دکتر معصومه عرفانی خانقاهی، سودابه طایری،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
سلامت زنان مفهوم وسیعی داشته و عوامل مختلف زیستی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی بر آن مؤثرند(1). شواهد تجربی مانند امید به زندگی بالاتر در زنان نظریه زیستشناختی راتایید میکند. از سوی دیگر، مدل زیست روانی- اجتماعی، سلامت زنان را نتیجه تجارب انها در طی دورههای مختلف زندگی و تحت تأثیر عوامل فرهنگی، روانشناختی و اجتماعی میداند(2). نظریههای رفتاری سبک زندگی را بهعنوان متغیر اصلی و تعیینکننده در تفاوت سلامت بین زن و مرد میدانند. برخی نظریههای رفتاری معتقدند زنان توان کمتری برای مقابله با استرس و موقعیتهای تنشزا دارند و به همین دلیل بیشتر در معرض بیماریهای روانی نظیر افسردگی قرار میگیرند. تفاوت در زمینه نوع و میزان مشارکت در فعالیتهای اجتماعی نیز بهعنوان یک عامل رفتاری روی وضعیت سلامتی زنان مؤثر است. فعالیتهای زنان بیشتر در خانه بوده و از پیوندهای اجتماعی کمتری برخوردارند و بیشتر در معرض آسیبهای روانی و نیز مشکلات جسمانی ناشی از این آسیبها قرار میگیرند(3). در تبیین ذهنی یا فرهنگی سلامت، معنای بیماری یا سلامتی، از ارزشها و هنجارهای حاکم بر جامعه، انتظارات و وظایفی که جامعه از او دارد، تأثیر میگیرد و افراد بر آن اساس خود را سالم یا بیمار میدانند(3). نظر به اهمیت سلامت زنان و تاثیر آن بر سلامت افراد جامعه، این مطالعه با هدف اولویتبندی عوامل مؤثر ور اهکارهای ارتقای سلامت زنان، ارائه مدل تصمیمگیری و انتخاب بهترین گزینه برای سیاستگذاران، تصمیم گیران و برنامه ریزان نظام سلامت جهت دستیابی به هدف ارتقاء سلامت زنان صورت گرفت.