جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای حاجی زاده

پروین نصیری، ایرج علی محمدی، محمد حسین بهشتی، کمال اعظم، روح اله حاجی زاده،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

مقدمه: رانندگان تراکتور در طول رانندگی به‌طور دایم در معرض ارتعاش تمام بدن قرار دارند که این مساله ممکن است منجر به بروز اختلالات سیستم‌های اسکلتی – عضلانی ، عصبی ، گردش خون و بروز بیماری‌های شغلی ناشی از ارتعاش گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی مواجهه رانندگان تراکتور با ارتعاش کل بدن می باشد.

.

روش کار: در این مطالعه پارامترهای مربوط به ارتعاش تمام بدن مانند شتاب ریشه مجموع مربعات، شتاب معادل کلی ، میزان دوز ارتعاش و فاکتور قله به صورت مجزا در سه جهت (x ، y و z) در 3 تراکتور مسی فرگوسن مدل 165 و در 3 حالت مختلف انتقال (بدون تریلی، همراه تریلی خالی و همراه با تریلی با بار خاک) شخم زدن زمین و بارگیری تریلی خاک با تراکتور و در وضعیت‌های کاری با دنده‌های مختلف بر اساس رهنمودهای استاندارد ISO 2631 اندازه گیری شده و با میزان مجاز مقایسه شد.

.

یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در تمام موقعیت‌های اندازه گیری شده، میزان مواجهه با ارتعاش کل بدن بیش از میزان مجاز بوده و ریسک بروز اختلالات ناشی از آن وجود دارد. بیشترین میزان مواجهه با ارتعاش(برایند 3 جهت ) در حالت انتقال با تریلی خالی (m/s2 43.11)، انتقال با تریلی با بار خاک (m/s2 18.92) و (شخم زدن زمین با دنده 2 (m/s2 17.39) می‌باشد. بیشترین میزان CF ( فاکتور قله) نیز برای حالت انتقال بدون تریلی با دنده 3 (10.7) ، سپس شخم زدن زمین( 7.35 ) و بارگیری (6.50) به‌دست آمد. بالاترین مقدار دوز ارتعاش به ترتیب برای حالت انتقال با تریلی خالی با دنده 4 (m/s1.75 189.92) و دنده 3 (m/s1.75 108.15) به‌دست آمد در تمام حالات اندازه گیری شده میزان مواجهه با ارتعاش در جهت y نسبت به جهت x و z بیشتر بود.

.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر آن است که رانندگان تراکتور با ارتعاش کل بدن بیش از حد مجاز مواجه بوده و ممکن است در دراز مدت با عوارض ناشی از این مواجهه دچار شوند. در نتیجه این مطالعه بر نیاز به مداخله و اتخاذ تدابیر کنترلی و مدیریتی جهت حذف و کاهش ارتعاش کل بدن رانندگان و به منظور جلوگیری از بروز مشکلات عمده از جمله وقوع اختلالات اسکلتی – عضلانی ، ناراحتی و خستگی زودرس تاکید فراوان دارد و همچنین نیاز به انجام مطالعات بیشتر جهت شناسایی منابع ارتعاش بر روی انواع مختلف تراکتور نیز امری ضروریست.


روح اله حاجی زاده، محمد حسین بهشتی، اسماعیل خداپرست، جواد ملکوتی، حسین رحیمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

مقدمه: استرس گرمایی در محیط های کاری، علاوه بر ایجاد ناراحتی های متعدد مانند کاهش آسایش حرارتی و ایجاد تنش‌های گرمایی، در موارد شدیدتر ممکن است منجر به ایجاد حادثه و بیماری‌های ناشی از گرمای بیش از حد گردد. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت استرس گرمایی در کارگاه های کوچک شهرستان قم بر اساس شاخص WBGT و همچنین بررسی ارتباط بین WBGT و شاخص های فیزیولوژیکی است.

.

روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی – مقطعی در مرداد ماه 1391 در 25 کارگاه کوچک شهرستان قم مشتمل بر10 کارگاه روباز و 15کارگاه سرپوشیده انجام شد. اندازه گیریWBGT براساس استاندارد ISO7243 انجام شد. همچنین پاسخ های فیزیولوژیکی 25 نفر کارگر (یک نفر از هرگارگاه) شامل نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک سنجش شد.

.

یافته ها: میانگین شاخص WBGT برای مشاغل سرپوشیده شامل صافکاری، مکانیکی، نقاشی، جوشکاری و درب و پنجره سازی به ترتیب C◦ 55/27، C◦ 45/27، C◦ 64/24، C◦ 73/26 و C◦ 89/25، برای کارگاه‌های روباز صافکاری، مکانیکی و نقاشی C◦ 01/30 و برای کارگاه‌های جوشکاری و درب و پنجره سازی C◦ 52/28 به‌دست آمد. میزان WBGT در مقایسه با میزان استاندارد ISO 7243 درتمام کارگاه‌های کوچک اندازه گیری شده بیشتر از حد مجاز بود. کارگاه‌های صافکاری و نقاشی دارای بیشترین میزان WBGTبودند (به ترتیب C◦ 22/30 و C◦ 03/30) میانگین WBGT کارگاه های صافکاری که نسبت به دیگر مشاغل بیشتر در معرض فضای باز و تابش های خورشیدی بودند با کارگاههای جوشکاری و درب و پنجره سازی اختلاف معناداری داشت (آزمون T-test). بین WBGT و نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک رابطه معناداری مشاهده نشد (05/0). نتایج حاکی از آن است که کارگران در معرض استرس حرارتی قرار دارند و انجام مطالعات بیشتر و ایجاد تدابیر جهت مراقبت از کارگران امری ضروری است.

.

نتیجه گیری: میزان استرس حرارتی تقریباً در کلیه ی کارگاه‌های کوچک مورد مطالعه بیشتر از حدود مجاز توصیه شده بوده و در این میان کارگاه های روباز بیشترین میزان استرس حرارتی را داشتند، هرچند استرس های حرارتی با استرس‌های مورد مطالعه همبستگی معناداری را نشان نمی دهند.


روح اله حاجی زاده، فریده گلبابایی، محمد رضا منظم اسماعیل پور، محمد حسین بهشتی، احمد مهری، مصطفی حسینی، اسماعیل خداپرست،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

مقدمه: استرس گرمایی در محیط های کاری بیشتر مشاغل خصوصا مشاغلی که محیط کارشان روباز است و همچنین از طریق فرایند کار گرما دریافت می کنند، یک خطر جدی برای سلامتی و ایمنی کارگران به شمار می آید. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت استرس گرمایی در کارگاه های آجرپزی شهرستان قم بر اساس شاخص WBGT و همچنین بررسی ارتباط بین WBGT و شاخص های فیزیولوژیکی است.

 

روش کار: این مطالعه در 40 کارگاه آجرپزی شهرستان قم انجام شد. اندازه گیری WBGT بر اساس استاندارد ISO7243 صورت گرفت. همچنین پاسخ های فیزیولوژیکی 184 نفر کارگر( یک تا 5 نفر از هرکارگاه) شامل دمای دهانی، دمای پوست، دمای سرخرگ کاروتید گوش، نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک هم‌زمان با سنجش شرایط جوی اندازه گیری شد.. در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS16 تجزیه و تحلیل آماری انجام گرفت.

 

یافته ها: میانگین شاخص WBGT برای مشاغل مختلف آجرپزی شامل کوره، جابجایی بار، نوار نقاله، خشت زنی و گلگیری ترتیب ○C 8/30، ○C 74/26، ○C 58/26 و ○C 24/25 و در مجموع میانگین WBGT، 98/27 به‌دست آمد. میزان WBGT در مقایسه با میزان استاندارد ISO7243 درتمام کارگاه ها اندازه گیری شده بیشتر از حد مجاز است. میانگین WBGT در بخش کوره دارای بیشترین میزان WBGT بود(○C 8/30) میانگین WBGT در سه ارتفاع سر، شکم و پا اختلاف معناداری نداشت (آزمون T-test). اختلاف بین میانگین WBGT با میانگین دمای دهانی، دمای پوست و دمای سرخرگ کاروتید گوش به ترتیب 203/0، 319/0، 49/0 به‌دست آمد که بیشترین ضریب همبستگی را با دمای سرخرگ کاروتید گوش نشان داد و همچنین بین شاخص WBGT با میانگین نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک رابطه معناداری مشاهده نشد(05/0

P).

 

نتیجه گیری: میزان استرس حرارتی در کلیه ی کارگاه های آجرپزی مورد مطالعه بیشتر از حدود مجاز توصیه شده بود و در این میان کارگران بخش کوره با استرس حرارتی بیشتری مواجه بودند که نیاز به کنترل های ویژه ای می باشد و باید تدابیری برای کنترل استرس حرارتی این کارگران اتخاذ شود.


ایرج علیمحمدی، روح اله حاجی زاده، احمد مهری، جواد ساجدی فر، سهیل سعادت، جمشید غلامپور، مهدی کنگاوری،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: صدای ترافیک یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی در جوامع امروزی می باشد. طبق گزارشات سازمان بهداشت جهانی صدای ترافیک عامل ایجاد اختلالات فیزیولوژیکی و روانشناختی می باشد. صدای ترافیک می تواند باعث اختلال در عملکرد ذهنی افراد شود. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر صدای ترافیک بر عملکرد ذهنی شرکت کنند گان با توجه پیچیدگی فعالیت می باشد.
 

مواد و روش ها: این مطالعه بر روی 35 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. صدای ترافیک توسط دستگاه ضبط صوت، ضبط و همزمان با دستگاه صدا سنج ، تراز صدای  ترافیک اندازه گیری شد. سپس شرکت کنند گان در دو حالت محیط آرام و در مواجهه با صدای ترافیک قرار گرفتند و آزمون زمان واکنش انتخابی نوع S3 به عنوان فعالیت ساده و آزمون تعیین نوع s1  به عنوان یک فعالیت پیچیده از بسته نرم افزاری Vienna test System   را اجرا نمودند.
 

یافته ها: مقایسه نتایج حاصل از آزمون زمان واکنش انتخابی و آزمون تعیین در قبل و بعد از مواجهه با صدای ترافیک، نشان داد که با وجود تغییرات اندکی که در متغیرهای میانگین زمان واکنش ذهنی(47/0P=) و میانگین زمان واکنش حرکتی (49/0P=) در آزمون زمان واکنش انتخابی در بعد از مواجهه با صدای ترافیک نسبت به قبل از مواجهه وجود داشت، اما این تغییرات از لحاظ آماری معنی ‌دار نبود. در آزمون تعیین، میانه زمان واکنش(001/0P=)، تعداد محرکات ظاهر شده(014/0P=)، تعداد پاسخ افراد(009/0P=) بعد از مواجهه با صدای ترافیک به ‌طور معنی ‌داری کمتر از محیط آرام بدست آمد. همچنین در تعداد پاسخ ‌های صحیح(091/0P=) و تعداد پاسخ های ناصحیح(073/0P=) تغییرات مشاهده شده از لحاظ آماری معنی دار نبودند.
 

نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که صدای ترافیک در فعالیت ساده تأثیرگذار نبود. اما صدای ترافیک در هنگام فعالیتهای پیچیده، می تواند بر روی میانه زمان واکنش، تعداد محرکات ظاهر شده، تعداد پاسخ افراد به محرکات تاثیر منفی بگذارد.


روح اله حاجی زاده، علی‌رضا کوهپایی، سید محمد حسن رضوی اصل، محمد حسین بهشتی، احمد مهری، سمیه فرهنگ دهقان، آرش اکبر زاده، حمزه محمدی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1395 )
چکیده

مقدمه: امروزه مواجهه با میدان مغناطیسی با فرکانس‌های بی‌نهایت پایین به دلیل ایجاد عوارض محتمل بر سلامت جسمانی-روانی انسان هدف مطالعات فراوان قرار گرفته است. از اینرو مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مواجهه جوش‌کاران قوس الکتریکی با میدان مغناطیسی با فرکانس بی‌نهایت پایین (ELF)، و بررسی رابطه آن با میزان ترشح هورمون پاراتورمون و حالات خلقی آن‌ها صورت گرفت.

