25 نتیجه برای بالینی
لیلا دشمن گیر، آرش رشیدیان، علی اکبری ساری،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: تعرفه گذاری یکی از مهم ترین ابزارهای سیاستگذاران نظام درمانی هر کشور است که در عدالت، کارایی، کیفیت و پاسخگویی در ارایه خدمات تاثیر می گذارد. در صورتی که تعرفه گذاری خدمات مختلف به صورت صحیح و اصولی انجام نگیرد، باعث ایجاد آثار نامطلوب بر استمرار خدمات در نظام سلامت می گردد. مطالعه حاضر به بررسی چالش ها و راهکارهای اصلاح وضعیت تعرفه گذاری در نظام سلامت ایران پرداخته است.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت کیفی و از طریق انجام مصاحبه فردی با 9 نفر از مدیران، سیاستگذاران وزارت بهداشت و سایر نهادهای مرتبط و ارایه کنندگان خدمات بالینی که در امر تعرفه گذاری در کشور صاحبنظر بودند، انجام گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش چارچوب مفهومی استفاده شده است.
نتایج: چالش های ذکر شده و راهکارهای اصلاحی پیشنهادی برای چالش های مذکور در محورهای قدرت تولیتی، سیاستگذاری و نظارتی در بخش تعرفه گذاری کشور، ساختار تعرفه گذاری کشور، روش ها و اصول تعرفه گذاری، نظام ثبت هزینه های بخش سلامت و دیگر مفاهیم مرتبط با نظام تعرفه گذاری می باشد.
نتیجه گیری: برای اصلاح وضعیت تعرفه گذاری در نظام سلامت کشور باید با نگاهی عمیق چالش های موجود را مشخص و راهکارهای موردنیاز در سطوح مختلف را شناسایی نمود. تبعیت از یک الگوی مشخص، وجود سیاستگذاری و تولیت واحد در زمینه تعرفهگذاری خدمات بالینی به عنوان یکی از زیر ساخت های لازم برای جهت دار نمودن این اقدامات، ضروری می باشد.
ژیلا آقارضایی، شهرام توفیقی، علی نعمتی، لاله آقارضایی، کامبیز بهاالدین بیگی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : این پژوهش در نظر دارد تا یک نرم افزار که قابلیت تشخیص سریع افراد مستعد به بروز آمبولی ریه و ترومبوز وریدی عمقی پا به همراه امکان ارسال یاد آور به موقع جهت انجام عملیات پیشگیری از بروز این موارد را داشته باشد را طراحی و پیاده سازی کند. هدف نهایی معرفی سیستم پشتیبان تصمیم گیری است که در نهایت بتواند با انجام عملیات مناسب از بروز موارد معلولیت و مرگ و میر ناشی از آمبولی و ترومبوز در بیماران بستری در بخشهای مرتبط جلوگیری نماید. مواد و روش ها : طراحی این نرم افزار با زبان برنامه نویسی Visual Basic.Net و دیتابیس SQL Server صورت گرفت. سپس این نرم افزار در بزرگترین بیمارستان آموزشی شهر کرمان نصب و یک ارزیابی و نظرسنجی از پزشکان و پرستاران درباره کارکرد نرم افزار با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه های مختلف انجام شد. سپس اطلاعات توسط نرم افزار Spss آنالیز گردید. یافته ها : میانگین نمرات پزشکان 21.16 و پرستاران 20.76 بدست آمد. نتایج آزمون T-Testنشان می دهد که بین میانگین کل نمرات پزشکان و پرستاران اختلاف معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری : نتایج حاصله نشان داد که هر دو گروه پزشکان و پرستاران نسبت به نرم افزار، نظر مساعد و مثبتی داشتند. بنابراین استفاده از سیستم پشتیبان تصمیم گیری بالینی که پیشگیری را با دادن هشدارهای سروقت به کادر درمانی یادآوری می کنند، می تواند در کاهش بروز آمبولی ریه و ترمبوز وریدهای عمقی مؤثر و سودمند باشد.
محمد عرب، مسلم شریفی، محمود محمودی، بهمن خسروی، روزبه هژبری، علی اکبری ساری، بتول احمدی، فرخ افتخار،
دوره 13، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:در سالهای اخیر حاکمیت بالینی به عنوان مدلی برای تبیین اصول بهبود مستمر کیفیت در خدمات سلامت معرفی شده است.این بررسی در نظر دارد با استفاده از ابزار سنجش جو سازمانی حاکمیت بالینی میزان آمادگی بیمارستانهای مورد مطالعه را برای اجرای برنامه های حاکمیت بالینی مورد بررسی قرار دهد.
مواد و روش ها: این بررسی در 14 بیمارستان دولتی و غیر دولتی واقع در شهر تهران برای ارزیابی وضعیت آمادگی این بیمارستانها برای اجرای حاکمیت بالینی انجام شد.بدین منظور 800 نفر از پزشکان و پرستاران شاغل در این بیمارستانها مورد پرسش قرار گرفته اند.داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 17و با استفاده از آزمون های همبستگی و مقایسه میانگین ها و همچنین آماره های توصیفی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: یافته ها نشان دهنده آمادگی هر دو نوع بیمارستان دولتی و غیر دولتی برای اجرای برنامه حاکمیت بالینی بود. یافته های حاصل از بررسی میدانی نشان داد که میانگین امتیاز جو سازمانی حاکمیت بالینی در بیمارستانهای مورد بررسی (14/3) بالاتر از حد متوسط(5/2) است.
نتیجه گیری:این بررسینشان داد که آمادگی لازم برای اجرای برنامه های حاکمیت بالینی در بیمارستانها در حد قابل قبولیوجود دارد.با این حال با اجرای حاکمیت بالینی تلاش می شود استراتژی واحد و جامعی برای بهبود مستمر کیفیت در خدمات بالینی به کار گرفته شود.
حبیب ابراهیم پور، حسن خلیلی، محمد پور علی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه: در کشورهای مختلف روشها و ابزارهای متنوعی جهت ارتقاء کیفیت مراقبتهای سلامت تا به امروز بکار گرفته شدهاند. از میان این روشها، حاکمیت بالینی برای نخستین بار توسط NHS انگلیس به عنوان استراتژی ارائه از سوی دولت و به منظور ارتقاء کیفیت مراقبتهای بالینی در سال 1998 مطرح شد. حاکمیت بالینی به طور همزمان روی مسئولیتپذیری جهت حفظ سطح مراقبتهای کنونی و نیز ارتقاء وضعیت کیفی مراقبتهای آتی تاکید دارد.
مواد و روشها: هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین حاکمیت بالینی و عملکرد سازمانی بیمارستانهای اردبیل میباشد که با استفاده روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین 600 نفر از بیماران، کارکنان، پزشکان و مدیران بیمارستانهای اردبیل به روش نمونهگیری تصادفی ترکیبی انجام گرفته است. جهت بررسی فرضیههای تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون استفاده گردید.
یافتهها: با توجه به نتایج تحلیل دادهها، بین حاکمیت بالینی و عملکرد سازمانی رابطه معنیداری وجود دارد. از سوی دیگر، طبق نتایج جدول مقدار سطح معناداری F مشاهده شده برای مولفههای تحقیق سطح اطمینان 99/0 است، بنابراین میتوان گفت که نتایج آزمون تحلیل واریانس استفاده از مدل خطی رگرسیون را مجاز میداند. همچنین با توجه به ضرایب تعیین همه مولفههای حاکمیت بالینی بر عملکرد تأثیر مثبت و معناداری دارد. در بین مولفههای حاکمیت بالینی، مولفه ممیزی بالینی با مقدار 163/0 کمترین تأثیر و مولفه مدیریت نیروی انسانی با مقدار 908/0 بیشترین تأثیر را بر عمکرد بیمارستان دارد.
نتیجه: با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق، مشارکت دادن بیماران در امور درمان، استفاده از اطلاعات و تجارب همراهان بیماران برای ارایه خدمات بیشتر به بیماران، تخصیص اعتبار ویژه برای بحث آموزش کارکنان و استفاده از تخصص کارکنان نخبه و باتجربه در حوزه آموش کارکنان امری ضروری محسوب میگردد.
دکتر عباس زیاری، دکتر کامبیز عباچی زاده، دکتر مریم رسولی، دکتر محمد علی حیدر نیا، دکتر مریم محسنی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف :
روشهای مختلفی برای ارتقای کیفیت مراقبتهای سلامت پیشنهاد شده که یکی از آنها، حاکمیت بالینی میباشد. این سیستم در سال 1388 بعنوان الگویی کشوری معرفی و بیمارستانها موظف به اجرای آن شدند. در ارزیابی کشوری استقرار حاکمیت بالینی تنها دو بیمارستان از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مورد تایید قرار گرفتند. این پژوهش با هدف بررسی موانع استقرار برنامه حاکمیت بالینی در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است.
مواد و روشها :
این مطالعه با رویکردی کیفی به روش تحلیل محتوای قراردادی و با مشارکت 25 نفر از افراد درگیر در اجرای برنامه، شامل پرستاران، پزشکان، مدیران و کارشناسان بیمارستانها و وزارت بهداشت، با روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری و بطور همزمان تحلیل شد. صحت و استحکام داده ها توسط شرکت کنندگان و کنترل خارجی تایید گردید.
یافته ها :
یافته ها در 9 درونمایه چالشهای نیروی انسانی، کمبود منابع مالی، کامل نبودن سیستم های ثبت و مستندسازی، فرهنگ سازمانی نامناسب ، کمبود آگاهی مدیران و کارکنان، نقص در رویه ها و خط مشی های مدون، نظارت و ارزشیابی نامناسب، فقدان هماهنگی بین بخشی و رهبری سازمانی ضعیف بدست آمده، در دو حیطه درونداد و فرایند قرار داده شدند.
نتیجه گیری :
یافته های مطالعه نشاندهنده وجود مشکلات و موانع متعددی در استقرار این برنامه میباشد که لازم است اولویت بندی شده و برای رفع آنها راهکارهای مناسب ارائه شود.
کلید واژه ها :
بیمارستان، حاکمیت بالینی، کیفیت، تحلیل محتوای قراردادی، مطالعه کیفی
علی جنتی، ندا کبیری، محمد اصغری جعفرآبادی، بهروز پوراصغری، بابک بیاض،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پرداخت مبتنی بر عملکرد، مدل پرداختی است که سعی بر پاداش دادن به ابعاد اندازهگیری شده عملکرد دارد و ارائه کنندگان خدمات سلامت را در جهت دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده توسط انگیزانندههای مالی تشویق میکند. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر پرداخت مبتنی بر عملکرد بر کارایی واحد آزمایشگاه مرکز آموزشی درمانی امام رضا (ع) تبریز در سال 92 میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات مداخلهای و قبل و بعد میباشد. به منظور در نظر گرفتن هر نوع تغییرات شاخصهای کارایی از ابتدای سال 92 تا پایان سال 92 سنجش و مقایسه گردیدند. داده ها با بررسی اسناد آزمایشگاه و حسابداری مرکز به صورت دستی جمع آوری شدند و برای مقایسه کارایی قبل و بعد از مداخله از آمار توصیفی استفاده گردید.
نتایج: مقایسه دادههای حاصل از پرسشنامههای قبل و بعد از مداخله نشان میدهند. هزینه های بعد از مداخله آزمایشگاه تفاوت معنی داری نسبت به قبل نداشتند ولی درآمد آزمایشگاه اندکی بیشتر از قبل شده بود (از 14364 ریال به 16874 ریال افزایش یافته بود). خطاهای آزمایشگاهی نیز نسبت به قبل از مداخله افزایش یافته بود (از صفر به 17 مورد).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه میتوان نتیجه گرفت که این نوع پرداخت تشویقی میتواند با تعیین اهداف از پیش تعیین شده و در نظر گرفتن امتیاز منفی برای بروز خطاهای آزمایشگاهی برای پرسنل، در تمام سطوح ارائه خدمت، از جمله مراکز ارائه دهنده مراقبتهای بهداشتی اولیه، داروخانهها، مراکز ارائه دهنده خدمات تشخیصی و کل بیمارستان نیز به کار گرفته شود.
جعفر صادق تبریزی، یگانه پرتوی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: رعایت بهداشت دست می تواند به صورت اثربخش عفونت های مراقبت های بهداشتی را کاهش دهد. شیوع عفونت در اثر رعایت نامناسب بهداشت دست منجر به افزایش مرگ و میرو هزینه ها خواهد شد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فرایند رعایت بهداشت دست پرستاران به روش ممیزی بالینی در یکی از بیمارستان های منتخب دولتی شهر تبریز صورت گرفت.
مواد و روشها : مطالعه حاضر از نوع مداخله ای به روش ممیزی بالینی در بخش های جراحی، زنان، داخلی و کودکان یکی از بیمارستان های دولتی منتخب شهر تبریز در سال 92_93 به مدت 7 ماه انجام گرفت. مطالعه با همکاری پرسنل پرستاری در تمامی شیفت های کاری(صبح، عصروشب) انجام گرفت. ابزار مطالعه چک لیست پایش عملکرد و مشاهده شستن دست می باشد. چک لیست با استفاده از دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی و دستورالعمل تهیه شده توسط وزارت بهداشت تدوین گردید.
نتایج : تعداد کل موقعیت های شستن دست قبل از مداخله 252 بود که با اجرای مداخلات، به 336 موقعیت افزایش یافت.نتایج حاصل از ممیزی بالینی فرایند فوق نشان می دهد که میزان کلی مطابقت با استاندارد بهداشت دست قبل از مداخله 59.94% بوده که بعد از اجرای مداخلات به 80.56% ارتقا یافت.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که استفاده از ممیزی بالینی به عنوان یکی از روش های ارتقای کیفیت منجر به بهبود فرایند بهداشت دست می شود.
مریم زرقانی، دکتر نعمت الله شموسی شموسی، نیلوفر محقق، مریم حاصلی، فاطمه جهان جو ابد، ایمان تهمتن،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه به کارگیری متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی و کتابداران بالینی در بیمارستان ها برای تامین نیازهای اطلاعاتی و دسترس پذیرساختن اطلاعات مبتنی بر شواهد امری ضروری میباشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین وضعیت به کارگیری متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی در بیمارستانهای شهر تهران در سال 1392 انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه پژوهش شامل کل 152 بیمارستان مستقر در شهر تهران بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و توسط آمار توصیفی و با کمک نرمافزارSPSS نسخه 18تحلیل شد.
نتایج: تنها سیزده تن از کارکنان درکتابخانههای بیمارستانی دارای مدرک تحصیلی کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی بودند. 28 نفر از کارکنان نیز از فارغ التحصیلان کتابداری دانشگاههای وزارت علوم و مابقی از رشتههای غیرمرتبط درکتابخانههای بیمارستانی اشتغال داشتند. اکثر کارکنان (3/51%) مشغول به کار درکتابخانههای بیمارستانی که دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته مرتبط نبودند؛ به صورت تجربی آموزش دیده و بقیه با روشهای دیگر در این حرفه مشغول به کار شده بودند. همچنین اکثر آنان طی مراحل رسمی استخدام و از طریق معرفی دوستان و آشنایان بهکارگرفته شده بودند.
نتیجه گیری: کتابخانه های بیمارستانی شهر تهران از نظر نیروی تخصص مرتبط با رشته کتابداری پزشکی دارای کمبود اساسی میباشند. لذا، این کتابخانهها نمی توانند در انجام وظایف حرفهای خود از جمله اطلاعرسانی و رفع نیازهای اطلاعاتی کادر درمان به خوبی عمل کنند. ضروری است، مدیران بیمارستانها در به کارگیری و رفع موانع اشتغال کتابداران پزشکی در کتابخانه های بیمارستانی توجه بیشتری داشته باشند.
دکتر جعفر صادق تبریزی، سعیده علیدوست، گلشن اصغری،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اجرای دستورات دارویی بخش مهمی از فرآیند مراقبتی است و به دلیل تاثیرات قابل توجه در سلامتی بیماران، انجام صحیح فرآیند و مطابقت آن با استانداردهای از پیش تعریف شده امری ضروری می باشد. لذا مطالعه فوق با هدف تعیین فرآیند اجرای دستورات دارویی داروهای خوراکی از طریق ممیزی بالینی طراحی و اجرا گردید.
مواد و روش ها: بررسی حاضر، یک مطالعه توصیفی مقطعی بود که به روش ممیزی بالینی و در یک مرکز آموزشی درمانی در تبریز در سال 1393 انجام گرفت. ممیزی فوق در 6 مرحله شامل:1) انتخاب موضوع ممیزی بالینی، 2) تعیین معیارها و استانداردها، 3) بررسی وضعیت موجود، 4) مقایسه وضعیت موجود با استانداردها (استانداردهای وزارت بهداشت، کتابچه ایمنی دارویی،کوریکولوم اجرای دستورات دارویی و گایدلاین مدیریت دارو نظام ملی سلامت(NHS) ، 5) طراحی و انجام مداخله و 6) ممیزی مجدد انجام گرفته و برای ارزیابی فرآیند مربوطه از روش مشاهده و چک لیست استفاده شد که روایی ابزار فوق توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت.
نتایج: نتایج حاصل از ممیزی فوق نشان داد که قبل از مداخله،از 25 گام مورد بررسی در فرآیند اجرای دستورات دارویی، 11 گام با استانداردها مطابقت بسیار پایینی داشتند (کمتر از 15 درصد) و متوسط میزان مطابقت کل فرآیند با استاندارد در حدود 47درصد بود. در حالیکه بعد از اجرای مداخله، متوسط میزان تبعیت از کل استانداردها به 78 درصد افزایش یافت.
نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان دهنده تاثیر اجرای انواع مداخلات آموزشی و استفاده از کاردکس به جای کارت دارویی بر ارتقای کلی فرآیند اجرای دستورات دارویی بود. علیرغم بهبودهای صورت گرفته، ارزیابی و مداخله مستمر جهت بهبود مستمر کیفیت مورد نیاز می باشد.
دکتر محمد عرب، یگانه حیاطی، الهام موحدکر، دکتر مصطفی حسینی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه مدیران باید محیط کاری را ایجاد نمایند که پرستاران جدید را جذب کرده، پرستاران فعلی را نگهدارد و از غیبت آنان جلوگیری کند. هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل موثر بر مدت زمان غیبت ناشی از مشکلات سلامت پرستاران بخشهای بالینی بیمارستانهای عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
مواد و روش ها: حجم نمونه در این مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی، 400 نفر از پرستاران بخشهای بالینی بیمارستانهای عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. ابزار پژوهش پرسشنامه ای 100 سوالی در 2 بخش مشخصات دموگرافیک(13 سوال) و عوامل موثر بر غیبت شغلی ناشی از مشکلات سلامت(87 سوال) شامل عوامل سازمانی-مدیریتی(49 سوال)، فیزیکی(16 سوال) و روانی(22 سوال) بود. روایی توسط اساتید و پایائی در پایلوت در 20 نمونه (79/0) تائید شد. ملاک تعیین میزان غیبت بنابر تعریف راجباهاندری و باسو(2010) مجموع تعداد روزهای عدم حضور در بخش/بیمارستان در سال گذشته بدلیل بروز مشکلات مرتبط با سلامت بود و به شکل گذشته نگر با بررسی پرونده پرستاران جمع آوری شد. آزمونها شامل آمار توصیفی، رگرسیون خطی ساده و چندگانه با استفاده از نرم افزار تحلیلی SPSS بود.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن 910/5±97/44 سال و 8/73% زن بودند. با توجه به مقدار 121/71=F متغیرهای پیشبینی از قدرت تبیین بسیار خوبی برخوردار بودند(01/0>P). متغیرهای تاهل(150/0=β، 001/0>P)، نوع بخش درمانی(553/0- =β، 001/0>P)، عوامل فیزیکی(101/0=β، 001/0=P) و روانی(266/0=β، 001/0>P) 42% واریانس مشترک نتایج غیبت شغلی پرستاران را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: توجه به عواملی همچون بهبود وضعیت فیزیکی و روانی محیط کار، و همچنین وضعیت سلامتی پرستاران بر حسب نوع بخش می تواند به کاهش میزان غیبت شغلی ناشی از مشکلات سلامت منجر شود.
دکتر حبیب ابراهیم پور، دکتر نورمحمد یعقوبی، سید سعید زاهدی،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یادگیری سازمانی در نظریهها و مدلهای مختلف در بعد نظری و تجربی تاثیر زیادی در تحولات سازمانها داشته است وزمینه مساعدی برای تسهیل هر نوع تغییر و تحولی فراهم میکند.این قابلیت میتواند در اجرای حاکمیت بالینی نیز نقش اساسی ایفا نماید.
موارد و روشها:مطالعه حاضر مطالعهای توصیفی-تحلیلی بودو به شیوه مقطعی درشش ماه اول سال 93 انجام شد.جامعه آماری کارکنان بیمارستان تامین اجتماعی اردبیل بود. برای انتخاب نمونه از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و تعداد نمونه 170 نفر به دست آمد. از پرسشنامه16 سوالی گومژوهمکاران برای سنجش قابلیت یادگیری در چهار بعد وازپرسشنامه35 سوالی محقق ساخته برای سنجش حاکمیت بالینی در هفت بعد استفاده گردید.برای تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده گردید. تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 18 انجام شد.
نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که قابلیت یادگیری با اجرای حاکمیت بالینی با ضریب 507/0 رابطه معنیداری دارد این ضریب برای تعهد مدیریت 644/0، دید سیستمی 498/0، فضای باز و آزمایشگری 446/0 و انتقال و یکپارچگی دانش 261/0 بود.
نتیجهگیری: با توجه به نقش تاثیرگذار قابلیت یادگیری در اجرای حاکمیت بالینی پیشنهاد میشود زمینه لازم برای تقویت قابلیت یادگیری سازمانی در چهار بعد بویژه در بعد حمایت مدیریتی و دید سیستمی فراهم شود تا حاکمیت بالینی با اثربخشی بیشتر اجرا گردد.
دکتر حسین درگاهی، علی اکبر رازقندی، زینب رجب نژاد،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت یادگیری تیمی و تغییر فرآیندها، لازم است تا کارکنان آزمایشگاه های بالینی با فرآیند یادگیری سازمانی آشنا شوند. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی و تعیین قابلیت یادگیری سازمانی در کارکنان آزمایشگاه های بالینی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی–تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال 93-1392 بر روی 85 نفر از کارکنان آزمایشگاههای بالینی تعداد پنج بیمارستان که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده بودند انجام شد. ابزار پژوهش در این مطالعه، پرسشنامه Gomez و همکاران در چهار بعد تعهد مدیریت، دیدگاه نظام مند، فضای باز و آزمایشگری، و انتقال دانش و 17 گویه بود. رتبه بندی سوالات پرسشنامه با استفاده از مقیاس لیکرت پنج تایی بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 19 و تستهای آماری T-test و ضریب همبستگی پیرسون ، Welch استفاده گردید.
نتایج: میانگین کلی یادگیری سازمانی در کارکنان آزمایشگاههای مورد مطالعه برابر 11/3 بود که نشان دهنده وضعیت نسبتاً مطلوب در این زمینه بود. هم چنین مشخص شد که بین آزمایشگاه ها از نظر قابلیت تعهد مدیریت اختلاف معنی داری وجود داشت)002/0(P=. بین سطح تحصیلات کارکنان با بعد انتقال و یکپارچه سازی دانش نیز ارتباط معنی داری دیده شد(04/0(P=.
نتیجه گیری: فرآیند قابلیت یادگیری سازمانی در آزمایشگاه های بالینی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران وضعیت چندان مطلوبی ندارد. لذا استقرار نظام ایمنی بیمار، راه اندازی نظام ثبت خطا و اشتباهات، و تشویق کارکنان به گزارش خطا از اهم عناصری است که باید به منظور استقرار کامل نظام یادگیری سازمانی در آزمایشگاه های بالینی مورد توجه قرار گیرد.
دکتر حمید رواقی، دکتر سیما رفیعی، دکتر مریم محسنی، دکتر پیغام حیدرپور، دکتر محمد عرب،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: حاکمیت بالینی چارچوبی است که سازمانهای ارائه دهنده خدمات سلامت را موظف به پاسخگویی در برابر حفظ و ارتقای کیفیت خدمات بالینی مینماید. هدف این مطالعه تعیین چالشهای موجود در مسیر ارزیابی برنامه حاکمیت بالینی از دیدگاه ارزیابان کشوری این برنامه بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع پژوهش کیفی بوده که در سال 1392 با مشارکت ارزیابان کشوری برنامه حاکمیت بالینی انجام گرفته است. دادهها از طریق مصاحبه چهره به چهره با ارزیابان جمعآوری شد و به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: یافتههای مطالعه در سه تم اصلی شامل مشکلات مرتبط با استانداردهای حاکمیت بالینی، چالشهای موجود در مسیر ارزیابی برنامه و پیشنهاداتی جهت بهبود فرایند ارزیابی طبقهبندی شد. از نقطه نظر ارزیابان، مهم ترین چالشهای موجود در مسیر ارزیابی برنامه حاکمیت بالینی نبود دانش و مهارتهای کافی در برخی ارزیابان، فقدان هماهنگیهای لازم میان تیم ارزیاب، مقاومت برخی دانشگاهها و مراکز ارزیابی شونده از فرایند ارزیابی و نبود دستورالعملی جامع با هدف پاسخگویی به ابهامات موجود در مسیر ارزیابی و هدایت هر چه موثرتر ارزیابان بود.
نتیجه گیری: تقویت فرهنگ ارتقای کیفیت در بیمارستان ها و افزایش حساسیت کارکنان نسبت به استمرار برنامه، انتخاب صحیح ارزیابان و اطمینان از آگاهی آنان نسبت به مسئولیتها و اختیارات خود، به روز نگاه داشتن آموزشهای ارائه شده به ارزیابان و اعمال شاخصهای یکسان در ارزیابی پیشرفت برنامه حاکمیت بالینی به بهبود فرایند ارزیابی و رفع مشکلات مرتبط با آن کمک شایان توجهی می کند.
منیره کوهساری، بهرام محبی، رویا صادقی، آذر طل، دکتر عباس رحیمی فروشانی،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه وهدف : باتوجه به اهمیت رعایت احتیاطات استاندارد در پیشگیری از آسیب های ناشی از نیدل استیک و سلامت کارکنان درمانی ، این مطالعه باهدف تعیین میزان تاثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی دربهبود تبعیت از احتیاطات استاندارد در نیدل استیک درکارکنان بالینی حرفه ای دو بیمارستان "شهدای یافت آباد " و "غیاثی" انجام شد .
مواد و روش ها : این پژوهش ، یک مطالعه مداخله ای دوگروهی بود. جامعه مورد مطالعه تعداد90 نفراز کارکنان بالینی حرفه ای بیمارستان شهدای یافت آباد به عنوان گروه مداخله و 90 نفر از بیمارستان غیاثی به عنوان گروه مقایسه به صورت تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه سه قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، سوالات سازه های مدل اعتقاد بهداشتی و سوالات عملکرد را تکمیل نمودند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد.
نتایج: قبل از مداخله بین دوگروه از نظر متغیرهای دموگرافیک ، سازه های مدل اعتقاد بهداشتی و عملکرد تفاوتی نداشت. بعد از مداخله، سازه های شدت درک شده ، حساسیت درک شده ، موانع درک شده ، خود کارآمدی و عملکرد درگروه مداخله از نظر آماری تغییر معنا دار نشان داد ( 05/0p<) که بیانگر تاثیر آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بود.
نتیجه گیری: آموزش براساس مدل اعتقاد بهداشتی ، می تواند با افزایش سطح آگاهی ، دانش ، ایجاد توانمندی و خودکارآمدی در کارکنان بالینی پاسخگوی نیاز افراد باشد تا احتیاطات استاندارد را رعایت کنند
دکتر سیما مرزبان، مهشید معینی نایینی، سید حسین اردهالی، جابر حکمت یار، علی امیر سوادکوهی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای ناشی از شکست یا خطاهای ناشی از مداخلات بالینی دوره بستری بیمار در بیمارستان از دلایل عمده مرگ و میر در جهان بشمار میرود. در مطالعه حاضر سعی شده با بهره گیری از روش ارزیابی شکست ها و آثار آن، به شناسایی و مستند سازی فرآیندها و گلوگاه های خطر بالقوه و بررسی آثار و علل خطرات، کمی سازی نرخ وخامت (Severity)، احتمال وقوع (Occurrence) و نرخ احتمال کشف خطر و اولویت دهی ریسک پرداخته شود.
مواد و ورش ها: این پژوهش جهت شناسایی وضع موجود از روش تحلیل شکستها و آثار آنها (FMEA) و برای طراحی نظام مدیریت ایمنی بیمار از منطق ولره volere) ) بهره می گیرد . این مطالعه در بخش ICU بیمارستان لقمان حکیم تهران انجام شد.
یافته ها : نتایج این مطالعه شامل شناسایی 16 شکست رایج و اولویت بندی آنها بود که مهمترین آنها عبارتند از اشتباه در پذیرش یا عدم پذیرش بیماران، اشتباه در زمان ترخیص بیمار، عدم رعایت اصول کنترل عفونت، اشتباه در تجویز دارو و شیوه دستوردهی برای بیماران، که با اعداد اولویت ریسک ) (RPNبترتیب 1000، 1000 ، 1000 ، 800 بعنوان شکستهای مهم بخش مراقبت ویژه اولویت بندی شدند.
نتیجه گیری: طراحی استانداردها و راهنماهای بالینی در بخش و تدوین معیارهای پذیرش یا عدم پذیرش بیماران بر پایه پزشکی مبتنی بر شواهد، تدوین راهنمای کنترل عفونت در بخش مراقبتهای ویژه و آموزش آنها از جمله پیش بینی استانداردهای فضای فیزیکی، راهنمای شستشوی دست و فرآیند استاندارد ضدعفونی ابزار و تجهیزات بعنوان نیازمندیهای اصلی نظام مدیریت ایمنی شناخته شدند.
دکتر افسانه کرامت، دکتر فروزان الفتی، دکتر سعید آصف زاده، دکتر نسرین چنگیزی، دکتر مسعود یونسیان،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه وهدف: بدلیل سیاستهای جمعیتی کنونی در ایران و به دنبال آن افزایش تعداد تولد ، این مطالعه با هدف تعیین وضع موجود زایمان ایمن و ارائه الگو بر اساس حاکمیت بالینی جهت ارتقا کیفیت آن انجام شد.
مواد و روش ها: این یک مطالعه ترکیبی اکتشافی Mixed Method ) ) بود که در سال 1393 دربلوک زایمان چهار بیمارستان در استانهای قزوین و سمنان انجام شد و شامل دو مرحله بود. مرحله اول ، بررسی وضع موجود:تبیین زایمان ایمن، بررسی متون، تهیه دو چک لیست، ارزیابی وضع موجود بر اساس ارزیابی ارتقا مستمر کیفیت و تضمین کیفیت و مرحله دوم ارائه الگو: ارائه الگوی زایمان ایمن بر اساس نتایج مرحله قبل در 7 محور حاکمیت بالینی، تایید الگو در پانل به شیوه گروه اسمی بود.
نتایج: درتضمین کیفیت، بیمارستان (4) بیشترین امتیاز (1431) وبیمارستان (2) کمترین امتیازراکسب نمود (1237).بیمارستانها در ارزیابی مستمر کیفیت، بستری در بخش مراقبتهای ویژه (001/ 0 )، مادران با پیامد شدید بارداری (004/0 P=) و از 27 خطا در 16 مورد اختلاف آماری معنی داری داشتند.
نتیجه گیری:جهت ارتقاء کیفیت در بلوک زایمان، اعتبار بخشی بیمارستانها باید بر اساس اصول حاکمیت بالینی انجام شود. علاوه بر ارزیابی به روش تضمین کیفیت و اعتبار بخشی سالانه، ارزیابی به روش ارتقا مستمر کیفیت براساس حاکمیت بالینی ضروری است. الگوی زایمان ایمن در 7 محور حاکمیت بالینی ارائه شد.
دکتر محمد حکاک، سید علی حزنی، ندا شاه سیاه، طاهره اخلاقی،
دوره 17، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : بیمارستانها به عنوان مهمترین و بزرگترین نهاد ارایه در سیستم سلامت هر کشوری هستند که خدمات درمانی، در سطح وسیعی را آنها انجام می شود. یکی از مهمترین فرآیندهای ارتقا کیفیت خدمات نظام سلامت در کشور اعتبار بخشی است هدف این تحقیق شناسایی چالشها، موانع و ارایه راهکار اعتبار بخشی بیمارستانی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده ازمصاحبه های عمیق رویکرد تحلیل محتوی در سال 1396در شمال کشور انجام شد. با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند تعداد 25 نفر شامل دوریس بیمارستان،سه مدیر بیمارستان،سه مترون،چهار سوپروایزر،ده پرستارو سه نفر مسوول اعتبار بخشی به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. بعد از انجام مصاحبه با نرم افزار Maxqda کدگذاری و تحلیل لازم صورت گرفت. برای به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد.
نتایج: داده ها پس از تجزیه و ترکیب در قالب 98 کد اولیه ،16 مفهوم و 5 مقوله اصلی دسته بندی گردید.کدهای اصلی شامل چالش های منابع،چالش های سازمانی،چالش های فنی،پیامدهای منفی و راهکارها بودند.
نتیجه گیری : عارضه یابی به سازمان کمک میکند مواردی که سازمان باید روی آنها متمرکز شود را تعیین کند و با گردآوری و تحلیل دادهها و شناسایی گرههای کور راه توسعه و حل مشکل را فرا روی مدیران قرار میدهد خصوصا اجرای صحیح فرآیند اعتبار بخشی میتواند به تعالی بالینی همه جانبه منجر شود.
دکتر حسین درگاهی، کامران ایراندوست، سید مرتضی مجتبائیان،
دوره 18، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان آمادگی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران برای اجرای برنامه های ارتقای کیفیت و ممیزی بالینی از دیدگاه مدیران انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر مطالعهای توصیفی-تحلیلی از نوع کاربردی می باشد که به صورت مقطعی در سال 1397 در چهار بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. جامعه آماری20 نفر از مدیران بیمارستان های منتخب بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه دو قسمتی بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. در این مطالعه از نرم افزار SPSS نسخه 23 و همچنین از آزمونهای آماری بهره گرفته شد.
نتایج: میزان اثربخشی و آمادگی بیمارستان ها در اجرای برنامه ممیزی بالینی درحیطه مربوط به داده ها و اطلاعات، کارتیمی و بازخورد هر کدام برابر60%، منابع، طراحی و اجرا، مدیریت ممیزی بالینی و شواهد و استانداردها هر کدام برابر 55%، بیماری و آموزش برابر 50 % و نیروی انسانی برابر 45% می باشد. همچنین با افزایش تعداد دفعات ممیزی های بالینی، آمادگی بیمارستان ها برای پروژه های بهبود کیفیت افزایش می یابد.
نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی و آمادگی کم بیمارستانها در اجرای برنامه ممیزی بالینی به خصوص در حیطه منابع انسانی (45%) لازم است که مدیران و برنامهریزان برنامه های ممیزی بالینی در بیمارستان ها با شناخت دقیق این عوامل در جهت کنترل محیط سازمانی به بهبود اثربخشی برنامه های ممیزی کمک کنند.
لیلا حسینی قوام آباد، عباس وثوق مقدم، روح الله زابلی، محسن اعرابی،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: حاکمیت بالینی یکی از چارچوبهای مهم در زمینه ارتقا مستمر کیفیت و ایمنی در نظامهای بهداشتی و درمانی به شمار میرود. شناسایی محورهای این رویکرد با توجه به شرایط بومی، از اولویتهای مهم نظام سلامت است. مطالعه حاضر با هدف شناسایی دیدگاه ذینفعان در خصوص محورهای حاکمیت بالینی در مراقبتهای اولیه سلامت انجام گردید.
مواد و روشها: مطالعهی حاضر از نوع کیفی است که با روش تحلیل چارچوب مفهومی در سال 1398-1399 انجام شد. جامعه آماری مطالعه افراد کلیدی سیاستگذار وزارت بهداشت، معاونت بهداشتی دانشگاه، شبکه بهداشت و درمان شهرستان، انجمن پزشکان خانواده، پزشکان خانواده و مرکز پژوهشهای مجلس بودند. مشارکتکنندگان در این پژوهش به صورت هدفمند و گلوله برفی وارد مطالعه شدند. دادهها از طریق مصاحبهی نیمه ساختاریافته جمعآوری و تحلیل و کدگذاری آنها با کمک نرمافزار 11 MAXQDA انجام شد.
نتایج: با توجه به بررسی دیدگاه مصاحبهشوندگان، یافتههای پژوهش در 4 بعد اصلی: ابعاد حاکمیت بالینی، پیشنیازها و ساختارها، متولیان تصمیم گیر و ابعاد سنجش کیفیت و ایمنی، دستهبندی و در 17 درونمایه فرعی که شامل: مشارکت جامعه، ممیزی بالینی، اثربخشی بالینی، مدیریت کارکنان، آموزش، استفاده از اطلاعات، مدیریت خطر، راهنماها و دستورالعملها، ارتقاء شاخصهای سلامت، تجهیزات و امکانات، نظام ارجاع، تأمین مالی، متولیان دخیل در سیاستگذاری، اثربخشی، کارایی، انسانی بودن خدمات و عدالت بودند، شناسایی و استخراج گردیدند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها جهت تسهیل اجرای حاکمیت بالینی راهکارهایی مانند زیرساختهای مناسب، تعهد مدیران، فرهنگ حمایتی، دانش کافی، پایش و ارزشیابی، فرهنگسازی مناسب، امکانات و تجهیزات و منابع مالی کافی پیشنهاد میگردد.
خاطره خانجانخانی، تینا صیرفی، سجاد بهاری نیا، عاطفه ابراهیمی، سید مسعود موسوی،
دوره 23، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: اشتباهات دارویی که احتمال رخداد آنان توسط کادر پرستاری بیشتر از سایر کارکنان بیمارستان است، میتواند عوارض جبرانناپذیری را برای بیماران ایجاد نماید. هدف از این مطالعه، بررسی عوامل مؤثر بر بروز خطاهای دارویی پرستاران در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی یزد بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال 1401 انجام پذیرفت. 302 پرستار از 4 بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی یزد انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد بود که خطاهای دارویی را در سه حیطه عوامل مدیریتی، انسانی و محیطی مورد بررسی قرار میداد. دادهها با استفاده از آزمونهای t، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون با بهرهگیری از نرمافزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد.
نتایج: عوامل مدیریتی مهمترین عامل تأثیرگذار در وقوع خطای دارویی شناخته شد. مهمترین علت خطای دارویی در سه حیطه عوامل مدیریتی، انسانی و محیطی به ترتیب شامل کمبود تعداد پرستار نسبت به تعداد بیمار (44/2±34/4)، خستگی ناشی از بارکاری (98/0±17/4) و تراکم زیاد کار در یک شیفت کاری (6-12 ساعت) بوده است. تنها بین عوامل محیطی مرتبط با بروز خطاهای دارویی با جنسیت (008/0=p) رابطه آماری معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: بکارگیری راهکارهای کاهش خستگی ناشی از بارکاری نظیر برقراری تعادل در شیفت کاری پرستاران و همچنین افزایش نیروی کار به منظور ارتقای سطح توانمندی پرستاران پیشنهاد میگردد. از طرفی دیگر تدوین پروتکلهای استاندارد، نظارت مستمر بر تجویز داروها به همراه ترویج فرهنگ کار تیمی، نقش مهمی در کاهش خطاها ایفا میکند.