65 نتیجه برای مدیریت
محمد عرب، فیض ا... اکبری، محمودی، ابراهیم صدقیانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 11-1381 )
چکیده
این مطالعه برای تعیین شیوههای مدیریت و ساختار سازمانی از دیدگاه مدیران بیمارستانهای عمومی - دولتی ایران در سال 78-77 انجام شده است.
روش پژوهش: مطالعه به صورت توصیفی و اطلاعات به صورت مقطعی جمع آوری شده است. جامع پژوهش: شامل بیمارستانهای عمومی - دولتی ایران مشتمل بر 255 بیمارستان بوده است. بیمارستانها بر حسب تخت به سه رده کوچک (کمتر از 200 تخت) متوسط (200 تا 400 تخت) و بزرگ (بیش از 400 تخت) تقسیم شده اند. حجم نمونه برابر 14 بیمارستان است که بصورت تصادفی طبقه بندی و انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه مدیران گرفته و اطلاعاتی در زمینه اختصاص کلی بیمارستان و اطلاعات فردی مدیران بیمارستان و همچنین سوالات اختصاصی ساختار سازمانی و شیوه مدیریت صورت گرفته است. نتایج بصورت جداول توصیفی ارائه گردید. یافته های پژوهش: نتایج این پژوهش نشان می دهد که در حال حاضر ساختار سازمانی کلیه بیمارستانهای عمومی- دولتی ایران کاملاً متمرکز بوده و تمرکز بیش از حد ساختار سازمانی سبب می گردد که تصمیم گیریها و سیاستگزاریهای مدیریتی عموماً در خارج از بیمارستان اتخاذ گردد و تا مرحله اجرا تسری یابد. در زمینه تعیین شیوههای مدیریتی از شیوه های مدیریتی ابداع شده توسط پروفسور رنسیس لایکرت استفاده شده است و نتایج نشان می دهد که بیشترین استفاده از شیوه مدیریت استبدادی - خیرخواهانه با 47/45 درصد و کمترین استفاده از شیوه مدیریت مشارکتی با 5/86درصد بوده است. از شیوه مدیریت مشورتی به میزان 29/83درصد و از شیوه مدیریت استبدادی - استثماری به میزان 16/82 درصد استفاده شده است. نتیجه گیری: ساختار سازمانی موجود در بیمارستانهای عمومی – دولتی ایران و شیوههای مدیریتی اعمال شده توسط روسای اینگونه بیمارستانها نیاز به بازنگری و تغییر اساسی دارد.
امیر صادقی، حمید شریعتمدار تهرانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
در سال های اخیر بیش از سال های گذشته واژه کیفیت بر سر زبان هاست این موضوع نشان دهنده جاذبه این واژه برای افراد و سازمان ها اعم از دولتی یا غیر دولتی است. بی تردید سرچشمه این جاذبه از مفهوم و فلسفه مدیریت جامع کیفیت گرفته شده است که امروزه مورد توجه تمامی سازمان ها قرار گرفته است. بنا به تعریف، مدیریت جامع کیفیت (TQM) فرآیندی است متمرکز بر روی مشتری ها، کیفیت محور، مبتنی بر حقایق (سنجش داده ها و روش های آماری) و متکی بر تیم ها، که برای دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان از طریق ارتقای مستمر فرآیندها، توسط مدیریت ارشد سازمان رهبری می شود. (مدیریت جامع کیفیت برای آموزش، دکتر ابوالفتح لامعی ،1379) برای نشو و نمای TQM در سازمان باید اجزای کلیدی آن وجود داشته باشد:
- تاکید بر مشتری
- تاکید بر ارتقای مستمر فرآیندها با رویکرد سیستمی
- استفاده از داده ها و روش های آماری
- کار تیمی
- مشارکت کارکنان
- وجود یک دورنمای روشن که توسط همه کارکنان درک شده و بکار گرفته شود
- درگیری مدیریت ارشد، هدایت و سرپرستی سازمان در مراحل تغییر توسط مدیران
- آموزش در همه سطوح سازمان
مشکلات اساسی سازمان های امروزی خصوصاً بیمراستان های دولتی ایران دقیقاً اشاره به نکات کلیدی TQM دارد. وجود مقررات دست و پا گیر و عدم تفویض اختیار به مسئولان هر قسمت برای توانمند سازی نیروی انسانی، عدم اختیار خرید و فروش مستقل و نیز عدم سهیم بودن کارکنان هر قسمت در سود و ارزش افزوده آن قسمت باعث خلل در قوانین مشتری و بازار درون سازمانی شده است. نامشخص بودن درآمد و هزینه هر یک از بخش های بیمارستان و عدم احساس مسئولیت در قبال دارایی های راکد و غیر مولد از بازدهی بیمارستان ها کاسته و باعث افزایش قیمت تمام شده خدمات شده است. تصمیم گیری مجد در راس هرم سازمانی و القای آن به قاعده هرم باعث تفکر وظیفه گرایی و عمل زدگی در قاعده هرم شده، تفکر وظیفه گرا بجای تفکر فرآیندگرا باعث جلوگیری از ارتقای فرآیندها و کاهش نوآوری شده است. مهمترین عامل در مشکلات فوق را باید در عدم مشارکت کارکنان و عدم ایجاد انگیزه کافی در ایجاد نوآوری و یا اجرای تصمیمات متخذه دانست. هدف: این مقاله با تکیه بر اجزای کلیدی TQM الگویی را معرفی می کند که در حوزه مدیریـ دارایی ها و هزینه ها با ایجاد حساسیت نسبت به شاخص های مالی، حساب پذیری و پاسخگویی در کلیه دارایی های در اختیار هر قسمت را در قالب واحدهای درآمد هزینه (مدول) (3) بالا می برد و با راائه راهکارهایی عملی و گام به گام، کنترل دارایی های راکد و غیر مولد که تهدید جدی برای سازمان می باشد را میسر می سازد.
شکرالله زندی، سیده ریحانه یوسفی، محمد اسمعیل قیداری، بابک قطبی، فردین غریبی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
ساناز زرگر بالای جمع، ابوالقاسم پور رضا، محمد عرب، محمود محمودی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
لیلا دشمنگیر، علی اکبری ساری،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
روح الله عسگری، فوزیه ترابی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
شیوا حسینی فولادی، محمد حسین یار محمدیان، سیما عجمی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که بیمارستان نقش بسزایی در بازگشت سلامتی مردم بر عهده دارد، لذا نوع فرهنگ سازمانی و میزان بلوغ سازمانی موجود در این مراکز از اهمیت بالایی برخوردار است و با توجه به اهمیت موضوع ، این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین فرهنگ سازمانی ، بلوغ سازمانی کارکنان بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 86 - 1387 صورت گرفته است
مواد و روشها : این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بیمارستانهای دانشگاهی شهر اصفهان (11 بیمارستان) می باشد که طبق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند .داده ها با استفاده از 2 پرسشنامه ( فرهنگ سازمانی و بلوغ سازمانی ) جمع آوری شد ( اعتبار بدست آمده از پرسشنامههای فرهنگ سازمانی و بلوغ سازمانی به ترتیب برابر با 86/0 و 93/0 بود ) و پس از آنکه روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد سنجش قرار گرفت بین جامعه پژوهش اجرا شد . دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت .
یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر آن بود که 5 بیمارستان دارای فرهنگ میانه (5/45 %) و 6 بیمارستان دیگر دارای فرهنگ ضعیف (5/54 %) بودند. بیمارستانی که دارای فرهنگ سازمانی قوی باشد مشاهده نشد و سطح بلوغ سازمانی بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز متوسط می باشد .
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده ، مدیران بیمارستانها بایستی با ایجاد تغییراتی در فرهنگ سازمانی در افزایش میزان بلوغ سازمانی تلاش نمایند و بدینوسیله در راه ارتقای میزان کارایی و بهره وری بیمارستان گام بردارند .
جعفر صادق تبریزی، علی جنتی، زهرا حمزه ای، محمود رضا نریمانی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : آموزش و ارزیابی باید بگونه ای طراحی گردد تا دانشجویان در محیطهای واقعی یا مشابه کار آینده آموزش دیده و در شرایط واقعی یا شبیه سازی شده ارزیابی شوند. مطالعه حاضر با هدف ارتقای ارزیابی نهایی درس کارآموزی طراحی گردید.
مواد و روشها : یک مطالعه کمی (61 نفر) و کیفی (15 نفر) با دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی درمانی در دانشکده بهداشت و تغذیه تبریز انجام گرفت. ابتدا به کمک روش بحث گرهی متمرکز (FGD) تجربه دانشجویان از ارزیابی کارآموزی اخذ شده و بر اساس نظرات آنها اقدام به طراحی و استفاده از روش آزمون ساختار یافته عینی در عرصه گردید. در این روش دانشجویان بصورت انفرادی در ایستگاههای آماده شده خدمت خاصی را انجام داده و مهارتهای آنها توسط ممتحن و با استفاده از چک لیست ارزیابی میگردد. در پایان نظرات دانشجویان به دو روش کیفی و کمی اخذ گردید. داده ها به روش دستی (مطالعه کیفی) و نرم افزار SPSS (کمی) تحلیل شدند.
نتایج : نتایج FGD ها ی بعد از آزمون ساختاریافته عینی در عرصه نشان میدهد که اکثریت دانشجویان از این آزمون راضی بوده و آنرا روش خوبی برای سنجش مهارت و شایستگی میدانستند. بعلاوه نتایج داده های کمی نشان میدهد که 74% دانشجویان این آزمون را یک روش مفید سنجش توانمندیهایشان دانسته و حدود 70% در ابتدای ترم در باره آزمون مذکور به خوبی توجیه شده بودند. بعلاوه 58% دانشجویان نمره دهی در آزمون ساختاریافته عینی در عرصه را عادلانه می دانستند.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از روش آزمون ساختاریافته عینی در عرصه برای ارزیابی نهایی مهارتهای دانشجویان غیر پزشکی در دروس عملی و کارآموزی استفاده شود.
حسین جودکی، آرش رشیدیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1388 )
چکیده
سیاستگذاران، برنامه ریزان و کسانی که به نظام های سلامت کمک مالی می کنند علاقه دارند تاثیر فساد بر دسترسی به خدمات و پیامدهای سلامت را بدانند. تلاش هایی که برای فهم خطر سوء استفاده از قدرت در جهت منافع شخصی -یا همان فساد- انجام شده است، ارتباط بین فساد و عوامل مختلف مدیریتی، مالی و حاکمیتی را نشان داده اند. دانشمندان علوم رفتاری و انسان شناس ها نیز به عوامل فردی و اجتماعی اشاره کرده اند که بر رفتار کارکنان دولت و مشتریان آنها تاثیر می گذارد. این مقاله چهارچوبی جامع برای جمع بندی نتیجه این تلاش ها ارایه می کند و در آن روش هایی گفته می شود که با استفاده از آنها زمینهها، فشارها و دلایلی که موجب فساد در نظام سلامت می شوند تشریح و اندازه گیری می شوند. مقاله، کاربرد مداخلات مرتبط را با بیان مثال هایی در نظام سلامت بحث نموده و نشان می دهد چگونه تئوری به عنوان مبنایی برای پژوهش و عمل قرار می گیرد. همچنین چالش های اجرای استراتژی های ضد فساد در شرایط خاص محلی و جهت گیری مطالعات مورد نیاز در آینده مورد توجه قرار گرفته است.
محمود نکویی مقدم، سجاد دلاوری، مینا سلاجقه، محمد حسین قربانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از الزامات اداره امور بیمارستانها، بهعنوان سازمانهای ﭘیچیده و ﭘر از تعارض، این است که مدیران ارشد و میانی آن شیوههای رهبری و استراتژیهای مدیریت تعارض و میزان تناسب با آن را را به خوبی بشناسند و بر آن اساس یک شیوه صحیح مدیریتی را اعمال نمایند تا در افزایش کارایی و اثربخشی عملکرد در بیمارستان و ارایه خدمات با کیفیت، نقش فعالی ایفا کنند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نمره
[1]LPC فیدلر (بهعنوان مصداقی از سبک رهبری) و راهبردهای مدیریت تعارض (عدم مقابله، راهحل گرایی و کنترلی) است.
مواد و روشها: در این پژوهش که به شکل میدانی انجام شده است، برای بررسی سبک رهبری از نمره LPCفیدلر و برای بررسی راهبردهای مدیریت تعارض از پرسشنامه مدیریت تعارض استفاده گردید که پایایی پرسشنامههای مذکور با آزمون آلفاکرونباخ به ترتیب برابر با 90/0 و 88/0 به دست آمد. جامعه آماری شامل مدیران، روسا و مسئولین بخشها و واحدهای بیمارستانهای آموزشی شهر کرمان (81 نفر) تشکیل میدهد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، نمونهای 67 نفری انتخاب شد و پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید. در نهایت برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای استنباطی کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل ماتریس همبستگی استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش بیان میکند که جامعه مورد بررسی از سبک رهبری رابطه مدارتر استفاده میکنند و راهبردهای مدیریت تعارض مورد استفاده بهترتیب عدم مقابله، راه حل گرایی و کنترلی میباشد. همچنین مشاهده گردید که بین نمره LPC و راهبردهای عدم مقابله و راهحل گرایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و ضریب همبستگی پیرسون بهترتیب برابر با 512/0 و 298/0 بهدست آمد. اما بین نمره LPC و راهبرد کنترلی رابطه منفی ولی معناداری وجود دارد (474/0- =r).
نتیجهگیری: بر طبق یافتههای تحقیق میتوان بیان کرد که مدیران رابطهمدارتر ترجیح میدهند از راهبردهای مدیریت تعارض عدم مقابله و راهحل گرایی استفاده کنند ولی مدیران وظیفهمدار، راهبرد کنترلی را بیشتر ترجیح میدهند. با توجه به اینکه راهبرد مدیریت تعارض مورد استفاده، بیشتر عدم مقابله است، توصیه میشود که دلایل استفاده از این راهبرد مورد بررسی قرار گیرد و تلاش شود تا افراد دیدگاههای متضاد خود را بیان و آزادانه اظهار نظر کنند که منجر به بهبود عملکرد سازمان گردد. اما سبک رهبری رابطهمدار در تعاملات بلند مدت سبک مناسبی است که نگهداری و تداوم آن باید مورد توجه قرار گیرد.
بهرام دلگشایی، لیلا ریاحی، منیکا متقی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه ضروری است که مدیران بیمارستان ها بتوانند خود را با پیشرفت علم و دانش همگام سازند.این امر مستلزم بررسی کیفیت زندگی کاری نیروی انسانی و ارتباط آن با مدیریت دانش میباشد.هدف از پژوهش حاضر مقایسه کیفیت زندگی کاری در بیمارستان های آموزشی و غیرآموزشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان و تعیین رابطه آن با مدیریت دانش از دیدگاه مدیران ارشد ومیانی بیمارستان های مورد مطالعه می باشد
. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی است.جامعه ی این پژوهش همه ی مدیران ارشد و میانی بیمارستان های آموزشی و غیرآموزشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان است. داده ها بااستفاده از پرسش نامه که روایی و پایایی آن از پیش تعیین شده ، گردآوری شده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های tمستقل و ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفته است.
یافته ها: فضای کاری در بیمارستان های آموزشی و غیرآموزشی با میانگین های به ترتیب 64/3 و 47/3 در بالاترین وضعیت و امکانات مادی و طراحی شغلی ، به ترتیب با میانگینهای 7/2 و 81/2 در پایینترین وضعیت قرار گرفتند. در این مراکز، دموکراسی (r= 0.83) و آموزش (r=0.69) بالاترین میزان همبستگی وامتیازات مادی (r=0.51) و فضای کاری (r=0.51) کمترین میزان همبستگی را با مدیریت دانایی دارا بودند. کیفیت زندگی کاری رابطه معنی داری با مدیریت دانایی در هر دو مرکز (به ترتیب؛ 92/0 و 83/0 )داشت.
نتیجه گیری: تفاوت چشمگیری میان کیفیت زندگی کاری در بیمارستان های آموزشی و غیرآموزشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان مشاهده نشد و رابطه کیفیت زندگی کاری و مدیریت دانایی در هر دسته از مراکز مثبت ارزیابی گردید.
محمود نکویی مقدم، آزاده تقوی راد، سعیده حکیمی پور، میلاد شفیعی، غلامرضا گودرزی،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : عصر ما عصر تغییرات و دگرگونی هاست و با توجه به اینکه سازمانها خرده سیستم هایی از نظام جامعه هستند و تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیرند، لذا لازمه همگام شدن با این تحولات محیطی، ایجاد بستر و محیطی مطلوب و مناسب برای بروز افکار تازه ،خلاقیت و نوآوری در سازمانها می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض و خلاقیت کارکنان اداری در بیمارستانهای آموزشی شهر کرمان می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی اطلاعات مورد نیاز با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد و معتبر مدیریت تعارض و خلاقیت از جامعه آماری مشتمل بر دو گروه مدیران اداری و کارکنان اداری و به روش سرشماری جمع آوری گردیده است . برای تجزیه و تحلیل دادهها، از نرمافزار آماری SPSSاستفاده شده است.
یافتهها: باتوجه به این مطالعه رابطه معنی دار و معکوسی بین سبک اجبار مدیران و خلاقیت کارکنان اداری(r=-0.187 , P<0.05) و نیز سبک مذاکره مدیران و خلاقیت کارکنان اداری r=-0.155 , P<0.05) (وجود دارد . همچنین رابطه معنی داری بین وضعیت تاهل و میزان تحصیلات با خلاقیت کارکنان اداری قابل مشاهده است . از سوی دیگر رابطه معنی دار بین جنسیت مدیران اداری و سبک اجتناب (04/0=P) بدست آمده، که در نتیجه آن مردان کمتر زنان از از این سبک اجتناب استفاده می کنند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که با کاهش استفاده از سبک اجبار و مذاکره از سوی مدیران در حل تعارضات در بیمارستان ،خلاقیت کارکنان افزایش می یابد.
سید محمد احسان فرح آبادی، مهدی یوسفی، نجمه بهمن زیاری، فاطمه فریدونی، سمیه فضایلی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
سابقه وهدف: کسب اطمینان از ارایه ی بهترین و کیفی ترین خدمات بهداشتی درمان ی مستلز م ارزیاب ی عملکرد بخش سلامت؛ و ارزیابی کارایی اولین گام در ارزیابی عملکرد می باش د. مراکز بهداشتی درمانی شهری اولین واحد ارایه خدمات به جمعیت شهری می باشند. لیکن ارایه خدمات در شهرها به صورت فعالنمی باشد. لذا این مطالعه ضمن ایجاد تصویری از میزان کارایی هر یک از واحدهای مذکو ر، به ارایه راهکارهای مناسبی در جهت حداکثر سازی استفاده از منابع موجود پرداخته است.
مواد و روشها: مطالعه به روش توصیفی _تحلیلی صورت پذیرفته اس ت. مراکز بهداشتی درمانی شهری وابسته به مرکز بهداشت شماره 2 شهرستان اصفهان جامعه آماری بررسی را تشکیل می دهن د. متغیرهای نهاده در این مطالعه شامل تعداد نیروی انسانی به تفکیک مدرک تحصیلی، تعداد واحد ها و پایگاه های موجود و متغییرهای ستانده شامل خدمات به تفکیک واحدهای ارایه دهنده ی خدما ت برای سال 1387 می باشد. داده ها از طریق فرم های محقق ساخته جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها به صورت ورودی محور تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین کارایی فنی، کارایی مدیریتی و کارایی مقیاس کل مراکز مورد مطالعه به ترتیب برابر 87 درصد، 91 درصد و 95 درصد محاسبه شده است. همچنین یافته ها نشان گر این نکته است که 60 درصد مراکز مورد مطالعه در مقیاس بهینه فعالیت کرده اند و مابقی در مقیاس بهینه نبوده اند.
نتیجه گیری: استفاده از تکنیک های مناسب در تحلیل کارایی باعث می شود مدیران نسبت به چگونگی استفاده از منابع در واحدهای زیرمجموعه خود اطلاع کسب کنند و بتوانند پیشنهادات اصلاحی لازم را بر مبنای تحقیقات علمی و در جهت ارتقای کارایی واحدهای مربوطه ارایه دهند. نتایج این پژوهش نیز نشان می دهد که استفاده از سیاست های تشویقی برای مدیران مراکزی که دارای کارایی مدیریتی بالاتری هستند و همچنین برنامه ریزی مناسب برای ارتقای کارایی مراکزی که دارای کارایی کمتر از سایر واحدها بوده اند می تواند در ارتقای کارایی کل موثر باشد. کلمات کلیدی: کارایی فنی، کارایی مدیریتی، کارایی مقیاس، تحلیل پوششی داده ها ، مراکز بهداشتی درمانی شهری
محمدعلی افشارکاظمی، مجتبی سالاری فر، امیر اشکان نصیری پور، ژیلا منوچهری مقدم،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمارستان ها یکی از ارکان اصلی نظام سلامت محسوب شده و بخش مهمی از منابع آن را به خود اختصاص می دهند. اداره صحیح و علمی بیمارستان ها می تواند ضمن افزایش کیفیت خدمات تشخیصی و درمانی، موجب کاهش هزینه های بخش سلامت شود. مدیریت اثربخش بیمارستان، درگام اول نیازمند شناسایی عوامل مؤثر برعملکرد بیمارستان و اولویت بندی این عوامل و درگام بعدی انتخاب و اجرای مداخلات مناسب می باشد. در این پژوهش، عوامل مدیریتی مؤثر بر عملکرد مرکز قلب تهران شناسایی و رتبه بندی شده اند.
مواد و روش ها : در این پژوهش که در نیمه اول سال 1389 انجام شده، ابتدا عوامل مدیریتی مؤثر بر عملکرد مرکز قلب تهران به روش کیفی شناسایی و سپس به روش کمّی به عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر تفکیک و بر اساس شدت تأثیرگذاری، رتبه بندی شدند.
جامعه پژوهش شامل مدیران ارشد و میانی مرکز قلب تهران بود. درمرحله شناسایی عوامل مدیریتی، داده ها از طریق مصاحبه، تکمیل پرسشنامه و مطالعه متون مرتبط جمع آوری و با استفاده از نرم افزارSPSS با تست آماری "One Sample t-test" آزمون شدند. در مرحله بررسی تأثیرمتقابل عوامل بر یکدیگر، داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه، جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای Excel و MATLAB با تکنیک دیماتل فازی (Fuzzy DEMATEL) تحلیل شدند.
نتایج: در این پژوهش 9 عامل مدیریتی مؤثر بر عملکرد مرکزقلب تهران شناسایی شدند و با اندازه گیری شاخص
(Di-Ri) ، 7 عامل برحسب مقدار مثبت این شاخص، تأثیرگذار و 2 عامل بر حسب مقدار منفی این شاخص، تأثیرپذیر شناخته شدند. همچنین بر اساس مقدار عددی شاخص (Di+Ri)، عوامل مدیریتی به ترتیب شدت تأثیرگذاری عبارت بودند از: تفویض اختیار(3/16) ، تعهدو مسؤولیت پذیری مدیران(2/96)، اختیارات متناسب با مسؤولیت(2/67)، انگیزه مدیران(2/61)، فرآیندگرایی(2/26)، رویکرد سیستمی(2/25 ) و ثبات مدیریت (1/68 ).
نتیجه گیری: توجه وتمرکز برروی عوامل مدیریتی تأثیرگذار مانند تفویض اختیار، تعهد و مسؤولیت پذیری مدیران، تناسب اختیارات ومسؤولیت ها ، ثبات مدیریت و نیز انگیزش مدیران، در بهبود عملکرد بیمارستان مؤثر است.
احمد صادقی، حسن جعفری، رحیم خدایاری، محسن پاکدامن، رامین محمدی، بهمن احدی نژاد،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت دانش یکی از دستاوردهای عصر اطلاعات و دانش است و با توجه به ویژگی های آن، امروزه سازمان های موفق به شدت احساس نیاز به بهره مندی از آن دارند. از طرفی چون تغییر فرهنگ سازمانی یکی از مهمترین جنبه های هر نظام مدیریت دانش می باشد ، بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی موجود و تاثیر آن بر استقرار مدیریت دانش ضروری می باشد. در همین راستا ، این تحقیق با هدف تعیین ارتباط بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در بیمارستان هاشمی نژاد تهران انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی مقطعی بود که در تابستان 1388 در بیمارستان هاشمی نژاد تهران انجام گرفت . جامعه آماری کلیه کارکنان بیمارستان هاشمی نژاد بودند که از بین آنها 120 نفر به صورت طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با آزمون های anova، t-Test و همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار آماری spss مورد تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: اکثر افراد تحت بررسی در این بیمارستان (72%)، وضعیت فرهنگ سازمانی را مناسب ارزیابی کردند. بیشترین امتیاز در بعد مشارکت در کار و کمترین امتیاز در بعد سازگاری حاصل شد. وضعیت مدیریت دانش نیز از سوی پاسخ دهندگان در حد متوسط ارزیابی شد(63%). در نهایت رابطه آماری معناداری بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در سطح =0.01α با P-value=0.000 و r=0.75 به دست آمد.
نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در این بیمارستان از وضعیت مناسبی برخوردار بودند. این ویژگی زمینه ساز سایر تغییرات موفقیت آمیز در بیمارستان خواهد بود و مدیران را در پیش بینی نظام مند الویت های تغییر و تدوین بهتر استراتژی ها برای اجرای موفقیت آمیز تکنیک ها و فرایند های مدیریت یاری خواهد رساند.
علی تقیزاده هرات، رسول نورالسناء،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی از سال 1382 در ایران مطرح و در هشت دورهای که تاکنون برگزار گردیده، سازمانهای برتر ایرانی را معرفی کرده است. در این جایزه با تغییراتی که در بخشبندی متقاضیان اعمال گردید، بخش بهداشت و درمان در سال 86 از سایر بخش ها تفکیک شد. همچنین در سال 1389 ویرایش جدید این جایز معرفی شد لیکن الگویی اختصاصی سازی شده جهت بخش بهداشت و درمان براساس ویرایش جدید تهیه نگردیده است. هدف از این مقاله تشریح ضرورت بازآفرینی الگوی تعالی سازمانی بنیاد مدیریت کیفیت اروپا متناسب با بخش بهداشت و درمان جهت استفاده در جایزۀ ملی بهرهوری و تعالی سازمانی می باشد.
مواد و روش ها: برای تعیین ضرورت بازآفرینی الگوی تعالی سازمانی در بخش بهداشت و درمان، دو سئوال مطرح گردید: "آیا سوابقی از اینکه سازمانهای بخش بهداشت و درمان (علی الخصوص بیمارستانها) از مدلهای تعالی سازمانی (علی الخصوص مدل EFQM) برای برنامهریزی بهبود استفاده میکنند وجود دارد؟ (در واقع آیا بازآفرینی و اختصاصی سازی مدل تعالی EFQM به عنوان یک نیاز در بخش بهداشت و درمان مطرح است؟) و در صورتیکه پاسخ به سئوال اول مثبت باشد، تا کنون چه اقداماتی جهت بازآفرینی و اختصاصی سازی مدل تعالی EFQM برای بخش بهداشت و درمان صورت گرفته است؟ جهت پاسخ به سئوالات فوق، با استفاده از کلمات کلیدی متعدد، جستجوهای مختلفی در پایگاه های علمی انجام گرفت و منابع بدست آمده در این جستجوها برای بررسی در سه طبقه دسته بندی گردید.
نتایج: یافته های حاصل از منابع مورد بررسی در سه طبقه "متناسب سازی و استفاده از مدلهای تعالی در بخش بهداشت و درمان"، "ارزیابی و مدیریت عملکرد در بخش بهداشت و درمان براساس مدلهای تعالی سازمانی" و "بررسی های آماری در اثربخشی بکارگیری مدلهای تعالی سازمانی و کیفیت در بخش بهداشت و درمان" ارائه گردیده است.
نتیجه گیری: با بررسی یافته های تحقیق مشخص گردید که سوابقی متعددی از بکارگیری مدلهای تعالی سازمانی (علی الخصوص مدل EFQM) برای برنامهریزی بهبود توسط سازمانهای بخش بهداشت و درمان (علی الخصوص بیمارستانها) وجود دارد، لیکن تا کنون اقداماتی جهت بازآفرینی و اختصاصی سازی مدل تعالی EFQM برای بخش بهداشت و درمان صورت گرفته نگرفته است. لذا بازآفرینی و اختصاصی سازی مدل تعالی EFQM به عنوان یک ضرورت در بخش بهداشت و درمان مطرح می باشد.
آذر طل، داود شجاعی زاده، احمد علی اسلامی، فاطمه الحانی، محمد رضا مهاجری تهرانی، غلامرضا شریفی راد،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت یک بیماری مزمن با عوارض متعدد است که به عنوان یکی از عوامل تهدید کننده حیات به شمار می رود. خود مدیریتی در دیابت ، فرآیندی است که طی آن دانش، مهارت و توانایی لازم برای اتخاذ رفتارهای خود مدیریتی تسهیل می گردد. این فرآیند شامل نیازسنجی، تعیین اهداف و بررسی تجارب زندگی بیماران با دیابت است. اهداف کلی خود مدیریتی دیابت شامل حمایت از اتخاذ تصمیم آگاهانه و همکاری فعال با تیم مراقبت سلامتی است که در طی آن وضعیت سلامتی و کیفیت زندگی بیماردیابتی ارتقاء می یابد. با عنایت به اهمیت و ضرورت اتخاذ رفتارهای خودمدیریتی در دیابت، این مطالعه با هدف تعیین برخی عوامل پیش بینی کننده اتخاذ رفتارهای خودمدیریتی در بیماران دیابتی نوع 2 به منظور تسهیل در برنامه ریزی مداخلات در حوزه ارتقاء سلامت طراحی و اجرا گردید.
مواد و روش ها : پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است که با هدف تعیین برخی عوامل مرتبط در پیش بینی خودمدیریتی دیابت بر روی 140 بیمار دیابتی نوع 2 تحت پوشش مرکز دیابت ام البنین شهر اصفهان در سال 1390انجام شد . ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، پرسشنامه چند وجهی بود که ازچهار بخش تشکیل شد.بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با بیماری افراد مورد مطالعه (12 گویه)، بخش دوم ابزار استاندارد اندازه گیری دیسترس روانی دیابت( 17 گویه)، بخش سوم شامل ابزار استاندارد اندازه گیری خودکارآمدی بیماران دیابتی ( 8 گویه)، و بخش چهارم ابزار استاندارد خودمدیریتی بیماران دیابتی (35 گویه). در نهایت اطلاعات حاصل، جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS نسخه 11/5 با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج : یافته های این مطالعه نشان داد که متغیرهای سن( 004/0p=)، طول مدت بیماری (001/0 p)، جنسیت(003/0p=)، وجود بیماری زمینه ای ( 004/0p=)، میزان شاخص توده بدنی( 0/02p=)، تحصیلات بالاتر از دیپلم( 0/02p=)، دارودرمانی(0/001 p)، وضعیت سلامتی درک شده از دیدگاه خود بیمار (0/001 p)، دیسترس روانی دیابت(0/001 p) و خودکارآمدی (0/001 p)همگی با خود مدیریتی دیابت ارتباط آماری معنی دار داشتند.میزان R2 (توان پیش گویی کننده)در این مطالعه46درصد بود. مدل رگرسیون چند متغیره ، متغیر های اثرگذار بر خودمدیریتی تعدیل شده برای سایر متغیر ها شامل سن( 0/02 , p=0/155 - =ß)، وضعیت سلامتی (0/009 , p=0/238 =ß)، دیسترس روانی دیابت ( 0/001, p=0/243- =ß) و خودکارآمدی (0/001 , p0/372 =ß) و شاخص توده بدنی( 0/01 , p=0/17 - =ß) نشان داد. با حذف متغیر دیسترس دیابت و خودکارآمدی، متغیرهای شاخص توده بدنی (0/01 , p=0/71 - =ß) ، وضعیت سلامتی(0/001,p0/28 =ß)، و طول مدت بیماری(0/001 p، 0/78 - =ß)، به طور مستقل مرتبط با خودمدیریتی دیابت بودند .
نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که اتخاذ رفتارهای خودمدیریتی با سن بیماران ،طول مدت ابتلا به دیابت ،شاخص توده بدنی و دیسترس دیابت ارتباط معکوس و با وضعیت سلامتی درک شده از دیدگاه بیمار وخودکارآمدی به طور مستقیم ارتباط دارد.به این ترتیب، بهترین مدل رگرسیون پیشنهاد شده به منظوربرنامه ریزی مداخله ای در اتخاذ رفتارهای خودمدیریتی تمرکز بر کاهش دیسترس دیابت و افزایش خودکارآمدی در بیماران دیابتی نوع 2 مورد مطالعه می باشد.
معصومه نجفی قره بلاغ، شهرام توفیقی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: عملکرد اقتصادی هر سازمانی به شدت متاثر از آگاهی و نگرش اقتصادی هیئت تصمیم گیری آن است. به لحاظ جایگاه فلسفی و اقتصادی بیمارستانها در بهداشت ودرمان کشور، پژوهش حاضر به منظور سنجش نگرش اقتصادی مدیران (اعضای شبکه تصمیم گیری) بیمارستانهای آموزشی، تامین اجتماعی و خصوصی تهران انجام گردید.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی- مقطعی بوده، جامعه آماری آن را رئیس، مدیر، مدیر پرستاری، رئیس امور مالی و اداری بیمارستان تشکیل می دهند. حجم نمونه 55 نفر، به روش نمونه گیری ساده از جامعه محدود انتخاب، اطلاعات مورد نظر در محورهای شیوه های پرداخت، هزینه و تکنیک های تحلیل هزینه، شیوه های تأمین مالی، بیمه و بودجه با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS پردازش گردید.
نتایج: طیف های نگرش پاسخگویان در محورهای اقتصادی به صورت زیر تعیین گردید:
شیوه های پرداخت: گروههای مرتبط با تشخیص، کارانه، قرارداد، حقوق ثابت و موردی. شیوه های تامین مالی: گروههای مرتبط با تشخیص، بودجه بر مبنای جمعیت، کارانه، سرانه، بودجه ثابت.تکنیکهای تحلیل هزینه: هزینه-اثربخشی، هزینه- مطلوبیت، هزینه- کارایی و هزینه- منفعت. شیوه های بودجه ریزی: بودجه عملیاتی، بودجه برنامه ای، بودجه برمبنای جمعیت، بودجه برمبنای صفر، بودجه تاریخچه ای. کارکردهای بیمه: حذف رابطه پولی پزشک و بیمار، بررسی انتظارات بیمه شدگان ، نظارت بر کیفیت خدمات و اعتبار بخشی مراکز، تعیین تعرفه و سرانه، تعیین گایدلاینهای پزشکی.عوامل تعیین کننده حق سرانه بیمه: قیمت تمام شده خدمات، کیفیت خدمات، تورم، شاخص قیمت کالای سلامت، تقاضای خدمات، الگوی مصرف، پرداخت مستقیم بیمار، توان پرداخت مردم. نگرش پاسخگویان با متغیرهای میزان آگاهی، رشته تحصیلی، سن و سابقه کار مرتبط بوده است.
نتیجه گیری: بررسی نگرش اقتصادی مدیران، حاکی از چشم انداز های نوین در عرصه های کلیدی عملکرد بیمارستان می باشد، بنا براین توسعه دانش مرتبط با مدیریت بیمارستانی از یک طرف، و بستر سازی اجرایی نمودن الگوهای جدید برگرفته از نگرش های مدیران از طرف دیگر ضروری است.
پژمان حموزاده، ابوالقاسم پوررضا، محمد پناهی، محمد سلیمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی سبکهای یادگیری فراگیران در جهتدهی به فعالیتهای تدریس و یادگیری اهمیت فراوانی دارد. این مطالعه با هدف تعیین سبکهای یادگیری دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1390 انجام گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، کلیه دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده این پژوهش، پرسشنامه استاندارد سبکهای یادگیری وارک (VARK) بود. برای تحلیل نتایج از نرم افزار VARK طراحی شده در محیط Excel و SPSS 16 استفاده گردید.
نتایج: از مجموع 150 دانشجوی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، 130 نفر با تکمیل پرسشنامه در مطالعه شرکت کردند(میزان پاسخگویی87 درصد بود). تنها 33/1 درصد از دانشجویان مورد مطالعه سبک یادگیری تک وجهی را ترجیح میدادند؛ در میان این دانشجویان، 10/8 درصد جنبشی/حرکتی، 10 درصد خواندن/نوشتن، 9/2 درصد شنیداری و 3/1 درصد دیداری بودند. در مقابل، اکثریت دانشجویان(66/9 درصد)، سبکهای یادگیری چندوجهی (18/5 درصد دو وجهی، 13/1 درصد سه وجهی و 35/4 درصد چهار وجهی) را به عنوان سبک غالب یادگیری ترجیح میدادند. ارتباط معناداری بین معدل، مقطع و جنس با سبکهای یادگیری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: آگاهی از اینکه دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی درمانی دارای سبکهای یادگیری متفاوتی هستند به آموزشدهنده در توسعه روشهای آموزشی مؤثر و متناسب با سبک یادگیری دانشجویان کمک خواهد کرد. بر اساس یافتهها پیشنهاد میشود که برای دانشجویان این رشته از شیوههای فعال یادگیری مانند بحث در کلاس، ایفای نقش و شبیهسازی استفاده شود.
نصراله جباری، هادی لطف نژاد افشار، احد زینالی، آرام فیضی، جانسون شنو علی کومی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سیستم آرشیو و انتقال تصاویر (PACS) امکان ذخیره سازی و ارسال تصاویر پزشکی را بصورت الکترونیکی در واحدهای مختلف مراکز آموزشی درمانی فراهم می سازد. هدف اساسی این مطالعه تعیین مشکلات و موانع موجود در پیاده سازی PACS در بیمارستان امام خمینی ارومیه بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی 88 نفر از پزشکان،پرستاران بخشها ، پرتو کاران، کارکنان مدارک پزشکی و مدیران اجرائی بیمارستان امام خمینی ارومیه مورد بررسی قرار گرفتند. حجم نمونه منطبق بر حجم جامعه بوده و از روش سرشماری در نمونه گیری استفاده گردید. گردآوری داده ها بوسیله دو پرسشنامه صورت گرفت. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی محتوا و پایائی آنها از روش آزمون- بازآزمون تعیین گردید با استفاده از این پرسشنامه ها چهارحوزه: نیروی انسانی، مدیریتی، سازمانی و عوامل تکنولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج در چهار محور مورد بررسی در این تحقیق نشان داد که میزان آشنایی کارکنان و مدیران با مفهوم
PACS به ترتیب 43/1 و 83/3 درصد بود. یافته ها همچنین میزان استقبال کارکنان و مدیران از پیاده سازی چنین سیستمی را به ترتیب 80 و66/7 درصد نشان داد. مشخص شد که هم مدیران و هم کارکنان عدم آگاهی دست اندرکاران اجرائی بیمارستان از مزایای PACS را مهم ترین مانع در پیاده نشدن PACS عنوان کرده بودند.
نتیجه گیری: با توجه به پیشرفت حوزه انفورماتیک پزشکی و کاربردهای سیستم های اطلاعاتی بهداشتی ضروری است که مدیران اجرائی از ورود این گونه سیستم ها در بیمارستانها استقبال نمایند.