روش کار: مطالعه حاضر بر روی 70 نفر در دو گروه مواجهه یافته و مواجهه نیافته با میدان ELF انجام شد. پس از بررسی فعالیت کاری افراد، طبق راهنمای موسسه ملی ایمنی و سلامت شغلی آمریکا (NIOSH)، میدان مغناطیسی با فرکانس بی‌نهایت با استفاده از ELF سنج کالیبره شده در ناحیه‌ی دست، تنه، سر و گردن اندازه‌گیری گردید. میزان ترشح هورمون پاراتورمون (PTH) در دو گروه توسط روش آنالایزر الکتروکمی لومینسانس مورد بررسی قرار گرفت. چک لیست استرس-تحریک (SACL)‌ به منظور ارزیابی حالات خلقی برای هر دو گروه تکمیل شد.  سپس داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار SPSS16 مورد آنالیز قرار گرفتند.

یافته ها: اختلاف میانگین میزان مواجهه با میدان ELF در دو گروه مورد بررسی از لحاظ آماری معنی دار به‌دست آمد (0001/0>p). میانگین سطح ترشح PTH گروه مواجهه یافته نسبت به گروه مواجهه نیافته کم‌تر بود (به ترتیب 54/34 و 37 pg/ml) ، اگرچه این اختلاف میانگین از نظر آماری معنادار نبود (67/0p). در خصوص نوع ارتباط بین میزان مواجهه با میدان ELF و نمره استرس و تحریک و سطح PTH در دو گروه مورد بررسی،  صرفاً رابطه مثبت و معنی داری بین میانگین مواجهه با میدان مغناطیسی ELF و سطح PTH در گروه مواجهه یافته دیده شد (009/0> p, 44/0=r).  

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که جوش‌کاری به صورت پیوسته می‌تواند به عنوان یکی از منابع تولید کننده میدان الکترومغناطیس با فرکانس بی‌نهایت پایین مدنظر قرار گیرد. برای اثبات فرضیه تاثیر احتمالی میدان مغناطیسی با فرکانس بی‌نهایت پایین بر روی حالات روانی و خلقی افراد از طریق تغییرات هورمون پاراتیرویید، نیاز به انجام مطالعات آزمایش‌گاهی و میدانی دقیق تر و جامع تری می‌باشد.


هادی اسدی، عادل مظلومی، مروارید ظریف یگانه، مصطفی حسینی، مهین حق شناس، پریسا حاجی زاده مقدم،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

مقدمه: یکی از پیامدهای مهم جهانی شدن و پیشرفت به خصوص در کشورهای در حال توسعه حوادث شغلی است، به طوری که در دنیای امروزی هزینه این حوادث لطمه‌ی سنگینی را به اقتصاد کشورها وارد می‌کند. لذا با توجه به اهمیت موضوع هدف از این پژوهش برآورد  مالی بهروری از دست رفته در اثر مرگ‌های ناشی ازکار در ایران در سال 1392 می‌باشد.

روش کار: برای انجام این پژوهش از داده‌های سیستم ثبت حوادث مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی استفاده گردید. برای برآورد مالی بهره‌وری از دست رفته از فرمول مورد استفاده توسط مراکز کنترل و پیش‌گیری از بیماری آمریکا (CDC) استفاده شد. در نهایت بعد از جایگزینی پارامترهای لازم میزان بهره‌وری از دست رفته محاسبه گردید.

یافته ها: مجموع مقدار سال‌های از دست رفته عمر برای مرگ‌های ناشی از حوادث شغلی، 15/1293سال محاسبه شد. هم‌چنین میزان ریالی بهره‌وری از دست رفته در کشور، 06/730513 ریال برآورد گردید. بیش‌ترین زیان ایجاد شده مربوط به گروه سنی 59-50 سال بود.

نتیجه گیری: منفی بودن مقدار میزان افزایش بهره‌وری، بالا بودن مقدار میزان تنزیل، کم بودن مقدار امید به زندگی در کشور و هم‌چنین پایین بودن دستمزدهای کارگران، از دلایل  بسیار ناچیز تاثیر منفی مرگ‌های ناشی از کار بر روی بهره‌وری کشور می‌باشد.


روح الدین مرادی راد، مجتبی حقیقت، سعید یزدانی راد، روح اله حاجی زاده، زهره شبگرد، سیدمهدی موسوی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده

مقدمه: صدا یکی از مهم ترین عوامل زیان آور صنعتی می باشد که روش های مختلفی جهت کنترل آن وجود دارد. تحلیل سلسله مراتبی فازی  (FAHP) روشی مناسب برای انتخاب بهترین گزینه از بین چندین مورد می باشد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر انتخاب مناسب ترین روش های کنترل صدا با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع  مقطعی در یک پالایشگاه بود. بعد از مشخص نمودن منابع اصلی مولد صدا در پالایشگاه، با استفاده از پرسش نامه و روش دلفی 5 معیار و 10 روش کنترل صدا انتخاب گردید. سپس برای انتخاب مناسب ترین روش برای کنترل صدا از روش تحلیل سلسله مراتب فازی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که معیار کارایی با وزن نهایی 277/0 به عنوان مهم ترین معیار و معیار عدم تداخل در فرایند با وزن نهایی 06/0 به عنوان کم اهمیت ترین معیار می باشد. هم چنین از بین روش های کنترلی روش احداث پناهگاه صوتی بالاترین نمره (207/0) را به خود اختصاص داد.
نتیجه گیری: نتایج به طور کلی نشان داد که بهترین معیار جهت انتخاب روش مناسب برای کنترل صدا، کارایی آن می باشد. هم چنین بر اساس نتایج روش ساخت یک پناهگاه صوتی به عنوان بهترین روش کنترل صوت در پالایشگاه انتخاب گردید.
روح اله حاجی زاده، علی خوانین، احمد جنیدی جعفری، محمد برمر، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

مقدمه: کنترل مبتنی بر جذب و عایق بندی یکی از انواع روش های کنترل فنی و مهندسی صدا می باشد. در جاهایی که بتوانیم از تایلی استفاده کنیم که هم بتواند به عنوان جاذب صوت و هم ویژگی عایق صوت داشته باشد باعث می شود میدان صوتی در قسمت منبع صوتی به سمت میدان آزاد سوق داده شود و همچنین باعث افزایش افت انتقال صوت به بخش های دیگر شود. این مطالعه به منظور ارتقاء خصوصیات آکوستیکی فوم پلی یورتان نرم با خصوصیات توام جاذب و عایق صوتی صورت گرفت.
روش کار: برای بهینه سازی افت انتقال و ضریب جذب صوت توام  و تعیین طرح آزمایش از نرم افزار Expert Design از طریق روش سطح پاسخ استفاده شد. در این طرح ، پارامترهای ضخامت ، فاصله هوایی در پشت تایل آکوستیکی، میزان نانوالیاف پلی آکریلونیتریل(PAN NF)، پلی ونیلیدین فلوراید(PVDF NF) و نانوذرات خاک رس به عنوان متغیرهای ورودی در نظر گرفته شد. نانو الیاف پلی آکریلونیتریل و پلی وینیلیدین فلوراید با استفاده از تکنیک الکتروریسی ساخته شد. نانوذرات خاک رس با قطر 2-1 نانو متر از نوع مونتمریلونیت  از شرکت سیگما آلدریچ تهیه شد. طراحی آزمایش با استفاده از نرم افزار Expert Design7 تعیین گردید. 50 نمونه نانو کامپوزیت  بر اساس ران‌های آزمایشی ساخته شدند. اندازه گیری افت انتقال صوت براساس استاندارد ASTM E2611–09 و اندازه گیری ضریب جذب بر اساس استاندارد ISO10534-2  با استفاده از دستگاه امپدانس تیوب BSWA SW477 550005 صورت گرفت. کامپوزیت‌های بهینه برای هر محدوده فرکانسی تعیین شدند.   
یافته ها: بیشترین ضریب جذب و افت انتقال صوت توام در محدوده فرکانسی پایین و میانی در ران آزمایشی که فوم پلی یورتان حاوی 5/1 درصد نانوذرات خاک رس، 5/0 درصد PAN NF، 5/1 درصد PVDF NF، ضخامت 2 سانتیمتر و فاصله هوایی 5/1 سانتیمتر بود بدست آمد (به ترتیب 02/2 و 64/0).  نانو کامپوزیت‌های دارای بیشترین ضریب جذب و افت انتقال صوت توام نسبت به فوم پلی یورتان خالص بودند و در محدوده فرکانسی پایین، میانی و بالا به ترتیب 02/2، 91/1 و 53/2 برابر دارای ضریب جذب و افت انتقال توام بالاتری بودند. با افزایش ضخامت و فاصله هوایی ضریب جذب و افت انتقال صوت توام در همه محدوده‌های فرکانسی افزایش یافت. در ضخامت 2 سانتیمتر، با افزایش هر دو نانوالیاف، ضریب جذب و افت انتقال صوت توام افزایش یافت. بیشترین ضریب جذب و افت انتقال صوت توام زمانی اتفاق افتاد که هر دو نانوالیاف در حداکثر مقدار خود بودند.  
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که اضافه کردن نانوذرات خاک رس، نانو الیاف پلی آکریلونیتریل و نانوالیاف پلی ونیلیدین فلوراید به فوم پل یورتان باعث افزایش ضریب جذب و افت انتقال صوت توام در مقایسه با فوم پلی یورتان خالص می‌شود. می‌توان از نانوکامپوزیت‌های بهینه در بخش‌هایی که بطور همزمان نیاز به جذب و کاهش انتقال صدا می‌باشند، استفاده کرد.

 
محمد حسین بهشتی، روح اله حاجی زاده، علی عالمی، مجتبی امکانی، یاسین منصوری، علی تاج پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه: حوادث ناشی از تجهیزات بازی کودکان تهدیدی جدی برای سلامت کودکان تلقی می‌شود. ایمن سازی این تجهیزات مستلزم رعایت استانداردهای ایمنی و طراحی ارگونومیک است. هدف مطالعه حاضر طراحی تجهیزات مخصوص بازی کودکان (سرسره،تاب والاکلنگ) موجود در پارک های عمومی شهر بر اساس استانداردهای ملی و داده های آنتروپومتریک کودکان است. 
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که در آن طراحی تجهیزات بازی کودکان شامل، سرسره، تاب و الاکلنگ بر اساس  استانداردهای ملی 2-6436 ، 3-6436 و 6-6436 موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران و همچنین اندازه گیری ابعاد آنتروپومتریکی مورد نیاز برای طراحی این تجهیزات، در مقطع زمانی پاییز و زمستان 1396 صورت گرفت. در این مطالعه کلیه ابعاد آنتروپومتریک 385 کودک 2 تا 12 سال در یکی از شهرستان های شرق کشور اندازه گیری شد. طراحی بر اساس صدک های مربوطه و با استفاده از نرم افزار minitab انجام شد.  
یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد در استانداردهای ملی 2-6436 و 6-6436 اندازه هیچکدام از ابعاد مورد نیاز برای طراحی الاکلنگ و تاب بیان نشده است و فقط نکات ایمنی بیان شده است در استاندارد 3-6436  اندازه ابعاد مربوط به بخش سریدن بیان شده و ابعاد سایر قسمت ها از جمله مسیرهای دسترسی، راه پله و راهروها بیان نشده است. در مطالعه حاضر طرح ارگونومیک و استاندارد تجهیزات بازی کودکان شامل تاب، سرسره و الاکلنگ نشان داده شده است. مقایسه مدل طراحی شده با وضعیت موجود در پارک های مورد بررسی نشان داد طول و پهنای نشیمنگاه الاکلنگ باید برابر 37/0 و 25/0 باشد در صورتی در پارک های مورد بررسی میزان طول و پهنای نشیمنگاه به ترتیب برابر 24/0 و 35/0 می باشد.  بر اساس داده ها آنتروپومتریک کودکان، ارتفاع صندلی نشیمنگاه از زمین، پهنا و عمق صندلی تاب به ترتیب برابر 2/0، 35/0 و 37/0 متر بدست آمد. در صورتی که میزان واقعی آنها در پارک های مورد بررسی به ترتیب برابر 25/0، 42/0 و 31/0 متر می باشد. نتایج مطالعه حاضر طول و عرض بخش خروجی برابر 75/0 و 5/0  ، عرض پله ها 75/0 ، حفاظ جانبی پله ها، 7/0 و حفاظ جانبی بخش سریدن برابر 18/0 بدست آمد. در صورتی که نتایج ارزیابی میدانی کاملا متفاوت است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر طرح ارگونومیک از تجهیزات بازی کودکان بر اساس استانداردهای ملی و داده های آنتروپومتریک کودکان می باشد و در برنامه ریزی های شهری بسیار کابردی می باشد همچنین نتایج مطالعه حاضر بر بازبینی استانداردهای ملی و ذکر اندازه ابعاد مورد نیاز برای طراحی تجهیزات بازی کودکان بر اساس داده های آنتروپومتریک در این استانداردها تاکید دارد.  

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb