جستجو در مقالات منتشر شده


86 نتیجه برای پزشک

علی اکبری ساری، محبوبه بیات، محمد عرب، مهدی یاسری، سیده فاطمه حسینی،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف:  برابری در دسترسی به خدمات مراقبت سلامت از جمله اهداف مهم نظام سلامت می باشد. در این مطالعه، توصیفی از وضعیت توزیع پزشکان متخصص گوش، گلو، بینی و جراحی سر و گردن استان ها و شهرستان های کشور ایران در سال 1396 انجام  شده است.
مواد و روش­ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به منظور توصیف وضعیت توزیع پزشکان متخصص گوش، حلق و بینی و جراحی سر و گردن در استان ها و شهرستان های کشور در سال 1396 انجام شده است. داده‌های مورد نیاز از طریق وزرات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مرکز آمار ایران جمع آوری شد. به منظور تحلیل نتایج از شاخص ضریب جینی، منحنی لورنز، رگرسیون چندگانه و ترسیم نقشه های جغرافیایی به کمک نرم افزار R نسخه 0-6-3 استفاده شد.
نتایج: استان تهران (2.31) و هرمزگان (0.39) به ترتیب بیشترین و کمترین سرانه پزشکان متخصص گوش، گلو بینی و جراحی سر و گردن به ازای 100 هزار نفر جمعیت در سال 1396 را  به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که تفاوت قابل توجهی در دسترسی به پزشکان متخصص گوش، گلو، بینی و جراحی سر و گردن در مناطق مختلف کشور وجود داشت.
حسین علائی، نیلوفر امیری قلعه رشیدی، مجتبی امیری،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه پزشک خانواده از مهم‌ترین تلاش‌های نظام سلامت ایران برای ایجاد نظام ارجاع در کشور، تدوین و در چند استان به اجرا درآمد، ولی به دلایلی چند با چالش‌های اساسی روبرو شد که موجب عدم پیشرفت برنامه گردید لذا پژوهش حاضر با هدف تحلیل برنامه‌ مذکور به منظور شناسایی علل و چالش‌های عدم پیشرفت برنامه صورت گرفت.
مواد و روش‌ها: مطالعه گذشته‌نگر حاضر از نوع تحلیل سیاست، یک پژوهش کیفی است، در آن نمونه‌گیری مبتنی بر هدف بوده و جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه‌باز انجام شده است. تحلیل داده‌ها از طریق تحلیل تم در چارچوب مثلث سیاست‌گذاری و با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA انجام شد.
نتایج: بر اساس چارچوب مطالعه، چالش‌‌های برنامه در بعد زمینه عبارت‌اند از: تضاد منافع، قائم به فرد بودن برنامه‌‌ها، عدم ثبات در مدیریت و برنامه‌ها، توجه ناکافی به فرهنگ‌سازی و منابع و زیرساخت‌‌ها، در بعد محتوا عبارت‌اند از: رویکرد اجرایی نامتناسب، عدم بومی‌سازی، انتخاب ابزار نامناسب، شفافیت ناکافی و ابهام در اهداف، وظایف و مسئولیت‌ها. در بعد فرآیند؛ چالش‌های فرآیند بر اساس چرخه خط‌‌مشی‌گذاری مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجه‌گیری: اجرای برنامه پزشک خانواده متأثر از عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مدیریتی است. از آنجا که این برنامه‌ مجدداً مورد توجه وزارت بهداشت قرار گرفته است، لازم است سیاست‌گذاران و تصمیم گیران نظام سلامت با در نظر گرفتن موانع و چالش‌های مطرح شده به اصلاح محتوا و روش‌های اجرای برنامه اهتمام ورزند.
محمود بیگلر، حسین درگاهی، زهره قربانی، سیما گرشاسبی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: توانمندسازی کارکنان از بهترین و کارآمدترین راهبردهای توسعه و شکوفایی و افزایش بهره‌وری نیروی انسانی در سازمان‌ها است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط اثربخشی دوره‌های توانمندسازی کارکنان با بهره‌وری نیروی انسانی در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بود که به‌صورت مقطعی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان ستادی معاونت‌های دانشگاه برابر 1452 نفر بود. حجم نمونه نیز با استفاده از جدول کرجسی و مورگان برابر 304 تعیین شد. ابزار گردآوری داده‌ها شامل دو پرسشنامه اثربخشی دوره‌های توانمندسازی Hersey ترجمه‌شده توسط جعفری و همکاران و بهره‌وری نیروی انسانی هرسی و گلداسمیت بود. روایی محتوی و سازه شامل همگرا و واگرا و همچنین پایایی پرسشنامه‌ها با ضریب 86/0 و 89/0 با استفاده از روش آلفا کرونباخ بدست آمد. تحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS نسخه 23 انجام شد و برای ارائه یافته‌های توصیفی از جداول توزیع فراوانی و برای ارائه یافته‌های تحلیلی از مدل‌سازی معادلات ساختاری و دیگر روش‌های آمار استنباطی بهره‌برداری شد.
نتایج: میانگین اثربخشی دوره‌های توانمندسازی کارکنان و بهره‌وری نیروی انسانی موردمطالعه از مطلوبیت نسبتاً بالا برخوردار بود. همچنین ارتباط مثبت و مستقیم دوره‌های توانمندسازی کارکنان با بهره‌وری نیروی انسانی به اثبات رسید.
نتیجه‌گیری: استفاده از روش‌های مختلف توانمندسازی کارکنان در بدو استخدام مانند جامعه‌پذیری سازمانی، آموزش‌های مستمر ضمن خدمت به‌صورت کارگاهی، حضوری و مجازی در جهت تقویت ویژگی‌های شخصیتی خودباوری، سازگاری و نوآوری کارکنان به بهره‌وری سازمانی و فردی کمک می‌کند.
مهسا محمودی، سید جعفر زنوزی، سید ابوالفضل ابوالفضلی،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب پزشکان در تجویز دارو و استفاده از برند ملی یا خارجی بر اساس سبک‌های تصمیم‌گیری مدل اسپرولز و کندال در بین پزشکان شهر ارومیه پرداخته است. با توجه به شیوع بیماری کرونا در کل جهان، تصمیمات پزشکان و ترجیحات آنان در تجویز دارو یک امر حیاتی تلقی می‌شود.
مواد و روش‌ها: این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی و از لحاظ اجرا پیمایشی به شمار می‌آید. نمونه آماری این پژوهش شامل 400 نفر از پزشکان عمومی، متخصص و فوق متخصص، شهر ارومیه بود. با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف نرمال بودن داده‌ها مورد سنجش قرار گرفته است. همچنین برای پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای اندازه گیری قدرت یا درجه رابطه‌ی خطی بین دو متغیر مستقل از تجزیه‌وتحلیل رگرسیون استفاده شد. همچنین نرم‌افزار مورد استفاده SPSS بود.
نتایج: نتیجه بیانگر آن بود که از شش عامل، پنج عامل (عامل کیفیت، عامل نام تجاری، عامل جدید بودن، عامل قیمت، عامل وفاداری) و همچنین عامل صرفه‌جویی در وقت و انرژی نیز در بین پزشکان مؤثر شناسایی شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به مطرح شدن 7 عامل مؤثر بر تصمیم‌گیری پزشکان نتایج بیانگر این بود که پزشکان در ترجیحات خود اهمیت زیادی به تجویز دارو با کیفیت می‌دهند از طرفی نام تجاری نیز در تصمیم‌گیری‌های پزشکان جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است که شرکت‌ها و سازندگان دارو نیز باید به برندسازی محصولات خود اقدام کنند.
هیوا میرزایی، حجت رحمانی، محمد عرب، جلال سعید پور،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: گردشگری پزشکی سال‌هاست در کشور ما موردتوجه است. ورود بیماران بین‌الملل به کشور موجب رونق بخش گردشگری پزشکی می‌گردد ولی بایستی زیرساخت‌های لازم برای این امر ایجاد گردد. دستورالعمل تأسیس واحد بیماران بین‌الملل یکی از زیرساخت‌های قانونی برای استانداردسازی این حوزه می‌باشد. لذا این پژوهش با هدف تحلیل استراتژیک استقرار واحد بیماران بین‌الملل در بیمارستان‌های­ دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه ترکیبی در سال 1398 در سه بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران که مجوز راه‌اندازی این واحد را داشتند انجام گرفت. در هر بیمارستان با افراد صاحب‌نظر در این زمینه مصاحبه عمیق صورت گرفت. سپس داده­ها در چهار دسته نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها دسته‌بندی شد و با توجه به نتایج حاصل از تکنیک SWOT راهبردهای لازم ارائه گردید.
نتایج: فرصت‌هایی شامل هزینه پایین خدمات پزشکی در ایران، کم‌ارزش بودن ریال و پیوندهای سیاسی و مذهبی با کشورهای منطقه وجود دارند. تهدیدهای مهم هم عبارت بودند از وجود رقبای حرفه­ای، فعالیت گسترده دلالان و وجود تعداد زیادی متولی برای این صنعت در داخل کشور. در آخر راهبردهای مناسب برای هر بیمارستان ارائه شد.
نتیجه‌گیری: این بازار در کشور ما با تهدیدهای زیادی مواجه است و نیازمند سیاست‌گذاری‌های متناسب با شرایط موجود و اقدامات فوری می­باشد. همچنین نتایج نشان داد که دو بیمارستان در حالت رقابتی و یک بیمارستان در حالت تدافعی قرار دارد.
حسین دهقان زاده، محمد مسگرپور، سیدمرتضی حسینی شکوه، محمدکریم بهادری، جواد خوش منظر،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به ضرورت قانونی تغییر رویکرد دانشگاهها از نظام بودجهریزی سنتی به نظام بودجهریزی عملیاتی، این شیوه از بودجهریزی با چالش‌هایی همراه است. این مطالعه با هدف امکان‌سنجی و اولویت‌بندی ابعاد بودجهریزی عملیاتی در یک دانشگاه علوم پزشکی نظامی انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه به صورت توصیفی-تحلیلی در سال 99 در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول 68 نفر از مدیران، کارکنان و کارشناسان معاونت طرح و برنامه و امور مالی دانشگاه علوم پزشکی به روش سرشماری و در مرحله دوم 10 نفر از خبرگان به صورت هدفمند وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها دو پرسشنامه روا و پایا بود. داده‌ها در مرحله اول با استفاده از آزمون‌ t و نرم‌افزار SPSS و در مرحله دوم با رویکرد AHP و نرم‌افزار Expert Choice تجزیه‌وتحلیل شد.
نتایج: میانگین نمره کلی بودجه‌ریزی عملیاتی و هر یک از ابعاد توانایی، اختیار و پذیرش بودجه‌ریزی عملیاتی به ترتیب 3/2، 39/2، 38/2 و 31/2 و در سطح نامطلوب قرار داشت (05/0> P). همچنین معیار توانایی با وزن 547/0، پذیرش با وزن 244/0 و اختیار با وزن 209/0 به ترتیب بیشترین وزن و اهمیت را در پیاده­سازی نظام بودجه­ریزی عملیاتی دارند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج توجه به سه بعد اصلی توانایی، اختیار و پذیرش در پیاده‌سازی بودجه‌ریزی عملیاتی در جامعه موردمطالعه ضروری است هر چند توجه به بعد توانائی و اجزاء آن شامل توانائی نیروی انسانی، توانائی فنی و توانائی ارزیابی عملکرد از اهمیت بیشتری برخوردار است.
آزاده صبح خیز کوزه کنان، زهرا حاجی انزهائی، فریده اشرف گنجوئی، محمدحسین پورغریب شاهی،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه در نظام اطلاعات پزشکی، داده‌های گوناگونی ذخیره شده‌اند تا در مواقع لزوم تجزیه‌وتحلیل شده یا بازیابی شوند؛ لذا این پژوهش باهدف تعیین نیازمندی‌های ذی‌نفعان سامانه مدیریت اطلاعاتی پزشکی ورزشکاران بر اساس استانداردهای بین‌المللی انجام شد.
مواد و روش‌ها: جامعه پژوهش شامل ورزشکاران، ارائه‌دهندگان خدمات بالینی و مدیران مراکز پزشکی ورزشی کشور ایران بود. در این پژوهش، از جداول مقایسه‌ای کشورهای منتخب، برای نیازسنجی از ذی‌نفعان استفاده شد و به‌صورت ترکیبی بود. برای تحلیل داده‌های حاصل از پرسش‌نامه، تعداد پاسخ‌های کسب‌شده هر مؤلفه بر اساس مقیاس لیکرت مشخص و با توجه ‌به فراوانی پاسخ‌های مربوط به گزینه‌ها، درصد هر یک محاسبه شد و مؤلفه‌هایی که توافق جمعی کاربران بیش از 50 درصد بود انتخاب شد.
نتایج: مجموعه ‌داده اولیه، اجزاء کلی سامانه و موجودیت‌های اولیه سامانه پرونده اطلاعات پزشکی ورزشی ورزشکاران را مشخص نمود. نتایج نشان داد که بیشترین توافق جمعی در مورد وجود نوع آلرژی دارویی و بیماری دیابت در سابقه بیماری خانواده در پرونده سلامت فردی ورزشکاران و کمترین توافق در مورد نحوه ورود به تیم حاصل شد. نیازهای ذی‌نفعان در مقایسه با کشورهای منتخب، شامل جزئیات بیشتری از جمله اطلاعات سلامت روان بود که در مجموعه داده کشورهای منتخب، به آن توجه چندانی نشده بود.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد بر اساس یافته‌ها، دسترسی فرد به اطلاعات پزشکی ورزشی، نکته کلیدی است و فرد می‌تواند در یک درمان بیمارمحور، اطلاعات خود، مشکلات و نیازهای سلامت مرتبط با خود را مشاهده و دریافت نماید.

علیرضا گلابدوست، عباس منوریان، عباس نرگسیان،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: رسانه‌های اجتماعی یکی از ابزارهای کم‌هزینه است که توسط بسیاری از سازمان‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد. هدف از این تحقیق کیفی ارائه مدل پاسخگویی عمومی مبتنی بر به‌کارگیری رسانه‌های اجتماعی در دانشگاه‌های دولتی علوم پزشکی شهر تهران است.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر با استفاده از روش داده بنیاد تحلیل موقعیت کلارک صورت پذیرفت. برای استخراج مؤلفه‌های اصلی این مدل با 21 نفر از خبرگان در سال 1400 مصاحبه‌های عمیقی انجام شده است. افراد مورد مطالعه این تحقیق را مدیران و کارشناسان دانشگاه‌های پزشکی شهر تهران (تهران، شهید بهشتی، ایران) تشکیل دادند که مشارکت‌کنندگان با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند از نوع نمونه‌گیری نظری انتخاب شدند.
نتایج: تحلیل موقعیت پاسخگویی در دانشگاه‌های علوم پزشکی نشان داد عرصه اصلی و تعیین‌کننده «دولت» است. این عرصه در دل خود «وزارت بهداشت» را دارد. عرصه سوم، خود «دانشگاه‌های علوم پزشکی» و جهان‌های اجتماعی فعال در آن است. عرصه چهارم، «واحدهای روابط عمومی» است، اما در گوشه این عرصه‌های متداخل، عرصه «جامعه مخاطب» قرار دارد.
نتیجهگیری: اساس و پایه پاسخگویی بر دادن گزارش و اطلاعات است. دانشگاه‌ها بایستی آزادی عمل لازم را به کارکنان خود در ارائه گزارش مستقیم بدهند. با توجه به یافته‌های پژوهش پیشنهاد می‌شود که با شکل‌دهی یک دپارتمان تخصصی روابط عمومی در رابطه با پاسخگویی عمومی علاوه بر شناسایی ظرفیت‌ها، نسبت به رفع موانع موجود اقدام نمایند.
فرشید نصراله بیگی، پوران رئیسی، فربد عبادی فرد آذر،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین عواملی که بهره‌وری پرسنل را کاهش می­دهد فرسودگی شغلی است؛ بنابراین، هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی و فرسودگی شغلی از دیدگاه مدیران و پرسنل ستادی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.
مواد و روش­ها: جامعه آماری این مطالعه مقطعی شامل 657 نفر از مدیران و کارکنان ستادی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران بود که بر اساس جدول مورگان 242 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده­های پژوهش با کمک دو پرسشنامه فرسودگی شغلی و کارکردهای مدیریت منابع انسانی جمع­آوری شد.
 نتایج:174 نفر (7/70%) افراد مشارکت‌کننده در مطالعه زن، میانگین سن و سابقه کاری افراد 3/41 و 8/15 با انحراف معیار 35/7 سال بود. 9/78 درصد افراد متأهل و 1/69 درصد آن‌ها از وضعیت حقوق دریافتی خود راضی نبودند. ابعاد ارزیابی نتیجه گرا، شرح شغلی شفاف و آموزش گسترده به ترتیب با میانگین­های 17/4، 12/4 و 03/4 از 7 بیشترین امتیاز را در بین ابعاد مختلف کارکردهای منابع انسانی داشتند. ابعاد مختلف فرسودگی نشان داد که بیشترین مقدار میانگین مربوط به احساس عدم‌کفایت شخصی و مسخ شخصیت (72/4) بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی با فرسودگی شغلی ارتباط آماری معناداری با ضریب همبستگی 439/0- وجود دارد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: با بهبود کارکردهای مدیریت منابع انسانی، فرسودگی شغلی به طور معناداری کاهش خواهد یافت.
سجاد قربانی زاده، فاطمه تجر، زهرا اسدی پیری، ستار رضایی، یاسر مخیری، ثریا نورائی مطلق،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

مقدمه: نابرابری‌های اجتماعی- اقتصادی در استفاده از خدمات دندانپزشکی یک چالش عمده سیاست‌های سلامت در بسیاری از کشورها است. این مطالعه مقطعی با هدف بررسی نابرابری اجتماعی اقتصادی در بهره‌مندی از خدمات دندانپزشکی در لرستان و مقایسه با استان‌های هم‌جوار انجام شده است.
روش: داده‌های مورد نیاز از پیمایش هزینه و درآمد خانوار جمع‌آوری گردید. حجم نمونه شامل 5547 خانوار استان‌های غرب کشور بود. جهت تعیین مهم‌ترین عوامل مؤثر بر بهره‌مندی از خدمات دندانپزشکی از روش رگرسیونی لاجستیک و جهت سنجش نابرابری بین گروه‌های درآمدی از شاخص تمرکز و منحنی تمرکز استفاده گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار استاتا نسخه 14 انجام شد.
نتایج: بیشترین و کمترین درصد بهره‌مندی از خدمات دندانپزشکی در میان خانوارها به ترتیب مربوط به استان‌های همدان (02/7 درصد) و لرستان (19/3 درصد) می‌باشد. نتایج شاخص تمرکز نشان داد بهره‌مندی و هزینه‌های خدمات دندانپزشکی در میان خانوارهای با وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالاتر متمرکز است؛ به عبارت دیگر نابرابری به نفع ثروتمندان است. زن بودن سرپرست خانوار و افزایش بعد خانوار منجر به کاهش بهره‌مندی از این خدمات می‌گردد. سطح تحصیلات بالاتر سرپرست خانوار و افزایش تعداد افراد شاغل و افراد باسواد خانوار ارتباط مثبتی با بهره‌مندی از خدمات دندانپزشکی نشان داد.
نتیجه‌گیری: بهره‌مندی از خدمات دندانپزشکی در بین گروه‌های اقتصادی- اجتماعی بالاتر به طور معناداری بیشتر بود. این نابرابری‌ها با معرفی و اجرای سیاست‌های هدفمند، قابل اجتناب هستند. خانوارهای با درآمد پایین، سطح تحصیلات کمتر و بیکاران باید در تمرکز سیاست‌گذاری برای مقابله با نیازهای برآورده نشده مراقبت‌های دندانپزشکی قرار گیرند.

بهاره هاشمی مقدم، محمدرضا کریمی علویجه، نجیمه السادات کیانوش فرد، شهین ابراهیم بابایی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

مقدمه: امروزه مفهوم رضایتمندی بیماران در تمام دنیا در حوزه مراقبت‌های پزشکی اهمیت بسیار ویژه‌ای یافته است و سهم عمده این رضایتمندی متأثر از کیفیت و تنوع خدمات هتلینگ بیمارستان‌هامی‌باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر کیفیت خدمات غیرپزشکی (هتلینگ) بیمارستان‌ها بر رضایت گیرندگان خدمت با تأکید بر نقش واسط رضایت از خدمات پزشکی در بیمارستان‌های شهید فیاضبخش، شهید هاشمینژاد و مسیحدانشور است.
مواد و روش‌ها: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل گیرندگان خدمات در بیمارستان‌های مورد مطالعه به تعداد 48043 بوده است. روش نمونه‌گیری به صورت تصادفی ساده نسبتی قضاوتی می‌باشد. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده گردید. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه‌ی محقق ساخته جمع‌آوری گردید. به منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و آزمون فرضیات از آمار توصیفی و استنباطی (کولموگروف-اسمیرنوف، تی دونمونه، آنووا، همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیره) از طریق نرم‌افزارSPSS22 و همچنین به‌منظور بررسی برازش مدل و تحلیل عاملی تأییدی از نرم‌افزار لیزرل و جهت سنجش اهمیت و وزن متغیرهای مورد بررسی، از روش آنتروپی شانون استفاده شد.
نتایج: شناخت وزن و اولویت هر یک از متغیرهای تحقیق نشان می‌دهد، به‌طورکلی دیدگاه گیرندگان خدمت در زمینه‌ خدمات غیرپزشکی بیمارستان‌ها، خدمات طی درمان، خدمات نظافت و بهداشت، خدمات رفاهی، منابع انسانی، ساختمان و تأسیساتو تغذیه‌ بیمار، به ترتیب دارای بیشترین به کمترین وزن و اولویت می‌باشند.
نتیجه‌گیری: رضایت گیرندگان خدمات غیرپزشکی در وضعیت معمولی قرار دارند.با برقراری سیستم مدیریت مشارکتی و تشخیص اولویت­ها و نیازهای درمانی آن‌ها، این وضعیت را به حالت مطلوب برسانند.
 

آزاده صبح خیز کوزه کنان، زهرا حاجی انزهائی، فریده اشرف گنجوئی، محمدحسین پورغریب شاهی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه مراقبت‌های بیمارستانی، با تکیه بر سامانه پرونده سلامت، بیش از پیش موردتوجه قرارگرفته اند. با توجه به وجود تنوع داده در این سامانه‌ها، طراحی مدل مفهومی و منطقی استاندارد توسط ارائه‌دهندگان خدمات، نقش مهمی در موفقیت آن‌ها خواهد داشت. لذا این پژوهش باهدف طراحی مدل منطقی داده سامانه مدیریت اطلاعات بیمارستانی ورزشکاران بر اساس استانداردهای بین‌المللی انجام شد.
مواد و روش‌ها: طراحی مدل منطقی سامانه اطلاعات بیمارستانی ورزشکاران کشور ایران بر اساس موجودیت‌ها و مؤلفه‌های اصلی سیستم پس از مقایسه کشورهای منتخب، بررسی اولیه نیازمندی‌های ذینفعان، مجموعه داده اعتبارسنجی شده توسط خبرگان و اعتبار سنجی مدل مفهومی انجام شد و دیاگرام‌ها ترسیم شد. جلسه با حضور خبرگان برای اعتبارسنجی مدل منطقی پیشنهادی برگزار شد. اصلاحات پیشنهادی در جلسه مورد بحث قرار گرفت و انجام شد، توافق جمعی در مورد مدل منطقی ارائه شده حاصل و اعتبار مدل به تائید رسید.
نتایج: فعالیت‌های ورود، تغییر کلمه عبور، رزرو نوبت معاینه، ثبت اطلاعات ورزشکار، ثبت معاینه، ثبت نتایج آزمایش، فعالیت ثبت اطلاعات واکسیناسیون، ثبت یادآور سلامت، ثبت اطلاعات سلامت به عنوان دیاگرام‌های اصلی این سامانه تعیین گردید.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد بر اساس یافته‌ها، دسترسی فرد به اطلاعات پزشکی ورزشی، نکته کلیدی است و فرد می‌تواند در یک درمان بیمارمحور، نیازهای سلامت مرتبط با خود را مشاهده و دریافت نماید.

مهدی رعدآبادی، محمد صادقی، مسعود صفاری، محدثه کریمی زاده، عزت دهقان منشادی، مهدی جبین پور، الهام حاجی مقصودی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه و هدف: یکی از چالش‌هایی که امروزه سازمان‌ها با آن روبرو هستند، مسئله حفظ کارکنان است. در این میان پرداختن به علل بازنشستگی زودهنگام در بین کارکنان بخش سلامت از اهمیت دوچندانی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی علل بازنشستگی پیش از موعد در بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی یزد انجام شد.
مواد و روش‌ها: پژوهش توصیفی حاضر بر روی کلیه افراد با بازنشستگی پیش از موعد در دانشگاه علوم پزشکی یزد بین سال‌های 1395 تا 1398 انجام شد. گردآوری اطلاعات از طریق بررسی پرونده پرسنلی، سامانه بازنشستگی و مصاحبه با افراد انجام شد. توصیف داده‌ها با استفاده از آماره‌های توصیفی و نرم‌افزار SPSS ویرایش 21 انجام گرفت.
نتایج: میانگین سال‌های از دست رفته خدمتی 7/3 سال بود. در مجموع بیش از 528 سال خدمتی از دست رفته وجود داشت. اکثریت بازنشستگان در پست‌های خدماتی و بهیاری (1/47 درصد) و در مراکز بیمارستانی (45 درصد) و بهداشتی (9/42 درصد) شاغل بودند. بررسی علل بازنشستگی زودهنگام نشان می‌دهد بیشترین علل بازنشستگی مربوط به خسته کننده بودن محیط کار (7/55 درصد)، مشکلات جسمی و بیماری‌های زمینه‌ای (7/40 درصد) و کمبود حمایت از سوی مسئولین (3/24 درصد) بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج، حمایت چندجانبه در سازمان، ارتقاء پاداش‌ها و مزایای اقتصادی، ایجاد روحیه در افراد سازمان، رعایت اصول بهداشتی روانی، کاهش اضطراب و ایجاد امید و افزایش میزان مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیم‌گیری می‌تواند بر کاهش بازنشستگی پیش از موعد مؤثر باشد.
سارا صوری، محمد غفاری، حسین شیرازی، سید حمید خدادادحسینی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتار ‌شهروندی‌ برند یکی از مفاهیم جدید در حوزه برندسازی با تاکید بر نقش کارکنان است. این مطالعه قصد دارد تا مدلی برای توسعه رفتار شهروندی برند، به نحوی که با فضای بومی گردشگری پزشکی ایران سازگار باشد ارائه کند.
مواد و روش‌ها: راهبرد پژوهش حاضرکیفی، مبتنی بر روش داده ‌بنیاد نظام‌مند است. داده‌های مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه‌ساختار یافته با 16 نفر از افراد صاحب‌نظر در رابطه با گردشگری پزشکی و خبرگان دانشگاهی با روش نمونه‌گیری قضاوتی، گلوله ‌برفی و در دسترس و با رعایت قاعده اشباع گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از مدل اشتراوس و کوربین و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد.
نتایج: رفتارشهروندی برند در نتیجه وجود شرایط علی شامل عوامل مربوط به کارکنان، سازمان و گردشگر ایجاد می‌شود و از طریق راهبردهای پشتیبانی منابع انسانی و برنامه‌ریزی جامع بازاریابی و برندسازی با تاثیرپذیری از عوامل مداخله‌گر شامل ساختار سازمانی، عملکرد مدیریت، ویژگی‌های صنعت درمان، عوامل محیطی، سابقه شغلی و کیفیت زندگی شخصی در بستر سرمایه ‌اجتماعی سازمان، عدالت ‌سازمانی، کیفیت زندگی کاری، جو رقابتی محیط کار، مسئولیت ‌‌اجتماعی سازمان اجرایی می‌شود و به پیامدهای مرتبط به گردشگر، سازمان، کارکنان و فراسازمان می‌انجامد.
نتیجه‌گیری: مدل حاصل از این پژوهش بیانگر تاثیرگذاری عوامل متعدد در شکل‌گیری رفتار شهروندی برند کارکنان حوزه درمان می‌باشد که در صورت مورد توجه واقع شدن از سوی مدیران منجر به رضایت و جذب گردشگران و کسب مزیت رقابتی خواهد شد.

علیرضا براتی، مجید میرمحمدخانی، سمانه قدس، اسماعیل مشیری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر به بررسی مولفه های اصلی که باید برای پیاده سازی نظام ارجاع در شهرستان بجنورد مد نظر قرار بگیرد، پرداخته است.
روش ها: در این مطالعه ترکیبی (کمی-کیفی) روش جمع آوری مولفه های اصلی به صورت مصاحبه با خبرگان بود که در نهایت اهمیت تمام مولفه های استخراج شده به صورت یک پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین برای بررسی دسته بندی مولفه ها در مجموعه های اصلی، از روش تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم‌افزار SPSS  انجام شد.
نتایج: مولفه های پرکاربرد توسط خبرگان شامل "توانمندسازی (دانشی، مهارتی، روانشناختی) منابع انسانی دخیل در نظام ارجاع "، " توجه به انگیزش منابع انسانی دخیل در نظام ارجاع" و "تدوین فرایندهای مناسب نظام ارجاع و بازمهندسی فرایندها به فراخور شرایط" بودند. همچنین در نهایت تمام مولفه ها در سه گروه از الزامات اصلی در نظام ارجاع شهرستان بجنورد به سه دسته تقسیم بندی شدند که شامل الزامات سازمانی و مدیریتی، نیروی انسانی و فناوری اطلاعات بودند.
نتیجه گیری: به طور خلاصه مولفه های فراوانی می توانند در ارتقا نظام ارجاع کمک کنند که این مولفه ها می توانند در مجموعه الزامات سازمانی و مدیریتی، نیروی انسانی و فناوری دسته بندی شوند. برنامه ریزی دقیق جهت دستیابی به مولفه های تعریف شده در نظام ارجاع می تواند به بهبود نظام سلامت منتهی شود.
احد نوروززاده،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آمارهای جهانی نشان می‌دهد که گردشگری سلامت تا پیش از شیوع کرونا رشد قابل‌توجهی داشت اما با آغاز همه‌گیری و بسته شدن مرزهای کشورها به روی مهاجران، این روند با اُفت قابل‌توجهی مواجه شده که در همین راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع و تنگناهای گردشگری پزشکی سلامت در شرایط شیوع کووید 19 و ارائه راهکارهای علمی در جهت توسعه آن، در دو مرحله تحلیل مضمون و پیمایشی انجام گرفته است.
مواد و روش‌ها: این پژوهش از لحاظ هدف، اکتشافی و از لحاظ نوع، توصیفی است که به روش میدانی اجرا گردید. جامعه‌ی آماری در دو مرحله؛ مرحله اول 20 نفر از پزشکان باسابقه بیش از 15 سال استان اردبیل، به شیوه نمونه‌گیری گلوله برفی و مرحله دوم 200 نفر از کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی استان که به صورت تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات در مرحله اول از روش تحلیل مضمون در 6 مرحله و در مرحله دوم از آزمون تحلیل عاملی تأییدی مرتبه‌ی اول و دوم استفاده شده است.
نتایج: یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد 9 تِم اصلی و 29 تِم فرعی به عنوان موانع و تنگناهای گردشگری پزشکی سلامت شناسایی شدند و 23 راهکار علمی نیز برای کاهش موانع و تنگناهای گردشگری پزشکی سلامت در شرایط شیوع کووید 19 ارائه گردیده است.
نتیجه‌گیری: شاخص‌های برازش تطبیقی مطلوب بوده و مقدار RMSEA برابر 047/0 به دست آمده که نشان می‌دهد مدل از برازش مطلوب و مناسبی برخوردار است.
ناصر سیف الهی، سیدعلی نقوی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

مقدمه و هدف: اﻣﺮوزه ﺑﺎزار ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﭘﺰﺷﻜﻲ ﺑﻪ­ﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از ﺻﻨﺎﻳﻊ درآﻣﺪزا و رﻗﺎﺑﺘﻲ در دﻧﻴﺎ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه و از ﺣﻮزهﻫﺎی ﻧﻮﻳﻦ ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. یﮑﯽ از روش­ﻫﺎی اﻓﺰایﺶ ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ و ﺗأﺛﯿﺮ­ﮔﺬاری ﺑﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ­ﮔﯿﺮی ﮔﺮدﺷﮕﺮان ﺑﺮای اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻘﺼﺪ، ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت اﺳﺖ. اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪف، شبیه­سازی تأثیر تبلیغات بر جذب گردشگران پزشکی در ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎنﻫﺎی شهر یزد اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع هدف، کاربردی و از نظر روش­شناسی در دسته تحقیقات توصیفی - تحلیلی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را استادان دانشگاه و متخصصان صاحب­نظر در حوزه گردشگری پزشکی، مدیران بیمارستان­ها و مراکز درمانی در شهر یزد تشکیل داد. برای نمونه­گیری از روش گلوله برفی استفاده شد. گردآوری اطلاعات از طریق مرور متون، پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان انجام شد. برای تحلیل داده­ها از رویکرد تلفیقی و نوآورانه­ی مدل‌سازی عامل محور و روش تاگوچی بهره گرفته شد و نرم‌افزارهای مورد استفاده اَنی­لاجیک و مینی­تب بود.
نتایج: نتایج پژوهش حاصل از اجرای سناریوها نشان داد که از بین ابزارهای تبلیغات، میزان تأثیرگذاری تبلیغات اینترنتی از سایر ابزارها بیش­تر است و تبلیغات تلویزیونی، مجلات تخصصی گردشگری و سمینار و کنفرانس­ها در رتبه­های بعدی تأثیرگذاری قرار دارند. به­عنوان خروجی نهایی پژوهش، بررسی اثرات اصلی مربوط به هر ابزار تبلیغاتی منجر به شناسایی سطح مناسب هریک از ابزارها و ارائه مطلوب­ترین سناریو مبتنی بر برنامه تبلیغاتی بیمارستان­های شهر یزد شد.
نتیجه­گیری: با توجه به آن­که از بین ابزارهای تبلیغاتی، تبلیغات اینترنتی بیش­ترین میزان تأثیرگذاری بر جذب گردشگر پزشکی دارد، مدیریت بیمارستان­ها برای جذب بیش­تر گردشگران در حوزه پزشکی، باید بر تبلیغات اینترنتی تأکید ویژه داشته باشند تا از این طریق اطلاعات بیش­تری در اختیار گردشگران قرار گیرد و تقاضا برای گردشگری پزشکی افزایش یابد.
حسن نیرومند سعداباد، علی وفایی نجار، الهه هوشمند، جمشید جمالی، زهرا کیوانلو، مهدی دهنوی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم پزشکان در تحقق استانداردهای اعتباربخشی و ضرورت جلب مشارکت پزشکان در این فرایند، این مطالعه به‌منظور شناسایی دیدگاه پزشکان در خصوص چالش‌های مشارکت در برنامه‌های اعتباربخشی در بیمارستان‌های تأمین اجتماعی شهر مشهد انجام شده است.
مواد و روش‌ها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی_ تحلیلی است که به‌صورت مقطعی در سال 1400 با استفاده از پرسشنامه استاندارد طراحی شده که روایی و پایایی آن تائید شده بود، در دو بیمارستان متعلق به سازمان تأمین اجتماعی شهر مشهد انجام گردید. شرکت‌کنندگان 56 نفر از پزشکان شاغل تمام‌وقت با حداقل یک سال تجربه کاری در بیمارستان بودند. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.
نتایج: در بین چالش‌های مشارکت پزشکان در برنامه‌های اعتباربخشی ابعاد سازوکار انگیزشی (63/0±96/3)، تأمین منابع مناسب جهت اجرای اعتباربخشی (78/0±83/3)، برنامه‌های توانمندسازی پزشکان (73/0±78/3) و نقش دفتر بهبود کیفیت در جلب مشارکت پزشکان (74/0±75/3) از دیدگاه پزشکان مهم‌تر بود و ابعاد مطالبه گری بیماران (75/0±90/2) و ابهام در نقش (96/0±77/2)، اهمیت کمتری از نظر آن‌ها داشت.
نتیجه‌گیری: جهت موفقیت در برنامه اعتباربخشی مدیران لازم است به سازوکارهای انگیزشی توجه بیشتری داشته باشند و منابع مناسب را با توجه به استانداردها تأمین نمایند، جهت توانمندسازی پزشکان در اجرای استانداردهای اعتباربخشی و همچنین فعال‌تر بودن دفاتر بهبود کیفیت برای تعامل با پزشکان و جلب مشارکت آنان برنامه‌ریزی نمایند.

محمد حیدریان منش، آیدا اصغری، ابراهیم جعفری پویان،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

ارائه مراقبت‌های بهداشتی و درمانی از راه دور به دلیل شرایط و اتفاقات اخیر به میزان زیادی مورد توجه نظام‌های سلامت قرار گرفته است. بسیاری از کشورها سعی دارند ویزیت‌های اولیه و طیف نسبتا وسیعی از سایر مراقبت‌های خود را به‌صورت مجازی ارائه دهند که می‌تواند مقدمه‌ای بر ایجاد کلینیک‌های مجازی محسوب شود. با این حال، در خیلی از کشورهای جهان مفهوم این نوع مراکز به روشنی بیان نشده است و ویژگی‌هایی که برای به کار بردن لفظ کلینیک‌های مجازی لازم است هنوز ناشناخته است. در این نوشتار سعی داریم با مرور مختصری بر متون مرتبط، مفهوم کلینیک‌های مجازی و ویژگی‌های آن‌ها را تشریح کنیم.
مهرک پورمطهری، سعاد محفوظ پور، شهرام توفیقی، شقایق وحدت، ایروان مسعودی اصل،
دوره 22، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: در حالی‌که منابع سلامت بطور فزاینده با محدودیت بیشتری مواجه می‌شود، استفاده از خدمات تصویربرداری پزشکی به میزان معناداری افزایش یافته است. به‌صورت میانگین، هزینه‌های مرتبط با خدمات تشخیصی حدود 10% کل مخارج سلامت را تشکیل می‌دهد و این مقدار مدام در حال افزایش است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل بهره‌مندی غیرمنطقی از خدمات تصویربرداری پزشکی و ارائه راهکارهای اصلاحی اجرا شده است.
مواد و روش‌ها: با رویکرد توصیفی- پیمایشی پژوهش، در گام اول با استفاده از رویکرد کتابخانه‌ای مطالعات صورت گرفته در این حوزه در پایگاه‌های داده بین‌المللی و ملی، با استفاده از کلیدواژه‌ها در بازه زمانی 1990 تا نوامبر 2021 جستجو شد. در گام دوم با تدوین پرسشنامه‌، مجموعه‌ای از مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و متخصصان انجام شد. برای تحلیل داده‌ها از رویکرد شش مرحله‌ای تماتیک براون و کلارک و نرم‌افزار MAXQDA استفاده شد.
نتایج: ابتدا 605 مطالعه شناسایی شد که در مجموع هفت مورد آن‌ها واجد شرایط ورود به مطالعه بودند. در بخش دوم در مجموع 12 مصاحبه عمیق اجرا و در مجموع 65 کد استخراج شد که در قالب 12 تم، دسته‌بندی شدند. روش‌های مختلفی برای کنترل بهره‌مندی غیر مقتضی از خدمات تشخیصی و درمانی معرفی شده‌اند، از جمله مداخلات سیاستی، پایش و ارزیابی و آموزش.
نتیجه‌گیری: استفاده غیر مقتضی از خدمات سلامت در اکثر کشورها چالش مهمی محسوب می‌شود؛ که مهم‌ترین عوامل مؤثر شامل: پوشش ناکامل بیمه‌ها و پرداخت از جیب بیماران، نگرانی‌های حقوقی و پزشکی تدافعی و پر کردن شکاف دانشی می‌باشند.

صفحه 4 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیمارستان می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb