جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای زارعی

محمد جواد جعفری، اسماعیل زارعی، علی درمحمدی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

مقدمه: صنایع فرآیندی اغلب با مواد شیمیایی پر خطر و واحدهای عملیاتی تحت شرایط دما و فشار بالا نظیر راکتورها و تانک‌های ذخیره سروکار دارند. بنابراین احتمال وقوع حوادثی از قبیل انفجار و آتش‌سوزی در آنها بسیار بالا است. هدف این تحقیق ارایه روشی جامع و کارآمد برای ارزیابی کمی ریسک حریق و انفجار واحدهای فرآیندی است.

 .

روش کار: روش پیشنهادی در این تحقیق مشهور به QRA است و شامل هفت مرحله می باشد. بعد از تعیین اهداف مطالعه و شناسایی کامل فرآیند مورد مطالعه، ابتدا از روش‌های کیفی مناسب جهت غربالگری و شناسایی کانون‌های خطر استفاده می گردد و سپس سناریوهای محتمل شناسایی و الویت بندی می شوند. در ادامه جهت برآورد میزان تکرارپذیری سناریوها از روش آمار و سوابق گذشته یا روش تحلیل درخت خطا (Analysis Fault Tree) به همراه درخت رویداد (Event Tree) استفاده می گردد. برای مدل‌سازی پیامد از نرم افزار تخصصی PHAST 6.54 همراه با معادلات پرابیت به منظور ارزیابی پیامد استفاده می گردد. در آخرین مرحله با ترکیب پیامد و تکرارپذیری، ریسک فردی و جمعی تک تک سناریوها و ریسک کلی فرِآیند یا واحد مورد مطالعه محاسبه می گرد د.

 .

یافته ها: به‌کارگیری روش پیشنهادی نشان داد که خطرناکترین پیامدهای واحد تولید هیدروژن آتش فورانی، آتش ناگهانی و انفجار است. نتایج بیان کرد که ریسک جمعی هر دو حریق و انفجار ناشی از پارگی کامل راکتور سولفورزدایی(سناریو3)، رفورمر(سناریو9) و جاذب های تصفیه هیدروژن(سناریو12) غیرقابل پذیرش است. کل واحد تولید هیدروژن از نظر ریسک فردی حریق در ناحیه ARARP قرار دارد و تا فاصله 160متری از حد مرزی واحد، ریسک فردی حریق غیر قابل پذیرش است. این فاصله نه تنها فراتر از حد مرزی واحد تولید هیدروژن است، بلکه از حد مرزی مجتمع نیز فراتر است. راکتورسولفورزدایی(57%) و رفورمر(34%) دارای بیشترین سهم در ریسک فردی انفجار برای پرسنل اتاق کنترل می باشند و ریسک آنها غیر قابل پذیرش است.

 .

نتیجه گیری: به‌دلیل آن‌که روش پیشنهادی در تمام مراحل طراحی فرآیند یا سیستم قابل اجرا است و برای برآورد ریسک حریق و انفجار از یک نگرش کمی، جامع و مبتنی بر معادلات ریاضی استفاده می کند، استفاده از آن به عنوان روش جایگزین روش‌های کیفی و نیمه کمی موجود، توصیه می شود.


فاطمه زارعی، منصور رضازاده آذری، سوسن صالح پور، سهیلا خداکریم، صبا کلانتری، الهه توکل،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

مقدمه: مواجهه ی شغلی با سیلیس کریستالی سبب افزایش ریسک ابتلا به سرطان ریه و بیماری های ریوی تحدیدی همراه با فیبروز وسیع می گردد. گردوغبار سیلیس کریستالی یک خطر عمده سلامتی در صنایع ریخته گری به‌شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان مواجهه ی شغلی شاغلین واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی در یک کارخانه ریخته گری انجام گرفت.

روش کار: این مطالعه مقطعی- تحلیلی درسال 1394 در واحد ماهیچه گیری یک کارخانه ریخته گری انجام گرفت. مواجهه ی شغلی 55 نفر از کارگران واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی به روش بهینه شده 7602 انستیتو ملی ایمنی و بهداشت شغلی آمریکا ارزیابی گردید. ارزیابی خطر افزوده مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس و سرطان ریه با استفاده ازمدل ارایه شده در مطالعه Manettej و Rice انجام گرفت. داده ها توسط نرم افزار SPSS19 آنالیزشد.

یافته ها: میانگین مواجهه ی شغلی با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی mg/m3 047/0± 246/0 است. میزان مواجهه ی کلیه شاغلین واحد ماهیچه گیری بالاتر از حدود مجاز توصیه شده می باشد. خطرنسبی مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس بین 63-6 در هر هزار نفر و خطر افزوده مرگ و میر بر اثر سرطان ریه 65 نفر در هر هزار نفر تخمین زده شد.

نتیجه گیری: میانگین مواجهه ی شاغلین در واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی بالاتر از حدود استاندارد شغلی توصیه شده است. ارزیابی ریسک مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس و ارزیابی خطر افزوده مرگ و میر ناشی از سرطان ریه بالاتر از سطح ریسک قابل قبول است.


رجبعلی حکم‌آبادی، اسماعیل زارعی، علی کریمی،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه: روش آنالیز حالت شکست و اثرات آن (FMEA) یک روش شناسایی، ارزیابی و الویت بندی ریسک است که در صنایع استفاده می‌شود. روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره، روش‌هایی هستند که از بین چندین معیار مختلف، بهترین گزینه را انتخاب می‌کنند؛ بنابراین، هدف از این مقاله، شناسایی، ارزیابی و اولویت‌بندی ریسک با استفاده از روش FMEA مبتنی بر روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره SWARA-VIKOR در یک ایستگاه تقلیل فشار گاز می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، از روش‌های تحلیل نسبت ارزیابی وزن دهی تدریجی (SWARA) و جواب سازشی و بهینه تصمیم‌گیری (VIKOR) برای رتبه‌بندی خطرات حالات شکست شناسایی‌شده در FMEA استفاده گردید. از روش SWARA جهت تعیین وزن‌های شدت، احتمال و کشف و از تکنیک VIKOR برای رتبه‌بندی حالات شکست تجهیزات سیستم استفاده گردید. درنهایت، یک نمونه عملیاتی از ایستگاه تقلیل فشار برای نشان دادن کاربرد و امکان‌سنجی مدل پیشنهادی و یک مطالعه مقایسه‌ای نیز برای تأیید قابلیت عملی بودن و اثربخشی مدل پیشنهادی انجام گرفت.  
یافته ها: 35 حالت شکست اصلی در ایستگاه تقلیل فشار شناسایی گردید. خرابی اسلیو رگلاتور، خرابی شیر اطمینان و پارگی دیافراگم رگلاتور رتبه‌های اول، دوم و سوم اولویت ریسک را به خود اختصاص دادند. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که رویکرد پیشنهادی از پایداری مناسبی برخوردار می‌باشد و فقط حالت شکست افزایش دمای شعله هیتر نسبت به تغییر وزن معیارها بسیار حساس می‌باشد. نتایج رتبه‌بندی حالات شکست ایستگاه نشان داد که تغییرات بسیاری در رتبه‌بندی حالات شکست بر اساس رویکرد پیشنهادی وجود داشت.
نتیجه گیری: به دلیل این‌که وزن‌دهی معیارها بر اساس نظر کارشناسان به‌صورت گام‌به‌گام صورت گرفته است، رویکرد پیشنهادی می‌تواند نتایج معقول‌تر و دقیق‌تری را برای رتبه‌بندی ریسک ارائه دهد.
رجبعلی حکم آبادی، اسماعیل زارعی، علی کریمی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: قابلیت اطمینان، همواره در طول طراحی و برنامه‌ریزی سیستم‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به‌طوری که ارتقای قابلیت اطمینان، یکی از راه‌های دستیابی به سیستم ایمن است. روش‌های شبیه‌سازی، به‌طور گسترده در ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ لذا هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت اطمینان ایستگاه تقلیل فشار گاز دروازه ی شهری با شبیه‌سازی مونت کارلو است.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی، در یکی از ایستگاه‌های تقلیل فشار دروازه ی شهری استان خراسان شمالی در سال ۱۴۰۰ انجام گرفت. در ابتدا، فرایند ایستگاه به‌طور دقیق بررسی و دیاگرام بلوکی آن ترسیم گردید و در ادامه، داده‌های زمان شکست تجهیزات ایستگاه طی ۱۱ سال جمع‌آوری و زمان بین شکست زیرسیستم‌ها محاسبه شد. سپس تابع توزیع احتمال شکست زیرسیستم‌ها توسط نرم‌افزار Easy Fit و بر اساس آزمون کلموگروف-اسمیرنوف تعیین گردید. همچنین قابلیت اطمینان زیرسیستم‌ها، با روش شبیه‌سازی مونت کارلو تخمین زده شد و درنهایت، با توجه به ساختار سری-موازی بودن ایستگاه، قابلیت اطمینان ایستگاه محاسبه گردید.  
یافته ها: بر اساس نتایج، تابع توزیع چگالی احتمال شکست زیرسیستم‌های ایستگاه، بر اساس توابع گاما و نرمال است. میزان قابلیت اطمینان بخش‌های فیلتراسیون، گرم‌کن، تقلیل فشار و بودارکننده، به ترتیب برابر ۰.۹۷، ۰.۹۸۷، ۰.۹۸ و ۰.۹۹۲، نرخ شکست آن‌ها به ترتیب ۰.۰۰۰۰۰۳۴۷۷، ۰.۰۰۰۰۰۱۴۹۳۷، ۰.۰۰۰۰۰۲۳۰۶۲ و ۰.۰۰۰۰۰۰۹۱۶۹ شکست در ساعت و میزان قابلیت اطمینان ایستگاه برابر ۰.۹۳ محاسبه گردید.
نتیجه گیری: با مدل‌سازی داده‌ها و شبیه‌سازی مونت کارلو، به ترتیب تابع توزیع احتمال شکست و ارزیابی قابلیت اطمینان زیرسیستم‌ها تعیین شد. بخش فیلتراسیون و تقلیل فشار، دارای بیشترین نرخ شکست بوده و به یک برنامه ی مناسب تعمیر و نگهداری نیاز است.
کوثر توحیدی زاده، مهران قلعه نوی، اسماعیل زارعی، کامران کولیوند،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: ایران، به دلیل داشتن ۲۷۰۰ کیلومتر مرز آبی با کشورهای منطقه، به‌عنوان بزرگ‌ترین ناوگان حمل‌ونقل دریایی خاورمیانه شناخته می‌شود. با این‌حال، محیط پیچیده و پرخطر دریایی، این موهبت را به زیان بدل کرده و از طرفی رشد فنّاوری نیز بر پیچیدگی آن افزوده است. این موارد، نیاز به توسعه ی ابزارهای جدید جهت تجزیه‌ و تحلیل حوادث را تضمین می‌کند تا علاوه بر قدرت کاوش بالا در داده‌های حوادث، باعث ایجاد یکپارچگی در حوزه‌ی تجزیه‌ و تحلیل حوادث دریایی شود. مطالعه ی حاضر، با هدف توسعه‌ی یک رویکرد اختصاصی تجزیه و تحلیل حوادث دریایی مبتنی بر AcciMap انجام شده است.
روش کار: این پژوهش، یک مطالعه ی توصیفی از نوع کاربردی بوده که در ۳ فاز اصلی ۱) جمع‌آوری اطلاعات، ۲) توسعه ی رویکرد و ۳) اعتباربخشی انجام شده است. در مرحله ی اول، با استفاده از مرور مطالعات پیشین، مصاحبه با خبرگان و تجزیه و تحلیل حوادث واقعی، اطلاعات لازم درخصوص عوامل مؤثر در حوادث دریایی استخراج شده و در مرحله ی بعد، رویکرد AcciMap در قسمت‌هایی توسعه یافت و در مرحله ی سوم، مدل طراحی‌شده، توسط خبرگان حوزه ی دریایی، اعتباربخشی و تأیید شد.  
یافته ها: مدل AcciMap توسعه یافته در سه سطح «عوامل خارجی (بین‌المللی و ملی)»، «عوامل درون‌سازمانی» و « شرایط محیطی/ فردی و فعالیت‌های فردی» تنظیم ‌شده است؛ که در آن سطح «عوامل خارجی (بین‌المللی و ملی)» در ۳ لایه ی اصلی، ۲ لایه ی فرعی و ۱۳ لایه ی فرعی ثانویه، سطح «عوامل درون‌سازمانی» به ۲ لایه ی اصلی، ۱۱ لایه ی فرعی و ۳۵ لایه ی فرعی ثانویه و سطح «شرایط محیطی/ فردی و فعالیت‌های فردی» به ۱ لایه ی اصلی، ۳ لایه ی فرعی و ۱۱ لایه ی فرعی ثانویه طبقه‌بندی‌شده است.
نتیجه گیری: استفاده از رویکرد توسعه یافته، می‌تواند سطوح دارای نقص و مسئول اجرای اقدام اصلاحی را مشخص نماید. همچنین به دلیل گنجانده شدن عوامل نوظهور مؤثر در حادثه، رویکرد ارائه‌شده در این مطالعه، قدرت کاوش بالاتری در داده‌های حوادث دریایی دارد.
مجتبی ذکایی ، میلاد عباسی، محسن وحیدنیا، محمد زارعی، فردین زندسلیمی، محسن فلاحتی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: امروزه آمار ساخت و ساز پروژه های زیر زمینی در کشور رو به افزایش است، به دنبال آن نیز آمار حوادث ناشی از کار این پروژه ها رو به فزونی است. لذا بکارگیری سیستم های نظارتی اثر بخش جهت کنترل و پایش مخاطرات ایمنی و بهداشت محیط کار می تواند در کاهش حوادث و بیماریهای شغلی نقش بسزایی داشته باشد. بکارگیری ترکیبی تکنولوژی های نوین از قبیل فناوری اطلاعات، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و ... می تواند در تشخیص سریع و دقیق مخاطرات محیط کار قابل توجه باشد.
روش کار: رویکرد اصلی مدل پیشنهادی در این مطالعه  استفاده از فناوری IOT در چارچوب مدیریت ریسک شامل شناسایی ، ارزیابی، کنترل سطح ریسک مخاطرات در فاز ساخت تونل مترو بود که خط 7 مترو تهران بعنوان محیط مورد مطالعه انتخاب گردید. روش تحقیق این مطالعه در 4 مرحله طراحی گردید. در مرحله اول قوانین، الزامات و استاندارد های ایمنی و بهداشت مرتبط با مخاطرات مذکور در سطح ملی گردآوری شد. در مرحله دوم معیار ها و حدود مجاز مواجهه شغلی مخاطرات شناسایی شده تعیین گردید و در مرحله سوم حسگر های نوری، صوتی، گاز سنج و بینایی با قابلیت اتصال به شبکه مورد بررسی قرار گرفت. برنامه نویسی کامپیوتری، نحوه دریافت، پردازش و مقایسه اطلاعات حسگرها با استانداردهای تعیین شده در مرحله چهارم انجام و سیستم های هشدار و کنترل هوشمند مربوط به مخاطرات مورد نظر پیشنهاد شد.  
یافته ها: براساس مراحل تحقیق مخاطرات مهم کارگاه از قبیل صدا، کمبود روشنایی و مواجهه با گازهای Co ، متان و کمبود اکسیژن تعیین گردید و یک مدل تلفیقی با استفاده از استفاده از IOT جهت کنترل و پایش این این مخاطرات استخراج و براساس مدل موجود سنسورهای تشخیص میزان صدا، روشنایی، گاز متان و اکسیژن  تعیین و کد نویسی آن بر اساس حد مجاز شغلی(OEL) تعیین گردید. 
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد، با بکارگیری دانش تخصصی IT  و استفاده از نرم افزار و سخت افزارهای مرتبط، با ایجاد یک دانش مشترک در حوزه های IT و ایمنی و بهداشت میتوان مفهوم اینترنت اشیاء را در بکارگیری نظارت دقیق بر کنترل میزان غلظت گازهای گازهای متان و منواکسید کربن و همچنین پایش عوامل زیان آوری فیزیکی از قبیل صدا و روشنایی در محیط های کاری مختلف از قبیل فاز ساخت تونل مترو توسعه داد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb