جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای ممیزی

حبیب ابراهیم پور، حسن خلیلی، محمد پور علی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه: در کشورهای مختلف روش‌ها و ابزارهای متنوعی جهت ارتقاء کیفیت مراقبت‌های سلامت تا به امروز بکار گرفته شده‌اند. از میان این روش‌ها، حاکمیت بالینی برای نخستین بار توسط NHS انگلیس به عنوان استراتژی ارائه از سوی دولت و به منظور ارتقاء کیفیت مراقبت‌های بالینی در سال 1998 مطرح شد. حاکمیت بالینی به طور همزمان روی مسئولیت‌پذیری جهت حفظ سطح مراقبت‌های کنونی و نیز ارتقاء وضعیت کیفی مراقبت‌های آتی تاکید‌ دارد. مواد و روش‌ها: هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین حاکمیت بالینی و عملکرد سازمانی بیمارستان‌های اردبیل می‌باشد که با استفاده روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین 600 نفر از بیماران، کارکنان، پزشکان و مدیران بیمارستان‌های اردبیل به روش نمونه‌گیری تصادفی ترکیبی انجام گرفته است. جهت بررسی فرضیه‌های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون استفاده گردید. یافته‌ها: با توجه به نتایج تحلیل‌ داده‌ها، بین حاکمیت بالینی و عملکرد سازمانی رابطه معنی‌داری وجود دارد. از سوی دیگر، طبق نتایج جدول مقدار سطح معناداری F مشاهده شده برای مولفه‌های تحقیق سطح اطمینان 99/0 است، بنابراین می‌توان گفت که نتایج آزمون تحلیل واریانس استفاده از مدل خطی رگرسیون را مجاز می‌داند. همچنین با توجه به ضرایب تعیین همه مولفه‌های حاکمیت بالینی بر عملکرد تأثیر مثبت و معناداری دارد. در بین مولفه‌های حاکمیت بالینی، مولفه ممیزی بالینی با مقدار 163/0 کمترین تأثیر و مولفه مدیریت نیروی انسانی با مقدار 908/0 بیشترین تأثیر را بر عمکرد بیمارستان دارد. نتیجه: با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق، مشارکت دادن بیماران در امور درمان، استفاده از اطلاعات و تجارب همراهان بیماران برای ارایه خدمات بیشتر به بیماران، تخصیص اعتبار ویژه برای بحث آموزش کارکنان و استفاده از تخصص کارکنان نخبه و باتجربه در حوزه آموش کارکنان امری ضروری محسوب می‌گردد.
فیض اله اکبری حقیقی، ابراهیم جعفری پویان، نگار عقیقی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف:نظارت یا کنترل از وظایف مهم مدیریت به شمار می رود. این وظیفه به قدری حائز اهمیت است که بعضی از صاحبنظران علم مدیریت معتقدند که مدیریت اثربخش، به داشتن نظام کنترل موثر بستگی دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع و تسهیل کننده های انجام نظارت بر درمان و ارائه راهکارهایی برای نظارت اثربخش بر مراکز درمانی ارائه گردید.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع کیفی بود که داده های آن از طریق ابزار مصاحبه بوسیله تدوین پرسشنامه ای نیمه ساختاریافته در سال 91-90 گردآوری و با روش تحلیل چارچوبی محتوا تحلیل گردید. جامعه مورد پژوهش شامل 25 نفر از کارشناسان نظارت بر درمان و مدیران مربوطه بودند.
نتایج: براساس یافته های پژوهش 9 مفهوم استخراج گردید: تخصصی بودن نظارت بر درمان، آموزش ناظران درمان، سابقه فعالیت در واحدهای صفی، پیش نیازهای لازم برای شروع به کار، خصوصیات شخصیتی مورد نیاز کارشناس نظارت بر درمان، حمایت مدیران از کارشناسان نظارت بر درمان، فرهنگ قبول نظارت بر درمان، موانع نظارت بر درمان، تسهیل کننده های نظارت بر درمان. براساس این مفاهیم، تعداد 28 کد شناسایی گردید.
نتیجه گیری: استفاده از کارشناسان نظارت بر درمان با تخصص های مرتبط در مورد شاخه ای که نظارت آن را بر عهده دارند، ارائه آموزشهای دقیق و کاربردی توسط کارشناسان با تجربه و خبره به صورت سیستماتیک و تعریف شده، حمایت کامل مدیران، از جمله مواردی هستند که موجب اثربخشی بیشتر کار نظارت بر درمان خواهد شد.


جعفر صادق تبریزی، یگانه پرتوی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: رعایت بهداشت دست می تواند به صورت اثربخش عفونت های مراقبت های بهداشتی را کاهش دهد. شیوع عفونت در اثر رعایت نامناسب بهداشت دست منجر به افزایش مرگ و میرو هزینه ها خواهد شد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فرایند رعایت بهداشت دست پرستاران به روش ممیزی بالینی در یکی از بیمارستان های منتخب دولتی شهر تبریز صورت گرفت.

مواد و روشها : مطالعه حاضر از نوع مداخله ای به روش ممیزی بالینی در بخش های جراحی، زنان، داخلی و کودکان یکی از بیمارستان های دولتی منتخب شهر تبریز در سال 92_93 به مدت 7 ماه انجام گرفت. مطالعه با همکاری پرسنل پرستاری در تمامی شیفت های کاری(صبح، عصروشب) انجام گرفت. ابزار مطالعه چک لیست پایش عملکرد و مشاهده شستن دست می باشد. چک لیست با استفاده از دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی و دستورالعمل تهیه شده توسط وزارت بهداشت تدوین گردید.

نتایج : تعداد کل موقعیت های شستن دست قبل از مداخله 252 بود که با اجرای مداخلات، به 336 موقعیت افزایش یافت.نتایج حاصل از ممیزی بالینی فرایند فوق نشان می دهد که میزان کلی مطابقت با استاندارد بهداشت دست قبل از مداخله 59.94% بوده که بعد از اجرای مداخلات به 80.56% ارتقا یافت.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که استفاده از ممیزی بالینی به عنوان یکی از روش های ارتقای کیفیت منجر به بهبود فرایند بهداشت دست می شود.


دکتر جعفر صادق تبریزی، سعیده علیدوست، گلشن اصغری،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: اجرای دستورات دارویی بخش مهمی از فرآیند مراقبتی است و به دلیل تاثیرات قابل توجه در سلامتی بیماران، انجام صحیح فرآیند و مطابقت آن با استانداردهای از پیش تعریف شده امری ضروری می باشد. لذا مطالعه فوق با هدف تعیین فرآیند اجرای دستورات دارویی داروهای خوراکی از طریق ممیزی بالینی طراحی و اجرا گردید.

مواد و روش ها: بررسی حاضر، یک مطالعه توصیفی مقطعی بود که به روش ممیزی بالینی و در یک مرکز آموزشی درمانی در تبریز در سال 1393 انجام گرفت. ممیزی فوق در 6 مرحله شامل:1) انتخاب موضوع ممیزی بالینی، 2) تعیین معیارها و استانداردها، 3) بررسی وضعیت موجود، 4) مقایسه وضعیت موجود با استانداردها (استانداردهای وزارت بهداشت، کتابچه ایمنی دارویی،کوریکولوم اجرای دستورات دارویی و گایدلاین مدیریت دارو نظام ملی سلامت(NHS) ، 5) طراحی و انجام مداخله و 6) ممیزی مجدد انجام گرفته و برای ارزیابی فرآیند مربوطه از روش مشاهده و چک لیست استفاده شد که روایی ابزار فوق توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت.

نتایج: نتایج حاصل از ممیزی فوق نشان داد که قبل از مداخله،از 25 گام مورد بررسی در فرآیند اجرای دستورات دارویی، 11 گام با استانداردها مطابقت بسیار پایینی داشتند (کمتر از 15 درصد) و متوسط میزان مطابقت کل فرآیند با استاندارد در حدود 47درصد بود. در حالیکه بعد از اجرای مداخله، متوسط میزان تبعیت از کل استانداردها به 78 درصد افزایش یافت.

نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان دهنده تاثیر اجرای انواع مداخلات آموزشی و استفاده از کاردکس به جای کارت دارویی بر ارتقای کلی فرآیند اجرای دستورات دارویی بود. علیرغم بهبودهای صورت گرفته، ارزیابی و مداخله مستمر جهت بهبود مستمر کیفیت مورد نیاز می باشد.


دکتر حسین درگاهی، کامران ایراندوست، سید مرتضی مجتبائیان،
دوره 18، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان آمادگی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران برای اجرای برنامه های ارتقای کیفیت و ممیزی بالینی از دیدگاه مدیران انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر مطالعه­ای توصیفی-تحلیلی از نوع کاربردی می باشد که به صورت مقطعی در سال 1397 در چهار بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. جامعه آماری20 نفر از مدیران بیمارستان های منتخب بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه دو قسمتی بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. در این مطالعه از نرم افزار SPSS نسخه 23 و همچنین از آزمون­های آماری بهره گرفته شد.
نتایج: میزان اثربخشی و آمادگی بیمارستان ها در اجرای برنامه ممیزی بالینی درحیطه مربوط به داده ها و اطلاعات، کارتیمی و بازخورد هر کدام برابر60%،  منابع، طراحی و اجرا، مدیریت ممیزی بالینی و شواهد و استانداردها هر کدام برابر 55%، بیماری و آموزش برابر 50 % و نیروی انسانی برابر 45% می باشد. همچنین با افزایش تعداد دفعات ممیزی های بالینی، آمادگی بیمارستان ها برای پروژه های بهبود کیفیت افزایش می یابد.
نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی و آمادگی کم بیمارستان­ها در اجرای برنامه ممیزی بالینی به خصوص در حیطه منابع انسانی (45%) لازم است که مدیران و برنامه­ریزان برنامه های ممیزی بالینی در بیمارستان ها با شناخت دقیق این عوامل در جهت کنترل محیط سازمانی به بهبود اثربخشی برنامه های ممیزی کمک کنند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیمارستان می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb