جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای لک

فاطمه ملک پور، یوسف محمدیان، علیرضا ملک پور، سجاد سلیمی، علیرضا سرکاری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

مقدمه: هر سال در کشور ایران، هزاران نفر در  اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست می دهند و در بین حوادث رانندگی، تصادفات رانندگان موتور سوار مرگ آور است. نگرش به ایمنی، پیش بینی کننده رفتار مخاطره آمیز فرد است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین شخصیت، نگرش به ایمنی و رفتارهای مخاطره آمیز در رانندگان می باشد.

روش کار: در این مطالعه از بین رانندگان شاغل موتور سیکلت سوار در شهر تهران، 254 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه‌های شخصیت، نگرش به ایمنی و رفتار های مخاطره آمیز توسط این افراد پر شد و توسط نرم افزار SPSS16  آنالیز گردید.

یافته ها: بین حیطه های مختلف شخصیت (نگرانی ، عصبانیت، حالت احساس و هیجان، نوع دوستی، بیهنجاری)  و نگرش به ایمنی (جریان ترافیک در برابر اطاعت از قوانین، رانندگی با سرعت، رانندگی با هیجان) از لحاظ آماری ارتباط معنی داری یافت شد(P=0/001).

نتیجه گیری: نگرش به ایمنی پیش بینی کننده رفتار های مخاطره آمیز فرد است و شخصیت نیز به طور غیر مستقیم بر رفتار‌های مخاطره آمیز از طریق تاثیر بر نگرش به ایمنی  موثر می‌باشد. 


عبدالکاظم نیسی، سید اسماعیل هاشمی شیخ شبانی، طیبه رحیمی پردنجانی، نسرین ارشدی، کیومرث بشلیده،
دوره 3، شماره 2 - ( 5-1392 )
چکیده

مقدمه: مطالعات نشان می دهد که حدود 90 درصد حوادث ناشی از کار به علت رفتارهای ناایمن و خطای انسانی روی می دهند. شناسایی عواملی که پیش‌بینی کننده رفتارهای ناایمن هستند در پیشگیری از این حوادث مفید می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های شخصیتی، شناختی و سازمانی به عنوان پیش بین های رفتارهای ناایمن کارکنان صف یک شرکت صنعتی در شهر بجنورد می باشد.

.

روش کار: نمونه پژوهش در مرحله اصلی شامل 300 گارگر و در مرحله اعتباریابی شامل 100 کارگر بود، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در ابتدا شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس رفتارهای ایمن، به دو گروه (ایمن و ناایمن) تقسیم شدند. سپس هر گروه، با استفاده از پرسشنامه شخصیتی پنج عامل بزرگ، پرسشنامه کارآمدی ایمنی، مقیاس تمرکز تنظیمی در کار، مقیاس جوّ ایمنی، مقیاس انگیزش ایمنی، مقیاس شایستگی ایمنی و پرسشنامه فشار کاری ادراک شده مورد سنجش قرار گرفتند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز و در بخش اعتباریابی از تحلیل عاملی تاییدی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

.

یافته ها: یافته های حاصل از کاربرد معادله ممیز، فرضیه پژوهش را تأیید کرد. به بیان دیگر، از روی متغیرهای روان رنجورخویی، برون‌گرایی، توافق جویی، وجدانی بودن، کارآمدی ایمنی، تمرکز تنظیمی و ابعاد آن، جوّ ایمنی و ابعاد آن، انگیزش ایمنی، شایستگی ایمنی و گرانباری نقش، می توان رفتارهای ناایمن کارکنان را پیش بینی شود.

.

نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر اهمیت شایستگی ایمنی، تمرکز پیشگیری، قوانین و رویه های ایمنی، کارآمدی ایمنی و وجدانی بودن را به عنوان پیش بین های رفتارهای کاری ناایمن نشان می دهد. بنابراین توصیه می شود در دوره های آموزش ایمنی و به منظور انتخاب افراد برای محیط های پرخطر، بر این متغیرها تکیه کنیم.


روح اله حاجی زاده، محمد حسین بهشتی، اسماعیل خداپرست، جواد ملکوتی، حسین رحیمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

مقدمه: استرس گرمایی در محیط های کاری، علاوه بر ایجاد ناراحتی های متعدد مانند کاهش آسایش حرارتی و ایجاد تنش‌های گرمایی، در موارد شدیدتر ممکن است منجر به ایجاد حادثه و بیماری‌های ناشی از گرمای بیش از حد گردد. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت استرس گرمایی در کارگاه های کوچک شهرستان قم بر اساس شاخص WBGT و همچنین بررسی ارتباط بین WBGT و شاخص های فیزیولوژیکی است.

.

روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی – مقطعی در مرداد ماه 1391 در 25 کارگاه کوچک شهرستان قم مشتمل بر10 کارگاه روباز و 15کارگاه سرپوشیده انجام شد. اندازه گیریWBGT براساس استاندارد ISO7243 انجام شد. همچنین پاسخ های فیزیولوژیکی 25 نفر کارگر (یک نفر از هرگارگاه) شامل نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک سنجش شد.

.

یافته ها: میانگین شاخص WBGT برای مشاغل سرپوشیده شامل صافکاری، مکانیکی، نقاشی، جوشکاری و درب و پنجره سازی به ترتیب C◦ 55/27، C◦ 45/27، C◦ 64/24، C◦ 73/26 و C◦ 89/25، برای کارگاه‌های روباز صافکاری، مکانیکی و نقاشی C◦ 01/30 و برای کارگاه‌های جوشکاری و درب و پنجره سازی C◦ 52/28 به‌دست آمد. میزان WBGT در مقایسه با میزان استاندارد ISO 7243 درتمام کارگاه‌های کوچک اندازه گیری شده بیشتر از حد مجاز بود. کارگاه‌های صافکاری و نقاشی دارای بیشترین میزان WBGTبودند (به ترتیب C◦ 22/30 و C◦ 03/30) میانگین WBGT کارگاه های صافکاری که نسبت به دیگر مشاغل بیشتر در معرض فضای باز و تابش های خورشیدی بودند با کارگاههای جوشکاری و درب و پنجره سازی اختلاف معناداری داشت (آزمون T-test). بین WBGT و نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک رابطه معناداری مشاهده نشد (05/0). نتایج حاکی از آن است که کارگران در معرض استرس حرارتی قرار دارند و انجام مطالعات بیشتر و ایجاد تدابیر جهت مراقبت از کارگران امری ضروری است.

.

نتیجه گیری: میزان استرس حرارتی تقریباً در کلیه ی کارگاه‌های کوچک مورد مطالعه بیشتر از حدود مجاز توصیه شده بوده و در این میان کارگاه های روباز بیشترین میزان استرس حرارتی را داشتند، هرچند استرس های حرارتی با استرس‌های مورد مطالعه همبستگی معناداری را نشان نمی دهند.


بیژن ملک پور، ابراهیم جعفرزاده پور، علی میرزاجانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

مقدمه: بررسی تغییرات و مقایسه حساسیت کانتراست در سه گروه از جوشکاران حرفه ای که به روش جوشکاری برق با استفاده از پوشش محافظ گاز (Gas Metal Arc Welding: GMAW) اقدام به جوشکاری می نمایند و جوشکارانی که جوشکاری برق دستی (Shield Metal Arc Welding: SMAW) انجام می دادند و همچنین گروه کارگران نقطه جوشکار (Resistance Welding) به عنوان گروه سوم.
.
روش کار: تمامی جوشکاران حرفه ای GMAW و SMAW و نقطه جوش شاغل در یک مرکز صنعتی که همگی مرد بودند تحت آزمون حساسیت کانتراست با آزمون Freiburg قرار گرفتند. آزمون حساسیت کانتراست در سه فرکانس فضایی cpd ١٥ ، cpd ٥ و cpd ١ در شرایط ثابتی انجام شد. سه گروه از لحاظ شرایط دموگرافیک مانند سن و سابقه شرایط مشابه ای داشتند. نتایج سه گروه در هر فرکانس فضایی ثبت و با یکدیگر مقایسه شد.
.
یافته ها: آزمون ANOVA نشان داد که حساسیت کانتراست در فرکانس فضایی cpd ١٥ ، در کارگران جوشکار GMAW به‌طور معناداری (028/0=p) و (041/0=p) به ترتیب نسبت به گروه کارگران SMAW و نقطه جوشکار کاهش یافته است. متوسط (انحراف معیار) حساسیت کانتراست در فرکانس&thinspهای cpd ١٥، cpd ٥، cpd ١ در گروه کارگران جوشکار GMAW به ترتیب ٩٢/٢٥± ۸٠/٣٩، 75/43± 70/172 و80/51± 69/140و در گروه کارگران SMAW، 30/54± 57/60، 01/32± 21/183و 20/42±80/157 و کارگران نقطه جوشکار 22/39± 38/57، 42/35± 60/180 و 68/50± 10/149بوده است.
.
نتیجه گیری: علیرغم اینکه همه‌ی کارگران جوشکار از عینک و دیگر وسایل حفاظت فردی استفاده می کردند، افت حساسیت کانتراست کارگران GMAW نسبت به دو گروه دیگر می تواند ناشی از تغییرات تجمعی اثرات سوء این پرتوها باشد. بهبود و ارتقاء کیفی تجهیزات ایمنی چشم ها مخصوصاً در این گروه از کارگران ضروری به نظر می رسد.


افشین ملکی، ابراهیم درویشی، افشار مرادی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

مقدمه: فرهنگ ایمنی، هسته سیستم مدیریت ایمنی یک سازمان است که به عنوان پتانسیل حرکت سازمان برای دستیابی به استانداردهای بالاتری از ایمنی در نظر گرفته می‌شود. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر فرهنگ ایمنی و ارتباط آن با حوادث رخداده در کارگران یک پروژه سدسازی بود.

.

روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در 130 کارگر شاغل در یک پروژه سد سازی صورت گرفته است. به منظور بررسی وضعیت فرهنگ ایمنی و عوامل موثر بر آن از پرسشنامه استاندارد مشتمل بر 59 سوال استفاده شد. همچنین میزان حوادث رخداده در پروژه در طول سال نیز بر حسب ویژگی‌های دموگرافیک جمع‌آوری گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم افزار 19 SPSS آنالیز گردید.

 .

یافته ها: میانگین سن، سابقه کار و نمره فرهنگ ایمنی افراد مورد مطالعه به ترتیب 05/35 ، 5/7 سال و 2/183 بود. تعداد 27 مورد حادثه در پروژه در طول سال ثبت گردیده که شایعترین علت آنها بی‌احتیاطی (3/33%) بود. بین فرهنگ ایمنی و سابقه داشتن حادثه و نیز حوادث رخداده رابطه معنا‌دار وجود داشت بطوری‌که درصد فرهنگ ایمنی مثبت در افراد دارای سابقه حادثه (8/71%) از درصد افراد بدون سابقه (1/45%) بیشتر بود. بین متغیرهای سن، سابقه کار، تحصیلات و تاهل با فرهنگ ایمنی رابطه معنی‌داری وجود نداشت.

 .

نتیجه گیری: به نظر می‌رسد که فرهنگ ایمنی پروژه بیشتر متاثر از سابقه حادثه بوده و با درصد حوادث رخداده نیز کاملا معنی دار است. لذا به منظور ایجاد یک فرهنگ ایمنی مثبت باید بر روی فاکتورهایی از جمله آموزش ایمنی، افزایش تجربه کاری و آنالیز حوادث سرمایه‌گذاری کرد.


مهدی ملکوتی خواه، علی کریمی، سیدمصطفی حسینی، امیر رستگارخالد،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

مقدمه: تعارض کار-خانواده به‌عنوان پارامتری اجتماعی می‌تواند بر تمرکز افراد و برسلامت کارگران اثرگذار باشد. هدف از این مطالعه ارایه مدل تئوری ارتباط بین تعارض کار-خانواده و حوادث شغلی با درنظر گرفتن پارامترهای مهمی هم‌چون استرس شغلی و سلامت فردی در یکی از صنایع فولاد کشور می‌باشد.

روش کار: جامعه آماری پژوهش، کارکنان بخش فولادسازی یکی از صنایع فولاد کشور می‌باشد. این مطالعه مقطعی-تحلیلی بوده و 270 نفر در دو گروه حادثه دیده (گروه مورد) و بدون حادثه (گروه شاهد) انتخاب شدند، پرسش‌نامه 4 بخشی شامل پرسش‌های دموگرافیک، پرسش‌نامه‌های 18 سوالی تعارض کار-خانواده، استرس شغلی 35 سوالی و سلامت عمومی 28 سوالی توسط افراد مورد مطالعه تکمیل گردید. داده‌های این مطالعه با استفاده از نرم افزار AMOS مورد تحلیل قرار گرفت و مدل مربوطه ارایه گردید.

یافته ها: نتایج مطالعه نشان می‌دهد که مدل ارایه شده شاخص‌های برازش را به‌خوبی پوشش می‌دهد و بارهای عاملی همه ی پارامترها معنی دار  می‌باشند(p<0.001). هم‌چنین سلامت فردی و استرس شغلی با ضریب بالا می‌تواند بر تعارض کار-خانواده تاثیر بگذارد و تعارض کار-خانواده در بروز حادثه اثر گذار می‌باشد.

نتیجه گیری: کاهش تعارض کار-خانواده به عنوان شاخصی اجتماعی که یک عامل  زمینه ای در بروز استرس می‌باشد، می‌تواند در پایین آوردن میزان حوادث  شغلی موثر بود و سیستم مدیریتی سازمان می‌تواند با مدیریت بهینه این عامل مهم، سطح ایمنی شاغلین خود را  ارتقاء دهد.


اسماء زارع، مهدی ملکوتی خواه، احسان گروسی، سیف اله غریب، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1397 )
چکیده

مقدمه: اتاق کنترل از مهم ترین محیط های کاری می باشد که نیازمند عمل کرد بهینه افراد به منظور به حداقل رساندن خطا می باشد. روشنایی از عوامل محیطی موثر بر عمل کرد اپراتورهای اتاق کنترل است. تامین روشنایی بهینه در اتاق کنترل از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر روشنایی بر بارکاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت افراد از روشنایی می باشد.

روش کار: مطالعه حاضر از نوع مداخله ای می باشد که در اتاق کنترل یک نیروگاه برق انجام شد. مداخله در روشنایی اتاق کنترل با دو سیستم روشنایی شامل لامپ های فلوئورسنت (4000 کلوین، شدت 200 لوکس) و لامپ های LED ( 4000 کلوین ،شدت 400 لوکس ) انجام گردید.  16 اپراتور تحت این دو سیستم روشنایی از نظر بارکاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت از روشنایی به وسیله پرسش نامه ارزیابی شدند.

یافته ها: برطبق نتایج، خستگی چشمی بعد از مداخله به طور معناداری کاهش یافت (0.004>p). هم چنین روشنایی بیش تر باعث کاهش معنادار میزان خواب آلودگی گردید (0.001>p). در بررسی بار کاری، مقادیر بارکاری ذهنی (0.001>p) و تلاش (0.03>p) بعد از مداخله و افزایش روشنایی به طور معناداری کاهش یافته اند اما نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، عمل کرد و ناامیدی تفاوت معناداری با نتایج قبل از مداخله نشان نداد.

نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت که سیستم روشنایی ترکیبی فلوئورسنت و LED با شدت روشنایی 400 لوکس می توانند شرایط عمل کردی و ذهنی مناسبی برای اپراتورهای اتاق کنترل ایجاد کند. شدت روشنایی 400 لوکس از نظر بار کاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت افراد از روشنایی، شرایط محیطی بسیار بهتری از شدت روشنایی 200 لوکس فراهم می نماید.


مهران پورحسین، رضا پوربابکی، الهه رودی، وحید احمدی مشیران، هما ملک خانی، سمانه خداوردلو،
دوره 10، شماره 4 - ( 9-1399 )
چکیده

مقدمه: خطاها محصول جانبی پردازش اطلاعات یا عملکرد شناختی انسان هستند. بااینکه همه افراد در انجام فعالیت‌های مختلف مستعد خطا هستند با این حال تفاوت های فردی در توانایی‌های شناختی آن‌ها تعیین‌کننده نوع و نرخ خطاهایی است که ممکن است افراد در موقعیت های مختلف مرتکب شوند. خطاهای انسانی از مهم‌ترین چالش‌های محیط کاری می‌باشد. یکی از سیستم‌هایی که خطاهای انسانی به‌وفور در آن رخ می‌دهد، سیستم مراقبت‌های بهداشتی می‌باشد. خطا در ارائه داروی مناسب به علت شباهت ظاهری و شباهت نام دارو یکی از خطاهای شناختی هست که در مراقبت‌های بهداشتی رخ می‌دهد. هدف از مطالعه مروری حاضر، ارزیابی منظم شواهد و رویکردهایی است که اخیراً  برای کاهش خطاهای دارویی ناشی از برچسب‌های داروهای هم‌شکل و هم‌آوا انجام شده است.
روش کار: جستجوی مقاله در 30 آگوست 2018 از تمام سال‌های در دسترس ازPubMed  و EMBASE  با استفاده از دستورالعمل بیانیه پریزما انجام شد. جستجو در بخش عنوان یا چکیده مطالعات با استفاده از اصطلاحات مدنظر و همچنین  با استفاده از شاخص MeSH، در ترکیب با اصطلاحات انجام شد. در این پژوهش از بین 256 مقاله، نهایتاً 17 مقاله جهت مطالعه سیستماتیک انتخاب گردید. مطالعات بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب و بر اساس نوع مداخله آزمون شده و نوع خروجی دسته‌بندی شدند. درنهایت داده‌ها به‌صورت توصیفی تجزیه‌وتحلیل شدند.  
یافته ها: طرح کلی مطالعات و روش‌های پژوهش بین مطالعات به‌طور گسترده‌ای متنوع بود. از آن جمله می‌توان به تعداد شرکت‌کنندگان، تعداد آزمون‌ها، نوع داروها و شرایط آزمون‌ها اشاره کرد. نگارش Tall man، کدگذاری رنگی، تنوع زمینه برچسب‌ها و استفاده از علائم، رویکردهای مورد آزمون بودند. درمجموع 11 مطالعه از میان مطالعات بررسی شده، از نگارش Tall man استفاده کرده بودند و همچنین مهم‌ترین متغیر گزارش شده در همه مطالعات « نرخ خطا» و « زمان پاسخ» بود. دامنه وسیعی از اسامی داروها مورد آزمون قرار گرفته بود.
نتیجه گیری: خطاهایی دارویی ابعاد مختلفی دارند و در مطالعه حاضر فقط به بررسی خطاهای ناشی از داروهای هم‌شکل و هم‌آوا و تأثیر نحوه نگارش نام دارو پرداخته شد. مطالعات آزمایشگاهی نشان داد نگارش Tall Man در کاهش نرخ خطا مؤثر است که احتمالاً به دلیل خوانایی بهتر برچسب‌های دارویی است، اما ارزیابی در محیط کار واقعی برای تقویت این نتیجه‌گیری مورد نیاز است. شواهد کافی برای پشتیبانی از کدگذاری رنگی و چند روش دیگر مانند نمادها، وجود ندارد و به دلیل جدید بودن مطالعات در این زمینه هنوز سازوکار یکسانی برای همه مطالعات وجود نداشت.
غلامرضا مرادی، سنا محمدی، عبدالرسول صفائیان، سعید احمدی، مهرنیا لک،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه: صداهای مزاحم می توانند باعث ایجاد بیماری های جسمی و روحی در کارگران شوند.‏‎ ‎به همین دلیل کاهش صداهای مزاحم ‏به خصوص در محیط های کاری امری ضروری است. برای‎ ‎کاهش میزان صدا، استفاده از مواد جاذب صوت با خواص ‏آکوستیکی مناسب روند رو به رشدی داشته است. هدف از مطالعه حاضر، بهبود خاصیت آکوستیکی فوم پلی یورتان (‏PUF‏)‏‎ ‎‏ به ‏عنوان جاذب صوت می باشد. ‏
روش کار: در مطالعه حاضر ‏PUF‏ با درصدهای مختلف نانوذرات خاک رس (%‏wt.‎‏ 2/1 -0) سنتز شدند و سپس ضریب جذب صوتی‎ ‎PUF ‎سنتز شده توسط لوله امپدانس صوتی در محدوده بسامد 63 تا 6400 هرتز مطابق با استاندارد ‏ISIRI 9803‎‏ ‏اندازه گیری شد. مورفولوژی فوم ها نیز توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (‏SEM‏) بررسی شد.‏
یافته ها: نتایج نشان داد افزودن نانو ذرات خاک رس به ‏PUF‏ منجر به بهبود رفتار جذب صوتی نمونه ها می شود و بهترین رفتار جذب ‏صوتی برای ‏PUF‏ با 2/1 درصد وزنی نانوذره در فرکانس های پایین (2600-500 هرتز) بود. این افزایش در ضریب جذب ‏می تواند به دلیل افزایش تعداد و کوچک شدن منافذ با افزایش میزان نانوذره در ‏PUF‏ باشد. ‏
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد ضریب جذب صوت ‏PUF‏ با افزودن درصدهای مختلف نانو ذره خاک‎ ‎رس به ‏PUF‏ بهبود یافته ‏است. حضور نانو ذرات خاک رس منجربه کاهش اندازه سلولی و افزایش تعدا منافد و اصطکاک سطحی شده است که‎ ‎با افزایش ‏درصد نانو ذرات، افزایش ضریب جذب صوت در ‏PUF‏ مشاهده گردید‏
مهران ملکی روشتی، زهرا نقوی کنجی، سیاوش اعتمادی نژاد، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه:  فرایند برپایی اسکلت فلزی به‌عنوان یکی از خطرناک‌ترین فعالیت‌ها در صنعت ساخت‌وساز شناخته می‌شود. همچنین این فرایند از نظر ایمنی و بهداشت شغلی، بسیار پرخطر محسوب می‌گردد. لذا هدف پژوهش حاضر، آنالیز کیفی ریسک برپایی اسکلت فلزی و مدل‌سازی آن با استفاده از روش آنالیز تشدید عملکردی (FRAM) است.
روش کار: در مطالعه توصیفی-مقطعی حاضر، ابتدا بازدیدی از سایت برپایی اسکلت فلزی یک برج بلندمرتبه درحال ساخت در یک شرکت ساختمانی جهت شناسایی فرایندهای اصلی در پروسه برپایی انجام گردید. سپس با 33 نفر از کارگران شاغل در این فرایند، مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و انتها باز، صورت گرفت. داده‌های حاصل از مصاحبه و مشخصات فرایند، جهت تجزیه‌وتحلیل و مدل‌سازی روابط پیچیده و تعاملات بین وظایف روزانه در نرم‌افزار FRAM Model Visualiser (FMV) وارد گردید.   
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد، در 4 عملکرد از 19 عملکرد اصلی اجزای سیستم شناسایی شده، به‌دلیل تعاملات پیچیده مابین عملکردهای فنی، انسانی و سازمانی، پتانسیل بی‌ثباتی و شکست وجود دارد. اعمال تشدید در مدل گرافیکی سیستم نشان داد درصورت نادیده گرفتن فعل‌وانفعالات در 4 عملکرد شامل هماهنگی با ریگر باتجربه، آماده‌سازی تاور کرین، تثبیت قطعات در محل نصب و اجرای طناب نجات، ممکن است ریسک‌هایی جبران‌ناپذیری بر سیستم تحمیل گردد.
نتیجه گیری: یافته‌ها نشان داد، ارزیابی کیفی ریسک و مدل‌سازی پروسه برپایی اسکلت فلزی با به‌کارگیری روش FRAM برای درک شرایط غیرخطی و پویایی ناشی از تشدید بین تعاملات فنی-اجتماعی، می‌تواند تحلیل جامعی از وضعیت ایمنی سیستم ارائه دهد. 
 
عباس بهرامی، حسین اکبری، مهدی ملکوتی خواه،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: از آنجایی که استخدام دانش آموختگان برای کشورها از اهمیت بالایی برخوردار است، هدف از این مطالعه بررسی وضعیت استخدامی دانش آموختگان رشته مهندسی ایمنی و بهداشت حرفه ای از دانشگاه علوم پزشکی کاشان از زمان تأسیس رشته در سال 1375 تا سال 1402 می باشد.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1402 انجام شد و وضعیت استخدامی دانش آموختگان را با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بررسی کرد. این پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک، 5 سؤال برای افراد بیکار و 60 سؤال برای افراد شاغل بود. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS v16 انجام شد.  
یافته ها: 229 دانش آموخته در این مطالعه شرکت کردند. نتایج فراوانی افراد شاغل و بیکار در این پژوهش نشان داد که 198 نفر (5/86 درصد) شاغل و 31 نفر (5/13 درصد) در زمان مطالعه بیکار بوده اند. اکثر شرکت کنندگان شاغل، 46 درصد (90 نفر) در بخش صنعت و معدن کار می کنند. بررسی اثربخشی دوره آموزشی مشمولان شاغل در شغل مورد نظر نشان داد که 88 نفر (4/44 درصد) بر این باورند که موضوع دروس تدریس شده با نیازهای کاری در حد متوسط سازگار است. 
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که این رشته تحصیلی از نظر شغلی مناسب بوده و احتمال شاغل شدن دانش آموختگان آن بالاست. از طرفی به دلیل رشد صنعت در ایران امید است در آینده نیز روند نیاز به مهندس بهداشت حرفه ای افزایش یابد. با پیشرفت صنایع و گسترش تولید، نیاز به کنترل عوامل زیان آور و ارتقای سلامت کارگران بیش از پیش دیده می شود و این امر باعث می شود دانش آموختگان این رشته در آینده موقعیت شغلی مناسبی داشته باشند. از سوی دیگر، شرایط تحصیلی باید از نظر کیفیت برنامه های آموزشی و درسی دانشگاه ارتقا یابد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb