی زمان صرف شده توسط مدیر بیمارستان برای واحد تغذیه انجام شد. هزینه پرسنلی نیز از طریق حسابداری جمع آوری شدند. تحلیل داده ها بوسیله نرم افزار SPSS/19 انجام شد.
یافته ها: رضایت بیماران و پرسنل از خدمات تغذیه بیمارستان تخصصی غیر نظامی بیش از بیمارستان تخصصی نظامی (اختلاف معنی دار 03/0 برای بیماران، 021/0 برای پرسنل) و در بیمارستان جنرال غیر نظامی بیش از بیمارستان جنرال نظامی بود (اختلاف معنی دار 039/0 برای بیماران، 028/0 برای پرسنل). وضعیت بهداشتی آشپزخانه بیمارستان های غیرنظامی بهتر از بیمارستان های نظامی، زمان صرف شده توسط مدیریت برای امور تغذیه بیمارستان تخصصی نظامی 5/1 برابر بیمارستان تخصصی غیرنظامی و در بیمارستان جنرال نظامی 5/6 برابر بیمارستان جنرال غیرنظامی بود. هزینه پرسنلی در واحد تغذیه بیمارستانهای نظامی 5/1 برابر بیش از بیمارستانهای غیرنظامی بود.
نتیجه گیری: با توجه به تاثیر مثبت برون سپاری بر عملکرد واحد تغذیه در بیمارستان ها، پیشنهاد می گردد که این راهبرد در واحد تغذیه بیمارستان های نظامی بکار گرفته شود.
ندا اسدی، زهرا رویانی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف :افسردگی یکی از اختلالات شایع در بیماران تحت درمان با همودیالیز است که روند افزایشی دارد. لذا مطالعه حاضر به منظور تعیین همبستگی حمایت اجتماعی با افسردگی در بیماران تحت درمان با همودیالیز شهر کرمان، انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی بود .182 بیمار تحت درمان با همودیالیز مراجعه کننده به مراکز آموزشی درمانی کرمان با روش سرشماری انتخاب گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک ، پرسشنامه استاندارد سنجش افسردگی بک(BDI) و پرسشنامه حمایت اجتماعی (Enriched Social Support Instrument) ESSI جمع آوری و در محیط نرم افزار SPSS نسخه 17با استفاده از آمار توصیفی ( میانگین و انحراف معیار ) و آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: 1/68% از افراد مورد پژوهش دارای درجاتی از افسردگی بودند. 83% از افراد نیز از حمایت اجتماعی خوبی برخوردار بودند . همچنین، در بررسی ارتباط افسردگی و حمایت اجتماعی، مشخص گردید که ارتباط معکوس معناداری بین افسردگی و حمایت اجتماعی وجود دارد(005/0P=) به طوریکه با افزایش حمایت اجتماعی ، میزان افسردگی کاهش می یافت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که افسردگی در این بیماران شیوع بالایی دارد. به نظر می رسد در بخش های دیالیز به مسائل روانشناختی این بیماران باید توجه ویژه مبذول نمود. پرستاران می توانند با شناسایی افراد پرخطر از نظر دریافت حمایت اجتماعی از بروز افسردگی در این بیماران پیشگیری نمایند.
صدیقه عابدی، رضا خواجوئی،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف:سیستم اطلاعات فیزیوتراپی یکی از سیستمهای اطلاعات بهداشتی است که برای افزایش کارآیی و اثربخشی خدمات این بخش بکارمیرود.مطالعات نشان داده اندکه تعامل کاربران بابرخی ازسیستمهای اطلاعاتی به دلیل مشکلات کاربردپذیری دشوار است. هدف این مطالعه ارزیابی مشکلات تعاملی کاربران با سیستم اطلاعات فیزیوتراپی میباشد.
مواد و روش ها:این مطالعه یک پژوهش توصیفی_مقطعی بود که درآن بااستفاده ازروش ارزیابی هیورستیک مشکلات تعاملی کاربران سیستم اطلاعات فیزیوتراپی مورداستفاده در105 بیمارستان کشورتوسط سه ارزیاب شناسایی، طبقه بندی و تعیین شدت شدند. داده ها با استفاده از یک فرم گردآوری طراحی شده در نرم افزار اکسل گردآوری شدند.
نتایج:در این مطالعه82 مشکل تعاملی منفرد شناسایی گردیدکه بیشترین آنهابا 28% (23n=) مربوط به مغایرت طراحی سیستم با اصول رایج دردنیای واقعی با میانگین شدت بزرگ بود.کمترین آنها مربوط به مشکلات عدم وجود قسمت راهنمایی ومستندسازی وجلوگیری ازخطادرسیستم به ترتیب با میانگین شدت بزرگ و کوچک بودند.
نتیجه گیری:برخی از سیستم هایی که امروزه دربسیاری ازمراکز بهداشتی درمانی مورداستفاده قرارمی گیرند،ازجمله سیستم مورد بررسی دراین مطالعه،دارای مشکلات متعددی میباشندکه تعامل کاربران با آنهارادچارمشکل کرده ومیتواند باعث ایجادخطاوآسیب به بیماران شوند. برای شناسایی ورفع اینگونه مشکلات توصیه می شود ارزیابی کاربردپذیری این سیستم ها به صورت مستمر انجام شود تا باعث افزایش رضایتمندی کاربران، بهبود روندکاری و ارتقا و امنیت بیماران شود.
راضیه بیرانوند، دکتر فربد عبادی فرد آذر، دکتر سارا امامقلی پور، دکتر محمد عرب،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بیمارستانها با چالش کمبود منابع و افزایش هزینه ها مواجه هستند، بنابراین اطلاعات هزینه ای و قیمت تمام شده خدمات بیمارستانی می تواند در تخصیص بهینه منابع، اصلاح بودجه و نرخ تعرفه کارساز باشد. هدف این پژوهش،محاسبه قیمت تمام شده خدمات و درآمد واحد فیزیوتراپی بیمارستان سینا و مقایسه آنها با تعرفه ها،در سال 92 بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت مقطعی و گذشته نگر انجام گرفت. در این مطالعه قیمت تمام شده 13خدمت فیزیوتراپی، با استفاده از روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای بخش فیزیوتراپی بیمارستان سینا تهران در سال 1392 محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها، فرم های مربوط به فهرست هزینه های خدمات فیزیوتراپی و مراکز فعالیت مرتبط بود. همچنین برای برآورد سهم هزینه های سایر بخش ها در خدمات بخش فیزیوتراپی، مبناهای تسهیم متناسب تعیین و سپس با استفاده از روش تسهیم مستقیم، هزینه ها برآورد گردید.
نتایج: قیمت تمام شده اکثر خدمات ارائه شده در این واحد کمتر از تعرفه های سال 92 بود. در کل مجموع هزینه های منتسب به خدمات بخش فیزیوتراپی 794286777 ریال برآورد شد که بیشترین سهم مربوط به هزینه نیروی انسانی (4/48 درصد) و سپس هزینه انرژی و استهلاک تجهیزات بود و این با وابسته به تجهیزات بودن خدمات واحد فیزیوتراپی قابل توجیه است.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که بین قیمت واقعی خدمات واحد مورد مطالعه و تعرفه ها تفاوت وجود دارد، لذا بهتر است برای قیمت گذاری صحیح تر خدمات، از روش های دقیق محاسبه هزینه ها مانند روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت استفاده شود. با توجه به سهم بالای هزینه های پرسنلی و سرمایه ای، توجه ویژه به این منابع، استفاده صحیح و مناسب از آنها و شناسایی و حذف هزینه های هرز، می تواند گام های مؤثری در جهت افزایش کارایی و صرفه جویی در هزینه ها باشد.
میلاد شفیعی، محمدحسین غفوری، فاطمه ابویی، سارا فروتن، محمد عرب،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازه گیری کیفیت، بخصوص در مورد خدمات بیمارستانی امری مهم ولی پیچیده میباشد. روشهای تصمیم گیری چند معیاره(MCDM) جهت دستیابی به این هدف ما را یاری میدهند. هدف مطالعه حاضر شناسایی و وزن دهی شاخصهای سنجش کیفیت و رتبه بندی بخشهای بستری یکی از بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از تکنیکهای تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و تاپسیس(TOPSIS) بود.
مواد و روش ها : این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش مقطعی بود. ابتدا با مروری بر ادبیات و استفاده از نظر خبرگان، شاخصهای کیفیت گزینش شدند. سپس با استفاده از نظر نخبگان و روش تحلیل سلسله مراتبی فازی وزن دهی شاخصها انجام شد. در مرحله نهایی با استفاده از تکنیک تاپسیس و نمونهای 300 نفری از بیماران بستری در بخشهای منتخب بیمارستان مورد نظر، بخشها از نظر کیفیت ارائه خدمت رتبه بندی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه خبرگان و بیماران بود.
نتایج: هشت حیطه اصلی (پاسخگویی، ایمنی و مدیریت بحران، ملموسات، توجه به بیمار، ارتباطات سلامت، شایستگی و حرفه ای بودن، دسترسی، اعتبار و تضمین) برای سنجش کیفیت گزینش شد. از این شاخصها شایستگی دارای بیشترین و توجه به بیمار دارای کمترین الویت بودند. همچنین بخش قلب دارای بالاترین کیفیت و بخش مغز و اعصاب دارای کمترین کیفیت بودند.
نتیجه گیری: انتخاب و استفاده از شاخصهای مناسب کیفیت و وزن دهی آنها و سنجش کیفیت خدمات به شیوهای صحیح و با ابزارهای مناسب، با توجه به نقش بسیار مهم کیفیت خدمات در رضایتمندی بیماران میتواند نقشی اساسی در سیاستهای سلامت ایفا نماید.
دکتر ابراهیم جعفری پویان، طاهره شریفی، دکتر سارا امامقلی پور، دکتر میر سعید یکانی نژاد، سمانه اسماعیلی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتباربخشی بیمارستانی روشی موثر جهت ارزشیابی در نظام سلامت کشورهاست که با هدف بهبود کیفیت خدمات و ارتقاء عملکرد و کارایی آنها انجام می شود. پژوهش حاضر، درصدد تعیین ارتباط بین درجه اعتباربخشی با کارایی فنی بیمارستانها می باشد.
مواد و روش ها: برای محاسبه کارایی فنی شاخص های کلیدی دروندادی و بروندادی بیمارستان شامل مواردی از قبیل نسبت پزشک به تخت، میزان مرگ و میر و عفونت بیمارستانی شناسایی گردید. به منظور نزدیک کردن کارایی فنی به عملکرد بیمارستان، در کنار شاخصهای معمول جهت سنجش کارایی، از شاخص کیفیت خدمات نیز استفاده گردید. برای اندازه گیری کیفیت نمونه ای (554 نفر) از بیماران بیمارستانها به روش تصادفی طبقه ای تحت مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه توسعه یافته کیفیت خدمات بستری، چک لیست استخراج شاخص های عملکردی بود. سپس همبستگی بین نمرات کارایی فنی و درجه اعتباربخشی بیمارستانها با استفاده از نرم افزار DEAP و SPSS بررسی گردید.
نتایج: میانگین کارایی فنی بیمارستان ها 94/0 بدست آمد که نشان دهنده وجود 1/5 درصد ظرفیت افزایش کارایی بیمارستانها بود. میانگین کیفیت در بیمارستانهای تحت مطالعه 4.13 (حداقل 3.9 تا حداکثر 4.3) ارزیابی شد. همبستگی معناداری بین درجه اعتباربخشی و کارایی فنی بیمارستان ها یافت نشد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می گردد در دوره های آتی اعتباربخشی، توجه به کارایی بیمارستانها نیز در سنجه ها گنجانده شود تا اعتباربخشی به اهداف خود، که ارتقاء کارایی یکی از آنهاست، دست یابد. ضمن آنکه بهتر است در محاسبات کارایی بیمارستان، از شاخص هایی که نشانگر بهتری برای عملکرد بیمارستانهاست، نیز استفاده گردد.
دکتر ساناز زرگر بالای جمع، محمد علیمرادنوری، امین دانشور،
دوره 17، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: فرسودگی شغلی ناشی از استرس های دراز مدت است که می تواند باعث کاهش کیفیت آموزش ارائه خدمات شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه فرسودگی شغلی و ابعاد آن با استرس شغلی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1397 شد.
مواد و روش ها::
پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود. نمونه آماری تعداد 137 نفر از اساتید و کارمندان دانشکده های مدیریت و اطلاع رسانی، فناوری ها نوین، توانبخشی ، پرستاری و مامایی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان درسال 1397 بودند که به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای گرداوری داده ها شامل فرم جمعیت شناختی، فرسودگی شغلی Maslach و استرس شغلی OSIPOW بودند.داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 وآمار توصیفی و آزمون های ANOVA و T-test و پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: میزان خستگی عاطفی در سطح کم (2/45 درصد) ، مسخ شخصیت در سطح بالا (2/45 درصد)، ناکارآمدی در سطح بالا (3/75 درصد) و اکثر افراد جامعه نیز دارای استرس طبیعی (8/54 درصد) محاسبه گردید. همچنین با استفاده از آزمون پیرسون رابطه معنادار بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی و ابعادش مشاهده شد ولی تنها بین ناکارآمدی با استرس شغلی رابطه معنادارمشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد هر چه میزان استرس بین کارکنان بیشتر باشد میزان فرسودگی در بین کارکنان نیز بیشتر است. در نتیجه مداخلاتی در جهت کم کردن استرس شغلی و تقویت منابع مقابله با آن می تواند به کاهش فرسودگی شغلی در کارکنان کمک نماید
دکتر سودابه وطن خواه، قاسم رجبی واسوکلایی، دکتر سوگند تورانی، سمیرا رئوفی، سوسن رحیمی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: توسعه بخش گردشگری و به صورت اختصاصی گردشگری سلامت می تواند موجب بهبود سیاست های تولید ناخالص داخلی، بدون نفت شود. در این راستا مطابق با سیاست های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی زیرساخت ایجاد واحد بیماران بین الملل به منظور تسهیل و توسعه گردشگری سلامت در بیمارستان های زیر مجموعه ایجاد شد. این مطالعه با هدف ارزیابی عملکرد واحد بیماران بین الملل بیمارستان های وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران و تاثیر آن ها بر جذب گردشگران پزشکی انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر به صورت مقطعی و در سال 1396 طراحی و انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیمارستان های دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی بود. معیار ورود بیمارستان ها در این مطالعه برخورداری از گواهینامه واحد بیماران بین الملل بود. داده های مطالعه نیز از طریق چک لیست ارزیابی گردشگری سلامت مورد تایید و ابلاغ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از نرم افزار SPSS ویرایش 24 بهره گرفته شد.
نتایج: یافته های پژوهش نشان داد عملکرد کلی واحد های گردشگری سلامت بیمارستان های وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در سطح مطلوب ارزیابی شد(امتیاز 5/87). بیمارستان ها در گروه شاخص هتلینگ بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادند(100/95) و در رعایت شاخص های آیین نامه ای و عملکردی به ترتیب امتیاز 03/87 و 2/81 را کسب نمودند. تحلیل داده ها نشان داد بین بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی تفاوت معنی داری به لحاظ عملکردی وجود نداشت و ایجاد واحد بیماران بین الملل تاثیری بر جذب گردشگران سلامت نداشت.
نتیجه گیری: با عنایت به هدف و رسالت واحد های بین الملل در جهت تسهیل ارائه خدمات با کیفیت و رضایت بخش، پیشنهاد می شود سازوکار های مدیریتی و نظارتی در جهت اجرای کامل استاندارد ها نظیر پذیرش بیماران، پیگیری پس از درمان در کشور مبدا، توسعه سیاست های بازاریابی بیمارستان در دستور کار قرار گیرد تا زمینه جذب بیماران بین الملل و افزایش در آمد بیمارستانی فراهم شود.
محسن قنواتی نژاد، مهدیه توکلی، دکتر محمدمهدی سپهری،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه با افزایش تقاضای درمان، بیماران با کمک اینترنت اشیا مراقبت و پایش میشوند. فناوریهای پایش جسمی بیمار در محیط اینترنت اشیا شامل اندازهگیری ضربان قلب، فشارخون، قند خون و دیگر علائم حیاتی هستند. هدف مقاله، ارائه مدل خوشهبندی فناوریهای مذکور با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی است تا مناسبترین فناوری، طبق نیازها و ویژگیهای کاربر انتخاب شود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، مروری و از منظر نتیجه کاربردی میباشد. دادهها شامل شش مشخصه منحصربهفرد 60 فناوری منتخب، شامل کاربرد، قیمت، نحوه اتصال، منبع تغذیه، مکان استفاده و نوع استفاده میباشد که از سایتهای توسعه و تبلیغات فناوریها و همچنین بررسی مقالات مرتبط استخراج شده است. روش تجزیهوتحلیل دادهها، تکنیک خوشهبندی و الگوریتم K-medoids است. همچنین برای شناسایی مؤثرترین مشخصهها، از الگوریتم جنگل تصادفی استفاده شده است.
یافتهها: مدل ارائه شده، با در نظر گرفتن مشخصههای انتخاب شده کاربر به عنوان ورودی، خوشهای از فناوریها را به عنوان خروجی مدل ارائه میدهد. مطابق با الگوریتم، دادهها در بهترین حالت در چهار دسته خوشهبندی شدند. شاخص سیلوئت برای چهار خوشه، مقدار 45/0 شده است که اعتبار مدل را نشان میدهد. با اجرای الگوریتم جنگل تصادفی، نوع کاربرد و پس از آن قیمت، بیشترین تاثیر را در خوشهبندی داشتهاند.
نتیجهگیری: توسط مدل پیشنهادی پژوهش، بیماران یا کاربران میتوانند مناسبترین فناوری را بر حسب نوع بیماری و دیگر ویژگیهای موثر همچون قیمت، بیابند و به این ترتیب با پایش جسمی درست و لحظهبهلحظه، آمار پیشروی بیماریها کمتر و پیشگیری آنها بهتر انجام گیرد
وحید علی پور، عزیز رضا پور، ابراهیم حسن زاده، سعید باقری، محمد رضا شیخی چمان، یعقوب یوسفی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
ابراهیم جعفری پویان، ریاض علائی کلجاهی، فرهاد حبیبی، شیوا طلوعی رخشان،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه: تنوع موجود در واژگان به کار رفته جهت معرفی واحد های عملی رشته مدیریت خدمات بهداشتی درمانی منجر به ایجاد چندگانگی در نحوه اجرای واحد های عملی این رشته شده است. توجه کافی به تفاوت ها، اشتراکات موجود بین واژگان مختلف موجود در ادبیات علمی همچنین الزامات هر کدام می تواند دید بهتری به اساتید و سیاستگذران جهت آموزش بهتر دانشجویان این رشته بیانجامد. بدین منظور، مروری بر عناوین واحد های عملی رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی در دانشگاه های معتبر دنیا انجام گرفت.
روش کار: دانشگاه های مختلفی در اقصی نقاط جهان مورد بررسی قرار گرفتند. از بین 50 دانشگاه بررسی شده در نقاط مختلف جهان در زمینه دوره های عملی رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی (سلامت) با تنوع گسترده ای از اصطلاحات و واژگان مربوط به این لغات مواجه شدیم. از این رو، سعی شد تا دسته بندی مناسبی ارائه گردد تا دانشجویان و متخصصین این رشته، دید خوبی نسبت به این نامگذاری ها پیدا کند.
یافته ها: عناوین “Practicum”،“Capstone”، “Residency”، “Internship” رایج ترین اصطلاحات به کار رفته برای نامگذاری دوره های عملی این رشته بودند. همچنین، اصطلاحاتی چون " Field training "، " Assistanceship "و" Field practicum" نیز در بین ادبیات موضوع در برخی از موارد دیده شد.
نتیجه گیری: در نهایت، تناسب دوره با شرایط حاکم نظام آموزشی- سلامتی کشور، تعیین دقیق اهداف دوره، وظایف هر کدام از طرفین (دانشجو، ناظر میدانی، ناظر دانشگاهی)، استاندارد های رفتاری، معیارهای شفاف ارزشیابی، درگیر کردن دانشجو با نیاز های واقعی بایستی در حین طراحی دوره به خوبی مورد توجه قرار گیرند.
شیما خسروی، ملیکه بهشتی فر، امین نیک پور،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هد ف: تغییر و نوآوری برای کسب مزیت رقابتی در نظام سلامت منجر به تداوم و استمرار فعالیت سازمانها در حوزه بهداشت و درمان خواهد شد؛ بنابراین جهتگیری کارآفرینانه مدیران برای پیشبرد اهداف سازمانی در صنعت متلاطم بهداشت و درمان از الزامات اهداف اجرایی مدیران سرمایه انسانی است.
مواد و روشها: در این مطالعه با مصاحبههای نیمه ساختاریافته به شناسایی پیش برندهها و مداخلهگرها در عامل کارآفرینی سازمانی جهت طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی کارآفرینانه پرداخته و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. جامعه پژوهش را مدیران پایه و میانی در حوزه سلامت تشکیل میدهند که از این میان 20 نفر با روش نمونهگیری گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که سازمانها در حوزه بهداشت و درمان با تأثیرپذیری از سوی سه عامل مدیران، کارکنان و محیط سازمان، متغیر کارآفرینی سازمانی را در مدیریت سرمایه انسانی تحتالشعاع قرار میدهند. در خصوص مداخلهگرها یا موانع، عامل کارکنان و در خصوص پیش برندهها عامل مدیران، بیشترین تعداد کدها (واحد معنا) را به لحاظ فراوانی به خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری: مدیران سرمایه انسانی در حوزه سلامت با ایجاد زمینه لازم در تقویت عوامل پیش برنده و فائق آمدن بر عوامل مداخلهگر کارآفرینی سازمانی در جزءبهجزء فرآیندها و راهبردهای مدیریتی خود، عملکرد مطلوب کارکنان صف و ستاد را قوام بخشیده و بهتبع آن نقش بسزایی در تأمین سلامت آحاد جامعه ایفا مینمایند.
ابراهیم جعفری پویان، مریم بابایی آقبلاغ، فرنوش عزیزی، آیدا اصغری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
مدیریت یکی از ارکان مهم در جهت دستیابی به اهداف نظام سلامت است که همانند سایر حوزهها نیازمند افرادی متخصص است. ایجاد یک ساختار کارآمد برای شناسایی، بهکارگیری، آموزش، ارتقا، نظارت و ارزشیابی عملکرد مدیران میتواند به تخصصی شدن مدیریت در این حوزه کمک نماید و تا حدود زیادی از روندهای انتخاب غیرتخصصی و اعمال سلیقه شخصی جلوگیری کند. مدیران حوزه سلامت به فراخور سطح مدیریتی که در آن ایفای نقش میکنند باید شایستگیها و ویژگیهای مناسب آن سطح را داشته باشند و این مهم از طریق نظاممند شدن فرایندها حاصل میشود. کشورهای پیشرو در حوزه سلامت دارای ساختارهای میباشند که افرادی متخصص در حوزه مدیریت به صورت سیستمی در جایگاه مدیریت قرار گرفته و به سطوح بالاتر ارتقا مییابند. هر جامعهای میتواند از تجارب کشورهای پیشرو استفاده کرده و متناسب با بستر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود، ساختار مناسب نظام سلامت خود را طراحی نماید تا به اهداف نظام سلامت دست یابد.
مرضیه نجفی، مرتضی نظری، حجت رحمانی، قاسم رجبی وسکولایی، بهروز پورآقا، سیما فیض اله زاده، رویا رجایی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از چالش های اصلی مدیریت منابع انسانی در بیمارستان ها توزیع مناسب پرستاران که لازمه ارتقای کارایی و کیفیت خدمات سلامت است می باشد. در این مطالعه به مرور و مقایسه تخصیص پرستار به ازای تخت در ایران و سایر کشورها می پردازیم تا شاید با ترسیم وضعیت موجود راهنمایی برای سیاستگذاران نظام سلامت در برنامه ریزی های نیروی انسانی فراهم شود.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت مرور حیطه ای در سال 1399 با هدف مقایسه استانداردهای توزیع پرستار به تخت/بخش در در مطالعات منتخب انجام شد. جستجو با کلیدواژه های مرتبط در پایگاه داده های"Scopus" ,"Web of Science", "PubMed" و بدون محدودیت زمانی انجام شد.
نتایج: توزیع نیروی پرستاری به ازای تخت در کشورهای استرالیا، انگلستان، ایرلند شمالی، ولز، اسرائیل، امریکا، ایالت کالیفرنیا، پنسیلوانیا و نیوجرسی گزارش شد. در ایران، نرخ پرستار به تخت ویژه اندکی بالاتر از میانگین و نسبت پرستار به تخت عادی و اورژانس کمتر از میانگین سایر کشورهای منتخب بود.
نتیجه گیری: توزیع پرستاران در ایران به طور کلی پایینتر از میانگین سایر کشورها بود و این نسبت در برخی از بخش ها کمتر و در برخی از بخش ها بیشتر از میانگین بود. توصیه می شود جذب و بازتوزیع مناسب نیرو در بخش های مختلف با الگوبرداری از روند توزیع نیروی انسانی از کشورهای موفق انجام شود.
محمد ضیا الدینی، محمد صادق ابوالحسنی، محمد زارع زاده، الهه سالاری خواه، هما خزاعی، فرزانه قربانی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به ابعاد قلدری سازمانی و زمینه ایجاد آن در اورژانس بیمارستان و کاهش کیفیت مراقبت از بیماران و افزایش نارضایتی از خدمات دریافتی و محدود بودن مطالعات پژوهشی در این حوزه، پژوهش در بخش اورژانس یک بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی یزد انجام شد.
مواد و روشها: برای انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. خبرگان شامل 30 نفر از پزشکان، سرپرستاران و پرستارانی بودهاند که یا در اورژانس یک بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی یزد در حال فعالیت بودهاند یا سابقه خدمت در این بخش را داشتهاند که به صورت مصاحبه عوامل مؤثر بر کاهش قلدری در محیط اورژانس از آنان پرسش و پس از استخراج این عوامل مجدد جهت امتیازدهی به آنان بازگردانده تا تأثیرات این عوامل بر هم از نظر آنان سنجیده و با نرمافزار MATLAB تحلیل نهایی انجام گردید.
نتایج: نتایج نشان میدهد که بیشترین تأثیر در کاهش قلدری مربوط به «آموزش کافی به پرسنل جهت برقراری ارتباط» و «برخورد مناسب و سعهصدر در مواجه با مراجعین» (با قدرت نفوذ 5) و کمترین تأثیر مربوط به «ایجاد فضای رفاهی مناسب» و «انجام تریاژ مناسب» (با قدرت نفوذ 1) میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به اثرات مخرب در پی قلدری ایجاد سازوکارهای مناسب جهت کاهش این پدیده که در این تحقیق نشان داده شده و استفاده از عواملی که توسط خود افراد درگیر با قلدری شناسایی شده میتواند این پدیده را که در محیط اورژانس بیمارستان به کرات پیش میآید را کاهش داد.
عاطفه تشت زر، ملیکه بهشتی فر، رضا زارع، امین نیک پور،
دوره 22، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، اعتبارسنجی مدل تکاملگرایی سازمانی در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بوشهر است.
مواد و روشها: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کمی با رویکرد مدلسازی ساختاری بود. جامعۀ آماری در این بخش از پژوهش، شامل کلیه مدیران، معاونان و کارشناسان موضوعی مورد مطالعه در بیمارستانهای بوشهر میباشد که تعداد آنها 130 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 100 نفر تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای ساده، انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. سؤالات و گویههای پرسشنامه با استفاده از ادبیات پژوهش، مبانی نظری و نتایج حاصل از مطالعه کیفی تدوین گردید که روایی صوری و محتوایی آن با نظر متخصصان تائید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 976/0 بهدست آمد. دادهها با روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار SMART PLS تحلیل شدند.
نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد مدل ساختاری تکاملگرایی سازمانی دارای 43 زیر مؤلفه در شش مؤلفه شرایط علی، زمینهای، واسطهای، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها از برازش مناسبی برخوردار است و تمامی متغیرهای بهدست آمده میتوانند در طراحی مدل نهایی مورد توجه باشند. نتایج حاکی از آن بود که شرایط علّی، شرایط زمینهای، عوامل مداخلهگر و پیامدها در مدل تکاملگرایی سازمانی در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بوشهر معنادار شدند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد مدل تکاملگرایی سازمانی در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بوشهر دارای اعتبار است.