39 نتیجه برای بد
دکتر حمید رواقی، دکتر ژاله عبدی، دکتر علی حیرانی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بهداشتی کردن دستها یکی از راهکارهای ساده و مهم برای پیشگیری از عفونت بیمارستانی است، اما شواهد موجود بر عدم اجرای کامل این رفتار توسط کارکنان بهداشتی و درمانی دلالت دارد. در مطالعه حاضر سعی شد با بهرهگیری از مفاهیم تئوری رفتار برنامهریزی شده و با بکارگیری رویکرد کیفی عوامل تأثیرگذار بر اجرای این رفتار توسط کارکنان در بخشهای مراقبت ویژه مورد مطالعه قرار گیرد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع کیفی بود که در سالهای 92-1391 اجرا شد. در این مطالعه با 42 نفر از پزشکان، پرستاران، دانشجویان پزشکی و پرستاری مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته صورت گرفت. دادهها با استفاده از روش تحلیل چارچوبی تحلیل شدند.
نتایج: یافتههای این پژوهش نشان داد که دلیل اصلی شستشوی دست توسط کارکنان بهداشتی و درمانی محافظت از خود در برابر خطر انتقال عفونت و پاک کردن دستها از آلودگیهای آشکار بود. شرکتکنندگان عواملی همچون آگاهی و دانش، وجود کنترلهای رسمی و غیر رسمی، تبعیت افراد ارشد، و هنجارهای گروهی موجود را از جمله عوامل تأثیرگذار بر اجرای رفتار بهداشتی کردن دستها برشمردند. کمبود منابع و تجهیزات، بارکاری بالا، بی توجهی، و طراحی نامناسب فضاها به عنوان مهمترین موانع اجرای این رفتار شناسایی شدند.
نتیجهگیری: عوامل متعددی بر رعایت اصول بهداشتی کردن دستها توسط کارکنان تأثیرگذارند. شناسایی عوامل ترغیب-کننده و بازدارنده رفتار بهداشتی کردن دستها در کارکنان بخش سلامت میتواند مسئولان مربوطه را در زمینه اتخاذ راهکارهای مناسب جهت ترویج این رفتار یاری نماید.
فربد عبادی فرد آذر، محمد عرب، مرتضی بادلو، احسان رضایی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:طرح نظام نوین اداره امور بیمارستان ها یا طرح کارانه بعنوان یکی از اصلاحات نظام سلامت با چندین هدف از جمله افزایش انگیزه پرسنل اجرایی شد. از طرفی انگیزش ورضایت شغلی دو عامل بسیار مهم برای تداوم حیات سازمان هستند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین پرداخت کارانه، انگیزش و رضایت شغلی با استفاده از نظریه انتظار ویکتور وروم است.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی-تحلیلی در یکی از بیمارستان های دولتی شهر تهران در سال 1392 انجام شد. تعداد 209 نمونه از بین پزشکان، پرستاران، پرسنل پاراکلینیک، اداری مالی و خدماتی وارد پژوهش شدند. اطلاعات از طریق یک پرسشنامه سه بخشی مشتمل بر اطلاعات فردی با 6 سوال، پرسشنامه استاندارد انتظار با 25 سوال و پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی با 13 سوال جمع آوری شد.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS18 استفاده گردید.
نتایج: در تمام گروه های شغلی بغیر از پزشکان، بین کارانه و انگیزش شغلی ارتباط معنی دار مستقیم مشاهده شد. در تمام گروه های شغلی بغیر از بخش های پاراکلینیکی بین انگیزش و رضایت شغلی ارتباط معنی دار مستقیم مشاهده شد. از بین تمام گروه های شغلی تنها در گروه اداری-مالی بین کارانه و رضایت شغلی ارتباط معنی دار مستقیم مشاهده شد.
نتیجه گیری: کارکنان بیمارستان مورد مطالعه در کل رضایت شغلی بالاتر از متوسط و انگیزش شغلی پایین تر از متوسط داشتند. بهبود مهارتها از طریق فرصت های آموزشی، تدوین سیاست ها و خط مشی های متناسب پاداش-عملکرد، و وضع پاداش مطلوب از دید کارمند یا توجه به تفاوت های انگیزشی، از جمله راهکارهای بهبود انگیزش است.
قاسم عابدی، زین العابدین رحمانی، احسان عابدینی، فریده رستمی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه وهدف: آمیخته بازاریابی خدمات از اساسی ترین مفاهیم مدیریت و بازاریابی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی نقش عوامل آمیخته بازاریابی خدمات در گرایش بیماران به بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر ساری پرداخته است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر بصورت توصیفی- مقطعی در نیمه نخست سال1391 انجام شد. جامعه پژوهش، بیماران بیمارستانهای دولتی و خصوصی شهر ساری بودند. نمونه گیری به روش غیر احتمالی سهمیه ای انجام شد (900نفر). ابزار گردآوری داده های تحقیق،پرسشنامه محقق ساخته ی عوامل آمیخته بازاریابی خدمات بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار spss ویرایش 16 انجام شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که از بین عناصر آمیخته بازاریابی خدمات، عنصر قیمت با 2/49 درصد، بیشترین تأثیر و عنصر امکانات فیزیکی با 1/14 درصد، کمترین تأثیر را بر گرایش بیماران به بیمارستان های دولتی دارند. از سوی دیگر، عنصر کارکنان با 4/48 درصد، بیشترین تأثیر و عنصر تبلیغ با 6/18 درصد، کمترین تأثیر را بر گرایش بیماران به بیمارستان های خصوصی دارا می باشند.
نتیجه گیری: عنصر قیمت، عامل تعیین کننده ای برای مراجعه بیماران به بیمارستان های دولتی می باشد چرا که هزینه ارائه خدمات پایین تری نسبت به بیمارستان های خصوصی دارد. از سوی دیگر، دلیل اصلی مراجعه بیماران به بیمارستان های خصوصی، عنصر کارکنان می باشد که این امر می تواند به دلیل احساس مسؤولیت، دقت و سرعت عمل بیشتر در ارائه خدمات به بیماران باشد.
عبدالواحد خدامرادی، آرش رشیدیان، سیامک عقلمند، محمد عرب،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پرداخت غیررسمی پرداختهایی هستند که به افراد یا سازمان ارائه دهنده سلامت به صورت نقدی یا غیر نقدی، پرداخت می شود و این پرداختها خارج از کانالهای پرداخت رسمی شکل می گیرند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی شکلهای پرداخت غیررسمی، علل و اثرات این پرداخت ها و سیاست های مقابله با آن می باشد.
مواد و روش ها: این مقاله یک مطالعه مروری بود و مقالات مرتبط با موضوع از متون منتشر شده و سایتهای معتبر (,Medlib , SID ,Pub Med, Science Direct Google Scholar)با استفاده از کلیدواژههای (informal payment ,unofficial payment) و معادلهای فارسی جستجو گردید و 128 مقاله یافت شد. مقالههای بدست آمده بصورت مرحله به مرحله مطالعه و پالایش شد. و در نهایت 20 مقاله مرتبط با اهداف مطالعه انتخاب گردید.
نتایج: یافته ها این مطالعه در 5 بخش مهم،تعریف و شکل پرداخت غیررسمی، علل وجود پرداخت های غیررسمی، اثرات پرداخت غیررسمی، آمار پرداخت غیررسمی در جهان و ایران و سیاستهای مقابله با پرداخت غیررسمی آورده شده است.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای پرداختهای غیررسمی و اثرات منفی شدید بر عدالت و حاکمیت خوب، سیاستگذاران بایستی بر این موضوع و وسیلهای برای تضعیف این عمل تمرکز کنند. هرچند استراتژی ها برای کنترل پرداخت غیررسمی محدود میباشد استراتژی های تنظیم پرداخت حقوق و مزایا و تعرفه های پزشکی، تنظیم قوانین و مقررات برای مقابله با پرداخت های غیررسمی، ایجاد انگیزه و مسولیت در کارکنان سلامت و تغییر در ادراکات جامعه پیشنهاد می شود.
صدیقه عابدی، رضا خواجوئی،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف:سیستم اطلاعات فیزیوتراپی یکی از سیستمهای اطلاعات بهداشتی است که برای افزایش کارآیی و اثربخشی خدمات این بخش بکارمیرود.مطالعات نشان داده اندکه تعامل کاربران بابرخی ازسیستمهای اطلاعاتی به دلیل مشکلات کاربردپذیری دشوار است. هدف این مطالعه ارزیابی مشکلات تعاملی کاربران با سیستم اطلاعات فیزیوتراپی میباشد.
مواد و روش ها:این مطالعه یک پژوهش توصیفی_مقطعی بود که درآن بااستفاده ازروش ارزیابی هیورستیک مشکلات تعاملی کاربران سیستم اطلاعات فیزیوتراپی مورداستفاده در105 بیمارستان کشورتوسط سه ارزیاب شناسایی، طبقه بندی و تعیین شدت شدند. داده ها با استفاده از یک فرم گردآوری طراحی شده در نرم افزار اکسل گردآوری شدند.
نتایج:در این مطالعه82 مشکل تعاملی منفرد شناسایی گردیدکه بیشترین آنهابا 28% (23n=) مربوط به مغایرت طراحی سیستم با اصول رایج دردنیای واقعی با میانگین شدت بزرگ بود.کمترین آنها مربوط به مشکلات عدم وجود قسمت راهنمایی ومستندسازی وجلوگیری ازخطادرسیستم به ترتیب با میانگین شدت بزرگ و کوچک بودند.
نتیجه گیری:برخی از سیستم هایی که امروزه دربسیاری ازمراکز بهداشتی درمانی مورداستفاده قرارمی گیرند،ازجمله سیستم مورد بررسی دراین مطالعه،دارای مشکلات متعددی میباشندکه تعامل کاربران با آنهارادچارمشکل کرده ومیتواند باعث ایجادخطاوآسیب به بیماران شوند. برای شناسایی ورفع اینگونه مشکلات توصیه می شود ارزیابی کاربردپذیری این سیستم ها به صورت مستمر انجام شود تا باعث افزایش رضایتمندی کاربران، بهبود روندکاری و ارتقا و امنیت بیماران شود.
مریم زرقانی، دکتر نعمت الله شموسی شموسی، نیلوفر محقق، مریم حاصلی، فاطمه جهان جو ابد، ایمان تهمتن،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه به کارگیری متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی و کتابداران بالینی در بیمارستان ها برای تامین نیازهای اطلاعاتی و دسترس پذیرساختن اطلاعات مبتنی بر شواهد امری ضروری میباشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین وضعیت به کارگیری متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی در بیمارستانهای شهر تهران در سال 1392 انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه پژوهش شامل کل 152 بیمارستان مستقر در شهر تهران بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و توسط آمار توصیفی و با کمک نرمافزارSPSS نسخه 18تحلیل شد.
نتایج: تنها سیزده تن از کارکنان درکتابخانههای بیمارستانی دارای مدرک تحصیلی کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی بودند. 28 نفر از کارکنان نیز از فارغ التحصیلان کتابداری دانشگاههای وزارت علوم و مابقی از رشتههای غیرمرتبط درکتابخانههای بیمارستانی اشتغال داشتند. اکثر کارکنان (3/51%) مشغول به کار درکتابخانههای بیمارستانی که دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته مرتبط نبودند؛ به صورت تجربی آموزش دیده و بقیه با روشهای دیگر در این حرفه مشغول به کار شده بودند. همچنین اکثر آنان طی مراحل رسمی استخدام و از طریق معرفی دوستان و آشنایان بهکارگرفته شده بودند.
نتیجه گیری: کتابخانه های بیمارستانی شهر تهران از نظر نیروی تخصص مرتبط با رشته کتابداری پزشکی دارای کمبود اساسی میباشند. لذا، این کتابخانهها نمی توانند در انجام وظایف حرفهای خود از جمله اطلاعرسانی و رفع نیازهای اطلاعاتی کادر درمان به خوبی عمل کنند. ضروری است، مدیران بیمارستانها در به کارگیری و رفع موانع اشتغال کتابداران پزشکی در کتابخانه های بیمارستانی توجه بیشتری داشته باشند.
لیلا عظیمی، دکتر نادر مرکزی مقدم، دکتر خلیل رستمی، عاطفه طالبی، آتوسا اسکندری کیا، عبدالله میرزایی، محمد اسماعیل عظیمی،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف:امروزه یکی از مفاهیم اساسی در سیستم ارائه خدمات سلامت، ایمنی بیمار است بنابر این شناسایی عوامل موثر نظیر ناخوانا بودن دستورات، اشتباه در نوشتن دوز دارو و طریقه مصرف دارو، ممکن است بتواندعوارض جدی که منجر به مرگ، ناتوانی یا طولانی شدن زمان بستری بیمارمی شود را کاهش دهد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی به شیوه مقطعی انجام شد. نمونه ای به میزان 1800 پرونده بیماران بستری یکسال در یک بیمارستان آموزشی انتخاب و اولین دستور پزشک توسط چک لیستی خودساخته از نظر مشخصات پزشک، شیفت و متغیرهایی نظیر خوانایی، نوشتن دوز دارو بررسی شدند و داده ها با نرم افزار SPSS و روشهای آماری توصیفی و آماری تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: از میان 1800 پرونده بستری، 3/66% از آنها توسط مردان، 6/17% از دستورات ناخوانا، 2/3% بدون مهر، 2/8% بدون امضا، 9/11% بدون ساعت و 9/4% بدون تاریخ بودند.23% از دستورات پزشکان از نظر پیوستگی نامطلوب و 5/69% از آنها بدون اشاره به اجزای اولیه، 8/17% بدون اشاره به دوز دارو، 8/21% بدون ثبت فرم دارو، 5/11% بدون ثبت زمان مصرف دارو، 9/25% بدون روش مصرف دارو، 3/14% دارای خط خوردگی و 13% فاقد شماره گذاری بودند. همچنین بین مشخصات دموگرافیک و برخی از خطاهای ثبت پزشکی رابطه معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: اهتمام پزشکان بیمارستان در ارتقاء مستندسازی پرونده ها ضروری بوده و برای این منظور، می توان از راهکارهایی نظیر، آموزش اولیه برای دستیاران تازه وارد، روش های تشویقی و ارزیابی دوره ای پرونده ها بهره جست.
راضیه بیرانوند، دکتر فربد عبادی فرد آذر، دکتر سارا امامقلی پور، دکتر محمد عرب،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بیمارستانها با چالش کمبود منابع و افزایش هزینه ها مواجه هستند، بنابراین اطلاعات هزینه ای و قیمت تمام شده خدمات بیمارستانی می تواند در تخصیص بهینه منابع، اصلاح بودجه و نرخ تعرفه کارساز باشد. هدف این پژوهش،محاسبه قیمت تمام شده خدمات و درآمد واحد فیزیوتراپی بیمارستان سینا و مقایسه آنها با تعرفه ها،در سال 92 بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت مقطعی و گذشته نگر انجام گرفت. در این مطالعه قیمت تمام شده 13خدمت فیزیوتراپی، با استفاده از روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای بخش فیزیوتراپی بیمارستان سینا تهران در سال 1392 محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها، فرم های مربوط به فهرست هزینه های خدمات فیزیوتراپی و مراکز فعالیت مرتبط بود. همچنین برای برآورد سهم هزینه های سایر بخش ها در خدمات بخش فیزیوتراپی، مبناهای تسهیم متناسب تعیین و سپس با استفاده از روش تسهیم مستقیم، هزینه ها برآورد گردید.
نتایج: قیمت تمام شده اکثر خدمات ارائه شده در این واحد کمتر از تعرفه های سال 92 بود. در کل مجموع هزینه های منتسب به خدمات بخش فیزیوتراپی 794286777 ریال برآورد شد که بیشترین سهم مربوط به هزینه نیروی انسانی (4/48 درصد) و سپس هزینه انرژی و استهلاک تجهیزات بود و این با وابسته به تجهیزات بودن خدمات واحد فیزیوتراپی قابل توجیه است.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که بین قیمت واقعی خدمات واحد مورد مطالعه و تعرفه ها تفاوت وجود دارد، لذا بهتر است برای قیمت گذاری صحیح تر خدمات، از روش های دقیق محاسبه هزینه ها مانند روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت استفاده شود. با توجه به سهم بالای هزینه های پرسنلی و سرمایه ای، توجه ویژه به این منابع، استفاده صحیح و مناسب از آنها و شناسایی و حذف هزینه های هرز، می تواند گام های مؤثری در جهت افزایش کارایی و صرفه جویی در هزینه ها باشد.
دکتر محمد عرب، پژمان حموزاده، مانی یوسفوند، فاروق نعمانی، مهسا عبدی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف:موضوع بیمارمحوری همواره بهعنوان یکی از پایههای اصلی کیفیت در زمینه ارائه خدمات سلامت مطرح است و میتوان ادعا کرد بهترین پیامد را برای بیماران به ارمغان میآورد.این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت بیمار محوری در بیمارستانهای منتخب تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران از دیدگاه پرستاران و بیماران در سال 1393 به انجام رسید.
مواد و روشها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی به شیوه مقطعی در میان220 نفر از پرستاران(103 نفر)وبیماران(117 نفر) بستری در بیمارستانهای منتخب تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابزارگردآوری دادهها، پرسشنامهای پژوهشگر ساخته بود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات صاحبنظران مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ، 96/0 به دست آمد. این پرسشنامه هفت بُعدِ بیمارمحوری را مورد سنجش قرار داد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماریSPSSو به کمک آزمون آنالیز واریانس یکطرفه انجام گردید.
نتایج:میانگین امتیاز بیمارمحوری از دیدگاه پرستاران،79/2 و از دیدگاه بیماران87/2 بود. از دیدگاه پرستاران و بیماران ابعاد حفظ اسرار بیمار و رعایت شأن و احترام بیمار بیشترین امتیاز و بُعد قدرت انتخاب بیمار کمترین امتیاز را به خود اختصاص دادند. بر اساس نتایج آزمون آنالیز واریانس یکطرفه، در ابعاد کیفیت محیط ارائه خدمت و حمایت اجتماعی از بیمار تفاوت آماری معناداری بین میانگین امتیاز پرستاران و بیماران مشاهده شد (05/0>p).
نتیجهگیری:قدرت انتخاب بیمار،کیفیت محیط و توجه سریع بهعنوان اولویتهای اقدام برای بهبود وضعیت بیمارمحوری بیمارستانهای مورد بررسی مشخص شد. توصیه میگردد مسئولین بیمارستانها بهمنظور افزایش سطح رضایتمندی و وفاداری بیماران، این ابعاد را که در آن وضعیت نامناسبی دارنددر اولویت قرار دهند.
عبدالرحمن مسحنه، دکتر بتول احمدی، دکتر علی اکبری ساری، دکتر عباس رحیمی فروشانی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : فرایند دارو دادن به بیماران یکی از وظایف مهم واساسی پرستاران می باشد وانجام آن به روش درست می تواند نقش بسزایی در امر ایمنی بیمار ایفا کند مهمترین مسئله دربخش سلامت وبه ویژه دربخش های درمانی کیفیت مراقبت است وکیفیت مراقبت ازعناصری تشکیل شده که ایمنی بیماریکی ازمهم ترین آنهاست.اشتباهات دارویی از اصلی ترین عوامل تهدیدکننده ایمنی بیمار است. هدف این مطالعه تعیین عوامل مؤثر بر بروز اشتباهات دارویی ازدیدگاه پرستاران بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضرمطالعه توصیفی-مقطعی-تحلیلی بود که در سال1392انجام شد. جامعه مورد مطالعه کادر پرستاری بیمارستان های آبادان(امام خمینی(ره)،طالقانی،شهیدبهشتی،17شهریور)به تعداد232 نفرتحت نظردانشگاه علوم پزشکی اهواز،شرکت نفت و تامین اجتماعی بودند.ابزارمطالعه پرسشنامه دو قسمتی بود که شامل: اطلاعات دموگرافیک وشغلی وقسمت دوم آن علل عمده اشتباهات دارویی، شامل 28 گویه ودرچهار حیطه علل مربوط به پرستار،بخش،مدیریت پرستاری وعلل دارویی بود.روایی محتوایی پرسشنامه براساس مروری بر مقالات تحقیقی گذشته و نظرخواهی از اساتید و صاحبنظران وپرستاران خبره تأمین گردید واصلاحات مورد نیاز انجام شد. پایایی پرسشنامه طبق مطالعات پیشین با روش آلفای کرونباخ،91/0 برآورد شد.
نتایج :مهم ترین علل ارتکاب اشتباهات دارویی به ترتیب شامل کمبود تعداد پرستار نسبت به تعداد بیمار(44%)،تراکم زیادکارها دربخش(2/36%)،خستگی ناشی ازکاراضافی(8/35%)، ناخوانا بودن دستور پزشک(5/24%)،اضطراب واسترس ناشی ازکار(25%)، سروصدای محیط بخش(4/22%).نارضایتی پرستار ازمیزان حقوق ومزایای دریافتی(7/29%)،تشابه درشکل داروها(7/14%) بود.
نتیجه گیری:عوامل "مدیریتی" چون کمبود پرسنل پرستاری وعوامل سازمانی مانند تراکم زیاد کارهای بخش و عوامل مربوط به پرستارهمچون خستگی از اضافه کاری بیشترین تأثیر را در بروز اشتباهات دارویی پرستاران دارند.لذا اصلاحات درفرآیندهای سازمانی وتشکیلات بیمارستانی جهت رفع مشکلات پرستاران درارتقای کیفیت خدمات وافزایش ایمنی بیمارالزامی است.
سوده بیات، داوود حسینی هاشم زاده، مهدیه بد،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً سفر درمانی در حال گسترش در جهان است . ایران از قابلیتهای گردشگری و درمان برخورداراست، بنابراین هدف این پژوهش شناسایی وضعیت گردشگری درمانی در ایران از دو جنبه مشخصه های مقصد و مشخصه های مراکز درمانی بود.
مواد و روشها: بر اساس ادبیات پیشین و مصاحبه با خبرگان، مؤلفههای عوامل جذب گردشگران درمانی شناسایی و پرسشنامه ای آماده شد. پس از پیش آزمون، پرسش های فاقد اعتبار و پایایی حذف شدند و پرسشنامه نهایی توسط خبرگان 8 بیمارستان دولتی و خصوصی شهر تهران شامل پزشکان، اساتید دانشگاهی، مدیران و کادر درمانی تکمیلگردید.
نتایج: با توجه به یافته های پژوهش مهمترین تا کماهمیتترین مؤلفهها در جذب گردشگران درمانی در ایران از نظر پاسخگویان عبارت از اعتبار بیمارستان، هزینهها، کیفیت درمان، آموزش کادر درمان، فضای سیاسی، سیاستهای نظارتی، زیرساختها و موقعیت بیمارستان و موقعیت اقتصادی بود. مهمترین مشکل فقدان مراحل درمانی شفاف و سیستم حمایتی بیان شد. در مطالعات مشابه، مهمترین انگیزه سفر درمانی را پایین بودن هزینه درمان در کشور مقصد شناسایی کرده اند و برای تصمیم گیری در خصوص مقصد نیز به شرایط سیاسی، اقتصادی، قوانین و استانداردها، همچنین اعتبار مراکز درمانی به عنوان عوامل اثر گذار اشاره شده است.
نتیجهگیری: این پژوهش ابعاد توسعه گردشگری درمانی در سطح کلان و خرد هم به جهت وضعیت کنونی و هم اولویتها از دیدگاه فعالان گردشگری درمانی بررسی نمود. توسعه گردشگری درمانی نیازمند نگاهی جامع است که با هماهنگی میان سازمان های مرتبط و تدوین و اجرای راهبردهای کلان و خرد محقق خواهد شد.
دکتر قهرمان محمودی، معصومه عبدی تالارپشتی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: حــوادث و ســوانح یکــی از مهــمتــرین مشــکلات بهداشتی جوامع و سومین علت مرگ و میـر بعـد از بیماریهای قلبی عروقی و سرطان در دنیا بـه شـمار میرود که میتواند باعث بروز صدمات و ضایعات غیرقابل برگشت و تحمیل هزینههای سنگین بر جامعه شود لذا این مطالعه با هدف تعیین فراوانی سوانح و حوادث در شش ماه اول سال 1392 انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش کاربردی به روش توصیفی و تحلیلی در 6 ماهه اول سال 1392 انجام گردید. جامعه پژوهش1952 نفر از مصدومین ارجاع شده به بخش اورژانس بیمارستانهای منتخب مازندران بودند. جهت جمعآوری دادهها از پروندههای در دسترس با استفاده از چک لیست مرکز مدیریت بیماریها و نیز مصاحبه و مشاهده استفاده شد. دادهها در نرمافزار آماریSPSS نسخه 17 و با روشهای آمار توصیفی و استنباطی (آزمونهای کای اسکور و رگرسیون) تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد که بروز حوادث منجر به جرح یا فوت در مراجعین به بیمارستانهای مورد مطالعه با سن افراد حادثه دیده (03/0 P= )، جنسیت افراد حادثه دیده (04/0 P=)، نوع حادثه (001/0>P)، محل حادثه (005/0 P=)، و نحوه انتقال (001/0> P)، رابطه معنیداری وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه نوع و محل حادثه، نحوه انتقال مصدوم به بیمارستان و سن و جنس رابطه معناداری با حوادث و فوت داشتند. لذا به طراحان و سیاستگذاران حوزههای مرتبط با سلامت پیشنهاد میشود که، آموزش صحیح قوانین به نسل حاضر، تعبیه کیسه هوا و ارتقا ایمنی در تمام خودروها، طراحی سیستم امدادرسانی متناسب جادهای و نظارت دقیق بر اجرای آن، توسعه و تجهیز کمی و کیفی مراکز پزشکی برنامهریزی نمایند
دکتر عبدالرحیم افخم زاده، دکتر شرمین فاتح بابامیری،
دوره 16، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تنش شغلی بخشی از زندگی پزشکان، پرستاران و مدیران اجرایی بیمارستان ها است. ماهیت پزشکی تنش زا است و تنش بر کیفیت زندگی و سلامت آپزشکان تأثیرگذار است. این مطالعه با هدف تعیین تنش شغلی و عوامل مرتبط با آن در دستیاران تخصصی دانشگاه علوم پزشکی کردستان اجرا شد.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مقطعی، جامعه مورد مطالعه، دستیاران تخصصی دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال تحصیلی 1391-1390 (سال اول تا چهارم) شامل 71 نفر دستیار رشته های داخلی، زنان و زایمان، اطفال و روانپزشکی وارد مطالعه شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد تنش شغلی Osipow انجام شد. در آنالیز توصیفی، برای متغیرهای کمی، میانگین، انحراف معیار و محدوده تعیین شد و برای آزمون فرضیات از تستهای t-test ، کای دو استفاده شد.
نتایج: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 05/3±3/32 سال بود. 39 نفر (9/54 درصد) از دستیاران مونث و 32 نفر (1/45) مذکر بودند. استرس شغلی در 3/80 درصد موارد در حد متوسط تا شدید و 7/19 درصد در حد کم تا متوسط بود. میانگین استرس شغلی در خرده مقیاس های مختلف تقریبا یکسان بود. اما استرس در حیطه مسئولیت پذیری به نسبت سایر حیطه ها بیشتر بود. متغیر جنس، رشته تخصصی و کلیه خرده مقیاسهای عوامل تنش زای شغلی با تنش رابطه داشت(05/0 P<). اما بین سن، وضعیت تاهل و سال رزیدنتی با تنش شغلی رابطه ای دیده نشد(05/0 < P).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه اکثر دستیاران استرس متوسط را تجربه می کنند، اعمال مداخلات در مدیریت برنامه آموزشی دستیاران دانشگاه علوم پزشکی کردستان در جهت کاهش دادن استرس ها ضروری به نظر می رسد.
دکتر معصومه عرفانی خانقاهی، دکتر فربد عبادی فرد آذر،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : مدل پابن لاسو یکی از کاربردی ترین مدلهای ارزیابی کارایی بیمارستانها می باشد. مطالعات متعددی با استفاده از این مدل در بیمارستانهای ایران انجام گرفته است. از این رو هدف مطالعه حاضر مرور نظام مند و متاآنالیز کارایی بیمارستانهای ایران با استفاده از مدل پابن لاسو بود.
مواد و روش ها: اطلاعات مورد نیاز با استفاده از کلید واژه های مرتبط با موضوع در پایگاه های اطلاعاتیPubMed, SID, Medlib, IranDoc, MagIran, IranMedex Scopus, Elsevier, Google Scholar, جمع آوری گردید. بازه زمانی انتخاب شده برای جستجوی مقالات سالهای 1395- 1380 بود. معیارهای ورود به مطالعه عبارت از مقالات انتشار یافته به زبان فارسی و انگلیسی، اشاره حداقل به یکی از سه شاخص مدل پابن لاسو در ایران، امکان دسترسی به متن کامل مقاله بود. معیارهای خروج از مطالعه عبارت از مقالات ارزیابی کارایی غیر از بیمارستانی و مقالات ارائه شده در همایش ها و کنفرانس ها، گزارش های موردی، نامه به سردبیر و مقالات آموزشی بود. جهت محاسبه شاخص های کارایی مدل پابن لاسو (ضریب اشغال تخت، نسبت گردش تخت و میانگین مدت بستری)، از روش های آماری مرتبط با متاآنالیز و جهت انجام متاآنالیز از نرم افزار CMA:2(Comprehensive Meta-Analysis) استفاده گردید.
نتایج:از 396 مقاله یافت شده در ابتدای مطالعه در نهایت از 27 مقاله یررسی شده مشخص گردیدکه به طور میانگین 79.9 (22.9 درصد) بیمارستان در ناحیه اول، 75.8 (21.7 درصد) بیمارستان در ناحیه دو، 117.8 (33.8 درصد) بیمارستان در ناحیه سوم و 74.6 (21.4 درصد) بیمارستان در ناحیه چهار مدل پابن لاسو قرار داشتند. متوسط مدت بستری 4/3 روز(CI 95%، 7/3-3)، ضریب اشغال تخت 63 درصد(CI95%، 95-41) و نسبت گردش تخت4/78 (CI95%، 2/8-85/71) بار در سال برآورد گردید.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که بر اساس مدل پابن لاسو فقط حدود یک سوم بیمارستانهای ایران در ناحیه سه(ناحیه کارایی خوب) قرار داشتند. وضعیت عملکرد بیمارستانها در زمینه متوسط مدت بستری نزدیک به استانداردهای وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، در زمینه نسبت گردش تخت بالاتر از استاندارد و در زمینه ضریب اشغال تخت کمتر از استاندارد بود.
دکتر عبدالرضا شقاقی، حسن محمودی، حسین شهریاری،
دوره 17، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: طرح بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت به تغییر رویکرد بیمارستانهای سنتی در ارائه خدمات تاکید دارد. هدف این مطالعه ایجاد مستندات علمی مورد نیاز برای اجرای استانداردهای طرح بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت در مراکز آموزشی و درمانی کشور بود.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در ده مرکز آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز در میان300 نفر از متخصصان سلامت شاغل طی سال 1395مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و رگرسیون لجستیک به روش Enter در SPSS نسخه 22 انجام شد. سطح معناداری 05/0>P در نظر گرفته شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار نمره کل شاخص قابل اجرا بودن استانداردهای بیمارستان ارتقاء دهنده سلامت 51/17±06/66 بود. متغیرهای جنس (40/8-33/1= CI 95% و 19/3=OR)، نوع شغل (70/0-65/0= CI 95% و 50/1=OR)، نوع فعالیت بیمارستان (61/2-97/1= CI 95% و 59/1=OR)، تعداد تخت های بیمارستان (42/9-53/1= CI 95% و 84/3=OR) و برخورداری از دانش قبلی در مورد طرح بیمارستانهای های ارتقاء دهنده سلامت (80/4-31/1= CI 95% و 81/2=OR) پیش گویی کننده های قوی تری برای داشتن نظر مساعد در خصوص قابل اجرا بودن استانداردهای ارتقاء دهنده سلامت بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج ، مراکز آموزشی و درمانی مورد بررسی از آمادگی لازم برای اجرای استانداردهای بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت برخوردار نمی باشند. آماده سازی کارکنان ارائه دهنده خدمات سلامت کشور از بعد روانی و عاطفی به منظور همگامی با برنامه بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت می تواند مورد توجه برنامه ریزان بخش سلامت قرار گیرد.
علیرضا گلابدوست، عباس منوریان، عباس نرگسیان،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: رسانههای اجتماعی یکی از ابزارهای کمهزینه است که توسط بسیاری از سازمانها مورداستفاده قرار میگیرد. هدف از این تحقیق کیفی ارائه مدل پاسخگویی عمومی مبتنی بر بهکارگیری رسانههای اجتماعی در دانشگاههای دولتی علوم پزشکی شهر تهران است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر با استفاده از روش داده بنیاد تحلیل موقعیت کلارک صورت پذیرفت. برای استخراج مؤلفههای اصلی این مدل با 21 نفر از خبرگان در سال 1400 مصاحبههای عمیقی انجام شده است. افراد مورد مطالعه این تحقیق را مدیران و کارشناسان دانشگاههای پزشکی شهر تهران (تهران، شهید بهشتی، ایران) تشکیل دادند که مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع نمونهگیری نظری انتخاب شدند.
نتایج: تحلیل موقعیت پاسخگویی در دانشگاههای علوم پزشکی نشان داد عرصه اصلی و تعیینکننده «دولت» است. این عرصه در دل خود «وزارت بهداشت» را دارد. عرصه سوم، خود «دانشگاههای علوم پزشکی» و جهانهای اجتماعی فعال در آن است. عرصه چهارم، «واحدهای روابط عمومی» است، اما در گوشه این عرصههای متداخل، عرصه «جامعه مخاطب» قرار دارد.
نتیجهگیری: اساس و پایه پاسخگویی بر دادن گزارش و اطلاعات است. دانشگاهها بایستی آزادی عمل لازم را به کارکنان خود در ارائه گزارش مستقیم بدهند. با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که با شکلدهی یک دپارتمان تخصصی روابط عمومی در رابطه با پاسخگویی عمومی علاوه بر شناسایی ظرفیتها، نسبت به رفع موانع موجود اقدام نمایند.
فرشید نصراله بیگی، پوران رئیسی، فربد عبادی فرد آذر،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عواملی که بهرهوری پرسنل را کاهش میدهد فرسودگی شغلی است؛ بنابراین، هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی و فرسودگی شغلی از دیدگاه مدیران و پرسنل ستادی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.
مواد و روشها: جامعه آماری این مطالعه مقطعی شامل 657 نفر از مدیران و کارکنان ستادی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران بود که بر اساس جدول مورگان 242 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. دادههای پژوهش با کمک دو پرسشنامه فرسودگی شغلی و کارکردهای مدیریت منابع انسانی جمعآوری شد.
نتایج:174 نفر (7/70%) افراد مشارکتکننده در مطالعه زن، میانگین سن و سابقه کاری افراد 3/41 و 8/15 با انحراف معیار 35/7 سال بود. 9/78 درصد افراد متأهل و 1/69 درصد آنها از وضعیت حقوق دریافتی خود راضی نبودند. ابعاد ارزیابی نتیجه گرا، شرح شغلی شفاف و آموزش گسترده به ترتیب با میانگینهای 17/4، 12/4 و 03/4 از 7 بیشترین امتیاز را در بین ابعاد مختلف کارکردهای منابع انسانی داشتند. ابعاد مختلف فرسودگی نشان داد که بیشترین مقدار میانگین مربوط به احساس عدمکفایت شخصی و مسخ شخصیت (72/4) بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی با فرسودگی شغلی ارتباط آماری معناداری با ضریب همبستگی 439/0- وجود دارد (05/0P<).
نتیجهگیری: با بهبود کارکردهای مدیریت منابع انسانی، فرسودگی شغلی به طور معناداری کاهش خواهد یافت.
محمد حسین صادقیان، مرتضی عبدالوند،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که کادر بهداشتی و درمانی در دوران شیوع پاندمی کووید 19 به طور مداوم در معرض وضعیتهای بحرانی و تنشزا هستند، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سلامت معنوی با تابآوری در پرسنل بیمارستانهای پذیرش کننده مبتلایان به ویروس کرونا تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1399 انجام گرفت. جامعه پژوهش در این مطالعه کارکنان درمان شامل پزشک، پرستار، پیراپزشک، بهیار و نیروهای خدماتی بود که در مبارزه با بیماری کووید ۱۹ مشارکت داشتهاند. به منظور سنجش میزان تابآوری از پرسشنامه کانر و دیویدسون و برای سنجش سلامت معنوی، از پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون استفاده شد. تعداد 145 پرسشنامه وارد مطالعه شد. از آزمونهای آماری میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس و تی مستقل استفاده شد.
نتایج: میانگین نمره تابآوری در بین افراد مورد پژوهش 3/64 میباشد. نتایج نشاندهنده آن بود که تابآوری در حیطه تأثیرات معنوی با میانگین 07/3 بالاترین و در حیطه تحمل اثرات منفی و قوی بودن در برابر تنش با میانگین 33/2 پایینترین میانگین را کسب کردند. سلامت معنوی 9/55 درصد از واحدهای مورد پژوهش در سطح متوسط بود و هیچکدام سلامت معنوی در سطح پایین نداشتند. تابآوری و همه حیطههای آن با سلامت معنوی و حیطههایش همبستگی معنیدار آماری مثبت داشتند.
نتیجهگیری: توجه مدیران به سلامت معنوی کارکنان مراکز بهداشتی و درمانی میتواند استرسها و فشارهای ناشی از کار در شرایط بحرانی را کاهش داده و در جهت بهرهوری بیشتر نیروی انسانی گامی مؤثر باشد.
مسلم شریفی، جلال سعیدپور، محمدجواد کبیر، عبدالله پورصمد، مهدی ابراهیمی، بهمن خسروی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با استقرار یک سامانه جامع اطلاعات سلامت (سامانه سیب) در بخش بهداشت نظام سلامت ایران، یکی از برنامههای مهم این کشور برای بهبود مراقبتهای سلامت از طریق یکپارچهسازی اطلاعات سلامت کلید خورد. این مطالعه به تحلیل عملکرد این برنامه از دیدگاه کاربران نهایی سامانه در مراکز بهداشتی شهرستان بویراحمد پرداخته است.
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش کیفی بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و جلسات گروه کانونی با کاربران سامانه، مسئولین پشتیبانی و کارشناسان ستادی در سطوح مختلف، مرور مستندات مرتبط و همچنین مشاهده عملکرد کاربران، انجام شد. روش نمونهگیری گلوله برفی و به صورت هدفمند و شبکهای انجام شد. از تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. برای ثبت، سازماندهی و مدیریت دادههای مطالعه پس از جمعآوری، از نرمافزار MAXQDA10 استفاده شد.
نتایج: یافتههای این مطالعه نشان داد که استقرار این سامانه از دیدگاه کاربران حاوی نکات مثبت و منفی بسیاری است که در پنج محور کلی، سیستم مدیریت دادهها، عملکرد مراقبین، مدیریت مراقبتها، کیفیت مراقبت و زیرساختها قابل دستهبندی است. مهمترین چالشهای سامانه شامل نارساییهای فنی، نارساییهای عملیاتی، چالش آمار و گزارش دهی و زیرساختهای فنی و اجتماعی و مهمترین مزایای آن بهبود کیفیت مراقبت، قابلیت پیگیری و گزارش دهی، تسهیل فرایند مراقبت و بهبود عملکرد مراقبین بود.
نتیجهگیری: از دیدگاه کاربران، سامانه سیب به عنوان یک تجربه مثبت در ارتقاء کیفیت مراقبتهای سلامت قابلتأمل است اما به دلیل وجود چالشهای متعدد با اهداف نهایی خود فاصله بسیار دارد.