320 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله ی اصیل
فاطمه محمدخانی غیاثوند، معصومه عباس آبادی عرب، حبیب الله طاهرپور کلانتری، حسین علیپور،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بروز انواع خطاها و اشتباهات هزینههای زیادی را بر بیمارستان و جامعه تحمیل مینماید. سوت زنی و گزارش خطا، نقش مهمی در جلوگیری و کاهش خطاها دارد اما میزان گزارش دهی خطا در بیمارستانها پایین است. این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر عوامل فردی منتخب بر سوت زنی کارکنان بیمارستان انجام گردید.
مواد و روشها: پژوهش بهصورت مطالعه توصیفی همبستگی انجام گردید. تعداد 229 نفر از کارکنان پرستاری و پاراکلینیک یک بیمارستان در شهر تهران بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامهای استاندارد با 69 گویه از پرسشنامههای معتبر عوامل منتخب شامل تعهد سازمانی، منبع کنترل، قضاوت اخلاقی، نوعدوستی، نگرش فرد به سوت زنی و قصد سوت زنی گردآوری و روایی و پایایی آن تأیید گردید. روش تحلیل دادهها تحلیل عاملی تأییدی و نرمافزارهای مورداستفاده SPSS و Amos بود.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد متغیرهای تعهد سازمانی، نوعدوستی و نگرش فرد به سوت زنی بر قصد سوت زنی تأثیر دارند و قضاوت اخلاقی و منبع کنترل بر قصد سوت زنی تأثیری ندارند. همچنین متغیرهای فردی مانند سن، جنسیت و سابقه کار تأثیر معناداری بر قصد سوت زنی نداشتند.
نتیجهگیری: تقویت تعهد سازمانی، نوعدوستی کارکنان و نگرش مثبت فرد به سوت زنی، نقش مهمی در ارتقاء گزارش دهی خطاها دارد. شیوه مدیریت بیمارستان میتوانند باعث تقویت و یا تضعیف این عوامل شود. سبک مدیریت مشارکتی، توانمندسازی شغلی، حمایت و ایجاد محیط امن برای گزارش دهی، ارتقاء اصول اخلاقی و حرفهای کارکنان، انجام اقدامات اصلاحی برای پیشگیری از وقوع مجدد خطاها و ملموس نمودن نتایج گزارشها از اقدامات مؤثر در ارتقاء سوت زنی میباشد.
سید احمد احمدی، سید محمدمهدی پاک نژاد ریزی، پوران رئیسی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه: گردشگری سلامت شکل جدیدی از صنعت گردشگری است که با هدف حفظ بهبودی و به دست آوردن مجدد سلامتی جسمی و روانی انجام میگیرد و در سالهای اخیر به طور فزایندهای رشد پیدا کرده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر بازاریابی گردشگری سلامت در بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی ایران صورت گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر تحلیلی_توصیفی بوده و در مقطعی از سال 1400 انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی روسا، مدیران، مترونها، مسئولین کیفیت و مسئولین واحد بیماران بینالملل بیمارستانهای دولتی و خصوصی تابعه دانشگاه علوم پزشکی ایران به تعداد 270 نفر بودند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته با دو بخش ویژگیهای جمعیت شناختی و عاملهای مربوط به بازاریابی گردشگری سلامت بود که روایی و پایایی آن مورد تائید قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 مورد تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: نتایج نشان داد همه عاملهای مورد بررسی تأثیر مثبت و معناداری بر روی بازاریابی گردشگری سلامت داشتند (05/0>P-value). در این میان عاملهای افراد، شواهد فیزیکی و محصول بیشترین تأثیر و عامل ترفیع کمترین اثر را در بازاریابی گردشگری سلامت داشته است. نتایج بررسی عاملها در بین بیمارستانهای خصوصی و دولتی تابع دانشگاه علوم پزشکی ایران حاکی از تفاوت معنادار بین مؤلفههای قیمت، کانال توزیع (مکان)، ترفیع و افراد در دو نوع مرکز بود (05/0>P-value). درحالیکه بین سایر مؤلفهها (محصول، شواهد فیزیکی و فرایند) تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<P-value).
نتیجهگیری: شناخت نیازهای گردشگران پزشکی و برآوردن آن نیازها، افزایش رضایت مخاطبان را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین توجه به عوامل مؤثر در بازاریابی و تلاش در رفع کاستیهای این حوزه میتواند در جذب گردشگران سلامت و تبدیل شدن ایران به یک مقصد توریستی پزشکی بسیار مؤثر باشد.
ثریا عادل پوردهنوی، سیده سمانه میراسمعیلی، آیدین آرین خصال،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایتمندی از حقوق و مزایای دریافتی و چگونگی توزیع آن از مهمترین ابعاد مدیریت منابع انسانی است. هدف پژوهش حاضر تعیین سطح رضایتمندی کارکنان بیمارستان از طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد در سال 1400 بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع مقطعی بود که در سال 1400 بر روی 280 نفر از کارکنان مراکز آموزشی درمانی تابعه دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. دادهها به وسیله پرسشنامه گردآوری شدند و با آزمونهای ناپارامتریک و همبستگی اسپیرمن در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
نتایج: میانگین رضایتمندی کل در کارکنان 55/0 ± 95/2 بود (از 5 نمره). از میان مقولههای مختلف حیطه رضایتمندی، بیشترین میانگین رضایت مربوط به شرایط فیزیکی محیط کاری (64/0 ± 3/3) و کمترین آن مربوط به نظام پرداخت (86/0 ± 56/2) بود. میانگین عملکرد کل کارکنان 82/8 ± 72/63 از 100 نمره برآورد شد. در این راستا، میانگین امتیاز حضور کارکنان 97/6 ± 22/74، میانگین امتیاز نوع شغل 78/15 ± 97/30 و میانگین ضریب کیفی عملکرد 12/11 ± 98/85 برآورد شد. بر اساس آزمون همبستگی اسپیرمن بین میانگین رضایت کل و امتیاز حضور (r=0.19)، امتیاز نوع شغل (r=0.32) و ضریب کیفی عملکرد (r=0.21) همبستگی معناداری وجود داشت (p-value<0.05).
نتیجهگیری: میانگین رضایت کارکنان از طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد در سطح متوسط برآورد شد. به نظر میرسد لازم است سیاستگذاران بخش سلامت جهت بهبود پرداخت و ارتقا انگیزه کارکنان درمانی تلاش و برنامهریزی نمایند.
مریم دنیایی، الناز یزدان پرست، آزاده آراسته،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب حالت ناخوشایندی است که در اکثریت افراد قبل از اعمال جراحی بروز میکند و میتواند باعث خونریزی و عوارض بعد از عمل جراحی شود و بر القای بیهوشی و بازگشت از آن نیز تأثیر بگذارد و امروزه با توجه به عوارض داروها، درمانهای غیر دارویی و غیرتهاجمی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دو عامل طب فشاری و اذکار مستحبی بر میزان اضطراب بیماران قبل از اعمال جراحی میباشد.
مواد و روشها: این مطالعهیک پژوهش کار آزمایی بالینی دوسوکور بود که بر روی 150 بیمار کاندید عمل جراحی انجام شد. نمونهگیری به صورت در دسترس انجام شد و نمونههای پژوهش طور تصادفی برای یکی از سه گروه طب فشاری، اذکار مستحبی و کنترل انتخاب شدند. جهت اعمال طب فشاری نقطه چشم سوم (Yintang) به مدت 10 دقیقه تحتفشار قرار گرفت و در گروه اذکار مستحبی بیماران چندین مرتبه سوره حمد و ذکر لاحول و لاقوه الابالله را با استفاده از منبع صوتی و هدفون گوش دادند. در گروه شاهد نیز اعمال فشار به مدت 10 دقیقه در نقطه دروغین صورت گرفت. با استفاده از پرسشنامه VAS قبل، بلافاصله بعد و 30 دقیقه پس از انجام مداخلات، میزان اضطراب سنجیده شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی، استنباطی و از طریق نرمافزار 19 SPSS انجام شد.
نتایج: میانگین نمره اضطراب در گروه اذکار مستحبی در سه زمان با یکدیگر اختلاف معناداری داشت (001/0>p) و در این گروه میانگین نمره اضطراب بعد از مداخله به طور معناداری کمتر از بلافاصله و 30 دقیقه بعد از مداخله بود (001/0>p)، اما میانگین اضطراب در گروه طب فشاری (06/0=p) و گروه کنترل (10/0=p) در سه زمان با یکدیگر تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری: اذکار مستحبی میتواند موجب کاهش میزان اضطراب قبل از اعمال جراحی شوند و میتوان به عنوان یک روش غیر دارویی، مطمئن و ارزان جهت کاهش اضطراب قبل از اعمال جراحی استفاده شود.
حجت رحمانی، مرضیه رجائیان، ابراهیم جعفری پویان، میرسعید یکانی نژاد،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: نیروی انسانی تعیینکننده کیفیت عملکرد سازمانهای بهداشتی درمانی و از مهمترین مزیتهای رقابتی آنها به شمار میآید و وجود تعهد در آنها برای انجام وظایفشان بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین شناخت عواملی که بر تعهد سازمانی تأثیرگذار میباشند ضروری است. این مطالعه با هدف تحلیل همبستگی بین روابط شفافیت، اعتماد و تعهد سازمانی از دیدگاه کارکنان انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در میان 640 نفر از کارکنان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران با پرسشنامه شفافیت و اعتماد سازمانی راولینز (2008) و تعهد سازمانی آلن و می یر (1997) به انجام رسید. دادهها با کمک نرمافزار SPSS نسخه 26 و AMOS تجزیهوتحلیل شدند.
نتایج: ابعاد شفافیت سازمانی (شفافیت کلی، مشارکت، اطلاعات بنیادین و پاسخگویی) بر ابعاد تعهد سازمانی (تعهد عاطفی، عقلایی و هنجاری) دارای اثر غیرمستقیم و مثبت و بعد اختفا و پنهانکاری بر ابعاد تعهد سازمانی دارای اثر غیرمستقیم و منفی بود. اثر غیرمستقیم ابعاد شفافیت بر ابعاد تعهد سازمانی معنیدار بود که این امر بیانگر نقش واسطهای اعتماد سازمانی در میان شفافیت و تعهد سازمانی است.
نتیجهگیری: مدیران میتوانند با ایجاد نگرش و درک صحیح از شفافیت، آگاهی از اولویتها، اطلاعات قابل انتشار بیمارستانها را شناسایی کرده و زمینه را برای اقدامات شفافیت ساز فراهم آورند. افزایش شفافیت سازمانی روحیه همکاری را گسترش داده و منجر به ارتقاء اعتماد کارکنان و در نهایت افزایش تعهد سازمانی آنها میگردد.
آزاده صبح خیز کوزه کنان، زهرا حاجی انزهائی، فریده اشرف گنجوئی، محمدحسین پورغریب شاهی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه مراقبتهای بیمارستانی، با تکیه بر سامانه پرونده سلامت، بیش از پیش موردتوجه قرارگرفته اند. با توجه به وجود تنوع داده در این سامانهها، طراحی مدل مفهومی و منطقی استاندارد توسط ارائهدهندگان خدمات، نقش مهمی در موفقیت آنها خواهد داشت. لذا این پژوهش باهدف طراحی مدل منطقی داده سامانه مدیریت اطلاعات بیمارستانی ورزشکاران بر اساس استانداردهای بینالمللی انجام شد.
مواد و روشها: طراحی مدل منطقی سامانه اطلاعات بیمارستانی ورزشکاران کشور ایران بر اساس موجودیتها و مؤلفههای اصلی سیستم پس از مقایسه کشورهای منتخب، بررسی اولیه نیازمندیهای ذینفعان، مجموعه داده اعتبارسنجی شده توسط خبرگان و اعتبار سنجی مدل مفهومی انجام شد و دیاگرامها ترسیم شد. جلسه با حضور خبرگان برای اعتبارسنجی مدل منطقی پیشنهادی برگزار شد. اصلاحات پیشنهادی در جلسه مورد بحث قرار گرفت و انجام شد، توافق جمعی در مورد مدل منطقی ارائه شده حاصل و اعتبار مدل به تائید رسید.
نتایج: فعالیتهای ورود، تغییر کلمه عبور، رزرو نوبت معاینه، ثبت اطلاعات ورزشکار، ثبت معاینه، ثبت نتایج آزمایش، فعالیت ثبت اطلاعات واکسیناسیون، ثبت یادآور سلامت، ثبت اطلاعات سلامت به عنوان دیاگرامهای اصلی این سامانه تعیین گردید.
نتیجهگیری: به نظر میرسد بر اساس یافتهها، دسترسی فرد به اطلاعات پزشکی ورزشی، نکته کلیدی است و فرد میتواند در یک درمان بیمارمحور، نیازهای سلامت مرتبط با خود را مشاهده و دریافت نماید.
مهدی رعدآبادی، محمد صادقی، مسعود صفاری، محدثه کریمی زاده، عزت دهقان منشادی، مهدی جبین پور، الهام حاجی مقصودی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از چالشهایی که امروزه سازمانها با آن روبرو هستند، مسئله حفظ کارکنان است. در این میان پرداختن به علل بازنشستگی زودهنگام در بین کارکنان بخش سلامت از اهمیت دوچندانی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی علل بازنشستگی پیش از موعد در بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی یزد انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش توصیفی حاضر بر روی کلیه افراد با بازنشستگی پیش از موعد در دانشگاه علوم پزشکی یزد بین سالهای 1395 تا 1398 انجام شد. گردآوری اطلاعات از طریق بررسی پرونده پرسنلی، سامانه بازنشستگی و مصاحبه با افراد انجام شد. توصیف دادهها با استفاده از آمارههای توصیفی و نرمافزار SPSS ویرایش 21 انجام گرفت.
نتایج: میانگین سالهای از دست رفته خدمتی 7/3 سال بود. در مجموع بیش از 528 سال خدمتی از دست رفته وجود داشت. اکثریت بازنشستگان در پستهای خدماتی و بهیاری (1/47 درصد) و در مراکز بیمارستانی (45 درصد) و بهداشتی (9/42 درصد) شاغل بودند. بررسی علل بازنشستگی زودهنگام نشان میدهد بیشترین علل بازنشستگی مربوط به خسته کننده بودن محیط کار (7/55 درصد)، مشکلات جسمی و بیماریهای زمینهای (7/40 درصد) و کمبود حمایت از سوی مسئولین (3/24 درصد) بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، حمایت چندجانبه در سازمان، ارتقاء پاداشها و مزایای اقتصادی، ایجاد روحیه در افراد سازمان، رعایت اصول بهداشتی روانی، کاهش اضطراب و ایجاد امید و افزایش میزان مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیمگیری میتواند بر کاهش بازنشستگی پیش از موعد مؤثر باشد.
الهه امیراحمدی، مهدی رضایی، فاطمه مشکینی، محمد حسینی کسنویه،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: داشتن ضعف و بیحالی و احساس نیاز به خدمات اورژانس بیمارستانی یکی از مهمترین علل مراجعه بیماران به اورژانس بیمارستانها میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین میزان ابتلا و مرگومیر بیماریها با ضعف و بیحالی مراجعهکنندگان انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت مشاهدهای و آیندهنگر در بخش اورژانس بیمارستانهای رسول اکرم و فیروزگر انجام گرفت. بیماران توسط تیم ارزیابیکننده در واحد تریاژ اورژانس توسط ابزار معتبر بینالمللی تریاژ "شاخص شدت اورژانس (ESI) " به 5 گروه تقسیم شدند. بیماران به مدت 2 ماه پس از زمان ترخیص پیگیری شدند و وضعیت بیمار از لحاظ بیماری، سلامت یا مرگ مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: در بین سطوح 1 و 2 (بیمار با شرایط سطح حدت بالا) و 3 (نیاز بیمار به دو یا بیشتر از تسهیلات اورژانس در صورت عدم اختلال در علائم حیاتی)، سطح 3 بیشترین فراوانی مراجعه را داشت (9/61 درصد). 7/90 درصد بیماری زمینهای داشتند و 1/66 درصد از بیماران در زمان مراجعه دارو مصرف میکردند. در همان مراجعه اول 11 درصد از بیماران فوت کردهاند. در پیگیری اولیه 7/23 درصد افراد همچنان بیمار بودند، 7/40 درصد بهبودی پیدا کرده بودند و 8/17 درصد آنان فوت کرده بودند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد در پیگیری نهایی 3/9 درصد افراد همچنان بیمار بودند؛ میزان بیماران بهبود یافته در پیگیری نهایی 1/44 درصد بود و درصد فراوانی فوتیها در پیگیری نهایی 6/24 درصد بود. درصد مرگومیر بالا نشان از این دارد که نگرانی بیماران نه به خاطر داشتن ضعف و بیحالی، به خاطر بیماری زمینهای خطرناک بوده است که آنها را مجاب به مراجعه به بیمارستان کرده است.
سارا صوری، محمد غفاری، حسین شیرازی، سید حمید خدادادحسینی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار شهروندی برند یکی از مفاهیم جدید در حوزه برندسازی با تاکید بر نقش کارکنان است. این مطالعه قصد دارد تا مدلی برای توسعه رفتار شهروندی برند، به نحوی که با فضای بومی گردشگری پزشکی ایران سازگار باشد ارائه کند.
مواد و روشها: راهبرد پژوهش حاضرکیفی، مبتنی بر روش داده بنیاد نظاممند است. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمهساختار یافته با 16 نفر از افراد صاحبنظر در رابطه با گردشگری پزشکی و خبرگان دانشگاهی با روش نمونهگیری قضاوتی، گلوله برفی و در دسترس و با رعایت قاعده اشباع گردآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدل اشتراوس و کوربین و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد.
نتایج: رفتارشهروندی برند در نتیجه وجود شرایط علی شامل عوامل مربوط به کارکنان، سازمان و گردشگر ایجاد میشود و از طریق راهبردهای پشتیبانی منابع انسانی و برنامهریزی جامع بازاریابی و برندسازی با تاثیرپذیری از عوامل مداخلهگر شامل ساختار سازمانی، عملکرد مدیریت، ویژگیهای صنعت درمان، عوامل محیطی، سابقه شغلی و کیفیت زندگی شخصی در بستر سرمایه اجتماعی سازمان، عدالت سازمانی، کیفیت زندگی کاری، جو رقابتی محیط کار، مسئولیت اجتماعی سازمان اجرایی میشود و به پیامدهای مرتبط به گردشگر، سازمان، کارکنان و فراسازمان میانجامد.
نتیجهگیری: مدل حاصل از این پژوهش بیانگر تاثیرگذاری عوامل متعدد در شکلگیری رفتار شهروندی برند کارکنان حوزه درمان میباشد که در صورت مورد توجه واقع شدن از سوی مدیران منجر به رضایت و جذب گردشگران و کسب مزیت رقابتی خواهد شد.
هما آزادی، احمد غضنفری، مریم چرامی، طیبه شریفی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
مقدمه و هدف: با توجه به مشکلات شغل پرستاری یافتن بهترین روش جهت بهبود تابآوری پرستاران اهمیت زیادی دارد. هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی و ماندگاری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه زمانی پارادوکسی بر تابآوری پرستاران بخش اورژانس بود.
مواد و روشها: برای انجام تحقیق شبه تجربی حاضر که با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و مرحلهی پیگیری انجام شد از بین پرستاران شاغل در بخشهای اورژانس 5 بیمارستان شهر اصفهان در ششماهه دوم سال 1399 تعداد 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و بطور تصادفی به سه گروه 15 نفری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان برنامه زمانی پارادوکسی و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد در 8 جلسه و گروه درمان برنامه زمانی پارادوکسی در 6 جلسه 90 دقیقهای شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخلهای صورت نگرفت. شرکتکنندگان در سه مرحله مقیاس تابآوری توسط کانر و دیودیسون (2003) را تکمیل کردند. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در نرمافزار SPSS-26 تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد بین نمره تابآوری در سه مرحله اندازهگیری پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین مشخص شد بین نمرات دو گروه آزمایش با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد اما بین نمرات دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج توصیه میشود مسئولین جهت بهبود تابآوری پرستاران از این دو نوع برنامه درمانی زیر نظر متخصص استفاده کنند.
علیرضا براتی، مجید میرمحمدخانی، سمانه قدس، اسماعیل مشیری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر به بررسی مولفه های اصلی که باید برای پیاده سازی نظام ارجاع در شهرستان بجنورد مد نظر قرار بگیرد، پرداخته است.
روش ها: در این مطالعه ترکیبی (کمی-کیفی) روش جمع آوری مولفه های اصلی به صورت مصاحبه با خبرگان بود که در نهایت اهمیت تمام مولفه های استخراج شده به صورت یک پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین برای بررسی دسته بندی مولفه ها در مجموعه های اصلی، از روش تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
نتایج: مولفه های پرکاربرد توسط خبرگان شامل "توانمندسازی (دانشی، مهارتی، روانشناختی) منابع انسانی دخیل در نظام ارجاع "، " توجه به انگیزش منابع انسانی دخیل در نظام ارجاع" و "تدوین فرایندهای مناسب نظام ارجاع و بازمهندسی فرایندها به فراخور شرایط" بودند. همچنین در نهایت تمام مولفه ها در سه گروه از الزامات اصلی در نظام ارجاع شهرستان بجنورد به سه دسته تقسیم بندی شدند که شامل الزامات سازمانی و مدیریتی، نیروی انسانی و فناوری اطلاعات بودند.
نتیجه گیری: به طور خلاصه مولفه های فراوانی می توانند در ارتقا نظام ارجاع کمک کنند که این مولفه ها می توانند در مجموعه الزامات سازمانی و مدیریتی، نیروی انسانی و فناوری دسته بندی شوند. برنامه ریزی دقیق جهت دستیابی به مولفه های تعریف شده در نظام ارجاع می تواند به بهبود نظام سلامت منتهی شود.
محمد حسین صادقیان، مرتضی عبدالوند،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که کادر بهداشتی و درمانی در دوران شیوع پاندمی کووید 19 به طور مداوم در معرض وضعیتهای بحرانی و تنشزا هستند، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سلامت معنوی با تابآوری در پرسنل بیمارستانهای پذیرش کننده مبتلایان به ویروس کرونا تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1399 انجام گرفت. جامعه پژوهش در این مطالعه کارکنان درمان شامل پزشک، پرستار، پیراپزشک، بهیار و نیروهای خدماتی بود که در مبارزه با بیماری کووید ۱۹ مشارکت داشتهاند. به منظور سنجش میزان تابآوری از پرسشنامه کانر و دیویدسون و برای سنجش سلامت معنوی، از پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون استفاده شد. تعداد 145 پرسشنامه وارد مطالعه شد. از آزمونهای آماری میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس و تی مستقل استفاده شد.
نتایج: میانگین نمره تابآوری در بین افراد مورد پژوهش 3/64 میباشد. نتایج نشاندهنده آن بود که تابآوری در حیطه تأثیرات معنوی با میانگین 07/3 بالاترین و در حیطه تحمل اثرات منفی و قوی بودن در برابر تنش با میانگین 33/2 پایینترین میانگین را کسب کردند. سلامت معنوی 9/55 درصد از واحدهای مورد پژوهش در سطح متوسط بود و هیچکدام سلامت معنوی در سطح پایین نداشتند. تابآوری و همه حیطههای آن با سلامت معنوی و حیطههایش همبستگی معنیدار آماری مثبت داشتند.
نتیجهگیری: توجه مدیران به سلامت معنوی کارکنان مراکز بهداشتی و درمانی میتواند استرسها و فشارهای ناشی از کار در شرایط بحرانی را کاهش داده و در جهت بهرهوری بیشتر نیروی انسانی گامی مؤثر باشد.
احد نوروززاده،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آمارهای جهانی نشان میدهد که گردشگری سلامت تا پیش از شیوع کرونا رشد قابلتوجهی داشت اما با آغاز همهگیری و بسته شدن مرزهای کشورها به روی مهاجران، این روند با اُفت قابلتوجهی مواجه شده که در همین راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع و تنگناهای گردشگری پزشکی سلامت در شرایط شیوع کووید 19 و ارائه راهکارهای علمی در جهت توسعه آن، در دو مرحله تحلیل مضمون و پیمایشی انجام گرفته است.
مواد و روشها: این پژوهش از لحاظ هدف، اکتشافی و از لحاظ نوع، توصیفی است که به روش میدانی اجرا گردید. جامعهی آماری در دو مرحله؛ مرحله اول 20 نفر از پزشکان باسابقه بیش از 15 سال استان اردبیل، به شیوه نمونهگیری گلوله برفی و مرحله دوم 200 نفر از کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی استان که به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات در مرحله اول از روش تحلیل مضمون در 6 مرحله و در مرحله دوم از آزمون تحلیل عاملی تأییدی مرتبهی اول و دوم استفاده شده است.
نتایج: یافتههای تحقیق نشان میدهد 9 تِم اصلی و 29 تِم فرعی به عنوان موانع و تنگناهای گردشگری پزشکی سلامت شناسایی شدند و 23 راهکار علمی نیز برای کاهش موانع و تنگناهای گردشگری پزشکی سلامت در شرایط شیوع کووید 19 ارائه گردیده است.
نتیجهگیری: شاخصهای برازش تطبیقی مطلوب بوده و مقدار RMSEA برابر 047/0 به دست آمده که نشان میدهد مدل از برازش مطلوب و مناسبی برخوردار است.
نوشین کهن، فاطمه کشمیری، روح اله عسکری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: انتظار میرود دانشآموختگان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، شایستگیهای لازم را جهت ایفای پستهای مختلف مدیریتی و اداری داشته باشند. این مطالعه با هدف طراحی و تدوین چهارچوب ارزشیابی دانشجویان بر اساس استانداردهای آموزشی در دوره کارآموزی، انجام پذیرفته است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر در چهار فاز انجام شده است: در فاز اول به منظور شناسایی مشکل و نیازسنجی، به بررسی کوریکولوم و سرفصلهای موجود و همچنین مطالعات انجام شده در این زمینه پرداخته شده است. در فاز دوم، از دیدگاه ذینفعان بهمنظور تکمیل و اصلاح چهارچوب اولیه استفاده شده است. در فاز سوم، کاربرگ های ثبت فعالیتهای یادگیری کارآموزی برای دانشجویان تهیه و چکلیستی از اهداف آموزشی و یادگیری، مهارتهای فردی و مدیریتی و مهارتهای توسعه صلاحیتهای حرفهای تدوین شده است؛ و در نهایت از پانل تخصصی برای تعیین نوع آزمونهای تکوینی و پایانی استفاده شده است.
نتایج: مشکلات و چالشهای کارآموزیها در 4 حیطه قابل بررسی میباشد: برنامهریزی نامناسب دوره، دانشکده، گروه - اساتید و بیمارستان. در طراحی ابزار ارزشیابی نیز، 9 معیار مدنظر قرار گرفته است؛ و از آزمونهای طراحی شده در چهارچوب تدوینی به عنوان آزمونهای تکوینی و از آزمونهای استدلالی به عنوان آزمونهای پایانی استفاده شده است.
نتیجهگیری: چهارچوب تدوین شده میتواند بهعنوان ابزاری معتبر و جامع برای ارزیابی صلاحیت و توانمندیهای عملی دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی در طول دوره کارآموزی مورد استفاده قرار گیرد.
ناصر سیف الهی، سیدعلی نقوی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
مقدمه و هدف: اﻣﺮوزه ﺑﺎزار ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﭘﺰﺷﻜﻲ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از ﺻﻨﺎﻳﻊ درآﻣﺪزا و رﻗﺎﺑﺘﻲ در دﻧﻴﺎ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه و از ﺣﻮزهﻫﺎی ﻧﻮﻳﻦ ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. یﮑﯽ از روشﻫﺎی اﻓﺰایﺶ ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ و ﺗأﺛﯿﺮﮔﺬاری ﺑﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮی ﮔﺮدﺷﮕﺮان ﺑﺮای اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻘﺼﺪ، ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت اﺳﺖ. اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪف، شبیهسازی تأثیر تبلیغات بر جذب گردشگران پزشکی در ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎنﻫﺎی شهر یزد اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع هدف، کاربردی و از نظر روششناسی در دسته تحقیقات توصیفی - تحلیلی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را استادان دانشگاه و متخصصان صاحبنظر در حوزه گردشگری پزشکی، مدیران بیمارستانها و مراکز درمانی در شهر یزد تشکیل داد. برای نمونهگیری از روش گلوله برفی استفاده شد. گردآوری اطلاعات از طریق مرور متون، پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان انجام شد. برای تحلیل دادهها از رویکرد تلفیقی و نوآورانهی مدلسازی عامل محور و روش تاگوچی بهره گرفته شد و نرمافزارهای مورد استفاده اَنیلاجیک و مینیتب بود.
نتایج: نتایج پژوهش حاصل از اجرای سناریوها نشان داد که از بین ابزارهای تبلیغات، میزان تأثیرگذاری تبلیغات اینترنتی از سایر ابزارها بیشتر است و تبلیغات تلویزیونی، مجلات تخصصی گردشگری و سمینار و کنفرانسها در رتبههای بعدی تأثیرگذاری قرار دارند. بهعنوان خروجی نهایی پژوهش، بررسی اثرات اصلی مربوط به هر ابزار تبلیغاتی منجر به شناسایی سطح مناسب هریک از ابزارها و ارائه مطلوبترین سناریو مبتنی بر برنامه تبلیغاتی بیمارستانهای شهر یزد شد.
نتیجهگیری: با توجه به آنکه از بین ابزارهای تبلیغاتی، تبلیغات اینترنتی بیشترین میزان تأثیرگذاری بر جذب گردشگر پزشکی دارد، مدیریت بیمارستانها برای جذب بیشتر گردشگران در حوزه پزشکی، باید بر تبلیغات اینترنتی تأکید ویژه داشته باشند تا از این طریق اطلاعات بیشتری در اختیار گردشگران قرار گیرد و تقاضا برای گردشگری پزشکی افزایش یابد.
حسن نیرومند سعداباد، علی وفایی نجار، الهه هوشمند، جمشید جمالی، زهرا کیوانلو، مهدی دهنوی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم پزشکان در تحقق استانداردهای اعتباربخشی و ضرورت جلب مشارکت پزشکان در این فرایند، این مطالعه بهمنظور شناسایی دیدگاه پزشکان در خصوص چالشهای مشارکت در برنامههای اعتباربخشی در بیمارستانهای تأمین اجتماعی شهر مشهد انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی_ تحلیلی است که بهصورت مقطعی در سال 1400 با استفاده از پرسشنامه استاندارد طراحی شده که روایی و پایایی آن تائید شده بود، در دو بیمارستان متعلق به سازمان تأمین اجتماعی شهر مشهد انجام گردید. شرکتکنندگان 56 نفر از پزشکان شاغل تماموقت با حداقل یک سال تجربه کاری در بیمارستان بودند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 26 انجام شد.
نتایج: در بین چالشهای مشارکت پزشکان در برنامههای اعتباربخشی ابعاد سازوکار انگیزشی (63/0±96/3)، تأمین منابع مناسب جهت اجرای اعتباربخشی (78/0±83/3)، برنامههای توانمندسازی پزشکان (73/0±78/3) و نقش دفتر بهبود کیفیت در جلب مشارکت پزشکان (74/0±75/3) از دیدگاه پزشکان مهمتر بود و ابعاد مطالبه گری بیماران (75/0±90/2) و ابهام در نقش (96/0±77/2)، اهمیت کمتری از نظر آنها داشت.
نتیجهگیری: جهت موفقیت در برنامه اعتباربخشی مدیران لازم است به سازوکارهای انگیزشی توجه بیشتری داشته باشند و منابع مناسب را با توجه به استانداردها تأمین نمایند، جهت توانمندسازی پزشکان در اجرای استانداردهای اعتباربخشی و همچنین فعالتر بودن دفاتر بهبود کیفیت برای تعامل با پزشکان و جلب مشارکت آنان برنامهریزی نمایند.
راضیه منتظر الفرج، سجاد بهاری نیا، سارا جام برسنگ، فاطمه السادات هاشمی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
هدف: مأموریت اصلی بیمارستانها تأمین خدمات باکیفیت برای بیماران است. ارزیابی کیفیت خدمات بیمارستانی میتواند منجر به اختصاص هدفمند منابع مالی به حوزههایی شود که وضعیت نامناسبتری دارند. هدف از مطالعه حاضر بررسی کیفیت خدمات بیمارستانهای دانشگاهی استان یزد بود.
مواد و روشها: این مطالعه تحلیلی، مقطعی در سال 1399 - 1400 در 12 بیمارستان دانشگاهی استان یزد انجام شد. به منظور انجام مطالعه از پرسشنامه استاندارد سروکوال استفاده شد. این پرسشنامه از دو قسمت ادراکات و انتظارات تشکیل شده است و هر کدام شامل 28 سؤال و 6 بعد هستند. روش نمونهگیری به صورت تصادفی طبقهای بود. تجزیهوتحلیل دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 24 انجام شد.
نتایج: 225 نفر از بیماران در مطالعه شرکت کردند. اکثریت بیماران سن بالای 50 سال داشتند (7/46 درصد). میانگین نمره انتظارات بیماران (12/8±99/128) در سطح بالا، میانگین نمره ادراکات بیماران (62/8±98/107) در سطح متوسط و میانگین نمره کل کیفیت خدمات بیمارستانی (24/12±97/236) در سطح بالا گزارش شد. در هر دو حوزه ادراکات و انتظارات، ابعاد قابلیت اطمینان، پاسخگویی و تضمین میانگین نمره بیشتر و ابعاد فیزیکی یا ملموس، همدلی و دسترسی میانگین نمره کمتری به خود اختصاص دادند.
نتیجهگیری: کیفیت خدمات بیمارستانهای دانشگاهی استان یزد در وضعیت مناسبی قرار داشت، لیکن میانگین نمره ادراکات از نمره انتظارات کمتر بود. اگرچه شکاف عمیق وجود نداشت، اما ضروری است مدیران بیمارستانی نسبت به ارتقای کیفیت خدمات توجه بیشتری نموده و به منظور بهبود کیفیت خدمات برنامهریزی جامعی انجام دهند.
فاطمه کاظمی، علی محمد مصدق راد، احمدرضا یزدان نیک، محمد علی چراغی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تمایل به ترک خدمت مرحلهای قبل از ترک خدمت واقعی در کارمند است. شرایط پیچیده درمان بیماران مبتلا به کووید، فشارهای فیزیکی و تنشهای روانی متعددی که در طی پاندمی کووید-19 بر پرستاران وارد میشود، موجب ترغیب آنان به ترک شغل خود میشود. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مرتبط با تمایل به ترک خدمت پرستاران در پاندمی کووید-19، در بیمارستانهای شهر اصفهان انجام شد.
مواد و روشها: تعداد 416 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر اصفهان در این پژوهش توصیفی-تحلیلی مقطعی به صورت نمونهگیری سهمیهای و از نوع طبقهای تصادفی منظم شرکت داشتند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای محقق ساخته با روایی و پایایی بالا (95/0) بود که تمایل به ترک خدمت پرستاران را در طی پاندمی کووید-19 در 4 بعد عوامل فردی، شغلی، سازمانی و فرا سازمانی سنجید. از نرمافزار SPSS نسخه 25 برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
نتایج: میانگین امتیاز تمایل به ترک خدمت پرستاران در طی پاندمی کرونا در بیمارستانهای شهر اصفهان در حد متوسط به بالا 98/2 از 5 بود. در ایجاد تمایل به ترک خدمت پرستاران میانگین عوامل فرا سازمانی (30/3) بیشتر از میانگین عوامل سازمانی (05/3) بوده است. بین اطلاعات دموگرافیک مانند؛ میزان پاداش دریافتی، نام شغل دوم، میزان درآمد خانواده با تمایل به ترک خدمت رابطه دیده شد.
نتیجهگیری: عوامل متعددی در طی پاندمی کووید 19، منجر به ترک خدمت در گروه شغلی پرستاران میشود. از آنجایی که میزان تمایل به ترک شغل در بیمارستانهای دولتی نسبت به بیمارستانهای خصوصی بیشتر است، مدیران این سازمانها باید توجه بیشتری به ارزیابی عوامل، تعیین میزان تأثیر آنها و اتخاذ تصمیمات اثربخش داشته باشند.
سید محمدمهدی باکی هاشمی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: انتقال بین بیمارستانی به جابه جایی بیماران جهت دریافت خدمات تشخیصی، درمانی و پاراکلینیک که میتواند مانع آسیبهای بیشتر و یا درمان موثرتر گردد اطلاق میشود. مطالعه حاضر با هدف جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط با بیماران اعزام شده و شناسایی عوامل مسبب انتقال بیماران، طراحی گردید.
مواد و روشها: دادههای این مطالعه به صورت مقطعی و ثانویه از روی 11362 فرم درخواست اعزام بیماران در دانشگاه علوم پزشکی گیلان ثبت شده بود، اجرا گردید. دادهها توسط نرمافزار آماری Spss نسخه 22 و آزمون آماری Chisquer تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: میزان درخواست انتقال بیماران در سال 1401 نسبت به سال 1400، معادل 9% درصد افزایش داشته است. بین تقاضای انتقال بیماران با توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص، فقدان سازوکارهای بازخوردی تقاضا، برنامهریزی غیر اثربخش کشیکهای آنکالی و مقیمی پزشکان در بیمارستان مبدأ، مدیریت ناکارآمد منابع و تجهیزات، کمبود امکانات تشخیصی، پزشکی و دارویی و همچنین با فصول سال رابطه معنادار وجود دارد (0/05>p). بین عدم پذیرش بیماران با فقدان یا کمبود تخت مورد نیاز بیمار در بیمارستان مقصد رابطه معنادار وجود دارد (0/05>p).
نتیجهگیری: توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص با توجه به نیاز منطقه، برنامهریزی غیر اثربخش کشیکهای آنکالی و مقیمی، مدیریت ناکارآمد منابع در سطح بیمارستان و دانشگاه به عنوان دلایل اصلی تقاضا برای انتقال بیماران شناسایی شده است. تشکیل کارگروه ویژه جهت شناسایی، ارزیابی، برنامهریزی و نظارت بر رفع موانع به صورت متمرکز و تشکیل حلقههای بهبود کیفیت میتواند راهگشا باشد.
الهه ترابی، رضا میرزایی، محسن نجم الدینی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: محیط کالبدی بیمارستان، شامل عناصر و مؤلفههایی است که ارتقاء آنها، موجب بهبود کیفیت محیطهای درمانی و همچنین کاهش استرس بیماران میشود. لذا، این تحقیق با هدف ارتقاء کیفیت محیطی فضاهای درمانی با رویکرد کاهش استرس بیماران است.
مواد و روشها: بر اساس رویکرد پژوهش، توصیفی_تحلیلی انجام شده است. انتخاب نمونه پژوهش بخش جراحی عمومی (بیمارستان امام رضا بیرجند) مد نظر است. برای جمعآوری اطلاعات از یک پرسشنامه (بیمار، همراه بیمار، پزشک و پرسنل) برای اولویتبندی متغیرها استفاده شده است. روایی پرسشنامه به وسیله نرمافزار Smart PLS مورد بررسی قرار گرفت و پایایی نیز با آلفای کرونباخ سنجیده شده است. سپس اطلاعات گردآوری شده در نرمافزار 26 SPSS تحلیل گردید.
نتایج: نتایج تحقیق نشان میدهد اولویتبندی معیارهای مختلف از عوامل کالبدی محیط داخلی فضاهای درمانی شامل: راحتی، انعطافپذیری، طبیعت، نور، رنگ، هوای تازه، صدا، بافت، چیدمان مبلمان، آثار هنری و رایحه (بو) دارای تفاوت معناداری است. بر اساس آزمون کروسکال والیس، بیشترین تفاوت معنادار در اولویت کاهش استرس بیمار معیارهای رنگ، مصالح و بافت، هوای تازه، رایحه (بو) است. طبق آزمون یومان-ویتنی، جنسیت در متغیرهای رایحه (بو)، رنگ و هوای تازه دارای تفاوت معناداری میباشد.
نتیجهگیری: نتایج تحقیقات نشان میدهد انعطافپذیری، راحتی و آسایش، طبیعت با توجه به آمار توصیفی بیشترین تأثیرگذاری را در کاهش استرس بیماران از نگاه سه گروه مورد مطالعه دارا میباشند. راهکارهای طراحی با رویکرد کاهش استرس بیمار در مراکز درمانی بر اساس معنادار بودن بیشترین متغیرها ارائه شده است.