جستجو در مقالات منتشر شده


18 نتیجه برای میرزا

حمید حسنی، سید ابولفضل ذاکریان، محمد حاجی اکبری، علیرضا مرتضی پور، هوشنگ طهماسبی، فرشاد میرزایی، الهه عموزارده، صغری مشتاقی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

مقدمه: ناراحتی های چشمی و سردرد از جمله مشکلات بهداشتی شایع در بین کاربران رایانه می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع ناراحتی چشمی و سردرد ناشی از کار با رایانه و تعیین ارتباط این ناراحتی ها با برخی عوامل مؤثر در بین دانشجویان خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد. روش کار: مطالعه توصیفی-مقطعی حاضر بر روی دانشجویان خوابگاهی انجام گرفت که اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه (Musculo-skeletal Injury Reduction Tools for Health and Safety) ه MIRTH جمع آوری گردید. نتایج با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و به کمک شاخص های آمار توصیفی و آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:: از بین 744 پرسشنامه توزیع شده، تعداد 631 دانشجو پرسشنامه های تکمیل شده را بازگرداندند (84.4%). میانگین سنی جمعیت مورد مطالعه برابر با 3.6±22.72 سال بود.درصد فراوانی نسبی ناراحتی های چشمی 76.38 % برای خانم ها و 70.11 % برای آقایان محاسبه گردید. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین ناراحتی‌های چشمی و سردرد با متغیرهای جنس، مدت زمان کار روزانه با رایانه و استفاده از عینک ارتباط معنی دار وجود دارد (0.05
بیژن ملک پور، ابراهیم جعفرزاده پور، علی میرزاجانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

مقدمه: بررسی تغییرات و مقایسه حساسیت کانتراست در سه گروه از جوشکاران حرفه ای که به روش جوشکاری برق با استفاده از پوشش محافظ گاز (Gas Metal Arc Welding: GMAW) اقدام به جوشکاری می نمایند و جوشکارانی که جوشکاری برق دستی (Shield Metal Arc Welding: SMAW) انجام می دادند و همچنین گروه کارگران نقطه جوشکار (Resistance Welding) به عنوان گروه سوم.
.
روش کار: تمامی جوشکاران حرفه ای GMAW و SMAW و نقطه جوش شاغل در یک مرکز صنعتی که همگی مرد بودند تحت آزمون حساسیت کانتراست با آزمون Freiburg قرار گرفتند. آزمون حساسیت کانتراست در سه فرکانس فضایی cpd ١٥ ، cpd ٥ و cpd ١ در شرایط ثابتی انجام شد. سه گروه از لحاظ شرایط دموگرافیک مانند سن و سابقه شرایط مشابه ای داشتند. نتایج سه گروه در هر فرکانس فضایی ثبت و با یکدیگر مقایسه شد.
.
یافته ها: آزمون ANOVA نشان داد که حساسیت کانتراست در فرکانس فضایی cpd ١٥ ، در کارگران جوشکار GMAW به‌طور معناداری (028/0=p) و (041/0=p) به ترتیب نسبت به گروه کارگران SMAW و نقطه جوشکار کاهش یافته است. متوسط (انحراف معیار) حساسیت کانتراست در فرکانس&thinspهای cpd ١٥، cpd ٥، cpd ١ در گروه کارگران جوشکار GMAW به ترتیب ٩٢/٢٥± ۸٠/٣٩، 75/43± 70/172 و80/51± 69/140و در گروه کارگران SMAW، 30/54± 57/60، 01/32± 21/183و 20/42±80/157 و کارگران نقطه جوشکار 22/39± 38/57، 42/35± 60/180 و 68/50± 10/149بوده است.
.
نتیجه گیری: علیرغم اینکه همه‌ی کارگران جوشکار از عینک و دیگر وسایل حفاظت فردی استفاده می کردند، افت حساسیت کانتراست کارگران GMAW نسبت به دو گروه دیگر می تواند ناشی از تغییرات تجمعی اثرات سوء این پرتوها باشد. بهبود و ارتقاء کیفی تجهیزات ایمنی چشم ها مخصوصاً در این گروه از کارگران ضروری به نظر می رسد.


علی خوانین، کیکاوس ازره، رمضان میرزایی، سید باقر مرتضوی، حسن اصیلیان، اردلان سلیمانیان،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

مقدمه: ارتعاش تمام بدن زمانی اتفاق می افتد که انسان روی سطحی که در حال لرزش است قرار می گیرد و ارتعاش بر قسمتی از بدن که از محل تماس دور است اثر می‌گذارد. تا به امروز اثرات بهداشتی متعددی ازجمله کمردرد، درد عصب سیاتیک، عوارض گوارشی،مشکلات دستگاه تناسلی و آسیب شنوایی در ارتباط با ارتعاش تمام بدن گزارش شده است. در این مطالعه حدود 2000 دقیقه اندازه گیری ارتعاش بر روی 23 قطار در 4 خط فعال مترو تهران جهت تعیین میزان مواجهه با ارتعاش تمام بدن راهبران قطارها انجام شد.
.
روش کار: برای اندازه گیری ارتعاش تمام بدن، از دستگاه ارتعاش سنج و آنالیزور SVAN 958 ساخت کمپانی Svantek استفاده شد و بر طبق استاندارد ISO 2631-1 میزان شتاب r.m.s وزنی – فرکانسی برای هر محور، ترکیب محورها، فاکتور قله، VDV و نسبت های مطرح در استاندارد جهت تعیین نوع معیار ارزیابی، اندازه گیری و محاسبه شدند.
.
یافته ها: نتایج نشان داد که مواجهه همه راهبران با ارتعاش طبق روش پایه از حد پایین ناحیه احتیاط راهنمای بهداشتی (< 45/0 m/s2)، کمتر و طبق روش ارزیابی با استفاده از مقدار دوز ارتعاشی، VDV، تعداد 12 نمونه بالاتر از حد پایین ناحیه احتیاط راهنمای بهداشتی(<5/8 m/s1.75)، و فقط 11 مورد در محدوده پایین‌تر از مقدار مذکور قرار گرفتند.
.
نتیجه گیری: بررسی نتایج به‌دست آمده با استفاده از روش‌های پایه و مقدار دوز ارتعاشی، میزان مواجهه متفاوتی را در دو روش بیان می‌کند که در روش VDV میزان ریسک پیش بینی شده بسیار بیشتر از روش پایه ارزیابی ارتعاش است که این موضوع می تواند مدعایی بر این واقعیت باشد که برخی از شاخص&thinspهای ارایه شده، بیانگر محدوده ای ایمن در ارزیابی ارتعاش انسانی نیستند.


علی خوانین، رمضان میرزایی، محمدحسین بهشتی، زهرا صفری، کیکاوس ازره،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه: رایج‌ترین استانداردهای مورد استفاده برای پیش بینی ریسک بهداشتی ناشی از ارتعاشات تمام بدن ISO 2631-1 و BS 6841 می باشد که فرکانس‌های توزین و ضرایب مختلفی را برای حساسیت های متفاوت در محور های مختلف ارایه می‌کنند در این مطالعه حدود 900 دقیقه اندازه گیری ارتعاش بر روی 9 قطار در یکی از خطوط فعال مترو تهران با هدف مقایسه استانداردهای مذکور در بررسی میزان مواجهه با ارتعاش تمام بدن انجام شد.

.

روش بررسی: در این مطالعه علاوه بر ارزیابی شاخص های ارتعاشی مختلف، تفاوت های دو استاندارد ISO 2631-1 و BS 6841 مورد بررسی قرار گرفته است. مقادیر شتاب موثر، دوز ارتعاش و دوز روزانه ارتعاشی در محور های x،y و z نشیمن‌گاه و همچنین محور x پشتی صندلی رانندگان مترو طبق توصیه ها و راهنمایی های هر دو استاندارد به صورت جداگانه اندازه گیری شد.

.

یافته ها: میانگین مقادیر محاسبه شده شتاب موثر و مقدار دوز ارتعاش در استاندارد BS 6841 پایین‌تر از مقادیر محاسبه شده ISO 2631 شد. نتایج به‌دست آمده بیانگر سطوح ریسک بالاتر از 17 ms1.75  در 3 نمونه طبق استاندارد ISO و در 3 نمونه نیز بالاتر از مقدار راهنمای کلی 15 ms1.75  ارایه شده استاندارد BS 6841 بود.

.

نتیجه گیری: انجام محاسبات با روش ISO مقادیر بالاتری را نشان می‌دهد و بنابراین معیار ایمن تری را نسبت به BS 6841 ارایه می‌کنند. هرچند که راهنمای کلی 15 ms1.75 در BS از میزان حد بالایی ناحیه احتیاط راهنمای بهداشتی، 17m_(s^1.75 ) ، ISO کمتر است. به‌علاوه ارتباط بین مقادیر شتاب موثرو دوز ارتعاش در استاندارد ISO 2631 کمی کمتر از ارتباط میان همین مقادیر در BS6841 شد


فریدون لعل، ابوالفضل برخورداری، غلامحسین حلوانی، رمضان میرزایی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

مقدمه: همه‌ ساله‌ در جهان‌ ده‌ها میلیون‌ کارگر قربانی‌ حوادثی‌ می‌شوند که‌ منجر به‌ کشته‌ شدن‌ یا از کارافتادگی‌ تعداد کثیری‌ از آن‌ها می‌گردد. این مطالعه با هدف پیش بینی شاخص های پایش عملکردی حادثه بعد از پیاده سازی سیستم های مدیریت یکپارچه در جهت کاهش آمار حوادث، پایش ایمنی و در اولویت قرار دادن برنامه های ایمنی در سیاست های سازمان انجام گرفت.

.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی با استفاده از پیش بینی شاخص های عملکرد ایمنی در دو مرحله در یک نیروگاه سیکل ترکیبی بر روی 254 حادثه در سال قبل از پیاده سازی (سال1383) وسال های بعد از پیاده سازی (دوره 7 ساله) سیستم های مدیریت یکپارچه انجام گرفت. اطلاعات از طریق چک لیست و مصاحبه با حادثه دیدگان جمع آوری شد و پس از محاسبه داده های توصیفی از آزمون‌های کلموگروف-اسمیرنوف، کای اسکوار و رگرسیون Cubic برای آنالیزداده‌ها در نرم افزار spssبا سطح معنی‌داری 05/0 استفاده گردید.

.

یافته ها: از مجموع 1131 کارگر در طی یک دوره 7 ساله، 254 حادثه شغلی ثبت شده بود. بیشترین مقدار شاخص ضریب تکرار در سال 1383 (32.65) و ضریب شدت حادثه در سال 1387 (209) و کمترین مقدار در سال 1390 (به ترتیب 9.75 و 29.26) بود. نمودارهای رگرسیونی، بین مقدار مشاهده شده در اثر تجزیه و تحلیل روند و مقدار تخمین زده شده، نشان داد که ضرایب کلیه ی شاخص ها به جز ضریب β1 شاخص ASR معنادار (P <0.05) و در حد انتظار بوده و نشان دهنده بهبود عملکرد ایمنی و سیستم های مدیریت یکپارچه می باشد.

.

نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که استفاده از رگرسیون Cubic می تواند به‌عنوان ابزار مناسبی جهت بررسی روند شاخص‌ها و پیش بینی آن ها جهت برنامه ریزی و پایش عملکرد واحد ایمنی مورد استفاده قرار گیرد تا تصمیم گیری در خصوص تعیین اولویت برنامه های ایمنی سازمان ها تسهیل شود.


کیکاوس ازره، رمضان میرزایی، علیرضا شریفی، اردلان سلیمانیان،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

مقدمه: ارتعاش تمام بدن یکی از عواملی است که حین مسافرت ممکن است بر آسایش مسافرین و یا خدمه سیستم‌های حمل و نقل ریلی تاثیرات منفی بگذارد. در این مطالعه تاثیرات احتمالی ارتعاش تمام بدن بر روی آسایش مسافرین مترو تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
 

روش کار: طرح ریزی، اندازه‌گیری و انجام محاسبات قبل از ارزیابی عمدتاً بر طبق توصیه‌ها و روش‌های ISO 2631- 1,4 انجام گرفت. هم‌چنین در انجام اندازه‌گیری و انجام محاسبات به ترتیب از دستگاه SVAN 958 و نرم افزار Excel استفاده گردید.
 

یافته ها: میانگین مقادیر اندازه‌گیری شده شتاب rms در محل‌های سطح نشیمن‌گاه صندلی، پشتی صندلی و پاها به ترتیب در محور‌های غالب برابر با 57/0 ، 44/0 و 64/0 m/s 2  و مقدار کل شتاب rms اندازه‌گیری شده در هر سه محل ورود ارتعاش به بدن مسافر برابر با 02/1و با انحراف معیار 11/0 m/s 2  بود. میانگین مقدار ارتعاش کل مواجهه در حداقل و حداکثر زمان مواجهه مورد نظر به ترتیب برابر با 44/6 و 63/9   m/s 1.75 محاسبه شد.
 

بحث و نتیجه گیری: مقادیر محورهای غالب محاسبه شده عمدتاً در سطح نسبتاً ناخوشایند در  طبقه بندی آسایشی ISO 2631-1 قرار داشتند، اما مقدار کلی مواجهه محاسبه شده بر اساس wrms در سطح ناخوشایند قرار داشت.مقادیر VDV اندازه‌گیری شده  عمدتاً در محور z  غالب بودند.


صفورا کریمی، ایرج محمدفام، مصطفی میرزایی علی آبادی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده

مقدمه: امروزه یکی از دلایل اصلی بروز حوادث در صنایع، خطای انسانی است. از جمله ویژگی های مهم صنایع امروزی، کنترل دقیق اغلب اجزای اصلی صنعت از طریق اتاق های کنترل مرکزی است. به همین دلیل بروز خطا توسط کارکنان اتاق های کنترل می تواند فاجعه بار باشد.  مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی در اتاق کنترل یکی از صنایع پتروشیمی به انجام رسید.
روش کار: مطالعه حاضر، یک پژوهش مورد پژوهی توصیفی- تحلیلی می باشد که در اتاق کنترل یکی از صنایع پتروشـیمی اجرا گردید. در این پژوهش ابتدا وظایف شغلی موجود در اتاق کنترل اصلی با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی تحلیل شد. سپس با اسـتفاده از روش CREAM گسترده ضمن شناسایی خطاهای انسانی، کنترل های محتمل کاربر و خطاهای احتمالی شناختی برای وظایف شغلی تعیین و ارزیابی شد. سپس اطلاعات وارد شبکه بیزین گردیده و مدل سازی صورت گرفت، در نهایت میزان رخداد خطای انسانی محاسبه شد.  
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد بیش ترین سبک کنترلی برای بردمن و بردمن ارشد به دست آمده از شبکه بیزین به ترتیب، کنترل استراتژیک و اتفاقی  با احتمال خطای انسانی 136/0 و 171/0 می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در بخش مدل سازی، می توان مدل سازی در شبکه بیزین را به عنوان مدلی با دقت و سرعت پردازش بالا در مدل سازی مسایل خطای انسانی و مسایلی با پارامترهای ورودی زیاد تاثیرگذار بر روی پارامتر خروجی، پیشنهاد نمود.
طاهره اسکندری، ایرج محمدفام، مصطفی میرزایی علی آبادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

مقدمه: تحلیل ایمنی برای جلوگیری از وقایع ناخواسته که ممکن است باعث حوادث فاجعه بار شوند، ضروری است. ایمنی ایستگاه های CNG به علت قرارگیری در مناطق شهری و جلوگیری از بروز حوادث فاجعه بار شغلی و شهری و حفظ ایمنی پرسنل، اموال و محیط حائز اهمیت است. تحلیل وقوع رویدادها با به روز رسانی احتمال بروز آنها کلید تجزیه و تحلیل ایمنی پویا است. هدف مطالعه حاضر ارائه یک روش تحلیل ایمنی کامل، جامع و پویا در ایستگاه های CNG است.
روش کار: در این مطالعه، ابتدا جهت شناسایی خطرات واحد مورد مطالعه از روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن (FMEA) استفاده گردید. با استفاده از این روش عدد اولویت ریسک (RPN) مخاطرات شناسایی شده محاسبه گردید و خطر دارای بیشترین عدد اولویت ریسک به عنوان رویداد اصلی مورد مطالعه انتخاب شد. تحلیل علل اصلی در وقوع رویداد اصلی با استفاده از تکنیک تحلیل درخت خطا (FTA) انجام شد. سپس جهت تعیین علل موثر در بروز رویدا اصلی، نوع روابط احتمالی آنها و همچنین پویا سازی مدل FTA، از تحلیل درخت خطای بیزین شده استفاده گردید.  
یافته ها: در فاز شناسایی خطرات، 16 تجهیز دارای خطر شناسایی گردید. سپس عدد اولویت ریسک برای تجهیزات شناسایی شده محاسبه گردید. نتایج نشان داد که سیستم توزیع کننده دارای بیشترین عدد اولویت ریسک است و به عنوان بحرانی ترین تجهیز شناسایی گردید. بنابراین نشت گاز از توزیع کننده (به عنوان رویداد اصلی) انتخاب گردید. سپس تحلیل نشت گاز توزیع کننده با استفاده از تحلیل درخت خطا، 56 علت اصلی را شناسایی کرد که شامل 17 رویداد میانی و 39 رویداد پایه ای می باشد. سپس مدل درخت خطای ساخته شده جهت پویاسازی به داخل شبکه بیزین انتقال یافت. نتایج تحلیل درخت خطای بیزین شده نشان داد که ترک و خوردگی شلنگ توزیع کننده مؤثرترین عامل در بروز رویداد اصلی تعیین شد. احتمال وقوع رویداد اصلی براساس تحلیل درخت خطا و درخت خطای بیزین شده به ترتیب 2-10× 67/9 و 2-10× 11/9 محاسبه شد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر، کاربرد رویکردی جامع و پویا به منظور تحلیل ایمنی ایستگاه های CNG را نشان می دهد. نتیجه مطالعه نشان داد که با بکارگیری شبکه بیزین امکان تعیین نحوه روابط علل ایجاد کننده رویداد اصلی امکان پذیر می شود. این امر ارزیابی اثربخشی اقداملات پیشگیرانه قبل از بگارگیری آنها را فراهم می سازد. همچنین نتایج مطالعه نشان می دهد که شناسایی رویدادهای پایه ای بحرانی باید براساس نرخ تغییرات احتمال به جای صرفا تمرکز بر احتمال های پیشین یا پسین انجام شود.
 
محبوبه کفایتی، مهناز میرزا ابراهیم طهرانی، امید صابرفرد،
دوره 10، شماره 4 - ( 9-1399 )
چکیده

مقدمه: علیرغم افزایش تعداد و شدت بروز بیماریها، حوادث شغلی و زیست محیطی در سازمانها بسیاری از مدیران پیاده سازی الزامات HSE  را هزینه بر دانسته و بر سودآوری حاصل از اجرای آنها توجه ندارند.
روش کار: در این پروژه با هدف بررسی سودآوری اجرای الزامات HSE  با رویکردی متفاوت، به تلفیق هزینه های HSE محاسبه شده با روابط اقتصاد مهندسی پرداخته شد. هزینه های بیماریها، حوادث شغلی و زیست محیطی 2207 مورد محاسبه و عدم هزینه کردشان به عنوان درآمد برای سیستم لحاظ شده است، با تعیین همبستگی و محاسبه P value میان آنها و هزینه های مترتبه مدل رگرسیونی آن برازش گردید. سرمایه گذاری در حوزه HSE طی سالهای 91-95 برآورد و نرخ بازگشت سرمایه (ROI)  و ارزش فعلی خالص (NPV)  محاسبه و ارتباط میان ROI و نرخ تکرار بیماریها، حوادث شغلی و زیست محیطی بررسی شد.   
یافته ها: هزینه بهداشت با p-value= 0.03تاثیر معناداری بر نرخ بروز بیماری دارد و با افزایش یک واحد نرخ بروز بیماری e-15 1.432 برابر می شود.هزینه حوادث با p-value= 0.048تاثیر معناداری بر نرخ بروز حوادث شغلی داشت و با افزایش یک واحد، نرخ تکرار e -13  9.183  برابر میشود.ارتباط معناداری میان حوادث زیست محیطی و نرخ بروز یافت نشد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آنست که صرفا سرمایه گذاری با اولویت اجرای الزامات در حوزه HSE در سودآوری موثر نبوده بلکه بایستی هدفمند و متاثر از نتایج بررسی علل ریشه ای حوادث، بیماریها و ارزیابی ریسک های سازمان باشد.
عبدالصمد احمدوند، رضا ارجمندی، علی محمدی، عادل مظلومی، سید علی رضا میرزا حسینی،
دوره 10، شماره 4 - ( 9-1399 )
چکیده

مقدمه: ارزیابی عملکرد HSE مبتنی بر مدل های تحلیلی به روز از جمله مهندسی تاب آوری بخصوص در صنایع خودروسازی که از پیامدهای هر سه گروه ایمنی ، بهداشت و محیط زیست متأثر می باشد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف مروری بر عوامل موثر بر ارزیابی عملکرد مدیریت HSE مبتنی بر مهندسی تاب آوری بصورت موردی در صنایع خودروسازی انجام شده است.
روش کار: برای جمع آوری و طبقه بندی داده ها، مقالات انتشار یافته مورد جستجو و استناد قرار گرفت. در این مطالعه پایگاه های اینترنتیمعتبرشامل:Google Scholar  ، Web of SciencesScopus ، PubMed مورد جستجو قرار گرفتند. همچنین پایگاه های اینترنتی فارسی شامل magiran ،  civilica، SID مورد بررسی قرار گرفتند . در مجموع تعداد 211 مقاله استخراج شد که پس از غربالگری آنها  توسط یک تیم چهار نفره از کارشناسان ارشد HSE  به لحاظ محتوایی و موضوعی و حذف مقالات غیرمرتبط ، متن کامل مقالات مرتبط دریافت شده و مورد بررسی جزئی تر قرار گرفتند و درنهایت ۱۸ مقاله انتخاب و مورد مطالعه کامل قرارگرفت.   
یافته ها: یافته های حاصل از ۱۸ مقاله مورد مطالعه نشان داد که عملکرد HSE در صنایع مختلف می تواند تحت تأثیر عوامل متعدد قرار گیرد که از جمله مهمترین عوامل می توان به فرهنگ سازمانی، یادگیری و آموزش ، عوامل سیاسی/ اقتصادی ، شایستگی و مهارت کارکنان، استراتژی و برنامه های کلان سازمان، دارایی و منابع مالی اشاره نمود. در صنعت خودروسازی نیز با توجه به تهدیدات برون سازمانی و ضعف های درون سازمانی ممکن است شرایطی بوجود بیاید که علاوه بر بروز اشکالاتی در فرآیندهای مختلف، عملکرد مجموعهHSE  را نیز تحت تاثیر قرار دهد. از جمله عوامل برون سازمانی می توان به تحریم ها، مشکلات اقتصادی و اجتماعی در سطح کلان ، نبود قطعات و تجهیزات تولیدی اشاره کرد و در بعد درون سازمانی کاهش تولید ، کاهش بودجه تخصیصی به مدیریت ها و افزایش حوادث و بیماری ها، بالا رفتن هزینه های پزشکی و درمانی، افزایش انتظارات کارکنان و غیره از جمله عواملی هستند که می توانند عملکرد مدیریتهای HSE را تحت تاثیر قرار دهند.
نتیجه گیری: براساس مطالعه مدلهای مختلف ارائه شده در زمینه تاب آوری، می توان نتیجه گرفت که عملکرد HSE سازمان ها ، مجزا ازدیگر فاکتورهای مدیریتی و تصمیم گیریهای کلان سازمان نمی باشد، بلکه بسیاری از عوامل برون سازمانی و درون سازمانی شاخص های HSE را تحت تاثیر قرار می دهد، لذا از این منظر توجه به مقوله تاب آوری در مدیریت HSE ضروری است به دلیل اینکه در مراحل مختلف دوره عمر یک سازمان و شرایط متعدد آن اگر مدیریت HSE همگام و متناسب با فاکتور های تاثیر گذار حرکت نکند، موضوع HSE در سازمان به یک مقوله انفعالی و کم اهمیت جلوه خواهد کرد .
سمیه میرزا، نبی اله منصوری، رضا ارجمندی، رضا عزیزی نژاد،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

مقدمه: صنایع نفت و پتروشیمی اولین صنایعی بودند که سیستم مدیریت سلامت ،ایمنی و محیط زیست را توسعه دادند و برای حفظ و صیانت از نیروی انسانی متخصص، در کنار کاهش اثرات سوء صنعت بر محیط زیست، این نظام را در سازمان های تحت پوشش خود مستقر نمودند. هر چند این نظام در مطالعات مختلف مورد واکاوی عمیق قرار گرفته است. ولی متاسفانه بیشتر ارزیابی ها به صورت کیفی انجام گرفته است. در سالهای اخیر،ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت سلامت،ایمنی و محیط زیست به علت عدم وجود ارزیابی های کمی مناسب با محدودیت روبرو بوده است.
روش کار: در این تحقیق توسعه معیارها و زیر معیارهای سیستم مدیریت سلامت، ایمنی ومحیط زیست بارویکردی متفاوت بررسی شد و با استفاده از نظر خبرگان و  با  توجه به  دسته بندیهای انجام شده  پرسشنامه ای برای تعیین  مقایسات زوجی  تدوین شد.برای تعیین روابط بین معیارها از تکنیک DMATEL  و برای تعییین وزن اهمیت آنها از روش تحلیل شبکه استفاده شد و در یک  مطالعه موردی  بین دو کارخانه مورد ارزیابی  و مقایسه قرار گرفت.  
یافته ها: ارزیابی عملکرد نشان داد که معیار رهبری با وزن نرمال شده 8/1  از بیشترین تاثیرگذاری برخوردار هست و همچنین معیار های ارزیابی و مدیریت ریسک با وزن نرمال شده  8/0، معیار طرح ریزی با وزن نرمال شده40/0 ، .معیار خط مشی با وزن نرمال شده 33/0، .معیار سازمان با وزن نرمال شده 31/0 ، .معیار اجرا و پایش با وزن نرمال شده22/0 و .معیار ممیزی و بازنگری با وزن نرمال شده 12 /0 به ترتیب اولویت اول تا هفتم قرار دارد.  
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که مهمترین معیارهای بهداشت، ایمنی و محیط زیست، رهبری است. تفاوت معنی دار بین نمره نهایی معیار رهبری و سایر معیارها اهمیت حیاتی آن در ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت سلامت، ایمنی و محیط زیست به را نشان می دهد. مدیریت می تواند با مشارکت کارمندان و اختصاص بودجه مناسب و حمایت از ابتکارات ابتکاری برای بهبود برنامه های سیستم مدیریت سلامت، ایمنی و محیط زیست ، بهتر و موفق تر باشد.
محسن مهدی‌نیا، مصطفی میرزایی علی‌آبادی، احمد سلطان‌زاده، علیرضا سلطانیان، ایرج محمد‌فام،
دوره 11، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

مقدمه: آگاهی موقعیتی ایمنی یکی از فاکتور‌های مهم مؤثّر بر قابلیت اطمینان و عملکرد ایمنی اپراتور‌ها می‌باشد که خود تحت تأثیر متغیر‌های مختلفی قرار می‌گیرد. شناسایی این متغیر‌ها و نحوه روابط آنها در بهینه‌سازی اقدامات کنترلی نقش اساسی خواهد داشت و مطالعه حاضر نیز با همین هدف انجام شد.
روش کار: این مطالعه بر مبنای نظرات متخصصان آگاهی موقعیتی و با استفاده از یک روش تصمیم‌گیری چند معیاره فازی انجام شد. جهت کمی سازی نظرات متخصصان و برای کاستن از خطای ناشی از ارزیابی‌‌ ذهنی آنها از روابط متغیر‌ها، از اعداد فازی مثلثی استفاده گردید.   
یافته ها: نتایج نشان داد که متغیر‌های سازمانی همراه با «دانش ایمنی/شغلی» و « تجربه در وظیفه» مهمترین و ریشه‌ای‌ترین متغیر‌های پیش‌بینی کننده آگاهی موقعیتی می‌باشند. از گروه متغیر‌های سازمانی مورد مطالعه نیز «نگرش ایمنی سازمان»، «طراحی ایمن سیستم‌ها» و «آموزش» مهمترین متغیر‌های تعیین کننده تغییرات آگاهی موقعیتی می‌باشند.
نتیجه گیری: بر اساس تجمیع نظرات خبرگان مبتنی بر منطق فازی، مهمترین متغیر‌های مؤثر بر آگاهی موقعیتی و روابط علت و معلولی آنها شناسایی شدند. متغیر‌های سازمانی اصلی‌ترین متغیر‌های تعیین کننده ‌آگاهی موقعیتی می‌باشند. برای بهبود آگاهی موقعیتی بهترین نتایج با اصلاح متغیر‌های ریشه‌ای مؤثر یعنی متغیر‌های سازمانی وبرخی متغیر‌های فردی بدست می‌آید.
پگاه شفیعی، موسی جباری، مهناز میرزا ابراهیم طهرانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

مقدمه: حوادث شغلی یکی از چالش‌های مهم موجود در صنایع هستند. هدف از این مطالعه تعیین علل ریشه‌ای حوادث شغلی رخ‌داده در یک شرکت خودروسازی و بررسی نقش آن‌ها در وقوع حوادث است.
روش کار: با استفاده از روش Tripod-Beta حوادث شغلی منجر به استراحتی که سبب از دست رفتن حداقل یک روز کاری در بین سال‌های 1390 تا 1396 شدند، موردبررسی قرار گرفتند و علل تأثیرگذار بر وقوع آن‌ها از سطحی تا ریشه‌ای تعیین گردیدند. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از طریق نرم‌افزار SPSS-22 صورت پذیرفت.  
یافته ها: حدود80‌‌% حوادث شغلی رخ‌داده در سطح شرکت خودرو‌سازی، در نتیجه 6 عامل ریشه‌ای، شامل نقص در سیستم سازماندهی‌(20‌%)، شرایط تقویت‌کننده‌خطا‌(17‌%)، نقص در سیستم مدیریت تعمیرات‎و‎نگهداری‌(12‌%)، نقص در سیستم ارتباطات‌(10‌%)، اهداف ناسازگار‌(10‌%) و نقص در سیستم طراحی‌(9‌%)، به وقوع پیوسته‌اند. عدم وجود اختیار لازم برای متوقف کردن عملیات به میزان 28‌% بیشترین نقش را در بروز نقص سیستم سازماندهی ایفا نموده‌است.
نتیجه گیری: با اصلاح سه عامل ریشه‌ای سازماندهی، شرایط تقویت‌کننده خطا و مدیریت تعمیرات‎و‎نگهداری، می‌توان بیش از 50 درصد حوادث شغلی را کنترل نمود، جهت کاهش این میزان حوادث، استخدام صحیح نفرات، تعریف دقیق پاسخ‌گویی، تعریف دقیق شرح وظایف، سرپرستی و نظارت مناسب و ثبت شبه حوادث پیشنهاد می‌شود.
منیره خادم، الهام کاظمی راد، محمدرضا منظم اسماعیل پور، مریم میرزائی حتکنی، سجاد مظفری، امیر عباسی گرمارودی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

مقدمه: یکی از مهم‌ترین عوارض مواجهه با نویزها، تغییرات الگوی بیان ژن‌های سیستم شنوایی می‌باشد. آسیب‌های برگشت‌ناپذیر گوش داخلی نظیر NIHL در اثر آسیب بافتی و تغییرات بیان ژن‌های سیستم شنوایی ایجاد می‌گردد. تغییرات الگوی بیان ژن GJB2، باعث بروز ناشنوایی اتوزومال در لوکوس های مختلف می‌شود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی میزان بیان ژن GJB2 در بافت حلزون گوش مواجهه یافته با صدای سفید است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 10 سر رت ویستار به دو گروه مواجهه و یک گروه کنترل تقسیم‌بندی شدند. دو گروه آزمایش در معرض مواجهه با صدای سفید یکنواخت (حدود فرکانسی 20000-100 هرتز و مقدار تراز فشار صوت 120-118 دسی‌بل) قرار گرفتند. جهت مطالعات بافت‌شناسی و بیان ژن، پس از بافت‌برداری از حلزون گوش، به ترتیب آزمایشات بافت‌شناسی، استخراج RNA، سنتز cDNA و آنالیز qRT-PCR انجام گرفت.  
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان بیان نسبی ژن GJB2 در گروه مواجهه W1 و گروهW2  به ترتیب 0/02 و 0/12 برابر نسبت به گروه کنترل کاهش معنی‌داری یافته بود (p-value<0.05). از طرفی نتایج مطالعۀ بافت‌شناسی نشان داد که بافت حلزون در گروه مواجهه W1 آسیب بیشتری نسبت به W2 دیده بود.
نتیجه گیری: کاهش معنادار این سطح از میزان بیان نسبی ژن GJB2 و آسیب بازگشت‌ناپذیر گانگلیون عصب شنوایی و غشای رایسنر، سبب تغییرات الگوی بیان این ژن در بافت حلزون گوش و تقویت بروز نقص شنوایی غیر سندرمی حسی-عصبی می‌گردد.
مصطفی میرزایی علی آبادی، حسین رمضانی، امید کلات پور،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

مقدمه: در صنایع فرآیندی برخی از حوادث اولیه ممکن است منجر به حوادث ثانویه در یک واحد صنعتی یا همان اثر دومینو شوند. ازآنجایی‌که مخازن ذخیره‌سازی پالایشگاهی همواره در معرض ریسک حریق و انفجار می‌باشند، بنابراین ارزیابی کمی ریسک با در نظر گرفتن اثرات دومینو بر روی صنعت اصلی، همسایگان و جامعه در تعیین شدت و پیامد حادثه حائز اهمیت است و می‌تواند در مدیریت ریسک نقش مهمی ایفا نماید؛ بنابراین هدف از انجام این مطالعه ارزیابی کمی ریسک مخازن ذخیره‌سازی میعانات گازی با در نظر گرفتن اثرات دومینو است.
روش کار: تکنیک مورداستفاده در این پژوهش روش ارزیابی کمی ریسک (QRA) می‌باشد که پس از تعیین اهداف، مطالعه فرآیند، شناسایی مخاطرات و تعیین سناریوها، تجزیه‌وتحلیل پیامدهای آن با نرم‌افزار PHAST(7.22) صورت پذیرفته است. سپس برای تعیین میزان اثرات دومینو، بردارهای تشدید با حدود آستانه مطابقت داده‌شده و پس از غربالگری، احتمال کلی آسیب‌پذیری مخازن، جهت ترسیم ترازهای ریسک فردی محاسبه می‌گردد.  
یافته ها: در سناریو نشتی شعاع تراز ریسک 4-10 بعد از در نظر گرفتن اثرات دومینو تا حدود 250 متر و شعاع تراز ریسک 5-10 تا حدود 400 متر افزایش داشته است. همچنین در سناریو ترکیدگی/پارگی فاجعه‌بار نیز طبق شعاع تراز ریسک 5-10، بعد از در نظر گرفتن اثرات دومینو تا حدود 100 متر در اطراف مخزن 3 افزایش داشته است.
نتیجه گیری: همان‌طور که از نتایج استنباط می‌گردد، استفاده از این روش می‌تواند تصویر واضحی از پیامدهای حوادث زنجیره‌ای و احتمال آسیب کارکنان، تجهیزات و همسایگان مجاور به ما بدهد که در مدیریت ریسک، مدیریت شرایط اضطراری و بحران‌ها بسیار حائز اهمیت باشد.
علیرضا عسکریان، مهناز میرزا ابراهیم طهرانی، سید محمدتقی ساداتی‌پور، سید علی جوزی، رضا مرندی،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

مقدمه: مدیریت ریسک واحد، یک جزء حیاتی از مدیریت پالایش گاز محسوب می‌شود که اگر به‌خوبی مدیریت نشود ممکن است به توقف تولید منجر شود. هدف از این مطالعه ارائه یک مدل ساختاری برای واکاوی نقش و تأثیرگذاری متغیرها بر توقف فرآیند تولید گاز در پالایشگاه گاز می‌باشد.
روش­کار: این مطالعه به‌منظور بررسی ریسک‌های کلیدی در توقف استحصال گاز ترش در واحد شیرین‌سازی گاز پالایشگاه گاز واقع در عسلویه به‌صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفت.
جهت تجزیه‌وتحلیل ریسک‌های واحد، ابتدا از روش نمودار استخوان ماهی استفاده شده و سپس مدل­سازی داده‌ها برای حادثه توقف تولید استحصال گازترش پالایشگاه با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت مدل‌سازی و تحلیل از نرم‌افزارهای SPSS 24 و Smart PLS 2 استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که «ریسک مرتبط با متغیر محیط» با ضریب مسیر 0/943 و آماره تی 103/791، «ریسک مرتبط با تأمین هزینه» با ضریب مسیر 0/937 و آماره تی 95/168، «ریسک مرتبط با پیاده‌سازی سیستم‌های مدیریتی» با ضریب مسیر 0/847 و آماره تی 35/236، «ریسک حوادث» با ضریب مسیر 0/791 و آماره تی 25/410، «ریسک مرتبط با زمان» با ضریب مسیر 0/758 و آماره تی 15/121 و ریسک مرتبط با خطای انسانی با ضریب مسیر 0/712 و آماره تی 11/215 به ترتیب با ضریب اهمیت مسیر بیشتر نسبت به سایر ریسک ­ها بر ریسک توقف تولید مؤثر می‌باشند. همچنین با مقایسه ضرایب مسیر مربوط به ریسک‌ها می‌توان دریافت که تأثیر هر یک از ریسک‌ها نسبت به توقف تولید با یکدیگر متفاوت است.
نتیجه‌گیری: باتوجه‌به یافته‌های پژوهش، متغیرها و مؤلفه‌های قابل‌ردیابی مختلفی روی شاخص توقف تولید در صنعت گاز تأثیرگذار می‌باشد؛ بنابراین لازم است نقش این ریسک‌ها در وقوع رویداد بررسی گردد و برنامه‌ریزی مناسبی جهت پیشگیری از خسارت به پالایشگاه گاز اتخاذ گردد.

احسان رمضانی فر، کامران غلامی زاده، ایرج محمدفام، مصطفی میرزایی علی‌آبادی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: ارزیابی ریسک مقیاسی برای پیش‌بینی قابلیت اطمینان است و می‌تواند تعاملات بین اجزا و متغیرهای فرآیند را مدیریت کند. از طرفی قابلیت اطمینان یک جزء یا یک مانع ایمنی می‌تواند بر ریسک کلی سیستم تأثیرگذار باشد. به عنوان یکی از مهم‌ترین موانع ایمنی مخازن ذخیره‌سازی، خرابی سیستم‌های فوم می‌تواند عواقب شدیدی را به همراه داشته باشد؛ بنابراین سیستم‌های فوم برای کاهش خطرات ناشی از آتش‌سوزی و خسارات ناشی از آن دارای اهمیت بالایی هستند.
روش کار: این مطالعه با هدف تعیین علل ریشه‌ای دخیل در شکست سیستم‌های فوم ثابت مخازن ذخیره‌سازی از طریق آنالیز درخت خطای فازی و برآورد قابلیت اطمینان آن صورت گرفت. در محاسبات درخت خطای متعارف معمولاً از داده‌های دقیق برای ارزیابی احتمال وقوع رویدادهای پایه استفاده می‌شود؛ بنابراین در رویکرد معرفی شده، مجموعه‌های فازی در جهت کمّی‌سازی احتمالات رویدادهای پایه و مدیریت عدم قطعیت استفاده گردید. در نهایت، با توجه به احتمال رویداد نهایی، قابلیت اطمینان سیستم برآورد شد.  
یافته ها: یافته‌ها نشان داد که ۱۳ رویداد پایه در عملکرد سیستم‌های فوم ثابت مخازن ذخیره‌سازی نقش دارند. علاوه بر این، خرابی مسیر کابل و سیستم تشخیص (حسگرهای دما مقاومتی)، تنظیم اشتباه کلید فعال‌سازی و ممتد عمل نکردن سیستم‌های تولیدکننده کف، سه عامل تأثیرگذار بر قابلیت اطمینان سیستم‌های فوم ثابت بودند. با استفاده از روش پیشنهادی، قابلیت اطمینان سیستم 0.8470 برآورد گردید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که می‌توان از روش درخت فازی به عنوان ابزاری قابل اعتماد برای تخمین قابلیت اطمینان با استفاده از قضاوت کارشناسان استفاده کرد. همچنین، مطالعه حاضر سازگاری منطق فازی را برای ارزیابی احتمال نقص رویدادهای پایه درخت خطا نشان می‌دهد.
عادل مظلومی، علی‌محمد مصدق‌راد، فریده گلبابایی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، سجاد زارع، مهدی محمدیان، رمضان میرزایی، ایرج محمدفام، حسن صادقی نائینی، مسعود ریسمانچیان، یحیی رسول زاده، غلامعباس شیرالی، محمود حیدری، یحیی خسروی، حامد دهنوی، ملیحه کلاهدوزی، هانیه اخلاص، میرغنی سیدصومعه، سولماز بالاجمادی، مهدی غرسی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

 
مقدمه: مدیریت استراتژیک، با تعیین جهت حرکت سازمان و تهیه چشم‌انداز استراتژیک و بیانیه مأموریت، زمینه رشد، سودآوری، تولید و گنجاندن برنامه‌های ایمنی و سلامت کارکنان در سراسر سازمان را فراهم می‌کند. همچنین وجود یک برنامه استراتژیک جهت تقویت علمی و کاربردی رشته بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار یکی از اولویت‌های دانشگاهی و صنعتی کشور است. هدف از مطالعه حاضر ارائه برنامه استراتژیک توسعه رشته تخصصی مهندسی بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار در ایران می‌باشد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مطالعات اقدام پژوهی مشارکتی است که در سال 1400 انجام شد. کمیته تدوین برنامه‌ریزی استراتژیک متشکل از 20 نفر از اساتید، کارشناسان و دانشجویان مقطع دکترا بودند طی 14 هفته با تشکیل جلسات منظم هفتگی و با جمع‌آوری اطلاعات درون سازمان و برون سازمان و تحلیل محیط داخلی و خارجی سازمان و شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدهای موجود در محیط اقدام به تعیین مأموریت، دورنما، ارزش‌ها و اهداف کلی و اختصاصی سازمان برای سال‌های 1400 تا 1404 نموند. همچنین، اقدامات لازم  برای دستیابی به اهداف تعیین شده شناسایی و برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف در زمینه ارتقای عملکرد رشته تخصصی بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار تدوین شدند.
یافته ها: انجام این پژوهش کاربردی منجر به ارزشیابی استراتژیک محیط درونی و بیرونی رشته تخصصی بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار، تعیـین جهـت استراتژی‌های اساسی، مأموریت، دورنما، ارزشها و اهداف کلی شد. درنهایت هفت هدف اختصاصی و 286 اقدام برای ارتقای عملکرد رشته مهندسی بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار مشخص شد. در تحلیل SWOT انجام‌گرفته از محیط داخلی و خارجی رشته بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار، 27 نقطه قوت، 7 نقطه‌ضعف، 26 فرصت و 12 تهدید به دست آمد. طبق نتایج ماتریس SWOT موقعیت استراتژیک رشته مهندسی بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار در موقعیت استراتژی‌های احتیاطی و حفظ شرایط موجود قرار دارد.
نتیجه‌گیری: این برنامه، در راستای برنامه 4 ساله رشته مهندسی بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار نوشته شده است. در تدوین برنامه به اسناد و سیاستهای ارگان‌های بالادستی توجه شده است. موقعیت استراتژیک رشته مهندسی بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار، استراتژی محتاطانه است. در این موقعیت می‌توان استراتژی‌های حفظ شرایط موجود را به کاربرد؛ بنابراین، پیشنهاد می‌شود با تمرکز بر استراتژی‌های محتاطانه تا حد امکان نقاط ضعف رشته مهندسی بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار و ایمنی کار کاهش یابد و قابلیت‌های استراتژیک آن افزایش یابد. رشته مهندسی بهداشت حرفه‌ای و ایمنی کار به‌تدریج از سال دوم اجرای برنامه استراتژیک می‌تواند بر توسعه فعالیت‌ها متمرکز شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb