24 نتیجه برای دانشگاه
حسین دهقان زاده، محمد مسگرپور، سیدمرتضی حسینی شکوه، محمدکریم بهادری، جواد خوش منظر،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به ضرورت قانونی تغییر رویکرد دانشگاهها از نظام بودجهریزی سنتی به نظام بودجهریزی عملیاتی، این شیوه از بودجهریزی با چالشهایی همراه است. این مطالعه با هدف امکانسنجی و اولویتبندی ابعاد بودجهریزی عملیاتی در یک دانشگاه علوم پزشکی نظامی انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه به صورت توصیفی-تحلیلی در سال 99 در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول 68 نفر از مدیران، کارکنان و کارشناسان معاونت طرح و برنامه و امور مالی دانشگاه علوم پزشکی به روش سرشماری و در مرحله دوم 10 نفر از خبرگان به صورت هدفمند وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری دادهها دو پرسشنامه روا و پایا بود. دادهها در مرحله اول با استفاده از آزمون t و نرمافزار SPSS و در مرحله دوم با رویکرد AHP و نرمافزار Expert Choice تجزیهوتحلیل شد.
نتایج: میانگین نمره کلی بودجهریزی عملیاتی و هر یک از ابعاد توانایی، اختیار و پذیرش بودجهریزی عملیاتی به ترتیب 3/2، 39/2، 38/2 و 31/2 و در سطح نامطلوب قرار داشت (05/0> P). همچنین معیار توانایی با وزن 547/0، پذیرش با وزن 244/0 و اختیار با وزن 209/0 به ترتیب بیشترین وزن و اهمیت را در پیادهسازی نظام بودجهریزی عملیاتی دارند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج توجه به سه بعد اصلی توانایی، اختیار و پذیرش در پیادهسازی بودجهریزی عملیاتی در جامعه موردمطالعه ضروری است هر چند توجه به بعد توانائی و اجزاء آن شامل توانائی نیروی انسانی، توانائی فنی و توانائی ارزیابی عملکرد از اهمیت بیشتری برخوردار است.
علیرضا گلابدوست، عباس منوریان، عباس نرگسیان،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: رسانههای اجتماعی یکی از ابزارهای کمهزینه است که توسط بسیاری از سازمانها مورداستفاده قرار میگیرد. هدف از این تحقیق کیفی ارائه مدل پاسخگویی عمومی مبتنی بر بهکارگیری رسانههای اجتماعی در دانشگاههای دولتی علوم پزشکی شهر تهران است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر با استفاده از روش داده بنیاد تحلیل موقعیت کلارک صورت پذیرفت. برای استخراج مؤلفههای اصلی این مدل با 21 نفر از خبرگان در سال 1400 مصاحبههای عمیقی انجام شده است. افراد مورد مطالعه این تحقیق را مدیران و کارشناسان دانشگاههای پزشکی شهر تهران (تهران، شهید بهشتی، ایران) تشکیل دادند که مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع نمونهگیری نظری انتخاب شدند.
نتایج: تحلیل موقعیت پاسخگویی در دانشگاههای علوم پزشکی نشان داد عرصه اصلی و تعیینکننده «دولت» است. این عرصه در دل خود «وزارت بهداشت» را دارد. عرصه سوم، خود «دانشگاههای علوم پزشکی» و جهانهای اجتماعی فعال در آن است. عرصه چهارم، «واحدهای روابط عمومی» است، اما در گوشه این عرصههای متداخل، عرصه «جامعه مخاطب» قرار دارد.
نتیجهگیری: اساس و پایه پاسخگویی بر دادن گزارش و اطلاعات است. دانشگاهها بایستی آزادی عمل لازم را به کارکنان خود در ارائه گزارش مستقیم بدهند. با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که با شکلدهی یک دپارتمان تخصصی روابط عمومی در رابطه با پاسخگویی عمومی علاوه بر شناسایی ظرفیتها، نسبت به رفع موانع موجود اقدام نمایند.
فرشید نصراله بیگی، پوران رئیسی، فربد عبادی فرد آذر،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عواملی که بهرهوری پرسنل را کاهش میدهد فرسودگی شغلی است؛ بنابراین، هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی و فرسودگی شغلی از دیدگاه مدیران و پرسنل ستادی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.
مواد و روشها: جامعه آماری این مطالعه مقطعی شامل 657 نفر از مدیران و کارکنان ستادی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران بود که بر اساس جدول مورگان 242 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. دادههای پژوهش با کمک دو پرسشنامه فرسودگی شغلی و کارکردهای مدیریت منابع انسانی جمعآوری شد.
نتایج:174 نفر (7/70%) افراد مشارکتکننده در مطالعه زن، میانگین سن و سابقه کاری افراد 3/41 و 8/15 با انحراف معیار 35/7 سال بود. 9/78 درصد افراد متأهل و 1/69 درصد آنها از وضعیت حقوق دریافتی خود راضی نبودند. ابعاد ارزیابی نتیجه گرا، شرح شغلی شفاف و آموزش گسترده به ترتیب با میانگینهای 17/4، 12/4 و 03/4 از 7 بیشترین امتیاز را در بین ابعاد مختلف کارکردهای منابع انسانی داشتند. ابعاد مختلف فرسودگی نشان داد که بیشترین مقدار میانگین مربوط به احساس عدمکفایت شخصی و مسخ شخصیت (72/4) بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی با فرسودگی شغلی ارتباط آماری معناداری با ضریب همبستگی 439/0- وجود دارد (05/0P<).
نتیجهگیری: با بهبود کارکردهای مدیریت منابع انسانی، فرسودگی شغلی به طور معناداری کاهش خواهد یافت.
مهدی رعدآبادی، محمد صادقی، مسعود صفاری، محدثه کریمی زاده، عزت دهقان منشادی، مهدی جبین پور، الهام حاجی مقصودی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از چالشهایی که امروزه سازمانها با آن روبرو هستند، مسئله حفظ کارکنان است. در این میان پرداختن به علل بازنشستگی زودهنگام در بین کارکنان بخش سلامت از اهمیت دوچندانی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی علل بازنشستگی پیش از موعد در بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی یزد انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش توصیفی حاضر بر روی کلیه افراد با بازنشستگی پیش از موعد در دانشگاه علوم پزشکی یزد بین سالهای 1395 تا 1398 انجام شد. گردآوری اطلاعات از طریق بررسی پرونده پرسنلی، سامانه بازنشستگی و مصاحبه با افراد انجام شد. توصیف دادهها با استفاده از آمارههای توصیفی و نرمافزار SPSS ویرایش 21 انجام گرفت.
نتایج: میانگین سالهای از دست رفته خدمتی 7/3 سال بود. در مجموع بیش از 528 سال خدمتی از دست رفته وجود داشت. اکثریت بازنشستگان در پستهای خدماتی و بهیاری (1/47 درصد) و در مراکز بیمارستانی (45 درصد) و بهداشتی (9/42 درصد) شاغل بودند. بررسی علل بازنشستگی زودهنگام نشان میدهد بیشترین علل بازنشستگی مربوط به خسته کننده بودن محیط کار (7/55 درصد)، مشکلات جسمی و بیماریهای زمینهای (7/40 درصد) و کمبود حمایت از سوی مسئولین (3/24 درصد) بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، حمایت چندجانبه در سازمان، ارتقاء پاداشها و مزایای اقتصادی، ایجاد روحیه در افراد سازمان، رعایت اصول بهداشتی روانی، کاهش اضطراب و ایجاد امید و افزایش میزان مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیمگیری میتواند بر کاهش بازنشستگی پیش از موعد مؤثر باشد.