۳۳۵ نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله ی اصیل
احمد عربخانی، حسین درگاهی، راهب قربانی، اسرافیل رشدی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: توسعه نظام سلامت موجب افزایش سطح سلامتی افراد جامعه میگردد. مطالعـه حاضر بـا هـدف طراحـی و روانسنجی "مقیاس توسعهیافتگی نظام سلامت " انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهـش حاضـر از نـوع ترکیبی (کیفی – کمی) میباشد. در بخـش کیفـی، مصاحبـه نیمـه سـاختاریافته بـا ۱۱ تـن از خبرگان به صورت هدفمند با حداکثر تنوع انجـام و نتایج به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیهوتحلیل گردید. در بخـش کمـی، ابتدا روایـی صـوری پرسشنامه از طریق مصاحبه با ۱۰ تـن از خبرگان انجام شد. در نهایت روایـی سـازه بـا نظر ۲۲۰ تـن از متخصصین امر بـه روش تحلیـل عاملـی اکتشـافی (با مقیاس کایزر-مایر-الکین) و تأییدی (به صورت روایی واگرا، همگرا و شاخصهای برازش) بـا اسـتفاده از نرمافزارهای SPSS و لیـزرل انجام شـد. پایایی نیز بـا محاسـبه ضریـب آلفـا کرونبـاخ و پایایی ترکیبی اندازهگیری شـد.
نتایج: "مقیاس توسعهیافتگی نظام سلامت " بـا ۴۰ عبارت حاصل از یافتههای مطالعه کیفی طراحی شـد. در بخـش کمـی نسبت روایـی صـوری و محتوایی ابعاد پرسشنامه به صورت کیفی تائید شد (بــرای تمام عبــارات بین ۸۰/۰ تا ۰/۱). روایـی سـازه بـه روش تحلیـل عاملـی اکتشـافی و تأییدی انجام گردید و روایی همگرا بیـن ۵۳/۰ تـا ۷۵/ ۰ و روایی واگرا بین ۵۴/۰ تا ۱، به دست آمـد. سازگاری درونی ابزار با ضریـب آلفـا کرونبـاخ بیـن ۷۵/۰ تـا ۸۶/۰ و ضریب پایایی ترکیبی بین ۷۲/۰ تا ۸۰/۰ به دست آمد.
نتیجهگیری: روایی و پایایی "مقیـاس توسعهیافتگی در نظام سلامت " در این مطالعه تائید شـد. در نتیجه اسـتفاده از آن جهت سـنجش میـزان توسعهیافتگی در نظام سلامت توسط پژوهشگران این حوزه پیشنهاد میگردد.
روح اله حسینی، انیس جوانمرد،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: تحقق اهداف و توسعه خدمات بیمارستان منوط به شایستگی و مدیریت بهینه است. مدیرانی شایسته خواهند بود که بتوانند در ایفای نقشهای مدیریتی موفق عمل کنند. ایفای نقشها، مدیریت را در جهت کارآمدی، اداره و راهبری بهینه بیمارستان پشتیبانی میکند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی و اولویتبندی نقشهای مدیریت در بیمارستان از دیدگاه صاحبنظران است.
مواد و روشها: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از رویکرد توصیفی تحلیلی برخوردار است. نمونه آماری پژوهش، شامل ۶۵ نفر از صاحبنظران بیمارستان امام خمینی (ره) الشتر بودند که بر اساس روش نمونهگیری گلوله برفی و انتخابی شناسایی شدند. در این مطالعه از پرسشنامه ماتریسی خودساخته که روایی آن از منظر خبرگان تائید شده است برای گرداوری دادهها استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از تکنیک تاپسیس استفاده شد. در این مطالعه پنج معیار و سه نقش اصلی که شامل ۱۰ نقش فرعی میباشند شناسایی شد.
نتایج: تحلیل دادهها نشان داد که ارتقای تعهد سازمانی با درصد اهمیت (%۲/۲۳) با اهمیتترین معیار و سپس معیارهای بهبود سازمانی (%۹/۲۰)، هماهنگی و انسجام (%۴/۱۹)، ارتقای انگیزه شغلی کارکنان (%۷/۱۸) و ارتقای بهرهوری عملکرد (%۴/۱۸) به ترتیب به عنوان شاخصهای مؤثر در رتبهبندی قرار دارند. همچنین نقش فرعی ناظر تحلیلگر (۹۲۶/۰) بهعنوان مهمترین نقش در بین نقشهای فرعی مدیریت در بیمارستان معرفی شد.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه نقش تصمیمگیری مهمترین نقش معرفی شد و همچنین تبعات تصمیمات بر حال و آینده بیمارستان، لازم است مدیریت بیمارستان در ایفای نقش تصمیمگیری به منظور اتخاذ تصمیمات بهینه توجه و اهمیت بیشتری معطوف نماید.
حسین رحیمی کلور، سیدعلی نقوی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: چابکی یک بیمارستان نشاندهندهی پاسخگویی آن در هنگام مواجهه با تغییرات داخلی و خارجی است و عامل مهمی برای اثربخشی بیمارستان است. بر این اساس، پژوهش حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف اراﺋﻪ ﻣﺪﻟﯽ ﻋﺎﻣﻞ مبنا ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎ در نظر گرفتن ﻋﻮاﻣﻞ مؤثر، توسعه چابکی سازمانی در بیمارستانهای استان اردبیل را شبیهسازی ﮐﻨﺪ، انجام گرفت.
مواد و روشها: ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف یﮏ ﭘﮋوﻫﺶ اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ روش ﭘﮋوﻫﺶ آﻣﯿﺨﺘﻪ و ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﺳﺘﺪﻻل ﻗﯿﺎﺳﯽ ـ اﺳﺘﻘﺮایﯽ صورت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. نمونه آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ۱۰ ﻧﻔﺮ از ﺧﺒﺮﮔﺎن ﻧﻈﺮی و ﺧﺒﺮﮔﺎن ﺗﺠﺮﺑﯽ بود. ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺑﻪ روش ﻏﯿﺮاﺣﺘﻤﺎﻟﯽ و ﺑﻪﺻﻮرت ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﺑﻮده و اﺑﺰار ﮔﺮدآوری دادهﻫﺎ، ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ بود. در ﺑﺨﺶ ﮐﯿﻔﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده روش ﺗﺤﻠﯿﻞ تم ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ عوامل مؤثر بر چابکی سازمانی ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ در بخش کمی عوامل مؤثر شناسایی شده ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش دلفی فازی اولویتبندی شد. در نهایت ﻣﺪل توسعه چابکی سازمانی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رویﮑﺮد ﻣﺪلﺳﺎزی ﻋﺎﻣﻞ مبنا شبیهسازی شده است.
نتایج: بر اساس نتایج پژوهش ۵۰ کد اولیه، ۱۵ تم فرعی و ۵ تم اصلی احصا شد. نتایج نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر چابکی سازمانی، میزان تأثیرگذاری مدیریت سازمان از سایر عوامل بیشتر است. همچنین خروجی ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی نشان داد، ﻣﺪل اراﺋﻪﺷﺪه ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑـﺮآورد ﻣﻨﺎﺳـﺒﯽ از آﺗﯿـﻪ توسعه چابکی سازمانی در بیمارستانهای استان اردبیل را اراﺋﻪ دهد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، توصیه میشود مدیران بیمارستانها برای توسعه چابکی سازمانی، توجه ویژهای روی عوامل مؤثر شناسایی شده داشته باشند.
امید مظلومی، مهربان پارسامهر، اکبر زارع شاه آبادی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان اغلب در بسیاری از جوامع داغ ننگ میخورد و این امر پیامدهای ناگواری برای مبتلایان دارد؛ هدف از پژوهش حاضر، شناخت عوامل مرتبط با استیگمای اجتماعی سرطان بود.
مواد و روشها: روش پژوهش همبستگی-تحلیلی بوده و روش نمونهگیری بهصورت خوشهای چندمرحله ای بود. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد GSI و CAM گردآوری شدند. جامعهی آماری، شامل سه دسته شهروندان، کادر درمان، همراهان بیماران در تهران بود؛ حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب ۳۸۴، ۲۰۱، ۳۸۴ نفر به دست آمد. جهت برازش مدل و سنجش روابط بین متغیرها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری در قالب نرمافزار ایموس استفاده شد.
نتایج: شاخصهای نیکویی برازش (cmin/df=۲,۸۵۱، Rmsea=۰,۰۸، Cfi=۰,۹۴۵) گویای برازش مناسب مدل بودند. بهجز متغیر نابرابری در درمان، سایر متغیرهای مستقل با استیگما رابطهای معنادار برقرار کردند. ضریب تبیین r۲ نشان داد متغیرهای عادت واره، خوشبینی، آگاهی از سرطان، دینداری، حمایت اجتماعی و سرمایه اجتماعی بر رویهم ۴۸ درصد از تغییرات استیگما را پیشبینی کردند. عادت واره و حمایت اجتماعی با ضرایب استاندارد (بتا) ۰,۴۸ و ۰.۲۸- به ترتیب بیشترین و کمترین سهم را در تبیین استیگما داشتند. بر اساس آزمون تفاوت میانگین، میزان استیگما در بین مردم عادی بیش از دودسته دیگر بود.
نتیجهگیری: آگاهی از ابعاد مختلف بیماری سرطان (مانند علائم، عوامل ایجادکننده)، زدودن کلیشههای نادرست پیرامون سرطان (مانند سرطان یعنی مرگ)، ارتباط مداوم با بیماران سرطانی و دریافت حمایتهای اجتماعی لازم از سوی منابع مختلف، از جمله مهمترین ابزارهای لازم جهت کاهش استیگمای سرطان میباشند.
مسلم شریفی، جلال سعیدپور، محمدجواد کبیر، عبدالله پورصمد، مهدی ابراهیمی، بهمن خسروی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: با استقرار یک سامانه جامع اطلاعات سلامت (سامانه سیب) در بخش بهداشت نظام سلامت ایران، یکی از برنامههای مهم این کشور برای بهبود مراقبتهای سلامت از طریق یکپارچهسازی اطلاعات سلامت کلید خورد. این مطالعه به تحلیل عملکرد این برنامه از دیدگاه کاربران نهایی سامانه در مراکز بهداشتی شهرستان بویراحمد پرداخته است.
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش کیفی بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و جلسات گروه کانونی با کاربران سامانه، مسئولین پشتیبانی و کارشناسان ستادی در سطوح مختلف، مرور مستندات مرتبط و همچنین مشاهده عملکرد کاربران، انجام شد. روش نمونهگیری گلوله برفی و به صورت هدفمند و شبکهای انجام شد. از تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. برای ثبت، سازماندهی و مدیریت دادههای مطالعه پس از جمعآوری، از نرمافزار MAXQDA۱۰ استفاده شد.
نتایج: یافتههای این مطالعه نشان داد که استقرار این سامانه از دیدگاه کاربران حاوی نکات مثبت و منفی بسیاری است که در پنج محور کلی، سیستم مدیریت دادهها، عملکرد مراقبین، مدیریت مراقبتها، کیفیت مراقبت و زیرساختها قابل دستهبندی است. مهمترین چالشهای سامانه شامل نارساییهای فنی، نارساییهای عملیاتی، چالش آمار و گزارش دهی و زیرساختهای فنی و اجتماعی و مهمترین مزایای آن بهبود کیفیت مراقبت، قابلیت پیگیری و گزارش دهی، تسهیل فرایند مراقبت و بهبود عملکرد مراقبین بود.
نتیجهگیری: از دیدگاه کاربران، سامانه سیب به عنوان یک تجربه مثبت در ارتقاء کیفیت مراقبتهای سلامت قابلتأمل است اما به دلیل وجود چالشهای متعدد با اهداف نهایی خود فاصله بسیار دارد.
بهروز رحیمی، سید مهدی جلالی، حامد نظرپور کاشانی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: توزیع عادلانه جغرافیایی اقدامات نظام سلامت با هدف افزایش کیفیت و کارایی اقتصادی، یکی از اجزای مهم دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی میباشد. تبیین عوامل زمینهای، فرآیندی و پیامدی بازاریابی سلامت در ایران از اهداف مطالعه حاضر میباشد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به صورت کیفی انجام شد. روش نمونهگیری در این مطالعه هدفمند بود که در نهایت ۵۱ نفر از افراد خبره در این مطالعه شرکت نمودند. دادههای مطالعه نیز به روش تحلیل محتوا مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
نتایج: یافتههای این مطالعه در بخشهای شرایط علی؛ مؤلفههای زیربنایی؛ راهبردها؛ عوامل زمینهای؛ عوامل مداخلهگر و پیامدهای استقرار گروهبندی شدند.
نتیجهگیری: برخورداری از الگوی مطلوب بازاریابی سلامت امکان جذب درآمد کافی را برای عرضهکنندگان خدمات فراهم سازند تا آنها انگیزه کافی برای ارائه خدمات باکیفیت مطلوب را داشته باشند. جذب درآمد کافی علاوه بر تضمین کیفیت خدمات برای گیرندگان خدمت رضایت آنها را نیز از نظام سلامت به دنبال خواهد داشت و به تداوم عرضه خدمات مطلوب خواهد انجامید.
حسن فتاحی، سید محمد وزیری، مهیار سوری، محمدحسین عسکریان،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: بخش اورژانس بیمارستان به منزلهی قلب بیمارستان میباشد و گردش منظم امور در این واحد میتواند جان انسانهای بسیاری را نجات دهد. هدف از این پژوهش کاهش زمان انتظار بیماران بخش اورژانس با استفاده از تکنیک شبیهسازی میباشد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است و بهصورت مقطعی در سال ۱۳۹۹ در بیمارستان قائم مشهد انجام پذیرفت. در این پژوهش سعی شد تا با زمانسنجی صحیح و با استفاده از فرآیند شبیهسازی و استفاده از نرمافزار Arena، جریان فرآیند بیماران در بخش اورژانس بیمارستان قائم مشهد مقدس مدلسازی شود. بهمنظور ارزیابی وضعیت سیستم، شاخصهایی از جمله زمان انتظار بیماران، تعداد بیماران ترخیص شده (خروجی سیستم)، طول مدت اقامت و عملکرد مفید منابع و بهبود بخش اورژانس مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: نتایج حاصل از اجرای مدل شبیهسازی نشان داد که به ترتیب بخشهای آزمایشگاه، معاینه توسط پزشک متخصص و داروخانه دارای بیشترین زمان انتظار در این بخش میباشند.
نتیجهگیری: برای کاهش زمان انتظار بیماران و بهبود وضعیت، مناسبترین و بهصرفهترین راهکار، اضافه کردن یک نیروی تکنسین آزمایشگاه به بخش آزمایشگاه در شیفت ]۱۵-۲۳[ بیمارستان قائم مشهد میباشد که زمان انتظار بیماران به میزان ۶۶ دقیقه کاهش مییابد.
رضا پیرایش، حامد رستگارنیا، فاطمه علیلو،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: خلاقیت کارکنان، مؤلفهای کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در سازمانهای خصوصی و عمومی میباشد. از اینرو، هدف این مطالعه بررسی تأثیر سبکهای رهبری و رفتار بازخوردی بر رشد خلاقیت کارکنان با نقش متغیر میانجی مکانیزم ارتباطی در بین کارکنان درمانگاههای دولتی است.
مواد و روشها: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – پیمایشی است. جمعآوری دادهها از طریق مشاهده میدانی، توزیع پرسشنامه و مطالعات کتابخانهای مرتبط با متغیرهای پژوهش انجام شده است. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان درمانگاههای دولتی شهر زنجان میباشد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد اعضای نمونه با دقت برآورد ۵ درصد، از ۲۰۹ نفر جامعهی آماری، ۱۳۵ نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامهها بین آنها توزیع و تکمیل شد. دادههای جمعآوریشده توسط پرسشنامه با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزارهای PLS و SPSS تجزیهوتحلیل شده است.
نتایج: رفتار بازخوردی با ضریب ۲۵۶/۰، سبکهای رهبری با ضریب ۵۴۳/۰ و مکانیزم ارتباطی با ضریب ۱۲۶/۰ بر خلاقیت کارکنان و همچنین رفتار بازخوردی با ضریب ۲۶۷/۰ و سبکهای رهبری با ضریب ۳۴۸/۰ بر مکانیزم ارتباطی تأثیر معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که مکانیزم ارتباطی با ضریب ۰۴۴/۰ در مسیر سبکهای رهبری و رشد خلاقیت کارکنان و با ضریب ۰۳۴/۰ در مسیر رفتار بازخوردی بر رشد خلاقیت کارکنان توانست میانجیگری و تأثیر معناداری را ایجاد نماید.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده از تحقیق سبکهای رهبری و رفتار بازخوردی بر رشد خلاقیت کارکنان با نقش میانجی مکانیزم ارتباطی تأثیر معناداری دارد. مدیران سازمانها بایستی از عوامل ذکر شده در جهت رشد خلاقیت کارکنان خود، استفاده نمایند.
محمد رضا زاهدی، سید مهدی حسینی سرخوش،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: اینترنت اشیاء در واقع به ارتباط اشیاء مختلف از طریق اینترنت و برقراری ارتباط با یکدیگر میپردازد تا تجربهای کاراتر و هوشمندتر فراهم سازد؛ اما به دلیل نوپا بودن این فناوری در کشور، نمونهای از استقرار کامل آن در سازمانهای خدماتی از جمله بیمارستانها مشاهده نشده یا بهندرت انجام گرفتهاست؛ بنابراین هدف تحقیق حاضر شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در استقرار اینترنت اشیاء و ارزیابی آمادگی استقرار این فناوری در بیمارستان میلاد تهران است.
مواد و روشها: این مطالعه از نظر روش، توصیفی-پیمایشی بوده و در دو فاز انجام شد. در فاز اول با مروری بر مطالعات قبلی، ۳۰ عامل کلیدی موفقیت استخراج گردید. در فاز دوم و پیمایشی، ۹۳ نفر از مدیران و کارکنان بیمارستان میلاد جامعه آماری را تشکیل داده و جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. مقایسه وضع موجود و مطلوب عوامل موفقیت در استقرار اینترنت اشیاء و رتبهبندی آنها به ترتیب با آزمون t و آزمون فریدمن در نرمافزار SPSS انجام شد.
نتایج: طبق نتایج این مطالعه، عوامل فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و منابع انسانی و به ترتیب بهعنوان مهمترین عوامل موفقیت در استقرار اینترنت اشیاء در بیمارستان شناسایی شدند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که وضع موجود بیمارستان میلاد در عوامل شناساییشده، فاصله معناداری با وضع مطلوب برای استقرار اینترنت اشیاء دارد.
نتیجهگیری: استقرار موفق اینترنت اشیاء نیازمند ارتقاء سطح آمادگی هم از نظر زیرساختهای فناورانه و هم از نظر زیرساختهای سازمانی و فرهنگی است.
جواد پورغلام سریوی، فاطمه رحمتی، مریم یعقوبی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: اینترنت اشیاء؛ اتصال شبکهای تمام وسایل در زندگی بشر به یکدیگر است. این فنآوری اثرات مثبتی در حوزه بهداشت و درمان از جمله تشخیص و پیشگیری از بیماریها به ویژه در زمان بحران دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر استفاده از اینترنت اشیا جهت مقابله با کووید ۱۹ در بیمارستانها طراحی و انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه به روش کیفی و جمعآوری داده از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در سال ۱۴۰۱ انجام شد. نمونه آماری این پژوهش، شامل ده نفر از صاحبنظران در حوزه فناوری اطلاعات سلامت و اینترنت اشیا بوده که به صورت هدفمند تعیین شدند. تحلیل دادهها به روش تحلیل محتوی جهتدار با نرمافزار MAXQDA نسخه ۲۰۱۸ انجام شد.
نتایج: تجزیهوتحلیل دادهها به ایجاد ۱۲۴ کد منجر شد که در ۳۲ زیر طبقه تقسیمبندی شد و در نهایت این زیر طبقات در شش طبقه بر اساس مدل اتحادیه بینالمللی ارتباطات دستهبندی شدند. طبقات شامل، شبکه (پنج زیر طبقه)، کاربرد (۱۰ زیر طبقه)، تجهیزات (چهار زیر طبقه)، پشتیبانی (سه زیر طبقه)، مدیریت (شش زیر طبقه) و امنیت (چهار زیر طبقه) جای گرفتند. طبقه کاربرد بیشترین فراوانی و طبقه پشتیبانی کمترین فراوانی را داشته است.
نتیجهگیری: مباحث زیرساختی و قانونی جز مؤثرترین عوامل در به کارگیری اینترنت اشیا در حوزه بهداشت و سلامت به ویژه جهت مقابله با کووید ۱۹ می باشد.
احمد کلاته ساداتی، سید رضا جوادیان، مرضیه صادقی هاردنگی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: برنامهریزی ترخیص به عنوان فرایندی جهت انتقال امن بیمار، با مداخلات مددکاران اجتماعی پزشکی همواره با چالش مواجه بوده است. شناسایی این چالشها از اختلال در برنامهریزی مؤثر جلوگیری میکند. هدف این پژوهش بررسی چالشهای مددکاران اجتماعی پزشکی در برنامهریزی ترخیص است.
مواد و روشها: این مقاله یک مطالعه کیفی است که در سال ۱۴۰۲ در سطح کشور ایران انجام گرفت. دادهها از طریق مصاحبهی نیمه ساختاریافته به صورت حضوری و تلفنی، با ۱۶ نفر از مددکاران اجتماعی شاغل در بیمارستان، جمعآوری و با روش تحلیل مضمون، به صورت دستی تحلیل گردید.
نتایج: یافتههای این پژوهش نشان داد که مددکاران اجتماعی بیمارستان در طی برنامهریزی ترخیص با چالشهای ساختاری و حرفهای مواجه هستند. در نتیجه انجام این پژوهش، مضامینی با عناوین انزوای حرفهای، محیط فرساینده، هزینههای کمرشکن، ساختارهای ناکارآمد و فشارهای حرفهای و مضمون اصلی ترخیص مراقبت نشده، استخراج گردید.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که مددکاران اجتماعی در بیمارستان با همکاری و مشارکت ضعیف، کمبود امکانات و تجهیزات و در سطح جامعه با موانع اقتصادی-اجتماعی روبهرو میباشند. آنان با چالشهای حرفهای در جهت رعایت اصول و ارزشهای حرفهای و حفظ کیفیت خدمات مددکاری اجتماعی در برنامهریزی ترخیص مواجه هستند. با توجه به اهمیت مداخلات پس از ترخیص انجام اصلاحات سازمانی، ساختاری جامعه و اصلاحات حرفهای در سطح خرد و کلان توصیه میگردد.
امیر فاضل، بهنام کرمشاهی، آزین هرندی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بکارگیری تکنیکهای حسابداری مدیریت راهبردی در فضای سازمانها به سرعت در حال گسترش میباشند. با این وجود پیادهسازی این تکنیکها و بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر آنها در بیمارستانها ناشناخته باقیمانده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبکه سازی حسابداران بر بکارگیری تکنیکهای حسابداری مدیریت راهبردی با توجه به نقش سیستمهای اطلاعات بیمارستانی و فرهنگ سازمانی است.
مواد و روشها: این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است. ابزار پژوهش پرسشنامهای ۴۳ سؤالی است که روایی و پایایی آن مورد تائید قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق، کلیه کارکنان و حسابداران بخش مالی و حسابداری بیمارستانهای شهر کرمان است که تعداد این افراد ۱۴۱ نفر به دست آمد. از سرشماری برای تکمیل پرسشنامه استفاده شد که نهایتا تعداد ۱۳۹ پرسشنامه برگشت شد. به منظور آزمون الگوی تحقیق، از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS ۳ استفاده شد.
نتایج: شاخصهای آماری برازش مناسب مدل (۷۳۸/۰GOF=) را تائید نمودند. شبکه سازی حسابداران، سیستم اطلاعات بیمارستانی و فرهنگ نتیجه گرا تأثیر مثبت بر بکارگیری تکنیکهای حسابداری مدیریت راهبردی دارند، اما فرهنگ نوآورانه هیچگونه تأثیری ندارد. همچنین سیستم اطلاعات بیمارستانی و فرهنگ نتیجه گرا بر رابطه بین شبکه سازی حسابداران و پیاده سازی تکنیکهای حسابداری مدیریت راهبردی دارای اثر تعدیلی مثبت بوده، اما فرهنگ نوآورانه هیچگونه اثر تعدیلی بر این رابطه ندارد.
نتیجهگیری: این پژوهش به گسترش تکنیکهای حسابداری مدیریت راهبردی در بیمارستان کمک نموده و اهمیت عوامل اثرگذار بر آن را روشن می سازد. بیمارستانها بایستی این تکنیکها را به کارگیرند و در عین حال به عوامل تأثیرگذار بر آن نیز توجه کافی نمایند.
مسعودعلی کرمی، هادی حیاتی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش هزینههای نظام سلامت به خصوص مخارج دارویی به عنوان یک چالش بزرگ در نظام سلامت مطرح بوده است. این مسئله برای بیماریهای مزمن مانند دیابت دارای اهمیت ویژه است زیرا عوامل مختلفی در میزان دسترسی بیماران به این داروها و همچنین توان مالی پرداخت هزینههای آنها تأثیرگذار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی دسترسی و توانایی خرید داروهای آنتی دیابتیک در داروخانههای شهر خرمآباد در سال انجام گرفته است.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه پژوهش آن شامل بیماران و مراجعهکنندگان به داروخانههای خصوصی سطح شهر و بیمارستانهای خرمآباد میباشد. اطلاعات مورد نیاز بر اساس پروتکل سازمان جهانی بهداشت از طریق نسخ بیماران، اطلاعات داروخانهای، مصاحبه و چکلیست جمعآوری شد. تحلیل دادهها با توجه به نوع متغیرها از آزمونهای تی، کای دو و آنوا و رگرسیون لجستیک با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۱ انجام گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که از میان عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر بر توان مالی پرداخت هزینههای داروهای دیابت، سطح درآمد به عنوان یک متغیر تأثیرگذار شناخته شده است و در بیمارانی که بیماری زمینهای دارند درامد آنها تحت تأثیر قرار میگیرد. همچنین نتایج نشان داد که برخلاف بازار آزاد در بازار سلامت و اقتصاد دارو هیچ عامل اجتماعی اقتصادی از طرف تقاضا یعنی بیماران بر داروخانه به عنوان عرضهکننده دارو در قالب شاخص دسترسی تأثیرگذار نیست.
نتیجهگیری: با توجه دسترسی و ارائه خوب دارو در داروخانهها ولی توان مالی پرداخت پایین بیماران در پوشش هزینههای دارویی به نظر میرسد دولت میتواند با اقداماتی از قبیل پوشش بیمهای بالا و یارانههای دارویی از اقشار ضعیف حمایت نماید.
روح اله حسینی، محمدرضا زمان پرور بارکوسرائی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: مدیران به عنوان مهمترین تصمیمگیرندگان سازمانی، نقش بسزا و تعیینکنندهای در موفقیت و توسعه عملکرد بیمارستانها دارند. مدل های شایستگی، مدیران بیمارستانی را در بکارگیری دانش، مهارتها، تجربیات مورد نیاز برای آن که مسئولیت ها و مأموریت های خود را موفقتر به انجام برسانند، کمک می نماید و منجر به ارتقای بهره وری می شود. هدف از انجام این مطالعه طراحی مدل شایستگی مدیریت به منظور بهینه سازی سیستم های مدیریت در بیمارستانهای شهرستان کرج است.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از رویکرد کمی و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر جمعآوری داده-ها از نوع پیمایشی است. جامعۀ آماری پژوهش، همه شاغلین و کادر درمان در بیمارستانهای شهرستان کرج بودند. حجم نمونه ۳۸۴ نفر است و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع-آوری شد که روایی آن از طریق صاحب نظران تائید گردید. نرم افزارهای مورد استفاده در این تحقیق SPSS۲۲ و AMOS است.
نتایج: بر اساس یافته ها میزان تأثیر شش بعد اصلی مدل شایستگی مدیریت شامل شایستگی دانشی (۱,۰۲)، فردی (۰.۹۸)، تعاملی (۰.۳۸)، اجرایی (۰.۵۱)، ارزشی و اخلاقی (۰.۴۲) و در نهایت شایستگی های شغلی (۰,۴۱) تعیین شد.
نتیجهگیری: بر اساس یافته ها تأثیر شایستگی های دانشی و شایستگی فردی بر شایستگی مدیریت در بیمارستانها نسبت به دیگر بعدها بیشتر است. شایستگی مدیریت در بیمارستان به شدت وابسته به شایستگی های دانشی و فردی مدیران است. همچنین بر اساس شاخص نیکویی برازش، مدل شایستگی مدیریت بیمارستان اصلاح شده و در حد استاندارد ارزیابی شد. پیشنهاد می شود بستر و مقدمات پیاده سازی مدل برای انتصاب مدیران شایسته و ارتقای شایستگی سیستم مدیریت بیمارستانها فراهم شود.
محمدرضا شهرکی، حمیدرضا اسماعیلی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از کاربردهای اصلی هوش مصنوعی در حوزه مدیریت بهینه پسماندهای بیمارستانی است که به پیشبینی حجم و نوع پسماندها میپردازد. هدف این مطالعه، شناسایی و رتبهبندی ریسکهای استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی در مدیریت پسماندهای بیمارستانی با استفاده از رویکرد تصمیمگیری چند شاخصه میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی و مقطعی است که در سال ۱۴۰۲ در دو بیمارستان علی ابن ابیطالب و خاتمالانبیاء شهرستان زاهدان صورت گرفته است. تعداد ۱۰ نفر از پرسنل این دو بیمارستان به عنوان اعضای خبره پنل دلفی انتخاب گردیدند که به منظور وزندهی ریسکها از روش آنتروپی شانون و جهت رتبهبندی ریسکها از روش تاپسیس استفاده گردید.
نتایج: در این مطالعه بهمنظور تعیین میزان اتفاقنظر میان اعضای پنل دلفی، از ضریب هماهنگی کندال استفاده شد. نتیجه ضریب کندال برای مرحله اول، دوم و سوم دلفی به ترتیب برابر با ۳/۶، ۱/۷ و ۳/۷ بود. وزندهی شاخصها با استفاده از مراحل روش آنتروپی شانون و بر اساس سه شاخص شدت تأثیر (۳/۰)، احتمال وقوع (۴/۰) و احتمال کشف (۳۲/۰) انجام پذیرفت. سپس جهت رتبهبندی ریسکهای شناساییشده بر اساس روش تاپسیس مهمترین ریسکها به ترتیب زیرساختهای لازم (۸۴۷/۰)، نیاز به دادههای دقیق و کامل (۷۵۱/۰) و بودجه (۷۴۹/۰) بودند.
نتیجهگیری: مدیران مراکز بهداشتی و درمانی با استفاده از روشهای تصمیمگیری چند شاخصه قادر خواهند بود تا به شناسایی و رتبهبندی ریسکهای استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی در مدیریت پسماندهای بیمارستانی بپردازند و با توجه به اولویتها، جهت تقویت مدیریت پسماندها بپردازند.
سید مسعود موسوی، سجاد بهاری نیا، آیسا مردانی، نجمه باقیان،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: تعهد سازمانی پرستاران به عنوان یکی از مهمترین جنبههای کارکنان بیمارستان تحت تأثیر عوامل زیادی از جمله دلبستگی شغلی است که باعث ایجاد احساس انگیزه و تعهد در آنها و افزایش کیفیت خدمات میشود. در این پژوهش به بررسی ارتباط بین تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی در پرستاران شاغل در بیمارستانهای آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال ۱۴۰۱ پرداخته شده است.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی و تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان شهید صدوقی یزد بود که بر اساس فرمول کوکران ۲۹۸ نفر مورد بررسی قرار گرفتند. گردآوری دادهها با پرسشنامههای شغلی ادواردز و کیلپاتریک (۱۹۸۴) و تعهد سازمانی آلن و مییر (۱۹۹۰) انجام شد. دادهها با استفاده از آزمون مجذور کای و با نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و همچنین نرم افزار معادلات ساختاری لیزرل تجزیهوتحلیل شدند.
نتایج: %۱۷/۴۳ پرستاران از شغل خود راضی بودند و %۱۷/۴۰ دارای تعهد سازمانی بودند. یافتهها نشان داد بین دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی ارتباط معنیداری وجود داشت (P<۰,۰۰۱). میانگین نمره بعد عاطفی (۷۶/۰ ± ۷۵/۳)، بعد مستمر (۲۶/۰ ±۹۷/۳)، بعد تکلیفی (۳۶/۰ ± ۶۵/۳) و دلبستگی شغلی (۹۳/۰ ± ۷۴/۳) به دست آمده است.
نتیجهگیری: با در نظر گرفتن رابطه معنیداری مستقیم رضایت شغلی پرستاران با فعالیت سازمانی و ارتباط مستقیم بین آنها، مدیران باید به عوامل مؤثر بر رضایت شغلی توجه داشته باشند زیرا رضایت شغلی مسئولیتپذیری کارکنان را افزایش میدهد.
احمد طهماسبی قرابی، عسگر آقایی هشجین، عفت جهانبانی، محمد کایدخورده، منصور ظهیری، محمود لطیفی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی میزان رضایت شغلی در هر سازمانی به دلیل اثرات آن با استفاده از یک ابزار معتبر ضروری است. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی روایی و پایایی ویرایش فارسی پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتور در میان کارکنان مراکز فوریتهای پزشکی انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در میان ۲۷۰ نفر از کارکنان مراکز فوریتهای پزشکی شهرستان اهواز بین بهمن ۱۳۹۹ تا خرداد ۱۴۰۰ انجام گرفت. جمعآوری دادهها به روش سرشماری و با استفاده از پرسشنامه بررسی رضایت شغلی اسپکتور انجام شد. بررسی روایی صوری، محتوایی و ترجمه پرسشنامه توسط متخصصان انجام گرفت. برای ارزیابی روایی همگرا و واگرا و پایایی از شاخصهای بارهای عاملی، متوسط واریانس استخراج شده (AVE)، بارهای عاملی متقابل، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی در نرمافزار SMART-PLS ۳ استفاده شد.
نتایج: روایی صوری، محتوایی و ترجمه پرسشنامه توسط متخصصان متناسب با جامعه ایرانی تأیید شد. تمامی بارهای عاملی گویههای پرسشنامه و شاخص AVE برای تمامی سازهها بالاتر از ۴/۰ بود. شاخص AVE برای کل پرسشنامه ۵۲۳/۰ بود. بررسی بارهای عاملی متقابل، روایی واگرا را تأیید کردند. شاخص آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای همه سازههای پرسشنامه بالاتر از ۷/۰ بود. ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای کل پرسشنامه به ترتیب ۸۳/۰ و ۸۸/۰ بود.
نتیجهگیری: روایی و پایایی این پرسشنامه متناسب با جامعه ایرانی در سطح بالایی تأیید شد؛ بنابراین این پرسشنامه میتواند جهت ارزیابی رضایت شغلی کارکنان در سازمانها به ویژه سازمانها و مراکز بهداشتی درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
عسگر آقایی هشجین، علی نعمتی، سید محمد طباطبائی جبلی، پوریا فرخی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: کشور ایران یکی از ۱۰ کشور جهان از منظر میزبانی از جمعیت پناهندگان و مهاجران در جهان محسوب میگردد. پناهندگان و مهاجران از مهمترین گروههای آسیبپذیر در همهگیری کرونا بودند. مطالعه حاضر باهدف بررسی میزان بهره-مندی پناهندگان و مهاجران از خدمات سلامت در همهگیری کرونا در مراکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی در سال ۱۴۰۰ در شهر تهران انجام گرفت. محیط پژوهش شامل تمام شبکههای بهداشت و درمان، بیمارستانهای عمومی و تخصصی بود. دادهها از طریق بررسی اسناد و اطلاعات ثبتشده در سامانه سینا جمعآوری شدند. کل خدمات ارائهشده در چهار گروه خدمات مراقبتهای اولیه، سرپایی، اورژانس و بستری بیمارستانی دستهبندی شدند. برای تحلیل دادهها از آزمون chow و مدل Interrupted time series با استفاده از بستههای نرمافزاری Wats و Sctest با نرمافزارR نسخه۴,۳.۰ انجام گرفت.
نتایج: با شروع همهگیری کرونا، کاهش در میزان بهرهمندی پناهندگان و مهاجران از خدمات سرپایی، اورژانس و بستری بیمارستانی معنیدار (۰۰۱/۰P-value<) بوده است درحالیکه این کاهش برای خدمات مراقبتهای اولیه معنیدار گزارش نشد. همچنین بعد از شروع همهگیری کرونا فقط میزان بهرهمندی از خدمات بستری (۰۱۳/۰P-value<) یکروند افزایشی معنیدار را نشان داد.
نتیجهگیری: با شیوع همهگیری کرونا میزان بهرهمندی پناهندگان و مهاجران از کلیه خدمات سلامت شامل مراقبتهای اولیه، سرپایی، اورژانس و بستری کاهشیافته است. پوشش بیمهای کامل پناهندگان، درمان رایگان پناهندگان کمبضاعت، افزایش آگاهی پناهندگان برای استفاده بیشتر از خدمات سلامت، کاهش موانع اجتماعی اقتصادی موجود و تسهیل تعامل بین ارائهدهندگان و پناهندگان پیشنهاد میگردد.
مهرک پورمطهری، سعاد محفوظ پور، شهرام توفیقی، شقایق وحدت، ایروان مسعودی اصل،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: در حالیکه منابع سلامت بطور فزاینده با محدودیت بیشتری مواجه میشود، استفاده از خدمات تصویربرداری پزشکی به میزان معناداری افزایش یافته است. بهصورت میانگین، هزینههای مرتبط با خدمات تشخیصی حدود ۱۰% کل مخارج سلامت را تشکیل میدهد و این مقدار مدام در حال افزایش است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل بهرهمندی غیرمنطقی از خدمات تصویربرداری پزشکی و ارائه راهکارهای اصلاحی اجرا شده است.
مواد و روشها: با رویکرد توصیفی- پیمایشی پژوهش، در گام اول با استفاده از رویکرد کتابخانهای مطالعات صورت گرفته در این حوزه در پایگاههای داده بینالمللی و ملی، با استفاده از کلیدواژهها در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا نوامبر ۲۰۲۱ جستجو شد. در گام دوم با تدوین پرسشنامه، مجموعهای از مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و متخصصان انجام شد. برای تحلیل دادهها از رویکرد شش مرحلهای تماتیک براون و کلارک و نرمافزار MAXQDA استفاده شد.
نتایج: ابتدا ۶۰۵ مطالعه شناسایی شد که در مجموع هفت مورد آنها واجد شرایط ورود به مطالعه بودند. در بخش دوم در مجموع ۱۲ مصاحبه عمیق اجرا و در مجموع ۶۵ کد استخراج شد که در قالب ۱۲ تم، دستهبندی شدند. روشهای مختلفی برای کنترل بهرهمندی غیر مقتضی از خدمات تشخیصی و درمانی معرفی شدهاند، از جمله مداخلات سیاستی، پایش و ارزیابی و آموزش.
نتیجهگیری: استفاده غیر مقتضی از خدمات سلامت در اکثر کشورها چالش مهمی محسوب میشود؛ که مهمترین عوامل مؤثر شامل: پوشش ناکامل بیمهها و پرداخت از جیب بیماران، نگرانیهای حقوقی و پزشکی تدافعی و پر کردن شکاف دانشی میباشند.
رحیم صفوی میرمحله، محمدرحیم رمضانیان، محمود مرادی، مصطفی ابراهیم پور ازبری،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: بیتردید وضعیت سلامت یکی از مهمترین شاخصهای توسعه و پیشرفت اجتماعی میباشد. ارائه مراقبتهای بهداشتی نیز یک چالش عمده برای زندگی بشر است و مدیریت زنجیره تأمین در حوزه سلامت، از اهمیت استراتژیک برخوردار است. هدف این تحقیق، تحلیل و مقایسه نتایج فراترکیب با تحلیل مضمون در شناسایی مخاطرات زنجیره تأمین صنعت داروسازی میباشد.
مواد و روشها: رویکرد این تحقیق، بهصورت کیفی (فراترکیب و تحلیل مضمون) و مقایسه نتایج آنها در شناسایی مخاطرات زنجیره تأمین صنعت داروسازی میباشد. در گام اول؛ با رویکرد فراترکیب و مرور نظاممند مطالعات مرتبط در بیستوسه سال اخیر، مخاطرات زنجیره تأمین صنعت داروسازی شناسایی شدند. بدین منظور، ابتدا تعداد ۱۰۰ مقاله شناسایی و پس از چند مرحله بررسی و پالایش، تعداد ۲۶ مقاله مبنای انجام تحقیق قرار گرفت. در گام بعدی، مخاطرات زنجیره تأمین داروسازی ایران با روش تحلیل مضمون و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و نمونهگیری هدفمند به دست آمدند و در نهایت نتایج این دو رویکرد با هم مقایسه و تحلیل شدند.
نتایج: در رویکرد فراترکیب، ۱۰ مخاطره به عنوان مخاطرات زنجیره تأمین صنعت داروسازی جهان به صورت عام به دست آمد و همچنین با رویکرد تحلیل مضمون، ۱۰ مخاطره به عنوان مخاطرات زنجیره تأمین صنعت داروسازی ایران بهصورت خاص به دست آمد. بر اساس نتایج، شش مخاطره کیفیت پایین مواد اولیه، پیچیدگی و ناسازگاری سیستمهای اطلاعاتی، تأمین ارز و پرداختهای مالی خارجی، حملونقل و بیمهها، افزایش قیمت مواد اولیه، در دسترس نبودن دارو در هر دو رویکرد فراترکیب و تحلیل مضمون مشترک بودند و به عنوان مخاطرات زنجیرههای تأمین صنعت داروسازی جهان به صورت عام و همچنین مخاطرات زنجیره تأمین صنعت داروسازی ایران به صورت خاص مطرح میباشند.
نتیجهگیری: ذینفعان زنجیره تأمین داروسازی ایران (از جمله بیمارستانها)، در اولویت نخست، باید برای بهبود عملکرد زنجیره تأمین بر روی این ۶ مخاطره مشترک تمرکز نموده و برای مدیریت آنها برنامهریزی نمایند. در اولویت دوم، بر روی ۴ مخاطره غیرمشترک که از طریق تحلیل مضمون بهعنوان مخاطرات مختص زنجیره تأمین صنعت داروسازی ایران به دست آمد، متمرکز و اقدامات و فعالیتهای کنترلی را اعمال نمایند.