جستجو در مقالات منتشر شده


58 نتیجه برای کیفیت

سارا بیگدلی، دکتر مریم تاجور، دکتر محمد عرب،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلالات بینایی در سالمندی می تواند یکی از مهم ترین عوامل موثر بر کاهش کیفیت زندگی سالمندان باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی مرتبط با بینایی سالمندان شهر تهران و بررسی عوامل مرتبط با آن انجام شد.
مواد و روش ها : این مطالعه یک مطالعه کمی و مقطعی بود که بصورت جامعه محور بر روی 566 سالمند بالای 60 سال ساکن در شهر تهران با مراجعه به درب منازل آنها انجام شد. روش نمونه گیری، خوشه ای و سیستماتیک چند لایه بود و مناطق شهر تهران بعنوان خوشه های نمونه گیری بودند. جهت ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با بینایی، از پرسشنامه NEI VFQ-25 استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آنالیز رگرسیون خطی چند سطحی چند گانه استفاده گردید.
نتایج: میانگین نمره کلی کیفیت زندگی مرتبط با بینایی سالمندان 80 از حداکثر 100 تعیین شد. حیطه های «دید رنگ» ، «عملکرد اجتماعی» و «دید محیطی» با کسب نمرات 8/96، 7/96 و 95 به ترتیب بیشترین و ابعاد «رانندگی» و  «وابستگی» با کسب نمرات 6/42 و 3/50 به ترتیب کمترین امتیازها را در بین ابعاد 12 گانه پرسشنامه کسب نمودند. زنان، افراد مسن تر و با تحصیلات کمتر بطور معنی داری نمره کیفیت زندگی بینایی پایینتری نسبت به سایر سالمندان داشتند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر شواهد مفیدی را برای سیاستگزاران سلامت در راستای اولویت بندی خدمات سلامت چشم با توجه به ابعاد ضعیف تر عملکرد بینایی  وهمچنین در سالمندان در معرض خطر فراهم می نماید.
 
دکتر حسین درگاهی، کامران ایراندوست، سید مرتضی مجتبائیان،
دوره 18، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان آمادگی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران برای اجرای برنامه های ارتقای کیفیت و ممیزی بالینی از دیدگاه مدیران انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر مطالعه­ای توصیفی-تحلیلی از نوع کاربردی می باشد که به صورت مقطعی در سال 1397 در چهار بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. جامعه آماری20 نفر از مدیران بیمارستان های منتخب بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه دو قسمتی بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. در این مطالعه از نرم افزار SPSS نسخه 23 و همچنین از آزمون­های آماری بهره گرفته شد.
نتایج: میزان اثربخشی و آمادگی بیمارستان ها در اجرای برنامه ممیزی بالینی درحیطه مربوط به داده ها و اطلاعات، کارتیمی و بازخورد هر کدام برابر60%،  منابع، طراحی و اجرا، مدیریت ممیزی بالینی و شواهد و استانداردها هر کدام برابر 55%، بیماری و آموزش برابر 50 % و نیروی انسانی برابر 45% می باشد. همچنین با افزایش تعداد دفعات ممیزی های بالینی، آمادگی بیمارستان ها برای پروژه های بهبود کیفیت افزایش می یابد.
نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی و آمادگی کم بیمارستان­ها در اجرای برنامه ممیزی بالینی به خصوص در حیطه منابع انسانی (45%) لازم است که مدیران و برنامه­ریزان برنامه های ممیزی بالینی در بیمارستان ها با شناخت دقیق این عوامل در جهت کنترل محیط سازمانی به بهبود اثربخشی برنامه های ممیزی کمک کنند.


سید مصطفی کوهستانی، دکتر حجت رحمانی، دکتر شیدا نوربخش، دکتر فرهاد حبیبی، قاسم رجبی واسوکلایی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت‌های بیمارستانی به عنوان شایع‌ترین عارضه مراقبت‌های بهداشتی درمانی شناخته می‌شود که ایمنی بیمار را در نظام سلامت هر کشوری در سراسر جهان و با هر سطح توسعه‌یافتگی، مورد تهدید قرار می‌دهد. این مطالعه با هدف اپیدمیولوژی و تعیین عوامل ایجاد کننده عفونت های بیمارستانی یک بیمارستان آموزشی در شهر تهران طراحی و پیاده سازی شد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی، به صورت مقطعی در سال 1398 در یک بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران طراحی شد. از داده‌های مربوط به سامانه ثبت عفونت‌های بیمارستانی در سال‌های 1396 و 1397 بهره گرفته شد. به منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، از نرم‌افزار SPSS و آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، فراوانی و درصد فراوانی) و آزمون تحلیلی (ANOVA) استفاده شد.
نتایج: شایع‌ترین عفونت‌های بیمارستانی به ترتیب شامل دستگاه ادراری (76/39%)، مرتبط با ونتیلاتور (92/20%)، جریان خون (71/20%) می‌باشند و عفونت پوست و بافت نرم (7/0%) کمترین میزان شیوع را به خود اختصاص داده است. بالاترین بروز عفونت بیمارستانی مربوط به بخش مراقبت ویژه (ICU) با 200 بیمار و پایین‌ترین بروز نیز مربوط به بخش گوش، حلق و بینی با 1/23 بیمار و بروز کلی عفونت بیمارستانی 9/84 بیمار در ده هزار بیمار-روز بود.
نتیجه‌گیری: طراحی اقدامات و مداخلات اصلاحی کنترل عفونت، حساس سازی در مدیران و کارکنان بیمارستان، برگزاری برنامه‌های آموزشی تخصصی، توجه به طراحی اصولی ساختار فیزیکی بخش‌های بیمارستانی، ایجاد سازوکارهای انگیزشی و نگرشی از مؤثرترین راه‌های مقابله با عفونت‌های بیمارستانی است.
دکتر سیامند انوری، دکتر اسماعیل اسدی، گیلدا رجبی دماوندی، دکتر ماشااله ولی خانی، دکتر بهرنگ شادلو، سپیده مسعودسینکی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی عوامل کیفیت زندگی کارکنان شاغل در بیمارستان روانپزشکی بود که با شناسایی آن در راستای ارتقا بهره وری منابع انسانی گامی برداشته شود.
مواد و روش­ها:  پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی - مقطعی است که در سال 96 در بیمارستان روزبه انجام شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و 112 پرسشنامه تحلیل شد. در این مطالعه برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد SF-36 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزار  SPSS و روش های آماری توصیفی و تحلیل کروسکال والیس، کای اسکوئر و آزمون تعقیبی وی کرامر استفاده شد.
نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی کارکنان بیمارستان روانپزشکی روزبه درسطح متوسط 8/68 درصد) قرار دارد. بیشترین میانگین نمرات ارزیابی ابعاد کیفیت زندگی مربوط به مولفه عملکرد جسمانی برابر با 2/84 درصد و کمترین میانگین نمرات ارزیابی ابعاد کیفیت زندگی مربوط به مولفه خستگی یا نشاط برابر با 7/58 درصد بود. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که بین گروه های تحصیلی و کیفیت زندگی در بعد عملکرد جسمانی (007/0 > P-Value)؛  بین میزان سابقه کاری و کیفیت زندگی در بعد عملکرد اجتماعی (02/0> P-Value) و ؛  بین  داشتن ارتباط مستقیم با بیمار و همراه بیمار و کیفیت زندگی در بعد خستگی یا نشاط و درد بدنی (005/0 ،05/0 > P-Value)؛ درکارکنان بیمارستان روانپزشکی روزبه تفاوت معناداری وجود دارد. 
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش کیفیت زندگی کارکنان بیمارستان روانپزشکی روزبه در سطح متوسطی قرار دارد و مداخلات آموزشی و درمانی جهت ارتقاء کیفیت زندگی کارکنان پیشنهاد می گردد.
سمیه فدائی، مصطفی کاظمی، فاطمه نژادشکوهی،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزشیابی و ارتقا کیفیت خدمات در بیمارستان­ها که با سلامتی انسانها سروکار دارند، اهمیت زیادی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و وزن­دهی معیارهای سنجش کیفیت و رتبه­بندی بیمارستان­های مشهد انجام شده­است.
مواد و روش­ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی است که به صورت مقطعی در زمستان سال 1396 انجام شد. در این مطالعه با بررسی ادبیات پژوهش، ابعاد کیفیت خدمات در بیمارستان شناسایی شد. سپس با استفاده از پرسشنامه مقایسه زوجی از گروه خبرگان (شامل 8 نفر( نظرخواهی به عمل آمد و ضرایب اهمیت هر یک از ابعاد از طریق فرایند تحلیل سلسله­مراتبی در محیط فازی (FAHP) محاسبه شد. پرسشنامه ماتریس تصمیم‌ به روش نمونه­گیری دردسترس توسط نمونه 400 نفره از همراهان بیمار چهار بیمارستان تکمیل گردید. سپس با استفاده از روش GRA-TOPSIS بیمارستانها رتبه­بندی شدند. روایی هر دو پرسشنامه توسط خبرگان تایید شد.
نتایج: نتایج FAHP نشان می­دهد  بعد کیفیت دانش و مهارت پزشکی بیشترین ضریب اهمیت را دارد. همچنین با تحلیل داده­ها با استفاده از GRA-TOPSIS بیمارستان سوم، رتبه چهارم را در ارائه خدمات بدست آورد. همچنین نتایج نشان می­دهد که در بیمارستان سوم کیفیت دسترسی نیازمند بیشترین بهبود است.
نتیجه­گیری: روش GRA-TOPSIS علاوه بر رتبه­بندی بیمارستان­ها بر اساس معیارهای کیفیت خدمات قادر است نقاط ضعف هر بیمارستان در هر یک از معیارها مشخص نماید. در نتیجه اولویت­های بهبود  کیفیت خدمات در هر بیمارستان مشخص شد و بر اساس آن مدیر بیمارستان می تواند برای بهبود عملکرد در معیارهای که عملکرد پایینی نسبت به سایر بیمارستان­ها کسب کرده است، تلاش نماید.
علی محمد مصدق راد، فاطمه خلج،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

سابقه و هدف: دستگاه الکتروکوتر یک ابزار مهم در جراحی مدرن است. سوختگی ناشی از دستگاه الکتروکوتر یکی از عوارض شایع حین عمل جراحی است. مدیریت کیفیت یک استراتژی سازمانی برای ارتقای کیفیت و ایمنی خدمات است. هدف این مطالعه بررسی میزان تأثیر مدیریت کیفیت بر کاهش سوختگی ناشی از دستگاه الکتروکوتر بود.
مواد و روش­ها: این پژوهش با استفاده از روش اقدام پژوهی مشارکتی در بازده زمانی دوساله  1392 و 1393 در بخش اتاق عمل یکی از بیمارستان‌های شهر تهران انجام شد. تیم بهبود کیفیت بخش اعمال جراحی بیمارستان تشکیل و با استفاده از مدل مدیریت کیفیت استراتژیک، برنامه بهبود کیفیت فرایندهای کاری بخش تدوین، اجرا و ارزشیابی شد. میزان سوختگی ناشی از دستگاه الکتروکوتر قبل و بعد از اجرای مدیریت کیفیت سنجیده و با هم مقایسه شد.
نتایج: میزان سوختگی ناشی از دستگاه الکتروکوتر در سال ۱۳۹۱ برابر با 4/0 درصد بود. خیس بودن بیمار به دلیل تعریق و شستشوی حین عمل، پوزیشن نادرست بیمار، سالم نبودن تشک‌های آنتی استاتیک و استفاده طولانی از دستگاه الکتروکوتر از مهم‌ترین علل ایجاد سوختگی ناشی از دستگاه کوتر بود. تیم بهبود کیفیت یک برنامه عملیاتی برای رفع مشکلات مذکور تدوین و اجرا کرد. میزان سوختگی ناشی از دستگاه الکتروکوتر با اجرای مدیریت کیفیت به 21/0 درصد در سال‌ ۱۳۹۲و 02/0 درصد در سال ۱۳۹۳ کاهش یافت. اجرای مدیریت کیفیت منجر به کاهش 95 درصدی میزان سوختگی ناشی از دستگاه کوتر در یک بازه زمانی دو ساله شد.
 نتیجه‌گیری: استراتژی مدیریت کیفیت منجر به کاهش سوختگی ناشی از الکتروکوتر و افزایش ایمنی بیمار می‌شود. اجرای صحیح اصول مدیریت کیفیت نظیر بیمارمحوری، فرایند گرایی و کار تیمی منجر به ارتقای کیفیت و ایمنی خدمات بیمارستان‌ها می‌شود
فاطمه خزاعی، حسن میرزاحسینی، مصطفی نوکنی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

مقدمه: همودیالیز یکی از درمان های موثر جایگزینی عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه است، بهره‌مندی از این روش، در کنار افزایش طول عمر؛ می‌تواند کیفیت زندگی دریافت‌کنندگان این نوع خدمت را تهدید نماید. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی انجام شد.
 مواد و روش‌ها: مطالعه کنونی کاربردی و نیمه آزمایشی بوده و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل طراحی و پیاده‌سازی گردید. کلیه بیماران سرپایی تحت درمان با دستگاه دیالیز در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، در سال 97-1398 جامعه آماری مطالعه را تشکیل می‌دادند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با بیماران کلیوی بود، پس از اجرای پروتکل درمانی توسط تیم پژوهش طی هشت جلسه 90 دقیقه‌ای در گروه مداخله، تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار spss نسخه 24 صورت پذیرفت.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد پروتکل درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر تمامی ابعاد کیفیت زندگی تأثیر داشته و منجر به افزایش نمره میانگین نسبت به پیش‌آزمون شده است. همچنین؛ تفاوت معناداری بین گروه‌ها، هم در بعد عمومی و هم در بعد اختصاصی کیفیت زندگی بیماران دیالیزی وجود دارد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش می‌توان بیان کرد که روش طرحواره درمانی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی مؤثر بوده و می‌توان به‌عنوان یک مداخله مؤثر در بهبود کیفیت زندگی بیماران به کار گرفته شود
رامین دستاب، فرحناز فرنیا، سمیه زارع،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت زندگی یک موضوع ذهنی است که موجب می­شود فرد تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله خودکارآمدی قرار گیرد. الگوی راه ­گشا در این زمینه توانمندسازی خانواده محور است که هدف آن ارتقا سلامتی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر الگوی توانمند­سازی خانواده محور بر کیفیت زندگی و خودکارآمدی بیماران پیوند کلیه انجام شده است.
مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی می­باشد. تعداد 100 بیمار پیوند کلیه مراجعه‌کننده به کلینیک بیمارستان شهید هاشمی­نژاد تهران با روش نمونه­گیری تصادفی در دو گروه کنترل و آزمون قرار گرفتند. ابزار جمع­آوری داده­ها پرسش­نامه سه بخشی شامل مشخصات دموگرافیک، پرسش­نامه کیفیت زندگی در بیماران پیوند کلیه و پرسشنامه استراتژی ارتقا سلامت برای بررسی خودکارآمدی مراقبت از خود بود که توسط هر دو گروه در بدو مطالعه و 5/1 ماه بعد از آزمون تکمیل شد. داده­ها با نرم افزار SPSS ویراست 20، آزمون کای­اسکوئر و تی­تست تجزیه­ ­تحلیل شد.
نتایج: یافته­ها نشان داد که دو گروه کنترل و آزمایش در بدو مطالعه از نظر مشخصات کیفی و کمی دموگرافیک و میانگین کیفیت زندگی و خودکارآمدی تفاوت معناداری نداشتند. میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمون نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است و از نظر آماری تفاوت معناداری دارد (001/0>P). همچنین میانگین نمره خودکارآمدی در گروه آزمون نسبت به شاهد افزایش داشته است و از نظر آماری تفاوت معناداری دارد (003/0 P=).
نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر مثبت الگوی توانمندسازی خانواده­ محور بر خودکارآمدی بیماران پیوند کلیه و در نهایت بر کیفیت زندگی آنان، لازم است این الگو با هدف ارتقای سلامت بیماران در نظر گرفته شود.

سارا کرمی پارسا، لیلا نظری منش، محمود محمودی مجد آبادی فراهانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اهمیت کیفیت خدمات بیمارستان‌ها در جهت استفاده بهینه از منابع موجود بر مدیران پوشیده نیست. این مسئله به ویژه در بخش زایمان به سبب دانسیته بالای بار مراجعات حائز اهمیت می‌باشد. از رویکردهای نوین بهبود خدمات بخش زایمان در کشور، اجرای LDR (Labor, Delivery, Recovery) می باشد. مطالعه با هدف ارزیابی اثربخشی سیستم LDR بر شاخص‌های کیفیت خدمات بخش زایمان دو بیمارستان منتخب قم اجرا گردید.
مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی- پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ زمان مقطعی بود که طی آن به‌صورت مورد شاهدی، به مقایسه شاخص‌های کیفیت خدمات یک بیمارستان دارای سیستم LDR با یک بیمارستان فاقد سیستم LDR پرداخته شد. داده‌ها با پرسشنامه استاندارد با نمونه‌گیری پواسون جمع‌آوری و با نرم‌افزار SPSS آنالیز گردید.
نتایج: بین دو بیمارستان به جز اجرای سیستم LDR، تمایز عمده دیگری وجود ندارد. بین اجرای LDR در بخش زایمان با شاخص‌های کیفیت کلی خدمات (3 در مقابل 2.5) و نیز شاخص‌های کیفی دروندادی، فرایندی و بروندادی ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد اما اجرای LDR بر برخی از آیتم‌های این شاخص‌ها اثر معنی‌دار داشته است (سطح معنی‌داری=0.05).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش، اجرای LDR بر کیفیت کلی خدمات اثر معنی‌دار نداشته اما بر زیرمولفه‌های این شاخص‌ها اثرگذار است و رضایتمندی مادران در بسیاری از زمینه‌ها در بیمارستان دارای LDR بالاتر بود اما مادران از هزینه تحمیل شده در بیمارستان دارای LDR رضایت پایین‌تری داشتند. لذا به نظر می‌رسد، لزوم سیاست‌گذاری مناسب مدیران جهت کنترل هزینه‌های دریافتی مربوط به اجرای این سیستم روشن است.
ابراهیم جعفری پویان، حجت رحمانی، محمد امین میرشکاری،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی چالش‌های دفاتر بهبود کیفیت در برنامه‌ریزی کیفیت خدمات بیمارستان و تلاش برای  ارائه راهکار مناسب حل مشکلات این دفاتر علاوه بر تقویت دفاتر به افزایش کیفیت خدمات بالینی و غیر بالینی بیمارستان نیز کمک می‌نماید. این پژوهش با هدف بررسی چالش‌های دفاتر بهبود کیفیت بیمارستان‌ها و ارائه راهکار مناسب آن‌ها انجام شده است.
مواد و روش‌ها: پژوهش کیفی حاضر به روش پدیدارشناسی طراحی شده است. با استفاده از مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته با 40 نفر از مدیران و روسای بیمارستان‌ها، مترون ها، کارشناسان بهبود کیفیت بیمارستان‌ها و کارشناسان دفاتر نظارت و اعتباربخشی دانشگاه‌های علوم پزشکی شهر تهران داده‌ها جمع‌آوری شد. روش تحلیل موضوعی برای تحلیل داده‌ها استفاده شد. با کمک نرم‌افزار Maxqda10 تحلیل و طبقه‌بندی داده‌های جمع‌آوری‌شده صورت گرفت.
نتایج: با تحلیل مصاحبه‌ها در حوزه چالش‌ها و راه‌کارها کدهای استخراج‌شده در چهار حیطه مدیریت، استانداردها، ارزیابی و کارکنان طبقه‌بندی گردید که بیشترین کدها مربوط به مدیریت با 5 عنوان اصلی و 21 عنوان فرعی بود. بیشترین راه‌کارها مربوط به حیطه مدیریت بود.
نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه نشان می‌دهد غالب چالش‌ها و راه‌کارها در حیطه مدیریت هستند و برای بهبود وضعیت دفاتر بهبود کیفیت تمرکز بر اصلاح این حیطه کمک‌کننده خواهد بود.
لیلا حسینی قوام آباد، عباس وثوق مقدم، روح الله زابلی، محسن اعرابی،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: حاکمیت بالینی یکی از چارچوب‌های مهم در زمینه ارتقا مستمر کیفیت و ایمنی در نظام‌های بهداشتی و درمانی به شمار می‌رود. شناسایی محور‌های این رویکرد با توجه به شرایط بومی، از اولویت‌های مهم نظام سلامت است. مطالعه حاضر با هدف شناسایی دیدگاه ذی‌نفعان در خصوص محورهای حاکمیت بالینی در مراقبت‌های اولیه سلامت انجام گردید.
مواد و روش‌ها: مطالعه‌ی حاضر از نوع کیفی است که با روش تحلیل چارچوب مفهومی در سال 1398-1399 انجام شد. جامعه آماری مطالعه افراد کلیدی سیاست‌گذار وزارت بهداشت، معاونت بهداشتی دانشگاه، شبکه بهداشت و درمان شهرستان، انجمن پزشکان خانواده، پزشکان خانواده و مرکز پژوهش‌های مجلس بودند. مشارکت‌کنندگان در این پژوهش به صورت هدفمند و گلوله برفی وارد مطالعه شدند. داده‌ها از طریق مصاحبه‌ی نیمه ساختاریافته جمع‌آوری و تحلیل و کدگذاری آن‌ها با کمک نرم‌افزار 11 MAXQDA انجام شد.
نتایج: با توجه به بررسی دیدگاه مصاحبه‌شوندگان، یافته‌های پژوهش در 4 بعد اصلی: ابعاد حاکمیت بالینی، پیش‌نیازها و ساختارها، متولیان تصمیم گیر و ابعاد سنجش کیفیت و ایمنی، دسته‌بندی و در 17 درون‌مایه فرعی که شامل: مشارکت جامعه، ممیزی بالینی، اثربخشی بالینی، مدیریت کارکنان، آموزش، استفاده از اطلاعات، مدیریت خطر، راهنماها و دستورالعمل‌ها، ارتقاء شاخص‌های سلامت، تجهیزات و امکانات، نظام ارجاع، تأمین مالی، متولیان دخیل در سیاست‌گذاری، اثربخشی، کارایی، انسانی بودن خدمات و عدالت بودند، شناسایی و استخراج گردیدند.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌ها جهت تسهیل اجرای حاکمیت بالینی راهکارهایی مانند زیرساخت‌های مناسب، تعهد مدیران، فرهنگ حمایتی، دانش کافی، پایش و ارزشیابی، فرهنگ‌سازی مناسب، امکانات و تجهیزات و منابع مالی کافی پیشنهاد می‌گردد.
محمود نکویی مقدم، آناهیتا بهزادی، خلیل کلوانی، زهرا نادرخواه،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

مقدمه: برندینگ و بازاریابی یکی‌ از نیازهای اساسی‌ هر سازمان برای بقا و بالا بردن کیفیت محصولات و خدمات ارائه ‌شده می‌باشد. امروزه حیطه کاربرد بازاریابی به سازمان‌های بهداشتی و درمانی نیز رسیده و یکی از الزامات مهم برای ارتقای کیفیت خدمات سلامت ارائه شده­ی بیمارستان‌ها می‌باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در بیمارستان‌ می باشد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی­­_تحلیلی بود. نمونه ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، 350 ﻧﻔﺮ از بیماران بیمارستان‌های خصوصی منتخب شهر تهران و کرمان در سال 1399 ﺑﻮد که با روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب ﺷﺪند. اطلاعات نمونه منتخب ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از پرﺳﺸﻨﺎﻣﻪ مطالعه‌ی چاهال و بالا که روایی و پایایی آن محاسبه شد جمع‌آوری ﮔﺮدیﺪ. ﺟﻬﺖ تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از ورژن 14 نرم‌افزار Stata استفاده ﺷﺪ.
نتایج: میانگین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در گروه زنان و نیز گروه تحصیلی کمتر از دیپلم و گروه جراحی بیشتر بود. همچنین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری از نظر جنسیت، نوع بیمه، علت بستری و میزان تحصیلات بین طبقات مختلف، اختلاف معناداری وجود داشت. ابعاد مختلف ارزش برند بیمارستان شامل کیفیت درک شده (در حد متوسط)، وفاداری بیمار (در حد متوسط)، تصویر برندینگ (در حد خوب) و ارزش برند خدمات (در حد خیلی خوب) ارزیابی شدند و میانگین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در حد بالایی قرار داشت.
نتیجه‌گیری: بیمارستان­ها با ارتقا خدمات ارائه شده‌ی خود از طریق ارتقا کیفیت و ارتقا تصویر برندینگ و ارزش برند خدمات، می‌توانند در جهت جذب و حفظ بیماران و نیز ایجاد مزیت رقابتی نسبت به بیمارستان‌های دیگر گام بردارند. نتایج این مطالعه نشان از تاثیر مثبت کیفیت درک شده، وفاداری بیمار، تصویر برند و ارزش برند خدمات بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری دارد.
سید محمد حسن صافی، محمد حسین صادقیان،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مهم‌ترین و مشکل‌ترین فرایند در هر سازمان ایجاد تحول در سازمان است چرا که امروزه سازمان‌ها بایستی با توجه به تغییرات محیط واکنش نشان دهند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت تحول‌گرا در سازمان بر کیفیت زندگی کاری کارکنان بیمارستان شهدای تجریش تهران می‌باشد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی بود که به صورت مقطعی در بیمارستان شهدای تجریش در سال 1399 انجام شد. ابزار جمع‌آوری پرسشنامه مدیریت تحول‌گرا (باس وآولیو) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (والتون 1973) بود. بر اساس فرمول کوکران تعداد 234 نفر از کارکنان بیمارستان شهدای تجریش تهران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد.
نتایج: یافته­ها نشان داد که مدیریت تحول‌گرا همبستگی مثبت و معناداری بر محیط کاری دارای ایمنی و بهداشت، فرصت رشد و امنیت، پرداخت منصفانه و کافی، قانون‌گرایی کارکنان، وابستگی اجتماعی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، توسعه‌ی قابلیت‌های انسانی و فضای کلی زندگی کاری دارد. علاوه بر این 92 درصد واریانس کیفیت زندگی کاری توسط مدل تحقیق تبیین می‌شود.
نتیجه­گیری: مدیران ارشد با توجه به تأیید تأثیر مدیریت تحول‌گرا بر توسعه قابلیت‌های انسانی برنامه‌های مناسبی را برای اجرای کیفیت زندگی کاری تنظیم و اجرا نمایند و شرایطی را فراهم آورند تا کارکنان در سازمان و کار خود لذت ببرند.
بهاره هاشمی مقدم، محمدرضا کریمی علویجه، نجیمه السادات کیانوش فرد، شهین ابراهیم بابایی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

مقدمه: امروزه مفهوم رضایتمندی بیماران در تمام دنیا در حوزه مراقبت‌های پزشکی اهمیت بسیار ویژه‌ای یافته است و سهم عمده این رضایتمندی متأثر از کیفیت و تنوع خدمات هتلینگ بیمارستان‌هامی‌باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر کیفیت خدمات غیرپزشکی (هتلینگ) بیمارستان‌ها بر رضایت گیرندگان خدمت با تأکید بر نقش واسط رضایت از خدمات پزشکی در بیمارستان‌های شهید فیاضبخش، شهید هاشمینژاد و مسیحدانشور است.
مواد و روش‌ها: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل گیرندگان خدمات در بیمارستان‌های مورد مطالعه به تعداد 48043 بوده است. روش نمونه‌گیری به صورت تصادفی ساده نسبتی قضاوتی می‌باشد. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده گردید. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه‌ی محقق ساخته جمع‌آوری گردید. به منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و آزمون فرضیات از آمار توصیفی و استنباطی (کولموگروف-اسمیرنوف، تی دونمونه، آنووا، همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیره) از طریق نرم‌افزارSPSS22 و همچنین به‌منظور بررسی برازش مدل و تحلیل عاملی تأییدی از نرم‌افزار لیزرل و جهت سنجش اهمیت و وزن متغیرهای مورد بررسی، از روش آنتروپی شانون استفاده شد.
نتایج: شناخت وزن و اولویت هر یک از متغیرهای تحقیق نشان می‌دهد، به‌طورکلی دیدگاه گیرندگان خدمت در زمینه‌ خدمات غیرپزشکی بیمارستان‌ها، خدمات طی درمان، خدمات نظافت و بهداشت، خدمات رفاهی، منابع انسانی، ساختمان و تأسیساتو تغذیه‌ بیمار، به ترتیب دارای بیشترین به کمترین وزن و اولویت می‌باشند.
نتیجه‌گیری: رضایت گیرندگان خدمات غیرپزشکی در وضعیت معمولی قرار دارند.با برقراری سیستم مدیریت مشارکتی و تشخیص اولویت­ها و نیازهای درمانی آن‌ها، این وضعیت را به حالت مطلوب برسانند.
 

حسن نیرومند سعداباد، علی وفایی نجار، الهه هوشمند، جمشید جمالی، زهرا کیوانلو، مهدی دهنوی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم پزشکان در تحقق استانداردهای اعتباربخشی و ضرورت جلب مشارکت پزشکان در این فرایند، این مطالعه به‌منظور شناسایی دیدگاه پزشکان در خصوص چالش‌های مشارکت در برنامه‌های اعتباربخشی در بیمارستان‌های تأمین اجتماعی شهر مشهد انجام شده است.
مواد و روش‌ها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی_ تحلیلی است که به‌صورت مقطعی در سال 1400 با استفاده از پرسشنامه استاندارد طراحی شده که روایی و پایایی آن تائید شده بود، در دو بیمارستان متعلق به سازمان تأمین اجتماعی شهر مشهد انجام گردید. شرکت‌کنندگان 56 نفر از پزشکان شاغل تمام‌وقت با حداقل یک سال تجربه کاری در بیمارستان بودند. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.
نتایج: در بین چالش‌های مشارکت پزشکان در برنامه‌های اعتباربخشی ابعاد سازوکار انگیزشی (63/0±96/3)، تأمین منابع مناسب جهت اجرای اعتباربخشی (78/0±83/3)، برنامه‌های توانمندسازی پزشکان (73/0±78/3) و نقش دفتر بهبود کیفیت در جلب مشارکت پزشکان (74/0±75/3) از دیدگاه پزشکان مهم‌تر بود و ابعاد مطالبه گری بیماران (75/0±90/2) و ابهام در نقش (96/0±77/2)، اهمیت کمتری از نظر آن‌ها داشت.
نتیجه‌گیری: جهت موفقیت در برنامه اعتباربخشی مدیران لازم است به سازوکارهای انگیزشی توجه بیشتری داشته باشند و منابع مناسب را با توجه به استانداردها تأمین نمایند، جهت توانمندسازی پزشکان در اجرای استانداردهای اعتباربخشی و همچنین فعال‌تر بودن دفاتر بهبود کیفیت برای تعامل با پزشکان و جلب مشارکت آنان برنامه‌ریزی نمایند.

راضیه منتظر الفرج، سجاد بهاری نیا، سارا جام برسنگ، فاطمه السادات هاشمی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

هدف: مأموریت اصلی بیمارستان‌ها تأمین خدمات باکیفیت برای بیماران است. ارزیابی کیفیت خدمات بیمارستانی می‌تواند منجر به اختصاص هدفمند منابع مالی به حوزه‌هایی شود که وضعیت نامناسب‌تری دارند. هدف از مطالعه حاضر بررسی کیفیت خدمات بیمارستان‌های دانشگاهی استان یزد بود.
مواد و روش‌ها: این مطالعه تحلیلی، مقطعی در سال 1399 - 1400 در 12 بیمارستان دانشگاهی استان یزد انجام شد. به منظور انجام مطالعه از پرسشنامه استاندارد سروکوال استفاده شد. این پرسشنامه از دو قسمت ادراکات و انتظارات تشکیل شده است و هر کدام شامل 28 سؤال و 6 بعد هستند. روش نمونه‌گیری به صورت تصادفی طبقه‌ای بود. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 24 انجام شد.
نتایج: 225 نفر از بیماران در مطالعه شرکت کردند. اکثریت بیماران سن بالای 50 سال داشتند (7/46 درصد). میانگین نمره انتظارات بیماران (12/8±99/128) در سطح بالا، میانگین نمره ادراکات بیماران (62/8±98/107) در سطح متوسط و میانگین نمره کل کیفیت خدمات بیمارستانی (24/12±97/236) در سطح بالا گزارش شد. در هر دو حوزه ادراکات و انتظارات، ابعاد قابلیت اطمینان، پاسخگویی و تضمین میانگین نمره بیشتر و ابعاد فیزیکی یا ملموس، همدلی و دسترسی میانگین نمره کمتری به خود اختصاص دادند.
نتیجه‌گیری: کیفیت خدمات بیمارستان‌های دانشگاهی استان یزد در وضعیت مناسبی قرار داشت، لیکن میانگین نمره ادراکات از نمره انتظارات کمتر بود. اگرچه شکاف عمیق وجود نداشت، اما ضروری است مدیران بیمارستانی نسبت به ارتقای کیفیت خدمات توجه بیشتری نموده و به منظور بهبود کیفیت خدمات برنامه‌ریزی جامعی انجام دهند.

سید محمدمهدی باکی هاشمی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: انتقال بین بیمارستانی به جابه جایی بیماران جهت دریافت خدمات تشخیصی، درمانی و پاراکلینیک که می­تواند مانع آسیب­های بیشتر و یا درمان موثرتر گردد اطلاق می­شود. مطالعه حاضر با هدف جمع­آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط با بیماران اعزام شده و شناسایی عوامل مسبب انتقال بیماران، طراحی گردید.
مواد و روش­ها: داده­های این مطالعه به صورت مقطعی و ثانویه از روی 11362 فرم درخواست اعزام بیماران در دانشگاه علوم پزشکی گیلان ثبت شده بود، اجرا گردید. داده­ها توسط نرم‌افزار آماری Spss نسخه 22 و آزمون­ آماری Chisquer  تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: میزان درخواست انتقال بیماران در سال 1401 نسبت به سال 1400، معادل 9% درصد افزایش داشته است.  بین تقاضای انتقال بیماران با توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص، فقدان سازوکارهای بازخوردی تقاضا، برنامه­ریزی غیر اثربخش کشیک­های آنکالی و مقیمی پزشکان در بیمارستان مبدأ، مدیریت ناکارآمد منابع و تجهیزات، کمبود امکانات تشخیصی، پزشکی و دارویی و همچنین با فصول سال رابطه معنادار وجود دارد (0/05>p). بین عدم پذیرش بیماران با فقدان یا کمبود تخت مورد نیاز بیمار در بیمارستان مقصد رابطه معنادار وجود دارد (0/05>p).
نتیجه­گیری: توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص با توجه به نیاز منطقه، برنامه­ریزی غیر اثربخش کشیک­های آنکالی و مقیمی، مدیریت ناکارآمد منابع در سطح بیمارستان و دانشگاه به عنوان دلایل اصلی تقاضا برای انتقال بیماران شناسایی شده است. تشکیل کارگروه ویژه جهت شناسایی، ارزیابی، برنامه­ریزی و نظارت بر رفع موانع به صورت متمرکز و تشکیل حلقه­های بهبود کیفیت می­تواند راهگشا باشد.
بهروز رحیمی، سید مهدی جلالی، حامد نظرپور کاشانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

مقدمهتوزیع عادلانه جغرافیایی اقدامات نظام سلامت با هدف افزایش کیفیت و کارایی اقتصادی، یکی از اجزای مهم دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی می‌باشد. تبیین عوامل زمینه‌ای، فرآیندی و پیامدی بازاریابی سلامت در ایران از اهداف مطالعه حاضر می‌باشد.
مواد و روش‌هاپژوهش حاضر به صورت کیفی انجام شد. روش نمونه‌گیری در این مطالعه هدفمند بود که در نهایت 51 نفر از افراد خبره در این مطالعه شرکت نمودند. داده‌های مطالعه نیز به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.
نتایج: یافته‌های این مطالعه در بخش‌های شرایط علی؛ مؤلفه‌های زیربنایی؛ راهبردها؛ عوامل زمینه‌ای؛ عوامل مداخله‌گر و پیامدهای استقرار گروه‌بندی شدند.
نتیجه‌گیریبرخورداری از الگوی مطلوب بازاریابی سلامت امکان جذب درآمد کافی را برای عرضه‌کنندگان خدمات فراهم سازند تا آن‌ها انگیزه کافی برای ارائه خدمات باکیفیت مطلوب را داشته باشند. جذب درآمد کافی علاوه بر تضمین کیفیت خدمات برای گیرندگان خدمت رضایت آن‌ها را نیز از نظام سلامت به دنبال خواهد داشت و به تداوم عرضه خدمات مطلوب خواهد انجامید.



صفحه 3 از 3    
3
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیمارستان می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb