17 نتیجه برای عمومی
لیلا والی، محمد عرب، فاطمه خرم،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
منیره شمسایی، عبیدا... فرجی، عباسعلی رمضانی، سید پوریا هدایتی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: خطای پزشکی موضوعی جهانی،هزینه بر وعامل مرگ ومیر وآسیب به بیماران است وسخت مورد توجه جامعه قرار دارد این موضوع امنیت بیماررا که ازمهمترین ابعاد مراقبتهای بهداشتی محسوب میشود،به خطر می اندازد.خطای پزشکی در بیمارستانهاو موسسات مراقبت سلامت ایالات متحده سومین علت مرگ ومیر بوده وسالانه قریب به 98000نفر قربانی میگیرد. هدف ازانجام این پژوهش تعیین دیدگاه پزشکان عمومی درباره خطاهای پزشکی است.
مواد و روشها: برای انجام این پژوهش توصیفی -تحلیلی ومقطعی، 80نفراز پزشکان عمومی شاغل درشهرستان زابل انتخاب شدند و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته شامل 19سوال مرتبط با انواع خطاهای پزشکی،فاش سازی خطاهای پزشکی استفاده شد که جهت تعیین روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان واساتید مرتبط استفاده شد وروایی آن تایید گردید جهت پایایی پرسشنامه ،پرسشنامه دراختیار10نفر ازافراد مورد مطالعه قرار گرفت وپس از یک هفته مجددا پرسشنامه رادراختیار آنها قراردادیم وباتوجه به اینکه ضریب همبستگی نمرات دو پرسشنامه قبل وبعد %80شد پایایی پرسشنامه تایید گردید.پس از تکمیل پرسشنامه ها،اطلاعات وارد نرم افزارspss ورژن 11/5شد وبااستفاده از آمارتوصیفی شامل میانگین وانحراف معیار وجداول فراوانی وآزمون آماری کای دو تجزیه وتحلیل داده ها انجام شد.
نتایج: 72/5%ازپزشکان عمومی شرکت کننده دراین مطالعه خطای تشخیصی راشایعترین نوع خطاهای پزشکی دانستند 32/5%علت خطای دارویی رامربوط به خطای پرسنل داروخانه بیان کردند 36/3%از پزشکان عمومی تغییررفتار وانگیزه مندکردن پرسنل درمانی رااولین عامل درکاهش خطاهای پزشکی عنوان کردند 67/5%افراد مورد مطالعه موافق و32/5%مخالف فاش سازی خطای پزشکی بودند ومهمترین فایده فاش سازی خطای راجلوگیری وتوجه بیشتر به اشتباهات وخطاهای آینده بیان نمودند .رابطه معناداری بین گروههای سنی وجنسی وارتکاب به خطاهای پزشکی وجود ندارد(p>0/05).
نتیجه گیری: باتوجه به اهمیت وشایع بودن خطاهای پزشکی وارتباط مستقیم آن باجان ومال بیماران ،زمان،بودجه ونیروی انسانی سیستم بهداشتی درمانی، نقش مسئولین در وضع قوانینی درجهت ایجادامنیت حقوقی واخلاقی برای پرسنل پررنگتر می گردد زیرا موجب فاش سازی وبیان آسانترو به موقع خطاها به بیماران وسرپرستان میشود ونیز انگیزه مندی کارکنان ،بهبودآموزش وآگاهی از خطاهای احتمالی درحین کار نقش بسزایی در کاهش آسیب به بیمار وحفظ حقوق آنان دارد.
الهام موحدکر، محمد عرب، علی اکبری ساری، مصطفی حسینی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : تمرکز بر ایجاد فرصت مشارکت بیماران در تمام سطوح سیستم بهداشت و درمان در جهت اعتلای توانائی آنان در ارتقای ایمنی بیمار و کیفیت ارائه خدمات امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر «بررسی ادراک بیماران بستری در بخشهای بالینی بیمارستانهای عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران در زمینه مشارکت در تصمیمات درمانی و ایمنی بیمار» می باشد.
مواد و روش ها: این بررسی به صورت مقطعی انجام گرفت. در بهار 1390 لیست 8 بیمارستان عمومی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران و کلیه بخشهای بالینی آن از طریق وبسایت دانشگاه تهیه شد. در نهایت با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای حجم نمونه 300 نفر محاسبه شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ساختار یافته ای بود که پایائی و روائی آن در حد قابل قبول بود. در این مطالعه از روشهای آماری توصیفی، رگرسیون خطی و رگرسیون چند متغیره لجستیک برای تحلیل دادهها استفاده گردید.
نتایج: 60% افراد زن بودند. 59/7% افراد میزان مشارکت در تصمیمات درمانی را زیاد و 27% کم ارزیابی کردند. 60% افراد میزان ایمنی بیمار را خوب و 26%ضعیف ارزیابی کردند. افراد جوانتر و شاغل، میزان مشارکت را بیشتر ارزیابی کردند. افراد با تحصیلات بالاتر یا شاغل یا مجرد امتیاز ایمنی کمتری به بیمارستان دادند. مشارکت بیمار در تصمیمات درمانی تاثیری بر ارزیابی وی از میزان ایمنی بیمار در بیمارستان نداشت.
نتیجه گیری: علائمی که ممکن است توسط فرد نابهنجار تفسیر شده، احتمالاً توسط فرد دیگر به گونه متفاوت تفسیر می شود. این اختلاف ناشی از تفاوتهای دموگرافیک افراد می باشد
علیرضا ایل بیگی، مصطفی کاظمی، محمد تقی پیوندی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
سابقه و هدف: هدف از این تحقیق سنجش و مقایسه کارایی نسبی هفده بیمارستان عمومی تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی مشهد به روش تحلیل پوششی داده ها و بررسی رابطه بین نتایج ارزشیابی نظام ارزیابی این دسته از بیمارستان ها با کارایی نسبی است. در این مطالعه، ارتباط بین نتایج ارزیابی عملکرد بیمارستان های عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بر مبنای اندازه گیری کارایی با روش تحلیل پوششی داده ها و ارزیابی عملکرد بر مبنای امتیازات ارزشیابی بیمارستان های عمومی بر اساس محورهای ارزیابی مصوب، آزمون شده است.
مواد و روش ها: برای تعیین کارایی نسبی از مدل تحلیل پوششی داده های BCC ورودی-محور اصلاح شده استفاده می شود. بررسی ارتباط بین نتایج ارزیابی عملکرد و نتایج کارایی نسبی با استفاده از آزمون همبستگی ناپارامتریک اسپیرمن انجام می پذیرد.
سودابه وطن خواه، نادر خالصی، فربد عبادی فرد آذر، مسعود فردوسی، علی ایوبیان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از اهرم های کنترل بسیار مهم در نظام سلامت، روش پرداخت می باشد. تمام سازمان هایی که اعتباراتی برای بخش سلامت بسیج می کنند و به گردش درمی آورند، باید تصمیم بگیرند که قرار است پرداخت به چه افرادی صورت گیرد، این پول به چه دلیل و چقدر باید پرداخت گردد. بنابراین هدف اصلی از این پژوهش شناسایی روش های پرداخت به پزشکان در نظام ارجاع کشورهای منتخب و در نهایت ارائه راهکارهایی مناسب برای بخش درمان مستقیم سازمان تأمین اجتماعی ایران بود.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی بود که با هدف ارایه راهکار برای اصلاح روش های پرداخت به پزشکان در نظام ارجاع بخش درمان مستقیم سازمان تأمین اجتماعی ایران در سال 1387 انجام شد. ابتدا مبانی نظری موضوع مورد بررسی قرار گرفته و چارچوب تحلیل وضع موجود در این قسمت معین شد. سپس برای یافتن راهحلهای پیش رو برای حل مشکلات وضع موجود، مطالعه تطبیقی انجام گرفت. گزینههای انتخاب شده، راهکارهای اولیه را شکل داد و سپس راهکارها با استفاده از روش دلفی معتبرسازی شد.
جواد مقری، امین قنبری نژاد، محبوبه مقری، عباس رحیمی فروشانی، علی اکبری ساری، محمد عرب،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمنی بیمار یکی از مهمترین اجزای کیفیت مراقبت سلامت می باشد. با توجه به اینکه ارزیابی فرهنگ موجود ایمنی نخستین گام در ارتقای سطح ایمنی بیمار است، بر آن شدیم تا با ترجمه و معتبرسازی یکی از پرکاربردترین ابزارهای سنجش فرهنگ مربوطه (پرسشنامه Hospital Survey On Patient Safety culture یا به اختصار HSOPS) برای نخستین بار در ایران، گامی در جهت بهبود کیفیت مراقبت سلامت در بیمارستان های کشورمان برداریم.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش مقطعی و در میان 4 بیمارستان عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران که به شکل هدفمند انتخاب شده بودند، انجام گرفت. پرسشنامه ها به شکل تصادفی در میان 420 نفر از اعضای جامعه پژوهش توزیع، و پس از تکمیل جمع آوری گردید. یافته ها با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی درونی و همبستگی بینابینی مورد تحلیل قرار گرفت.
ابوالقاسم پور رضا، محمد رضا منظم، مرضیه عباسی نیا، مهدی اصغری، حسین صفری، محمد سورانی، فرهاد حبیبی نوده،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: فرسودگی شغلی یکی از عوامل اساسی در کاهش بازدهی،ایجاد عوارض جسمانی و روانی به خصوص در مشاغل مرتبط با خدمات انسانی واز دست دادن نیروی انسانی کارآمد می باشد هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین سلامت روان و سندروم فرسودگی شغلی در بین کادر پرستاری بیمارستان های آموزشی استان قم بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد،که بر روی 200 نفر از پرسنل پرستاری شاغل در استان قم که به صورت چند مرحله ای احتمالی انتخاب شدند،صورت گرفت.برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، سلامت عمومی و پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک استفاده شد که روایی و پایایی این ابزار در مطالعات قبلی تأیید شده است.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از18 SPSS و آمار توصیفی ، آمار استنباطی و همچنین از آزمون من - ویتنی استفاده شد.
محمد عرب، حسین شعبانی نژاد، آرش رشیدیان، عباس رحیمی، کیمیا پورکتابی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی کیفیت زندگی کاری پزشکان متخصص بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.
مواد و روشها: نمونه پژوهش حاضر را 400 نفر از پزشکان متخصص تشکیل می دهند که از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی شده استفاده شده است. جهت جمع آوری داده ها، از پرسش نامه کیفیت زندگی کاری ون لار استفاده شد. داده های پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS از طریق آزمون های آماری T-test و Anova تجزیه تحلیل شد. همچنین اثر همزمان متغیرهای مستقل تعریف شده مطالعه با استفاده از روش Backward در مدل رگرسیون بررسی شد.
یافته ها: میانگین کیفیت زندگی کاری کل پزشکان متخصص بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران (WRQOL) 75/48 درصد می باشد. کیفیت زندگی کاری پزشکان متخصص مرد از زن بیشتر است و کیفیت زندگی کاری کل پزشکان متخصصی که ساکن تهران هستند بالاتر از پزشکان متخصصی است که ساکن تهران نیستند که این تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. کیفیت زندگی کاری پزشکان متخصصی که از امکانات موجود در محل خدمت خود رضایت دارند درتمام حیطه ها بالاتر می باشد و این تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار می باشد. همچنین با افزایش سابقه کاری پزشکان متخصص کیفیت زندگی کاری آنها کاهش پیدا کرده است.
نتیجه گیری: کیفیت زندگی کاری پزشکان در وضعیت خوبی قرار ندارد، و مسئولین ذیربط وزارت بهداشت و مدیران بیمارستاهای مورد مطالعه باید در جهت ارتقا کیفیت زندگی کاری آنان برنامه ها و راهکارهایی را مدنظر قرار دهند.
ادریس حسن پور، بهرام دلگشایی، حسن ابوالقاسم گرجی، معصومه خوشگام، مبین سخنور،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف:یکی از مهمترین مولفه های رابطه پزشک – بیمار، مدت زمان ویزیت بیماران است.زمان ویزیت کوتاه می تواند کیفیت ویزیت و رابطه پزشک و بیمار را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از این مطالعه مقایسه مدت زمان ویزیت پزشکان متخصص با استانداردهای موجود در بیمارستان های عمومی شهرستان قزوین بود.
مواد و روش ها:این مطالعه توصیفی– تحلیلی و به شیوه مقطعی در سال 1392 در بیمارستان های عمومی شهرستان قزوین انجام گرفت. نمونه پژوهش 428 بیمار بودند که به درمانگاه های سرپایی بیمارستان های عمومی مراجعه کردند و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تخصص های مورد مطالعه چهار تخصص داخلی، جراحی، کودکان و زنان و زایمان بودند. برای گردآوری داده ها از چک لیستی که شامل دو بخش سوالات مرتبط با پزشکان و سوالات مرتبط با بیماران بود، استفاده شد وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 صورت گرفت.
نتایج :نتایج مطالعه نشان داد که میانگین مدت زمان ویزیت بیماران سرپایی 43/2 ± 67/4 دقیقه بود که با استاندارد حدود 15 دقیقه اختلاف داشت(001/0> p ).بیشترین میانگین مدت زمان ویزیت مربوط به متخصصین کودکان بود (55/2±08/7 دقیقه)و کمترین زمان ویزیت هم به متخصصین داخلی (82/1±93/3 دقیقه) اختصاص داشت.
نتیجه گیری:در این مطالعه، زمان ویزیت از کشورهای توسعه یافته و سایر کشورهای در حال توسعه کمتر بود. فاکتورهای مختلفی در زمان ویزیت تاثیرگذار هستند که در این مطالعه شناسایی شدند. بنابراین تصمیم گیرندگان می توانند از نتایج این مطالعه برای بهبود کیفیت ویزیت استفاده کنند.
علیرضا عرب، دکتر آرمین منیرعباسی، باقر دستیار،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: مشارکت بخش دولتی و خصوصی همکاری بین نهادهای این دو بخش بوده که جهت تحقق اهدافی مشترک و از میان برداشتن محدودیت ها انجام می گیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی معیارهای مهم در جلب مشارکت بخش خصوصی در بخش بهداشت بود.
مواد و روش ها: برپایه مطالعات و نمونه نظرسنجی های انجام گرفته مقامات دولتی دارای نقش اساسی در قالب بندی سیاست های سلامت و برنامه های مخصوص شرایط هر کشور می باشند. درسال های اخیر، هزینه ارائه مراقبت های بهداشتی به صورت نمایی افزایش یافته است و دولت ها به دنبال مکانیزم های جایگزین برای کاهش هزینه ها هستند در حالی که افزایش ظرفیت برنامه های اجتماعی با سرمایه گذاری های قابل توجه در زیرساخت ها همراه هستند. این مقاله با مطالعه پژوهش های پیشین در زمینه مشارکت بخش دولتی و خصوصی، به کارگیری انواع مختلف این مدل ها را مورد بررسی قرار داده و به تعیین معیارهای کلیدی و حیاتی در موفقیت یا شکست این پروژه ها پرداخته است. هرچند هنوز تجربه به کارگیری آن در کشور ما بسیار محدود است و ارزیابی دقیقی بر مبنای مطالعات موردی از آن وجود ندارد.
نتایج: بر اساس نتایج این تحقیق معیارهایی مانند امکان بازگرداندن بخشی از هزینه های شرکت در مناقصه برای مناقصه گران، وضوح اهداف و مسئولیت، اشتراک و تخصیص ریسک صحیح و منصفانه بین طرفین، کاهش هزینه بخش دولتی از طریق کاهش تصدی گری، انگیزش بخش خصوصی، مکانیزم روشن نظارت و حل اختلاف فیمابین و پشتیبانی سیاسی از سرمایه گذاری بخش خصوصی نقش مهمی در موفقیت پروژه های مشارکت بخش خصوصی و دولتی را دارند که لازم است به آن ها توجه ویژه ای شود.
نتیجه گیری: دولت ها می توانند جهت جلوگیری از افزایش هزینه های موردنیاز برای بازسازی، نگهداری و راه اندازی امکانات همگانی مانند بیمارستان ها و افزایش محدودیت ها در بودجه های دولتی، داشتن نوآوری از طریق فرصت طلبی بخش خصوصی و همچنین مدیریت بهتر ریسک ها با این بخش مشارکت مناسبی داشته باشند.
دکتر محمد عرب، پژمان حموزاده، مانی یوسفوند، فاروق نعمانی، مهسا عبدی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف:موضوع بیمارمحوری همواره بهعنوان یکی از پایههای اصلی کیفیت در زمینه ارائه خدمات سلامت مطرح است و میتوان ادعا کرد بهترین پیامد را برای بیماران به ارمغان میآورد.این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت بیمار محوری در بیمارستانهای منتخب تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران از دیدگاه پرستاران و بیماران در سال 1393 به انجام رسید.
مواد و روشها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی به شیوه مقطعی در میان220 نفر از پرستاران(103 نفر)وبیماران(117 نفر) بستری در بیمارستانهای منتخب تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابزارگردآوری دادهها، پرسشنامهای پژوهشگر ساخته بود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات صاحبنظران مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ، 96/0 به دست آمد. این پرسشنامه هفت بُعدِ بیمارمحوری را مورد سنجش قرار داد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماریSPSSو به کمک آزمون آنالیز واریانس یکطرفه انجام گردید.
نتایج:میانگین امتیاز بیمارمحوری از دیدگاه پرستاران،79/2 و از دیدگاه بیماران87/2 بود. از دیدگاه پرستاران و بیماران ابعاد حفظ اسرار بیمار و رعایت شأن و احترام بیمار بیشترین امتیاز و بُعد قدرت انتخاب بیمار کمترین امتیاز را به خود اختصاص دادند. بر اساس نتایج آزمون آنالیز واریانس یکطرفه، در ابعاد کیفیت محیط ارائه خدمت و حمایت اجتماعی از بیمار تفاوت آماری معناداری بین میانگین امتیاز پرستاران و بیماران مشاهده شد (05/0>p).
نتیجهگیری:قدرت انتخاب بیمار،کیفیت محیط و توجه سریع بهعنوان اولویتهای اقدام برای بهبود وضعیت بیمارمحوری بیمارستانهای مورد بررسی مشخص شد. توصیه میگردد مسئولین بیمارستانها بهمنظور افزایش سطح رضایتمندی و وفاداری بیماران، این ابعاد را که در آن وضعیت نامناسبی دارنددر اولویت قرار دهند.
یگانه حیاطی، دکتر حجت رحمانی، دکتر محمد عرب،
دوره 16، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت پرسنل بیمارستان در افزایش بهرهوری، نقش تعیین کنندهای دارد و از آن جایی که رسالت اصلی بیمارستان، ارتقای سلامت جامعه است؛به منظور دستیابی به این رسالت والا، پایش، حفظ و ارتقا سلامت عمومی کارکنان ضروری میباشد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت سلامت عمومی این قشر تاثیرگذار و شناسایی چندی ازعوامل مرتبط باآن، تدوین شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی با نتایج کاربردی است که به روش مقطعی بر روی 320نفرازکارکنان بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران که به صورت نمونه گیری طبقه بندی-تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت.جهت جمعآوری دادهها، از پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از طریق آزمون های آماری T-test و ANOVA تجزیه تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان دادکه 5/47% افرادحاضر در پژوهش مشکوک به اختلالات سلامت عمومی بودند؛ شیوع نشانگان جسمانی،اضطراب،اختلالات کارکرد اجتماعی وافسردگی به ترتیب 9/53%، 3/49%، 5/79% و 6/14% بدست آمد. میان سلامت عمومی کارکنان و ویژگی های دموگرافیک انان از قبیل جنسیت، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی، واحد شغلی، وضعیت مسکن ونوع استخدام ارتباط معناداری وجود داشت(05/0>P). همچنین تفاوتهای فردی مدیران بر سلامت عمومی کارکنان تحت سرپرستی ایشان، تاثیرگذار بود.
نتیجه گیری: میزان سلامت عمومی کارکنان بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در مقایسه با مطالعات مشابه در داخل و خارج از ایران، در وضعیت خوبی قرار نداردلذا پیشنهاد میشود سیاستگزاران ذیربط وزارت بهداشت و مدیران بیمارستان های مورد مطالعه در جهت ارتقا سلامت پرسنل، برنامهها وراهکارهایی را در الویت قرار دهند.
دکتر حسین درگاهی، سجاد اله دادی، عباس سالاروند،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: نیروی انسانی، اساس نظامهای بهداشتی- درمانی را تشکیل میدهد و پرستاران بخش وسیعی از این جامعه هستند؛ بنابراین توجه و رسیدگی به عوامل تأثیرگذار بر عملکرد پرستاران ضروری است. هدف از این پژوهش تعیین رابطه ابعاد سلامت روانی با تعهد سازمانی و اخلاق کاری پرستاران بیمارستانهای عمومی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. همچنین وضعیت سلامت روانی در بین پرستاران بررسی شد.
مواد و روشها: این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آن شامل پرستاران بیمارستانهای عمومی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در تابستان 1393 بود. 242 نفر از پرستاران بیمارستانهای سینا، بهارلو، امام خمینی، ولیعصر و امیراعلم از طریق نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای خود گزارشی GHQ-28، تعهد سازمانی آلن و مییر (OCQ) و اخلاق کاری (Petty, 1995) پاسخ دادند. دادهها با نرمافزار SPSS-23 و با استفاده از Pearson correlation coefficient ، ANOVA، One-Sample t-test و Independent t-test تجزیهوتحلیل شد.
نتایج: ابعاد اختلال در کارکرد اجتماعی (01/0P≤، 19/0-=r) و افسردگی (01/0P≤، 23/0-=r) با اخلاق کاری رابطه دارند. بعد نشانههای جسمانی هم با تعهد سازمانی پرستاران رابطه دارد (05/0P≤، 15/0-=r). میانگین ابعاد نشانههای جسمانی (28/0±45/7)، اضطراب و بیخوابی (27/0±97/6) و اختلال در کارکرد اجتماعی (19/0±53/6) در بین پرستاران زن بالاتر از حد متوسط است.
نتیجهگیری: ابعاد سلامت روانی پرستاران با تعهد سازمانی و اخلاق کاری آنها رابطه دارد. همچنین وضعیت سلامت روانی در بین پرستاران نامطلوب است. بنابراین رسیدگی به مسائل و مشکلات پرستاران در سطوح بالا مثل وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاری و سطوح پایین مثل مدیریت پرستاری بیمارستانها ضروری است.
دکتر محمد فتحی، طاهره حریری، دکتر نادر مرکزی مقدم،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: خطاهای پزشکی بیانگر مشکل جدی در مراقبتهای ویژه است و سبب افزایش طول اقامت و مرگ بیماران می گردد. ردیابی خطاها در بیمارستان بر مواردی تمرکز دارد که بصورت داوطلبانه گزارش میشوند. اما این موارد 20- 10درصدخطاها را شامل می شوند که 95 – 90 درصد آن سبب هیچ آسیبی به بیمار نمی شوند. این پژوهش با هدف شناسایی خطاهای درمانی در بخش مراقبتهای ویژه با ابزار سرنخ عمومی (GTT) در سال 1397 انجام شد.
موادو روش ها: این پژوهش، گذشته نگر، توصیفی کاربردی بود و در بخش مراقبت ویژه یک بیمارستان دولتی درتهران انجام شد. در سال1397، طی 13 هفته، 127 پرونده با استفاده از چک لیست موسسه بهبود سلامت (IHI) توسط دو پرستار بصورت مجزا بررسی شد و تایید نهایی توسط پزشک صورت گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تحلیل شد.
نتایج: 622 سرنخ، 277 حادثه ناگوار مرتبط با سرنخها و 121 حادثه ناگوار بدون سرنخ و در مجموع 398 مورد حادثه ناگوار شناسایی شد. از 127 پرونده، 93 پرونده دارای حادثه ناگوار و رخداد حوادث 2/73 درصد بود. بروزحوادث ناگوار در هر بیمار 13/3، و در هر 100 روز بیمار 8/24 مورد بود. از این تعداد بیشترین فراوانی آسیب به ترتیب درحوزه مراقبت عمومی، مراقبت ویژه، جراحی و دارویی بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه و میزان بالای آسیب های وارده به بیمار که نیازمند مداخلات پزشکی بوده و نیز نتایج پژوهش های مشابه می توان اظهار داشت این ابزار، در مقایسه با سایر روش ها نظیر خوداظهاری، در شناسایی خطاها از درجه اطمینان بالاتری برخوردار است.
مسعود اعتمادیان، علیمحمد مصدقراد، محمود رضا محقق دولت آبادی، حامد دهنوی،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: مشارکت بخش دولتی و خصوصی در تأسیس و راهاندازی بیمارستان، استراتژی مناسبی برای ارائه خدمات با کیفیت سلامت به مردم با هزینه کم برای دولت است. با این وجود، چالشهایی در مسیر مشارکت بخش دولتی و خصوصی در تأسیس و راهاندازی بیمارستانهای ایران وجود دارد. این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین چالشهای تأسیس و تجهیز بیمارستان جامع زنان محب یاس انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه کیفی با منطق استقرایی و به صورت مورد پژوهی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد در سال 1397 انجام شد. تعداد 24 نفر از ذینفعان کلیدی، مدیران و کارکنان مشارکتکننده در تأسیس و تجهیز بیمارستان جامع زنان محب یاس به صورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. از روش تحلیل موضوعی برای تحلیل دادههای پژوهش استفاده شد.
نتایج: چالشهای مشارکت عمومی- خصوصی در ساخت و تجهیز بیمارستان جامع زنان محب یاس عبارت بودند از مدل نامناسب مشارکت عمومی- خصوصی، فراهم نبودن بستر مشارکت عمومی- خصوصی، اعتماد کم به بخش خصوصی، مشکلات تأمین مالی پروژه ساخت بیمارستان، تخریب ساختمان نیمهساخته بیمارستان، افزایش هزینه ساخت بیمارستان، ادغام و انتزاع دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران، مشکلات دریافت پروانه تأسیس بیمارستان، ادغام بیمارستان محب یاس با بیمارستان میرزا کوچک خان، تغییر کاربری بیمارستان و مشکلات تأمین و مدیریت تجهیزات و کارکنان بیمارستان.
نتیجهگیری: اگرچه مشارکت عمومی- خصوصی مزایایی برای نظام سلامت به دنبال دارد، ولیکن، به دلیل اهداف، انگیزهها و سبک مدیریت متفاوت بخش دولتی و خصوصی با چالشهای متعددی همراه است. نتایج این پژوهش اطلاعات ارزشمندی را در اختیار سیاستگذاران و مدیران ارشد نظام سلامت در مورد عوامل کلیدی موفقیت و موانع اجرایی مشارکت بخش دولتی و خصوصی در بخش سلامت ارائه میکند.
علیرضا گلابدوست، عباس منوریان، عباس نرگسیان،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: رسانههای اجتماعی یکی از ابزارهای کمهزینه است که توسط بسیاری از سازمانها مورداستفاده قرار میگیرد. هدف از این تحقیق کیفی ارائه مدل پاسخگویی عمومی مبتنی بر بهکارگیری رسانههای اجتماعی در دانشگاههای دولتی علوم پزشکی شهر تهران است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر با استفاده از روش داده بنیاد تحلیل موقعیت کلارک صورت پذیرفت. برای استخراج مؤلفههای اصلی این مدل با 21 نفر از خبرگان در سال 1400 مصاحبههای عمیقی انجام شده است. افراد مورد مطالعه این تحقیق را مدیران و کارشناسان دانشگاههای پزشکی شهر تهران (تهران، شهید بهشتی، ایران) تشکیل دادند که مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع نمونهگیری نظری انتخاب شدند.
نتایج: تحلیل موقعیت پاسخگویی در دانشگاههای علوم پزشکی نشان داد عرصه اصلی و تعیینکننده «دولت» است. این عرصه در دل خود «وزارت بهداشت» را دارد. عرصه سوم، خود «دانشگاههای علوم پزشکی» و جهانهای اجتماعی فعال در آن است. عرصه چهارم، «واحدهای روابط عمومی» است، اما در گوشه این عرصههای متداخل، عرصه «جامعه مخاطب» قرار دارد.
نتیجهگیری: اساس و پایه پاسخگویی بر دادن گزارش و اطلاعات است. دانشگاهها بایستی آزادی عمل لازم را به کارکنان خود در ارائه گزارش مستقیم بدهند. با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که با شکلدهی یک دپارتمان تخصصی روابط عمومی در رابطه با پاسخگویی عمومی علاوه بر شناسایی ظرفیتها، نسبت به رفع موانع موجود اقدام نمایند.
مسلم محسن بیگی، محمد زارع زاده، خدیجه نصیریانی، محمد رنجبر، محمدرضا وفایی نسب،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود چالشهای متعدد، مشارکت عمومی-خصوصی در بیمارستانها به عنوان یکی از جذابترین بسترهای سرمایهگذاری برای بخش خصوصی شناخته میشود. پژوهش حاضر با هدف تبیین چالشهای مشارکت بخش خصوصی با بیمارستانهای دولتی با استفاده از مدل مشارکت دولتی- خصوصی در بیمارستانهای دولتی شهر یزد انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش کیفی حاضر در سال 1400 انجام شد. دیدگاه 15 نفر از اعضای هیئتعلمی، روسا، مدیران و کارشناسان عملیاتی در خصوص مشارکت بخشهای خصوصی و امور مرتبط با واگذاری و انعقاد قراردادها و طرفین بخش خصوصی از طریق راهنمای مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استخراج و با روش تحلیل محتوا در سه مرحله کدگذاری تحلیل شد.
نتایج: در مجموع 10 طبقه اصلی شامل مشکلات اقتصادی و سیاستگذاری، آمادگی ناکافی نیروی انسانی، کمبود مرجع پشتیبان، ضعف قوانین در زمینه مشارکت، کمبود دانش و تجربه در مدیران در زمینه مشارکت، کمبود شفافیت مالی، تعارض منافع، ضعف هماهنگی، کمبود آمادگی فرهنگی و اعتمادسازی و کمبود برنامه و نظارت در زمینه مشارکت و 28 زیر طبقه استخراج شد.
نتیجهگیری: چالشهای مرتبط با مسائل سیاستی و عدم ثبات ناشی از آن، ناهماهنگی واحدهای مختلف، عدم آمادگی نیروی انسانی و جزئیات قرارداد در بهکارگیری مدلهای مختلف مشارکت عمومی خصوصی در بیمارستانها وجود داشته که در این زمینه استفاده از رویههای یکسان، شفافسازی شرایط و الزامات بخش خصوصی جهت مشارکت و تدوین قوانین و قراردادهای عاری از هرگونه کاستی و ضعف که به زیانبخش دولتی منجر شود توصیه میگردد.