جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای آذر

حسین کاکویی، سجاد موسوی، داود پناهی، منصو رضا زاده آذری، مصطفی حسینی،
دوره 1، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده

مقدمه: کارگران شاغل در صنایع ساختمانی از جمله کارگران معادن زیرزمینی و حفر تونل های شهری مانند مترو، به اقتضای شغلی در معرض خطر ابتلاء به بیماری سیلیکوزیس قرار دارند. این بیماری سخت و زیان آور در نتیجه استنشاق گردوغبار حاوی سیلیس آزاد ایجاد می­گردد. از جمله عوامل موثر بر ابتلاء کارگران ساختمانی به این بیماری مقدار سیلیس آزاد در گردوغبار می باشد. براین اساس، در جهت تعیین حدود مجاز مواجهه شغلی گردوغبار قابل استنشاق حاوی سیلیس، تعیین درصد سیلیس آزاد گردوغبار قابل استنشاق ضروری است. هدف از این مطالعه توصیفی – تحلیلی مقطعی، تعیین میزان غلظت سیلیس آزاد و گردوغبار کل در فرایند های مختلف احداث تونل متروی تهران خط یک ایستگاه قیطریه است.
روش بررسی: در این پژوهش، میزان سیلیس آزاد و گردوغبار کل هوای داخل تونل در حال احداث اندازگیری شد. نمونه برداری از گردوغبار قابل استنشاق و کل، با استفاده از پمپ نمونه بردار و سیکلون انجام گرفت. تعیین مقدار گردوغبار کل به روش وزن سنجی و تعیین مقدار سیلیس آزاد بر اساس روش NIOSH 7601انجام گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که فرایند‌های حفاری وسیمان زنی، به ترتیب از بیش‌ترین ( 76/0±63/37 میلی گرم بر متر مکعب) و کم‌ترین (80/0 ± 88/9 میلی گرم بر متر مکعب) میزان تراکم گردوغبار کل برخوردار می­باشد. بیشترین میزان تراکم سیلیس آزاد گردوغبار قابل استنشاق در فرایند حفاری 006/0 ± 407/0 میلی گرم بر متر مکعب و کم‌ترین میزان تراکم سیلیس آزاد گردوغبار قابل استنشاق در فرایند آرماتور بندی برابر با 008/0± 110/0 میلی گرم بر متر مکعب مشاهده شد. در این راستا، بیش‌ترین و کم‌ترین میزان تراکم سیلیس آزاد در گردوغبار کل نیز به ترتیب مربوط به فرایند های حفاری (39/0 ± 46/2 میلی گرم بر متر مکعب) و تخلیه ( 37/0 ± 60/1 میلی گرم بر متر مکعب ) بود.
نتیجه گیری: با مقایسه میانگین وزنی زمانی گردوغبار قابل استنشاق در فرایند های مختلف احداث تونل با حدود مواجهه شغلی محاسبه شده بر اساس میزان سیلیس آزاد، اختلاف معنی داری مشاهده شد. بر این اساس، میزان تراکم گردوغبار در تونل متروی تهران بالاتر از حدود مجاز مواجهه شغلی می‌باشد

غلامرضا آذری، امیرعباس مفیدی، محسن مشکانی، فرهاد طباطبایی قمشه، امیرحسین داودیان طلب،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده

مقدمه: استرس گرمایی به عنوان یکی از مخاطرات محیط های کاری به حساب می آید. مهم ترین عوارض کار در محیط های گرم شامل گرفتگی عضلات، خستگی مفرط، کاهش هوشیاری، ادراک و گرمازدگی می باشد. هدف از این پژوهش، شناسایی ایستگاه های پرمخاطره از لحاظ استرس گرمایی در یکی از صنایع فورج استان تهران با استفاده از شاخص WBGT است.

روش کار: این مطالعه توصیفی- مقطعی در یکی از صنایع فورج استان تهران در 5 روز متوالی از گرم ترین روزهای تابستان سال 1390 انجام شد. برای اندازه گیری ها از یک دستگاه WBGT متر کالیبره شده بر اساس استاندارد ISO 7243 استفاده شد. تمام کارگران مواجه شده با گرمای تابشی در این صنعت، بیش از 3 سال سابقه کار پیوسته داشتند و لذا از لحاظ گرمایی تطابق یافته بودند. برای انجام تجزیه و تحلیل های آماری از نرم افزارهای SPSS 14 و Excel 2007 استفاده شد.

