جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای محمودی

شهرام محمودی، ایرج محمدفام، بهزاد افسرطلا، ثریا علیمحمد زاده،
دوره 3، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

مقدمه: بر اساس نتایج مطالعات انجام شده، رفتارهای ناامن عامل 90% حوادث می باشند. پژوهش حاضر استفاده از ویژگی های شخصیتی را به عنوان پیش بین های بروز اعمال ناامن در بین کارکنان یک پروژه احداث خطوط تولید خودرو مورد بررسی قرار می دهد.

.

روش کار: در این مطالعه برای تعیین ویژگی های شخصیتی و میزان رفتارهای ناامن به‌ترتیب از پرسشنامه 5 بعدی NEO-FFI و روش نمونه برداری از رفتارهای ایمنی استفاده شد. برای آنالیز نتایج از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده گردید. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کارکنان پروژه به تعداد 243 نفر بود.

.

یافته ها: نتایج نشان داد 70/31 درصد از رفتارهای کارکنان از نوع ناامن بود. بین رفتارهای ناامن با رنجورخویی و انعطاف پذیری رابطه مستقیم و معنا دار وجود داشت (P<0.01).

.

نتیجه گیری: ارزیابی ابعاد شخصیتی می‌تواند به‌عنوان یک ابزار پیش بینی کننده اثر بخش به شناسایی کارکنانی با میزان رفتارهای بسیار ناامن و در نتیجه برنامه ریزی برای کاهش حوادث کمک کند.


امیرحسین داودیان طلب، اسدالله افشین، فرشید محمودی، فاطمه عمادی، فخری دخت اکبری، شهرام بازدار،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده

مقدمه: در تجربه درد، باید دو عامل را در نظر گرفت، یکی بعد حسی و دیگر بعد هیجانی. عوامل هیجانی درد شامل حالت‌های هیجانی متفاوتی می‌باشد که مهم‌ترین آن‌ها افسردگی است. بنابراین در این مطالعه ابتدا به مقایسه درد اسکلتی عضلانی در بین کارگران صنعتی افسرده و غیره افسرده پرداخته شد و سپس سایر عوامل فیزیکی و دموگرافیک موثر بر افسردگی و اختلالات اسکلتی عضلانی مورد بررسی قرار گرفت.

روش کار: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی در سال 1391در بین 179 نفر از کارگران صنعتی انجام گردید. در این مطالعه نمونه به صورت سرشماری انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل 3 پرسش‌نامه مقیاس ارزیابی ناراحتی عمومی بدن که از نوع چشمی شبیه سازی شده است، پرسش‌نامه فرم کوتاه افسردگی بک و پرسش‌نامه سوالات دموگرافیک و یک سری سوالات بازپاسخ می‌باشد، داده‌ها بعد از جمع آوری توسط SPSS16 مورد آنالیز قرار گرفتند برای مقایسه متغیرها از آزمون آماری من ویتنی و کروسکال والیس و برای تعیین رابطه بین متغیر‌ها از آزمون آماری کندال استفاده شد.

یافته ها: این مطالعه نشان داد که بیشینه و کمینه اختلالات اسکلتی عضلانی به ترتیب مربوط به کمر و بازو و ساعد با 19% و 4/3% می‌باشد، هم‌چنین 2/36% از نمونه‌ها دارای افسردگی در سطح کم تا شدید بودند، مقایسه اختلالات اسکلتی عضلانی با آزمون آماری من ویتنی در بین افراد افسرده و غیره افسرده نشان داد که در سر و گردن،کمر،  دست و مچ دست چپ، ران و زانوی راست تفاوت معنی دار وجو دارد  (05/0>P)، از سویی آزمون آماری کروسکال والیس نشان داد که بین گروه‌های کاری مختلف در میزان افسردگی تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما میزان احساس درد در برخی ابعاد بین گروه‌های کاری مختلف تفاوت معنی داری دارد و میزان آن در کارکنان اداری نسبت به دیگر واحدهای کاری بیشتر است.

نتیجه گیری: میزان بیشتر نمره افسردگی در افراد دارای درد اسکلتی عضلانی می‌تواند نتیجه شکست در دستیابی به تسکین درد باشد. مشکلات روان‌شناختی که در پی درد مزمن به‌وجود می‌آید، به دلیل ناراحتی مستمر، نا امیدی و اندیشیدن به دردی است که از آن رنج می‌برد، این وضعیت باعث می‌شود که فرد احساس ناتوانی و ناکارامدی بکند واحتمال بروز افسردگی در او شدت یابد.


داوود محمودی، سید شمس الدین علیزاده، یحیی رسول زاده، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده

مقدمه: برای صنایع و سازمان ها فجایع، حوادث و بحران ها مسایل پیچیده و بحث برانگیز می باشند. انعطاف پذیری سازمانی یک هدف مؤثری است که به طور مداوم به عمل کرد سازمان در طول کسب و کار، فجایع و موقعیت های بحرانی کمک می کند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی پرسش نامه انعطاف پذیری سازمانی در مواجهه با حوادث بزرگ انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است. ابتدا مفهوم انعطاف پذیری سازمانی و ابعاد آن برای بررسی مشخص شد. سپس برای بررسی روایی محتوایی، پرسش نامه طراحی شده در اختیار اعضای پانل خبرگان قرار گرفته و براساس نظرات اعلام شده، شاخص روایی محتوایی (CVI) و نسبت روایی محتوایی (CVR) محاسبه گردید. پایایی پرسش نامه نیز بعد از تکمیل آن توسط 272 نفر از کارکنان صنایع مورد مطالعه تعیین گردید.
یافته ها: میزان شاخص CVR در تمامی گویه ها از مقدار استاندارد (50/0) بالاتر بود. هم چنین تمامی حیطه های پرسش نامه به جز حیطه مسوولیت پذیری دارای CVI بالاتر از 90/0 بودند. ضریب آلفای کرونباخ برای همه ابعاد پرسش نامه به جز بعد مسوولیت پذیری، بالاتر از مقدار قابل قبول (70/0) بوده و این ضریب برای کل پرسش نامه نیز 967/0 به دست آمد که نشان دهنده عالی بودن این شاخص در مطالعه می باشد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد که پرسش نامه انعطاف پذیری سازمانی در مواجهه با حوادث بزرگ دارای روایی و پایایی قابل قبول بوده و برای بررسی انعطاف پذیری سازمانی در سازمان ها، می توان به عنوان یک ابزار جامع، قوی و قابل اعتماد از آن استفاده کرد
امید زادی آخوله، ابراهیم نصیری، مژگان لطفی، سید علی اکبر محمودی، هوشنگ اکبری،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

مقدمه: محیط پر استرس اتاق عمل، محدودیت‌های فیزیکی فضای کاری و ایستادن‌های طولانی مدت موجب بروز خستگی مزمن در تکنولوژیست‌های جراحی و در نتیجه کاهش کارایی و کیفیت خدمات می‌گردد، این پژوهش با هدف تعیین تاثیر ورزش ترکیبی و استنشاق اسانس اسطوخودوس بر شدت خستگی تکنولوژیست‌های جراحی اجرا شد.
روش کار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 97 نفر از تکنولوژیست‌های جراحی شاغل در بخش های اتاق عمل بیمارستان های آموزشی درمانی شهر تبریز و پس از کسب رضایت آگاهانه از آن ها در سه گروه (ورزش، اسانس اسطوخودوس و کنترل) انجام شد. ابزار مطالعه شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه ی سنجش چند بعدی خستگی بود. در گروه‌های آزمون، مداخله شامل انجام حرکات ورزشی کششی_قدرتی و استنشاق اسانس اسطوخودوس به مدت 6 هفته بود و در گروه کنترل، هیچ مداخله‌ای صورت نگرفت. داده‌ها پس از گردآوری در نرم افزار SPSS Ver20 و با استفاده از آنالیز واریانس و اندازه گیری مکرر مورد آنالیز قرارگرفتند.  
یافته ها: مشخصات دموگرافیکی شرکت کننده ها در سه گروه تفاوت معنی داری نداشت(P>0/05). میانگین  نمره ی خستگی در هر دوگروه ورزش ترکیبی و اسانس اسطوخودوس در پایان مطالعه نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد(P<0/05). اما میانگین خستگی دو گروه اسانس اسطوخودوس و ورزش از لحاظ آماری معنی دار نبود(P>0/05).
نتیجه گیری: انجام ورزش های ترکیبی و استنشاق اسانس اسطوخودوس در اتاق عمل، بر شدت خستگی تکنولوژیست‌های جراحی تاثیر مطلوبی داشته و باعث کاهش شدت خستگی در آنها می شود. برنامه ریزی برای اجرای آن در اتاق عمل توصیه می شود.
داوود محمودی، جلیل نظری، لیلا راستگو، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه: صنعت قالیبافی یکی از مهمترین صنایع دستی کشور بشمار می رود. این حرفه جزء مشاغل سخت و زیان آور بوده، که شاغلین در آن اغلب در شرایط نامساعد، ناایمن و غیرارگونومیک فعالیت می کنند. مطالعه حاضر با رویکرد ارگونومیکی با استفاده از مدل سازی آماری به بررسی تاثیر ویژگی های فردی، شغلی و  شرایط کارگاهی بر سلامت عمومی زنان قالیباف پرداخته است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. جمعیت مورد مطالعه را زنان قالیباف با حداقل سابقه یکسال که در کارگاه های خانگی روستاهای مشگین شهر مشغول بکار بودند تشکیل داده است. ابزار گردآوری اطلاعات مورد نیاز نیز پرسشنامه ترکیبی شامل سؤالات مربوط به مشخصات فردی، سلامت عمومی (GH28)، سوابق بیماریNIOSH  و چک لیست شرایط کارگاهی می باشد. اطلاعات پس از جمع آوری و ورود به رایانه با استفاده از مدل سازی آماری براساس مدل خطی عمومی به صورت یک و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.    
یافته ها: 4/37% مورد مطالعه مورد مطالعه از نظر سلامت عمومی دارای وضعیت نامطلوب (بیمار) بودند. برای بررسی ارتباط عوامل داخلی و خارجی در بافندگان فرش با وضعیت سلامت عمومی از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شد. طبق این مدل، بین وضعیت سلامت عمومی با سن، سابقه شغلی، سابقه بیماری، تعداد زایمان، زایمان غیر طبیعی و داشتن سابقه حادثه در محیط کاررابطه آماری معنی دار (05/p<0) وجود دارد. ولی بین وضعیت سلامت عمومی با شرایط کارگاهی (در قالب یک متغیر) هیچگونه رابطه معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، بطور کلی می توان گفت که متغیرهای فردی و شغلی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر روی سلامت عمومی قالیبافان خانگی می باشند. اگر چه در مدل مورد بررسی، شرایط کارگاهی ارتباط معنی داری را با مؤلفه های سلامت عمومی نشان نداد، ولیکن این امر نیاز به مطالعات بیشتری دارد. در این راستا  انجام مطالعاتی در جهت شناسایی عوامل مؤثر در سلامت عمومی قالیبافان (بویژه شرایط کارگاهی) به صورت عینی و ذهنی پیشنهاد می گردد.
احسان رضائیان، ابراهیم تابان، سید باقر مرتضوی، علی خوانین، حسن اصیلیان مهابادی، الهام محمودی،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

مقدمه: جاذب‌های پانل میکرو متخلخل (MPP) نویدبخش نسل بعدی جاذب‌های صوتی هستند چراکه از مزایای قابل‌توجهی نسبت به سایر جاذب‌های متخلخل برخوردارند. در این پژوهش به بررسی عملکرد صوتی جاذب‌های میکرو متخلخل ساخته‌شده از کامپوزیت زیست‌تخریب‌پذیر پلی لاکتیک اسید تقویت‌شده با الیاف طبیعی چوب‌پنبه (PLA/Corkwood) توسط فناوری چاپ 3 بعدی خواهیم پرداخت.
روش کار: ابتدا مشخصات ابعادی پارامترهای مؤثر در عملکرد صوتی جاذب MPP تعیین شد و سپس کلیه نمونه‌ها به‌وسیله دستگاه پرینتر سه‌بعدی Zortrax M200 و به روش مدل‌سازی ته‌نشینی لایه‌های مذاب (FDM) ساخته شدند. ضریب جذب برخورد نرمال نمونه‌ها با استفاده از لوله امپدانس آکوستیکی مطابق استاندارد ISO 10534-2 در محدوده فرکانسی 64 تا 1600 هرتز اندازه‌گیری شد. در ادامه اثر 4 پارامتر هندسی شامل قطر حفرات، ضخامت صفحه، میزان تخلخل و اندازه فاصله هوایی بر روی ضریب جذب موردمطالعه قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس یافته‌های این پژوهش، بیشترین مقدار متوسط ضریب جذب صوتی (SACA) مربوط به جاذب SL-MPP 12 با مقدار 0.28 است به‌طوری‌که در فرکانس 804 هرتز بالاترین جذب صوتی معادل 0.91 را دارد. یافته‌های مطالعه پارامتری نشان داد، با افزایش قطر حفرات مقادیر پیک جذب و متوسط ضریب جذب کاهش می‌یابد. افزایش ضخامت صفحه MPP باعث می‌شود پیک جذب به سمت محدوده فرکانس‌های پایین‌تر حرکت کند. کاهش میزان تخلخل باعث افزایش مقادیر پیک جذب و میانگین جذب صوتی می‌شود و فرکانس دارای بیشترین جذب نیز به سمت محدوده فرکانس‌های بالاتر حرکت می‌کند. همچنین فرکانس تشدید صوتی به عمق فاصله هوایی پشت صفحه بستگی دارد. تغییر در عمق فاصله هوایی از 30 میلی‌متر به 70 میلی‌متر فرکانس تشدید را بیش از 35 درصد کاهش داد.
نتیجه گیری: ساخت جاذب‌های آکوستیکی پایدار با بهره‌گیری از فناوری چاپ 3 بعدی این امکان را به ما می‌دهد تا این‌گونه جاذب‌ها با کیفیت و سرعت بیشتر نسبت به ساخت با روش‌های سنتی مانند روش میکس و پرس حرارتی تولید شوند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb