291 نتیجه برای بیمار
نادر مرکزی مقدم، ساناز زرگر بالای جمع، زانیار قادری، احسان توفیقی،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در بین بخشهای بیمارستان، تالار جراحی سهم قابلتوجهی از هزینه و درآمد بیمارستان را به خود اختصاص میدهد. زمانبندی تالار جراحی در افزایش بهرهوری اتاقهای عمل اهمیت بسزایی دارد و پژوهش حاضر با هدف بهینهسازی زمانبندی تالار جراحی بر پایه مدل شبیهسازی پیشامد گسسته انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش بهصورت مقطعی در تابستان 97 در تالار جراحی یکی از بیمارستانهای شهر تهران انجام پذیرفت. با ورود افراد به تالار جراحی، اطلاعات آنها اعم از علت و بیماری که موجب جراحیشده، نوع عمل جراحی (انتخابی یا اورژانسی)، مدتزمان حضور هر بیمار در تالار جراحی با جزئیات زمانی ثبت گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با نرمافزار SPSS، و شبیهسازی سیستم درمانی با نرمافزار Arena انجام پذیرفت.
نتایج: با تجزیهوتحلیل اطلاعات ورودی مربوط به 625 بیمار در طول سه ماه، بیش از 60 درصد مراجعین را آقایان تشکیل دادند. متوسط زمان انتظار افراد در تالار جراحی 35 دقیقه بود. اولین ورود افراد به تالار جراحی در مورد بیماران انتخابی، در ساعت 7:10 صبح و آخرین ورود در ساعت 17:00 بود. از هشت سناریو مطرحشده، دو سناریوی اصلاح نرخ ورود (توزیع ورود به بعدازظهر) و سناریوی ترکیبی (اصلاح صف به بعدازظهر و اضافه کردن بیمار بر) بیشترین کاهش زمان انتظار را به همراه داشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تغییر توزیع ورود بیماران به ساعتهایی که بار ورودی کمتری دارد، میتواند مدتزمان انتظار بیماران را کاهش داده و بهرهوری تالار جراحی را افزایش دهد.
علی اکبری ساری، فرهاد حبیبی، بهمن خسروی، پژمان حموزاده، مانی یوسف وند،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی عملکرد و ارزشیابی کیفیت خدمات ارائهشده موجب تحقق اهداف سازمانی و ارتقاء سطح توانایی کارکنان میشود. این مطالعه به منظور تدوین پرسشنامه جامع ارزیابی عملکرد اورژانسهای بیمارستانی به انجام رسید.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مطالعات کاربردی است که در پنج مرحله شامل شناسایی استانداردها و شاخصهای کلیدی ارزشیابی اورژانسها؛ تهیه نسخه پیشنویس پرسشنامه؛ اجماع خبرگان و تهیه نسخه نهایی پرسشنامه؛ سازگاری درونی پرسشنامه و تکرارپذیری پرسشنامه انجام شد. جهت بررسی روایی، سازگاری درونی و تکرارپذیری پرسشنامه، به ترتیب از روشهای روایی محتوایی، ضریب آلفای کرونباخ و باز آزمون استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار Excel و SPSS تجزیهوتحلیل گردید.
نتایج: پرسشنامه نهایی با 105 سؤال و در 8 حیطه؛ شامل مدیریت و رهبری (15)؛ منابع انسانی (22)؛ فضا و تسهیلات فیزیکی (18)؛ دارو و تجهیزات پزشکی (6)؛ دستورالعملها و خطمشیها (17)؛ بیمار محوری (10)؛ ثبت مستندات در پرونده بیمار (5) و شاخصهای زمانی در اورژانس (12) تدوین شد. نتایج نشان داد که پرسشنامه نهایی پایا (89/0) و تکرارپذیر (98/0=ICC) میباشد.
نتیجهگیری: پرسشنامه ارزیابی عملکرد اورژانسهای بیمارستانی، ابزاری روا و پایا است و میتواند برای ارزیابی عملکرد اورژانسهای بیمارستانی کشور مورد استفاده قرار گیرد.
فرهاد لطفی، عرفان خوارزمی، محسن بیاتی، هاجر علی پور، سعید لوحی وش، علی جاجرمی زاده،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تخمین تابع هزینه ابزاری مناسب در راستای تخصیص بهینه منابع در بیمارستانهاست. مطالعه حاضر با هدف برآورد تابع هزینه بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.
مواد و روشها: در مطالعه مقطعی حاضر دادههای مربوط به منابع، هزینهها و اطلاعات تولید 28 بیمارستان بصورت ماهانه از سال 1394 تا 1395 از سامانه اطلاعات بیمارستانی استخراج شد. برای برآورد تابع هزینه، از مدل کاب-داگلاس و روشهای اقتصادسنجی دادههای پانل استفاده شد. تحلیل دادهها با نرمافزار STATA14 انجام شد.
نتایج: کشش هزینه بیمارستانها نسبت به پذیرش بستری و سرپایی در بیمارستانهای بزرگ به ترتیب 0.555، 0.058 و در بیمارستانهای کوچک به ترتیب 0.769 و 0.099 (P<0.01) بود. در میان منابع بیشترین تأثیرگذاری بر هزینه کل بیمارستانها مربوط به هزینه سرانه پزشک با ضریب 0.175 در بیمارستانهای بزرگ و با ضریب 0.481 در بیمارستانهای کوچک (P<0.01) بود. هزینه متوسط معادل 3640648 و هزینه نهایی برابر با 2654802 تومان بود. شاخص صرفههای ناشی از مقیاس در بیمارستانهای کوچک 868/0، در بیمارستانهای بزرگ 613/0 و درکل بیمارستانها 729/0 برآورد شد. تعداد تخت فعال، طول مدت اقامت و همچنین آموزشی بودن بیمارستان تأثیر مثبتی (P<0.01) بر هزینه بیمارستانها داشت.
نتیجهگیری: جهت کاهش هزینه بیمارستانها مدیریت مؤثرترین عوامل ایجادکننده هزینه شامل هزینههای پزشکان و دارو کمککننده خواهد بود. همچنین بیمارستانها جهت رسیدن به نقطه بهینه تولید باید با ظرفیتها و منابع تولیدی موجود خدمات بیشتری ارائه دهند.
محمدحسین رونقی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: انقلاب صنعتی چهارم شامل ترکیب دستگاههای شبکه با روشهای رایانش ابری، تحلیل داده های بزرگ و هوش مصنوعی است که باعث میشود چنین زیرساختی، هوشمند نامیده شود. در یک بیمارستان هوشمند، همه وسایل و دستگاهها به گونه ای طراحی شده اند که به هم متصل شوند و یکپارچه شوند تا در نهایت مراقبتهای بهتری از بیمار صورت پذیرد و باعث افزایش کارایی و کاهش اتلاف وقت شوند. از همین رو هدف این پژوهش شناسایی مولفههای یک بیمارستان هوشمند بر اساس فناوریهای تحولآفرین صنعت 0/4 بود.
مواد و روشها: این پژوهش کیفی در دو مرحله در زمستان 1398 انجام شده است. در مرحله اول مولفههای مربوط به بیمارستان هوشمند از مطالعات پیشین شناسایی گردید. در مرحله دوم بر اساس روش دلفی نظر خبرگان در خصوص مولفهها و مدل مفهومی ارزیابی شد. کمیته خبرگان پژوهش شامل 15 نفر از متخصصان فعال فناوری اطلاعات در حوزه پزشکی بر اساس نمونه گیری هدفمند بودند.
یافتهها: بر اساس یافتههای این پژوهش مولفه های بیمارستان هوشمند شامل هشت فناوری: اینترنت اشیا، رباتیک، زنجیره بلوک، رایانش ابری، کلان داده، واقعیت مجازی و افزوده، تولید افزایشی و هوش مصنوعی بود.
نتیجه گیری: مدیران بیمارستانها با توجه به مولفههای بیمارستان هوشمند باید درصدد تجهیز سازمان خود باشند و کلیه فرایندها و تجهیزات را با فناوریهای تحولآفرین منطبق سازند. با توجه به وجود تحریم ها سرمایه گذاری در سازمانهای دانش بنیان داخلی و فعال در زمینه فناوریهای نوین و ایجاد اتحاد استراتژیک با آنها می تواند راهکار مناسبی برای سیاستگزاران نظام سلامت باشد.
الهام رمضان پور، حجت رحمانی، مهدی رعدآبادی، قاسم رجبی واسوکلایی، ندا رشیدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اتاق عمل یکی از پیچیدهترین محیطهای کاری بوده که از مجموعه تجهیزات وسیع الکتریکی، گازی و اشعه تشکیل شده و بیشتر مستعد وقوع حادثه میباشد. بنابراین رعایت نکات ایمنی در این بخش حائز اهمیت میباشد. پژوهش حاضر با هدف، بررسی میزان رعایت استاندارد ایمنی در اتاق عملهای بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سال 1398 انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی بود که به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمام اتاق عملهای بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران بود. ابزار مورداستفاده چکلیست بوده که توسط پژوهشگران با مشاهده و مصاحبه در محل تکمیل گردیده است. استاندارهای ایمنی از نظر فضای فیزیکی اتاق عمل، ایمنی مقابله با آتشسوزی، ایمنی کارکنان، ایمنی بیمار و کنترل عفونت بررسی شده است. دادهها با SPSS نسخه 21 تحلیل شدند.
نتایج: اتاق عملهای بیمارستانهای تابعه دانشگاه از نظر ایمنی کلی 10/80 درصد ایمن بودند. حیطه ایمنی بیمار با 34/83 درصد کمترین فاصله با استانداردها و حیطه ایمنی کنترل عفونت با 24/74 درصد بیشترین فاصله را با استانداردها داشت. بیشترین و کمترین امتیاز رعایت استاندارد ایمنی مربوط به اتاق عمل بیمارستان شماره (2) و (1) بود.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها اتاق عملهای بیمارستانهای مورد مطالعه در رعایت استانداردهای ایمنی بهطورکلی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. با این حال لزوم توجه به حوزههای مشکلدار در خصوص افزایش ضریب اطمینان ایمنی برای کارکنان و بیماران در اتاق عمل اهمیت بسزایی دارد، لذا انجام اقدامات اصلاحی مناسب در جهت تأمین ایمنی کامل اتاق عملها از نظر تمام مؤلفهها بایستی موردتوجه قرار گیرد.
فاطمه خزاعی، حسن میرزاحسینی، مصطفی نوکنی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: همودیالیز یکی از درمان های موثر جایگزینی عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه است، بهرهمندی از این روش، در کنار افزایش طول عمر؛ میتواند کیفیت زندگی دریافتکنندگان این نوع خدمت را تهدید نماید. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه کنونی کاربردی و نیمه آزمایشی بوده و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل طراحی و پیادهسازی گردید. کلیه بیماران سرپایی تحت درمان با دستگاه دیالیز در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، در سال 97-1398 جامعه آماری مطالعه را تشکیل میدادند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با بیماران کلیوی بود، پس از اجرای پروتکل درمانی توسط تیم پژوهش طی هشت جلسه 90 دقیقهای در گروه مداخله، تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss نسخه 24 صورت پذیرفت.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد پروتکل درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر تمامی ابعاد کیفیت زندگی تأثیر داشته و منجر به افزایش نمره میانگین نسبت به پیشآزمون شده است. همچنین؛ تفاوت معناداری بین گروهها، هم در بعد عمومی و هم در بعد اختصاصی کیفیت زندگی بیماران دیالیزی وجود دارد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان بیان کرد که روش طرحواره درمانی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی مؤثر بوده و میتوان بهعنوان یک مداخله مؤثر در بهبود کیفیت زندگی بیماران به کار گرفته شود
سید محمود میراکبری، مریم اوشک سرایی، مریم دانشمند مهر، حسین عموزاد خلیلی، سید علی مجیدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سـاختمانهـای بیمارستانی و مراکز پزشکی درمانی از جمله ساختمانهایی میباشند که هـرسـاله تعـداد زیـادی از آنها دچار آتشسوزی میگردند. امـروزه ایمنی حریق یکـی از بزرگترین چـالشهـای پـیشروی طراحان و کاربران بخشهای درمـانی مـیباشـد. با توجه به این موضوع، این پژوهش به دنبال این موضوع خواهد بود که با مرور مطالعات مرتبط در داخل و خارج کشور بتواند الگوی جامعی را در خصوص حریق در بیمارستانها مشخص نماید.
مواد و روش کار: این پژوهش شامل یک مطالعه مروری جامع از مطالعات صورت گرفته در ایران و جهان در حوزه حریق در بیمارستانها میباشد، در همین راستا، پایگاههای الکترونیکی قابل دسترس در کشور نظیر پابمد، اسکوپوس و گوگل پژوهشگر با یک راهبرد جستجوی مدون مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: 14 مطالعه بدست آمد که در نهایت نتایج بهدستآمده از مطالعات وارد شده بهصورت کیفی از طریق سنتز تماتیک شامل تمهای اصلی که عبارت بودند از بخشها و الگوهای تقسیمبندی ساختمان بیمارستانی دارای اهمیت در حوزه حریق، الگوهای خروج اضطراری، مصالح و وضعیت ساختمانی و تجهیزات و مواد مصرفی قابل اشتعال در بیمارستانها و تجهیزات مناسب مبارزه با حریق، مورد تحلیل قرار گرفتند.
نتیجهگیری: برای ایمنسازی بیمارستانها از حریق و آتشسوزی جهت حفظ جان پرسنل و بیماران باید به نکاتی از جمله خطرات تجهیزات درمانی بکار گرفته شده و مواد قابل اشتعال مصرفی و همچنین انواع تجهیزات مبارزه با آتشسوزی بکار گرفته شده در ساختمان بیمارستان و مباحث معماری ایمنی در خصوص میزان مقاومت در مقابل حریق سازه و سقفها و دربها و دیوارها و پلکان خروج اضطراری تواما با هم در نظر گرفته شود.
افسانه خادمی جلگه نژاد، رضا احمدی کهنعلی، علی حیرانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سناریونگاری یکی از مهمترین روشهای آیندهپژوهی در شرایط نامطمئن و پیچیده است. تابآوری زنجیره تامین بیمارستان نیز به دلیل پیچیدگی در روابط و مواجهه با شرایط غیرمنتظره نیازمند درک وقایع در آینده است. هدف از مقاله حاضر، تدوین سناریوهای پیشروی آینده تابآوری زنجیره تأمین بیمارستان است.
مواد و روشها: این پژوهش دومین مرحله از پژوهشی با رویکرد آمیخته است و در زمرهی سناریوهای هنجاری و مکتب منطق شهودی است. مشارکتکنندگان در این پژوهش به روش هدفمند و از میان خبرگان دو بیمارستان انتخاب شدند. در فاز اول برای تعیین عدم قطعیتهای بحرانی از پرسشنامه تأثیر و عدم قطعیت و نمودار تأثیر- عدم قطعیت استفاده شد. در فاز دوم نیز پس از تشکیل تیم سناریو، با استفاده از دیاگرام تأثیر، روابط علت و معلولی متغیرها بر اساس ماتریس سناریو تعیین گردید.
نتایج: محرکهای تابآوری زنجیره تأمین بیمارستان در 14 مقوله اصلی خوشهبندی شدند و نتایج حاصل از نمودار تأثیر-عدمقطعیت نشان داد که «فرهنگ مردم» و «ماهیت حادثه» به عنوان عدمقطعیتهای بحرانی در تدوین سناریو نقش بیشتری دارند برای این دو عامل چهار سناریو بر اساس نظر خبرگان ایجاد و داستان آنها نوشته شد.
نتیجهگیری: چهار سناریوی «سازگار»، «آشفته»، «ازهمگسیخته» و «مبارز»، بر مبنای بحرانیترین محرکهای در زمینۀ تابآوری زنجیرۀ تأمین بیمارستان تدوین شد. بهرهگیری از ویژگی الهامبخش این سناریوها، میتواند به مدیران حوزه سلامت و مدیریت بحران کمک کند تا آمادگی لازم برای مواجهه با بحران را کسب نمایند. روش سناریونگاری منطق شهودی، میتواند برای آیندهپژوهی در سایر حوزههای نظام سلامت مورد استفاده قرار گیرد.
ایروان مسعودی اصل، مسعود ابوالحلاج، مقداد راحتی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمارستان بزرگترین و مهمترین واحد نظام سلامت، بیشترین سهم هزینهها را به خود اختصاص داده، بطوریکه دولتها نمیتوانند همه هزینههای آن را تأمین کنند، لذا انجام اصلاحات به منظور تامین مالی اجتنابناپذیر است. در این راستا پژوهشگران به تبیین عوامل زمینهای موثر در سیاستگذاری تامین مالی و دستورگذاری آن پرداختهاند.
مواد و روشها: مطالعه حاضر توصیفی که بصورت کیفی و کمی در سال 1397 انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان بخش سلامت، بازارسرمایه و سازمان تامین اجتماعی بود. از روش هدفمند برای نمونهگیری استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها فیش کارتها و پرسشنامه نیمهساختاریافته برای انجام مصاحبه با خبرگان بود. برای تحلیل مصاحبهها از نرم افزار MAXQDA,11 و برای معتبرسازی از تکنیک دلفی استفاده گردید. برای تحلیل سیاستگذاری و دستورگذاری از مدلهای والت گیلسون و کینگدان استفاده گردید.
نتایج: عوامل زمینهای در سیاستگذاری و دستورگذاری تامین مالی بیمارستانها از بازار سرمایه، عوامل کلان(حاکمیتی و قانونی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی) و عوامل خرد (تولیتی، تامین مالی و فنی) میباشند. جریان مشکل بیمارستانها که عمدهترین آن تامین مالی است، جریان سیاستی که شامل اجرای مدلهای مشارکت بخش دولتی خصوصی است و جریان سیاسی که با تحریمها شروع شد، پنجره فرصتی را برای تامین مالی از بازار سرمایه میگشاید.
نتیجهگیری: با وجود اسناد بالادستی و برنامههای توسعه که اجازه خصوصیسازی سازمانهای دولتی را میدهد، بیمارستانها میتوانند بغیر از بودجه دولت و درآمدهای اختصاصی، از استراتژی تامین مالی بخش خصوصی استفاده نمایند، که در این میان بازار سرمایه با توجه به ویژگیهای آن مانند تامین مالی آسان و ارزان قیمت، شفافیت و پاسخگو بودن استراتژی مناسبی میباشد.
سارا کرمی پارسا، لیلا نظری منش، محمود محمودی مجد آبادی فراهانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت کیفیت خدمات بیمارستانها در جهت استفاده بهینه از منابع موجود بر مدیران پوشیده نیست. این مسئله به ویژه در بخش زایمان به سبب دانسیته بالای بار مراجعات حائز اهمیت میباشد. از رویکردهای نوین بهبود خدمات بخش زایمان در کشور، اجرای LDR (Labor, Delivery, Recovery) می باشد. مطالعه با هدف ارزیابی اثربخشی سیستم LDR بر شاخصهای کیفیت خدمات بخش زایمان دو بیمارستان منتخب قم اجرا گردید.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ زمان مقطعی بود که طی آن بهصورت مورد شاهدی، به مقایسه شاخصهای کیفیت خدمات یک بیمارستان دارای سیستم LDR با یک بیمارستان فاقد سیستم LDR پرداخته شد. دادهها با پرسشنامه استاندارد با نمونهگیری پواسون جمعآوری و با نرمافزار SPSS آنالیز گردید.
نتایج: بین دو بیمارستان به جز اجرای سیستم LDR، تمایز عمده دیگری وجود ندارد. بین اجرای LDR در بخش زایمان با شاخصهای کیفیت کلی خدمات (3 در مقابل 2.5) و نیز شاخصهای کیفی دروندادی، فرایندی و بروندادی ارتباط معنیداری مشاهده نشد اما اجرای LDR بر برخی از آیتمهای این شاخصها اثر معنیدار داشته است (سطح معنیداری=0.05).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، اجرای LDR بر کیفیت کلی خدمات اثر معنیدار نداشته اما بر زیرمولفههای این شاخصها اثرگذار است و رضایتمندی مادران در بسیاری از زمینهها در بیمارستان دارای LDR بالاتر بود اما مادران از هزینه تحمیل شده در بیمارستان دارای LDR رضایت پایینتری داشتند. لذا به نظر میرسد، لزوم سیاستگذاری مناسب مدیران جهت کنترل هزینههای دریافتی مربوط به اجرای این سیستم روشن است.
ابراهیم جعفری پویان، حجت رحمانی، محمد امین میرشکاری،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی چالشهای دفاتر بهبود کیفیت در برنامهریزی کیفیت خدمات بیمارستان و تلاش برای ارائه راهکار مناسب حل مشکلات این دفاتر علاوه بر تقویت دفاتر به افزایش کیفیت خدمات بالینی و غیر بالینی بیمارستان نیز کمک مینماید. این پژوهش با هدف بررسی چالشهای دفاتر بهبود کیفیت بیمارستانها و ارائه راهکار مناسب آنها انجام شده است.
مواد و روشها: پژوهش کیفی حاضر به روش پدیدارشناسی طراحی شده است. با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 40 نفر از مدیران و روسای بیمارستانها، مترون ها، کارشناسان بهبود کیفیت بیمارستانها و کارشناسان دفاتر نظارت و اعتباربخشی دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران دادهها جمعآوری شد. روش تحلیل موضوعی برای تحلیل دادهها استفاده شد. با کمک نرمافزار Maxqda10 تحلیل و طبقهبندی دادههای جمعآوریشده صورت گرفت.
نتایج: با تحلیل مصاحبهها در حوزه چالشها و راهکارها کدهای استخراجشده در چهار حیطه مدیریت، استانداردها، ارزیابی و کارکنان طبقهبندی گردید که بیشترین کدها مربوط به مدیریت با 5 عنوان اصلی و 21 عنوان فرعی بود. بیشترین راهکارها مربوط به حیطه مدیریت بود.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه نشان میدهد غالب چالشها و راهکارها در حیطه مدیریت هستند و برای بهبود وضعیت دفاتر بهبود کیفیت تمرکز بر اصلاح این حیطه کمککننده خواهد بود.
فاطمه وحدتی، محمدرضا محمدخانی، امید خسروی زاده، رعنا سهیلی راد، سوگل ساریخانی، بهمن احدی نژاد،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمارستانهای آموزشی علاوه بر فراهم کردن خدمات اثربخش و عادلانه برای گروههای کمدرآمد، برای اینکه عملکرد عملیاتی متوازن و مثبتی داشته باشند، باید سهم قابل ملاحظهای از تقاضای گروههای پردرآمد را بدست آورند. این مطالعه با هدف بررسی میزان بازارگرایی مراکز آموزشی-درمانی قزوین انجام شده است.
مواد و روشها: این پژوهش مطالعهای توصیفی-تحلیلی است که در سال 1399 در مراکز آموزشی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بصورت مقطعی و دادهها در بازه یک ماهه، از طریق پیمایش پرسشنامهای گردآوری شد. جامعه موردمطالعه، کل کارکنان شاغل در 6 بیمارستان این دانشگاه بود که از روش نمونهگیری سهمی-تصادفی انتخاب گردید. اطلاعات موردنیاز با جمعآوری 411 پرسشنامه سنجش بازارگرایی، بدست آمده و در فضای نرمافزار SPSS 16 آنالیز شدند. برای مقایسه میانگینها از آنالیز واریانس یکطرفه با فاصله اطمینان 95 درصد، استفاده شد.
نتایج: میزان بازارگرایی کل بیمارستانها 88/2 از 5 بدست آمد. بعد توجه به مشتری بیشترین میانگین (32/3 از 5) و بعد توجه به رقیب کمترین میانگین (80/2 از 5) را داشتند. میانگین بعد هماهنگی بین وظایف نیز 86/2 از 5 بود. به غیر از بعد توجه به رقیب، ازنظر میزان بازارگرایی، توجه به مشتری و هماهنگی بین وظایف، تفاوت معنادار آماری دیده شد (05/0>p).
نتیجهگیری: این بیمارستانها از نظر میزان بازارگرایی، مشتریگرایی و توجه به رقیب به ترتیب در وضعیت متوسط، بالاتر و کمتر از متوسط هستند. برای بدست آوردن بازار خدمات پرسود، بیمارستانها باید برنامه راهبردی در مقابل رقبا پیاده و وظایف کارکنان را در جهت تقویت بازارگرایی هدایت کنند.
سجاد مشکی، شقایق وحدت، سمیه حسام،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی علل مراجعه مجدد بیماران به بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بم در سال 1398 انجام گرفته است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و جامعه پژوهش آن بیمارانی بوده است که در بیمارستانهای پاستور بم، جوادالائمه شهرستان نرماشیر و آیتالله هاشمیرفسنجانی شهرستان ریگان در بازه زمانی سال 1398، مراجعه مجدد داشتند. در این پژوهش، 312 پرونده بیمار به عنوان نمونه پژوهش به صورت تصادفی انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات چکلیست بود. تجزیهوتحلیل اطلاعات توسط نرمافزار SPSS نسخه 23 و با استفاده از آزمونهای توصیفی و تحلیلی (کای اسکوئر و تحلیل واریانس یکطرفه) انجام شد.
نتایج: بر اساس یافتههای مطالعه 34 درصد از مراجعات مجدد در بخش داخلی بودند. میانگین هزینههای بستری مراجعه مجدد برابر با 17،265،353 ریال بود. بیشترین علل مراجعات مجدد بیماری جدید (2/46 درصد) و عود بیماری (8/39 درصد) بوده است. یافتههای حاصل از آمار استنباطی رابطه معنیداری بین علل مراجعه مجدد با جنسیت (566/0=P)، سن (065/0=P) و هزینهها (625/0=P) نشان نداد اما بین علل مراجعه مجدد با وضعیت تأهل (049/0=P) رابطه معنیداری وجود داشت و افراد متأهل مراجعه مجدد بیشتری نسبت به افراد مجرد داشتند.
نتیجه گیری: لازم است به بخشی از مراجعات مجدد که مربوط به عود بیماری میباشد توجه بیشتری شود و با استاندارد نمودن فرایندها و ابزارهای بیمارستانی و آموزش کارکنان و استفاده از روشهای نوین تشخیص و درمان از بروز اینگونه از مراجعات مجدد جلوگیری نموده و کیفیت خدمات درمانی را افزایش داد.
هیوا میرزایی، حجت رحمانی، محمد عرب، جلال سعید پور،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: گردشگری پزشکی سالهاست در کشور ما موردتوجه است. ورود بیماران بینالملل به کشور موجب رونق بخش گردشگری پزشکی میگردد ولی بایستی زیرساختهای لازم برای این امر ایجاد گردد. دستورالعمل تأسیس واحد بیماران بینالملل یکی از زیرساختهای قانونی برای استانداردسازی این حوزه میباشد. لذا این پژوهش با هدف تحلیل استراتژیک استقرار واحد بیماران بینالملل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه ترکیبی در سال 1398 در سه بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران که مجوز راهاندازی این واحد را داشتند انجام گرفت. در هر بیمارستان با افراد صاحبنظر در این زمینه مصاحبه عمیق صورت گرفت. سپس دادهها در چهار دسته نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها دستهبندی شد و با توجه به نتایج حاصل از تکنیک SWOT راهبردهای لازم ارائه گردید.
نتایج: فرصتهایی شامل هزینه پایین خدمات پزشکی در ایران، کمارزش بودن ریال و پیوندهای سیاسی و مذهبی با کشورهای منطقه وجود دارند. تهدیدهای مهم هم عبارت بودند از وجود رقبای حرفهای، فعالیت گسترده دلالان و وجود تعداد زیادی متولی برای این صنعت در داخل کشور. در آخر راهبردهای مناسب برای هر بیمارستان ارائه شد.
نتیجهگیری: این بازار در کشور ما با تهدیدهای زیادی مواجه است و نیازمند سیاستگذاریهای متناسب با شرایط موجود و اقدامات فوری میباشد. همچنین نتایج نشان داد که دو بیمارستان در حالت رقابتی و یک بیمارستان در حالت تدافعی قرار دارد.
محمود نکویی مقدم، آناهیتا بهزادی، خلیل کلوانی، زهرا نادرخواه،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه: برندینگ و بازاریابی یکی از نیازهای اساسی هر سازمان برای بقا و بالا بردن کیفیت محصولات و خدمات ارائه شده میباشد. امروزه حیطه کاربرد بازاریابی به سازمانهای بهداشتی و درمانی نیز رسیده و یکی از الزامات مهم برای ارتقای کیفیت خدمات سلامت ارائه شدهی بیمارستانها میباشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در بیمارستان می باشد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی بود. نمونه ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، 350 ﻧﻔﺮ از بیماران بیمارستانهای خصوصی منتخب شهر تهران و کرمان در سال 1399 ﺑﻮد که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب ﺷﺪند. اطلاعات نمونه منتخب ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از پرﺳﺸﻨﺎﻣﻪ مطالعهی چاهال و بالا که روایی و پایایی آن محاسبه شد جمعآوری ﮔﺮدیﺪ. ﺟﻬﺖ تجزیهوتحلیل دادهها از ورژن 14 نرمافزار Stata استفاده ﺷﺪ.
نتایج: میانگین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در گروه زنان و نیز گروه تحصیلی کمتر از دیپلم و گروه جراحی بیشتر بود. همچنین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری از نظر جنسیت، نوع بیمه، علت بستری و میزان تحصیلات بین طبقات مختلف، اختلاف معناداری وجود داشت. ابعاد مختلف ارزش برند بیمارستان شامل کیفیت درک شده (در حد متوسط)، وفاداری بیمار (در حد متوسط)، تصویر برندینگ (در حد خوب) و ارزش برند خدمات (در حد خیلی خوب) ارزیابی شدند و میانگین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در حد بالایی قرار داشت.
نتیجهگیری: بیمارستانها با ارتقا خدمات ارائه شدهی خود از طریق ارتقا کیفیت و ارتقا تصویر برندینگ و ارزش برند خدمات، میتوانند در جهت جذب و حفظ بیماران و نیز ایجاد مزیت رقابتی نسبت به بیمارستانهای دیگر گام بردارند. نتایج این مطالعه نشان از تاثیر مثبت کیفیت درک شده، وفاداری بیمار، تصویر برند و ارزش برند خدمات بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری دارد.
سمانه داودآبادی، محمدحسن احمدپور، امیراشکان نصیری پور، حسین شهنوازی،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی بر عملکرد کارکنان بیمارستان شهدای تجریش تهران انجام شده است.
مواد و روشها: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی - عملی و از نظر ماهیت و روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارکنان دائم بیمارستان شهدای تجریش میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و با توجه به فرمول کوکران، تعداد 184 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه مدیریت استراتژیک منابع انسانی و پرسشنامه عملکرد برای جمعآوری دادهها استفاده شد. برای تائید روایی پرسشنامه، از نظرات خبرگان و برای سنجش پایایی از نرمافزار spss استفاده شد و آلفای کرونباخ 868/0 و 751/0 به دست آمد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار spss و رگرسیون خطی ساده استفاده گردید.
نتایج: نتایج نشان داد برنامهریزی، تأمین، توسعه، مدیریت عملکرد، پاداش و روابط کارکنان بر عملکرد کارکنان بیمارستان شهدای تجریش تهران تأثیر معناداری دارد.
نتیجهگیری: ازآنجاکه نتایج تحقیق حاکی از ارتباط بسیار قوی بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمان در بیمارستان شهدای تجریش میباشد لازم در مراکز بهداشتی و درمانی به امر مدیریت منابع انسانی توجه کافی مبذول گردد. همچنین لازم است به مقولاتی همچون آموزش و توسعه انسانی، تعامل و ارتباط مؤثر با کارکنان و کارمند یابی و استخدام توجه ویژهای اعمال گردد.
کامران ایراندوست، جعفر یحیوی دیزج، هیوا میرزایی، فاروق نعمانی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه: ارائه خدمات به عنوان ملموسترین کارکرد نظام سلامت شناخته میشود و بیمارستانها بارزترین نمود این عملکرد میباشند. همچنین یکی از مهمترین عوامل ایجاد هزینههای کمرشکن سلامت، استفاده از خدمات بیمارستانی است؛ لذا در مطالعه حاضر تلاش شده است که به توصیف سهم هزینههای خدمات بیمارستانی از کل مخارج سلامت خانوار پرداخته شود.
مواد و روشها: مطالعه توصیفی حاضر، با استفاده از دادههای پیمایشی سالانه هزینه درآمد خانوار مرکز آمار ایران، برای دوره مطالعاتی 1390 تا 1394 به صورت گذشتهنگر انجام شد. بر اساس الگوی طراحی شده سهم هزینه خدمات بیمارستانی از هزینههای سلامت خانوار به تفکیک سال و نوع خدمات در مناطق شهری و روستایی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: به طور متوسط 5/18 درصد خانوارها از خدمات بیمارستانی استفاده کرده بودند و نزدیک به 7/28 درصد از هزینههای سلامت خانوار صرف دریافت خدمات سلامت از بیمارستانها شده بود. به طور متوسط هزینه خدمات پزشکی بیمارستانی خانوارها در مناطق شهری 4/92 درصد و در مناطق روستایی 4/91 درصد بوده است. به طور متوسط 51 درصد هزینه خدمات پزشکی خانوارها در بیمارستان مربوط به بیمارستانهای عمومی است و بیشترین هزینه صرف شده توسط خانوارها در بیمارستانهای عمومی دولتی به اعمال جراحی اختصاص دارد.
نتیجهگیری: سهم هزینهای خدمات بیمارستانی و میزان استفاده از این خدمات در بین خانوارهای ایرانی قابل توجه است که ممکن است منجر به فقر و هزینههای کمرشکن ناشی از سلامت را به همراه داشته باشد. لذا لازم است تصمیمگیرندگان حوزه سلامت سیاستهایی مبتنی بر شواهد را برای مدیریت و کنترل این بخش از هزینههای سلامت طراحی و به کار گیرند
علیرضا گلابدوست، عباس منوریان، عباس نرگسیان،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: رسانههای اجتماعی یکی از ابزارهای کمهزینه است که توسط بسیاری از سازمانها مورداستفاده قرار میگیرد. هدف از این تحقیق کیفی ارائه مدل پاسخگویی عمومی مبتنی بر بهکارگیری رسانههای اجتماعی در دانشگاههای دولتی علوم پزشکی شهر تهران است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر با استفاده از روش داده بنیاد تحلیل موقعیت کلارک صورت پذیرفت. برای استخراج مؤلفههای اصلی این مدل با 21 نفر از خبرگان در سال 1400 مصاحبههای عمیقی انجام شده است. افراد مورد مطالعه این تحقیق را مدیران و کارشناسان دانشگاههای پزشکی شهر تهران (تهران، شهید بهشتی، ایران) تشکیل دادند که مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع نمونهگیری نظری انتخاب شدند.
نتایج: تحلیل موقعیت پاسخگویی در دانشگاههای علوم پزشکی نشان داد عرصه اصلی و تعیینکننده «دولت» است. این عرصه در دل خود «وزارت بهداشت» را دارد. عرصه سوم، خود «دانشگاههای علوم پزشکی» و جهانهای اجتماعی فعال در آن است. عرصه چهارم، «واحدهای روابط عمومی» است، اما در گوشه این عرصههای متداخل، عرصه «جامعه مخاطب» قرار دارد.
نتیجهگیری: اساس و پایه پاسخگویی بر دادن گزارش و اطلاعات است. دانشگاهها بایستی آزادی عمل لازم را به کارکنان خود در ارائه گزارش مستقیم بدهند. با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که با شکلدهی یک دپارتمان تخصصی روابط عمومی در رابطه با پاسخگویی عمومی علاوه بر شناسایی ظرفیتها، نسبت به رفع موانع موجود اقدام نمایند.
حمید محمدی، شهرام توفیقی، مصطفی رجبی، حمیدرضا ایزدبخش، بهار حافظی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: دورنمای مراقبتهای بیمارستانی به سرعت در حال تغییر است. محرکهای عرضه و تقاضا در سیستم خدمات سلامت با تحول شدیدی روبرو است. بخش سلامت سازمان تأمین اجتماعی نیز با تعداد فزاینده بیماران به چالش کشیده است. این مطالعه به منظور کمک به این سازمان با هدف طراحی مدل علی مفهومی از تعامل عرضه و تقاضای مراقبتهای سلامت انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش یک نوع مطالعه کیفی است که در سال 1399 و ارائه مدل مفهومی در دو گام انجام شد. در گام اول، از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای استخراج عوامل مهم در عرضه و تقاضای خدمات سلامت در بیمارستانهای ملکی استفاده شد. در گام دوم، از رویکرد شبیهسازی سیستم استفاده و روابط بازخورد بین مسیرهای بیمار به بیمارستان و تأمین خدمات درمانی، ارائه شد.
نتایج: بر اساس فرضیه مطالعه به ترتیب، شیوع بیماری و تخصیص بودجه به عنوان شاخص نیاز پزشکی و تقاضای پزشکی مورد انتظار، به طور مثبتی بر مراجعات به بیمارستانهای سازمان تأمین اجتماعی تأثیر میگذارد. بر این اساس چهار مدل فرعی جریان بیمار، بودجه مراقبتهای سلامت، کارکنان درمان (پزشک، پرستار ) و ظرفیت بیمارستانها استخراج شد.
نتیجهگیری: بودجههای درمانی اختصاصیافته به بیمارستانها برای بهبود امکانات درمانی و افزایش تعداد کارکنان، انتظارات مثبتی در مورداستفاده از خدمات بیمارستانهای ملکی در بیمهشدهها ایجاد کرده است. توجه به تأمین نیروی انسانی کافی (پزشک، پرستار ) و ظرفیت تخت با بودجهای که برای این سرویس هزینه میشود، از شاخصهای بهبود کیفیت خدمات است.
سید محمد حسن صافی، محمد حسین صادقیان،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مهمترین و مشکلترین فرایند در هر سازمان ایجاد تحول در سازمان است چرا که امروزه سازمانها بایستی با توجه به تغییرات محیط واکنش نشان دهند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت تحولگرا در سازمان بر کیفیت زندگی کاری کارکنان بیمارستان شهدای تجریش تهران میباشد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی بود که به صورت مقطعی در بیمارستان شهدای تجریش در سال 1399 انجام شد. ابزار جمعآوری پرسشنامه مدیریت تحولگرا (باس وآولیو) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (والتون 1973) بود. بر اساس فرمول کوکران تعداد 234 نفر از کارکنان بیمارستان شهدای تجریش تهران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد.
نتایج: یافتهها نشان داد که مدیریت تحولگرا همبستگی مثبت و معناداری بر محیط کاری دارای ایمنی و بهداشت، فرصت رشد و امنیت، پرداخت منصفانه و کافی، قانونگرایی کارکنان، وابستگی اجتماعی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، توسعهی قابلیتهای انسانی و فضای کلی زندگی کاری دارد. علاوه بر این 92 درصد واریانس کیفیت زندگی کاری توسط مدل تحقیق تبیین میشود.
نتیجهگیری: مدیران ارشد با توجه به تأیید تأثیر مدیریت تحولگرا بر توسعه قابلیتهای انسانی برنامههای مناسبی را برای اجرای کیفیت زندگی کاری تنظیم و اجرا نمایند و شرایطی را فراهم آورند تا کارکنان در سازمان و کار خود لذت ببرند.