6 نتیجه برای صادقیان
کیکاوس ازره، محسن پورصادقیان، محمد جواد فانی، محمد رضازاده، اردلان سلیمانیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1395 )
چکیده
مقدمه: مطالعات محدودی بر روی ارزیابی مواجهه رانندگان تاکسیها با ارتعاش تمام بدن انجام شده است بنابراین این مطالعه با هدف ارزیابی مواجهه با ارتعاش تمام بدن و شوکهای مکرر در رانندگان تاکسیهای درون شهری و مقایسه روشهای مختلف ارزیابی در این محیط شغلی انجام شد.
روش کار: فرایند اندازه گیری و ارزیابی مطابق با روش کار ارایه شده در استانداردهای ISO 2631-1,5 و با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج و آنالیزور SVAN 958 انجام گردید. اندازه گیری به کمک شتاب سنج سه محوره در شرایط معمول کاری روزانه در سطح نشیمنگاه صندلی در 9 تاکسی انجام گرفت.
یافته ها: نتایج اندازه گیری در روشهای ISO 2631-1 بهطور کلی ریسک بزرگتری را در مقایسه با روش فشار تراکمی استاتیک معادل روزانه ، Sed ، ارایه شده در ISO 2631-5 نشان داد. مدت زمان محاسبه شده برای سطح عمل مواجهه در روش ریشه میانگین مربعات شتاب، مقدار ارتعاش و فشار تراکمی استاتیک معادل روزانه به ترتیب 55/4 ، 54/3 و 70/31 ساعت برآورد شد.
نتیجه گیری: تفاوت زیاد در زمانهای حدود عمل و مجاز برآورد شده مواجهه در روشهای مختلف بیانگر عدم همخوانی روشهای ارزیابی مذکور بود. بنابراین انجام پژوهشهای آتی جهت اصلاح حدود ارایه شده در استاندارد ضروری است.
سهیل سعادت، ایرج علی محمدی، مژگان کاربخش، حسن عشایری، فریده صادقیان، شهربانو گلی، مهسا فیاض،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه: اختلال هوشیاری، توجه و عمل کرد همراه با خواب آلودگی و خستگی درپرستاران در شیفتهای شبانه و طولانی مدت رخ میدهد و در پایان شیفت در هنگام بازگشت به خانه با افزایش خطر حوادث ترافیکی همراه است.هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر شیفت شب بر توانایی های سایکوموتور رانندگی بعد ازشیفت در پرستاران است.
روش کار: یک مطالعه کوهورت برروی23 پرستار زن شب کار و24 پرستار زن روزکار 20 تا 40 ساله شاغل دربیمارستان سینا درتهران با استفاده ازسیستم کامپیوتری وینا انجام شد. تمرکز و توجه انتخابی، زمان واکنش، درک بینایی پیرامون و هماهنگی دو دستی از توانایی های سایکوموتور رانندگی قبل و بعد از شیفت شب و روز اندازه گیری شد. آنالیز اطلاعات با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندگانه و روش انتخاب گام به گام بازگشتی انجام شد.
یافته ها: در زمینه ی توانایی های سایکوموتور رانندگی در تست تمرکز و توجه انتخابی، متغیر قبول صحیح (038/0=p) و در تست درک بینایی پیرامون، دو متغیر توانایی تقسیم توجه (006/0= p) و میدان بینایی (019/0= p)
و در تست زمان واکنش متغیر میانگین زمان حرکت (034/0=p) با کارکردن در شیفت شب ارتباط معنی دار نشان دادند. اما تست هماهنگی دو دستی ارتباط معنی داری با شیفت شب نشان نداد.
نتیجه گیری: تمرکز و توجه انتخابی، درک بینایی پیرامون و زمان واکنش از توانایی های سایکوموتور رانندگی بعد از شیفت شب به طور معنی داری در پرستاران نقصان می یابد. این نتیجه شواهدی در مورد مکانیسم افزایش حوادث ترافیکی بعد از شیفت شب در پرستاران به مطالعات قبلی در این زمینه اضافه کرد
حامد یارمحمدی، سید حسن نیک سیما، سودابه یارمحمدی، علیرضا خمر، حسین ماری اریاد، محسن پورصادقیان،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه: به هر گونه اختلال یا آسیب سیستم اسکلتی –عضلانی که ممکن است در اثر شغل به وجود آمده باشد یا به وسیله آن تشدید گردد، اختلالات اسکلتی عضلانی گفته می شود که یکی از دلایل مهم آسیب های شغلی و ناتوانی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع اختلالات اسکلتی - عضلانی در رانندگان جهت دست یابی به نتایجی کامل با قدرت آماری بالا، با استفاده از روش متاآنالیز انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر متاآنالیز و مرور سیستماتیک است که در این مطالعه مقالات از پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی ،Scientific Information Database (SID) ، Google Scholar ، Science Direct ،,Scopus PubMed (با استفاده از واژه MESH)، Pre Quest،, Iran MediX, SID, MedLib و با استفاده از واژه های کلیدی فارسی شامل شیوع، اسکلت-عضلانی رانندگان و هم چنین کلید واژه های انگلیسی شامل Prevalence، Musculoskeletal، Drivers استخراج گردید. بازه زمانی در انتخاب مقالات از سال 2000 تا 2017 بود. آنالیز داده ها با استفاده از متاآنالیز (مدل اثر تصادفی )انجام شد. جهت محاسبه عدم تجانس از شاخص های I2 و Q کوکران و هم چنین کلیه تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار STATA نسخه 14 استفاده گردید.
یافته ها: در نهایت 22 مقاله وارد مطالعه شدند. کل حجم نمونه مورد بررسی 7706 نفر با میانگین 350 نفر در هر مطالعه بود. میزان شیوع اختلالات اسکلتی - عضلانی در اندام های مختلف رانندگان به این ترتیب درگردن، شانه، مچ / دست و آرنج در این مطالعه به ترتیب 26.19٪ (با فاصله اطمینان14.30-38) ،18.07 ٪ (با فاصله اطمینان10.16-25.99) و 5.75٪( با فاصله اطمینان 3.22-8.27) بود. بیش ترین شیوع مربوط به اختلال ناحیه تحتانی کمر(41.63) با (فاصله اطمینان50.17-33.09) و کم ترین شیوع مربوط به اختلال آرنج (7.45) با (فاصله اطمینان9.43-5.46) بود. سطح معناداری 0.05 برای تحلیل در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان می دهد شیوع اختلالات اسکلتی – عضلانی ناشی از رانندگی در ناحیه کمری، گردنی و شانه در میان رانندگان در سطح بالایی قرار دارد. هم چنین با توجه به سطح بالای شیوع، افزایش شیوع این اختلالات در رانندگان پیش بینی می گردد.جهت کنترل و کاهش این اختلالات، طراحی مناسب صندلی و تجهیزات خودرو ها، انجام معاینات دوره های رانندگان، انجام ورزش مناسب و در نظر گرفتن زمان استراحت کافی نسبت به ساعات کاری در شبانه روز، پیشنهاد می شود. هم چنین برنامه های آموزش ارگونومی و بهداشت حرفه ای جهت کاهش ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با رانندگی توصیه می گردد.
ناصر نیک افشار، مصطفی کمالی، الهام اخلاقی پیرپشته، حسامالدین عسگری مجدآبادی، نصیر امانت، محسن پورصادقیان،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر خوابآلودگی راننده یکی از دلایل اصلی تصادفات جادهای میباشد که میتواند منجر به صدمات فیزیکی، مرگومیر و تلفات قابلتوجه اقتصادی شود. آمارها نشان میدهد که به یک سیستم مناسب برای آشکارساز وضعیت خوابآلودگی راننده موردنیاز میباشد، بهطوریکه بتواند قبل از اینکه رویداد ناگواری اتفاق بیافتد هشدار لازم را بدهد. لذا این مطالعه مروری با هدف بررسی مطالعات سنسورهای تشخیصدهنده خوابآلودگی راننده و ارائه روشهای ترکیبی تشخیصی و طرح مدل کارآمد انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مروری توصیفی از طریق یک جستجوی نظاممند و با استفاده از کلیدواژههای رانندگان و تشخیص خوابآلودگی در پایگاههای داده بینالمللی شامل Scopus, Pubmed و Web of Scienses انجام گرفت که شامل جدیدترین تحقیقات انجامشده مرتبط در این زمینه از سال 2005 تا سپتامبر 2021 بود. همچنین لیست منابع مطالعات نهایی برای یافتن مطالعات بیشتر بررسی شد تا روشها و مطالعات خاص (تیپیک) مورد اشاره واقع شوند و با یکدیگر مقایسه شوند.
یافته ها: بهطورکلی محققان خوابآلودگی راننده را با استفاده از سه روش انـدازهگیری بر اساس وسیله نقلیه، اندازهگیری رفتاری و اندازهگیری فیزیولوژیکی مورد ارزیابی قرار میدهند. جزئیات و نحوه انجام این اندازهگیریها تأثیر و تفاوت زیادی روی سیستمهای موجود ایجاد میکند. در این مطالعه مروری، هر سه اندازهگیری ذکرشده با استفاده از سنسورهای معین بررسی و همچنین مزیتها و محدودیتهای هر کدام موردبحث قرار گرفت. مقایسه شرایط رانندگی واقعی و شبیهسازیشده نیز موردبحث قرار گرفت. همچنین راههای مختلفی که میزان خوابآلودگی را بهصورت آزمایشگاهی نشان میدهد، موردبررسی قرار گرفت. درنهایت پس از مقایسه تحلیلی بین روشهای تشخیص خوابآلودگی، یک دیاگرام پیشنهادی برای ارائه مدل کارآمد که بهصورت ترکیبی بود ارائه شد.
نتیجه گیری: بهطورکلی میتوان بیان داشت که با توجه به محدودیتهای هریک از روشها، نیاز است که با طراحی سیستم آشکارساز خوابآلودگی که ترکیبی از معیارهای رفتاری، عملکردی و سایر اندازهگیریها است، بتوان بهدقت سطح هوشیاری راننده را مشخص کرد. درنهایت این مدل ترکیبی (کارآمد) باید در محیط شبیهسازی ساخته و تست شده باشد تا با ارسال هشدار به رانندهای خوابآلود از تعداد تصادفات جادهای اجتناب شود.
مجتبی ذکایی، مرضیه صادقیان، محسن فلاحتی، اعظم بیابانی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: به دلیل افزایش ارائه خدمات الکترونیک به شهروندان در ادارات دولتی، تعداد کاربران کامپیوتر و در نتیجه بروز اختلالات اسکلتی عضلانی افزایش یافته است. لذا هدف این مطالعه پیشبینی و مدلسازی روابط پیچیده بین عوامل خطر اختلالات اسکلتی عضلانی در کاربران کامپیوتر شاغل در ادارات دولتی توسط شبکه عصبی مصنوعی بود.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر در سال 2020 روی 342 نفر از کارکنان ادارات مختلف دولتی شهر ساوه در ایران انجام گردید. ابتدا محقق به منظور شناسایی اولیه مشکلات از محیط کار بازدید نموده و عوامل محیطی را اندازهگیری کرد. با استفاده از پرسشنامه نوردیک و روش ROSA، ارزیابی ریسک ارگونومیک و بررسی عوامل روانی اجتماعی صورت پذیرفت. بمنظور تدوین مدل، تأثیر عوامل مختلف در ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک بررسی شد، سپس دادههای حاصل توسط یکی از الگوریتمهای شبکه عصبی جمعآوری و مدلسازی گردید و در نهایت یک مدل بهینه برای پیشبینی خطر اختلالات اسکلتی عضلانی توسط شبکههای عصبی مصنوعی ارائه شد.
یافته ها: نتایج نشان داد با افزایش سطح تعاملات اجتماعی، سطح تقاضا، کنترل و رهبری در شغل، اختلالات اسکلتی عضلانی در مردان و زنان کاهش مییابد. بین شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی و میزان تقاضای شغل، سطوح کنترل شغل، سطوح تعاملات اجتماعی، سطوح رهبری، سطوح جو سازمانی، سطح رضایت شغلی و سطوح استرس رابطه معناداری وجود داشت. علاوه بر این، بین گزارش درد در ناحیه گردن، شانه و مچ/دست با نمره کلی ROSA رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین گزارش درد یا ناراحتی در ناحیه گردن با امتیاز خطر صفحه نمایش گوشی، مچ/دست با نمره خطر صفحه کلید-موس و همچنین شانه، قسمت بالای کمر، آرنج و پایین کمر با نمره ریسک صندلی رابطه معنادار وجود داشت. دقت مدل ارائه شده جهت پیشبینی اختلالات اسکلتی عضلانی نیز حدود 5/88 % بود که نشاندهنده قابل قبول بودن نتایج است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد چندین فاکتور در ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی نقش دارند که شامل عوامل فردی، محیطی، روانی اجتماعی و ایستگاه کاری میباشد. لذا در طراحی یک ایستگاه کاری ارگونومیک بایستی تاثیر توام عوامل ذکر شده مورد بررسی قرار گیرد. همچنین پیشبینی میزان تاثیرگذاری هر کدام از عوامل مذکور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی نشان داد که این نوع مدلسازی میتواند به عنوان ابزاری جهت پیشگیری از اختلالات اسکلتی عضلانی و یا دیگر اختلالات چندعاملی کاربردپذیر باشد.
زهرا هاشمی، محمدجواد شیخمظفری، آزما پوترا، مرضیه صادقیان، نسرین اسدی، سعید احمدی، معصومه علیدوستی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
مقدمه: با وجود اینکه پنلهای میکروسوراخدار (MPP) به عنوان نسل جدیدی از جاذبهای صوتی و جایگزینی موثر برای جاذبهای الیافی معرفی میشوند، این فناوری همچنان با چالشهایی مواجه است. مهمترین ضعف این پنلها، پهنای باند جذب محدود آنهاست که عمدتاً در اطراف فرکانس طبیعی متمرکز است. این محدودیت باعث میشود که MPP ها نتوانند بهطور موثری طیف وسیعی از فرکانسها را پوشش دهند، که این امر کارایی آنها را در کاربردهای مختلف کاهش میدهد. در نتیجه، بهینهسازی طراحی این پنلها برای بهبود عملکرد جذب در گستره وسیعتری از فرکانسها، به یکی از اهداف اصلی تحقیقات در این حوزه تبدیل شده است
روش کار: در این مطالعه از روش سطح پاسخ (RSM) با رویکرد طراحی مرکب مرکزی (CCD) و نرمافزار Design Expert برای تعیین میانگین ضریب جذب نرمال در محدوده فرکانسی ۱۲۵ تا ۲۵۰۰ هرتز استفاده شد. همچنین شبیهسازیهای عددی به روش اجزاء محدود (FEM) برای اعتبارسنجی نتایج RSM انجام گرفت. پس از بهینهسازی، یک جاذب MPP طراحی، ساخته و ضریب جذب نرمال آن با استفاده از لوله امپدانس اندازهگیری شد. مدل تئوریک مدار معادل (ECM) نیز برای پیشبینی ضریب جذب نرمال برای MPP ساخته شده استفاده شد.
یافته ها: فرایند بهینهسازی نشان داد که با تنظیم قطر سوراخها، درصد تخلخل و عمق حفره هوایی پشت پنل به ترتیب بر روی ۰.۳ میلیمتر، ۲.۵% و ۲۵ میلیمتر، حداکثر جذب در محدوده فرکانسی مورد نظر حاصل میشود. تحت این شرایط بهینه، میانگین ضریب جذب با پیشبینیهای RSM در شبیهسازیهای عددی، تئوریک و آزمایشگاهی هماهنگی نزدیک داشت و بهبود چشمگیری به میزان ۱۳.۸% نسبت به MPP غیر بهینهشده نشان داد.
نتیجه گیری: این مطالعه کارایی و اثربخشی استفاده از RSM را برای ارزیابی پارامترهای مختلف مؤثر بر عملکرد MPP به نمایش گذاشت. همچنین مدل عددی FEM و مدل تئوریک ECM همبستگی قابل توجهی با نتایج لوله امپدانس نشان دادند و بهعنوان جایگزینهای مقرونبهصرفه و قابل اعتماد برای روشهای آزمایشگاهی سنتی پیشنهاد میشوند. این مدلها سطح توافق قابل قبولی با نتایج تجربی ارائه دادند و پتانسیل خود را در کاربردهای عملی تایید کردند.