یافته ها: در این مطالعه میزان WBGT در تمام ایستگاه های کاری مواجه با کوره بیش از مقدار مجاز برآورد شد. میزان متوسط WBGT همه ایستگا ههای کاری برای ده ساعت روزانه 27/97  درجه سانتی گراد محاسبه شد، که بر اساس استاندارد ACGIH بیش از مقدار توصیه شده و غیر قابل قبول بود. هم چنین نتایج آزمون آماری ANOVA و آزمون  تعقیبیLSD، تفاوت معناداری در شاخ ص دمای تابشی با 0/01 > P-Value و WBGT با  0/05 > P-Value ه ارتفاع سر، کمر ، و قوزک پا نشان داد، به طوری که اختلاف مشاهده شده بین سر و کمر معنادار نبود، ولی اختلاف بین این دو شاخص و قوزک پا معنادار بود.

نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که میزان استرس گرمایی در کارگرانی که در معرض منابع تابشی گرما بودند، از مقدار مجاز توصیه شده توسط استاندارد ACGIH بیش تر بود. هم چنین مشخص شد مشکل اصلی گرمای تابشی، مخصوصاً در ارتفاع سر و کمر است، از این رو به منظور کنترل شرایط، تدابیری در زمینه کنترل گرما تابشی در این نواحی توصیه شد.


فریده گل بابایی، عادل آذر، مهرناز گنجی کاظمیان،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

مقدمه: بهداشت هوا یک مساله مهم زیست محیطی است که طی سالیان اخیر به دلیل استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته جهت تامین رفاه مادی و نسبی انسان ها، به مخاطره افتاده است. استفاده از سیستم&thinspهای کنترل آلودگی و روش&thinspهای تصفیه کننده، از شیوه&thinspهای عمومی کنترل آلودگی محیط زیست به شمار می&thinspروند. از آن جا که روش‌های کنترل مختلف و متعددی با مزایا و محدودیت های متفاوت به منظور کاهش انتشارات آلودگی هوا به کار می روند، لذا هدف از تحقیق حاضر، طراحی یک مدل تصمیم گیری چند شاخصه فازی برای انتخاب مناسب ترین تجهیزات جهت کنترل آلودگی هوا در شرکت سیمان شرق مشهد می باشد.
.
روش کار: پس از شناسایی صنعت مورد نظر و فرآیند تولید، به کمک روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی تمامی عوامل موثر بر فرآیند تصمیم گیری مشتمل بر عوامل محیطی، عوامل مهندسی و عوامل اقتصادی در نظر گرفته شدند. اوزان اهمیت این معیارها محاسبه و سپس اولویت گزینه های مدل نیز به کمک این روش، تعیین گردیدند.
.
یافته ها: از میان معیارهای اصلی مدل، معیار اقتصادی با وزن 0.555 به عنوان مهم‌ترین معیار تاثیر گذار بر انتخاب نوع تجهیزات کنترل آلودگی هوا مشخص شد. معیارهای محیطی و مهندسی نیز به ترتیب با اوزان 0.286 و 0.159 اولویت های بعدی را به دست آوردند. اوزان نهایی تکنولوژی‌های الکتروفیلتر، بگ هاوس و فیلتر هیبریدی در واحد آسیاب سیمان به ترتیب 0.256، 0.415 و 0.329 و در واحد آسیاب مواد و کوره به ترتیب 0.291، 0.374 و 0.334 محاسبه گردید.
.
نتیجه گیری: بدر نهایت مدل ارایه شده که بر پایه روش تحلیل سلسله مراتبی فازی قرار دارد، نشان می‌دهد که روش مناسب جهت فیلتر کردن گرد و غبار در منابع اصلی انتشار آلودگی در شرکت سیمان شرق، روش بگ هاوس خواهد بود.


فاطمه زارعی، منصور رضازاده آذری، سوسن صالح پور، سهیلا خداکریم، صبا کلانتری، الهه توکل،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

مقدمه: مواجهه ی شغلی با سیلیس کریستالی سبب افزایش ریسک ابتلا به سرطان ریه و بیماری های ریوی تحدیدی همراه با فیبروز وسیع می گردد. گردوغبار سیلیس کریستالی یک خطر عمده سلامتی در صنایع ریخته گری به‌شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان مواجهه ی شغلی شاغلین واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی در یک کارخانه ریخته گری انجام گرفت.

روش کار: این مطالعه مقطعی- تحلیلی درسال 1394 در واحد ماهیچه گیری یک کارخانه ریخته گری انجام گرفت. مواجهه ی شغلی 55 نفر از کارگران واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی به روش بهینه شده 7602 انستیتو ملی ایمنی و بهداشت شغلی آمریکا ارزیابی گردید. ارزیابی خطر افزوده مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس و سرطان ریه با استفاده ازمدل ارایه شده در مطالعه Manettej و Rice انجام گرفت. داده ها توسط نرم افزار SPSS19 آنالیزشد.

یافته ها: میانگین مواجهه ی شغلی با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی mg/m3 047/0± 246/0 است. میزان مواجهه ی کلیه شاغلین واحد ماهیچه گیری بالاتر از حدود مجاز توصیه شده می باشد. خطرنسبی مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس بین 63-6 در هر هزار نفر و خطر افزوده مرگ و میر بر اثر سرطان ریه 65 نفر در هر هزار نفر تخمین زده شد.

نتیجه گیری: میانگین مواجهه ی شاغلین در واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی بالاتر از حدود استاندارد شغلی توصیه شده است. ارزیابی ریسک مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس و ارزیابی خطر افزوده مرگ و میر ناشی از سرطان ریه بالاتر از سطح ریسک قابل قبول است.


رضوان قشقایی، غلامرضا سبزقبایی، سولماز دشتی، سمیرا جعفری آذر، فرهاد صالحی پور،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده

مقدمه: حوادث مربوط به حمل و نقل کالاهای خطرناک در بنادر، همواره یکی از عوامل تهدید کننده انسانی و محیط زیستی بوده است. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه پیامد حوادث مربوط به کالاهای خطرناک با انجام مدل سازی و پیش-بینی پیامدهای فاجعه بار این کالاها با استفاده از نرم افزارهای معتبر مدیریتی بوده تا علاوه بر مشخص نمودن محدوده متأثر از پیامدهای گوناگون این کالاها، به ارایه اقدامات مدیریتی لازم جهت کاهش تلفات انسانی و محیط زیستی در سایت ها و انبارهای نگه داری کالای خطرناک در بنادر پرداخته شود.
روش کار: در مطالعه حاضر با استفاده از نرم افزارهای PHAST و ALOHA به بررسی پیامد آتش سوزی متانول به عنوان یکی از بیش ترین کالاهای خطرناک وارد شده به ترمینال کانتینر بندر امام خمینی(ره) پرداخته شده است و هم چنین مناطقی تهیه و آنالیز گردید که اثرات ناگوار پیامد در آن نقاط در حدی بالا می باشد که می تواند برای افراد و محیط-زیست ایجاد خطر نماید.   
یافته ها: براساس نتایج گستره پوشانندگی آلودگی احتمالی ایجاد شده (محدوده ممنوعه) حداقل تا شعاع 79 متری و بهترین مکان جهت قرارگیری گروه های پشتیبانی از پایان منطقه ممنوعه تا فاصله 106 متری در اطراف محوطه کالای خطرناک لازم و ضروری می باشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه مخزن متانول به عنوان کانون اصلی خطر معرفی گردید. در همین راستا اجرای قوانین ایمنی، برطرف کردن نقایص مکانیکی در اسرع وقت، برگزاری دوره های آموزشی و اقدامات مؤثر در پیش گیری و اطفاء حریق به منظور کاهش تعداد تلفات امری ضروری می باشد. هم چنین تمهیداتی نظیر طراحی خروجی فاضلاب ها و جنس مناسب سطح زمین محوطه کالای خطرناک و پیش بینی های لازم در خصوص تخلیه اضطراری با توجه به شرایط جوی منطقه (سرعت و مسیر باد) توصیه گردید
مهسا آذرنیا قوام، عادل مظلومی، محمدرضا حسینی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

مقدمه: حوادث صنعتی یکی از مشکلات عمده جوامع امروزی است. مطالعات انجام شده در زمینه حوادث نشان می دهد که مهمترین و اصلی ترین علت در بروز آنها عامل انسانی است. به همین منظور هدف از این مطالعه شناسایی و ارزیابی ریسک خطاهای انسانی در فعالیت های مربوط به بهره برداری از تأسیسات برق شرکت توزیع نیروی برق تهران می باشد.
روش کار: مطالعه ی حاضر، از نوع کیفی و به صورت مقطعی می باشد که با مشاهده مستقیم فعالیت ها، مصاحبه و بررسی مستندات و دستورالعمل ها، وظایف و زیروظایف با روش تجزیه و تحلیل سلسه مراتبی (H.T.A) آنالیز و نتایج در قالب چارت های H.T.A ارائه گردید. در مرحله بعد، بر اساس دستورالعمل SHERPA برگه کار مربوطه تکمیل گردید.   
یافته ها: تجزیه و تحلیل برگه های کار SHERPA نشان داد که در مجموع 3399 خطا برای 759 وظیفه شناسایی شد که 57/39 % خطاها از نوع عملکردی، 04/32 % از نوع بازبینی، 32/7 % از نوع بازیابی، 64/19 % از نوع ارتباطی و 80/1 % از نوع انتخابی بودند. با توجه به نتایج ارزیابی ریسک انجام شده 47/12 % خطاها در سطح ریسک غیرقابل قبول، 57/59 % نامطلوب، 02/20 % قابل قبول ولی نیاز به تجدید نظر و 93/7 %  قابل قبول بدون نیاز به تجدید نظر(ایمن) می باشند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، بیشترین نوع خطای شناسایی شده از نوع عملکردی می باشد و در همین راستا برای کاهش این نوع خطا با استفاده از اقدامات اصلاحی لازم از جمله انتخاب افراد مناسب در جایگاه مناسب شغلی، آموزش، نظارت دومی، استفاده از ماشین های هوشمند، استفاده از سیستم های tag out و چک کردن در زمان مناسب و به روز نمودن دستورالعمل های مورد استفاده، مفید و موثر می باشد.
حمید رضا یاقوتی، آذر طل، رویا صادقی، عادل مظلومی، عباس رحیمی فروشانی، آرمان قادری،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

مقدمه: در طراحی مداخلات، اصلاح رفتار در مورد استفاده از وسایل حفاظت فردی، شناسایی و تحلیل مخاطبان جایگاه مهم و ویژه ای دارد. هدف از این مطالعه، تعیین عوامل پیش بینی کننده آگاهی برای استفاده از وسایل حفاظت فردی بر اساس سازه های تئوری شناختی اجتماعی در کارگران کارخانه آلومینیوم ایران در سال 1397 بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی که به روش  مقطعی  اجرا شد، با مراجعه به خط تولید کارخانه آلومینیوم ایران در شهر اراک، پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سازه های تئوری شناختی-اجتماعی، شامل سوالات مربوط به اطلاعات دموگرافیک، آگاهی و پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر سازه های تئوری شناختی – اجتماعی (Social Cognitive Theory)، توسط 188نفر از کارگران شاغل  تکمیل شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های chi-square و تحلیل رگرسیون لجستیک، در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد.  
یافته ها: از میان کارگران شرکت کننده در پژوهش، (88نفر)8/46 درصد افراد از آگاهی متوسط و(100نفر) 2/52 درصد از آگاهی بالایی برخوردار بودند. از میان متغیر های دموگرافیک، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، میزان درآمد، سن، سابقه کار و وضعیت استخدامی(05/0>p) و تمام سازه های تئوری شناختی- اجتماعی (05/0>p)، با میزان آگاهی ارتباط معنی داری داشتند که از بین آنها سطح تحصیلات و وضعیت استخدامی در مجموع 6/80 درصد و سازه های خودکنترلی، محیط و خودکارآمدی موانع درک شده 64 درصد از احتمال قرار گرفتن کارگران در گروه با آگاهی بالا را تبیین می نمود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که متغییر های سطح تحصیلات، وضعیت استخدامی، سازه های خودکنترلی، محیط و خودکارآمدی موانع درک شده می تواند جهت طراحی مداخلات آموزشی به منظور بهبود آگاهی کارگران در زمینه استفاده از وسایل حفاظت فردی مؤثر باشد.
آذر مهرابی متین، مهسا الفی، محمد رضا منظم، عادل مظلومی، کمال اعظم،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

مقدمه: صدا می‌تواند بر برخی از جنبه‌های سلامتی انسان از جمله عملکرد شناختی تأثیر بگذارد. علاوه بر تراز فشار صوت و مدت‌زمان مواجهه، ویژگی‌های سایکوآکوستیک صدا نیز ممکن است باعث اثرات مخرب بر انسان شود. تعداد مطالعات اندکی درباره تأثیرات ویژگی‌های کیفی صدا بر عملکرد شناختی وجود دارد. در این مطالعه، هدف پیدا کردن میزان بلندی و تیزی صدایی بود که بیشترین تأثیر مخرب را بر عملکرد شناختی افراد داشته باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی 10 دانشجوی پسر از دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. صداها در دو کانال تولید شدند که کانال چپ صدای صورتی را به‌عنوان صدای پس‌زمینه تولید کرد. بلندی و تیزی صدای صورتی به ترتیب 7/ 19 سون و 2/49 آکوم می‌باشد. کانال راست صداهایی با سطوح بلندی و تیزی متفاوت تولید کرد که محدوده بلندی صداها 9/67-8/87 سون و محدودۀ تیزی صداها 6/4-1/07 آکوم می‌باشد. درنهایت، ده صدا با بلندی و تیزی‌های مختلف استفاده شد. دانشجویان تست MPST را جهت سنجش زمان واکنش و میزان دقت در مواجهه با ده نوع صدای مختلف و حالت سکوت انجام دادند. زمان واکنش و نسبت دقت پس از پنج دقیقه مواجهه با صدا اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخۀ 22 آنالیز شدند. 05/0>P به‌عنوان سطح معنادار در نظر گرفته شد.  
یافته ها: زمان واکنش و میزان دقت با افزایش سطح تیزی صدا افزایش یافت. اگرچه، تغییر در سطوح بلندی و تیزی تأثیر معناداری بر سرعت و دقت دانشجویان ندارد. سرعت عملکرد در مواجهه با صدای شمارۀ 3 با بیشترین بلندی (67/9 = L , 1/07=SH) در مقایسه با حالت سکوت بهبود یافت (0/05=p-value). میانگین میزان دقت نیز در مواجهه با صدای شمارۀ 9 در مقایسه با حالت سکوت کاهش یافت (0/04=p-value).
نتیجه گیری: صداهای با بلندی و تیزی‌های مختلف، اثر معناداری بر پارامترهای عملکرد شناختی نداشتند. اگرچه، میزان دقت و سرعت واکنش به ترتیب در مواجهه با صدای 9 با بیشترین بلندی و صدای 3 با بیشترین تیزی در مقایسه با حالت سکوت کاهش یافتند.
سمانه سالاری، آذر سلطانی، مائده ندیم قاضیانی، علی کریمی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: ایمنی حریق در مراکز بهداشتی  و  درمانی به دلیل محدودیت توان حرکتی ساکنین و ضرورت عدم اختلال در عملکرد آن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. بنابراین، اقدامات احتیاطی ضعیف در برابر حریق منجر به تلفات جانی و خسارات مالی بیشتر می شود. در این مطالعه، ضمن اینکه ریسک حریق یک بیمارستان آموزشی و درمانی شهرستان بیرجند به روش جامع و کامل ارزیابی ریسک حریق برای مهندسین 1 (FRAME) مورد ارزیابی قرار گرفته است؛ پارامترهای مؤثر بر ایمنی حریق بیمارستان مورد تحلیل قرار گرفت و راهکارهای کنترلی نیز ارائه شده است. 
روش کار: در ابتدا در کلیه بخش های بیمارستان چک لیست ارزیابی ریسک حریق تکمیل گردید سپس مقادیر پارامترهای مؤثر بر ایمنی حریق بدست آمد در مرحله ی بعد، ریسک حریق برای اموال، ساکنین و فعالیت ها با استفاده از نرم افزار تحت اکسل تخمین زده شد. در نهایت، بر اساس مقادیر عوامل مؤثر بر ایمنی حریق، راهکارهای کنترلی ارائه گردید.  
یافته ها: نتایج بدست آمده از ارزیابی ریسک نشان داد ریسک 22 درصد بخش های بیمارستان مورد مطالعه برای ساختمان و اموال نامطلوب بوده از طرفی سطح ریسک 90 درصد بخش های بیمارستان برای ساکنین نامطلوب بدست آمد. نتایج ریسک اولیه ساختمان نشان داد در اکثر بخش های بیمارستان می توان با استفاده از سیستم های اطفاء حریق و کاشف های خودکار تعادل بین ریسک بالقوه حریق و پذیرش ریسک برقرار نمود. مطابق با نتایج بدست آمده بخش تاسیسات ساختمان نیاز به سیستم های اطفاء حریق از جمله اسپرینکلرها می باشد. همچنین در هنگام وقوع حریق در بخش های مختلف، نرخ انتشار حرارت (HRR) بین 125-250 کیلووات بر متر مربع تخمین زده شد.  
نتیجه گیری: به طور کلی نیاز به اقدامات کنترلی حریق به خصوص تدابیر ایمنی حریق برای افراد می باشد. نتایج این مطالعه می تواند برای خوانندگان و متخصصین در تفسیر ارزیابی ریسک حریق و ارائه ی دقیق راهکارهای کنترلی بر اساس ارزیابی ریسک و مقادیر پارامترهای بدست آمده از آن مفید واقع شود. 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb