24 نتیجه برای دانشگاه
محمد کریم بهادری، شهرام توفیقی، رامین روانگرد، ابراهیم جعفری پویان، جمیل صادقی فر،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
لیلا والی، رامین روانگرد،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بخش بهداشت و درمان به دلیل ارتباط مستقیم با سلامتی انسانها یکی از مهمترین حوز ه های توسعه پایدار در جوامع بشری به شمارمی رود. تحقق این امر نیازمند وجود درمانگرانی سالم، شاداب و با انگیزه کاری بالا می باشد. از جمله درمانگران این بخش، کادر پرستاری بیمارستانها هستند. در تمام بخشهای بیمارستان با پرستارانی برخورد می کنیم که هنگام ورود به شغل پرستاری، افراد منظم، دلسوز و علاقه مندی بوده اند اما معمولا پس از چند سال کارکردن و مواجه شدن با انبوهی از مشکلات و استرس های شغلی در محیط کار، احساس خستگی کرده، انگیزه خود را از دست می دهند و حتی مایلند از کار خود کناره گیری نمایند. مطالعه حاضر، جهت بررسی عوامل مؤثر بر انگیزش شغلی پرستاران شاغل در بخشهای بستری بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام گرفت.
مواد و روشها: این بررسی یک مطالعه مقطعی است که بر روی 232 پرستار شاغل در بخشهای بستری بیمارستانهای آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کرمان که به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند، صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای خود ساخته حاوی 31 سوال در 5 حیطه عوامل روانی، رفاهی، آموزشی، مالی و اداری بوده است. جهت تعیین پایایی پرسشنامه، مطالعه ای مقدماتی به صورت پایلوت انجام گردید و آلفای کرون باخ پرسشنامه توسطspss11.5 ،0.92 برآورد گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارspss11.5 و آزمونهای آماریKruskal-Wallis و Mann-Whitney استفاده گردید.
نتایج: از نظر رابطه بین نوع بیمارستان و حیطه های مختلف انگیزش شغلی پرستاران، تنها رابطه بین عوامل رفاهی و نوع بیمارستان از نظر آماری معنی دار بوده است(p=0/012). از نظر آماری، رابطه بین وضعیت تأهل، جنسیت و سابقه کار با عوامل روانی معنی دار بود(به ترتیب p=0/011، p=0/002 و p=0/043). رابطه آماری معنی داری بین هیچ یک از حیطههای مختلف مورد بررسی با سن و مدرک تحصیلی پرستاران رابطه آماری معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه، پرستاران دارای ویژگیهای زیر دارای وضعیت انگیزشی بالاتری بوده اند: اشتغال به کار در بیمارستانB ، متاهل، مرد، دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس، با سابقه کار بیش از 10 سال و سن بین 40-30 سال.
آذر طل، ابوالقاسم پوررضا،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: علل و عوامل محیطی متعددی در بروز اضطراب ایفای نقش می کنند و تفاوتهای فردی و شرایط محیطی در شدت و میزان اضطراب موثرند.در چارچوب این شرایط ، محیط بیمارستانی و بخش جراحی قلب که با حیات انسان سر و کار دارد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه تعیین و مقایسه میزان اضطراب قبل و بعد از جراحی پیوند عروق کرونر در بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران را به عنوان اهداف اصلی خود برگزیده است .
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است .افراد تحت مطالعه این بررسی را 150 نفر از بیماران بستری در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل میدهند . میزان اضطراب این افراد در 24 ساعت قبل از عمل و سپس در هفته دوم بعد از عمل توسط پرسشنامه با استفاده از آزمون استاندارد اسپیل برگر ((Spielberger سنجیده شد.
نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان اضطراب قبل از عمل پیوند عروق کرونر بیشتر از میزان اضطراب بعد از عمل بوده است و تغییرات اضطراب با متغیرهایی مثل جنس5./0 P<)،سن(5./0 P<)، تعداد فرزندان( 5./0 P<) و وضعیت تاهل (5./0 P<) ارتباط معنی داری داشته است اما با متغیرهای دیگر مانند وضعیت شغلی، سطح تحصیلات، سابقه بیماری غیر قلبی،سابقه جراحی غیر قلبی، سابقه MI ارتباط معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کاهش اضطراب دراین بیماران متاثر از متغیرهای دموگرافیک ،اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی است.اعتقادات ، ارزشها و باورها به عنوان ابعاد و نتایج فرهنگی تجربه زندگی می تواند در بروز اضطراب و شدت و ضعف آن نقش اساسی ایفا نماید.
ساناز سهرابی زاده، پیوند باستانی، رامین راونگرد،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار شهروندی سازمانی ، یک رفتار فردی آگاهانه و با بصیرت است که اگر چه مستقیما با سیستم پاداش رسمی سازمان بازشناخته نمی شود اما می تواند بر عملکرد سازمان ، نقش مثبت و تاثیر گذاری داشته و کارکردهای آن را ارتقاء بخشد. در این مطالعه ، به بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و عوامل تاثیر گذار بر آن پرداخته شده است.
روش کار: این مطالعه، مطالعه ای است توصیفی - تحلیلی که به صورت مقطعی بر روی یک نمونه 130 نفری از پرسنل شاغل در حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در سال 1388 انتخاب شده اند، انجام شده است . اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جهت تحلیل و ارائه داده ها از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. سطح معنی داری نیز 05/0 در نظر گرفته شده است.
یافته ها: نتایج مطالعه حاکی از آن است که رفتار شهروندی سازمانی با فرهنگ سازمانی، شخصیت و کنترل درونی، رابطه آماری مثبت و معنی دار (001/0 p<) و با استرس شغلی، رابطه آماری معکوس و معنی دار (001/0 p<) دارد. همچنین، بین ابعاد مختلف رفتار شهروندی سازمانی با یکدیگر نیز رابطه آماری مثبت و معنی دار وجود دارد (001/0 p<). از سوی دیگر، بین تواضع با فرهنگ سازمانی، کانون کنترل و شخصیت، رفتار مدنی با فرهنگ سازمانی، گذشت و جوانمردی با فرهنگ و شخصیت و در نهایت ، بین با وجدان بودن با فرهنگ ، رابطه آماری مثبت و معنی دار اما بین تواضع، رفتار مدنی و با وجدان بودن با استرس شغلی و نیز بین با وجدان بودن و شخصیت ، رابطه آماری منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 p<).
نتیجه گیری: کاهش استرس شغلی، وجود عدالت سازمانی و فرهنگ سازمانی مشوق جمع گرایی و رفتارهای شهروندی و نیز خصوصیت فردی کارکنان از جمله شخصیت، کانون کنترل و ... بر روی میزان بروز رفتار شهروندی سازمانی توسط کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز تاثیر گذار است و توجه به هر یک از این ابعاد و فاکتورهای کلیدی و تلاش در جهت تقویت و حمایت از آنها توسط مدیران می تواند موجب اشاعه هر چه بیشتر این رفتارها و در نتیجه بهبود عملکرد سازمان شود.
امیر اشکان نصیری پور، پوران رئیسی، نگار یزدانی،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: آمادگی بیمارستان ها در مقابل بحران از عوامل متعدد نشات می گیرد که در این میان می توان به وضعیت " محیط داخلی " آنها اشاره نمود.
مواد و روش ها: بررسی رابطه بین وضعیت محیط داخلی بیمارستان ها با میزان آمادگی آنها در برابر بحران این پژوهش یک مطالعه همبستگی ، کاربردی و مقطعی است که سال 1387 در 12بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام شد. جهت سنجش وضعیت محیط داخلی و میزان آمادگی بیمارستانها در برابر بحران به ترتیب از پرسشنامه استاندارد جهانی وایزبورد و چک لیست آمادگی بیمارستان ها در برابر بحران استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده آمار توصیفی و تحلیلی انجام گرفت.
نتایج: در کلِ بیمارستان هایِ مورد مطالعه 74 درصد تغییرات مربوط به آمادگی بیمارستان ها در برابر بحران با تغییرات محیط داخلی آنها قابل توجیه است. در این میان بین میزان آمادگی و ساختار سازمانی بیمارستان ها قوی ترین رابطه و بین میزان آمادگی و نگرش کارکنان به تغییر ضعیف ترین رابطه وجود دارد.
نتیجهگیری: بیمارستانها به منظور افزایش آمادگی در برابر بحران می بایست اقدام به تحلیل محیط داخلی خود نمایند. در این میان توجه به ابعاد مختلف محیط داخلی ، بازنگری اهداف ، افزایش کار تیمی ، مشارکت پرسنل در تصمیم گیری ،ارائه پاداش های مبتنی بر عملکرد، تشکیل کمیته ارتباطات،بهبود سبک های رهبری ، آموزشی مدیران و رهبران سازمان و افزایش هماهنگی های درون بخشی و برون بخشی می تواند مؤثر باشد.
محمد عرب، مسلم شریفی، محمود محمودی، بهمن خسروی، روزبه هژبری، علی اکبری ساری، بتول احمدی، فرخ افتخار،
دوره 13، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:در سالهای اخیر حاکمیت بالینی به عنوان مدلی برای تبیین اصول بهبود مستمر کیفیت در خدمات سلامت معرفی شده است.این بررسی در نظر دارد با استفاده از ابزار سنجش جو سازمانی حاکمیت بالینی میزان آمادگی بیمارستانهای مورد مطالعه را برای اجرای برنامه های حاکمیت بالینی مورد بررسی قرار دهد.
مواد و روش ها: این بررسی در 14 بیمارستان دولتی و غیر دولتی واقع در شهر تهران برای ارزیابی وضعیت آمادگی این بیمارستانها برای اجرای حاکمیت بالینی انجام شد.بدین منظور 800 نفر از پزشکان و پرستاران شاغل در این بیمارستانها مورد پرسش قرار گرفته اند.داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 17و با استفاده از آزمون های همبستگی و مقایسه میانگین ها و همچنین آماره های توصیفی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: یافته ها نشان دهنده آمادگی هر دو نوع بیمارستان دولتی و غیر دولتی برای اجرای برنامه حاکمیت بالینی بود. یافته های حاصل از بررسی میدانی نشان داد که میانگین امتیاز جو سازمانی حاکمیت بالینی در بیمارستانهای مورد بررسی (14/3) بالاتر از حد متوسط(5/2) است.
نتیجه گیری:این بررسینشان داد که آمادگی لازم برای اجرای برنامه های حاکمیت بالینی در بیمارستانها در حد قابل قبولیوجود دارد.با این حال با اجرای حاکمیت بالینی تلاش می شود استراتژی واحد و جامعی برای بهبود مستمر کیفیت در خدمات بالینی به کار گرفته شود.
دکتر محمد عرب، فرهاد حبیبی نوده، دکتر عباس رحیمی فروشانی، دکتر علی اکبری ساری،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: پسماندهای بیمارستانی به علت دارا بودن عوامل خطرناک سمی و بیماری زا از جمله زائدات پاتولوژیک، عفونی، داروئی، شیمیایی و رادیواکتیو از حساسیت خاصی برخوردارهستند. این مطالعه با هدف بررسی میزان رعایت اقدامات ایمنی توسط کارکنان مسئول جمع آوری پسماند های بیمارستانی در بیمارستان های دولتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی در سال 1391، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. بر اساس توزیع فراوانی، نمره کل ایمنی افراد به سه گروه ضعیف(نمره کمتر از 26)، متوسط(نمره بین 26 تا 30) و خوب( نمره بیشتر از 30) تقسیمبندی و با استفاده از نرم افزارآماری Spss18 و آزمونهای آماریT-Test و آنالیز واریانس یکطرفه و رگرسیون مورد تحلیل قرارگرفت.
نتایج: در بین بیمارستان های مورد مطالعه 3/33 درصد آنها دارای وضعیت ایمنی خوب و 5/55 درصد آنها دارای وضعیت ایمنی متوسط و 2/11 درصد آنها دارای وضعیت ایمنی ضعیف بودند. ارتباط آماری معناداری بین میزان تحصیلات خدمه، سن، سابقه کار و آموزش به خدمه با میانگین نمره وضعیت ایمنی آنها وجود داشت.
نتیجه گیری: اجرای استانداردها و قوانین ملی جاری و رفع کمبودها، برنامه ریزی صحیح، استفاده ار کارکنان جوان در کنار کارکنان باسابقه تر، دوره های آموزشی بیشتر، اهمیت و احترام قائل شدن برای خدمه و مورد توجه قرار دادن آنها می تواند به بهتر شدن ایمنی در جمع آوری پسماندهای بیمارستانی کمک کند
دکتر حسین درگاهی، علی اکبر رازقندی، زینب رجب نژاد،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت یادگیری تیمی و تغییر فرآیندها، لازم است تا کارکنان آزمایشگاه های بالینی با فرآیند یادگیری سازمانی آشنا شوند. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی و تعیین قابلیت یادگیری سازمانی در کارکنان آزمایشگاه های بالینی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی–تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال 93-1392 بر روی 85 نفر از کارکنان آزمایشگاههای بالینی تعداد پنج بیمارستان که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده بودند انجام شد. ابزار پژوهش در این مطالعه، پرسشنامه Gomez و همکاران در چهار بعد تعهد مدیریت، دیدگاه نظام مند، فضای باز و آزمایشگری، و انتقال دانش و 17 گویه بود. رتبه بندی سوالات پرسشنامه با استفاده از مقیاس لیکرت پنج تایی بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 19 و تستهای آماری T-test و ضریب همبستگی پیرسون ، Welch استفاده گردید.
نتایج: میانگین کلی یادگیری سازمانی در کارکنان آزمایشگاههای مورد مطالعه برابر 11/3 بود که نشان دهنده وضعیت نسبتاً مطلوب در این زمینه بود. هم چنین مشخص شد که بین آزمایشگاه ها از نظر قابلیت تعهد مدیریت اختلاف معنی داری وجود داشت)002/0(P=. بین سطح تحصیلات کارکنان با بعد انتقال و یکپارچه سازی دانش نیز ارتباط معنی داری دیده شد(04/0(P=.
نتیجه گیری: فرآیند قابلیت یادگیری سازمانی در آزمایشگاه های بالینی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران وضعیت چندان مطلوبی ندارد. لذا استقرار نظام ایمنی بیمار، راه اندازی نظام ثبت خطا و اشتباهات، و تشویق کارکنان به گزارش خطا از اهم عناصری است که باید به منظور استقرار کامل نظام یادگیری سازمانی در آزمایشگاه های بالینی مورد توجه قرار گیرد.
دکتر ابراهیم جعفری پویان، دکتر گلرخ عتیقه چیان، آمنه سرادار،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمارستانها به دلیل ماهیت کاری خود مستقیماً تحت تأثیر حوادث و بحرانها قرار دارند که ارائۀ خدمات در آنها تنها با پرسنل آگاه که توانایی و اعتماد بنفس لازم برای مواجهه با بحرانها را داشته باشند امکانپذیر است. هدف از این پژوهش تعیین خودکارآمدی مدیران ارشد بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در مقابله با حوادث و بلایا بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و کاربردی بود که در سال 1394 در کلیه بیمارستان های دولتی وابسته و خصوصی تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت. جامعه پژوهش تمامی مدیران ارشد بیمارستان ها بودند و داده ها از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته که از نظر روایی و پایایی تأیید شده بود، جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
نتایج: سطح خودکارآمدی مدیران ارشد بیمارستانها در مواجهه با بحرانها در حد متوسط ارزیابی شد (101 از 130) که در بین مردان متاهل با سابقه حضور در شرایط بحرانی بیشتر بود. همچنین در بین مدیران اورژانس و مسن تر نیز تا حدی (بطور حاشیه ای) بالاتر بود. با این وجود، متغیرهایی همچون سابقۀ شرکت در دوره های آموزشی مدیریت بحران و عضویت در سیستم فرماندهی رابطه ای با خودکارآمدی نشان نداد.
نتیجه گیری: با توجه به ارتباط خودکارآمدی افراد با سن و سابقه حضور در شرایط بحرانی، بهنظر می رسد باید در انتخاب افراد برای این نوع شرایط به این متغیرها دقت بیشتری لحاظ گردد. همچنین، دارا بودن تجارب موفق در ادارۀ موقعیت های چالش برانگیز باعث ارتقاء سطح خودکارآمدی مدیران می گردد. از این رو، استفاده از روشهایی همچون شبیه سازی و یا انجام مانورها می تواند به آشنا ساختن مدیران با شرایط احتمالی در هنگام وقوع سوانح کمک شایانی نماید.
سعید محمودی، زینب غلام پور نقندر، فرهاد حبیبی نوده، حسین صفری، پروین عباسی بروجنی،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: طول مدت اقامت یکی از مهمترین و کاربردی ترین شاخصهای بیمارستانی است که امروزه به طور گستردهای در تحلیل عملکرد بیمارستانها بکار گرفته می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت بیمار انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بود که در سال 1393 انجام شد. جامعهی پژوهش شامل 40 نفر از مدیران پرستاری و سوپروایزرهای 13 بیمارستان منتخب آموزشی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامهی مقایسات زوجی بود که روایی آن با نظر کارشناسان و اساتید و با استفاده از تکنیک لاوشه و پایایی آن بر اساس نرخ ناسازگاری 01/0 مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها نیز به کمک نرم افزار Expert Choice11 انجام گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد به طور کلی در بیمارستانهای مورد مطالعه، عامل «روش های تشخیص، معالجه و مراقبت (کارایی درمان)» با میانگین 214/0 بالاترین اولویت و «پذیرش و ترخیص در روزهای پایانی هفته و ایام تعطیل» با میانگین 036/0 پایین ترین اولویت را نسبت به سایر عوامل اثرگذار بر طول مدت اقامت بیمار کسب کرده اند.
نتیجه گیری: کارایی درمانهای ارائه شده و استفاده از امکانات و روشهای مناسب تشخیصی و درمانی و همچنین عوامل مرتبط با نیروی انسانی بیمارستانها، هم از نظر کمی و هم از بعد کیفی بر طول اقامت بیماران تاثیرگذار بودند و نیازمند برنامه ریزی و توجه بیشتر توسط مسؤولین بیمارستانها میباشند.
سراج الدین گری، ابوالفضل روزبه، بهمن خسروی، فرهاد حبیبی نوده، آرزو رهبری، حسین صفری،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تخلفات اداری کارمندان در محیط کار منجر به ایجاد تضاد بین اهداف فردی و سازمانی میشود. با توجه به طولانی بودن روند رسیدگی به تخلفات اداری، این مطالعه با هدف شناسایی و ارائه راهکارهای کاهش زمان رسیدگی به این تخلفات در حوزه سلامت انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول با استفاده از روش پژوهش کیفی (مصاحبه) علل تأخیر در رسیدگی به تخلفات و راهکار کاهش آنها استخراج گردید. در مرحله دوم، جهت بررسی میزان توافق خبرگان بر روی راهکارهای ارائهشده از تکنیک دلفی استفاده شد و در مرحله سوم، راهکارهای کاربردی شناساییشده در نتیجه تکنیک دلفی، با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی اولویتبندی شدند.
نتایج: با استفاده از مصاحبه، 39 راهکار حاصل شد که پس از مشاوره و نظرسنجی از خبرگان در دور اول دلفی، در نهایت 23 راهکار مورد تأیید قرار گرفت. راهکارهای حاصل شده با استفاده از پرسشنامه خودساخته در اختیار 15 نفر از خبرگان مربوطه قرار گرفت و در نهایت 18 راهکار مورد تأیید نهایی قرار گرفت. راهکارها، به 6 گروه راهکارهای انگیزشی، تشکیلاتی، اداری، سازمانی، فرآیندی و راهکارهای مربوط به گروه تحقیق تقسیم شدند.
نتیجهگیری: آموزش به عنوان کلید اصلی جلوگیری از تأخیر میتواند در تمامی سطوح و فرآیند ارائه خدمات مؤثر واقع شود. استفاده از مدیران با آگاهی و دانش بالا در سطوح مختلف و همچنین بهکارگیری گروه تحقیق باتجربه و بادانش در زمینه تخلفات اداری میتواند موجب افزایش سرعت رسیدگی به پروندهها شود.
دکتر حسین درگاهی، صدیقه اسدی، دکتر بتول احمدی، دکتر محمود محمودی،
دوره 17، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه سازمان ها دریافته اند که عمر آنها تداوم نخواهد یافت مگر اینکه یک راهبرد برای مدیریت و ارزش گذاری دانش سازمانی خود داشته باشند. از عناصر جلوبرنده مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی متکی به خلاقیت و نوآوری است. هدف از این مطالعه تعیین رابطه مدیریت دانش با خلاقیت و نوآوری سازمانی در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی بود که بر روی 120 نفر از کارکنان بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 94-1393 انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه مدیریت دانش Probst و همکاران، پرسشنامه خلاقیت سازمانی حسن بیگی، و پرسشنامه نوآوری سازمانی Patchen استفاده گردید. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون تی تست، آنالیز واریانس و همبستگی پیرسون در سطح معناداری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد بین مدیریت دانش با خلاقیت سازمانی(001/0 p<،0.661r =) و نوآوری سازمانی(001/0 p< 0.325r =) از نظر آماری ارتباط معنی داری وجود دارد که این ارتباط نشان دهنده تاثیر پذیری بیشتر خلاقیت سازمانی نسبت به نوآوری سازمانی از متغیر مدیریت دانش بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد با بهبود مدیریت دانش، خلاقیت و نوآوری سازمانی نیز افزایش می یابد بنابراین سیاست گذاران، رهبران و مدیران بیمارستان باید در جهت ایجاد نظام مدیریت دانش بکوشند تا بدینوسیله موجب بهبود خلاقیت و نوآوری در سازمان گردند و در نهایت کارایی اثر بخشی عملکرد بیمارستان نیز ارتقاء یابد.
دکتر ابراهیم جعفری پویان، دکتر علیمحمد مصدق راد، عباس سالاروند،
دوره 17، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتباربخشی از سیستم های ارزشیابی در نظام سلامت است که با هدف ارتقا کیفیت بکارگرفته می شود. هدف این مطالعه شناسایی نقاط قوت و ضعف ارزیابان اعتباربخشی می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش کیفی است که در مقطع زمانی 96-1395 در سطح تمامی ذینفعان برنامه اعتباربخشی بیمارستان های تهران صورت گرفت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نقاط قوت ارزیابان در قالب 7 تم دسته بندی شدند. که مهم ترین آنها شامل؛ پذیرش اعتباربخشی از سوی ارزیابان، روحیه آموزش دادن، خوش نامی، تلاش فردی در جهت توسعه دانش و مهارت ها و وجود ارزیابان ارشد بود. نقاط ضعف ارزیابان در قالب 8 تم دسته بندی شدند. که مهمترین آنها شامل؛ ضعف های دانشی، تجربی، مهارتی، نگرشی و شحصیتی بود. به طور کلی عملکرد ارزیابان اعتباربخشی در دو دوره ی ابتدایی اجرای این برنامه در سطح زیر متوسط ارزیابی شد و مصاحبه شوندگان اعلام کردند که این مسئله از عوامل مهم اثرگذار بر سطح اعتبار نتایج اعتباربخشی بیمارستان های کشور بوده است.
نتیجه گیری: بکارگیری ارزیابان براساس شایستگی های کلیدی یک ارزیاب حرفه ای، آموزش و توانمندسازی آنها و کنترل عملکرد آنها می تواند به منصفانه و معتبر شدن نتایج اعتباربخشی بیمارستان ها کمک کند؛ تفاوت کیفی بین بیمارستان ها را مشخص تر نماید؛ و نهایتا منجر به افزایش تعهد بیمارستان ها به کیفیت گردد.
دکتر فرهاد حبیبی نوده، ابوالفضل روزبه، سراج الدین گری، قاسم رجبی واسوکلایی، محمد پناهی توسنلو، بهمن خسروی،
دوره 17، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تخلفات اداری، یک رفتار فرد محور می باشد که هنجارهای سازمانی را نقض نموده و در نتیجه می تواند سلامت سازمان را تهدید نماید. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف شناسایی علل طولانی شدن زمان رسیدگی به تخلفات اداری در کارکنان مراکز تحت پوشش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کیفی و از نوع آنالیز محتوا انجام گرفت. برای انتخاب افراد از روش نمونه گیری در دسترس، هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. حجم نمونه تا به اشباع رسیدن اطلاعات مصاحبه با هر گروه از افراد ادامه یافت. جمعآوری داده ها با کمک سوالات باز و با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام گرفت و در نهایت تمامی مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: پس از پیاده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها، علل مربوط به افزایش زمان رسیدگی به تخلفات اداری در هیات های بدوی و تجدید نظر، به پنج دسته اصلی شامل «ویژگی های اعضا»؛ «جریان واقعی رسیدگی»؛ «عوامل اجتناب ناپذیر»؛ «عوامل قانونی» و «عوامل سازمانی» تقسیم شد.
نتیجه گیری: بر اساس بررسی ها و نظرات خبرگان ، در فرآیند رسیدگی به تخلفات اداری بیشترین مشکلات مربوط به زمان تاخیر مربوطه در مراحل ابلاغ اتهام و تحقیق و کارشناسی می باشد. آموزش اعضا، کار تیمی و بکارگیری اعضا با تخصص های مختلف می توانند از در فرآیند رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان جلوگیری کنند.
علی رضا یوسفی، زهرا ابراهیم، بهجت محمد زاده، دکتر پیوند باستانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: وفاداری به برند یکی از مهم ترین عوامل موثر در حفظ، ماندگاری و موفقیت سازمان های عظیمی همچون بیمارستان به شمار می رود. این مطالعه با هدف تعیین مولفه های موثر بر وفاداری بیماران به برندهای بیمارستانی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در سال 1396 انجام شد. جامعه پژوهش را بیماران ترخیصی که در بازه زمانی فروردین ماه تا اسفندماه سال 1396 در بیمارستان های آموزشی شیراز تحت مراقبت های بستری بودند، در بر گرفت که تعداد 385 نفر به صورت تصادفی طبقه ایی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد و داده ها با استفاده از آماره های توصیفی و آزمونهایT-test ، ANOVA و رگرسیون خطی چندگانه با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 23 در سطح معنی داری 5%=α تحلیل گردید.
نتایج: سه متغیر رضایت بیماران (333/0 β=، 0.001>P)، اعتماد به برند (265/0 β=، 007/0P=) و تعهد به رابطه (181/0 β=، 011/0P=)، تاثیر مستقیم و معناداری بر وفاداری بیماران به برند بیمارستانی داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران بیمارستانی می بایستی با برنامه ریزی صحیح شرایطی همچون دادن اطلاعات کافی در رابطه با درمان به بیماران، پیگیری وضعیت سلامتی آنان پس از ترخیص و تقویت روابط با پرسنل بیمارستان را در راستای بهبود وضعیت و ارتقاء سه مولفه رضایت بیماران، اعتماد و تعهد به رابطه در بیمارستان خود فراهم آورند تا بدین طریق شاهد افزایش وفاداری بیماران به برندهای بیمارستانی باشند
دکتر حسین درگاهی، رستم زالوند،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: حضور تمام وقت پزشکان با ارتقا بسیاری از شاخص های عملکرد بیمارستان ها ارتباط دارد. با توجه به چالش های موجود، پژوهش حاضر با هدف تحلیل موقعیت طرح تمام وقت جغرافیایی پزشکان با استفاده از مدل SWOT و ارائه مدل ماتریس TOWS در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی به روش مقطعی بود که در سال 96-95 انجام شد. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 234 نفر از پزشکان شاغل در این طرح به روش تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محققساخته بود که روایی صوری و پایایی آن مورد تائید قرار گرفت. داده ها پس از جمعآوری، توسط نرمافزارهای SPSS و با استفاده از مدل SWOT مورد تحلیل قرار گرفت و راهبردهای TOWS ارائه گردید.
نتایج: مهمترین نقاط ضعف طرح، افزایش حجمکاری پزشکان، همکاری نامناسب پزشکان متخصص و نبود نظام مناسب پرداخت جبران خدمت و مهمترین نقطه قوت آن نیز جذب و بکارگیری پزشکان جوان و آموزش بهتر دانشجویان پزشکی بود. از مهمترین فرصت ها و تهدیدهای این طرح نیز به ترتیب ایجاد رقابت بخش دولتی با بخش خصوصی و خروج پزشکان با تجربه از بخش دولتی و جذب آن در بخش خصوصی عنوان شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این تحقیق، راهبردهای مدل TOWS می تواند مبنای پیشنهادات نویسندگان این پژوهش جهت ارتقای طرح مزبور باشد
زهرا طهماسبی، دکتر مریم تاجور، دکتر محمد عرب،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بدلیل وجود اقلام با ارزش و گرانقیمت در انبارهای بیمارستانها، مدیریت علمی انبار و ارزشیابی مداوم آنها نقش مهمی در حفظ و بهبود عملکرد آنها و عملکرد بخشهای بیمارستانی دارد. مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی عملکرد انبارهای مرکزی بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
مواد و روش ها : برای انجام این مطالعه مقطعی، چک لیستی طراحی و اعتبارسنجی گردید که با استفاده از آن، وضعیت 39 انبار مرکزی واقع در 14 بیمارستان از ابعاد ساختاری، فرآیندی و پیامدی مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از آنالیزهای توصیفی وضعیت عملکرد انبارها ارزیابی شد و از آزمونهای همبستگی برای بررسی ارتباط بین نمره ارزشیابی عملکرد انبارها و ویژگی های انبارها و انبارداران استفاده شد.
نتایج: وضعیت انبارهای بیمارستانها بطور کلی در حد قابل قبولی قرار داشت. با این حال نواقص و مشکلاتی بخصوص از ابعاد ساختاری و سپس فرآیندی مشاهده شد که نیاز به توجه و رسیدگی فوری داشت. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که بین عملکرد انبارها با تعداد تخت های مصوب بیمارستان، مساحت انبار و تعداد کارکنان انبارها همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت (p<0/05).
نتیجه گیری: با وجود شرایط نسبتا مطلوب انبارها، بعضی از آیتم ها، بخصوص در بعد ساختاری و سپس بعد فرآیندی در وضعیت نامناسبی قرار داشتند و به دلیل اهمیت ویژه آنها نیازمند رسیدگی سریع می باشند. همچنین از آنجا که بیمارستانهای با تخت بیشتر که دارای انبارهای بزرگتر و کارکنان بیشتری در انبارها بودند، نمرات بالاتری در ارزشیابی کسب کردند، انبارهایی که چنین شرایطی نداشند باید در اولویت توجه و رسیدگی قرار گیرند.
دکتر حسین درگاهی، سجاد اله دادی، عباس سالاروند،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: نیروی انسانی، اساس نظامهای بهداشتی- درمانی را تشکیل میدهد و پرستاران بخش وسیعی از این جامعه هستند؛ بنابراین توجه و رسیدگی به عوامل تأثیرگذار بر عملکرد پرستاران ضروری است. هدف از این پژوهش تعیین رابطه ابعاد سلامت روانی با تعهد سازمانی و اخلاق کاری پرستاران بیمارستانهای عمومی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. همچنین وضعیت سلامت روانی در بین پرستاران بررسی شد.
مواد و روشها: این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آن شامل پرستاران بیمارستانهای عمومی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در تابستان 1393 بود. 242 نفر از پرستاران بیمارستانهای سینا، بهارلو، امام خمینی، ولیعصر و امیراعلم از طریق نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای خود گزارشی GHQ-28، تعهد سازمانی آلن و مییر (OCQ) و اخلاق کاری (Petty, 1995) پاسخ دادند. دادهها با نرمافزار SPSS-23 و با استفاده از Pearson correlation coefficient ، ANOVA، One-Sample t-test و Independent t-test تجزیهوتحلیل شد.
نتایج: ابعاد اختلال در کارکرد اجتماعی (01/0P≤، 19/0-=r) و افسردگی (01/0P≤، 23/0-=r) با اخلاق کاری رابطه دارند. بعد نشانههای جسمانی هم با تعهد سازمانی پرستاران رابطه دارد (05/0P≤، 15/0-=r). میانگین ابعاد نشانههای جسمانی (28/0±45/7)، اضطراب و بیخوابی (27/0±97/6) و اختلال در کارکرد اجتماعی (19/0±53/6) در بین پرستاران زن بالاتر از حد متوسط است.
نتیجهگیری: ابعاد سلامت روانی پرستاران با تعهد سازمانی و اخلاق کاری آنها رابطه دارد. همچنین وضعیت سلامت روانی در بین پرستاران نامطلوب است. بنابراین رسیدگی به مسائل و مشکلات پرستاران در سطوح بالا مثل وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاری و سطوح پایین مثل مدیریت پرستاری بیمارستانها ضروری است.
وحید علی پور، عزیز رضا پور، ابراهیم حسن زاده، سعید باقری، محمد رضا شیخی چمان، یعقوب یوسفی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
محمود بیگلر، حسین درگاهی، زهره قربانی، سیما گرشاسبی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: توانمندسازی کارکنان از بهترین و کارآمدترین راهبردهای توسعه و شکوفایی و افزایش بهرهوری نیروی انسانی در سازمانها است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط اثربخشی دورههای توانمندسازی کارکنان با بهرهوری نیروی انسانی در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بود که بهصورت مقطعی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان ستادی معاونتهای دانشگاه برابر 1452 نفر بود. حجم نمونه نیز با استفاده از جدول کرجسی و مورگان برابر 304 تعیین شد. ابزار گردآوری دادهها شامل دو پرسشنامه اثربخشی دورههای توانمندسازی Hersey ترجمهشده توسط جعفری و همکاران و بهرهوری نیروی انسانی هرسی و گلداسمیت بود. روایی محتوی و سازه شامل همگرا و واگرا و همچنین پایایی پرسشنامهها با ضریب 86/0 و 89/0 با استفاده از روش آلفا کرونباخ بدست آمد. تحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS نسخه 23 انجام شد و برای ارائه یافتههای توصیفی از جداول توزیع فراوانی و برای ارائه یافتههای تحلیلی از مدلسازی معادلات ساختاری و دیگر روشهای آمار استنباطی بهرهبرداری شد.
نتایج: میانگین اثربخشی دورههای توانمندسازی کارکنان و بهرهوری نیروی انسانی موردمطالعه از مطلوبیت نسبتاً بالا برخوردار بود. همچنین ارتباط مثبت و مستقیم دورههای توانمندسازی کارکنان با بهرهوری نیروی انسانی به اثبات رسید.
نتیجهگیری: استفاده از روشهای مختلف توانمندسازی کارکنان در بدو استخدام مانند جامعهپذیری سازمانی، آموزشهای مستمر ضمن خدمت بهصورت کارگاهی، حضوری و مجازی در جهت تقویت ویژگیهای شخصیتی خودباوری، سازگاری و نوآوری کارکنان به بهرهوری سازمانی و فردی کمک میکند.