جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای ذاکریان

محسن مشکانی، سید ابوالفضل ذاکریان، مهدی محمدیان مستان آباد،
دوره 1، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از کار در بالا تنه[1]در دهه های گذشته به شدت گسترش یافته و در کشورهای پیشرفته به سطح همه گیری رسیده است. این موضوع از عوامل اصلی ناتوانی، زمان از دست رفتن کار و توجه به سلامت کارگران در این جوامع به شمار می‌رود.
روش کار:
برای ارزیابی خطرات جزییات شغل در فعالیت‌های تکراری، روشیبر طبق اهداف استاندارد ISO11228-3(2007)پیشنهاد شده است که در آن تمام اطلاعات لازم برای عوامل خطرزا مربوطه (نیرو، پوسچر، حرکات و...) ملاحظه گردیده است. این روش پیشنهادی به استناد ISO11228-3(2007) قابل کاربرد در فعالیت‌های چند وظیفه ای است و معیار پایه ای را بر اساس اطلاعات وسیع اپیدمیولو‍ژی برای پیش بینی وقوع اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از کار[2] در مواجهه‌ی جمعیت کارگری پیشنهاد کرده است.در این مطالعه از چک لیست و شاخص پیشنهادی  توسط استانداردISO11228-3(2007) استفاده شده است. شاخص پیشنهادی نسبتی است بین عدد[3]ATA و عدد [4]RTAکه برای ارزیابی اندام بالاتنه کاربرد دارد و نحوه ارزیابی آن شامل سه مرحله اساسی است.1- محاسبه تعداد فعالیت‌ها در دقیقه، عدد ATA، 2- محاسبه عدد RTA، 3- محاسبه شاخص پیشنهادی و انجام ارزیابی خطر (طبقه بندی در سه ناحیه سبز، زرد و قرمز که نشان‌دهنده سطح خخطر به ترتیب بدون خطر، خطر پایین و خطر بالا می‌باشد).

یافته ها: این روش در 4 ایستگاه کاری که شامل35 وظیفه بود و در یکی از صنایع خودروسازی پیاده سازی گردید که یک ایستگاه در ناحیه قرمز و بقیه در ناحیه‌ی سبز قرار گرفتند و نیازی به اقدامات اصلاحی نداشتند.

نتیجه گیری: روش انتخابی در این مطالعه، ابزاری مناسب، دقیق، سریع و کم هزینه برای ارزیابی شرایط ارگونومیک محیط کار می‌باشد.


4-(UL-WMSDs) [2]-WMSDS [3]-Overall number of actual actions within a shift [4]-Overall number of reference technical actions within a shift  


سید ابوالفضل ذاکریان، احسان فرورش، اصغر نوران، حیدر محمدی، مجید حبیبی محرز،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده

هدف: بر اساس تئوری بیوریتم در هنگام تغییر جهت هر یک از چرخه های زیستی از فاز مثبت به منفی و برعکس، فرد یک روز بحرانی و ناپایدار را تجربه می کند که او را مستعد خطا و حادثه می نماید. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین چرخه های زیستی و پتانسیل وقوع حوادث می باشد.

روش کار: در مطالعه حاضر سوابق ثبت شده 1280 فرد حادثه دیده که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، مورد بررسی قرار گرفت و بحرانی بودن روز وقوع حادثه با استفاده از نرم افزار Easy Biorhythm Calculator برای تمامی افراد تعیین گردید.

نتایج: این مطالعه نشان داد که فراوانی حوادث در روز های بحرانی و بخش منفی چرخه فیزیکی بیش تر از میزان مورد انتظار و برای روز های بحرانی و بخش منفی چرخه های هوشی و هیجانی کم تر از حد مورد انتظار می باشد.

نتیجه گیری: به دلیل ماهیت فیزیکی اغلب فعالیت های کاری موجود در بخش خودروسازی می توان بیان کرد که در فعالیت های فیزیکی، فراوانی وقوع حوادث در بخش منفی و روز های بحرانی چرخه فیزیکی که در آن فرد از لحاظ جسمانی آمادگی انجام کارهای فیزیکی سنگین را ندارد، بیش تر از میزان مورد انتظار بوده است.


حمید حسنی، سید ابولفضل ذاکریان، محمد حاجی اکبری، علیرضا مرتضی پور، هوشنگ طهماسبی، فرشاد میرزایی، الهه عموزارده، صغری مشتاقی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

مقدمه: ناراحتی های چشمی و سردرد از جمله مشکلات بهداشتی شایع در بین کاربران رایانه می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع ناراحتی چشمی و سردرد ناشی از کار با رایانه و تعیین ارتباط این ناراحتی ها با برخی عوامل مؤثر در بین دانشجویان خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد. روش کار: مطالعه توصیفی-مقطعی حاضر بر روی دانشجویان خوابگاهی انجام گرفت که اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه (Musculo-skeletal Injury Reduction Tools for Health and Safety) ه MIRTH جمع آوری گردید. نتایج با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و به کمک شاخص های آمار توصیفی و آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:: از بین 744 پرسشنامه توزیع شده، تعداد 631 دانشجو پرسشنامه های تکمیل شده را بازگرداندند (84.4%). میانگین سنی جمعیت مورد مطالعه برابر با 3.6±22.72 سال بود.درصد فراوانی نسبی ناراحتی های چشمی 76.38 % برای خانم ها و 70.11 % برای آقایان محاسبه گردید. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین ناراحتی‌های چشمی و سردرد با متغیرهای جنس، مدت زمان کار روزانه با رایانه و استفاده از عینک ارتباط معنی دار وجود دارد (0.05
مهدی اصغری، سید ابوالفضل ذاکریان، محمد رضا منظم، مرضیه عباسی نیا، یوسف محمدیان، عبدالرسول رحمانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

مقدمه: رضایت شغلی احساسی است که باعث افزایش انگیزه، بهره وری و رشد افراد در کار می شود. هم‌چنین با توجه به اثرات منفی ثبت شده از فرسودگی شغلی، این سندرم بر روی عملکردهای شغلی از قبیل کیفیت کار، سلامت عمومی و رضایت شغلی میتواند تاثیرگذار باشد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین رضایت شغلی با سلامت عمومی و فرسودگی شغلی در کارگران یکی از صنایع خودروسازی می باشد. روش کار: در این مطالعه که به صورت توصیفی – تحلیلی انجام شد، تعداد 120 نفر از کارگران شاغل در یک صنعت خودروسازی در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد نمونه‌ها با استفاده از نمونه گیری ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها در این پژوهش، پرسشنامه رضایت شغلی Barry field، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ) و پرسشنامه مقیاس خودسنجی نشانگان فرسودگی شغلی بود. داده‌های این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفتند. یافته ها: در این مطالعه 95% افراد رضایت شغلی کم و متوسط را عنوان نمودند. از سویی دیگر6/73% افراد مستعد فرسودگی شغلی بوده و 55% افراد دارای اختلال در سلامت روان بودند. بین رضایت شغلی و تمام موارد سلامت عمومی رابطه معکوس و معناداری به‌دست آمد. هم‌چنین بین متغیرهای سلامت عمومی و متغیر فرسودگی شغلی همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت و بین رضایت شغلی و فرسودگی شغلی نیز رابطه معکوس و معناداری برقرار بود. نتیجه گیری: با توجه به محرز شدن رابطه بین رضایت شغلی با فرسودگی شغلی و سلامت عمومی لازم است مدیران صنعت یاد شده برنامه هایی را جهت ارتقا و بهبود انگیزه شغلی، روابط انسانی و احساس خودکارامدی اجرا نمایند.
سید حسین کوهپایه، ابوالفضل ذاکریان، حسین کاکویی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

مقدمه: تا پیش از این، استانداردهای روشنایی به ویژهIlluminating Engineering Societyس(IES) و استانداردهای استفاده شده در ایران، صرفاً براساس اندازه گیری کمّی روشنایی بنا شده بود، اما پس از مشخص شدن اثراتِ روحی و روانی روشنایی و تأثیری که روشنایی بر کمیت و کیفیت تولید و راحتی کارکنان می گذارد، استانداردها روشنایی دچار تغییراتی شدند. استاندارد EN 12464-1 علاوه بر کمیت و کیفیت روشنایی به استفاده ی بهینه از انرژی توجه کرده است.

.

روش کار: در این تحقیق ابتدا میز کار را به مربع هایی به ابعاد 20 سانتی متر تقسیم کرده، با قرار دادن حس گر نور سنج مدل HAGNER s3 در مرکز هر مربع، شدت روشنایی را اندازه گیری نمودیم. بعد میزان درخشندگی هر کدام از منابع روشنایی را از دید ناظر اندازه گیری کردیم، سپس با کمک شبکه بندی انجام شده، میزان متوسط درخشندگی سطح میز کار را به‌دست آوردیم. همچنین فواصل  عمودی، افقی و جانبی بین چشم ناظر و منابع روشنایی را محاسبه کردیم. اطلاعات حاصله را در معادله قرار داده و خیرگی را حساب نمودیم. در پایان از روی جدول، شاخص تجلی رنگ منابع روشنایی را به‌دست آوردیم.

.

یافته ها: بررسی یافته های پژوهش نشان می‌دهد که شدت روشنایی نگه دارنده در هیچ کدام از پست های کاری با مقدار استاندارد(500 لوکس) مطابقت ندارد. همچنین خیرگی در کمتر از 10 درصد پست های کاری مطابق حد استاندارد می‌باشد، پس ضروری است با اصلاح سیستم روشنایی مصنوعی، میزان شدت روشنایی نگه دارنده و خیرگی در حد استاندارد تامین گردد.

.

نتیجه گیری: وضعیت موجود روشنایی با شرایط مورد نظر استاندارد اختلاف زیادی دارد و تغییرات در سیستم روشنایی ضروری است.


زهرا پنجعلی، سید ابوالفضل ذاکریان، رضوان عابدینلو، صفورا غریب زاده، هادی احسنی، احسان رضایی،
دوره 3، شماره 2 - ( 5-1392 )
چکیده

مقدمه: اختلالات اسکلتی عضلانی شایع ترین عارضه ناشی از کار می باشد. حمل دستی بار (MMH) یکی از علل ارگونومیکی است که منجر به ایجاد این نوع اختلالات می‌شود و این امر یکی از دلایل مهم برای بروز کمردرد می باشد. حمل دستی نا ایمن بار منجر به ایجاد آن دسته از اختلالات اسکلتی عضلانی می شود که شامل آسیب های فیزیکی حاد و نیز ایجاد استرین هایی در نواحی کمر، شانه ها و بازو ها می باشد . جامعه جراحان ارتوپد آمریکا، مشکلات کمر را پر هزینه ترین مشکل پزشکی جامعه خوانده اند. در این میان شمار قابل ملاحظه ای از مشکلات کمر مربوط به محیط کار می باشد .

.

روش کار: با توجه به این‌که کمتر مطالعه ای با رویکرد مقایسه ای استانداردهای داخلی و خارجی در این زمینه در ایران انجام گرفته است، این مطالعه با هدف مقایسه روش‌های داخلی و روش‌های معتبر جهانی انجام پذیرفت . این مطالعه از نوع موردی مقطعی بوده و با هدف ارزیابی مقایسه‌ای‌‌ آیین نامه حمل دستی بار در ایران و معادله حمل بار سازمان نایوش و MAC در یکی از صنایع ریخته گری تهران در سال 1391 انجام پذیرفت.

.

یافته ها: جامعه هدف، کارگران مرد صنعت مورد مطالعه بودند که به روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با کمک کاربرگ MAC ، معادله نایوش و آیین نامه ایران انجام گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار Stata صورت پذیرفت و سطح معناداری 0.05 مورد نظر قرار گرفت.

.

نتیجه گیری: نتایج نشان دادند توافق معناداری بین روش آیین نامه ایران و MAC وجود دارد و این توافق در مورد معادله سازمان نایوش و آیین نامه ایران نیز وجود دارد. با این حال رابطه معنا داری بین معادله نایوش و روش MAC به‌دست نیامده است.


سجاد کازرونیان، سید ابوالفضل ذاکریان، جبرئیل نسل سراجی، سید مصطفی حسینی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

مقدمه: در حال حاضر استرس شغلی به عنوان یکی از مهم‌ترین معضلات زندگی جوامع بشری شناخته می شود که دارای نتایج مثبت یا منفی می‌باشد. استرس در صورت نبودن هماهنگی میان نیاز های شغلی، قابلیت ها، توانایی ها و خواسته های فرد ایجاد می شود. بسیاری از پیامدهای رفتاری، جسمی و روانی ناشی از استرس شغلی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی روایی و پایایی پرسشنامه استرس شغلی عمومی نایوش (GJSQ) در راستای ایجاد ابزاری مناسب جهت سنجش و بررسی میزان استرس شغلی برای اولین بار در ایران انجام گردید.

.

روش کار: در این مطالعه ی مقطعی 228 نفر از پرسنل آتش نشانی شهر تهران طی نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای انتخاب شده و به سؤالات پرسش نامه استرس شغلی عمومی نایوش (GJSQ) پاسخ دادند. به منظور روایی و پایایی پرسشنامه تعداد 20 نفر از افراد جامعه مورد مطالعه انتخاب شده و پس از بررسی روایی محتوایی پرسشنامه، جهت بررسی پایایی از تست آلفای کرونباخ و آزمون همبستگی درون خوشه ای و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 18 استفاده گردید.

.

یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان 30.8 (4.9 = SD) و میانگین سابقه کاری در آتش نشانی 7.4 (4.8 = SD) به‌دست آمد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ تمامی فاکتور های تاًثیر گذار در پرسشنامه بالای 0.7 به‌دست آمد و همچنین ضریب همبستگی درون خوشه‌ای پرسشنامه از طریق تست بازآزمایی در تمام فاکتور های تاًثیر گذار به جز فاکتور های محیط فیزیکی و خواسته های ذهنی که در حد متوسط بودند، بالای 0.7 نتیجه شد که این مقادیر به‌دست آمده در حد مطلوبی می باشند.

.

نتیجه گیری: با توجه به این که شاخص های روایی و پایایی پرسشنامه همگی در حد مطلوبی گزارش گردید می توان از پرسشنامه استرس شغلی عمومی نایوش (GJSQ) به عنوان پرسشنامه روا و پایا در ایران، جهت سنجش و بررسی میزان استرس شغلی استفاده نمود.


میلاد عباسی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، آرش اکبر زاده، سید ابوالفضل ذاکریان، محمدحسین ابراهیمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه: نصب توربین‌های بادی در مناطق مسکونی به دلیل داشتن صدایی با ویژگی‌های منحصر به‌فرد، موجب آزردگی افراد ناشی از مواجهه با صدا می‌گردد. این آزردگی می‌تواند خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت و اختلال خواب را افزایش دهد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر آزردگی ناشی از مواجهه با صدا بر اختلال خواب شاغلین نیروگاه بادی منجیل انجام گردید.

.

روش کار: جهت انجام این مطالعه کل شاغلین نیروگاه بادی منجیل در سه گروه تعمیرات، حراست و اداری مورد بررسی قرار گرفته و تراز معادل صوت برای هرکدام از گروه‌ها با استفاده از روش پایه - وظیفه بر اساس روش استاندارد ISO 9612 اندازه گیری شد. اطلاعات مربوط به آزردگی ناشی از صدا و اختلال خواب افراد به‌ترتیب با استفاده از روش استاندارد ISO1566 و پرسش‌نامه اختلال خواب Epworth تعیین گردید. اطلاعات به‌دست آمده با استفاده از نرم افزار R مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

.

یافته ها: نتایج آزمون آنالیز واریانس و کروسکال - والیس به‌ترتیب نشان دادند که آزردگی ناشی از صدا و اختلال خواب در بین گروه‌های شغلی، سنی و سابقه کاری متفاوت‌اند. براساس نتایج این مطالعه آزردگی ناشی از صدا و اختلال خواب دارای ارتباط معناداری هستند به‌طوری‌که با صرف نظر از اثر سایر متغیرها می‌توان اظهار کرد که افزایش هر واحد آزردگی ناشی از صدا به میزان 26/0 بر اختلال خواب می‌افزاید.

.

نتیجه گیری: در این مطالعه افرادی که آزردگی بیشتری داشتند، اختلال خواب بیشتری را بیان کردند. بنابراین علاوه بر اثرات مستقیم صدا بر روی اختلال خواب، صدا از طریق ایجاد آزردگی به‌طور غیرمستقیم موجب تشدید اختلال خواب در افراد می‌گردد.


محمد حسن صفریان، سید ابوالفضل ذاکریان، جبرئیل نسل سراجی، کمال اعظم،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه: در مشاغل آزمایشگاهی با توجه به ماهیت کاری، طیف گسترده ای از ابزارآلات دستی مورداستفاده قرار می گیرد. استفاده طولانی‌مدت و تکراری از این ابزارآلات باعث شده است که کارکنان آزمایشگاه ها اغلب از اختلالات اندام فوقانی رنج ببرند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کاربردپذیری انواع مختلف پیپت ‌های مورداستفاده در آزمایشگاه های دانشگاه علوم پزشکی تهران به کمک روش های ارزیابی ذهنی کاربردپذیری برای انتخاب بهترین نوع طراحی و اجرا گردید.

.

روش کار: این مطالعه مقطعی به‌صورت توصیفی- تحلیلی و بر روی 35 نفر از کارکنان شاغل در آزمایشگاه های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام پذیرفت. در ابتدا 4 نوع از پرکاربردترین پیپت های موجود در آزمایشگاه ها انتخاب و ویژگی‌های مربوط به کاربردپذیری آن ها شامل جنبه های فیزیکی و طراحی با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری(VAS) مورد بررسی قرار گرفت. قضاوت در رابطه با کاربردپذیری پیپت ها نیز با توجه به معیارهای ارایه  شده توسط سازمان جهانی استاندارد به شماره (1998) 11-9241 و (2006) 2-20282 انجام پذیرفت. تجزیه  تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 22 صورت گرفت.

.

یافته ها: ارزیابی کلی کاربران در رابطه با ویژگی های پیپت ها نشان داد که بیشترین نمره مقیاس VAS متعلق به پیپت  A و پس ‌از آن به ترتیب مربوط به پیپت های C و D می باشد. پیپت B به‌عنوان نامطلوب‌ترین پیپت از منظر کاربران انتخاب گردید. نتایج مربوط به معیارهای کاربردپذیری پیپت ها نشان داد از بین 4 نوع پیپت مورد بررسی، پیپت A در 2 معیار (رضایت و اثربخشی) از 3 معیار مورد بررسی دارای رتبه اول بود و در معیار کارایی رتبه اول به پیپت C و رتبه دوم به پیپت A تعلق گرفت. پیپت نوع B در کلیه معیارها بدترین شرایط را به دست آورد.

.

نتیجه گیری: پیپت های کوتاهتر و سبک تر که مطابق با اصول ارگونومیک طراحی شده است دارای کاربردپذیری بالاتری از نظر کاربران بوده و می تواند باعث ارزیابی ذهنی بهتر آن ها نسبت به دیگر نمونه ها گردد..


سارا طرزی مقدم، سید ابوالفضل ذاکریان ،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده

مقدمه: سیستم مراقبت بهداشتی از بزرگ‌ترین بخش‌ها در بیشتر کشورها بوده و سیستمی اجتماعی-تخصصی است که مردم نقش غالبی را در آن ایفا می‌کنند. امروزه مراکز درمانی با سه مشکل اصلی روبه‌رو هستند: 1)هزینه‌های درمانی، 2)کیفیت و تقاضاهای بیمار و 3) پیچیدگی سیستم مراقبت بهداشتی. این مشکلات ضرورت نیاز به کاربرد رویکردها و مدل‌های ارگونومی را در مراکز درمانی نشان می‌دهند. هدف از این مطالعه بررسی مدل‌های ارگونومی کاربردی در مراکز درمانی بود.
 

روش کار: این پژوهش به روش مروری انجام شده است. جستجوی مقالات از سال‌های 2005 تا 2014 در سایت‌هایScienceDirect, ProQuest, PubMed  و با کلمات اصلی Ergonomics, Healthcare, Human factors, model صورت گرفت.
 

یافته‌ها: در مجموع 85 مقاله مورد بررسی قرار گرفت. با ارزیابی عنوان‌ها، 30 مقاله مرتبط و با بررسی چکیده‌ها 15 مقاله و در نهایت پنج مقاله که فول تکست آن‌ها در دسترس بود انتخاب شدند. این مقالات به مدل‌های کاربردی ارگونومی در مراقبت بهداشتی اشاره دارد: 1) مدل SEIPS ، 2) DIAL-F، 3) مدل بیمار- کارکنان- تجهیزات پزشکی، 4) مدل وظیفه-پزشکی و 5) مدل وظیفه- فرآیند- وظیفه.
 

نتیجه گیری: بیشتر مطالعات انجام شده بر کاربرد رویکردهای ارگونومی در مراکز درمانی تأکید می‌ورزند. با استفاده از مدل‌های شاخص ارگونومی می‌توان مشکلات مراکز درمانی را به حداقل رساند. این رویکردهای ارگونومی به ایجاد فرآیندهای درمانی مردم-محور، طراحی کاربر-محور، محیط‌های کاری درمانی، کاربرد مؤثرتر منابع و افزایش انگیزش کارکنان مراقبت بهداشتی کمک می‌کنند.


سجاد دودانگه، سید ابوالفضل ذاکریان، محمد دهقانی، سید محمود قاضی طباطبایی، رضا پیرمند،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

مقدمه: هوش هیجانی به‌عنوان توانایی شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود و رضایت شغلی به‌عنوان احساسات و نگرش‌های مثبت نسبت به شغل خود، از جمله شاخص‌های مهم و تأثیرگذار در محیط کار می‌باشند. از اینرو، این پژوهش با هدف بررسی اثر میزان هوش هیجانی کارکنان بر میزان رضایت شغلی ایشان، در یکی از پالایشگاه‌های نفت تهران صورت پذیرفت.
 

روش کار: این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی- مقطعی می‌باشد. جامعه این پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان صنعت مورد نظر بود که به روش نمونه گیری طبقه‌ای تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش از پرسشنامه 90 سؤالی هوش هیجانی Bar-On و پرسشنامه 70 سؤالی رضایت شغلی JDI و نیز از نرم افزارهای LISREL8.72 به منظور برآورد اثر علی بین متغیرهای پژوهش و SPSS18 برای محاسبه شاخص‌های توصیفی و مقایسه میانگین متغیرهای پژوهش استفاده شد.
 

یافته‌ها: مطابق نتایج بین هوش هیجانی کارکنان و رضایت شغلی آنان یک ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد، بعبارتی میزان هوش هیجانی بالاتر، با افزایش میزان رضایت شغلی افراد همراه است. زیرمقیاس‌های مسئولیت پذیری و خودابرازی در آزمون هوش هیجانی و زیرمقیاس‌های مسئول مستقیم و حقوق و مزایا در آزمون رضایت شغلی، به ترتیب در هر آزمون دارای بیش‌ترین و کم‌ترین امتیاز بودند. هم‌چنین بر‌‌اساس نتایج، میزان رضایت شغلی کارکنان به موازات افزایش سطح تحصیلات آنان افزایش یافته و بیش‌ترین مقدار این متغیر در گروه سنی 30 تا 45 سال بدست آمد.
 

نتیجه گیری: هوش هیجانی به‌عنوان یک متغیر روانشناختی، میزان رضایت شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار داده و با توجه به ارتباط مستقیم این دو متغیر با یکدیگر، با آموزش و افزایش میزان هوش هیجانی کارکنان، می‌توان میزان رضایت شغلی ایشان و بالطبع میزان راندمان و بهره‌وری را در محیط کار افزایش داد.


سید ابوالفضل ذاکریان، احسان گروسی، زیبا عبدی، احسان بخشی، مهرداد کامرانی، رضا کلانتری،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده

مقدمه: طراحی محیط کار از جمله عواملی است که می تواند بر احساس راحتی، عملکرد، بهره‌وری و سلامتی کارمندان تاثیر بگذارد. تاثیر این عامل بر بهره‌وری و عملکرد انسان در حیطه ارگونومی محیطی بررسی می‌شود. با بررسی وضعیت طراحی محیط کار می‌توان تاثیر آن را بر بهره‌وری و عملکرد کارمندان تعیین نمود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر طراحی محیط کار بر بهره‌وری کارمندان بانک می‌باشد.

روش کار: در این مطالعه مقطعی نمونه های مورد مطالعه را 150 نفر از کارمندان 22 شعبه مختلف یکی از بانک های شهر تهران تشکیل داده اند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش‌نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش‌نامه تاثیر طراحی محیط کار اداری بر بهرهوری کارکنان می‌باشد که توسط حامید و همکاران طراحی شده است. به منظور آنالیز داده‌ها، آزمون‌های آماری هم‌بستگی و رگرسیون مورد استفاده قرار گرفتند.

یافته ها: میانگین (انحراف استاندارد) سن و سابقه کاری شرکت کنندگان در این مطالعه به ترتیب  02/37(6) و 13(7) سال بود. از بین مشخصات دموگرافیک بررسی شده، بین سن با نمرات مربوط به عامل های صندلی و دما رابطه معنی داری مشاهده گردید (05/0< P-value). به‌علاوه، بین عامل های صدا و چیدمان محیط با بهره‌وری کارکنان رابطه معنی داری به‌دست آمد (P-value به ترتیب 044/0 و 048/0).

نتیجه گیری: طراحی مناسب و باکیفیت محیط کار بر بهره‌وری کارمندان بانک تاثیر مثبت دارد. به بیان دیگر، طراحی محیط کاری راحت و ارگونومیک با در نظر گرفتن نیازهای افراد و برآورده کردن آسایش کارمندان، باعث افزایش بهره‌وری آن‌ها خواهد شد.


محمد بیروتی، هادی دانشمندی، سید ابوالفضل ذاکریان، محمد فرارویی، زهرا زمانیان،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1395 )
چکیده

مقدمه: خطاهای انسانی از مهم‌ترین چالش‌های محیط کاری می‌باشد. یکی از سیستم‌هایی که خطاهای انسانی به وفور در آن رخ می‌دهد، سیستم مراقبت‌های بهداشتی می‌باشد. براساس مطالعات مختلف بیش از دوسوم خطاهای پزشکی قابل پیش‌گیری هستند. برای ارزیابی خطاهای انسانی روش های مختلفی ارایه شده که تمامی آنها در صنایع مختلف، مخصوصا صنایع هسته ای گسترش پیدا کرده است. هدف این مطالعه ارزیابی کاربرد روش HEART در سیستم‌های بهداشتی و درمانی و صحت نتایج می‌باشد.

روش کار: این مطالعه به صورت کیفی در بخش مراقبت‌های ویژه جراحی یکی از بیمارستان‌های شیراز انجام گرفت. خطاهای ثبت شده پرستاران بخش مراقبت‌های ویژه برحسب وظیفه تفکیک و سپس وظایف برحسب تعداد خطاهای ثبت شده رتبه بندی شدند. با استفاده از روش AHP-HEART احتمال خطای وظایف پرستاران برآورد شد و رتبه بندی حاصل از نتایج روش AHP-HEART و خطاهای ثبت شده پرستاران در بیمارستان با یک‌دیگر مقایسه گردید. هم‌چنین اولویت بندی عوامل موثر بر خطا با استفاده از روش های AHP و AHP-HEART با استفاده از آزمون پیرسون با یک‌دیگر مقایسه شد..

یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که در اولویت بندی وظایف برحسب وفور خطا بین روش HEART و داده‌های ثبت شده خطای پرستاران سازگاری وجود دارد و در مقابل در اولویت بندی عوامل موثر بر خطا بین روش های AHP و AHP-HEART هیچ هم‌بستگی معناداری یافت نشد.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می‌توان نتیجه‌گیری نمود، اگرچه روش HEART در رتبه بندی وظایف از نظر بزرگی احتمال خطا موفق بود، اما برای ارایه راه کار و اقدامات کنترلی مناسب و موفق تر لازم می‌باشد که ضرایب شرایط به وجود آورنده خطا برای وظایف پرستاران بومی سازی شود.


فاطمه دهقانی، سید ابوالفضل ذاکریان، اسما زارع، فریبرز امیدی، زهرا مرادپور، ابوذر عینی پور، مسعود قنبری کاکاوندی،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1395 )
چکیده

مقدمه: درصد بالایی از اختلالات اسکلتی - عضلانی محیط کار به علت وضعیت بدنی نامناسب و طراحی غیر ارگونومیک ایستگاه کار در حین برداشتن و جابه جایی بار می‌باشد. برای اجتناب از این صدمات باید مشاغل به گونه ای طراحی شوند تا ریسک فاکتورهای ارگونومی را به طور مناسبی کنترل کرد. هدف از این مطالعه به کارگیری اقدامات مداخله ای ارگونومیک برای کاهش ریسک فاکتورهای ارگونومیک در واحد کیسه‌گیری یک کارخانه تولید مواد معدنی پودری می‌باشد.

روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی بر روی 20 نفر از کارگران بخش کیسه‌گیری انجام شد. شناسایی ریسک فاکتورهای ارگونومیکی از طریق فیلم برداری،‌ بررسی پرونده‌های پزشکی، مصاحبه با کارگران و نیز استفاده از روش  REBA صورت گرفت. مداخلات انجام شده، شامل تغییر ارتفاع نوار نقاله و استفاده از پالت فنری(Spring table) بود. آنالیز داده‌ها با استفاده از آزمون تی - تست زوجی به‌وسیله نرم افزار SPSS 18‌ انجام شد.

یافته ها: قبل از انجام مداخله ارگونومیکی، در مجموع  75 درصد پوسچرهای ارزیابی شده توسط روش REBA نمره 8- 10 (سطح خطر بالا) و 25 درصد آن‌ها نمره 11 تا 15 ( سطح خطر خیلی بالا) را به دست آوردند که به ترتیب سطح اولویت‌های اقدام اصلاحی 3و 4 را نشان میدهند. پس از اجرای مداخلات ارگونومیکی، در مجموع 90 درصد از پوسچرهای آنالیز شده سطح اولویت اقدام اصلاحی 2 با سطح خطر متوسط و 10 درصد پوسچر‌های آنالیز شده باقی‌مانده سطح خطر بالا را نشان دادند. مقایسه نتایج به دست آمده روش REBA قبل و بعد از انجام مداخله اختلاف معناداری را نشان داد (P-Value <0.05).

نتیجه گیری: براساس یافته‌های حاصل از این پژوهش، به‌کار‌گیری مداخلات ارگونومیکی سطح اقدامات اصلاحی را به مقدار زیادی کاهش داده و ممکن است قادر به بهبود پوسچرهای مرتبط با کار باشد.


آتنا رفیعی پور، پروین نصیری، امید گیاهی، محمد رضا منظم اسماعیل پور، ابوالفضل ذاکریان، فاروق محمدیان،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1396 )
چکیده

مقدمه: مواجهه با ارتعاش به عنوان یکی از پیامدهای صدای صنعتی و یا استفاده از وسایل مولد ارتعاش می تواند باعث عدم آسایش، کاهش کارایی و سطح ایمنی در محیط های کاری شود. از این رو در مطالعه حاضر به بررسی تأثیر ارتعاش تمام بدن بر عملکرد ذهنی و زمان پاسخ دهی افراد پرداخته شد.

روش کار: در پژوهش حاضر 40 نفر از دانش جویان پسر دانش گاه علوم پزشکی تهران به طور تصادفی انتخاب شده و به دو گروه 20 نفره تقسیم شدند. هر گروه در یکی از دو آزمون پورد پگ بورد و محاسبات ریاضی شرکت داده شدند. هر یک از افراد نمونه در هر مرحله از آزمون با ارتعاش تمام بدن در دو شتاب 8m/s2/0و 1m/s2/1 و نیز یک حالت شاهد شامل وضعیت بدون ارتعاش مواجهه داده شدند و زمان پاسخ دهی و عملکرد ذهنی آن ها مورد بررسی قرار گرفت.

یافته ها: در مطالعه حاضر میانگین زمان پاسخ دهی به آزمون دستی پورد پگ بورد در شتاب ارتعاشی m/s2 0، 8/0 و 1/1 با یک روند کاهشی به ترتیب معادل 7/2±65/197، 58/3±31/176 و 92/2±58/177 به دست آمد که باعث کاهش معنادار در صحت انجام آزمون می شود. هم چنین نتایج نشان داد که ارتعاش تمام بدن بر کارایی ذهنی در حد سطحی تأثیرگذار نیست اما در سطوح میانی و عمقی این تفاوت به لحاظ آماری معنادار می باشد(001/0>p).

نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده ارتعاش تمام بدن یک عامل موثر بر زمان پاسخ دهی و عملکرد ذهنی افراد می باشد که می تواند منجر به کاهش در صحت انجام کار شود.


فاطمه دهقانی، فریده گلبابایی، سید ابوالفضل ذاکریان، فریبرز امیدی، محمد علی منصورنیا،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

مقدمه: اثرات سوء ترکیبات آلی فرار از اختلالات جزیی تا سرطان زایی برخی ترکیبات نظیر بنزن، شناخته شده اند. هدف از این مطالعه تعیین میزان مواجهه شغلی با ترکیبات BTEX در یک صنعت خودروسازی و ارزیابی ریسک بهداشتی مواجهه با این ترکیبات بوده است.

روش کار: در این مطالعه مقطعی که در واحد رنگ یک صنعت خودروسازی شامل کابین، پیش رنگ و سالن رنگ انجام شد،پس از جمع آوری نمونه و تجزیه ی آن با دستگاه GC-MS، ترکیبات BTEX به عنوان آلاینده های اصلی شناسایی شدند. در مرحله ی بعداز روش بهینه شده NIOSH1501 جهت نمونه برداری و آنالیز ترکیبات و از روش EPA برای ارزیابی ریسک استفاده شد.

یافته ها: نتایج آنالیز نمونه ها نشان داد که مقدار غلظت بنزن در کابین رنگ بیش تر از مقدار مجاز مواجهه شغلی می باشد. میزان ریسک سرطان زایی برای بنزن و اتیل بنزن به ازای هر 1000 نفر در کابین رنگ به ترتیب برابر با 10 و 5/2، در پیش رنگ برابر با 63/3 و 8/1 و در سالن رنگ برابر با 27/1 و 39/ 0 به دست آمد. ریسک غیر سرطان برای بنزن در کلیه بخش ها و برای زایلن در کابین رنگ و پیش رنگ بالاتر از حد مجاز توصیه شده می باشد.

نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن ریسک سرطان زایی ترکیبات بنزن و اتیل بنزن و هم چنین ریسک غیر سرطان برای دو ترکیب بنزن و زایلن، پایش بیولوژیکی کارگران، بهبود سیستم های کنترلی موجود وبه کار گیری اقدامات کنترلی فنی و مهندسی مدرن برای کنترل میزان مواجهه با این ترکیبات توصیه می شود.


اسماء زارع، مهدی ملکوتی خواه، احسان گروسی، سیف اله غریب، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1397 )
چکیده

مقدمه: اتاق کنترل از مهم ترین محیط های کاری می باشد که نیازمند عمل کرد بهینه افراد به منظور به حداقل رساندن خطا می باشد. روشنایی از عوامل محیطی موثر بر عمل کرد اپراتورهای اتاق کنترل است. تامین روشنایی بهینه در اتاق کنترل از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر روشنایی بر بارکاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت افراد از روشنایی می باشد.

روش کار: مطالعه حاضر از نوع مداخله ای می باشد که در اتاق کنترل یک نیروگاه برق انجام شد. مداخله در روشنایی اتاق کنترل با دو سیستم روشنایی شامل لامپ های فلوئورسنت (4000 کلوین، شدت 200 لوکس) و لامپ های LED ( 4000 کلوین ،شدت 400 لوکس ) انجام گردید.  16 اپراتور تحت این دو سیستم روشنایی از نظر بارکاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت از روشنایی به وسیله پرسش نامه ارزیابی شدند.

یافته ها: برطبق نتایج، خستگی چشمی بعد از مداخله به طور معناداری کاهش یافت (0.004>p). هم چنین روشنایی بیش تر باعث کاهش معنادار میزان خواب آلودگی گردید (0.001>p). در بررسی بار کاری، مقادیر بارکاری ذهنی (0.001>p) و تلاش (0.03>p) بعد از مداخله و افزایش روشنایی به طور معناداری کاهش یافته اند اما نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، عمل کرد و ناامیدی تفاوت معناداری با نتایج قبل از مداخله نشان نداد.

نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت که سیستم روشنایی ترکیبی فلوئورسنت و LED با شدت روشنایی 400 لوکس می توانند شرایط عمل کردی و ذهنی مناسبی برای اپراتورهای اتاق کنترل ایجاد کند. شدت روشنایی 400 لوکس از نظر بار کاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت افراد از روشنایی، شرایط محیطی بسیار بهتری از شدت روشنایی 200 لوکس فراهم می نماید.


فاطمه دهقانی، سید ابوالفضل ذاکریان، فریده گلبابایی، فریبرز امیدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

مقدمه: مواجهه با حلال ها ی آلی موجب اثرات سوء بر سیستم های مختلف از جمله سیستم اعصاب مرکزی، تغییرات رفتاری و شناختی، اختلالات خواب و همچنین تغییر در خلق و خوی افراد می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مواجهه طولانی مدت با مخلوط حلال ها ی آلی بر ابعاد خلقی مثبت و منفی کارگران یک صنعت رنگ انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی براساس نتایج آنالیز GC-MS و همچنین اثرات عصبی-رفتاری  ترکیبات BTEX، این ترکیبات به عنوان حلال ها ی آلی شاخص انتخاب و مطابق با  روش 1501 سازمان NIOSH  مقدار این ترکیبات به صورت کمی تعیین شد. همچنین عملکرد خلقی افراد با استفاده از نسخه فارسی پرسشنامه برومز 8 عاملی ارزیابی شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 24 مورد آنالیز قرار گرفت.   
یافته ها: میانگین مواجهه با مخلوط حلال ها ی آلی در بخش های مختلف گروه مورد دارای مقادیر متفاوت  27/0، 76/0 و 6/2 ppm گزارش شد. با افزایش میزان مواجهه با مخلوط ترکیبات آلی از چارک اول تا چارک چهارم، نمرات خستگی و آرامش با همبستگی قوی (7/0 = r) افزایش می یافت. همچنین نمرات خستگی و آرامش در گروه هایی با مواجهه بالاتر به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین میزان نمرات تنش، افسردگی و خشم در گروه مورد مواجهه بطور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (05/0 > P-value). بین سایر عوامل مانند سن و سابقه کار، همچنین مصرف سیگار و خرده مقیاس های مختلف خلقی ارتباط معناداری یافت نشد. (05/0 > P-value)
نتیجه گیری: مواجهه با ترکیبات BTEX، در طولانی مدت سبب تغییر وضعیت های خلقی افراد در حوزه های مختلف مثبت و منفی خلقی می شود. همچنین افزایش میزان مواجهه با مخلوط حلال ها ی آلی دارای همبستگی مثبت با نمرات خستگی و آرامش بود.
معصومه صدری خانلو، محمدرضا منظم، کمال اعظم، علیرضا مرتضی پور، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده

مقدمه: نزدیک به یک سوم افراد در مشاغلی مشغول به کار هستند که استفاده از آوا، بخشی از کار آن ها محسوب می شود. معلمان به عنوان بزرگ ترین گروه کاربران حرفه ای آوا، در معرض خطر ابتلاء به اختلالات کلامی می باشند. هدف از این مطالعه، بررسی اختلالات کلامی و ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر آن در معلمان می باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی و توصیفی-تحلیلی در سال 1395 بر روی 73 معلم زن و مرد مقطع ابتدایی در شهرستان ساوه به روش نمونه گیری تصادفی انجام شد. پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با هدف شناسایی عوامل خطرساز، پرسش نامه ی( 30- Voice Handicap Index( VHI با هدف ارزیابی میزان اختلالات کلامی و پرسش نامه علایم با هدف بررسی شکایات کلامی در اختیار معلمان قرار گرفت که در مطالعات گذشته روایی و پایایی آن مورد تایید واقع شده بود. سپس داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تست و مجذورکای در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.  
یافته ها: پایایی پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با محاسبه آلفای کرونباخ (736/0) تایید و روایی آن نیز با نظر کارشناسان در خصوص کفایت تعداد سوالات، عدم وجود ابهام و بررسی تناسب محتوایی، به اثبات رسید. براساس نتایج به دست آمده، در 55 درصد از معلمان مورد مطالعه، درجاتی از مشکلات کلامی مشاهده شد. هم چنین نتایج نشان داد میزان اختلالات کلامی در معلمان زن به مراتب بیش تر از معلمان مرد می باشد (001/0>p). اختلال در عمل کرد تارهای صوتی و سابقه آلرژی به عنوان ریسک فاکتورهای عمومی، استفاده از ماژیک و سیستم تهویه فرسوده به عنوان ریسک فاکتورهای محیطی، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی به عنوان ریسک فاکتورهای شغلی باعث افزایش مشکلات کلامی در معلمان شدند. از میان علایم مرتبط با اختلالات کلامی در معلمان مورد مطالعه خستگی کلامی(51 درصد) و گرفتگی صدا (37 درصد) در مقایسه با سایر علایم، شیوع بیش تری داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع اختلالات کلامی در نیمی از معلمان مورد مطالعه و تاثیر ریسک فاکتورهای مختلف عمومی، محیطی و شغلی نظیر سابقه آلرژی، اختلال در عمل کرد تارهای صوتی، ابزار تدریس، سیستم تهویه فرسوده، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی بر افزایش اختلالات کلامی آن ها، شناخت عوامل خطرساز اختلالات کلامی به منظور کنترل آن ها در معلمان  امری ضروری به نظر می رسد. هم چنین می توان نتیجه گیری نمود که معلمان و متولیان امر آموزش و پرورش با رعایت اصول ارگونومی و بهداشت شغلی می توانند از آوایی سالم بهره مند گردند.
آیسا قاسمی کوزه کنان، وحید احمدی مشیران، محسن صادقی یارندی، حامده گل محمدپور، بابک سرباز، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه: یکی از موارد مرتبط در حیطه منابع انسانی، کیفیت زندگی کاری است که از مهمترین عوامل اثر گذار بر آن بارکار به شکل های بارکار ذهنی و فیزیکی می باشد، بطوری که افزایش بارکار، می تواند باعث کاهش سطح عملکرد در یک و یا چند وظیفه شود.لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بارکار ذهنی- فیزیکی با کیفیت زندگی کاری کارگران در یک صنعت ریخته گری انجام پذیرفت.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و مقطعی بوده و بر روی 218 نفر از کارگران مرد یک صنعت ریخته گری انجام پذیرفت. در ابتدا بعد از بررسی شغلی، واحدهای با تنش های کاری بالا انتخاب گردیدند. برای جمع آوری و بررسی متغیرهای بار ذهنی و فیزیکی به ترتیب از پرسشنامه ناسا-تی ال ایکس و پرسشنامه بار فیزیکی استفاده شد. از پرسشنامه والتون نیز برای ارزیابی کیفیت زندگی کاری، استفاده شد. در نهایت تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی(ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و رگرسیون خطی چندگانه) در محیط نرم افزار SPSS  نسخه 25 انجام پذیرفت.  
یافته ها: میانگین نمره کلی بارکار ذهنی و بارکار فیزیکی به ترتیب مقادیر 14/10 ± 87/70 و 74/2 ± 18/14 و میانگین نمره کلی کیفیت زندگی کاری نیز مقدار 32/11 ± 76/90 بدست آمد. مشخص گردید که ارتباط معکوس و معنی داری بین میانگین کیفیت زندگی کاری با بار فیزیکی (001/0=P) و بارکار ذهنی (01/0=P) وجود دارد. نتایج مقایسه میانگین کیفیت زندگی کاری در بین گروه های مختلف متغیرهای دموگرافیک نشان داد که فقط بین گروه های سنی مختلف و کیفیت زندگی کاری ارتباط معنی داری وجود دارد (003/0=p). در نهایت مشخص گردید متغیرهای بارکار فیزیکی، بارکار ذهنی و سن توامان بر میانگین نمره کیفیت زندگی کاری افراد تاثیر معنی داری دارند (05/0 >P).
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری با بارکار ذهنی و فیزیکی ارتباط معناداری وجود دارد. از این رو پیشنهاد می شود که جهت افزایش سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان اقدامات سازمانی و اجرایی با تمرکز بر کاهش بارکار ذهنی و فیزیکی انجام پذیرد.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb