38 نتیجه برای درمانی
جعفر صادق تبریزی، یگانه پرتوی، امیر بهرامی، محمد اصغری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع دو از بیماری های مزمن است که با توجه به سبک زندگی ناسالم در عصر حاضر شیوع بالاو صعودی دارد. با توجه به انیکه مراقبت ارائه شده با استاندارد های مراقبت بیماران مبتلا به دیابت فاصله زیادی دارد، شکاف فوق هزینه های زیادی به سیستم سلامت کشور تحمیل کرده است. به منظور از بین بردن این شکاف مطالعه ای با هدف اندازه گیری کیفیت فنی در مراقبت های ارائه شده به بیماران مبتلا به دیابت نوع دو طراحی و اجرا گردید.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بوده که با شرکت 180نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو و به صورت در دسترس از میان بیماران دارای پرونده ی پزشکی صورت گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه 3 قسمتی شامل وضعیت بیمار، اطلاعات دموگرافیک، سوالات کیفیت فنی بود که روایی و پایایی آن تایید شده بود. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار SPSS نسخه 13 استفاده شد.
نتایج:در مطالعه حاضر کیفیت فنی کل با امتیاز 9/2 نسبت به عدد ملاک 5 پایین بود. مؤلفه های اصلی کنترل بیماری دیابت(HbA1c ، فشارخون، چربی خون با دانسیته پایین) طبق راهنمای کشوری مراقبت از بیماران دیابتی در ایران از استاندارد قابل قبولی برخوردار بوده و به خوبی کنترل شده اند.
نتیجه گیری: با توجه به شکاف موجود بین استاندارد های از پیش تعریف شده و مراقبت های دریافت شده توسط بیماران فرصت مناسبی برای بهبود کیفیت خدمات مهیا می باشد.
دکتر جعفرصادق تبریزی، سعیده علیدوست، دکتر احمد مردی، مصطفی فرشی خرسند، محمدعلی رحمت،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود یا سازماندهی نامناسب منابع مالی از چالش های ارایه خدمت بوده و کسورات درآمدهای اختصاصی مراکز مراقبت های سلامت یکی از مسائل قابل توجه در حوزه مدیریت منابع مالی می باشد. از این رو، این مطالعه باهدف تعیین علل کسورات درآمدهای اختصاصی مراکز بهداشتی و درمانی و راهکارهای کاهش آن انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی بوده و با رویکرد پدیدارشناسی در سال 1393 در استان آذربایجان شرقی انجام شد. روش جمع آوری داده ها، بحث گروهی متمرکز و مصاحبه نیمه ساختاریافتهبود که براساس راهنمای از قبل طراحی شده انجام شدند و تا اشباع داده ها ادامه یافتند. برای انتخاب شرکت کنندگان از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف استفاده شد. داده ها براساس روش تحلیل محتوایی مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج:براساس تجارب و نظرات شرکت کنندگان در مطالعه، شش تم برای علل کسورات و راهکارهای کاهش آن استخراج گردید و این تم ها شامل علل و راهکارهای مربوط به کسورات سرانه ای، کسورات بیمه ای، کسورات مرتبط با ارسال مستندات، کسورات ناشی از ثبت، کسورات ناشی از تخفیفات و کسورات ناشی از عدم واریز کامل درآمدهای نقدی به حساب دانشگاه بود. به طور کلی 18 علت برای کسورات و 23 راهکار برای کاهش آن ها شناسایی گردید.
نتیجه گیری:علل کسورات درمراکز بهداشتی درمانی باکل مراحل تبدیل خدمت به درآمد و الزامات بیمه ای مرتبط هستند و راهکارها و مداخلات شناسایی شده نیز به این حیطه ها تمرکز دارند.
زهره کاهه، دکتر علی حسین زاده کاشان،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف:مکانیابی مراکز درمانی از جمله مسائل مهمی است که باید از ابعاد متفاوت و با هدف ارتقای خدمتدهی به آن توجه شود. در این مقاله، مسئله مکانیابی حداکثر پوشش سلسله مراتبی مراکز درمانی بیماریهای قلبی با دو سطح خدمتدهی شامل کلینیک و بیمارستان و با در نظر گرفتن نرخ خدمتدهی به بیماران قلبی بررسی شد. هدف اولیه حداقل نمودن نقاط تقاضای پوشش نیافته، و هدف ثانویه کمینهسازی نرخ تقاضاهای از دسترفته به عنوان معیاری برای حفظ بیماران بالقوه در شعاع پوشش بود.
روش: به منظور تحلیل سیستم های صف، سیستم نوبتدهی مرکز قلب تهران بررسی شد.روش پیشنهادی یک مدل برنامهریزی ریاضی دومرحلهای احتمالی است . به منظور ارزیابی مدل پیشنهادی چند مثال عددی در نرم افزار GAMSاجرا شد.
نتایج: نتایج نشان داد بهترین حالت برای احداث مراکز درمانی، احداث کلینیک در مجاورت یک بیمارستان است.اتخاذ تصمیم در ارتباط با مکان یابی مراکز درمانی،با در نظر گرفتن نرخ خدمتدهی به بیماران در هر یک از مراکز درمانی موجب افزایش اعتماد به نتیجه حاصل از مدل بهینهسازی و کاهش هزینهها و نرخ تقاضای از دسترفته شده است.
نتیجهگیری:مدل پیشنهادی قادر است با الگو قرار دادن مراکز درمانی در مناطق با طیف جمعیتی مشابه، به تصمیمگیرندگان برای استقرار بهینه مراکز درمانی در مناطق محروم یاری رساند.مکان یابی کلینیکها و بیمارستان ها با در نظر گرفتن حالت سلسله مراتبی و نرخ خدمت دهی در آنها، موجب افزایش رفاه بیماران خواهد شد.
سوده بیات، داوود حسینی هاشم زاده، مهدیه بد،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً سفر درمانی در حال گسترش در جهان است . ایران از قابلیتهای گردشگری و درمان برخورداراست، بنابراین هدف این پژوهش شناسایی وضعیت گردشگری درمانی در ایران از دو جنبه مشخصه های مقصد و مشخصه های مراکز درمانی بود.
مواد و روشها: بر اساس ادبیات پیشین و مصاحبه با خبرگان، مؤلفههای عوامل جذب گردشگران درمانی شناسایی و پرسشنامه ای آماده شد. پس از پیش آزمون، پرسش های فاقد اعتبار و پایایی حذف شدند و پرسشنامه نهایی توسط خبرگان 8 بیمارستان دولتی و خصوصی شهر تهران شامل پزشکان، اساتید دانشگاهی، مدیران و کادر درمانی تکمیلگردید.
نتایج: با توجه به یافته های پژوهش مهمترین تا کماهمیتترین مؤلفهها در جذب گردشگران درمانی در ایران از نظر پاسخگویان عبارت از اعتبار بیمارستان، هزینهها، کیفیت درمان، آموزش کادر درمان، فضای سیاسی، سیاستهای نظارتی، زیرساختها و موقعیت بیمارستان و موقعیت اقتصادی بود. مهمترین مشکل فقدان مراحل درمانی شفاف و سیستم حمایتی بیان شد. در مطالعات مشابه، مهمترین انگیزه سفر درمانی را پایین بودن هزینه درمان در کشور مقصد شناسایی کرده اند و برای تصمیم گیری در خصوص مقصد نیز به شرایط سیاسی، اقتصادی، قوانین و استانداردها، همچنین اعتبار مراکز درمانی به عنوان عوامل اثر گذار اشاره شده است.
نتیجهگیری: این پژوهش ابعاد توسعه گردشگری درمانی در سطح کلان و خرد هم به جهت وضعیت کنونی و هم اولویتها از دیدگاه فعالان گردشگری درمانی بررسی نمود. توسعه گردشگری درمانی نیازمند نگاهی جامع است که با هماهنگی میان سازمان های مرتبط و تدوین و اجرای راهبردهای کلان و خرد محقق خواهد شد.
دکتر رحیم حیدری چیانه، حجت محمدی ترکمانی، موسی واعظی،
دوره 16، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
مقدمه و هدف: دسترسی عادلانه و مناسب همه شهروندان به خدمات عمومی شهری از جمله اصول اولیه در برنامهریزی شهری میباشد که با پیدایش رویکردهای عدالت محور در دهههای اخیر اهمیتی مضاعف یافته است.در این میان دسترسی به کاربریهای درمانی بهعنوان یکی از خدمات عمومی حیاتی از حساسیت بیشتری برخوردار است. این پژوهش باهدف شناسایی مناطق برخوردار و غیر برخوردار شهر تبریز از کاربریهای درمانی و بهداشتی و ارزیابی توزیع آنها انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: برای انجام تحلیلهای دسترسی نیز از نرمافزار ARC GIS بهویژه ابزارNetwork Analysis و شاخص ویلیامسون و آنتروپی بهرهگیری شد. هم چنین با در نظر گرفتن سرانه¬های مربوطه نیاز جمعیتی شهر تبریز و کمبودهای آن مشخص گردید.
نتایج: یافته ها بیانگر این است که 76% جمعیت شهر تبریز از دسترسی مطلوبی به کاربری های درمانی برخوردارند. در مقابل، در تحلیل دسترسی به بیمارستان ها 36% جمعیت شهر از دسترسی مطلوب برخوردارند و 64% دسترسی نامطلوبی دارند. در واحد تحلیل مناطق شهری، بر اساس تحلیل مربوط به شاخص ویلیامسون، مقدار این شاخص برای شهر تبریز 67/0 بود که نشان از عدم تعادل در توزیع کاربری بهداشتی -درمانی در شهر تبریز می باشد.
نتیجه گیری: در مجموع منطقه 2 متعادلترین توزیع از امکانات بهداشتی- درمانی را دارد و منطقه 9 از توزیع نامتعادل امکانات بهداشتی – درمانی رنج می برد. پیشنهاد می شود در راستای کاستن از نابرابری ها در برخورداری از امکانات بهداشتی درمانی، ارزیابی مناسبی نسبت به فضاهای موجود و برنامه ریزی های آتی، حسب آستانه، ظرفیت و دسترسی صورت پذیرد.که این مهم می تواند در تحقق سیاست برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی درمانی موثر باشد.
دکتر پیوند باستانی، محمد قاسم نژاد، علی رضا یوسفی، دکتر احمد صادقی،
دوره 17، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از مولفه های اصلی کیفیت خدمات سلامت ایمنی بیمار می باشد. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت فرهنگ ایمنی بیماران روان پزشکی از دیدگاه پرسنل درمانی بیمارستان های ابن سینا و حافظ شهر شیراز انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی که بصورت مقطعی در سال 1396 انجام شد. جامعه آماری شامل پرسنل درمانی بیمارستان های ابن سینا و حافظ شهر شیراز بوده که تمام آنها (165 نفر) بعنوان نمونه پژوهش با روش سرشماری انتخاب و وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد سنجش فرهنگ ایمنی بیمار بود. داده ها با استفاده از آماره های توصیفی و آزمونهایT-test، ANOVA، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 23 در سطح خطای 5%=α تحلیل گردید.
نتایج: میانگین وضعیت فرهنگ ایمنی بیمار 74/19±62/154 محاسبه شد. فرهنگ ایمنی بیمار در سطح قابل قبول برآورد شد(1/64%). ابعاد امور مربوط به پرسنل (36%) و پاسخ های غیر تنبیهی به خطاها (7/34%) در وضعیت نامطلوب قرار داشتند. بین رابطه استخدامی پرسنل با فرهنک ایمنی بیمار رابطه معنادار آماری مشاهده شد(P<0.05).
نتیجه گیری: علی رغم وضعیت قابل قبول فرهنگ ایمنی بیمار، با این حال ابعاد پاسخ غیرتنبیهی به خطا و امور مربوط به پرسنل در وضعیت نامطلوبی قرار داشته و نیازمند اقدامات مقتصی و سریع می باشند. پیشنهاد می گردد مسئولین بیمارستان مداخلات مورد نیاز از جمله فرهنگ سازی گزارش دهی خطاها، برگزاری برنامه های آموزشی جامع و بهبود مستمر نظام حاکمیت بالینی را در دستور کار قرار دهند
محمدرضا منتظرالحجه، دکتر احمد اخلاصی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر، تلاشهای بسیاری صورت گرفته است تا طراحی بیمارستانها ؛که ازجمله محیطهای پراسترس به شمار میروند؛ بر اساس افزایش رضایتمندی بیماران، کاهش استرس و ارتقاء سلامت و بهبود بیماران صورت پذیرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل فیزیکی و ذهنی مؤثر بر دیدگاه بیماران در بیمارستانهای شهر یزد شهر انجامشد.
مواد و روش ها: این پژوهش از حیث هدف، جزء پژوهشهای کاربردی و از روش پژوهش پیمایشی و همبستگی استفاده شد. در این راستا از آزمون آماری کولموگراف – اسمیرنف جهت تشخیص نرمال بودن توزیع دادههای پژوهش و از آزمونهای آماری رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون جهت تعیین رابطه و شدت و جهت رابطه بین متغیرها استفاده شد. علاوه بر این جهت تبیین معناداری مدل رگرسیونی چندگانه از روش تحلیل واریانس ANOVA استفاده شد. جهت گرداوری دادهها از مطالعات اسنادی و کتابخانهای و ابزار پرسشنامه بهره گرفته شد.
نتایج: نتایج نشان داد که عوامل فیزیکی در بخشهای بستری با سطح معناداری (p<0.05) دارای ارتباط معنادار و بالایی با میزان رضایتمندی افراد بود درحالیکه این ارتباط معنادار بین عوامل ذهنی و رضایتمندی بیماران دیده نشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد لازم است شرایط و امکاناتی را در بخشهای بستری فراهم آورد تا علاوه بر ارتقاء عوامل فیزیکی، به عوامل ذهنی نیز توجه شده و شاهد کاهش استرس و افزایش رضایتمندی بیماران در این محیطها بود. همچنین، از دیدگاه بیماران تأثیرگذارترین عوامل کالبدی بر کاهش استرس و افزایش رضایتمندی بیماران، استفاده از رنگهای مناسب، فراهم ساختن سرگرمیهای مثبت (فیلمها و کتب طنز) و برخورداری از تهویه مناسب و هوای تازه در بخشهای بستری میباشد.
علی علیزاده زوارم، دکتر علیرضا پویا، دکتر زهرا ناجی عظیمی، دکتر علی وفایی نجار،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: در سازمانهای خدماتی نظیر بیمارستانها، منابع انسانی نقش کلیدی در کیفیت ارائه خدمات دارند. فقدان نگرش سیستمی با لحاظ پویاییهای سیستم، برنامهریزیهای منابع انسانی را تا حدودی از واقعیت دور خواهد کرد. در راستای رفع چنین مسألهای، هدف تحقیق حاضر، مدلسازی پویاییهای سیستم مدیریت ظرفیت منابع انسانی در خدمات درمانی بود.
مواد و روش ها: مورد مطالعه یکی از درمانگاههای مربوط به بیمارستان تخصصی چشم خاتمالانبیاء مشهد میباشد که به منظور مدل سازی از رویکرد پویاییهای سیستم بهره گرفته شد. در فرایند اجرایی، پس از مدلسازی و فرموله کردن در نرم افزار Vensim ، به اعتبارسنجی مدل پرداخته شد و با بررسی نتایج شبیهسازی، سیاستهای مناسب شناسایی گردید.
نتایج: یافته های شبیه سازی نشان داد که وجود شکاف بین ظرفیت خدمت با ظرفیت مطلوب منجر به ایجاد فشار کاری شده و به تبع آن زمان انجام هر خدمت نسبت به زمان استاندارد هر خدمت (333/0 ساعت معادل 20 دقیقه) به عنوان مبنای اصلی کیفیت خدمت کاهش یافته است (برش گوشه های زمانی). برای مقابله با چنین وضعیتی، با استفاده از تحلیل حساسیت، سیاستهای مناسب مبتنی بر تغییر نرخ پذیرش بیمار و تغییر منابع انسانی شناسایی شد که منجر به کاهش برش گوشه های زمانی گردید.
نتیجه گیری: مدل پیشنهاد شده برای مدیران بیمارستانی این شرایط را فراهم می آورد که بتوانند در شرایط مشابه، با دیدگاهی مبنی بر روابط علی و معلولی با لحاظ پویاییهای سیستم، مدیریت مناسبتری بر منابع انسانی خود داشته باشند
فاطمه خزاعی، حسن میرزاحسینی، مصطفی نوکنی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: همودیالیز یکی از درمان های موثر جایگزینی عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه است، بهرهمندی از این روش، در کنار افزایش طول عمر؛ میتواند کیفیت زندگی دریافتکنندگان این نوع خدمت را تهدید نماید. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه کنونی کاربردی و نیمه آزمایشی بوده و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل طراحی و پیادهسازی گردید. کلیه بیماران سرپایی تحت درمان با دستگاه دیالیز در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، در سال 97-1398 جامعه آماری مطالعه را تشکیل میدادند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با بیماران کلیوی بود، پس از اجرای پروتکل درمانی توسط تیم پژوهش طی هشت جلسه 90 دقیقهای در گروه مداخله، تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss نسخه 24 صورت پذیرفت.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد پروتکل درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر تمامی ابعاد کیفیت زندگی تأثیر داشته و منجر به افزایش نمره میانگین نسبت به پیشآزمون شده است. همچنین؛ تفاوت معناداری بین گروهها، هم در بعد عمومی و هم در بعد اختصاصی کیفیت زندگی بیماران دیالیزی وجود دارد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان بیان کرد که روش طرحواره درمانی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی مؤثر بوده و میتوان بهعنوان یک مداخله مؤثر در بهبود کیفیت زندگی بیماران به کار گرفته شود
علیرضا گلابدوست، عباس منوریان، عباس نرگسیان،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: رسانههای اجتماعی یکی از ابزارهای کمهزینه است که توسط بسیاری از سازمانها مورداستفاده قرار میگیرد. هدف از این تحقیق کیفی ارائه مدل پاسخگویی عمومی مبتنی بر بهکارگیری رسانههای اجتماعی در دانشگاههای دولتی علوم پزشکی شهر تهران است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر با استفاده از روش داده بنیاد تحلیل موقعیت کلارک صورت پذیرفت. برای استخراج مؤلفههای اصلی این مدل با 21 نفر از خبرگان در سال 1400 مصاحبههای عمیقی انجام شده است. افراد مورد مطالعه این تحقیق را مدیران و کارشناسان دانشگاههای پزشکی شهر تهران (تهران، شهید بهشتی، ایران) تشکیل دادند که مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع نمونهگیری نظری انتخاب شدند.
نتایج: تحلیل موقعیت پاسخگویی در دانشگاههای علوم پزشکی نشان داد عرصه اصلی و تعیینکننده «دولت» است. این عرصه در دل خود «وزارت بهداشت» را دارد. عرصه سوم، خود «دانشگاههای علوم پزشکی» و جهانهای اجتماعی فعال در آن است. عرصه چهارم، «واحدهای روابط عمومی» است، اما در گوشه این عرصههای متداخل، عرصه «جامعه مخاطب» قرار دارد.
نتیجهگیری: اساس و پایه پاسخگویی بر دادن گزارش و اطلاعات است. دانشگاهها بایستی آزادی عمل لازم را به کارکنان خود در ارائه گزارش مستقیم بدهند. با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که با شکلدهی یک دپارتمان تخصصی روابط عمومی در رابطه با پاسخگویی عمومی علاوه بر شناسایی ظرفیتها، نسبت به رفع موانع موجود اقدام نمایند.
علی رضاپور، فروغ رودگرنژاد، نیما رنجی جیفرودی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: گردشگری سلامت بهعنوان یکی از صنایع درآمدزا و رقابتی در دنیا مطرح شده و از حوزههای نوین گردشگری است. هدف مطالعه حاضر، ارائه مدل مفهومی تأثیرات توسعه گردشگری سلامت در بهزیستی جامعه میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش بهصورت کیفی و از نوع اکتشافی میباشد. جامعه پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و مدیران گردشگری سلامت بود. 15 نفر به روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته و عمیق در مطالعه مشارکت نمودند. تحلیل دادهها با نرمافزار MAXQDA10 و با رویکرد نظریه داده بنیاد بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفت. برای بررسی روایی، به دو شیوه بازخور مشارکتکننده و دریافت نظرات همکاران و برای اطمینان از پایایی در مصاحبهها، به دو روش بازآزمون و دو کدگذار عمل شد.
نتایج: مبنای تحلیل دادهها 100 کلیدواژه (کدهای باز) بود که با شناسایی ارتباط بین کدها، مفاهیم مشترک در 18 مفهوم طبقهبندی شد. مفاهیم اصلی با روش کدگذاری محوری، در جایگاه و مقولههای مناسب قرارگرفت. از آنجا که ردپای امکانات پزشکی و بهداشتی، زیرساختهای گردشگری سلامت و سیاستهای توسعه روابط، در اغلب دادهها و نقل قولهای مصاحبهشوندگان مشاهده گردید، بهعنوان زیر مقولههای محوری گردشگری سلامت انتخاب و این سه مورد در مرکز مدل قرار گرفته و سایر مقولهها با آن مرتبط شدند.
نتیجهگیری: توسعه گردشگری سلامت، ابزاری برای توسعه جامعه محسوب شده و موجب افزایش سرمایهگذاری در بخشهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه، اشتغالزایی، افزایش درآمد و رضایت و نشاط مردم میشود و موجبات توسعه رفاه، بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی را فراهم میآورد.
پگاه سلیمی پرمهر، مانی یوسف وند، مهناز میرصانع، ناصر یوسف زاده کندوانی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تدوین پرسشنامهی رضایت شغلی و بررسی روایی و پایایی آن در راستای ایجاد ابزاری مناسب برای اندازهگیری رضایت شغلی در میان کارکنان مجتمع بیمارستانی یاس انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، از روایی صوری، نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای بررسی روایی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و روش دو نیمه کردن در بین 150 نفر از پرسنل درمانی استفاده شد. در پرسشنامه نهایی چهار حیطه: سبک رهبری، ماهیت شغل، نظام پاداش، ارزیابی عملکرد و جو سازمانی به عنوان حیطههای اصلی مورد بررسی قرار گرفت. برای گزارش میانگین متغیرهای کمی در سطوح مختلف متغیرهای کیفی به وسیله آزمون آنالیز واریانس (آنوا) آزمون و بررسی شد.
نتایج: از تعداد 150 نفر شرکتکننده در مطالعه تعداد 111 زن و 39 مرد بودند. نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی دارای مقادیر قابل قبول بوده است. پایایی پرسشنامه نیز از روش آلفای کرونباخ برابر با 0.92 گزارش شد که نشان از قابل قبول بودن همسانی درونی پرسشنامه دارد. حیطه سبک رهبری با میانگین (4.91 ± 10.53) کمترین میزان رضایت و حیطه ماهیت شغل با میانگین (7.05 ± 21.24) بیشترین میزان رضایت را به همراه داشت.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که پرسشنامه رضایت شغلی یاس از اعتبار و قابلیت اطمینان کافی برای ارزیابی میزان رضایت شغلی در میان کارکنان مراکز درمانی برخوردار است. همچنین میزان رضایت شغلی در اکثر حیطههای بررسی شده متوسط بوده است.
سید محمدمهدی باکی هاشمی،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هر ساله هزاران نفر بدلیل عدم ارائه خدمات بهموقع و کافی در مراکز درمانی جان خود را از دست داده یا دچار ضایعات غیرقابل برگشت میشوند. این پژوهش به دنبال شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر تقاضای انتقال بیماران و ارائه اثربخشترین اقدامات جهت تسهیل این فرآیند است.
روشها: این تحقیق از نظر روش، ترکیبی و از نظر نوع پژوهش، تحقیقی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران عالی و میانی دانشگاه علوم پزشکی گیلان هستند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 30 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردیدند. در ابتدا با استفاده از دادههای کیفی به دست آمده از مطالعات اکتشافی عوامل مؤثر بر تقاضای انتقال بیماران مشخص گردید، سپس با استفاده از روش دلفی فازی این عوامل اولویتبندی شد.
نتایج: در بخش اول مجموعهای از عوامل مؤثر بر تقاضای انتقال بیماران شناسایی و در بخش دوم میزان اهمیت و اولویت این عوامل مشخص شد. نتایج پژوهش چهارده عامل اصلی از جمله توزیع نامتناسب نیروی انسانی متخصص، برنامهریزی غیر اثربخش، مدیریت ناکارآمد و ناکارآمدی نیروی انسانی را نشان میدهد.
نتیجهگیری: توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص، برنامهریزی غیر اثربخش و مدیریت ناکارآمد، به عنوان دلایل تقاضای انتقال بیماران شناسایی شده است که توجه ویژه مدیران نظارتی و مدیریت توسعه سازمان و تحول اداری دانشگاه را طلب مینماید. به نظر میرسد تشکیل کارگروه ویژه نظارت و برنامهریزی رفع موانع به صورت متمرکز در بالاترین سطح سازمانی و نگاه ویژه به گزارشات مرکز پایش مراقبتها به عنوان اثربخشترین اقدام، میتواند نسبت به مدیریت فرآیند اعزام، برنامهریزی، نظارت و حذف موانع عمل نماید.
نوشین کهن، فاطمه کشمیری، روح اله عسکری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: انتظار میرود دانشآموختگان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، شایستگیهای لازم را جهت ایفای پستهای مختلف مدیریتی و اداری داشته باشند. این مطالعه با هدف طراحی و تدوین چهارچوب ارزشیابی دانشجویان بر اساس استانداردهای آموزشی در دوره کارآموزی، انجام پذیرفته است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر در چهار فاز انجام شده است: در فاز اول به منظور شناسایی مشکل و نیازسنجی، به بررسی کوریکولوم و سرفصلهای موجود و همچنین مطالعات انجام شده در این زمینه پرداخته شده است. در فاز دوم، از دیدگاه ذینفعان بهمنظور تکمیل و اصلاح چهارچوب اولیه استفاده شده است. در فاز سوم، کاربرگ های ثبت فعالیتهای یادگیری کارآموزی برای دانشجویان تهیه و چکلیستی از اهداف آموزشی و یادگیری، مهارتهای فردی و مدیریتی و مهارتهای توسعه صلاحیتهای حرفهای تدوین شده است؛ و در نهایت از پانل تخصصی برای تعیین نوع آزمونهای تکوینی و پایانی استفاده شده است.
نتایج: مشکلات و چالشهای کارآموزیها در 4 حیطه قابل بررسی میباشد: برنامهریزی نامناسب دوره، دانشکده، گروه - اساتید و بیمارستان. در طراحی ابزار ارزشیابی نیز، 9 معیار مدنظر قرار گرفته است؛ و از آزمونهای طراحی شده در چهارچوب تدوینی به عنوان آزمونهای تکوینی و از آزمونهای استدلالی به عنوان آزمونهای پایانی استفاده شده است.
نتیجهگیری: چهارچوب تدوین شده میتواند بهعنوان ابزاری معتبر و جامع برای ارزیابی صلاحیت و توانمندیهای عملی دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی در طول دوره کارآموزی مورد استفاده قرار گیرد.
سید محمدمهدی باکی هاشمی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: انتقال بین بیمارستانی به جابه جایی بیماران جهت دریافت خدمات تشخیصی، درمانی و پاراکلینیک که میتواند مانع آسیبهای بیشتر و یا درمان موثرتر گردد اطلاق میشود. مطالعه حاضر با هدف جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط با بیماران اعزام شده و شناسایی عوامل مسبب انتقال بیماران، طراحی گردید.
مواد و روشها: دادههای این مطالعه به صورت مقطعی و ثانویه از روی 11362 فرم درخواست اعزام بیماران در دانشگاه علوم پزشکی گیلان ثبت شده بود، اجرا گردید. دادهها توسط نرمافزار آماری Spss نسخه 22 و آزمون آماری Chisquer تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: میزان درخواست انتقال بیماران در سال 1401 نسبت به سال 1400، معادل 9% درصد افزایش داشته است. بین تقاضای انتقال بیماران با توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص، فقدان سازوکارهای بازخوردی تقاضا، برنامهریزی غیر اثربخش کشیکهای آنکالی و مقیمی پزشکان در بیمارستان مبدأ، مدیریت ناکارآمد منابع و تجهیزات، کمبود امکانات تشخیصی، پزشکی و دارویی و همچنین با فصول سال رابطه معنادار وجود دارد (0/05>p). بین عدم پذیرش بیماران با فقدان یا کمبود تخت مورد نیاز بیمار در بیمارستان مقصد رابطه معنادار وجود دارد (0/05>p).
نتیجهگیری: توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص با توجه به نیاز منطقه، برنامهریزی غیر اثربخش کشیکهای آنکالی و مقیمی، مدیریت ناکارآمد منابع در سطح بیمارستان و دانشگاه به عنوان دلایل اصلی تقاضا برای انتقال بیماران شناسایی شده است. تشکیل کارگروه ویژه جهت شناسایی، ارزیابی، برنامهریزی و نظارت بر رفع موانع به صورت متمرکز و تشکیل حلقههای بهبود کیفیت میتواند راهگشا باشد.
الهه ترابی، رضا میرزایی، محسن نجم الدینی،
دوره 22، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: محیط کالبدی بیمارستان، شامل عناصر و مؤلفههایی است که ارتقاء آنها، موجب بهبود کیفیت محیطهای درمانی و همچنین کاهش استرس بیماران میشود. لذا، این تحقیق با هدف ارتقاء کیفیت محیطی فضاهای درمانی با رویکرد کاهش استرس بیماران است.
مواد و روشها: بر اساس رویکرد پژوهش، توصیفی_تحلیلی انجام شده است. انتخاب نمونه پژوهش بخش جراحی عمومی (بیمارستان امام رضا بیرجند) مد نظر است. برای جمعآوری اطلاعات از یک پرسشنامه (بیمار، همراه بیمار، پزشک و پرسنل) برای اولویتبندی متغیرها استفاده شده است. روایی پرسشنامه به وسیله نرمافزار Smart PLS مورد بررسی قرار گرفت و پایایی نیز با آلفای کرونباخ سنجیده شده است. سپس اطلاعات گردآوری شده در نرمافزار 26 SPSS تحلیل گردید.
نتایج: نتایج تحقیق نشان میدهد اولویتبندی معیارهای مختلف از عوامل کالبدی محیط داخلی فضاهای درمانی شامل: راحتی، انعطافپذیری، طبیعت، نور، رنگ، هوای تازه، صدا، بافت، چیدمان مبلمان، آثار هنری و رایحه (بو) دارای تفاوت معناداری است. بر اساس آزمون کروسکال والیس، بیشترین تفاوت معنادار در اولویت کاهش استرس بیمار معیارهای رنگ، مصالح و بافت، هوای تازه، رایحه (بو) است. طبق آزمون یومان-ویتنی، جنسیت در متغیرهای رایحه (بو)، رنگ و هوای تازه دارای تفاوت معناداری میباشد.
نتیجهگیری: نتایج تحقیقات نشان میدهد انعطافپذیری، راحتی و آسایش، طبیعت با توجه به آمار توصیفی بیشترین تأثیرگذاری را در کاهش استرس بیماران از نگاه سه گروه مورد مطالعه دارا میباشند. راهکارهای طراحی با رویکرد کاهش استرس بیمار در مراکز درمانی بر اساس معنادار بودن بیشترین متغیرها ارائه شده است.
سعیده افشاری، شقایق وحدت، ایروان مسعودی اصل، سمیه حسام،
دوره 22، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت منابع انسانی شایسته در پیشرفت سازمانی عصر حاضر، سازمانها، ضمن سعی در انتخاب و جذب نیروهای کارا، درصددند توانمندیهای آنان را ارتقا دهند؛ لذا تفکر شایستهسالاری، یکی از دغدغههای سازمانهای امروزی است.
مواد و روشها: مطالعهی حاضر از نوع کیفی است که با روش تحلیل محتوا در سال 1399 انجام شد. جامعه آماری مطالعه افراد کلیدی تصمیمگیرنده و سیاستگذار در سازمانهای موفق و مطرح کشور در جانشین پروری و دارای مطالعات معتبر همچون سپاه و بانکداری بودند. مشارکتکنندگان در این پژوهش 15 نفر از خبرگان بودند که به صورت هدفمند و گلوله برفی مطالعه شدند و نمونهگیری تا رسیدن دادهها به حد اشباع ادامه پیدا کرد. دادهها از طریق مصاحبهی ساختاریافته جمعآوری و تحلیل و کدگذاری آنها با کمک نرمافزار 11 MAXQDA انجام شد.
نتایج: با توجه به بررسیها، یافتهها در پنج موضوع اصلی: اهداف استراتژیک و تحلیل نیازها در یک راستا، ارتباطات راهبردی و ساختار سازمانی، استعدادیابی و توانمندسازی، توسعه و تعالی شایستگان و پایش برنامههای جانشین پروری و 13 درونمایه فرعی استخراج گردید.
نتیجهگیری: پیشنهاد میگردد سازمانها و مدیران حمایت و تعهد همهجانبه در اجرای برنامه جانشین پروری را به کار بگیرند تا منجر به بهبود تصمیمات و سیاستهای سازمانی گردد و افراد توانمند و شایسته در پستهای کلیدی و مهم به کار گرفته شوند. همچنین به دنبال آن افزایش کیفیت کاری، افزایش انگیزه پرسنل، کاهش اتلاف منابع و ارتقای مسیر کاری کارکنان حاصل گردد.
عسگر آقایی هشجین، علی نعمتی، سید محمد طباطبائی جبلی، پوریا فرخی،
دوره 22، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: کشور ایران یکی از 10 کشور جهان از منظر میزبانی از جمعیت پناهندگان و مهاجران در جهان محسوب میگردد. پناهندگان و مهاجران از مهمترین گروههای آسیبپذیر در همهگیری کرونا بودند. مطالعه حاضر باهدف بررسی میزان بهره-مندی پناهندگان و مهاجران از خدمات سلامت در همهگیری کرونا در مراکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی در سال 1400 در شهر تهران انجام گرفت. محیط پژوهش شامل تمام شبکههای بهداشت و درمان، بیمارستانهای عمومی و تخصصی بود. دادهها از طریق بررسی اسناد و اطلاعات ثبتشده در سامانه سینا جمعآوری شدند. کل خدمات ارائهشده در چهار گروه خدمات مراقبتهای اولیه، سرپایی، اورژانس و بستری بیمارستانی دستهبندی شدند. برای تحلیل دادهها از آزمون chow و مدل Interrupted time series با استفاده از بستههای نرمافزاری Wats و Sctest با نرمافزارR نسخه4.3.0 انجام گرفت.
نتایج: با شروع همهگیری کرونا، کاهش در میزان بهرهمندی پناهندگان و مهاجران از خدمات سرپایی، اورژانس و بستری بیمارستانی معنیدار (001/0P-value<) بوده است درحالیکه این کاهش برای خدمات مراقبتهای اولیه معنیدار گزارش نشد. همچنین بعد از شروع همهگیری کرونا فقط میزان بهرهمندی از خدمات بستری (013/0P-value<) یکروند افزایشی معنیدار را نشان داد.
نتیجهگیری: با شیوع همهگیری کرونا میزان بهرهمندی پناهندگان و مهاجران از کلیه خدمات سلامت شامل مراقبتهای اولیه، سرپایی، اورژانس و بستری کاهشیافته است. پوشش بیمهای کامل پناهندگان، درمان رایگان پناهندگان کمبضاعت، افزایش آگاهی پناهندگان برای استفاده بیشتر از خدمات سلامت، کاهش موانع اجتماعی اقتصادی موجود و تسهیل تعامل بین ارائهدهندگان و پناهندگان پیشنهاد میگردد.